فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۳٬۲۸۵ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶۴
۴۲-۳۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیاده سازی سیستم های هوش تجاری سلامت به جنبه های ضروری بیمارستان ها و مراکز درمانی کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. با توجه به رویکرد متفاوتی که مراکز درمانی خصوصی و دولتی در نگرش به سیستم های نوین اطلاعاتی دارند، در این پژوهش به بررسی دو گروه مراکز درمانی خصوصی و دولتی جهت آمادگی در پیاده سازی این سیستم ها پرداخته شده است. روش کار: جامعه آماری شامل کلیه مدیران، کارکنان، کارشناسان و کاردان ها ی فنی کامپیوتر و فناوری اطلاعات مراکز درمانی و بیمارستان ها در دو شهر شیراز و یاسوج بود. داده های مربوط به این پژوهش مبتنی بر پاسخگویی 307 نفر به پرسشنامه «آمادگی سازمان در به کارگیری سیستم ها ی هوش تجاری سلامت» می باشد. جهت احراز پایایی و روایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی استفاده گردید. مقدار آلفای کرونباخ برای عوامل پرسشنامه در بازه 70/0 تا 88/0 قرار گرفت. به منظور بررسی تفاوت بین مراکز درمانی خصوصی و دولتی در نمره کل آمادگی به کارگیری سیستم های هوش تجاری سلامت، از آزمونT-test نمونه های مستقل و در عوامل مربوط به استفاده از سیستم های هوش تجاری سلامت از آزمون MANOVA استفاده شد. برای تحلیل از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 استفاده شد. یافته ها: یافته ها ی آماری نشان داد که در نمره کل آمادگی جهت به کارگیری سیستم های هوش تجاری سلامت (P<0.04) و همچنین در سه عامل مدیریت ارشد فناوری اطلاعات(P<0,05) ، سازمان (P<0,003) و خدمات فناوری اطلاعات (P<0,009)، تفاوت معنی داری بین مراکز درمانی خصوصی و دولتی وجود دارد. اما در عامل زیرسیستم های اطلاعاتی تفاوتی مابین مراکز درمانی دولتی و خصوصی مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به جایگاه مهم سیستم ها ی اطلاعاتی نوین، ضروری است مراکز درمانی کشور ما به ویژه مراکز درمانی دولتی، برای تأمین سیستم ها ی اطلاعاتی نوین برنامه ریزی نمایند تا در آینده نزدیک مدیریت اطلاعاتی بیمارستانی با چالش روبرو نشود.
مقاله کوتاه: میزان آشنایی و استفاده اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران از ابزارهای مدیریت اطلاعات شخصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۱۰-۷
حوزه های تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه (MADM)(مطالعه موردی: مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۶۲-۵۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در میان بخشهای خدمات؛ بخش بهداشت، دارای جایگاه ویژه ای است، در این بخش حتی اشتباهات کوچک نیز می تواند جبران ناپذیر باشد؛ بنابراین ارائه خدمات، با کیفیت مطلوب و مطابق استانداردهای حرفه ای در این بخش حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف شناخت، و در نهایت اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی می باشد. تعداد 55 نفر از دریافت کنندگان خدمت به عنوان خبره، که حداقل یکبار از مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد بهره مند شده اند مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای بود که همه ابعاد کیفیت خدمات مطرح شده در پرسشنامه دارای ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 78 درصد تا 86 درصد بودند. یافته ها: در این مطالعه، عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات شناسایی؛ و سپس با استفاده از تکنیکهای TOPSIS، SAW و ELECTERE رتبه بندی شدند. با توجه به اینکه نتایج حاصل از اجرای روشهای فوق در مواردی با هم همخوانی نداشت، برای رسیدن به یک اجماع کلی، از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپ لند، استفاده نمودیم. نتایج رتبه بندی حاصل از تکنیک کپ لند، نشان داد که عامل دارا بودن کارکنان از دانش و مهارت کافی برای پاسخگویی نسبت به سایر عوامل از اولویت بیشتری برخوردار است. بحث: مدیران مراکز بهداشتی و درمانی، با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه قادر خواهند بود تا به اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی بپردازند و با توجه به اولویت ها، به برنامه ریزی جهت تقویت و اصلاح نابسامانی ها بپردازند.
