فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
249 - 264
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مطالعه نقش و جایگاه زن در دوره اشکانی می پردازد. منابع تاریخی بسیار گذرا به زنان این دوره پرداخته و اطلاعاتی سطحی و گاه بدور از واقعیت ارائه کرده اند. این منابع صرفاً چند تن از زنان درباری، محدودیت های اجتماعی زنان، برخی ازدواج های سیاسی، و موضوع ازدواج با محارم را بر ما هویدا ساخته اند. در این نوشتار، برای دستیابی به وضعیت زن در این دوره آثار مکشوفه از سراسر امپراتوری اشکانی اعم از قلمرو غربی (هترا، آشور، سلوکیه، نیپور، بابل، دورا اروپوس، پالمیر، و...)، قلمرو شرقی (کوه خواجه)، و مناطقی چون الیمایس و نواحی مرکزی ایران بررسی شد. در این دوره، برخلاف دوره هخامنشی، بیشتر به شمایل نگاری زن پرداخته شده؛ به گونه ای که نقش زن بر روی سکه، گچبری، نقاشی دیواری، نقش برجسته، و اشیا به تصویر درآمده یا شمایل زن در قالب مجسمه، پیکرک، و... ساخته شده است. مطالعه و بررسی آثار باستان شناختی یادشده نشان می دهد که زنان در دوره اشکانی در عرصه های مختلف مذهبی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و هنری حضور داشته اند.
تصویر زن در قصه های عامیانه فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
239 - 260
حوزه های تخصصی:
قصه ها منابع مهمی هستند که در بسیاری از فرهنگ ها به وسیله زنان نقل می شوند و در آ نها از وضع یت زنان طبقه فرادست و فرودست جامعه سخن می رود؛ بنابراین، بررسی آن ها می تواند نقش مهم ی در شناخت زو ایای مختلف زندگی زنان داشته باشد. هدف از این نوشتار، بررسی وضعیت زن در فرهنگ بختیاری بر اساس سی قص ه مکتوب است. فرهنگ بختیاری، فرهنگی مردسالار است که به رغم نگرش مثبت به زنان، آنان را فرودست تر از مردان می داند. در این فرهنگ، زنان در عرص ههای اقتصادی و سیاسی حضوری کم رنگ دارند و نگاهی مردسالار بر این زمینه ها حاکم است؛ البته زنان در برابر این فرهنگ مردسالار سکوت نکرده ، بلکه بسیاری از کلیشه های جنسیتی موجود را، به خصوص در زمینه های اجتماعی، نپذیرفته و مردان را مجبور کرد هاند نظرشان را تغییر دهند. از جمله دغدغه های زن در این قصه ها، ازدواج و مبارزه با اندیش ههای مردسالارانه است . از زنان انتظار م ی رود مطابق خواسته های مردان ازدواج کنند؛ اما آن ها، در بسیاری از موارد، این نگرش ها را رد کرده و طبق معیاره ای خود ازدواج نمود هاند. حضور زنان در قصه ها، هم از جهت کیفی و هم از نظر کمی، بررسی شده است. فعالیت های سیاسی و اقتصادی زن، اندیشه های مردسالارانه، مبارزه با اند یشه های مردسالارانه، ازدواج، و صفت های زن شخصیت های اصلی و فرعی از موضو عهای مورد بررسی در این مقاله اند.
رابطه زبان و جنسیت در رمان معاصر فارسی: بررسی شش رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
543 - 556
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تفاوت های نوشتاری زنان و مردان در رمان های معاصر ایران می پردازد. هدف از این تحقیق، بررسی این مسئله است که آیا عامل جنسیت به بروز تفاوت های نوشتاری در حوزه واژگان و نحو منجر می شود یا خیر؟ در این پژوهش، سه رمان چراغ ها را من خاموش می کنم ، کولی کنار آتش ، و بازی آخر بانو از نویسندگان زن و سه رمان کافه پیانو ، سمفونی مردگان ،و ثریا در اغما از نویسندگان مرد تحلیل و بررسی می شود. رمان های مطالعه شده با مشخصه های زبانی در حوزه واژگان بررسی شده اند و معیار این بررسی دیدگاه های رابین لیکاف (1975) درباره الگوی گفتار زنانه در گفتمان است. بر اساس دیدگاه لیکاف، زنان با مردان به هنگان سخن گفتن یا نوشتن در استفاده از این موارد متفاوت اند: استفاده دقیق از رنگ واژه ها، فرم های مؤدبانه، قیدهای تشدیدکننده، صفات تهی، گفتار غیرمستقیم، پرهیز از رکاکت و دشواژه ها، و تأکید بر تشدیدکننده ها. تحلیل آماریِ هر یک از مشخصه ها نشان داد عملکرد زنان نویسنده فارسی زبان در زمینه استفاده از رنگ واژه ها، تردیدنماها، دشواژه ها، تشدید کننده ها، و تنوع صفات با دیدگاه های لیکاف سازگاری دارد و آن را تأیید می کند.
