مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی اثر بخشی برنامه مداخله ای اجتماع محور بازسازی زندگی بر سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه می پردازد. روش: جامعه این پژوهش را تمامی زنان مطلقه ای تشکیل می داد که در سال 1395 حد اکثر 5 سال از طلاق آنها گذشته باشد و در طول این مدت ازدواج دائم یا موقت نداشته اند. با توجه به ویژگی های نمونه، از نمونه گیری در دسترس استفاده شد و از میان متقاضیان تعداد 34 نفر به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از هر دو گروه خواسته شد تا مقیاس سازگاری پس از طلاق فیشر (2004) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کنند. سپس برای گروه آزمایش 10 جلسه برنامه مداخله ای اجتماع محور بر اساس محتوای نور و همکاران (2016) به اجرا در آمد. در انتها نیز پس آزمون برای هر دو گروه به اجرا درآمد و نتایج با آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که برنامه مداخله ای اجتماع محور بر تمامی خرده مقیاس های سازگاری پس از طلاق جز خشم و اعتماد اجتماعی تاثیرات معنادار آماری را نشان می دهد. همچنین این مداخله در گروه آزمایش افزایش معناداری را بر نمره کل سازگاری پس از طلاق ایجاد کرده است. نتیجه گیری: در این پژوهش مشخص شد که برنامه مداخله ای اجتماع محور می تواند سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه را بهبود بخشد و بدین ترتیب، می توان از آن به عنوان مداخله در بهبود کیفیت زندگی و سازگاری زنان مطلقه استفاده کرد.
پیشبینی فاصله با هدف مسیر شغلی بر اساس استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشته تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فاصله با هدف مسیرشغلی شکافی است بین جایگاه فعلی و جایگاه مطلوبی که فرد برای آینده شغلی اش در نظر گرفته است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی فاصله با هدف مسیرشغلی بر اساس استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشته تحصیلی دانش آموزان بود؛ روش: جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 450 دانش آموز (225 پسر و 225 دختر) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس فاصله با هدف مسیرشغلی (کرید و هود، 2015)، پرسش نامه استرس مسیرشغلی (چوی و همکاران، 2011) و مقیاس بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی (هو، کرید و هود، 2016) استفاده شد . روش پژوهش همبستگی بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و آماره رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین استرس مسیرشغلی، بازخورد منفی در مورد پیشرفت، بازخورد منفی در مورد مناسب بودن هدف، بازخورد منفی در مورد ارتقاء و رشته تحصیلی با فاصله با هدف مسیرشغلی رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. در مجموع متغیرهای استرس مسیرشغلی، بازخورد منفی در مورد مناسب بودن هدف بازخورد منفی در مورد پیشرفت و رشته تحصیلی 63/0 واریانس متغیر ملاک یعنی فاصله با هدف مسیرشغلی را تبیین می کرد؛ در نتیجه می توان فاصله با هدف مسیرشغلی دانش آموزان را به کمک استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشته تحصیلی پیش بینی کرد . نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش، ضروری است که مشاوران مدارس، والدین و سایر اطرافیان مهم به دانش آموزان کمک کنند تا در مورد جایگاه فعلی شان از نظر تحصیلی و جایگاه ایده آل شان برای آینده تأمل کنند؛ هم چنین آن ها را یاری کنند تا فاصله بین این دو را بررسی کنند و در نهایت فنون و اقداماتی را به آن ها آموزش دهند تا در راستای کاهش این فاصله بکوشند.
