۱.
این مقاله بر این مدعاست که فناوری، افزایش دانش ها، مهارتها، تغییر ساختارها، سرمایه کلان و تخصیص بودجه بیشتر به تنهایی نمی تواند راهگشای مسایل آموزش و پرورش و ضامن رشد انسانهایی برتر و جامعه ای پویا و توسعه یافته باشد. به عبارت دیگر در بین سه عامل توسعه یعنی سرمایه، تکنولوژی و نیروی کار، نیروی کار نقش محوری دارد؛ و بدون ایجاد فرهنگ یا اخلاق و وجدان کار، دو عامل دیگر اگر چه به جای خود حایز اهمیت هستند، معوق می مانند. فناوری بدون فرهنگ کار مانند علم بدون ایمان است.
بررسی ها نشان می دهند که فرهنگ کار در ایران بسیار ضعیف است. این زنگ خطری است که به نظام آموزشی هشدار می دهد، تا برای پیشگیری و حل مساله اقدام کند. باید به کار به عنوان فعالیتی که در جای جای زندگی فرد،در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، و روانی او، اثر می گذارد و بخش اعظم هویت او را شکل می دهد توجه بیشتری مبذول گردد و برای آموزش صحیح فرهنگ کار و درونی ساختن آن برنامه ریزی شود.
نگارنده با بهره گیری از دیدگاه رشد پیوسته و تاکید بر یکی از هدف های مدرسه - که کمک به هر دانش آموز در آماده شدن برای زندگی کار و ادامه یک حرفه است معتقد است که آموزش فرهنگ صحیح کار باید از خانواده شروع شود و در مدرسه از طریق فراهم ساختن زمینه های لازم همکاری بین خانه، مدرسه و جامعه تقویت گردد.
۲.
این پژوهش میزان استرس شغلی معلمان دوره ابتدایی و تاثیر شیوه آموزش گروهی ایمن سازی را بر آن در شهرستان لردگان بررسی کرده است. همچنین به مقایسه میزان استرس سازی شغلی معلمان مرد و زن پرداخته است. متغیر مستقل در این پژوهش روش ایمن سازی در مقابل استرس به شیوه میکن بام بوده و طی 6 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شده است. در پایان جلسه ششم از دو گروه آزمایش و گواه پس آزمون و دو هفته بعد از اتمام جلسات، آزمون پی گیری به عمل آمده است. ابزار سنجش پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه منابع استرس آموزشگاهی بود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی چند مرحله ای انجام گرفت. ابتدا 20 مدرسه از مدارس ابتدایی شهرستان لردگان به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه استرس شغلی و آموزشگاهی بین معلمان این دبستان ها اجرا شد. از بین آنان معلمانی که نمرات بالاتر از صدک 40 داشتند، 20 معلم مرد و 20 معلم زن به صورت تصادفی منظم انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش گروهی ایمن سازی بر استرس شغلی معلمان گروه آزمایش تاثیر معنادار داشته و استرس شغلی آنان را کاهش داده است. تاثیر ایمن سازی در معلمان مرد و زن تفاوت نداشته است.
۳.
کلید واژه ها:
اختلال سلوک مهارت های زندگی دانش آموزان پسر طرح اندازه گیری مکرر
پژوهش حاضر بر آن است که تاثیر آموزش مهارت های زندگی را بر کاهش اختلال سلوک دانش آموزان پسر دوره راهنمایی بررسی کند. به این منظور 20 نفر از دانش آموزان با اختلال سلوک 13 الی 14 ساله را از یک مدرسه به شیوه در دسترس و به وسیله پرسش نامه علایم مرضی کودکان CSI-4 انتخاب کرده و به صورت کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم نموده است. با استفاده از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل تاثیر آموزش مهارتهای زندگی را بر کاهش اختلال سلوک این دانش آموزان مورد سنجش قرار داده است. ابتدا آزمون CSI-4 به عنوان پیش آزمون در گروه نمونه اجرا گردید، و سپس گروه آزمایش به مدت یک ماه و هر هفته دو جلسه یک ساعت و نیم طول می کشید، تحت آموزش قرار گرفتند. پس از خاتمه دوره آموزش، آزمون CSI-4 از دو گروه آزمایش و کنترل به عمل آمد و در پایان نتایج تحلیل آماری به کمک طرح اندازه گیری مکرر تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان داد. بعد از یک ماه پی گیری مشاهده شد که نتایج پایدار مانده اند و یافته های پژوهش نشان داد که میزان اختلال سلوک دانشآموزان تحت تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به طور معنادار کاهش یافته است.
۴.
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی مشاوره انگیزش نظام مند گروهی بر کاهش آشفتگی زناشویی صورت گرفته است. آزمودنی ها شامل 23 زوج شاغل به تحصیل در یکی از مراکز آموزش عالی شهرستان بجنورد می باشند که حداقل یکسال از ازدواج آنها گذشته و داوطلب شرکت در پژوهش حاضر بودند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی با 12 زوج و گروه کنترل با 11 زوج جایگزین شدند. یک هفته قبل از اجرای روش مشاوره انگیزشی نظام مند از هر دو گروه پیش آزمون رضایت زناشویی به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی 10 جلسه در معرض مشاوره انگیزشی قرار گرفت. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون رضایت زناشویی به عمل آمد. با استفاده از تحلیل کواریانس نتایج تحلیل شد.
نتایج نشان داد که مشاوره انگیزشی نظام مند توانسته است میزان آشفتگی زناشویی را به طور معناداری کاهش دهد. این روش در میانگین نمره آزمودنی ها در خرده مقیاس های آشفتگی کلی، ارتباط عاطفی، ارتباط جهت حل مشکل، زمان با هم بودن، پرخاشگری، مسایل مالی و مشکلات جنسی بهبودی معناداری ایجاد کرده است. این روش نتوانسته است در میانگین نمره آزمودنی ها در خرده مقیاس های جهت گیری نقش و ادراک تاریخچه مشکلات خانوادگی کاهش معناداری ایجاد نماید.
۵.
کلید واژه ها:
عملکرد خانواده سلامت روانی نوجوانان عادی و فراری
این پژوهش، به منظور مقایسه و ارتباط عملکرد خانواده و سلامت روانی نوجوانان فراری از خانه با نوجوانان عادی انجام شد. از این رو 200دختر و پسر (100دختر و پسر عادی و 100 دختر و پسر فراری) به صورت نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. میانگین سنی نوجوانان 17 سال بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات فردی، ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه سلامت عمومی (روانی) (GHQ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و روش های آماری توصیفی و از آزمون آماری تجزیه و تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA) و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد خانواده نوجوانان عادی متفاوت از نوجوانان فراری بود. بدین معنا که نوجوانان فراری در خانوده هایی با عملکرد غیر کار آمد و مختل رشد یافته اند. از طرفی سلامت روانی نوجوانان عادی متفاوت از نوجوانان فراری بود. بدین معنا که نوجوانان عادی از سلامت روانی بالاتری نسبت به نوجوان فراری برخوردار بودند و بین عملکرد خانواده و سلامت روانی نوجوانان رابطه معناداری مشاهده شد. بدین گونه که نوجوانانی که در خانواده های دارای عملکرد کار آمد بودند نسبت به نوجوانانی که در خانواده های ناکار آمد زندگی می کردند، سلامت روانی بالاتری داشتند.