بازتاب روح زنانه در ادبیات نمایشی دفاع مقدس (با مطالعه پنج نمایشنامه نمونه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
467 - 486
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، با بهره گیری از رویکردی اسطوره ای روان شناختی، با بررسی شخصیتِ قهرمانان زنِ پنج نمایشنامه نمونه، به این مسئله اساسی خواهیم پرداخت که تصویر زنان در ادبیات نمایشی دفاع مقدس تا چه میزان با مبانیِ ارزشی دفاع مقدس هم خوانی دارد و در این آثار در ترسیم چهره زنی راستین، که درگیر جنگی ناخواسته است، تا چه حد مسیری هم پای ارزش های فرهنگ دفاع مقدس پیموده شده است؟در این مقاله، از ویژگی های «کهن الگوی زن طبیعی»، که برگرفته از دیدگاه های کارل گوستاو یونگ است، بهره گرفته ایم؛ کهن الگویی که در بررسی های ادبی و هنری کشورمان کمتر بدان توجه شده است.در بخش نخستِ مقاله، به بررسی ویژگی های روان شناسانه و اسطوره شناسانه کهن الگوی زن طبیعی پرداخته و تأثیرات فرهنگی و سایر عوامل را بر آن بررسی کرده ایم. در بخش های دیگر، ضمن برشمردن خصایص زن طبیعی، به تطبیق این ویژگی ها با تصویر زن در نمایشنامه های نمونه دفاع مقدس پرداخته ایم.در نتیجه مقاله آمده است که در ادبیات نمایشی دفاع مقدس نبودِ خلاقیت، سرزِندگی، و شادی و نشاط در زندگی قهرمانانِ زن به امری معمول تبدیل شده است. شناخت هرچه بهتر کهن الگوی زن طبیعی می تواند زمینه ای را فراهم آورد که با حفظ ارزش ها بتوان آثاری آفرید که زن با طبیعت راستین خود به تصویر درآید.هدف از این پژوهش، ارزشگذاریِ «ادبیات نمایشی دفاع مقدس» از طریق دیدگاه های یونگ نیست، بلکه این مطالعه به دنبال آن است تا نشان دهد که خواه پژوهش براساس نظریات یونگ باشد و خواه هر روان شناس و فیلسوف دیگر، چگونه می تواند به شناخت بیشتر از شخصیت زن در این آثار بینجامد؛ شناختی که می تواند ما را از هرگونه بی راهه، که با مبانی ارزشی منافات دارد، دور کند و در ترسیم چهره ای راستین از زنان غیور کشورمان یاری مان دهد.
بازنمایی رفاقت های مردانه و دوستی های زنانه در ژانر کمدی- رمانتیک سینمای ایران، تحلیل متن یازده فیلم کمدی- رمانتیک ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
307 - 326
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مناسبات عاشقانه زن و مرد به شکلی خنده آفرین سبب شده که غالب آثار کمدی سینمای ایران، چه قبل و چه بعد از انقلاب، در ژانر کمدی رمانتیک قرار گیرند. قهرمانان مرد و زن این فیلم ها معمولاً پیش از پیوند شان در پایان روایت، از راهنمایی و کمک های دوستانی از جنس خود بهره می گیرند. در چارچوب نظریه ژانر، درک چگونگی رابطه قهرمانان مرد و زن کمدی رمانتیک با دوستانشان و اینکه این بازنمایی حامی و تقویت کننده کدام ارزش ها و باورها برای مخاطبان است، هدف این پژوهش است. بدین منظور، یازده فیلم کمدی رمانتیک ایرانی، که در بازه 1369 تا 1390 در سالن های سینماها نمایش عمومی داشته اند، با بهره گیری از تقابل های دوجزئی، تحلیل متن شده است. نتایج پژوهش گواه آن است که تقابل رفاقت مردانه/ دوستی زنانه در کمدی رمانتیک ایرانی بیانگر درونمایه بیهودگی اتحاد زنان است و این درونمایه، دست اندرکار بازسازی اجتماعی ایدئولوژی مردسالاری است. همسر (1373) تنها روایت این پژوهش است که از این الگوی تقابلی پیروی نمی کند و در آن دوستی های زنانه به رسمیت شناخته می شوند و ستایش می گردند.