تاثیر شبکه های اجتماعی بر سلامت روان کاربران کتابخانه مرکز آموزشی درمانی الزهرای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۶
۸۰-۷۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی، بسیاری از افراد را با مشکلات بهداشت روانی و ارتباطات اجتماعی مواجه ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر سلامت روان کاربران کتابخانه مرکز آموزشی درمانی الزهرا(س) اصفهان انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های سلامت عمومی گلدبرگ و هیلدگ و پرسشنامه استاندارد اعتیاد به اینترنت یانگ بود. جامعه ی آماری، شامل 350 نفر از کاربران کتابخانه مرکز آموزشی درمانی الزهرا(س) (کارآموزان، کارورزان و دستیاران پزشکی) در سال 1394 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 127 نفر تعیین شد. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی (و با کمک نرم افزار SPSS-20) انجام شد. یافته ها: کاربران به سه گروه دارای اعتیاد به شبکه های اجتماعی به ترتیب خفیف، متوسط و شدید تقسیم شدند. متغیر سلامت روان، بین گروه خفیف با گروه شدید تفاوت معنادار (033/0=P)، متغیر نشانگان جسمانی بین گروه خفیف با گروه متوسط تفاوت معنادار (049/0=P) ، متغیر نشانگان اضطراب بین گروه خفیف با گروه متوسط (027/0=P) و بین گروه خفیف با گروه شدید، تفاوت معناداری (000/0=P) مشاهده شد. نتیجه گیری: سلامت روان و عوامل آن شامل نشانگان جسمانی، اضطراب، افسردگی، و اجتماعی براساس شدت اعتیاد به شبکه های اجتماعی متفاوت بود که این می تواند سلامت روان کاربران را تهدید کند. در نتیجه. ضروری است در زمینه استفاده مناسب از شبکه های اجتماعی و فواید و مضرات آن فرهنگ سازی و آموزش صحیح در سطح خانواده و جامعه انجام شود.
بررسی تأثیر سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آن ها بر قصد خرید دنبال کنندگان (مورد مطالعه: رسانه اجتماعی اینستاگرام)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
86 - 109
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آن ها بر قصد خرید دنبال کنندگان در رسانه اینستاگرام است.
روش: از لحاظ هدف، پژوهش حاضر کاربردی است. جامعه در دست بررسی آن، تمامی افراد دنبال کننده سلبریتی ها در رسانه اینستاگرام در کشور ایران است. برای سنجش متغیرهای پژوهش و گردآوری داده ها، از پرسش نامه ۲۱ سؤالی استاندارد استفاده شد که پایایی و روایی آن به تأیید رسید. داده ها به کمک روش میدانی جمع آوری شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، در نهایت ۴۳۰ پرسش نامه تجزیه وتحلیل شد. برای بررسی روابط بین اجزای مدل، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سلبریتی رسانه اجتماعی با روابط فرااجتماعی، همانندسازی دنبال کنندگان و قصد خرید دنبال کنندگان رابطه معناداری وجود دارد. بین روابط فرااجتماعی پیروان و سلبریتی با همانندسازی، رابطه مثبت وجود دارد؛ اما با قصد خرید رابطه مثبت ندارد. همانندسازی دنبال کنندگان و استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی بر قصد خرید دنبال کنندگان رابطه مثبتی دارد. استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی، همانندسازی دنبال کنندگان و روابط فرااجتماعی بر قصد خرید دنبال کنندگان را تعدیل نمی کند. استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی، تأثیر سلبریتی بر قصد خرید دنبال کنندگان را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط بین سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آنان بر قصد خرید دنبال کنندگان بررسی شود. بر اساس نتایج، سلبریتی های رسانه اجتماعی نفوذ گسترده ای در جامعه ایران دارند و این موضوع انکارناپذیر است. از این رو مدیران و بازاریابان باید از فرصت سلبریتی ها و رسانه های اجتماعی مورداستفاده آنان، برای تولید محتوای جذاب و فراهم کردن بستر نگرش مثبت به برند خود استفاده حداکثری کنند؛ زیرا ضمن دوچندان شدن اثربخشی تبلیغ، در زمان و هزینه های بازاریابان صرفه جویی خواهد شد.
تشخیص بیماری کبد با الگوریتم کرم شب تاب مبتنی بر الگوریتم آدابوست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۷۷-۶۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری کبدی یکی از بیماری های شایع و خطرناک می باشد و تشخیص بهموقع این بیماری می تواند در پیشگیری از عوارض، کنترل و درمان بیماری بسیار موثر باشد. هدف پژوهش حاضر بهبود الگوریتم آدابوست با الگوریتم کرم شب تاب برای تشخیص بیماری کبد می باشد. روش ها: مطالعه حاضر، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. مجموعه داده آن شامل 583 رکورد مستقل شامل 10 ویژگی موجود در مجموعه داده یادگیری ماشین دانشگاه کالیفرنیا، ایروین ((UCI) University of California, Irvine) می باشد. در این مقاله از ترکیب الگوریتم آدابوست و کرم شب تاب در راستای افزایش کارایی تشخیص بیماری کبد استفاده شده است. از 80 درصد داده ها جهت آموزش و از 20 درصد باقی مانده جهت آزمون استفاده شده است که این مبنا توسط ارزیابی های مختلف انتخاب شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد مدل ترکیبی با انتخاب ویژگی در مقایسه با حالت بدون انتخاب ویژگی بهتر است. البته انتخاب ویژگی های مهم در عملکرد مدل ترکیبی موثر هستند. درصد صحت (accuracy) مدل ترکیبی با پنج ویژگی در بهترین حالت برابر با 6/98 درصد و درحالت کلی و با تمام ویژگی ها برابر با 1/94 درصد است. در مقایسه کلی، مدل ترکیبی در مقایسه با اغلب مدل های داده کاوی از درصد صحت بیشتری برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده مطالعه حاضر، مدل ترکیبی در تشخیص و طبقه بندی افراد سالم و ناسالم می تواند نقش مؤثری در کمک به پزشکان داشته باشد و در مراکز پزشکی برای بالا بردن دقت، سرعت و کاهش هزینه ها می توان از این مدل استفاده نمود. نمی توان ادعا کرد که مدل ترکیبی در مقایسه با کل مدل ها بهتر است اما در مقایسه با بیشتر مدل ها دارای درصد صحت بیشتری است.
