فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
84 - 101
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی فرایندی است که در شبکه ی متغیری از روابط اجتماعی واقع شده است. روابط اجتماعی می توانند رابطه ی کارآفرین را با منابع و فرصت ها ، محدود یا تسهیل کنند. بر این اساس مطالعه، شناخت و تحلیل روحیه کار آفرینی از رویکردی جامعه شناختی اهمیتی دو چندان می یابد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان روحیه ی کار آفرینی و ارزش های فرهنگی باتوجه به نقش میانجی باورهای قالبی می باشد. جمعیت آماری شامل کلیه زنان کارآفرین (اعم از زنان فعال در هسته های فناور) استان خوزستان که طبق آمار ارائه شده از سوی امور بانوان استانداری 264نفر می باشند. روحیه کارآفرینی برمبنای دیدگاه نیاز به موفقیت ، ارزش های فرهنگی با توجه به دیدگاه پارسونز و همچنین باور های قالبی به عنوان متغیر میانجی برمبنای نظریه جامعه پذیری جنسیتی و دیدگاه طرحواره جنسیت مورد تبیین نظری قرار گرفت. حجم نمونه با توجه به خطای نمونه گیری 05/ 0 و سطح اطمینان 95/0 با آماره مجذور کای برای یک درجه آزادی، مقدار n=140 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار و18 SPSSو Amosانجام شد. یافته های پژوهش نشانگر اثرگذاری ارزش های فرهنگی در چهار بعد توزیع قدرت، درجه پذیرش ابهام، مردانگی و فردگرایی بر روحیه ی کارآفرینی با توجه به میانجی گر متغیر باورهای قالبی می باشد. براین مبنا برای تقویت روحیه ی کارآفرینی علاوه بر شناسایی ظرفیت های زیست بوم کارآفرینی در استان خوزستان، توجه به فرهنگ ایده پروری و ایده پردازی و همچنین ایجاد تغییر و تحول ساختاری به ویژه در حیطه باورهای قالبی ضرورت می یابد.
خشونت در روابط عاشقانه: مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
155 - 176
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناخت علل خشونت در روابط عاشقانه با بهره گیری از روش مرور سیستماتیک انجام شد. این موضوع از آن جایی اهمیت پیدا می کند که خشونت در روابط زناشویی اگرچه تاثیرات مخرب و بلند مدتی دارد، معمولا از سوی زوجین نادیده گرفته می شود. این مطالعه از نوع مطالعات ثانویه است و با توجه به روش اجرا مرور سیستماتیک تلقی می شود. جامعه آماری پایگاه های اطلاعاتی و مطالعاتی است که از جوانب مختلف به موضوع پرخاشگری زوجین در بازه ی زمانی 1978 ت ا 2018 میلادی پرداخته اند. بر اساس معیار جداد، مطالعاتی که نمره 3 و یا بیشتر گرفتند وارد مطالعه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام شد .در نهایت64 کارآزمایی شامل 25 مقاله ایرانی و 39 مقاله خارجی که دارای معیار ورود به مطالعه بودند، بررسی شدند. نتایج چهار گروه عامل اصلی را نشان داد، که عبارتند از: عوامل «فردی» که افراد با خود به رابطه می آورند (مانند، مشاهده ی پرخاشگری در دوران کودکی)، عوامل مربوط به «بافت تعاملی زوجین» و یا «عوامل بین فردی» (مانند، اختلاف در قدرت، جنسیت گرایی، الگوهای ارتباطی ، دلبستگی و سلطهطلبی)، سوم، عوامل « غیرفردی» هستند (مانند سطح تحصیلات، سن و مشکلات مالی و اقتصادی، روابط فرا زناشویی، چندهمسری)، که بیشتر مورد توجه پژوهشگران ایرانی بوده است. مطابق با نتایح، مطالعه حاضر با روش مرور سیستماتیک به سه دسته از عوامل «فردی»، «بین فردی»، و « غیرفردی» اشاره کرد که مقالات مختلف در تبیین پرخاشگری به آن پرداخته اند، در نتیجه می توان گفت نقش عوامل ساختاری و کارکردی در تبیین پرخاشگری زوجین در مطالعات خالی است و نیاز به تلاش آتی دارد.