سنجش بررسی رابطه دین داری و سبک زندگی (مطالعه موردی زنان 20 ساله و بیش تر ساکن شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
85 - 101
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به وسیله «پرسشنامه» به بررسی موضوع سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن -نظیر دین داری افراد- پرداخته ایم. جمعیت آماری، شامل زنان 20 سال به بالای ساکن تهران است و حجم نمونه به وسیله نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 361 نفرتعیین شد. اساس نظری تحقیق بر نظریه کنش وبر استوار است. بر اساس مدل گلاک و استارک، برای سنجش دین داری چهار بعد، اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی در نظر گرفته شد. هم چنین سبک زندگی افراد با سه شاخص مدیریت بدن، روابط بین شخصی و هنجارهای مصرف سنجیده شد. تحلیل رگرسیون نشان داد از میان متغیر های مستقل تحقیق -مانند دین داری و سن- که وجود رابطه آن ها با متغیر وابسته در حد ضعیف تأیید شد، بیش ترین میزان همبستگی میان دین داری و سبک زندگی (r=/162) وجود دارد. هم چنین فرضیه های رابطه میان سبک زندگی زنان، مدیریت بدن، هنجارهای مصرف اثبات شد. مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر به ارتباط میان دین داری و سبک زندگی افراد مربوط می شود. با کم رنگ شدن اقتدار نهادهای سنتی دینی و رواج انتخابگری فردی در حوزه دین و ترکیبی شدن اصول فکری و عقیدتی، سخنگویان دین، دیگر تنها عامل اثرگذار بر واکنش افراد نسبت به مسائل مختلف اجتماعی، تصمیم گیری ها و نظرات نیستند. برمبنای نتایج، بیش ترین تبیین کنندگی دین، در حوزه هنجارهای مصرف (r = 247) بود که به نوبه خود رقم قابل توجهی نیست. هم چنین، می توان نتیجه را بر مبنای ظهور انواع دین داری تبیین نمود، پیدایش اشکال بسیار متنوع و فردی دین داری از عرصه هایی است که بی شکلی دوران مدرن را بازتاب می دهد.
تحلیل جامعه شناختی تأثیرات مدرن شدن بر خانواده ایرانی و ضرورت تدوین الگوی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
63 - 84
حوزه های تخصصی:
نهادهای اجتماعی جامعه ایران در سیر تحولات ناشی از مدرنیته به طور کامل، یک سان و هم زمان دچار تغییر نشدند. در این میان، سطوح خرد، میانه و کلان در ساختار خانواده به گونه ای ناهماهنگ نسبت به تغییرات جامعه، متأثر گردید. از این رو، امروزه شاهد برهم کنشی ناسازگار بین برخی از اجزای مرتبط با خانواده سنتی با پاره ای از ارزش های برخاسته از مدرنیته می باشیم. هم چنین، به دلیل عدم سنخیت برخی از تحولات خانواده با تغییرات فعلی جامعه، این امر به منشأیی برای بروز آسیب ها و مسائل اجتماعی شده است. در چنین وضعیتی، نه می توان خانواده ها را به نظام هنجاری سنتی خانواده ترغیب کرد و نه می توان پذیرش نظام هنجاری مدرن را مطلوب دانست. آنچه در این مقاله در خلال طرح مناقشات نظری درباره وضعیت و چشم انداز خانواده پیشنهاد می شود، ضرورت شکل گیری الگویی از خانواده است که ضمن سازگاری با دو مؤلفه هویتی جامعه ایران؛ یعنی دین و فرهنگ ملّی، از توان جذب مؤلفه های جدید متناسب با تحولات اخیر نیز برخوردار باشد و بتواند با فراهم آوردن برخی قابلیت ها، از مسائل اجتماعی در خانواده، پیشگیری نماید.
