مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر آزمون مدل رابطه ی سبک های دلبستگی با سلامت عمومی و سازگاری عاطفی با میانجیگری نحوه ارزیابی فرزند از تعارضات والدین و مثلث سازی در دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر اهواز بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان شهر اهواز بودند. حجم نمونه شامل 213 نفر از دانش آموزان دبیرستانی بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید (RAAS)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه ادراک کودک از تعارض والدین (CPIC) و پرسشنامه سازگاری (AISS) بودند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل فرضی از برازندگی مناسبی برخوردار نبود. مدل نهایی با کواریته کردن نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین و خطای مثلث سازی از برازش خوبی نسبت به داده های جامعه برخوردار بود. نتایج ضرایب میسر مستقیم نشان داد که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به سلامت عمومی، سازگاری عاطفی، مثلث سازی و نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین رابطه معنی دار، نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین به سلامت عمومی و مثلث سازی به سازگاری عاطفی معنی دار است. ضرایب غیرمستقیم با آزمون پریچر و هیز نشان داد که رابطه بین دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به سلامت عمومی با میانجیگری مثلث سازی و نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین معنی دار و رابطه بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به سازگاری عاطفی با میانجیگری نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین معنی دار است. نتیجه گیری: در فرایند رشد فرزندان، روابط متعارض والدین و مثلث سازی می توانند سلامت عمومی و سازگاری عاطفی را به صورت منفی تحت تأثیر قرار دهد. .
سبکهای شوخ طبعی و تعارض زناشویی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه سبک های شوخ طبعی و تعارض های زناشویی در دانشجویان متأهل انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه پیام نور ساری می باشند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) 314 دانشجوی متأهل (183 زن و 131 مرد) دانشگاه پیام نور ساری به روش تصادفی طبقه ایی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سبکهای شوخ طبعی (مارتین، پالیک - دوریس، لارسن، گری و ویر ، 2003) و تعارض زناشویی (ثنایی، 1379) پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها وجود همبستگی معنادار و منفی بین سبک شوخ طبعی سازش یافته (شوخ طبعی پیوندجویانه 214 /.- = r و شوخ طبعی خود ارزنده سازانه 116/.- = r) با تعارض زناشویی را نشان داد، و نیز نشان داد بین سبک شوخ طبعی سازش نایافته (شوخ طبعی پرخاشگرانه 052/. = r و شوخ طبعی خود تحقیرانه 088/. = r ) رابطه معنی داری با تعارض زنا شویی وجود ندارد. سطح معناداری 05/0P < و 01/0 P <می باشد. همچنین آزمون T تفاوت بین دو جنس از نظر سبکهای شوخ طبعی سازش نایافته (پرخاشگرایانه و خود تحقیرگرایانه) معنادار نشان داد (000/0 < P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دادند که سبکهای شوخ طبعی سازش یافته با تعارض زناشویی و بعضی از مؤلفه های آن، همبستگی منفی دارند و بین سبکهای شوخ طبعی سازش نایافته و تعارض زناشویی و مؤلفه های آن، همبستگی معناداری وجود ندارد؛ افزون بر این، بین دانشجویان مرد و زن از نظر به کارگیری سبکهای شوخ طبعی تفاوت معناداری به دست آمد.