بررسی نقش توانمندی زنان روستایی در تحلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر توسعه اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
115-138
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، آگاهی مستمر از نیاز به توانمندسازی زنان روستایی به منظور دستیابی به توسعه پایدار افزایش یافته است. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش توانمندی زنان روستایی در تحلیل عوامل اقتصادی و اجتماعی و موانع فرهنگی مؤثر بر توسعه اجتماعات محلی صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش زنان روستایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد که با استفاده از جدول کرجیسی و مورگان تعداد 384 نفر از آنها از طریق نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS22 انجام گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد بین متغیرهای حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی و عوامل اقتصادی رابطه مثبت و معنی داری با توسعه اجتماعات محلی و بین موانع فرهنگی با توسعه اجتماعات محلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
رابطه علی تمایزیافتگی خود و صمیمیت زناشویی با نگرش به روابط فرازناشویی از طریق میانجی گری تعهد زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
87 - 101
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین رابطه علی تمایزیافتگی خود و صمیمیت زناشویی با نگرش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی تعهد زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز روان شناختی شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه زنانی که به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1398 مراجعه کرده بودند. که به روش نمونه گیری هدفمند، 111 زن به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی ویتلی (2008)، سیاهه تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (2003)، مقیاس صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون (1983) و سیاهه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی هم چون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد همه روابط مستقیم به جز رابطه تمایزیافتگی با نگرش به روابط فرازناشویی معنادار شدند. هم چنین، بین صمیمیت زناشویی با نگرش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی تعهد زناشویی رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود داشت. اما، بین تمایزیافتگی خود با نگرش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی تعهد زناشویی رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود نداشت.
اثربخشی ذهن آگاهی با رویکرد شناختی بر تاب آوری و دشواری های تنظیم هیجانی زنان مطلقه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی بر تاب آوری و دشواری های تنظیم هیجانی زنان مطلقه بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش، 15 نفر گروه کنترل) از زنان مطلقه بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه تاب آوری Conner &Davidson ( 2003 ) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان Gratz & Roemer ( 2004 ) پیش آزمون به عمل آمد. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی قرار گرفت و بعد از اتمام جلسات، پس آزمون و پس از یک ماه، پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی به تنظیم هیجانات منفی و افزایش تاب آوری در این گروه از زنان کمک کرده است.
مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
37-46
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر اردبیل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود که به مراکز جامع سلامت شهر اردبیل در پاییز سال 1398 مراجعه کرده بودند و45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به طور تصادفی در سه گروه برابر آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. گروه های آزمایشی درمان هیپوونتیلاسیون (12 جلسه و هر جلسه 17 دقیقه) و آموزش تنظیم هیجان (8 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه) طی 4 هفته تحت مداخله قرار گرفتند. و در این مدت بر گروه کنترل مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه های علائم اضطراب بک (1986) به عنوان ابزار سنجش مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات علائم اضطراب گروه های مداخله و کنترل وجود دارد. هم چنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که درمان هیپووینتلاسیون در مقایسه با آموزش تنظیم هیجان در کاهش علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر موثرتر است.