تحلیل نمادین رنگ در دیوان فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
215 - 226
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر از تأثیر شگرف رنگ بر جسم و روح انسان سود جسته و برای بیان احساسات و عواطف درونی یا تشریح اوضاع اجتماعی و سیاسی زمانه خود از آن بهره گرفته اند. فدوی طوقان، شاعر متعهد و تأثیرگذارِ عرصه مقاومت فلسطین، نیز به کمک عنصرِ رنگ جلوه های مختلفی از دردمندی، دلتنگی، آرزومندی، و آرما نخواهی را در آثار خود به نمایش گذارده است. احساس زنانه و روح لطیف شاعر از ی ک سو و موقعیت سیاسی و اجتماعی حاکم بر سرزمین فلسطین از سوی دیگر، او را به سمت نمادگرایی و رنگ پردازی سوق می دهد. در این پژوهش، به روشی تحلیلی توصیفی، پربسامدترین مفاهیم نمادین رنگ از دیوان فدوی استخراج شده است . از یافت ه های پژوهش برمی آید که رنگ سیاه، سبز، و قرمز از پرتکرارترین رنگ ها به شمار می آیند. شاعر رنگ سبز را در معنی شادی، امید، نشاط، حرکت، و زیبایی یا سرزمین فلسطین و طبیعت این مرز و بوم به کار گرفته است. رنگ سیاه نیز بر مفاهیمی چون غم، اندوه، نومیدی، ظلم، خفقان، و حضور صهیونیست ها دلالت دارد. رنگ قرمزْ سرخی خون شهید، خروش همگانی، و عزم ملی را در اذهان متبادر م یسازد.
دگردیسی عکاسی مد در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
507 - 528
حوزه های تخصصی:
روند جهانی عکاسی مد برای تبلیغ مد اسلامی، جریان نوظهور عکاسی مد مادستی [1] را برگزیده است؛ جریانی که زادگاهش در خارج از مرزهای کشورهای مسلمان بوده، اما برای آشتی میان مد و عکاسی با عقاید مذهبی در سرزمین های اسلامی اهمیت وافری یافته است.در این پژوهش، به بررسی آثار خلق شده در حوزه عکاسی مد پوشاک اسلامی در نشریات (چاپی و آنلاین) ایرانی و مقایسه آن ها با آثار تولید شده در جهان در حوزه عکاسی مد مادستی پرداخته شده است و سپس برای درک ویژگی ها و تمایزهای میان این دو، برمبنای پیشینه فرهنگی و مذهبی و تاریخی، از منابع مکتوب استفاده شده است.و در آخر، بررسی تصاویر مد اسلامی نشان می دهد که برمبنای تقابل دائمی تابوهای فرهنگی مذهبی و نیازهای روانی جامعه، نوع متفاوتی از عکاسی مد در ایران پدید آمده است. این دگردیسی عکاسی مد در ایران، حاصل محدودیت های تصویری زن از یک سو و ناشناخته ماندن عکاسی مد مادستی به منزله گرایش متناسب با فرهنگ جامعه مسلمان از سوی دیگر است.
بازتاب اندیشه های ایرانی- اسلامی در هنر ایران؛ سیر تطور جلوه های باروری در صورت های گوناگون هنری تا عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
199 - 213
حوزه های تخصصی:
جهان بینی و اندیش ههای اعتقادی جوامع در شک لگیری صورت های هنری تأثیر بسزایی دارند . باور به تقدسِ مظاهر باروری از جمله باورهایی است که در اندیشه ایرانیان از دیرباز قابل مشاهده بوده و پس از اسلام نیز، در پیوند با حکمت اسلامی، از تداومی تاریخی برخوردار گشته است. انگاره های مؤنث، ب هعنوان نمادهای باروری، از دیرباز به صورت های گوناگون در اساطیرِ بسیاری از تمد نها شکل گرفته و مورد ستایش قرار گرفت ه اند . این اندیشه در طول زمان و در هنرهای مختلف ایرانی، در تحول و تطوری تاریخی، ب ه صورت های متفاوت نمود یافته است . پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی روند شک لگیری این معنای واحد در صور گوناگون پرداخته است. بررسی این روند نشانگر آن است که جلوه های اساطیریِ باروری، که در صورت های مختلفی همچون آناهیتا و درخت زندگی نمود یافته، پس از اسلام و به ویژه در هنر و معماری عصر صفویه نیز، بر اساس پیوندهایی مفهومی و برقراری ترادفی معنایی با اندیشه و حکمت ایرانی اسلامی، در هنرهای گوناگون، در صور تهای نمادین متنوعی بروز یافته است . این مظاهر باروری در صورت هایی همچون آناهیتا، درخت زندگی، آب، و گنبد جانشین شده و انگار ههای مذکر طرفین با نمادهایی همچون شیر، مردان نگهبان، بزِ نر یا طاووس، سرو، و منار جایگزین گشته اند. درواقع، در بعد همنشینی، ساختاری از س ه تایی مقدس شکل گرفته که در یک روند جانشینی ب ه صورت های گوناگونی بروز یافته است؛ به گونه ای که در همه این صورت ها، ضمن تنوع و افزودن بر زیبایی، معنایی واحد را م یتوان جست وجو نمود.