سلب اعتبار مقاله های حوزه غدد درون ریز و متابولیسم: دلایل و ویژگی ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۸
۶۱-۵۰
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خطاهای جدی و سوء رفتارهای پژوهشی، سلب اعتبار مقاله ها را پس از انتشار آن ها به دنبال خواهد داشت. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقاله های سلب اعتبارشده حوزه غدد درون ریز و متابولیسم طی سال های 1990 تا 2017 است. روش ها: پژوهش حاضر نوعی مطالعه کاربردی بوده و با رویکرد توصیفی و با استفاده از شاخص های علم سنجی انجام شده است. جامعه موردمطالعه را 106 مقاله سلب اعتبارشده حوزه غدد درون ریز و متابولیسم نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس طی سال های 1990 تا 2017 تشکیل می دهد. یافته ها: در هر مجله موردبررسی، به طور میانگین 35/2 مورد سلب اعتبار طی بازه زمانی مذکور رخ داده است. میانگین شاخص سلب اعتبار مجله های موردبررسی 65/0 بود. بیشترین موارد سلب اعتبار مقاله ها مربوط به نشر مکرر (29 مورد) و دست کاری (23 مورد) بود. فاصله زمانی میان انتشار و سلب اعتبار مقاله های مجله های این حوزه به طور میانگین 4/49 ماه بود. بیشترین سهم در نگارش مقاله های سلب اعتبارشده حوزه غدد درون ریز و متابولیسم به نویسندگانی از کشور ایالات متحده (42 مورد) تعلق داشت. نتیجه گیری: سوء رفتارهای پژوهشی و سلب اعتبار مقاله ها در حوزه غدد درون ریز و متابولیسم به عنوان یک رشته بالینی نگران کننده است. اهتمام بیشتر متصدیان نشر علمی به سیاست های اخلاق نشر و آگاهی هر چه بیشتر پژوهشگران از مصادیق سوء رفتارهای پژوهشی در راستای کاهش جنبه های گوناگون این گونه رفتارها ضرورت دارد.
بررسی موانع ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۷۵-۶۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه : ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت با موانع متعددی مواجه است که می توان آن ها را در قالب موانع فنی، سازمانی، فردی، مالی و اخلاقی- قانونی دسته بندی کرد. هدف از این مطالعه مشخص کردن درجه اهمیت هر یک از این موانع در ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت در ایران از دیدگاه صاحب نظران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود. روش کار : این پژوهش به روش توصیفی در سال 1389 انجام شد. جامعه پژوهش در برگیرنده مدرسان و اعضاء هیأت علمی گروه های آموزشی فن آوری اطلاعات سلامت، مدیریت اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی و دست اندرکاران ایجاد و به کارگیری پرونده الک ترونیک سلامت در وزارت بهداشت بود که به دلیل محدود بودن تعداد افراد نمونه گیری انجام نشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی تحلیل گردیدند. روایی پرسشنامه از طریق سنجش اعتبار محتوا و روایی صوری و پایایی آن نیز از طریق محاسبه همبستگی درونی تعیین گردید . یافته ها : از کل جامعه پژوهش، 32 نفر (51.6 درصد) اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. از نظر پاسخ دهندگان درجه اهمیت موانع فنی در ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت از همه موانع بیشتر بود (میانگین=71.00). موانع مالی و موانع اخلاقی – قانونی به ترتیب با میانگین (70.05) و (68.16) در درجه دوم و سوم اهمیت و موانع فردی و سازمانی به ترتیب با میانگین (64.84) و (62.67) در رتبه های چهارم و پنجم قرار گرفتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد به کار گیری افراد باتجربه و متخصص در هر یک از زمینه های فوق الذکر، ارائه آموزش های لازم و بستر سازی فنی جهت پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت، همراه با اختصاص منابع مورد نیاز، راه را برای به کار گیری این سیستم هموار سازد.
افزایش یادگیری در سازمان ها در پرتو نقش آفرینی رهبران تحول آفرین در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1392- 1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۵۰-۳۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش های انجام شده در زمینه رهبری تحول آفرین نشان می دهد که رهبری تحول آفرین منجر به رشد و توسعه سازمانی می شود. به همین دلیل در چند دهه اخیر، توجه رهبری تحول آفرین به یک ضرورت غیرقابل اجتناب تبدیل شده است چرا که سازمان ها از طریق رهبری تحول آفرین می توانند شاخص های مزیت رقابتی خود از جمله یادگیری سازمانی را بهبود و توسعه دهند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رهبری تحول آفرین و مؤلفه های آن با یادگیری سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. روش کار: روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری داده های مورد نظر، تعداد 117 نفر از کارکنان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آوالیو و پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف می باشد که پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.87 و0.88 به دست آمد. روایی این پرسشنامه ها نیز مورد تائید متخصصان قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها: نتایج تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت رهبری تحول آفرین و یادگیری سازمانی در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد . نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین رهبری تحول آفرین و تمامی مؤلفه های آن با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که وجود رهبری تحول آفرین در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان منجر به توسعه و بهبود یادگیری سازمانی می شود.