ارزیابی تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر کارآفرینی زنان در خانه های کارآفرینی شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر کارآفرینی زنان در خانه های کارآفرینی شهرداری تهران انجام شده است. جامعه آماری، 30 خانه کارآفرینی شهرداری تهران است که در هر خانه، 100 کارآفرین وجود دارد. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که برابر 265 نفر برآورد گردید. برای سنجش پایایی ابزار اندازه گیری پژوهش از آزمون ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد سه متغیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر کارآفرینی زنان تأثیر می گذارند، که در طول 3 گام وارد معادله رگرسیونی شدند. در نخستین گام ویژگی های شخصیتی وارد معادله رگرسیونی شد و ضریب آن برابر 248/0بود. در گام دوم ارتباط با انجمن های زنان وارد معادله رگرسیونی شد که ضریب آن برابر 937/0 بود و در گام سوم الگوی نقش وارد معادله شد که ضریب آن برابر 339/0 بود. از این روابط می توان نتیجه گرفت عوامل فرهنگی و اجتماعی به مراتب تاثیر مهم تری از سایر متغیرها بر کارآفرینی دارد.
برساخت زیبایی بدن زنانه (مطالعه موردی: زنان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
173 - 193
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را به منزله یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمان های حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژه زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمان های زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته در میان 30 نفر از زنانی که به روش نمونه گیری نظری هدفمند انتخاب شدند گردآوری شده است. یافته های پژوهش به تفسیر بدن به عنوان سوژه در سه سطح گفتمان های ورزش، پزشکی و رژیم غذایی منجر شد. مفاهیم ساخت و زنانگی بدن ذیل گفتمان ورزش، استاندارد و اروتیک شدن زیبایی در گفتمان پزشکی و مفاهیم انضباط و شرم بدن ذیل گفتمان رژیم غذایی صورت بندی شده است. تفسیر این سه سطح گفتمانی نشان می دهد که در بالاترین سطح هژمونی گفتمانی، مرد سالاری به منزله گفتمان عینیت یافته وجه هژمونیک دارد و ذهنیت زنان را در راستای مدیریت بدن جهت دهی می کند. این گفتمان با طرح مفهوم «زن ایدئال» به دنبال نفی شکل های دیگر زنانگی بوده و اصولاً گره گاه زیبایی بدن زنانه را در قالب نگاه هژمونیک مردانه به بدن زنانه برساخت می کند.
بررسی فرضیه بردگی زن در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
161 - 176
حوزه های تخصصی:
بررسی فرضیه بردگی زن در دوره ساسانی کریم گلشنی راد چکیده کهنترین تحقیق را در مورد وضعیت زن در دوره ساسانی، کریستیان بارتلمه در کتاب زن در حقوق ساسانی انجام داده است. وی معتقد است که در شاهنشاهی ساسانی، بنابر قوانین متداول از قدیم زن شخصیت حقوقی نداشت . یعنی زن شخص فرض نمی شد بلکه شیئی پنداشته می گردید . بطور خلاصه زن دارای حقوقی نبود و همانند بردگان بود.سایر نویسندگان و محققین نیز که بعد از بارتلمه در مورد وضعیّت زن در دوره ساسانی مطلب نوشته اند مانند آرتور کریستن سن و تورج دریایی سخنان وی را تکرار می نمایند.بنظر می رسد آنچه که تاکنون در مورد " وضعیّت زن در دوره ساسانی " توسط اکثر پژوهشگران بیان شده بعلت برداشت نادرست آنها از منابع می باشد. این پژوهشگران، به دلیل وجود سه قاعده یا مسئله مربوط به زنان دوره ساسانی چنین برداشتی ارائه می نمایند که این سه قاعده عبارتند از : 1- ازدواج نروزد یا ازدواج استقراضی 2- مسئله دشتان یا عادت ماهیانه زنان 3- اطاعت و فرمانبرداری زن نسبت به شوهر خود . در این مقاله نشان داده می شود که ازدواج استقراضی فتوای برخی حقوق دانان دوره ساسانی بوده نه قانون کلی.درمورد محدودیتهای مربوط به دشتان نیز باید اظهار داشت موبدان دوره ساسانی درمورد احکام مذهبی محدودیتها و سختگیریهای زیادی نه تنها درمورد زنان بلکه نسبت به مردان نیز اعمال می کردند.دربسیاری از کشورهای امروزی نیز زنان موظفند فرمانبردار همسران خود باشند و این به معنای بردگی زن نمی باشد