فراتحلیل پژوهش های انجام شده درباره «نابرابری جنسیتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
125 - 142
حوزه های تخصصی:
مسأله برابری زن و مرد از موضوعاتی است که در دهه های اخیر، ذهن جامعه علمی را بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحب نظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته و در این راستا، متفکرین اسلامی در پی تبیین مسأله عدالت و برابری از منظر اسلام و نقد رویکردهای فمینیستی برآمده اند. هم چنین، پژوهش های مختلفی نیز در این حوزه انجام شده است. در این مقاله، ضمن مروری کوتاه بر آراء مذکور با استفاده از مرور سیستماتیک، پژوهش های صورت گرفته در حوزه برابری جنسیتی فراتحلیل گردید. بر این اساس، از میان پژوهش های انجام شده، 20 مورد در بازه زمانی دهه 80 انتخاب و بررسی شد. نتایج این مرور نشان می دهد که در سطح پروبلماتیک و چرایی نابرابری، حدود 55 درصد سؤالات، جنبه اجتماعی داشتند؛ 24 درصد جنبه اقتصادی و تنها حدود 21 درصد به عوامل فرهنگی پرداخته اند. در سطح عوامل مؤثر بر نابرابری، از میان عوامل اجتماعی «کلیشه-های جنسیتی»، «نظام پدرسالاری» و «جامعه پذیری جنسیتی» با 7/17 درصد، از میان عوامل اقتصادی «اشتغال زنان» با 6/16 درصد و از میان عوامل زمینه ای «قومیت» و «تحصیلات» با 7 درصد، بیش ترین عوامل ذکر شده بوده اند. رویکرد اتخاذ شده در تمامی موارد، رویکرد تساوی گرایانه به مقوله برابری و عدالت جنسیتی بوده است. در نتیجه به این نکته اشاره شده که پژوهش های انجام شده، به صورت فراگیری تلقی فمینیستی از برابری را مفروض گرفته اند. جا دارد در پژوهش-های آینده، با رویکردهای بومی به مقوله عدالت جنسیتی، مؤلفه های اسلامی مبنای پژوهش قرار گیرد.
بررسی شش دوره نمایشگاه تجلی احساس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل می دهند؛ بدین ترتیب در توانمندی و توسعه هر جامعه نقشی تعیین کننده دارند. زنان قرن حاضر در تمام زمینه های جامعه حضور داشته اند؛ به گونه ای که دیگر نمی توان رد پای آن ها را نادیده گرفت. در این میان، نقش زنان در عرصه های هنری نیز روز به روز در حال افزایش است؛ به طوری که شاهد حضور پررنگ زنان هنرمند در نمایشگاه تجلی احساس طی سالیان متمادی بوده ایم. با توجه به اهمیت نقش زنان در هنر، به ویژه هنر نقاشی، نویسندگان به دنبال پاسخ به سؤال های زیر هستند: در آثار ارائه شده در نمایشگاه تجلی احساس به چه موضوع هایی پرداخته شده است و آیا زنان نقاش، به مدرنیسم گرایش داشته اند؟ برای پاسخ به این سؤال ها، آثار هنرمندان بر اساس موضوع مشترکی که در شش دوره به نمایش درآمده بود، تفکیک شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که آثار زنان نقاش معاصر ایران در نمایشگاه تجلی احساس، موضوع های (طبیعت، طبیعت بیجان، آبستره و تجرید و نگارگری) مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. همچنین، در دوره های پایانی نمایشگاه، شاهد گرایش هنرمندان به سبک های مدرن هستیم. زنان هنرمند در هنر های تجسمی به جایگاه هنری بسیار خوبی رسیده اند و تحت تأثیر فرهنگ و جهان بینی آن جامعه اند. در این مقاله موضوع هایی مانند مبانی نظری، نمایشگاه تجلی احساس، بررسی کمّی موضوع های نمایشگاه، بررسی کیفی طبیعت و منظره پردازی، طبیعت بیجان، سبک انتزاعی و نگارگری و تذهیب پرداخته شده است.
مطالعه کاشی نگاره هایی با نقوش زنان قاجاری در خانه های شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
577 - 594
حوزه های تخصصی:
هنر دوره قاجار به لحاظ محتوا و ماده، موضوع، و نحوه اجرا ویژگی های متمایز و منحصر به فردی دارد. وفور نقش مایه های زنانه در محصولات هنری عصر قاجار، از جمله در کاشی نگاره ها، در فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی کاخ ها، و خانه های اعیان و اشراف از ویژگی های شاخص آن است. زنان قاجاریِ نقش بسته بر این کاشی نگاره ها در تعامل هویتی با هویت زن فرنگی، چهره نوینی از زن ایرانی را به نمایش گذاشته اند. با این حال، در بررسی نقوش زنان در هنر دوره قاجار، شاهد هم حضوری هویت ایرانی، اسلامی و فرنگی این زنان هستیم که درک آن نیازمند شناخت مفهوم سر اسطوره ها و عملکرد هم زمان اسطوره های چندگانه در فضای معناشناختی فرهنگ و هنر آن دوره است. این مقاله به بررسی ویژگی های هویتی زن در این زمان و کنش ها و خصوصیات شخصیتی او، با مطالعه تحلیلی مجموعه ای بی بدیل از اسناد تصویری، یعنی تک فریم های زنان در کاشی های آراینده خانه های به جا مانده از دوره قاجار در شیراز، پرداخته است. هدف این پژوهش، معرفی و ارائه مستندهای نگارگری شده ای است که نظریه معاصر سراسطوره ها را تبیین می کند
مطالعه نمونه هایی از پیکرک های سفالی زنان در ادوار سلجوقی و ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
327 - 344
حوزه های تخصصی:
پیکرک های گلی و سفالین زنان جزء نخستین آثار هنری بشر در اعصار پیش از تاریخ محسوب می شوند که ساخت آن ها با تغییراتی خاص تا دوران اسلامی نیز تداوم یافته است. پیکرک های سفالی مزبور، که گونه های مختلفی از تکنیک های ساخت و تزیین هنر سفالگری اسلامی را دربرمی گیرند، اغلب در شهرها و مراکز مهم سفالگری ایران ساخته شده اند. از مهم ترین ادوار ساخت این پیکرک ها می توان به ادوار سلجوقی و ایلخانی مقارن با قرون پنجم تا نهم هجری اشاره کرد که با توجه به منع ساخت پیکرک و مجسمه در دوران اسلامی ، دلایل و انگیزه ها و نیز منابع الهام بخشِ ساخت این پیکرک ها در دوره های مزبور جای تأمل دارد. موضوع پژوهش کنونی بررسی و تحلیل تعدادی این پیکرک ها در کلیه ابعادِ تکنیکی و مفهومی است. هدف اصلی مقاله، بررسی و شناخت مهم ترین ویژگی های پیکرک های سفالین مزبور به همراه طبقه بندی آن هاست. روش پژوهش انتخابی، با توجه به نوع موضوع و هدف، تلفیقی از روش های توصیفی، تاریخی، و مقایسه ای است. در همین زمینه، ده عدد از نمونه های شاخصِ پیکرک های سفالین زنان در ادوار سلجوقی و ایلخانی، فارغ از تعلق به سبک یا گونه ای خاص، از بین آثار موجود در موزه های مختلف داخلی و خارجی انتخاب و از منظرِ شیوه ساخت، تزیین، کاربرد، فرم، اهداف ساخت، منابع الهام بخش، و... بررسی، طبقه بندی، و تحلیل شده است. بنابر یافته های پژوهش، پیکرک های سفالی زنان در ادوار مزبور، به خصوص دوره سلجوقی، تحت تأثیر عوامل مختلفی ساخته شده اند که از جمله آن ها می توان به تأثیر سنت های هنری پیش از اسلام، تأثیر نظام قبیله ای، تأثیر برخی از شخصیت های زن ادبیات ایران، به علاوه تأثیر صور فلکی با نماد مؤنث اشاره کرد. همچنین توجه به نقش ها و کارکردهای زنان به جای تمرکز بر ویژگی های جنسیتی آن ها، از مهم ترین تفاوت های پیکرک های مزبور با نمونه های پیش از تاریخی است.
