فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال چهاردهم پاییز 1399 شماره 52 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای ارتباط مبتنی بر حل مسئله در رابطه کیفیت ارتباط والد فرزندی با خودکنترلی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 95 96 شهرستان کرمانشاه دربرگرفت. 240 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و داده ها به روش تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های ارتباط والد فرزند بارنس، اولسون (1982)، خودکنترلی هامفرید، (1982) و ارتباط مبنی بر حل مسئله توسط مک کوبین، تامپسون و مک کوبین، (1996) جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی برای طراحی یک الگوی مناسب از تحلیل مسیر پیش بینی خودکنترلی در دانش آموزان استفاده شده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارتباط مبنی بر حل مسئله در رابطه با ارتباط والد فرزندی و خودکنترلی نقش واسطه ای را ایفا می کند. نتایج پژوهش مؤید این است که کیفیت ارتباط والد فرزندی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با واسطه گری ارتباط مبنی بر حل مسئله بر خودکنترلی تأثیر دارد؛ لذا می توان با تقویت تبادلات باز و صریح بین والدین و فرزندان مهارت کنترل و مدیریت رفتارها و هیجانات را در دانش آموزان ارتقا بخشید.
ساخت و بررسی ویژگیهای روان سنجی مقیاس سنجش و ارزیابی تأثیرات زیانبار خانواده اصلی در زوجهای نامزد در آستانه ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و بررسی پایایی و روایی مقیاس سنجش و ارزیابی تأثیرات زیانبار خانواده اصلی در زوجهای نامزد در آستانه ازدواج انجام شد؛ بدین منظور با مطالعه متون مربوط و با اجرای 19 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشاوران و متخصصان و 26 زوج در مرحله نامزدی در قالب پژوهش کیفی، مقوله های مربوط به ساخت آزمون مشخص، و بر اساس آنها مقیاسی تدوین شد. سپس از بین زوجین نامزد در آستانه ازدواج، که به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، 350 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. به منظور تعیین پایایی این مقیاس از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین اعتبار از پرسشنامه بیانگر خانواده و مقیاس سلامت خانواده اصلی استفاده شد. داده ها مورد تحلیل اکتشافی قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی همراه با چرخش واریماکس نشاندهنده وجود سه عامل شامل نقش منفی خانواده اصلی، تجربه ناموفق در خانواده اصلی و الگوبرداری منفی از خانواده اصلی شد. این سه عامل 35/50 درصد از واریانس کل نمونه را توضیح داد. به منظور سنجش پایایی مقیاس سنجش و ارزیابی تأثیرات زیانبار خانواده اصلی از روش محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ و همسانی درونی استفاده شد. ضرایب آلفای کرونباخ برای کل آزمون برابر با 81/0 و برای خرده مقیاسها به ترتیب 78/0، 78/0 و 75/0 محاسبه شد. ضریب اعتبار همگرای آن 62/0 با پرسشنامه بیانگری خانواده و ضریب اعتبار واگرای آن 55/0 با مقیاس سلامت خانواده اصلی به دست آمد. نتیجه اینکه مقیاس پژوهشگر ساخته پایایی و اعتبار قابل قبولی دارد و توان شناسایی تأثیرات زیانبار خانواده اصلی را در پژوهشهای بالینی و درمانهای زوجی دارد. ارزش این پژوهش به طراحی مقیاسی بومی و متناسب با فرهنگ ایرانی برای تشخیص تأثیرات مداخله جویانه و زیانبار خانواده ها در ازدواجها است.