حقوق مالی زن در تمدن های کهن و ادیان توحیدی
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
61-71
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی حقوق مالی زن در تمدن های کهن و ادیان توحیدی است. جامعه پژوهش حقوق مالی ثبت شده در تمدن های دوره باستانی و ادیان توحیدی می باشد. نمونه مورد بررسی حقوق مالی زنان در تمدن های پیشین، بعد از اسلام و ادیان توحیدی را شامل می شود. طرح پژوهش توصیفی است. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شد. تحلیل داده ها به روش کیفی انجام شد. یافته های به دست آمده نشان داد، حقوق مالی زنان در ادوار مختلف تاریخی وضعیت با ثبات و مشخصی نداشته و از تمدنی به تمدن دیگر و در ادیان مختلف فراز و نشیب فراوانی داشته است.در تمدن های قبل از اسلام زنان از برخی حقوق بهره مند و از برخی هم محروم بوده اند. اما در ادیان توحیدی ازجمله یهود، زن با ازدواج مالکیت بر اموال خود را از دست می دهد. در مسیحیت هم زن و اموال او در تملک مرد بوده و زن هیچ تسلطی بر اموال خود نداشته است. اما با ظهور اسلام، استقلال اقتصادی و حق تملک زن بر دارایی هایش رسمیت یافت و نظام اقتصادی خانواده به گونه ای تدوین شد که از ابتدای تولد تا مرگ مرجع تأمین مالی زن وتمتع از اموالش کاملاً روشن و بر اساس انسانیت او مشخص شد. و با گذشت زمان زنان توانستند حقوق مالی و اقتصادی خود را متنا سب با شایستگی شان کسب کنند.
مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و فعال سازی رفتاری بر امید در دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
293 - 312
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر امید دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1397 1398 بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه گواه بود. برای اندازه گیری امید از پرسش نامه امید اشنایدر و همکاران (1991) استفاده شد. روش نمونه گیری داوطلبانه بود. ابتدا روی 45 نفر داوطلب شرکت در تحقیق پیش آزمون اجرا شد. سپس آن ها به طور تصادفی به سه گروه واگذار شدند و از سه گروه، به صورت تصادفی دو گروه به عنوان گروه آزمایشی 1 و 2 و گروه دیگر به منزله گروه گواه در نظر گرفته شد. آن گاه دو گروه آزمایشی به ترتیب تحت درمان فعال سازی رفتاری و آموزش سرمایه های روان شناختی قرارگرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مداخله، برای هر سه گروه (جمعاً 38 نفر) پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان دهنده معنا دار بودن تفاوت نمره های پس آزمون امید مجموع گروه هاست (008 / 0=P). مقایسه زوجی نشان داد که هر دو نوع مداخله آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری موجب افزایش معنادار امید در مقایسه با گروه گواه شده است (به ترتیب 003 / 0=P و 019 / 0=P)، اما دو گروه آزمایشی از نظر نمره های امید با یکدیگر تفاوت معنا داری نداشتند. از یافته ها چنین نتیجه گرفته می شود که به رغم اینکه درمان فعال سازی رفتاری از روش های سنتی مبتنی بر درمان اختلالات روان شناختی و آموزش سرمایه های روان شناختی از مداخلات مبتنی بر روان شناسی مثبت است، هر دوی این مداخله ها بر متغیر امید تأثیر دارند و می توان از هر دوی آن ها برای افرایش امید استفاده کرد.