اثربخشی مشاوره هیجان مدار مبتنی برآموزه های اسلامی بر صمیمیت زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر الگوی مشاوره هیجان مدار مبتنی بر آموزه های اسلامی بر صمیمیت زوج های ناسازگار صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش در مرحله اول به شیوه کیفی به استخراج مضامین اسلامی در باب تنظیم هیجان و ارزیابی روایی محتوایی آن از طریق نظرسنجی از متخصصان پرداخت. در مرحله دوم روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زوج های درگیر تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارا در شهرستان ساوه در شش ماهه دوم سال 1395 بود که از بین آن ها 30 زوج داوطلب شرکت در جلسات مشاوره انتخاب شد و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای گرداوری اطلاعات مقیاس صمیمیت تامپسون و واکر (1983) و پرسشنامه نیازهای صمیمیت باگاروزی ( MINQ ) بودند. برنامه به مدت 10 جلسه مشاوره گروهی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که الگوی طراحی شده از روایی مناسب(0.7125 CVR= ) برخوردار بوده و موجب افزایش معنادار صمیمیت زناشویی و ابعاد آن یعنی صمیمیت عاطفی، عقلانی، روانشناختی، معنوی، زیباشناختی و تفریحی-اجتماعی شد اما تاثیر معناداری بر دو بعد جنسی و فیزیکی نداشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت الگوی مشاوره هیجان مدار مبتنی بر آموزه های اسلامی به عنوان یک روش کاربردی و مؤثر می تواند زوج های ناسازگار را در تنظیم بهترهیجانات یاری داده و به صمیمیت بیشتر سوق دهد.
مقایسه اثربخشی تحلیل رفتار متقابل با خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض های زناشویی زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی تحلیل رفتار متقابل با خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض های زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه های آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت است که از میان آن ها تعداد 45 زوج که به دلیل داشتن مشکلات زناشویی و خانوادگی به این مرکز مراجعه کرده بودند؛ پس از همتاسازی آزمودنی ها، ملاک های ورود و خروج پژوهش به شیوه هدفمند 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. در این پژوهش 10 زوج (20 نفر) در گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل؛ 10 زوج (20 نفر) در گروه درمانی به شیوه راهبردی کوتاه مدت و 10 زوج (20 نفر) در گروه گواه قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی پس از اجرای پیش آزمون به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان دریافت کردند؛ اما گروه گواه پس از انجام پیش آزمون، هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه به وسیله پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و از نرم افزار SPSS نسخه بیست و دوم استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تحلیل رفتار متقابل و خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت هر دو بر بهبود تعارضات زوج های شرکت کننده در پس آزمون و پیگیری (92/5= F ، 005/0= p ) اثر داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مداخلات با روش تحلیل رفتار متقابل و خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر کاهش تعارضات زناشویی تأثیر دارد و باعث کاهش تعارضات در بین زوج ها می شود. واژه های کلیدی: تحلیل رفتار متقابل، تعارض، خانواده درمانی راهبردی
تأثیر مشاوره پویایی اجتماعی بر هویت شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مشاوره پویایی اجتماعی بر هویت شغلی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان انجام شد. روش: این پژوهش، یک پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان در سال 1395-1394در مقطع کارشناسی بودند که از طریق نمونه گیری داوطلبانه 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت مشاوره پویایی اجتماعی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وضعیت شغلی من گردآوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکرارشونده تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مشاوره پویایی اجتماعی بر هویت شغلی دانشجویان در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (05/0 p < ). همچنین نتایج حاکی از این بود که این نوع مشاوره بر درک نیاز به اطلاعات شغلی و درک موانع محیطی و شخصی هم تأثیر معناداری داشت (05/0 p < ). نتیجه گیری : مشاوره پویایی اجتماعی می تواند به ایجاد هویت شغلی در دانشجویان کمک نماید.