اعتباریابی الگوی شایستگی های مشاوران نظام تعلیم و تربیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف، اعتباریابی الگوی شایستگی های مشاوران نظام تعلیم و تربیت عمومی در راستای ارتقای نقش خانواده و مدرسه در تربیت نسل آینده انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از نظر روش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش 1142 نفر از مشاوران شاغل در آموزش و پرورش شهر تهران بودند. نمونه آماری 288 نفر بود که براساس جدول مورگان تعیین، و با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از روش کتابخانه ای به منظور بررسی ادبیات، پیشینه و اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت عمومی و از روش پیمایش برای جمع آوری داده ها استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تعیین اعتبار پرسش نامه از روایی محتوا، روایی صوری، روایی همگرا و واگرا استفاده شد. برای پایایی ابزار از ضریب الفای کرونباخ (943/0) و ضریب الفای کرونباخ ترکیبی استفاده شد که ضریب الفای کرونباخ ترکیبی تمامی ابعاد بیش از 0.70 بود. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و نمودار ها) و برای تحلیل داده ها ابتدا از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای مقایسه توزیع داده های متغیرهای پژوهش با توزیع نرمال بررسی شد. دیگر آزمونهای پیشفرض تحلیل عاملی بررسی و تأیید شد. برای پاسخ به سؤالهای تحقیق و تعیین اعتبار الگوی نهایی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. یافته ها، هشت مؤلفه اصلی (بعد) شایستگی های مشاوران نظام تعلیم و تربیت عمومی شامل دانش، توانایی ، مهارت ، ویژگی شخصیتی، ویژگی اخلاقی، نگرش، بینش و اعتبار را در سطح معنی داری 05/0 مورد تأیید قرار داد. از بین 150 مؤلفه فرعی شایستگی های تأیید شده در بخش کیفی تحقیق، تعداد 118 مؤلفه فرعی در سطح معنی داری 05/0 تأیید و 32 مؤلفه فرعی دیگر معنی دار نشد و از الگو حذف شد. الگوی نهایی تحقیق با پنج شاخص برازش الگو بررسی شد و برازش آن مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی جایگاه حجاب در حقوق بشر از دیدگاه نظریه جهانشمولی و نسبی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی ژرف به آنچه جهان غرب پیرامون عدم تکریم به دیگر ادیان در دهه های گذشته داشته است و بویژه محدودیتها و موانعی که در باب حجاب زنان مسلمان اتخاذ کرده است اهمیت وافر آشنایی با قوانین حقوق بشری را در این زمینه دوچندان می کند. تردیدی نیست که این کشورها با تنویر افکار عمومی از طریق رسانه ها سعی در مشروع سازی این اعمال خلاف حقوق بشری خود دارند. در عصر حاضر رعایت حجاب در برخی کشورها به صورت تدوین قوانین، مشروعیت یافته و در مقابل در برخی دیگر از کشورها، سیاست دولتها در پیشبرد زوال لزوم رعایت پوشش در اجتماع است و حتی در برخی کشورهای غربی، سیاست منع حجاب و مجازات افراد محجبه مشاهده می شود که سعی در گسترش این سیاست و بین المللی کردن آن به عنوان یکی از موازین حقوق بشری دارند. نمونه آشکار اعمال این گونه سیاست ها را می توان در کشور فرانسه شاهد بود که با تصویب قانون منع استفاده از علایم مذهبی عملاً منع استفاده از حجاب اسلامی را هدفگذاری کرده است. از این رو تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به بهانه رعایت موازین حقوق بشری ابتدایی ترین حقوق بخشی از جامعه که همانا پایبندی به پوشش مذهبی شان است را از آنها سلب کرد؟ استفاده از پوشش و بحث حجاب را می توان از زوایای متعددی در حقوق بشر مورد مطالعه و کنکاش قرار داد، اما این تحقیق در صدد است این موضوع را از زاویه دو دیدگاه جهانشمولی و نسبی گرایی بررسی و به تحلیل برخی پرونده ها در سطح بین الملل بپردازد.
مادری بسط یافته در تجربه زیسته همسران جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با به رسمیت شناختن تنوعات تجربه مادری نزد زنان به عنوان کنشگران کلیدی خانواده به بررسی تجربه زیسته همسران جانبازان از دید علوم اجتماعی می پردازد. پرسش اصلی این است که اساسا تجربه همسران جانبازان از عهده داری نقش مادری چیست؛ کنشگران در خلال زندگی روزمره چه تجاربی را پشت سر گذاشته اند و احراز همزمان نقش مادری و پرستاری چه پیامدهایی در زندگی خانوادگی به دنبال داشته است؟ تحقیق به روش کیفی و مبتنی بر روایت پژوهی اجرا، و در جریان پژوهش با ۳۰ نفر از همسران جانبازان ساکن شهر تهران مصاحبه شد. میانگین سنی مصاحبه شوندگان ۵۰ سال، میانگین سالهای زندگی مشترک با جانباز ۲۷ سال و میانگین تعداد فرزندان ۲/۲ نفر بوده است. نتایج شناسه گذاری مصاحبه ها نشان می دهد فشار نقشی و تعارض نقش مادری پرستاری در زندگی خانوادگی همسران جانبازان پیامدهای بسیاری داشته است. البته برحسب نوع جانبازی شوهر، منابع مالی خانواده و شرایط فرزندان تجربه زنان متفاوت بود؛ اما پیامدهای جانبازی پدر خانواده بر فرزندان و تلاش زنان برای وساطت میان شوهر و فرزندان یکی از چالشهای اصلی همسران جانبازان است. تعلیق نقش مادری، شکاف نسلی بین پدر و فرزندان، عدم رضایتمندی اقتصادی، داغ ننگ اجتماعی، بخشی از تجربه زیسته همسران جانبازان است که به طور فزاینده ای فشار و تنش های شدیدی را بر آنها تحمیل می کند. در مجموع تنهایی، نگرانی و فشار نقشی، مادری بسط یافته را به مضمون اصلی تجربه زیسته همسران جانبازان در ایفای نقش مادری تبدیل می سازد.