پی جویی نشانه های نوشتار زنانه در سه خشتی های کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 17
حوزه های تخصصی:
بومی سروده ها به سبب بیرون ماندن از دایره ادبیات فاخر و رسمی کمتر در حوزه مطالعات ادبی مورد پژوهش نظام مند قرار می گیرند. همچنین زنان اغلب به عنوان آفرینشگران اثر ادبی نادیده انگاشته شده اند و این کاستی جست وجوی فردیت زن در چارچوب گفتمان های ادبی را دشوار کرده است. بدین سبب، به سهم زنان در شکل دهی به مجموعه ادبیات کرمانجی نیز تاکنون پرداخته نشده است. این نوشتار یک موردکاوی در حوزه نقد ادبی فمنیستی، با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای است که تلاش دارد با کشف نشانه های نوشتار زنانه در سه خشتی های کرمانجی، بسامد صدای زنان را در این آثار آشکار کند. در جست وجوی این نشانه ها، نگارندگان هزار و 386 سه خشتی را بررسی کردند که از این شمار، 269 سروده (یک چهارم از اشعار دارای شناسه جنسیتی) را می توان بارور از نشانه های بیان زنانه دانست. سه خشتی های سروده شده از سوی زنان، از دید موضوع در پنج گروه قابل بخش بندی اند: عشق و دلدادگی؛ ازدواج؛ مهاجرت، کوچ و جنگ؛ نقش پذیری اجتماعی؛ و اندرز، نفرین، معرفی خود و...؛ شناسه های بیان زنانه در این ترانه ها را می توان در دو گروه شناسه های صریح و شناسه های ضمنی بخش بندی کرد که هریک به چهار شیوه متفاوت به کار رفته اند. در این سروده ها روح زن کرمانج بدون پرده و نقاب آشکار می شود و با شنونده به گفت وگو در می آید. او دیگر زنی نیست که نویسندگان مرد گاه ستودنی همچون یک معشوق یا مادر و گاه نفرت بار همچون یک وسوسه گر یا ساحره برای ما وصف کرده باشند. به یاری نوشتار زنانه، او جهان پیرامون را با همه رخدادها و پدیده های شگفت آورش از دریچه چشم خود برای خوانشگرانش ترسیم می کند.
بررسی راهبرد کشورهای اسلامی در مسئله تروریسم (مطالعه موردی عربستان و قطر)
حوزه های تخصصی:
تروریسم بهره گیری از خشونت و اعراب آفرینی در جهت دست یابی به منافع اقتصادی، سیاسی و ... نعریف شده است. مناطق مختلفی از جهان به دلیل شرایط خاص جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی، ظرفیت رقابت سیاسی و ظهور گروه های تروریستی را ایجاد کرده است. در این میان قاره آسیا به دلیل ژئوپلیتیک خاص، شاهد رقابت بازیگران رسمی فرامنطقه ای و منطقه ای بوده است. البته این رقایت و چالش های موجود، زمینه ساز ظهور و بروز گروه های غیررسمی مانند گروه های تروریستی بوده است، اما بزرگ ترین چالش در این قاره، استراتژی متفاوت و حمایت های دول منطقه ای و فرامنطقه ای از گروه های تروریستی بوده که زمینه تداوم بحران را ایجاد کرده اند. شاید بتوان از بین بازیگران منطقه ای، ترکیه، عربستان و قطر را با وجود داعیه مبارزه با تروریسم، به دلیل تعریف متفاوت و ارجحیت منافع، از حامیان اصلی گروه های غیررسمی تروریستی نام برد. در این مقاله، نویسنده با مفهوم شناسی و بیان عوامل مؤثر در ایجاد زمینه و ظهور تروریسم، به بررسی استراتژی دو کشور اسلامی عربستان و قطر در مسئله تروریسم پرداخته است.