سطح آگاهی، نگرش و عملکرد مراجعین مراکز بهداشتی و درمانی روستایی در رابطه با برخی از عوامل خطر بیماری های قلبی و عروقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۱
۷۴-۶۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جوامع در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه و در هر دو بخش شهری و روستایی، در حال تجربه اپیدمی بیماری های غیر واگیر هستند. توانمندسازی مردم برای مقابله مؤثر با این اپیدمی و عوامل خطرش ضروری است. در مطالعه حاضر به منظور تعیین نیاز آموزشی، سطح نگرش، آگاهی و عملکرد مراجعین مراکز بهداشتی و درمانی روستایی در رابطه با برخی عوامل خطر بیماری های قلبی و عروقی بررسی شد. روش ها: مطالعه حاضر، مقطعی و به روش توصیفی و تحلیلی بر روی 245 نفر از مراجعین 18 تا 60 سال در مراکز بهداشتی درمانی روستایی استان خراسان جنوبی در سال 1396 انجام شد. داده ها در یک بازه زمانی چهار هفته ای جمع آوری و در نرم افزار SPSS نسخه 18 با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیلی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی) در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: میانگین سن افراد مطالعه شده 82/7±5/38 سال بود. میانگین نمره آگاهی و عملکرد افراد در رابطه با عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی مطلوب بود؛ اما میانگین نمره نگرش افراد پایین بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد افراد ارتباط معناداری وجود دارد. قوی ترین ارتباط بین آگاهی و نگرش به دست آمد (46/0r=). بر اساس آزمون t-test ارتباط معنی داری بین سابقه ابتلا به فشارخون و آگاهی (7/0=p)، نگرش (5/0=p) و عملکرد (6/0=p) افراد وجود ندارد. نتیجه گیری: گرچه، توجه به ابعاد نگرش، آگاهی و عملکرد برای موفقیت سیاست توانمندسازی مردم ضروری است اما یافته های این مطالعه، پایین بودن سطح نگرش افراد را نشان داد که با توجه به ارتباط نگرش فرد با انتخاب سبک زندگی و مواجهه با عوامل خطر بیماری های قلبی و عروقی، اتخاذ سیاست آموزشی مناسب جهت ارتقای سطح نگرش افراد توصیه می گردد.
طراحی سیستم تصمیم یار هوشمند کارشناسی خرید ملزومات پزشکی بر پایه فنون فازی و شبکه های عصبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
۱۲۴-۱۰۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زنجیره های تامین تجهیزات و ملزومات پزشکی در مراکز بهداشتی و درمانی بسیار پیچیده، متنوع و پویا هستند و این پیچیدگی، انتخاب و خرید بهینه را به امری تخصصی و چالش برانگیز تبدیل نموده است. لذا این پژوهش به طراحی سیستم تصمیم یار هوشمندی جهت پشتیبانی از فرایند کارشناسی خرید ملزومات پزشکی پرداخته است. روش ها: مطالعه حاضر توسعه ای-کاربردی و با روش توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش، بر مبنای هوش مصنوعی و با مجموعه های فازی و شبکه های عصبی، نحوه تصمیم گیری کارشناسان خرید ملزومات پزشکی در نرم افزار متلب الگوسازی شد. به نحوی که با اخذ اطلاعات، امتیاز ملزومات پزشکی را پیش بینی نماید. داده های لازم، در سال 1401 از وبگاه اداره کل تجهیزات پزشکی و دانش متخصصین این حوزه استخراج شد. یافته ها: بنا بر نتایج، استفاده از شبکه عصبی پرسپترون سه لایه، با میانگین مربعات خطای 0/0011 و همبستگی کلی 0/97، می تواند تصمیم یار مناسبی در ارزیابی و انتخاب ملزومات پزشکی باشد. نتیجه گیری: استفاده از ابزاری که منجر به بهبود فرایند کارشناسی خرید ملزومات پزشکی گردد، کمک شایانی به نظام سلامت در حفظ منابع و ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی می نماید. شبکه های عصبی یکی از مؤثرترین روش ها با قابلیت یادگیری و تعمیم است که می تواند به عنوان پشتیبانی هوشمند با سرعت و دقت بالا، کارشناسان حوزه خرید ملزومات پزشکی را در پردازش داده یاری رساند و منجر به تصمیم گیری و انتخاب ملزومات پزشکی بهینه گردد.
