مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه ازدواج به عنوان مهمترین رکن در تشکیل خانواده سالم، دغدغه ای جدی برای جوانان محسوب می شود و رسیدن به ازدواج موفق مستلزم توجه کافی به ابعاد گوناگون این امر حیاتی است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ازدواج موفق و همه جانبه مبتنی بر مؤلفه های استحکام بخش و خطرساز و با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی است. روش: روش پژوهش دراین مطالعه فراترکیب بود و جامعه آماری شامل تمامی پژوهشهای داخلی مرتبط با موضوع از سال 1388تا 1398بود که از پایگاههای اطلاعاتی نشریات کشور به صورت نظامند جستجو و با رعا یت معیارهای ورود و خروج، مورد مطالعه قرار گرفتند و 21مقاله انتخاب شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج مؤثر را میتوان در قالب مدلی با 4مقوله و16عامل اصلی و 146 مؤلفه استحکام بخش و خطر ساز تدوین نمود که مقوله ها شامل عوامل فردی، عوامل زمینه ای، عوامل زوجی و معیارهای همسرگزینی می باشندو عوامل اصلی شامل ویژگی های اخلاقی، شخصیتی، هویتی و باورهای مذهبی و معنوی مهارتهای حل تعارض، والدگری، ارتباط مؤثر با همسر، رابطه با خانواده مبداء و خانواده همسر، مسایل مالی و معیشتی، مسایل جنسی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی شناخت انتظارات، نیازها و خواسته ها، همسانی و توافق نظر، بلوغ همه جانبه، و سلامت جسم و روان را شامل شده بود. که هر یک از عوامل خود تعدادی عوامل فرعی رادر برداشت. نتیجه گیری: انتظار می رود یافته های این پژوش جهت استفاده پژوهشگران ومتخصصان خانواده وازدواج کاربرد داشته باشد.
بررسی مدل بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی آنها تاثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت تحصیلی شان خواهد داشت. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای در میان دانشجویان بود. روش: نوع تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که 365 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی بر سبک مسأله مدار (01/0 P< ) و بهزیستی روان شناختی (05/0 P< ) منفی و معنادار است. تأثیر ذهن آگاهی بر سبک مسأله مدار و بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ). تأثیر سبک مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ) اما تأثیر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی معنادار نیست. نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در تأثیر رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی معنی دار است (01/0 P< ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده در بین دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی و سبک مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی را مورد تأیید قرار داد.
اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری زوج های ارجاعی متقاضی طلاق توافقی در سال 1396، به مرکز مشاوره بهروان در قزوین بودند. 10 زوج (20 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در گروه های 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های فرآیند و محتوای خانواده سامانی (2008) بودند. برنامه خودمتمایزسازی امامی ریزی و برون (1395) در 10جلسه زوج درمانی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا و تغییرات فرآیند و محتوای خانواده در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودمتمایزسازی بر بهبود فرآیند خانواده (14/21= F ، 01/0 > P ) و محتوای خانواده (32/23= F ، 01/0 > P ) تاثیر معناداری داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است و 4 زوج از ادامه طلاق منصرف شدند (01/0-= t ، 01/0 < P ). نتیجه گیری: برنامه آموزش خودمتمایزسازی توانمندی زوج ها از طریق ایجاد تعادل بین عقل و احساسات و تمایز خویشتن از خانواده اصلی، بر کارکردهای فرآیند و محتوای خانواده تاثیر می گذارد. بنابراین از این روش روانی- آموزشی کارآمد می توان برای بهبود فرآیند و محتوای خانواده زوج های متقاضی طلاق توافقی و پیشگیری از طلاق استفاده کرد. واژه های کلیدی: خودمتمایزسازی، فرآیند خانواده، محتوای خانواده، طلاق توافقی
بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با رویکرد هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین می باشد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه همزمان بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز زوج درمانی طلیعه مهر در شهر تهران (149 زوج) بود، که با روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 6 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس رویکردهای زوج درمانی در دوگروه واقعیت درمانی و هیجان مدار برای هر زوج به همراه پیگیری دو ماهه انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراس لند (1989) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۶۱ و 31/49% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۰۵/%۶۰ و 88/51% بهبودی). همچنین زوج درمانی هیجان مدار به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۲۸ و 87/28% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۸۱/۲۶% و 73/29% بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (05/0> p ). نتیجه گیری: نتایج گویای اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار در افزایش شادکامی و تاب آوری زوجین ناسازگار بود و رویکردهای یاد شده می تواند میزان مطلوبی از تغییر پذیری شادکامی و تاب آوری زوجین را در شرایط ناسازگاری زوج ها تبیین نماید.
نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از عوامل مهم در ازدواج پایدار صمیمیت زناشویی زوجین است. در صورتیکه صمیمیت زناشویی زوجین از بین برود بر نگرش آن ها به روابط فرازناشویی تاثیر می گذارد. علاوه بر این از عوامل مؤثر بر نگرش افراد به روابط فرازناشویی سبک های دلبستگی زوجین است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی در زوجین در شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متاهل شهر تهران در سال 1396 تشکیل می دادند نمونه پژوهش از جامعه حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارها شامل؛ پرسشنامه نگرش نسبت به روابط فرازناشویی مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کالینز و رید (1990) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2002) بود. حجم نمونه این پژوهش 650 نفر شامل 357 زن و 293 مرد بود.تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS توسط شرکت SPSS نسخه20 انجام شد. یافته ها: بررسی ضرایب مسیر و مقادیر استاندارد شده آنها و همچنین کمیت های t مربوط به آن ها نشان داد که اثر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر صمیمیت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر مستقیم صمیمیت زناشویی بر نگرش به خیانت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر غیر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر نگرش به خیانت زناشویی معنا دار است ( P ≤0/05 ). نتیجه گیری: از آنجایی که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کننده سبک های دلبستگی ناایمن و نقش صمیمیت زناشویی در نگرش افراد به خیانت زناشویی باید بر لزوم بررسی این دو متغیر در مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین آموزش والدین در زمینه تربیت کودک و سبک های دلبستگی تاکید کرد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : تعارض مادرشوهر و عروس یکی از رایج ترین مسائل، به خصوص در کشورهای آسیایی است که فرهنگ جمع گرا و جامعه ی مردسالاری دارند. هدف اصلی این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس بود. روش : روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دانش آموزان شهر اهواز بود. در این پژوهش، دو نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای مورد استفاده قرار گرفت. در نمونه اول به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی 411 نفر و در مرحله دوم نیز به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی یک نمونه 211 نفری از مادران انتخاب شدند و به مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس و مقیاس صمیمیت اجتماعی میلر (1982) پاسخ دادند. یافته ها : نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از تحلیل عناصر اصلی و چرخش متعامد (واریماکس) نشان داد که این مقیاس از چهار عامل محبت و همدلی، کنترل، ارتباط و دخالت تشکیل شده است. نتایج تحلیل عامل تاییدی نیز ساختار چهار عاملی این مقیاس را تایید کرد. روایی همگرای مقیاس کیفیت رابطه ی مادرشوهر و عروس از طریق همبسته کردن این مقیاس و عوامل آن با مقیاس صمیمیت اجتماعی میلر (1982) معنادار بود (از 20/0 تا 46/0). همسانی درونی مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس و چهار عامل محبت و همدلی، کنترل، ارتباط و دخالت بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب 68/0، 62/0، 72/0، 78/0 و 90/0 محاسبه شد. بحث : بر اساس نتایج این پژوهش، مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
تجربه زیسته زنان مبتلا به دیسپارونیا و واژینیسموس: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دیسپارونیا و واژینیسموس مسئله ای مهم در زندگی زنان مبتلا به این اختلال است و عواقب ناگوار و پیامدهای مخربی بر فرد، نهاد خانواده و صمیمیت زوجی می گذارد. ازاین رو هدف پژوهش فعلی بررسی تجربه زیسته زنان مبتلا به دیسپارونیا و واژینیسموس در مشارکت کنندگان پژوهش بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پدیدارشناسی بود و 9 مشارکت کننده زن که مبتلا به اختلال دیسپارونیا و واژینیسموس بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن ها تا رسیدن داده ها به اشباع ادامه یافت. بعد از جمع آوری داده ها و رونوشت آن ها توسط پژوهشگر از شیوه ی پدیدارشناسی پنج مرحله ای گیورگی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها به 12 جزء تشکیل دهنده ی تجربه زیسته زنان مبتلا به دیسپارونیا و واژینیسموس منجر شد که شامل: فقدان آگاهی، تجربه علائم فیزیکی اضطراب، ترس، پیش بینی درد، احساس بی کفایتی و حقارت، احساس شرم، احساس نفرت از رابطه جنسی و همسر، احساس رنج، احساس خشم، احساس گناه، کاهش صمیمیت عاطفی و جنسی و پشیمانی از ازدواج است. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش ادبیات پژوهشی گذشته را در زمینه تجربه زیسته دیسپارونیا و واژینیسموس را غنی تر می کند. همچنین ساختار تجربه زیسته دیسپارونیا و واژینیسموس استخراج شده این مطالعه برای تدوین و به کارگیری برنامه های پیش گیرانه و درمانی این آسیب و همین طور پیامدهای آن کاربرد فراوانی دارد . همچنین نتیجه این پژوهش ادبیات پژوهشی گذشته را در زمینه تجربه زیسته دیسپاورنیا و واژینیسموس غنی تر می کند.
