عنایت الله بخشی

عنایت الله بخشی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۳.

مقایسه ضربه های روانی دوران کودکی، ذهن آگاهی ذهنی و خودشناسی انسجامی در بیماران مبتلا به سرطان با جمعیت عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خودشناسی انسجامی ذهن آگاهی ذهنی ضربه های روانی دوران کودکی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 666 تعداد دانلود : 532
اهداف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ضربه های روانی دوران کودکی، خودشناسی انسجامی و ذهن آگاهی ذهنی در بیماران سرطانی و جمعیت عادی انجام شده است. مواد و روش ها: مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بوده است. 139 نفر افراد مبتلا به سرطان و 139 نفر افراد عادی (غیرمبتلا) نمونه پژوهش را تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری در دسترس از دو مرکز درمانی بیمارستان فیروزگر و مؤسسه خانه امید سمر در شهر تهران انتخاب شده بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش در هر دو گروه پرسش نامه های خودشناسی انسجامی، ضربه های روانی دوران کودکی و ذهن آگاهی ذهنی را تکمیل کردند. سپس داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی از جمله آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانووا) تحلیل و تفسیر شدند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد بیماران مبتلا به سرطان در متغیر خودشناسی انسجامی اختلاف معناداری با افراد سالم دارند (P<0/001)؛ همچنین این افراد سطح ذهن آگاهی ذهنی متفاوتی نسبت به افراد سالم دارند و این اختلاف از نظر آماری معنادار است (P<0/001). به علاوه میزان ضربه های روانی دوران کودکی بین دو گروه اختلاف معنادار آماری دارد (P<0/001). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه افراد مبتلا به سرطان در مقایسه با افراد سالم در متغیرهای روان شناختی، ذهن آگاهی ذهنی، خودشناسی انسجامی و ضربه های روانی دوران کودکی تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند. به طوری که افراد مبتلا به سرطان سطح بالاتری از ضربه های روانی دوران کودکی را تجربه کرده اند. این در حالی است که نتایج نشان می دهند افراد سالم خودشناسی انسجامی قوی تری دارند و همچنین سطح ذهن آگاهی ذهنی در افراد سالم بالاتر از گروه بیماران سرطان است؛ در نتیجه می توان به نقش این متغیرها در فرایند پیشگیری و درمان توجه داشت.
۴.

شیوع شناسی اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال یادگیری غیرکلامی دانش آموزان پسر شیوع شناسی مقطع ابتدایی مقیاس کم توانی یادگیری غیرکلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 889 تعداد دانلود : 159
هدف: اختلال یادگیری غیرکلامی به عنوان نشانگان خاص در یادگیری و حتی استدلال در نظر گرفته می شود. این پژوهش با هدف بررسی شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در شهر کرج انجام شد. روش : در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، از دانش آموزان پسر پایه های تحصیلی چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهر کرج، 286 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با استفاده از مقیاس کم توانی های یادگیری غیرکلامی کودکان ارزیابی شدند. سپس 8 دانش آموز که نمره 30 و بالاتر در مقیاس مذکور به دست آوردند مشکوک به اختلال یادگیری غیرکلامی تشخیص داده شدند و با استفاده از سومین نسخه آزمون هوشی وکسلر کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند. 5 نفر از دانش آموزان (3 نفر از پایه چهارم و 2 نفر از پایه ششم) که هوشبهر کلی آنها 85 و بالاتر بود و هوش بهر کلامی آنها 10 امتیاز یا بیشتر با هوش بهر عملی آنها اختلاف داشت، به عنوان افراد دارای اختلال یادگیری غیرکلامی تشخیص دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون یو مان-ویتنی در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که میزان شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر 8/1% بود. در واقع، 6/2% دانش آموزان پسر در پایه چهارم ابتدایی و 4/2% در پایه ششم ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری غیرکلامی بودند. نتیجه گیری: با توجه به شیوع نسبتاً بالای اختلال یادگیری غیرکلامی می توان با اجرای مداخلات آموزشی بهنگام و ارائه خدمات تخصصی از مشکلات رفتاری، تحصیلی و احتمالاً حرفه ای آنها در آینده پیشگیری نمود.
۵.