تأثیر نابرابری درآمدی بر سلامت افراد در کشورهای منتخب با استفاده از داده های تابلویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۸۶-۷۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رابطه بین موقعیت سلامتی در اجتماع و نابرابری درآمدی در خلال دو دهه گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما یکی از سئوالاتی که در جواب به آن توافق عمومی وجود ندارد این است که آیا تغییرات در نابرابری اقتصادی، منتهی به تغییرات در شاخص های سلامت جامعه خواهد شد؟ روش کار: برای پاسخ به این سئوال از امید به زندگی و نرخ مرگ و میر به عنوان شاخص های سلامت و از ضریب جینی به-عنوان شاخص نابرابری درآمدی استفاده شده است. در این تحقیق، رابطه بین نابرابری درآمدی و سلامتی جامعه طی سال-های 2007-1995 در 125 کشور جهان با استفاده از داده های تابلویی بررسی شده است. یافته ها: به هنگام استفاده از داده های تابلویی باید ناهمگنی و تفاوت های غیر قابل مشاهده کشورها در قالب اثرات ثابت نیز در نظر گرفته شود. به کارگیری روش Panel data و با در نظر گرفتن اثرات ثابت و ناهمگنی مقاطع، رابطه بین نابرابری و سطح سلامت جامعه از نظر آماری بی معنی حاصل می شود. بحث: با افزایش درآمد، امید به زندگی افزایش و نرخ مرگ و میر کاهش می یابد اما برخلاف بسیاری از مطالعات که بیشتر با استفاده از داده های سری زمانی صورت گرفته اند، رابطه معنی داری بین نابرابری درآمدی و شاخص های سلامت وجود ندارد.
تأثیر گرایش کارآفرینی و یادگیری و خودکارآمدی کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کار: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۸
۸۵-۷۲
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه افزایش شدت رقابت و عدم اطمینان محیطی باعث شده است که مدیران برای بهره گیری از فرصت های پیش رو به عواملی که بر عملکرد تأثیرگذار است، بیش تر توجه کنند. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گرایش کارآفرینی، گرایش یادگیری و خودکارآمدی کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کار است. روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش انجام توصیفی پیمایشی بوده که در سال 97 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران، رؤسا، سرپرستان و کارشناسان شرکت داروسازی ثامن مشهد بود. از جامعه آماری 187 نفره، 132 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد بوده که روایی سازه آن از طریق آزمون تحلیل عاملی و پایایی آن با آلفای کرونباخ بالای 8/0 تایید شد. داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار SPSS و آموس تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که گرایش کارآفرینی و خودکارآمدی کارآفرینانه به طور مستقیم و به ترتیب با ضرایب 18/0 و 33/0 بر عملکرد کسب و کار تأثیرگذار هستند. همچنین، گرایش یادگیری (با ضریب 22/0) بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است. یادگیری سازمانی نیز با ضریب مسیر 40/0 بر عملکرد کسب و کار تأثیرگذار است. علاوه بر آن، گرایش کارآفرینی، گرایش یادگیری و خودکارآمدی کارآفرینانه می توانند از طریق یادگیری سازمانی به ترتیب با ضرایب 20/0، 08/0 و 16/0 عملکرد کسب و کار را تحت تأثیر قرار دهند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد افزایش گرایش یک سازمان به کارآفرینی و خودکارآمدی باعث بالا رفتن یادگیری در آن سازمان می شود که موجب عملکرد بهتر است.
تحول منابع انسانی با بهره گیری از منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نیروی انسانی، به عنوان اصلی ترین سرمایه سازمان ها، نیازمند سازگاری با تحولات محیطی و فرهنگی است. سازمان ها با فرهنگ قوی می توانند موفقیت خود را بهتر رقم بزنند. تحول نیروی انسانی بر مدار فرهنگ، می تواند برنامه دگرگونی سازمان ها باشد. در این مطالعه به شناسایی مؤلفه های تحول نیروی انسانی بر مبنای فرهنگ اسلامی پرداخته شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه، توصیفی است که با روش کتابخانه ای صورت گرفته است. منابع مورداستفاده نیز قرآن کریم و روایات معصومان می باشد. این مطالعه نشان داد که فرهنگ اسلامی ظرفیت گسترده ای برای تحول نیروی انسانی دارد و دست اندرکاران سازمان ها برای تحول نیروی انسانی، با مطالعه عمیق می توانند به تقویت فرهنگ سازمانی بپردازند و پویایی سازمان ها را رقم بزنند. نتایج پژوهش نشان داد که سه دسته مؤلفه در قالب ده عنوان ذیل می توانند در اولویت توجه باشند: یادگیری و کسب تخصص، بهره گیری از تجارب، تدبر و برنامه ریزی، تقویت ارتباط معنوی، اخلاص در عمل، سالم سازی اطرافیان، مشورت، نظم و انضباط، صبر و استقامت، و عاقبت اندیشی.