مقایسه تحریف های شناختی در افراد دارای معلولیت جسمی _ حرکتی با تحمل پریشانی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحریف های شناختی افراد دارای معلولیت جسمی _ حرکتی با تحمل پریشانی بالا و پایین بود. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های علی _ مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه معلولین جسمی حرکتی شهر تهران در سال 1392 بود و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد. با مراجعه به سه مرکز آموزش و نگهداری از افراد دارای معلولیت جسمی _ حرکتی شهر تهران 71 نفر با کسب رضایت آگاهانه در این پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه تحریف های شناختی (سالار، 1387) و تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغییره مورد تحلیل آماری قرارگرفتند. یافته ها: مقدارF محاسبه شده در نمره کلی تحریف شناختی در سطح 000/0>p معنادار بود به عبارتی میزان تحریف شناختی در گروه دارای تحمل پریشانی پایین بطور معناداری بیشتر از گروه دارای تحمل پریشانی بالا بود. مقادیر Fمحاسبه شده در تمامی خرده مقیاس های پرسشنامه تحریف شناختی بجز شخصی سازی نیز در سطح 001/0>p معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد افراد دارای معلولیت جسمی _ حرکتی با تحمل پریشانی پایین از تحریف های شناختی بیشتری استفاده می کنند. . مقدمه
اثربخشی درمان شناختی _ رفتاری بر خشم و بهزیستی روان شناختی دختران پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی _ رفتاری بر خشم و بهزیستی روان شناختی دختران پرخاشگر بود. روش: این پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی زندانیان حاضر در بند نسوان زندان مرکزی شهر اردبیل در سال 1393 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 30 نفر از دخترانی که در پرسشنامه ی خشم حالت _ صفت اسپیلبرگر نمره های بالایی داشتند انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، درمان شناختی _ رفتاری را طی 8 جلسه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی خشم حالت _ صفت اسپیلبرگر و پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. داده ها با روش آماری کورایانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر درمان شناختی _ رفتاری بر خشم و بهزیستی روان شناختی دختران پرخاشگر مورد تایید قرار گرفته است و دختران گروه آزمایش نسبت به دختران گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، خشم کمتری و بهزیستی روان شناختی بیشتری داشتند. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی _ رفتاری در کاهش خشم و افزایش بهزیستی روان شناختی دختران پرخاشگر تأثیر معناداری دارد.
بررسی کیفی ویژگیهای خودابرازگری در مادران نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی کیفی ویژگی خودابرازگری در مادران نوجوانان بزهکار انجام گرفته است. روش: شیوه نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. به این ترتیب که با مادران نوجوانان بزهکار که به منظور دریافت آموزشهای سلامت روان شناختی به کلینیک راه بهتر مراجعه کرده بودند؛ مصاحبه به عمل آمد. برای بررسی ویژگی خودابرازگری از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده های حاصل از توصیف تعاملات زوجین به منظور شناسایی ویژگی خودابرازگری با استفاده از نظریه پدیدارشناختی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آنچه که در بررسی ویژگی خودابرازگری در مادران نوجوانان بزهکار دیده شد، عبارت بودند از: الف _ انفعال باتمرکز بر دیگر محوری (منافع دیگران) (مطیع، پذیرنده _ پذیرش حرفهای دیگران _ گریز از پاسخ _ ایفای نقش قربانی) ب_ پرخاشگری با تمرکز بر خودمحوری (انعطاف ناپذیری _ بی مهری _ بحث وجدل _ وابستگی _ رقابت به جای همکاری) ج _ انفعال وتسلیم موقعیت وشرایط (ناامیدی _ خود ناباوری _ مقصر قلمداد کردن دیگران _ الگوگیری) د _ انفعال وابهام نقشهای والدینی (عدم قاطعیت _ عدم نظارت (نظارت نا هماهنگ) _ عدم اعتدال در تشویق رفتار جرأت مندانه (سهل انگاری _ بی توجهی). نتیجه گیری: در سلامت روانی خانواده والدین نقش به سزایی ایفا می کنند. والدین باید بستری را فراهم کنند تا فرزندانشان در یک محیط آرام تربیت یابند تا بتوانند در آینده با همه افراد جامعه سازگار باشند. با آموزش ویژگی ابرازگری به والدین، می توان در ایجاد سلامت روان در نوجوانان و متعاقب آن سلامت جامعه تأثیر به سزایی گذاشت.
اثربخشی مداخله ی مبتنی بر دلبستگی بر سازگاری زناشویی زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله ی مبتنی بر دلبستگی بر سازگاری زناشویی زوجین ناسازگار بوده است. روش: روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی و طرح های شبه آزمایشی بوده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره فولاد مبارکه اصفهان بوده است. نمونه شامل 20 زوج بود که به صورت نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب گردید. مداخله شامل ده جلسه آموزشی مبتنی بر دلبستگی بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی تجدیدنظر شده ی تجارب در روابط نزدیک و سازگاری زوجی تجدید نظر شده استفاده شد. یافته ها : در مداخله ی مبتنی بر مدل برازش شده، نتایج محاسبه داده ها با آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله ی مبتنی بر ابعاد دلبستگی بر افزایش سازگاری زناشویی موثر بوده است و مداخله در دو گروه مردان و زنان تاثیر متفاوتی نداشته است. نتیجه گیری : پژوهش نشان داد که دلبستگی اجتنابی به صورت مستقیم تاثیر چشمگیری بر سازگاری زناشویی دارد، در مقایسه با دلبستگی اضطرابی. بنابراین می توان بر رویکردهای مبتنی بر دلبستگی و رویکردهای شناختی- رفتاری برای کار با زوجین و کاهش ناسازگاری زناشویی تاکید نمود.