تحلیل و نقد شاکله نظریه تفسیری فضل الرحمن به مثابه مبنایی روش شناختی برای برخی خوانش های زنانه نگر از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خوانش هایی که زنان مسلمان در چند دهه اخیر از قرآن کریم صورت داده اند با نویسندگانی مواجهیم که بعضاً به عنوان افراد شاخص جریان معروف به «فمینیسم اسلامی» از آن ها یاد می شود. این نویسندگان که شامل کسانی چون ودود، الحبری، بارلاس و سعدیه شیخ می شوند، تا اندازه معتنابهی در روش شناسی خود متاثر از نظریه تفسیری فضل الرحمن بوده اند. فضل الرحمن هرمنوتیک قرآن محور خود را بر نظریه ای در باب نبوت و ماهیت وحی و نیز فهمی درباره تاریخ مبتنی می کند. وی منادی تمییز اسلام هنجاری از اسلام تاریخی است و به تفکیک ایدئال های دین از اعراض آن برای فهم حضور دین در جهان مدرن دعوت می کند. در نگاه او، انداختن طرحی نو در ساحت معرفت اسلامی در اصل باید با مطالعه جامع قرآن برای روشن نمودن مقاصد و اصول اخلاقی آن آغاز شود. در نگاه او پس از استخراج یک نظام اخلاقی و فکری از قرآن و بر مبنای این نظام اخلاقی است که می توان به درستی میراث حدیثی اسلامی را خوانش کرد. او دل مشغول احیای اجتهاد است و آن را بر مبنای «حرکت دومرحله ای» خود تعریف می کند. طنین اندیشه او در آثار نویسندگان یادشده حضور دارد ازاین رو تحلیل و نقد این اندیشه به نحوی تحلیل و نقد «فمینیسم اسلامی» نیز هست. این مقاله که به عنوان رهیافت روشی خود از «مطالعه تحلیلی» و «نقد دیالکتیک» بهره می برد سرانجام به این نتیجه می رسد که نظریه تفسیری فضل الرحمن، ضمن برخی نوآوری ها و راه گشایی ها، مبنای محصل و کاملا پردازش شده ای نیست که بتواند بدون ایجاد مساله هایی مضاعف، مبنای خوانش های بدیل زنان از قرآن کریم شود.
الماس مؤنث: رویکردی پسافمنیستی به تجلی زنان در نقش سیاه در دوران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
323 - 348
حوزه های تخصصی:
در تاریخ نمایش سنتی ایران، به ویژه سیاه بازی، کنشگری و حضور زنان در این عرصه فرهنگی هنری در بسیاری از وجوه کم رنگ و گهگاه کاملاً محو بوده است. همچنین به دلیل عدم ثبت وقایعِ نمایش سنتی، اسناد زیادی در این رابطه وجود ندارد. با وجود این، یکی از جنبه های مهم کنشگری زنان در دهه های اخیر در زمینه نمایش های سنتی، به خصوص در سیاه بازی رُخ داده است. این فعالیت ها به خلق شخصیت الماس (سیاه) مؤنث بین زنان ایرانی منجر شده که تا پیش از انقلاب اسلامی وجود نداشته است. این مقاله به حضور زنان در این گونه نمایشی و بازی در نقش الماس می پردازد و جنبه های اجتماعی حاصل از این رویداد را در حوزه نظری، بر اساس آرای فمنیسم پست مدرن با تأکید بر مفهوم «دیگری» و نیز بر اساس نظریات جودیت باتلر با محوریت «هویت جنسیتی» و «مخالف پوشی» بررسی می کند. تلاش بر این است بدانیم چرا زنان تا پیش از این در نمایش های سنتی ایرانی حضور نداشته اند و با حضور خود چگونه یک گفتمان زنانه را شکل داده اند. به منظور بررسی جزئیات شکل گیری شخصیت الماس مؤنث، از گزیده ای از متون نمایشی و اجراها هم استفاده شده است. مقاله نشان می دهد که «دیگری بودن» باعث ساختارشکنی و خلق رویداد جدیدی می شود که همانا شروع شکل گیری الماس مؤنث در قالب یک گفتمان زنانه است: گفتمان تازه ای که حاصل رویکرد تبدیل به دیگری و به هم ریختن عرف های جنسیتی است.