تحلیل بقاء بیماران تالاسمی ماژور با استفاده مدل های پارامتری و نیمه پارامتری بقاء(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۹
۹۱-۸۲
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تالاسمی ماژور یکی از بیماری های کم خونی شایع است که در صورت عدم تشخیص به موقع می تواند کشنده باشد. تحلیل بقاء مبتلایان به این بیماری می تواند راهکاری مناسب در تعیین و تشخیص عوامل خطر مرگ این بیماران باشد. هدف از این مطالعه، انتخاب بهترین مدل برای تعیین عوامل خطر مرگ مبتلایان به تالاسمی ماژور با استفاده از روش های رایج در تحلیل بقاء است. روش کار: در این مطالعه گذشته نگر طولی از اطلاعات 296 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور استفاده شد که در طی سال های 1373 تا بهار سال 1392 به کلینیک ظفر در شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای مقایسه مدل ها و انتخاب برترین مدل از ملاک اطلاع آکاییکه استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار R نسخه 2-0-3 انجام و سطح معنی داری 1/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: مقادیر ملاک اطلاع آکاییکه برای مدل های پارامتری وایبل، وایبل شکننده، لوگ نرمال، لوگ لجستیک، گمپرتز، گاما، مدل نیمه پارامتری کاکس به ترتیب برابر 56/27، 56/29، 73/18، 39/23، 26/26، 10/68، 73/24 محاسبه شدند. میانگین زمان بقاء برای مردان و زنان به ترتیب برابر 2/40 و 7/39 سال به دست آمد. مدل لوگ نرمال نشان داد، سن ابتلا، سن اولین تزریق دسفرال، سن شروع تزریق خون، زادگاه بیماران و تحصیلات مادر با بقاء بیماران رابطه معنی داری داشت. غیر از ارائه مقادیر اکایک یافته های پزشکی هم ارائه شود نتیجه گیری: بر مبنای ملاک اطلاع آکاییکه مدل پارامتری لوگ-نرمال به عنوان مدل برتر مدل گاما نیز ضعیف ترین مدل در بین مدل های فوق ملاحظه بودند. لذا مدل پارامتری لوگ نرمال برای تحلیل بقاء بیماری تالاسمی ماژور انتخاب و پیشنهاد گردید.
مطالعه هزینه های کمرشکن و منجر به فقر سلامت در جمعیت شهری تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۳
۶۷-۵۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سنجش حمایت مالی بابت دریافت خدمات سلامت، با میزان پرداخت از جیب در قبال دریافت خدمات سلامت مشخص می شود که دو رویکرد هزینه های کمرشکن و منجر به فقر سلامت در ارتباط با آن قابل تحلیل است. هدف از این پژوهش مطالعه هزینه های کمرشکن و منجر به فقر سلامت در جمعیت شهری تهران می باشد. روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی در سال 1392 در شهر تهران انجام شد. شیوه جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و مشاهده و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه هزینه مراقبت سلامت خانوار بود. برای تخمین اثرات فاکتورهای اثرگذار بر هزینه های کمرشکن سلامت و هزینه های سلامت منجر، به فقر از آزمون پیرسون، مدل لجستیک تک متغیره و چند متغیره و نرم افزارهای Excel وSTATA بهره گیری گردید. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد 4/2 درصد از کل خانوارها به علت پرداخت از جیب بابت خدمات مراقبت سلامت به زیر خط فقر سقوط کردنده اند و 7/6 درصد از خانوارهایی که پرداخت از جیب داشته اند و 8/3 درصد از کل خانوارها به علت پرداخت از جیب بابت دریافت خدمات مراقبت سلامت با هزینه های کمرشکن مواجه شده اند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد متغیرهای مهمی مثل تحصیلات سرپرست خانوار، وجود فرد بالای 60 سال، مصرف خدمات بستری و تعداد دفعات مصرف مراقبت سلامت در مواجهه خانوار با مخارج سلامت نقش کلیدی دارند. از این رو دست اندرکاران سلامت کشور و سازمان های بیمه ای باید با اجرای طرح های بیمه ای و کاهش تعرفه های بخش سلامت سرانه پرداخت از جیب خدمات مراقبت سلامت را کاهش دهندو از فشار مخارج سلامت بر خانوارها بکاهند. کلیدواژه ها: پرداخت از جیب، هزینه های کمرشکن سلامت، هزینه های سلامت منجر به فقر
مدیریت اعزام اورژانس پیش بیمارستانی با استفاده از امتیازدهی فیزیولوژیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۹