تاثیر برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی - هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی- هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی ٩٧-٩6 بودند که برای اولین بار وارد مهد کودک می شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت داوطلبانه و از بین مهدکودک های ناحیه 5، دو مهد که حاضر به همکاری در این پژوهش بودند، مشخص شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه گواه و آزمایش هر کدام شامل ١٧دانش آموز بود که شرایط ورود به مداخله را داشتند. برنامه گذار خانه به مدرسه طی سه ماه بر روی دانش آموزان گروه آزمایش انجام شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی آمادگی اجتماعی- هیجانی باستین (٢٠٠٧) استفاده شد. یافته ها: داده ها به روش کوواریانس یک متغیره و چند متغیره تحلیل شد و نتایج نشان داد برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی- هیجانی کودکان مؤثر بوده است. (٠٠٣/٠ < P ). نتیجه گیری: بنابراین می توان از برنامه ی گذار خانه به مدرسه برای افزایش آمادگی اجتماعی – هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی استفاده کرد.
تدوین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس ارتباط با مدرسه، جو عاطفی خانواده، انگیزش، خودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تدوین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس ارتباط با مدرسه، جو عاطفی خانواده، انگیزش، خودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانش آموزان بود. از نظر روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه های اول و دوم مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال 1398-1397 بودند. که از میان آنها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به تعداد 375 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های موردنیاز تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد که شامل مقیاس های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده وحسینی چاری (2013)، ارتباط با مدرسه پناغی و همکاران (1390)، جو عاطفی خانواده رضویه وسامانی (1379)، خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (۱۹۹۷)، مقیاس درگیری تحصیلی ریو (2013) و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود. نتایج به دست آمده نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد تاثیر مستقیم ارتباط با مدرسه بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 207/0 تایید شد. همچنین درگیری تحصیلی دارای تاثیر بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 356/0 و خودکارآمدی دارای تاثیر بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 202/0 است. یافته ها نشان داد که اثرغیرمستقیم ارتباط با مدرسه بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری درگیری تحصیلی تایید می شود که شدت اثر غیر مستقیم برابر با 206/0 است، اثر غیرمستقیم جوعاطفی خانواده بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری درگیری تحصیلی نیز تایید می شود که شدت اثر غیر مستقیم برابر با 055/0 است، همچنین اثر غیرمستقیم انگیزش تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی تایید می شود که شدت اثر غیرمستقیم برابر با 084/0 است (05/0 > p ).
تعاملات انسانی مؤثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تعاملات انسانی مؤثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی بود . روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های لازم، پس از گزینش خلبانان براساس ملاک های نمونه گیری هدفمند، مصاحبه نیمه ساختاریافته با هر خلبان اجرا شد و این روند تا رسیدن به اشباع نظری در پاسخ به سوالات مصاحبه ادامه یافت. در این پژوهش مجموعا با 10 خلبان مصاحبه انجام شد سپس داده های بدست آمده، طبقه بندی و کدگذاری شدند. یافته ها: تحلیل یافته های موجود به شناسائی تعاملات انسانی مؤثر بر آماده سازی روانی خلبانان در قالب تعاملات میان گروه پروازی، تعاملات میان گروه های مرتبط با بحث پرواز و تعاملات خارج از محیط کاری منجر شد. تعاملات میان گروه پروازی به صورت تعاملات میان خلبانان و سایر گروه پروازی و مباحثی همچون احترام به جایگاه شغلی استخراج شدند. تعاملات میان گروه های مرتبط با بحث پرواز، تعاملاتی بین بخشی بوده و در قالب مناسبات میان خلبانان با مراقبت پرواز و سایر بخش های غیرپروازی شناسائی شدند. نهایتا غالب تعاملات خارج از محیط کاری، مرتبط با مباحث خانوادگی خلبانان بدست آمدند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تعاملات نامطلوب فراوانی در حوزه های مختلف شغلی و خانوادگی خلبانان وجود دارند که منجر به ناآمادگی روانی آنها می شوند. این امر لزوم بهبود کیفیت آموزش حین خدمت خلبانان در رابطه با مواردی همچون تعاملات میان گروه پروازی و تعاملات میان خلبانان و خانواده آنها را نشان می دهد.
آموزه های قرآنی جهت مدیریت روابط و نقش های زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین آموزه های قرآنی جهت مدیریت روابط و نقش های زوجین بود . روش: روش این پژوهش کیفی و جامعه پژوهش کلیه آیات قران مربوط به مرحله زوجیت بود. برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد . یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، مضامین اصلی شناسایی شده برای مرحله زوجیت، روابط عاطفی، نقش های زوجین، مرزهای زوجی، توزیع مدیریت خانواده، روابط مالی، روابط جنسی، حل تعارضات و ناسازگاری زوجین می باشد . نتیجه گیری: بر مبنای آموزه های قرآن، نگرش مذهبی می تواند به عنوان ابزاری نیرومند در جهت کاهش تعارضات زناشویی و در نهایت رضایت مندی زناشویی باشد .