مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی ملاک های همسرگزینی دانشجویان دختر انجام شد. نمونه پژوهش300 نفر از دانشجویان مجرد دختر دانشگاه آزاد کرمانشاه که در مقطع کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه ملاک های همسرگزینی بودند. نتایج نشان داد که از بین سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن با ملاک محتوایی همسرگزینی و سبک دلبستگی اجتنابی با ملاک فرآیندی همسرگزینی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. همچنین از بین حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه، حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و حوزه محدودیت مختل با ملاک فرآیندی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد سبک ایمن به صورت معکوس و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک محتوایی همسرگزینی است و سبک اجتنابی به صورت معکوس و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک فرآیندی همسرگزینی است.از بین طرحواره های ناسازگار، طرحواره خودگردانی و عملکرد مختل به صورت مثبت و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک محتوایی همسرگزینی است و به صورت معکوس و معنادار پیش بینی کننده ملاک فرآیندی همسرگزینی نیز می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند در تصمیم گیری افراد برای شریک زندگی تأثیرگذار باشند.
پیش بینی سلامت عمومی براساس مؤلفه های خودشفقتی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی براساس مؤلفه های خودشفقتی (خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن آگاهی و شناخت بیش از حد) در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز بود. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین بود و آزمودنی های آن را 190 دانشجوی دارای تجربه ی شکست عاطفی در طی یک سال گذشته تشکیل می دادند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های سلامت عمومی گلدنبرگ و خودشفقتی نف بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز است. همچنین در تحلیل ممیز به روش گام به گام مشخص گردید که کارآمدترین متغیرها در پیش بینی سلامت عمومی به ترتیب شناخت بیش از حد و انسانیت مشترک هستند. در بررسی متغیرها به صورت جداگانه نیز مشخص گردید که همه ی متغیرها شامل خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن آگاهی و شناخت بیش از حد، پیش بین های معنی داری برای سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی در دانشگاه های شهر اهواز می باشند.
مقایسه اثربخشی دو رویکرد آموزش مهارت های زندگی و ایماگوتراپی در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین جوان شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی تکنیک های ایماگوتراپی و برنامه آموزش مهارت های زندگی در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین جوان شهر بوشهر بوده است. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون است، جامعه آماری مطالعه را زوج های جوان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بوشهر تشکیل داده اند. نمونه پژوهش شامل 90 نفر (45 زوج) بوده که به روش داوطلبانه جایگزینی تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون هر کدام از گروه های آزمایش به مدت 10 جلسه (هر هفته یک جلسه) در معرض آموزش مهارت های زندگی و آموزش تکنیک های ایماگوتراپی قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستینسن و سالاوی است. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل رگرسیون استفاده گردید، یافته ها نشان داد که هر دو روش برنامه آموزش مهارت های زندگی و ایماگوتراپی در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین جوان موثر بوده و در مقایسه بین دو روش، شیوه آموزش مهارت های زندگی تأثیر بهتری در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین داشته است.
بررسی رابطه ی بین انگیزش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی با تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین انگیزش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی با تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان سال دوم متوسطه با روش همبستگی انجام شد.نمونه ی پژوهش 275 (دانش آموز پسر و دختر) بود که به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از دبیرستان های دوره ی متوسطه ی شهرستان مریوان انتخاب شدند و به سه پرسشنامه ی ادراکات انگیزیش تحصیلی، اهداف پیشرفت اجتماعی و تعلل ورزی تحصیلی پاسخ دادند.جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری رگرسیون گام به گام و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مولفه های انگیزش تحصیلی مولفه ی تکلیف، رقابت، کسب پیوستگی وعلاقه اجتماعی و مولفه های اهداف پیشرفت اجتماعی (تبحر، عملکرد گرایی، عملکرد گریزی) می تواند تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کند و یا روی آن تاثیر بگذارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که انگیرش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی می توانند تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کنند و همچنین اهداف پیشرفت تحصیلی با انگیزش تحصیلی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. نتایج این پژوهش برای اداره آموزش و پرورش و همچنین مراکز آموزش عالی بویژه برای دبیران و معلمان قابل استفاده می باشد تا جهت رفع تعلل ورزی و ناکار آمدی تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان و افزایش انگیزش تحصیلی در میان آنها گامی بردارند.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن بود. روش پژوهش در این تحقیق شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنانی بودند که در نیمه دوم سال ١٣٩٠ به مراکز بالینی و درمانی شهرستان تبریز مراجعه کرده اند و از نشانگان خستگی مزمن رنج می بردند. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 بیمار زن مراجعه کننده به مراکز بالینی و درمانی شهر تبریز در سال ١٣٩۰ بود که به صورت در دسترس در دو گروه مقایسه ای قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس خستگی چالدر، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس پاسخهای نشخواری بود. روش مورد استفاده برای تحلیل داده ها، تحلیل واریانس چند متغیره بود. از پرسشنامه خستگی چالدر برای شناسایی افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن استفاده شد. نتایج به دست آمده از پرسشنامه افسردگی بک نشانگر تأثیر معنی دار درمان شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن است و نیز اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش نشخوار فکری با توجه به نتایج به دست آمده از مقیاس پاسخ های نشخواری معنی داراست. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری درزنان مبتلا به نشانگان خستگی مزمن تأثیر دارد و همچنین تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر کاهش نشخوار فکری نسبت به کاهش افسردگی در این بیماران تا حدودی بیشتر است. از نتایج حاصل می توان چنین استنباط کرد که درمان شناختی-رفتاری از طریق تغییر تفسیر افراد از موقعیتها و تغییر توجه بیماران مبتلا به خستگی مزمن بر کاهش افسردگی و نشخوارفکری موثر است و افسردگی به علت نقش سایر عوامل کمتر از نشخوار فکری بهبود می یابد.
تأثیر بخشش درمانی بر تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تأثیر بخشش درمانی بر تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر اراک بود. برای این منظور از بین زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر اراک1389که در آزمون تعارض زناشویی نمرات بالاتر از 25) کسب کرده بودند، نمونه ای با حجم 30 نفر انتخاب( نمونه ای در دسترس) و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نخست تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی آزمودنی ها با دو پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه تعارض زناشویی انریچ اندازه گیری شد. پس از آن، گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای برنامه بخشش درمانی دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخلات درمانی، بار دیگر، تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی آزمودنی ها اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات افتراقی و تی تست نشان داد که بخشش درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش کیفیت زندگی زنان به طور کلی تأثیر داشته و این تأثیر از لحاظ آماری معنی دار بود.( p&le.05)
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال انجام شده است. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز خصوصی شهر کرج می باشد؛ که 36 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. بررسی تأثیرآموزش مهارت های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال فرضیه اصلی پژوهش حاضر بود. بدین منظور برای بررسی اثربخشی مهارت های جنسی، گروه آزمایشی طی 6 جلسه 90 دقیه ای تحت آموزش قرار گرفتند و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ به عنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه در جلسه اول، جلسه آخر و 1 ماه پس از اتمام دوره آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. در پایان اطلاعات بدست آمده با توجه به فرضیه های تحقیق و با روش تحلیل کواریانس یک راهه (انوا) و تحلیل کواریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد آموزش مهارت های جنسی موجب افزایش رضایت زناشویی زنان می گردد.