۱۳-۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اورژانس پیش بیمارستانی در ایران نیازمند حرکت به سمت ارائه خدمات مبتنی بر شواهد است. هدف این مطالعه ارزیابی کارآیی سیستم امتیاز هشدار اولیه فیزیولوژیک جهت مدیریت اعزام بیماران داخلی می باشد. روش کار: این پژوهش از نوع مقطعی است. جامعه مورد پژوهش بیماران داخلی اعزام شده توسط اورژانس پیش-بیمارستانی استان سمنان می باشند. ابزار گردآوری داده ها سیستم امتیازات هشدار اولیه فیزیولوژیک می باشد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (ضریب همبستگی پیرسون) و توسط نرم افزار SPSS19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میانگین امتیاز فیزیولوژیک واحدهای مورد پژوهش2.42±2.38 بود. 28.9 درصد از افراد اعزام شده به بیمارستان-ها نیاز به درمان اورژانسی نداشتند و رابطه معنی داری بین نیاز بیماران به خدمات اورژانس پیش بیمارستانی و نمرات هشدار اولیه فیزیولوژیک آنها وجود داشت. بحث: سیستم امتیاز هشدار اولیه فیزیولوژیک ابزار مناسبی جهت مدیریت اعزام بیماران داخلی نیازمند به خدمات اورژانس پیش بیمارستانی می باشد. اما در شناسایی بیمارانی که به خدمات اورژانسی فوری نیاز ندارند با چالش مواجه است، بنابراین تصمیم گیری در مورد استفاده از این ابزار در حوزه اورژانس پیش بیمارستانی نیازمند مطالعات گسترده تر می باشد. کلید واژه ها: بیماران داخلی، امتیاز هشدار اولیه فیزیولوژیک، اورژانس پیش بیمارستانی، مدیریت اعزام
بررسی وضعیت وب سایت های دانشگاه های علوم پزشکی کشور بر اساس شاخص های وب سنجی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۹۵-۸۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رتبه بندی وبومتریکس میزان فعالیت علمی و آموزشی وب سایت های دانشگاه ها و موسسات علمی و آموزشی را به صورت سالانه نشان می دهد. پژوهش حاضر ، با استفاده از سه موتور جستجو به رتبه بندی دانشگاه های علوم پزشکی کشور پرداخته است. روش کار: پژوهش حاضر پیمایشی – توصیفی و از نوع کاربردی است. و با استفاده از روش های وب سنجی، 43 وب سایت دانشگاه های علوم پزشکی کشور مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش سه شاخص تعداد صفحه، قابلیت دید و فایل های پربار توسط سه موتور جستجو بررسی شد . داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که تعداد صفحات نمایه شده دانشگاه علوم پزشکی تهران در هر سه موتور جستجو بالاترین میزان را به خود اختصاص داده است در حالی که دانشگاه های علوم پزشکی دزفول ، جیرفت و یاسوج رتبه های آخر را به خود اختصاص داده اند.و از نظر تعداد پیوندهای خارجی دانشگاه علوم پزشکی تهران دارای رتبه 13 می باشد و دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با میانگین 23011 در صدر دانشگاه های علوم پزشکی کشور قرار دارد و این در حالی است که رتبه دانشگاه مذکور از نظر شاخص تعداد صفحات وبی نمایه شده ، 26 گزارش شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی از میان دانشگاه های علوم پزشکی کشور، حتی 8 دانشگاه علوم پزشکی برتر وتیپ یک، نیز پیوندها و مخاطبین زیادی را از خارج از وب سایت خود دریافت نکرده اند . این امر بیانگر تأثیرگذاری اندک دانشگاه های علوم پزشکی ایران در وب با وجود بالابودن نسبی تعداد صفحات وبی برخی از این دانشگاه ها می باشد .
گزارش کوتاه: بررسی ویژگی های علمی و عملی کتابداران بالینی با تاکید بر نقش آنان در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد: مروری بر متون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۷
۱۲-۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه پزشکان و اعضای تیم مراقبت و درمان از جمله مهمترین اقشار یک جامعه هستند که دسترسی به اطلاعات معتبر و روز آمد توسط آنان به معنای تأمین سلامت و بهداشت یک جامعه و در موارد متعددی، به معنای نجات جان بیماران است.[1]با رشد فناوری اطلاعات و افزایش نامحدود منابع، پزشکان با مشکلاتی از جمله مهارتهای محدودتر در جستجو و بازیابی اطلاعات و کمبود فرصت زمانی برای این اعمال روبرو هستند. با توجه به این مسائل، وجود و حضور یک فرد دارای تخصص و مهارت اطلاع یابی، می تواند نقش مهمی در تأمین نیازهای اطلاعاتی تیم مراقبت و درمان و در نتیجه ارتقاء کیفیت خدمات پزشکی و درمانی داشته باشد. در این رابطه، با تلاشهای لمب در اوایل دهه 1970، کتابدارانی که دانش پزشکی و مهارت اطلاع یابی لازم را کسب کرده بودند به تدریج فعالیت خود را که تنها در چهارچوب کتابخانه بوده است به خارج از محدوده آن بردند و در میان تیم مراقبت ودرمان پزشکی حضور مفید و تأثیر گذاری در ارتقای خدمات پزشکی و سلامت جامعه پیدا نمودند.[2] 2امروزه نقش کتابداران بالینی و در اصطلاح جدیدتر ارائه شده توسط دیویدف و فلورانس در سال 2000، یعنی «اینفورمیشنیست»(Informationist) یا متخصص اطلاعات، به عنوان افراد توانمند و ماهری که رابط بین اطلاعات و متخصصین مراقبت و درمان هستند و در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد به عنوان عضو مهم و فعالی حضور دارند، بارزتر می شود.