بررسی جایگاه حجاب در حقوق بشر از دیدگاه نظریه جهانشمولی و نسبی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی ژرف به آنچه جهان غرب پیرامون عدم تکریم به دیگر ادیان در دهه های گذشته داشته است و بویژه محدودیتها و موانعی که در باب حجاب زنان مسلمان اتخاذ کرده است اهمیت وافر آشنایی با قوانین حقوق بشری را در این زمینه دوچندان می کند. تردیدی نیست که این کشورها با تنویر افکار عمومی از طریق رسانه ها سعی در مشروع سازی این اعمال خلاف حقوق بشری خود دارند. در عصر حاضر رعایت حجاب در برخی کشورها به صورت تدوین قوانین، مشروعیت یافته و در مقابل در برخی دیگر از کشورها، سیاست دولتها در پیشبرد زوال لزوم رعایت پوشش در اجتماع است و حتی در برخی کشورهای غربی، سیاست منع حجاب و مجازات افراد محجبه مشاهده می شود که سعی در گسترش این سیاست و بین المللی کردن آن به عنوان یکی از موازین حقوق بشری دارند. نمونه آشکار اعمال این گونه سیاست ها را می توان در کشور فرانسه شاهد بود که با تصویب قانون منع استفاده از علایم مذهبی عملاً منع استفاده از حجاب اسلامی را هدفگذاری کرده است. از این رو تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به بهانه رعایت موازین حقوق بشری ابتدایی ترین حقوق بخشی از جامعه که همانا پایبندی به پوشش مذهبی شان است را از آنها سلب کرد؟ استفاده از پوشش و بحث حجاب را می توان از زوایای متعددی در حقوق بشر مورد مطالعه و کنکاش قرار داد، اما این تحقیق در صدد است این موضوع را از زاویه دو دیدگاه جهانشمولی و نسبی گرایی بررسی و به تحلیل برخی پرونده ها در سطح بین الملل بپردازد.
مردان و واگذاری وکالت در طلاق: پیامدها از منظر صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
163 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دست یابی به «پیامدهای واگذاری شرط توکیل در طلاق از جانب مردان» به منزله ی یک پدیده ی اجتماعی انجام شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش با رویکرد کیفی و تکنیک مصاحبه نیمه-ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل مضمون تحلیل شده است. با توجه به ملاحظات نظری، واگذاری وکالت مرد در طلاق تمام ابعاد حیات آنان را تحت الشعاع خویش قرار داده، ضمن اینکه می تواند مثبت یا منفی تلقی گردد. بسترهای درخواست اخذ شرط از منظر مصاحبه شوندگان حقوقی، فرهنگی اجتماعی بوده و براساس یافته-های تحقیق، کارشناسان عواملی مانند اطاله دادرسی قضایی، برداشت فمینیستی، شکل گیری منیّت در زندگی، ناکامی های حقوقی، قدرت طلبی، بی اعتمادی اجتماعی، ضرورت های اجتماعی، بزرگ منشی متظاهرانه، ناامنی روحی و خودتنظیمی در زندگی را از جمله بسترهای شکل دهنده این پدید می دانند. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که پیامدهای مثبت معطوف به مردان از دیدگاه کارشناسان، واگذاری شرط در ازای بذل مهریه که دِین مرد تلقی می گردد، بسیاری از مشکلات را حل می نماید. همچنین آثار منفی معطوف به مردان، فروگذاری تعهد اقتصادی، اقتدارزدایی خاموش، تله رهاشدگی، مخفی کاری و تظاهر اخلاقی، ناامنی روانی و محدودیت بخشی است.