هنجارشناسی سبک زندگی دینی: تبیین سه اصل محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
45 - 62
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی که به توسعه فرهنگ و ساختارهای وابسته به فردگرایی، انسان محوری و خویشتن-خواهی دامن زده اند، سبکی یکسان از زندگی را برای بشر فراهم آورده اند که به تدریج دین داران را در تضاد با پیرامون شان کشانده است. برای خروج از این وضعیت، لازم است اصول حاکم بر زندگی دین-دارانه، بازخوانی و ساختارسازی شوند؛ چه آن که نادیده انگاری هر اصل، پیامدهای کمّی و کیفی قابل مشاهده دارد. در این نوشتار، ضمن تفکیک میان بررسی جامعه شناختی و گفتگوی دینی درباره سبک زندگی با نگاهی هنجارشناسانه به تبیین سه اصل محوری قناعت، پرهیز از مسیر لهوی در زندگی و باور به وجود مرزبندی میان حق و باطل پرداخته شده است. دستاورد نوشتار، ضمن ساخت شکنی از موضوع «سبک زندگی»، این نکته را اثبات می کند که بدون حاکمیت اصول فوق، جهت دهی ساختارها بر اساس آن ها و اصلاح ریختار ذهنی و تربیتی افراد و خانواده ها، ایجاد سبک زندگی دین-دارانه عملی نیست.
تجربه زیسته زنان مطلقه کرد، فرایندها و چالش های آنان: بررسی پدیدارشناختی (مطالعه موردی شهرستان سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
373 - 396
حوزه های تخصصی:
اگرچه طلاق همه بخش های جامعه اعم از همسران، بچه ها، خانواده ها و کل چرخه زندگی اجتماعی را درگیر می کند، نوع تجربه افراد بسته به جنسیت و فاعل، در فرایند بودن، و میزان درگیری آن ها متفاوت است و ممکن است برای افراد تجربه ای مثبت یا منفی ادراک شود. با توجه به متفاوت بودن تجربه افراد و اینکه برخی عناصر فرهنگی در جامعه کردستان نقش زن را در عرصه زناشویی به حد ابژه ای تقلیل می دهند، این بررسی با هدف کشف تجربه زیسته زنان مطلقه کرد و درک چالش ها و فرصت های رشدی که آن ها تجربه کرده اند، انجام گرفت. در این مطالعه از روش هرمنوتیک پدیدارشناختی استفاده شده است و تعداد شرکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند شامل نوزده زن مطلقه کرد ساکن شهرستان سقز است. در این بررسی، از تئوری های کاسلو و مزیرو به منزله چارچوبی برای سازمان دادن داده های به دست آمده استفاده شد و از مصاحبه های فردی مضامین فرایند وقوع طلاق، پیامدهای طلاق، ادراک از خود، احساسات شخصی، واکنش های رفتاری، و تصور از طلاق آشکار شد.
جایگاه زنان از دیدگاه ادیبان نواندیش مصر نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در نخستین سال های تاریخ معاصر مصر، در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نه تنها قدرت برابری با مردان را نداشتند، بلکه از حقوق اولیه، مانند تحصیلات مقدماتی نیز محروم بودند. بنابراین، ادیبان نواندیش مصری، با نگاهی متناسب با جهان نوین به مسائل زنان،کوشیدند در راستای دفاع از حقوق زنان، مانند طلاق، پوشش، شغل، آموزش و مشارکت های اجتماعی راه کارهایی بیابند. تلاش نگارندگان این مقاله بر آن بوده است که با کاوش های کتابخانه ای و اینترنتی، به این پرسش پاسخ دهند که ادیبان نواندیش در رهایی بخشی زنان از بند بردگی و جهالت چه نقشی داشته اند. پژوهش حاضر، ما را به این امر رهنمون می کند که کوشش های آنان، اگرچه در مواردی با واکنش تند اسلام گرایان سنتی روبرو شد، ولی سرانجام به تصویب قوانین عادلانه به سود زنان منجر شد و از این رهگذر، برای رشد و توسعة جامعة مصر و بهره گیری از توان زنان، زمینه های دیگری فراهم شد.