[2]با توجه به این مطالب، بررسی ویژگی های کتابداران بالینی و متخصصان اطلاعاتی و نقش آنها خصوصاً در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد ((Evidence-Based Medicine=EBM، می تواند اطلاعات کلی و مفیدی را برای شناخت بهتر ویژگی ها و خصوصیات آنها و بهره گیری از این اطلاعات جهت تربیت و آموزش نیروی انسانی کارآمد ارائه دهد. حضور فرد متخصص اطلاعات در کنار تیم مراقبت و درمان به معنای تأمین نیازهای اطلاعاتی و افزایش آگاهی و قدرت تصمیم گیری تیم پزشکی است و در نتیجه آن افزایش سلامت و درمان افراد جامعه در پی آن خواهد بود. در این رابطه در داخل کشور، تا کنون پژوهشی در جهت تعیین ویژگی های مختلف کتابداران بالینی انجام نشده است و پژوهشها و نیز مطالعات محدود موجود، تنها به نوعی به کتابداران بالینی یا فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد اشاره کرده اند که دراین میان می توان به مطالعات اسعدی شالی[3]، زارع گاوگانی[4]، شکرانه[5]، پاسیار و ولی نژادی[6]، ولی نژادی و دیگران[7]، و اطلسی]8[ اشاره کرد. اما در خارج از کشور پژوهش هایی موجود بود که به شکل وسیعتر و دقیق تر به بررسی ویژگی های کتابداران بالینی و متخصصان اطلاعاتی پرداخته بودند که از جمله مهمترین آنها می توان به پژوهشهای وایت مور و دیگران[9]، رنکین و دیگران[10]، هاریسون و براکت[11] و برتل و دیگران[12]اشاره کرد. در این پژوهش نیز به بررسی وسیعتر و کلی تر ویژگی های علمی و عملی کتابداران بالینی پرداخته شده است تا اطلاعات جامعتری از ویژگی های آنان ارائه گردد و زمینه مناسبی را برای بهره گیری از تجارب آنان و برنامه ریزی جهت اجرای برنامه های رشته کتابداری بالینی برای افزایش آگاهی تیم پزشکی و در نتیجه افزایش سلامت جامعه فراهم کند. روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش بررسی جامع منابع و متون انجام شده است. در این راستا مقالات علمی مرتبط با اهداف پژوهش که عبارت بودند از: شیوه آموزش کتابداران بالینی، انواع فعالیت های آنان، توانایی های مورد نیاز، نوع فعالیت در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهدEBM))، پایگاه های اطلاعاتی و نوع شواهد مورد استفاده در EBM و مشکلات کتابداران بالینی، مورد بررسی قرار گرفتند. مقالات مرتبط از طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Web of Science، LISTA،Google Scholar،Science Direct و Emeraldکه در بردارنده مقالات مرتبط با موضوع و اهداف پژوهش بوده اند و با استفاده از استراتژی های جستجوی تعیین شده برای هر پایگاه، بازیابی شدند. وجه اشتراک جستجو در تمام این پایگاه ها، بازیابی مقالات تمام متن و انگلیسی زبان منتشر شده در بازه زمانی سال های 1990 تا 2011 بود (از آنجا که پایگاه Lista مقالات تمام متنی را که مرتبط با اهداف پژوهش باشد در بر نداشت، بنابراین مرتبط ترین مقالات بازیابی شده با بررسی عنوان و چکیده هر کدام، انتخاب و بررسی شدند). پس از انجام جستجو، متن کامل مقالات بازیابی شده، گرد آوری و بررسی شدند که پس از بررسی و حذف مقالات نامرتبط، در نهایت از 47 مقاله مرتبط استفاده شد...
سنجش تفکر استراتژیک در بین مدیران ستادی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۸۴-۷۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفکر استراتژیک در استمرار بقا و پیشرفت در محیط متغیر و پویای امروزی نقش بسیار مهمی را بازی می نماید. تفکر استراتژیک ابزاری است که به مدیران کمک می کند تا فرصت های جدید را خلق نمایند. هدف اصلی تحقیق حاضر، سنجش تطابق تفکر استراتژیک سازمان دانشگاه علوم پزشکی تهران، با مولفه های مدل گلدمن که شامل تفکر مفهومی، تفکر سیستمی، فرصت طلبی هوشمندانه و آینده نگری می باشد. روش کار: پژوهش حاضر، یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد، و از نظر اهداف جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران ارشد ستادی دانشگاه با حجم نمونه 97 نفری که طبق مدل گلدمن (2005) تفکر حاکم بر دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران ارزیابی شد. برای تحلیل نتایج، پس از استخراج داده های جمع آوری شده از پرسشنامه استانداردی با ضریب آلفای کرونباخ0.83 به کمک نرم افزارSPSS18، و از طریق آزمون t تک نمونه و آزمون فریدمن به عنوان آمار استنباطی،و جدول فراوانی و نمودار ستونی برای آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها:آزمون ها این نتیجه را تایید کردند که کلیه مولفه های مدل در سازمان اجرا شده است و ترتیب مولفه ها با توجه به آزمون فریدمن به ترتیب تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آینده نگری و فرصت طلبی هوشمندانه می باشند. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر این مساله است که مدیران دانشگاه درحدخوبی پایبند به تفکر استراتژیک هستند. تفکر سیستمی بالاترین کاربرد را در این سازمان دارد و کمترین کاربرد در زمینه فرصت طلبی هوشمندانه است. .