بررسی فقهی و حقوقی تبعیض شغلی زنان با تأکید بر امنیت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
25 - 46
حوزه های تخصصی:
زنان بخش عظیمی از شاغلان جامعه را تشکیل می دهند، امروزه کار و فعالیت زنان، در عرصه های اقتصادی، فکری، فرهنگی و اجتماعی یک ضرورت است. شغل نقشی مؤثری در برقراری آرامش و امنیت آدمی دارد. در حقیقت امنیت شغلی، احساسِ داشتن یک شغل مناسب، اطمینان از تداوم آن در آینده، فقدان عوامل تهدید کننده و شرایط مناسب کاری در آن شغل است. امنیت اشتغال زنان، زمانی احساس می شود که حمایت قوی در برابر تبعیض، بی عدالتی یا اخراج ناعادلانه وجود داشته باشد، رفع تبعیض و نابرابری شغلی و امنیت؛ از مهم ترین مطالبات زنان می باشد. این نوشتار در صدد واکاووی فقهی و حقوقی امنیت و عدم تبعیض جنسیتی نسبت به زنان در حوزه کار و اشتغال است. متون فقهی و حقوقِ کار، هرگونه تبعیض و دوگانگی در شغل و کار را نفی نموده و استثمار زنان و ایجاد تبعیض، تفاوت زنان و مردان و تحقیر آن ها را نکوهش نموده است. . . . .
مدل سازی عوامل مؤثّر بر ایجاد تبعیض جنسیّتی در مدیریّت ورزش کشور از دیدگاه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
129 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مدلسازی عوامل مؤثّر بر ایجاد تبعیض جنسیّتی در مدیریّت ورزش کشور از دیدگاه کارکنان اداراه ورزش و جوانان استان یزد بود. این تحقیق به لحاظ نحوهی گردآوری دادهها توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد، همچنین از لحاظ ماهیّت و هدف اجرا کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیّه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان یزد بودند، که تعداد آنها 251 نفر در سال 1398 بود، با توجّه به محدود بودن تعداد جامعه به منظور مدلسازی مورد نظر در پژوهش، تعداد کلّ جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه ی محقّق ساخته بود که روایی صوری آن توسط 8 تن از اساتید صاحب نظر و روایی سازه آن توسط تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ 0.85 تأیید گردید. براساس نتایج آزمون مدل تحقیق به ترتیب عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیّاسی و قانونی، سازمانی، شخصیّتی و فردی در ایجاد تبعیض جنسیّتی در سازمان های ورزشی مؤثّر می باشند. در انتخاب مدیران ارشد در سازمان های ورزشی باید انتخاب براساس توانایی و کارایی افراد، در اولویّت قرار داشته باشد.
تحلیل تحول تاریخی گفتمان های زیبایی و تاثیر آن بر حیات زن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"گفتمان زیبایی" را می توان شیوه ای تلقی نمود که افراد و گروه ها برای سخن گفتن درباره زیبایی به عنوان نظامی از رمزگان و نشانگان مرتبط با بدن به کار می گیرند. این نظام طی فرایند تاریخی، درون بافت اجتماعی- فرهنگی خاصی از طریق اعمال قدرت های موجود اجتماعی شکل می گیرد. در پژوهش حاضر سعی شده است با برگزیدن نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلا و موفه سیر تحول تاریخی پدیده ی زیبایی و تاثیرات آن بر حیات فردی و اجتماعی زنان ایرانی مورد کنکاش قرار گیرد. بر این اساس اسناد و داده های تاریخی دوره مشروطه به عنوان مقطع تاریخی عطف، و مقاطع تاریخی پیش از این دوره برای نشان دادن گذر جامعه ایران و مقاطع پس از آن جهت نشان دادن تعمیق و تشدید پدیده زنانگی زیبایی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد تحت تاثیر مدرنیسم بر ارزشهای زیبایی و ایجاد بی قراری های گفتمانی و نهادی در دوره قاجار و به ویژه مشروطه و به دنبال تعامل با اروپا چرخش گفتمان زیبایی شروع شد. عمیق تر شدن اثرات مدرنیسم در دوره پهلوی به استیلای نسبی گفتمان جدید زیبایی منتهی گردید که آثار آنرا در حیات فردی و اجتماعی ...