پیش بینی گرایش به طلاق و احساس تنهایی بر اساس سبکهای دلبستگی با توجه به نقش میانجیگری خودمتمایزسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق بر اساس سبک های دلبستگی با توجه به نقش میانجی گری خودمتمایزسازی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و طرح آن از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بوده اند که در بازه زمانی مرداد ماه تا پایان آبان ماه 1395 به شعب 6 و 7 و 8 دادسرای شهر ری و شعبه اجرای احکام مراجعه داشتند. نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس احساس تنهایی (راسل، 1996)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورن و اسمیت، 2003)، مقیاس میل به طلاق (جانسون و مورو، 1986) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال (کولینز و رید، 1990) بودند. تحلیل یافته ها با استفاده تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سبک های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین خودمتمایزسازی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت سبک های دلبستگی به واسطه خودمتمایزسازی، قادر به پیش بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق است. بحث و نتیجه گیری: داده های پژوهش با الگوی پیشنهادی برازش کامل دارد به طوری که خودمتمایزسازی، در رابطه بین سبک های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق، نقش واسطه ای معنی داری را ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق بر اساس سبک های دلبستگی با توجه به نقش میانجی گری خودمتمایزسازی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و طرح آن از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بوده اند که در بازه زمانی مرداد ماه تا پایان آبان ماه 1395 به شعب 6 و 7 و 8 دادسرای شهر ری و شعبه اجرای احکام مراجعه داشتند. نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس احساس تنهایی (راسل، 1996)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورن و اسمیت، 2003)، مقیاس میل به طلاق (جانسون و مورو، 1986) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال (کولینز و رید، 1990) بودند. تحلیل یافته ها با استفاده تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سبک های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین خودمتمایزسازی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت سبک های دلبستگی به واسطه خودمتمایزسازی، قادر به پیش بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق است. بحث و نتیجه گیری: داده های پژوهش با الگوی پیشنهادی برازش کامل دارد به طوری که خودمتمایزسازی، در رابطه بین سبک های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق، نقش واسطه ای معنی داری را ایفا می کند.
رابطه امنیت شغلی و عدالت سازمانی با فرسودگی شغلی در کارکنان کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه امنیت شغلی و عدالت سازمانی با فرسودگی شغلی در کارکنان کمیته امداد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی، طرح همبستگی بود و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان کمیته امداد استان تهران(14000 نفر) در سال 95-1394 بود که از این میان 220 نفر نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امنیت شغلی نیسی(1381)، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون(1981) و پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن(1993) استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سطوح امنیت شغلی و فرسودگی شغلی رابطه مثبت ومعنادار وجود دارد(05/0> P ). ابعاد عدالت سازمانی، عدالت توزیعی و عدالت رویه ای (05/0> P ) فقط برخی ابعاد فرسودگی شغلی را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: با ایجاد امنیت شغلی می توان فرسودگی شغلی را در کارکنان کمیته امداد کاهش داد وبا ایجاد عدالت سازمانی می توان میزان پیشرفت و موفقیت را در بین کارکنان افزایش داد.
راهبردهای مقابله ای زنان با شرایط پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این مطالعه، بررسی راهبردهای مقابله ای زنان مطلقه با شرایط پس ازطلاق است. روش : مطالعه کیفی حاضر با روش تحلیل تماتیک و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با شرکت 21 زن مطلقه ساکن شهرستان بانه انجام گرفت. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. یافته ها: تحلیل داده های کیفی حاکی از دو نوع راهبرد مقابله ای شامل راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در مقابله با شرایط پس از طلاق در میان زنان مطلقه بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاربرد راهبردهای مقابله ای در زنان مطلقه با توجه به توان فردی، حمایت خانوادگی و اجتماعی و نیز سرمایه اقتصادی- اجتماعی ای که در اختیار دارند، متفاوت است. شناخت راهبردهای مقابله ای زنان با شرایط پس از طلاق درک جامعتری از نیازهای آنان به دست می آورد، بر همین اساس توانمندسازی زنان مطلقه، آموزش شیوه های سازگاری، تقویت زمینه های حمایت خانوادگی و فرصت های اجتماعی از جمله اقداماتی است که منجر به افزایش سازگاری زنان با شرایط پس از طلاق خواهد شد.
رابطه کیفیت تعامل والد فرزندی با گرایش به تفکر انتقادی و مؤلفه های سلامت روان در دانش آموزان دختر نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه کیفیت تعامل والد- فرزندی و تفکر انتقادی با مولفه های سلامت روان در بین دختران نوجوان انجام شد. به این منظور تعداد 319 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم دبیرستان شهر یزد به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی ( PCRS ) ، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس(2003) و پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی کلدبرگ ( GHQ-28 ) بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت تعامل والد-فرزند با سلامت روان و گرایش های تفکر انتقادی نوجوانان دختر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین گرایش به تفکر انتقادی و سلامت روان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کیفیت ارتباط با پدر به طور معناداری پیش بینی کننده سلامت روان و گرایش به تفکر انتقادی در نوجوانان دختر می باشد.