مقایسه الگوی بالینی شخصیت ضد اجتماعی و مرزی در زنان متقاضی طلاق و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی الگوی بالینی شخصیت ضد اجتماعی و مرزی در زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای از نوع توصیفی است. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر (50 زن متقاضی طلاق مراجعه کننده به واحد مشاوره دادگستری شهرستان سمنان و 50 زن ساکن در سمنان که هیچ گاه دادخواست طلاق ارائه نداده بودند) بوده است که با توجه به ملاک های ورود به این پژوهش بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این دو گروه از لحاظ متغیرهای سن، وضعیت اجتماعی – اقتصادی، محل سکونت و تعداد سالهای زندگی مشترک با یکدیگر همتا شدند. در این پژوهش از آزمون بالینی چند محوری میلون و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ ( به منظور تعیین گروه عادی) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زنان گروه متقاضی طلاق در مقایسه با گروه زنان عادی به طور معناداری دارای میانگین نمرات بیشتری در الگوی بالینی شخصیت ضد اجتماعی و مرزی بوده اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش در نظر گرفتن نشانه های شخصیت مرزی و ضد اجتماعی در برنامه های پیشگیری از طلاق ضروری به نظر می رسد.
فراتحلیل پژوهش های انجام شده پیرامون نقش خانواده در بزهکاری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فراتحلیل حاضر با هدف تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده پیرامون نقش خانواده در بزهکاری نوجوانان انجام شده است. روش: بدین منظور، تعداد 40 پژوهش انجام شده از بین پایان نامه های دانشگاه های تهران گردآوری و از میان آنها تعداد 20 پژوهش که قابلیّت بررسی داشت، برای فراتحلیل انتخاب شد. این پژوهش ها بر اساس مؤلفه های روش شناختی تحقیق مانند پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایاییِ پرسشنامه ها برای فراتحلیل انتخاب شدند. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار فراتحلیلِ جامع صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر به روش «اشمیت و هانتز» نشان داد که متغیرهای عملکرد خانواده، طلاق و جدایی والدین، تحصیلات والدین، نظارت والدین، وضعیت اقتصادی خانواده، وضعیت اعتقادی خانواده سوءسابقه در خانواده و بزهکاری نوجوانان با اندازه اثر34-36 بر بزهکاری مؤثر هستند، ولی تعارض والدین بر بزهکاری نوجوانان مؤثر نیستند. نتیجه گیری: از این اطلاعات می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی در سطح مدارس، دانشگاه ها و مراکز مشاوره و روان درمانی به منظور پیشگیری از بزهکاری و کاهش میزان اثرهای منفی عوامل خانوادگی در بزهکاری نوجوانان استفاده کرد.
رابطه باورهای دینی ، جهت گیری دینی و سخت رویی با سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی رابطه باورهای دینی، جهت گیری دینی و سخت رویی با سلامت روان دانشجویان بود. روش : نمونه پژوهش شامل 365 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلام شهر بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه های دیدگاه شخصی، آزمون معبد ،سلامت روان و جهت گیری دینی آلپورت گردآوری و با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون خطی چند گانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد رابطه بین باورهای دینی ، سخت رویی و جهت گیری دینی درونی با سلامت روان ، معنی دار است . اما رابطه جهت گیری دینی بیرونی با سلامت روان معنی دار نبود . نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که باورهای دینی قوی تر ، جهت گیری دینی درونی و سخت رویی بیشتر می تواند پیش بینی کننده سلامت روان بالاتردر دانشجویان باشد .