نگرش جامعه شناختی بر تأثیر فرهنگ مدرن از منظر جنسیتی بر تحولات خانواده در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
183 - 198
حوزه های تخصصی:
تحول خانواده در جهان معاصر از مباحث کانونی جامعه شناسی خانواده طی دهه های اخیر است. تأثیر مدرنیته، به خصوص از بُعد فرهنگی آن، بر تحولات خانواده در غرب، که به شکل گیری و تکوین خانواده مدرن و پست مدرن منجر گردیده است، موضوع تتبعات نظری و پژوهش های تجربی فراوانی بوده است. این مقاله در پی آن است که این موضوع را در جامعه ایران از منظر کنشگران اجتماعی، به ویژه از دیدگاه جنسیتی، بررسی و مهم ترین عوامل مؤثر بر این تحولات را شناسایی کرده و پیامدهای تأثیرات ناشی از آن را تحلیل نماید. این پژوهش به روش کیفی با نمونه های گزینشی و محدود در سطح شهر تهران انجام شده و جمع آوری داده ها با مصاحبه های عمیق صورت گرفته است. تحلیل یافته ها نشان می دهد، به لحاظ جنسیتی، تفاوت های درخور ملاحظه ای بین زنان و مردان در تعریف ویژگی های خانواده سنتی و مدرن، روایت آنان از دگرگونی ساختار و روابط خانوادگی در جریان تحول خانواده، نحوه مواجهه و میزان پذیرش این تغییرات، و شکل گیری گفتمان های مختلف در این زمینه وجود دارد.
تماشاگری زن و لذت زنانه در سینما: خوانشی زنانه از فیلم های تلما و لوئیس و واکنش پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
283 - 306
حوزه های تخصصی:
نظریه فیلم فمنیستی رویکرد تازه ای را درباره شکستن خط روایی فیلم با هدف افزایش آگاهی مخاطب زن از قرار گرفتن او به مثابه ابژه نگاه دوربین و لذت جنسی مردانه ارائه داد. اما کنار گذاشتن ابزار روایی در این دست فیلم ها و روی آوردن به تکنیک هایی چون رهایی نگاه دوربین باعث دور شدن مخاطب زن و بنابراین شکست اقتصادی این فیلم ها شد. در این مقاله، با کاربست مفهوم نسبتاً بدیع «لذت زنانه» در نظریه فیلم فمنیستی، سعی شده است خوانشی زنانه از فیلم های واکنش پنجم و تلما و لوئیس ارائه شود. هدفْ ارائه تحلیلی است از نقش مخاطب فعال زن و توضیح امکانات دیداری برای رهایی بخشی زن از ابژگی. این تحلیل بر محور نظریه روانکاوانه فیلم فمنیستی و با تأکید بر مفهوم نظری لذت زنانه انجام شده است. خوانش فعالانه فیلم از جانب زنان می تواند لذت دوستی و پیوند همدلانه در آن ها را، در جایگاه تماشاگر فعال، برانگیزد. بنابراین، برخلاف موفقیت محدود نظریه فیلم فمنیستی، اعمال چنین خوانش فعالی از مقابله شخصیت های زن داستان با نگاه و اقتدار مردانه در فیلم های جریان اصلی می تواند موجب تولید لذتی برای تماشاگران زن باشد که در برابر مفهوم لذت مردانه و ابژگی زن قرار می گیرد. این نوع خوانش می تواند جنبه رهایی بخشی بعضی از فیلم های جریان اصلی را برای زنان آشکار کند.
نقد و بررسی دیدگاه خوارج درباره حضور زنان در عرصه های سیاسی اجتماعی از سده 1- 4 ه .ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
557 - 576
حوزه های تخصصی:
خوارج، به منزله یکی از گروه های کلامی مطرح در قرن های اول و دوم، نگرش خاصی به زن داشتند. آن ها در باب زن و حضور وی درعرصه های سیاسی و اجتماعی همچون مسئله ازدواج، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها و نیز خلافت زنان نظرهای کاملاً متفاوتی ارائه دادند که تأثیر پذیرفته از نگاه سطحی و ظاهری آن ها به آیات قرآن و نظریه های اهل کتاب و فرق اسلامی است. باید گفت خوارج با اینکه از متن جامعه اسلامی برخاسته بودند، از دیگر گروه های معاصر خود آزادی بیشتری برای زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی قائل بودند و این امر به شرایط سیاسی خاصی برمی گردد که خوارج در آن برهه زمانی در آن قرار داشتند. خوارج ازدواج زنان با کفار و موالی را مجاز می دانستند. آن ها همچنین با اسارت زنان و به کنیزی گرفتن آن ها در جنگ ها مخالف بودند. زنان خوارج همچنین در نبردها حضوری فعال داشتند و این خوارج بودند که برای نخستین بار اجازه خلافت زنان را در دوره اسلامی مطرح کردند. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی چهار رویکرد سیاسی اجتماعی خوارج به زنان (مسئله ازدواج با کفار و مولی، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها، و مسئله خلافت زنان) می پردازیم.