پرسشنامه تحریک / بازداری جنسی، ویژگیهای روانسنجی در زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق با الگوی کنترل مضاعف، برانگیختگی جنسی به آمادگی فرد نسبت به تحریک و بازدارندگی جنسی بستگی دارد. تنوع فردی در بازداری و تحریک جنسی تفاوتهای فردی در تحریک پذیری و تجربه مشکلات جنسی را تا حدودی مورد تبیین قرار می دهد. پژوهش به بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه تحریک / بازداری جنسی (SESII-W/M) در زنان ایرانی می پردازد. ۱۷۲ نفر از زنان کارمند، استاد و دانشجویان متأهل دانشگاه فردوسی مشهد به صورت در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های تحریک / بازداری جنسی، رضایت زناشویی انریچ و تمایل جنسی هالبرت پاسخ دادند. داده ها از طریق نرم افزار spss و Amos و با استفاده از روشهای آماری تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته های تحقیق نشانگر این بود که الگوی ۶ عاملی مفروض (با مؤلفه های شناختهای بازدارنده، روابط مهم، تحریک پذیری، ویژگیها و رفتارهای همسر، مکان رابطه، و عناصر زوجی تعاملات جنسی) SESII-W/M در جامعه زنان ایرانی با اندکی تعدیل (حذف سؤالات ۲۳ و ۱۵) برازش قابل قبولی دارد و شاخص برازندگی تطبیقی (05/0= RMSEA) و متوسط باقیمانده استاندارد شده (91/0=CFI) مطلوب ارزیابی شدند. هم چنین ضرایب آلفای کرونباخ پرسشنامه SESII-W/M از مقدار قابل قبولی برخوردار، و پرسشنامه از روایی همگرا و واگرای قابل قبولی برخوردار است (001/0>p). نتایج تحقیق نشان می دهد که پرسشنامه تحریک / بازداری جنسی در جامعه زنان ایرانی دانشگاه فردوسی مشهد از اعتبار و روایی قابل قبولی برخوردار است.
تحلیل فقهی- حقوقی کودک همسری در پرتو انتقادات وارد بر آن؛ تلاشی برای ارائه پیشنهاد مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودک همسری امروزه به یکی از دغدغه های فعالان اجتماعی تبدیل شده است. این موضوع از یک سو دارای صبغه تاریخی و شرعی است و از سوی دیگر دارای ابعاد روان شناختی، اجتماعی، تربیتی و پزشکی می باشد. این پژوهش نشان می دهد اگرچه جواز کودک همسری از مسلمات فقهی است با توجه به اینکه می تواند از حیث روانشناختی، اجتماعی، تربیتی و پزشکی آثار بدی بر جسم و روح کودک داشته باشد از جهات گوناگون مورد انتقاد قرار گرفته و از دیرباز قانونگذار ایران درصدد برقراری ممنوعیت یا محدودیت برای آن بوده است؛ اما باید توجه کرد که این انتقادات به حکم شرعی جواز کودک همسری باز نمی گردد؛ بلکه انتقادات بر موارد سوءاستفاده از کودک همسری ناظر است. با توجه به وضعیت اخلاقی و فرهنگی جامعه امروزی و مشاهده موارد متعدد سوءاستفاده از نهاد کودک همسری به نظر می رسد حرکت قانونگذار به سمت نظارت بیش از پیش بر این مسئله کاملاً صحیح است؛ ولی نباید در این راه نیز دچار افراط شد. راه میانه پیشنهادی این است که قانونگذار اصولاً کودک همسری را ممنوع کند ولی به صورت کاملاً استثنایی که مصلحت اقتضا کند، آن را مجاز اعلام کند؛ به علاوه لازم است برای احراز مصلحت و نیز نظارت بر عدم وقوع مقاربت در کودکی تمهیداتی اندیشیده، و برای تخطی از آنها ضمانت اجرا تعیین شود. با این روش، ضمن رعایت شرع مقدس (و در پی آن پذیرش مسئله توسط شورای نگهبان و متشرعان جامعه) می توان به هدف نهایی دست یافت که جلوگیری از سوءاستفاده از کودک همسری است.