تحلیل بقاء بیماران تالاسمی ماژور با استفاده مدل های پارامتری و نیمه پارامتری بقاء(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تحلیل بقاء مدل های پارامتری و نیمه پارامتری ملاک اطلاع آکاییکه تالاسمی ماژور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 153 تعداد دانلود : 436
مقدمه: تالاسمی ماژور یکی از بیماری های کم خونی شایع است که در صورت عدم تشخیص به موقع می تواند کشنده باشد. تحلیل بقاء مبتلایان به این بیماری می تواند راهکاری مناسب در تعیین و تشخیص عوامل خطر مرگ این بیماران باشد. هدف از این مطالعه، انتخاب بهترین مدل برای تعیین عوامل خطر مرگ مبتلایان به تالاسمی ماژور با استفاده از روش های رایج در تحلیل بقاء است. روش کار: در این مطالعه گذشته نگر طولی از اطلاعات 296 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور استفاده شد که در طی سال های 1373 تا بهار سال 1392 به کلینیک ظفر در شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای مقایسه مدل ها و انتخاب برترین مدل از ملاک اطلاع آکاییکه استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار R نسخه 2-0-3 انجام و سطح معنی داری 1/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: مقادیر ملاک اطلاع آکاییکه برای مدل های پارامتری وایبل، وایبل شکننده، لوگ نرمال، لوگ لجستیک، گمپرتز، گاما، مدل نیمه پارامتری کاکس به ترتیب برابر 56/27، 56/29، 73/18، 39/23، 26/26، 10/68، 73/24 محاسبه شدند. میانگین زمان بقاء برای مردان و زنان به ترتیب برابر 2/40 و 7/39 سال به دست آمد. مدل لوگ نرمال نشان داد، سن ابتلا، سن اولین تزریق دسفرال، سن شروع تزریق خون، زادگاه بیماران و تحصیلات مادر با بقاء بیماران رابطه معنی داری داشت. غیر از ارائه مقادیر اکایک یافته های پزشکی هم ارائه شود نتیجه گیری: بر مبنای ملاک اطلاع آکاییکه مدل پارامتری لوگ-نرمال به عنوان مدل برتر مدل گاما نیز ضعیف ترین مدل در بین مدل های فوق ملاحظه بودند. لذا مدل پارامتری لوگ نرمال برای تحلیل بقاء بیماری تالاسمی ماژور انتخاب و پیشنهاد گردید.
۶.

روایی سازه پرسشنامه WHOQOL-100 با استفاده از تحلیل راش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی تحلیل راش اعتبار سازه تئوری سوال پاسخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 311 تعداد دانلود : 307
مقدمه: با توجه به اهمیت اندازه گیری کیفیت زندگی به عنوان یک پیامد مهم برای ارزیابی وضعیت سلامت همچنین ارزیابی نحوه پاسخگویی به مداخلات، لزوم بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه WHOQOL-100 مشهود است. در این مطالعه، اعتبار سازه پرسشنامه WHOQOL-100 با استفاده از آنالیز Rasch بررسی شده است. روش : جمعیت مورد بررسی در این مطالعه، 500 نفر از معلولین جسمی-حرکتی مراجعه کننده به مرکز جامع توانبخشی هلال احمر تهران بودند. افراد شرکت کننده در این مطالعه پرسشنامه WHOQOL-100 را، که شامل 6 بعد از کیفیت زندگی است، تکمیل نمودند و سپس داده ها با استفاده از آنالیز Rasch تحلیل شدند. در این آنالیز، ابتدا بر روی هر یک از ابعاد، یکی از مدل های خانواده Rasch به نام مدل اعتبار جزئی برازش داده شد و سپس مناسب بودن سوال ها با استفاده از آماره های استاندارد برازش سوال و آنالیز اختلاف عملکرد سوال بررسی شد. نتایج: پس از حذف 4 سوال کلی و برازش مدل برای هر یک از ابعاد به صورت جداگانه، مشخص شد که 4 سوال از 12 سوال بعد سلامت جسمانی، 14 سوال از 20 سوال بعد سلامت روانی، 11 سوال از 16 سوال بعد سطح استقلال، 7 سوال از 12 سوال بعد ارتباطات اجتماعی، 15 سوال از 32 سوال بعد سلامت محیط و 2 سوال از 4 سوال بعد مذهب، وضعیت روحی و عقاید شخصی، با توجه به آماره های استاندارد برازش سوال و آنالیز اختلاف عملکرد سوال، اعتبار سازه پرسشنامه را دچار مشکل می کنند و در نتیجه از پرسشنامه کنار گذاشته شدند. پس از کنارگذاشتن این سوالات نامناسب، شاخص های پایایی تمییز افراد و آلفای کرونباخ برای ابعاد 6گانه به ترتیب در فاصله (900/0-644/0) و (878/0-576/0) قرار گرفتند. بحث: سوال های باقی مانده در هر یک از ابعاد پرسشنامه WHOQOL-100 برازش مناسبی با مدل نشان می دهند که بر این اساس می توان گفت پرسشنامه دارای اعتبار سازه مناسب است. شاخص تمییز افراد که یک شاخص پایایی است و با استفاده از آنالیز Rasch بدست می آید، برای تمام ابعاد مقداری بزرگتر از شاخص آلفای کرونباخ بدست آمده است که نشان دهنده برآورد دقیق تر شاخص کیفیت زندگی با استفاده از آنالیز Rasch است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان