مقالات
حوزه های تخصصی:
عصر نوین با تولد رسانه های نوین، دستاوردی از انقلاب در اطلاعات و ارتباطات بوده که با فروپاشی ساخت های قدیم و ظهور نشانه هایی از پساساختارگرایی، تغییر ساخت ها و پسامدرنیسم هم زمان گشته و درنتیجه آن استنباط از مفاهیم و معانی پدیده های اجتماعی و فردی دچار تحولات شگرفی شده و کارکرد و مفهوم فرهنگ، هویت و قدرت نیز دچار شیفت پارادایمی شده است. پژوهش حاضر به بررسی تحلیل و مقایسه پیامدهای به کارگیری رسانه های نوین ارتباطی بر هویت فرهنگی ملی و هویت فرهنگی دینی شهروندان شهر اهواز می پردازد. جامعه آماری پژوهش شهروندان 16-50 سال تشکیل می دهد. حجم نمونه شامل 600 نفر که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. روش انجام پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی – تحلیلی بوده و داده های پژوهش با استفاده آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس (آنوا) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رسانه های نوین بر هویت فرهنگی ملی و هویت فرهنگی دینی تأثیرگذار بوده و بین مردان و زنان در هویت فرهنگی دینی تفاوت معنادار آماری در سطح کمتر از 05/0 وجود دارد. ولی در هویت فرهنگی ملی بین زنان و مردان تفاوتی مشاهده نشد. همچنین بین هویت فرهنگی دینی و هویت فرهنگی ملی و سطح درآمد شهروندان تفاوتی وجود نداشت.
الگوهای فعالیت سایبری کنشگرایان حوزه زنان در ایران و نسبت آن با اکتیویسم در فضای واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده از امکانات فضای سایبر به صورتی گسترده به خدمت تمام عرصه های زیست انسان درآمده است. پژوهش حاضر بر آن است تا بزنگاه ها و گره گاه هایی را در جنبش زنان مدنظر قرار دهد که کنشگرایی مجازی توانسته است به خدمت کنشگرایی عمل گرا درآید و بر موانع و دست اندازهای پیشاروی جنبش فائق آید. این گونه، پژوهش حاضر می تواند تجویزی به دست دهد از استفاده هرچه مفیدتر از فضای مجازی در خدمت جنبش زنان. ثبت بده بستان های این فضا به یاری آمیزه ای از دو روش مردم نگاری مجازی و مصاحبه با کنشگرایان فعال در هر دو فضا ممکن شده است. نظریه جنبش های اجتماعی شبکه ای شده کاستلز به عنوان چارچوب نظری کار استفاده شده است. یافته های پژوهش نشانگر آنند که جنبش های اجتماعی شبکه ای شده، استفاده از امکانات فضای مجازی را در ترتیب و سامان دهی به فعالیت هایشان به شکلی کارآمد در دستور کار خود قرار داده اند. همچنین تحرکات اخیر جنبش اجتماعی زنان ناشی از عمومی و علنی شدن خواست ها و مشکلات زنان در فضای مجازی است که به فضای مکان ها و پس از آن مجدداً به فضای جریان ها تسری یافته است. تصاویر بازنموده و انگاره سازی های صورت گرفته در فضای مجازی، به گروه اجتماعی زنان، نیروی اتحاد، گفتگو و جمع را بخشیده و آنان را در مطالبه گری، راسخ و امیدوارتر کرده است.
بازنمایی مهارت های ارتباطی در پویانمایی های ایرانی و غیرایرانی با نگاه کلیشه جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف مقایسه بازنمایی مهارت های ارتباطی انیمیشن های داخلی و خارجی و از منظر تاکید بر کلیشه جنسیت می باشد. سوال اصلی اینست که نحوه نمایش مهارت های ارتباطی در پویانمایی ها با تکید برکلیشه جنس مونث چگونه است؟ نمایش جنس مونث در این فیلم ها چگونه است؟ برای پاسخ به این سوال، از روش نشانه شناسی جان فیسک استفاده شده و رمزگان محتوا در سه سطح؛ ظاهری، فنی و اجتماعی بررسی شده اند. پژوهش بصورت مطالعات موردی انجام شده، نمونه گیری بصورت هدفمند و از نمونه های در دسترس است. از چهار نمونه مورد بررسی، یافته های پژوهش دو فیلم که شخصیت اصلی داستان از جنس مونث بوده، آورده شده است؛ پویانمایی ایرانی (مینا و پلنگ) و پویانمایی غیرایرانی (موآنا). نتایج پژوهش اشاره دارد، در نمونه های ایرانی و غیرایرانی مورد بررسی، مهارت های ارتباطی بخوبی نمایش داده شده است. برخلاف تحقیقات و مطالعاتی از نوع گافمن، داستان ها فارغ از جنسیت شخصیت اول (مونث)، پیش می روند. تصورات قالبی درباره کلیشه جنسیتی زنان مخالف آنچه نمایش داده شده و بیانگر بازتولید الگوهای جنسیتی سنتی نیستند. در هردو داستان، با ساختارشکنی سوژه های ممنوعه و تقابل نسل کوچکتر با نسل بزرگتر مواجه ایم. این ساختار شکنی ها در نهایت با حفظ روابط خانوادگی، احترام به بزرگان و اولویت دادن به خانواده همراه می شود.
بررسی نقش و جایگاه زنان در افسانه های عامیانه کرمان(براساس رویکرد فمینیسم اگزستنسیالیسم و کمونیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به زنان و مسائل مربوط به آنها، همواره یکی از مهم ترین موضوعاتِ بررسی شده در جوامع بشری به شمار می رود. فرهنگ عامّه هر ملّت، به ویژه قصّه ها و افسانه ها، یکی از بهترین بسترهایی است که می توان در آن ردّ پایی از باورها، آداب و رسوم و بنیان فکری مردم جوامع کنونی را مشاهده کرد و به واسطه آن می توان تفکّرات سنّتی مردسالارانه را در جوامع قدیم نسبت به زنان ریشه یابی نمود؛ از این رو، در تحقیق حاضر، نقش و جایگاه زنان در افسانه های عامه کرمان، در چهار کتاب (افسانه های مردم کرمان، افسانه های مردم سیرجان، قصّه ها و افسانه های زرند و فرهنگ مردم کرمان) مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس رویکرد فمینیسم اگزیستانسیالیستی و فمینیسم مارکسیستی به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی در آثار محمود استادمحمد با رویکرد فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمود استادمحمد یکی از نویسندگان مطرح ایران و از جمله نویسندگان کارگاه نمایش، گروهی از هنرمندان آوانگارد تئاتر قبل از انقلاب در ایران است. در آثار او سایر نمایشنامه نویسان ایرانی، نقش زنان، نقشی چالش برانگیز است. از سویی در میان نویسندگان نسل استادمحمد کمتر با نمایشنامه نویسان زنان روبرو هستیم و به جز مواردی معدود، گفتمان های رایج در تئاتر ایران قبل از انقلاب، توسط نویسندگان مرد رقم خورده است. اما با گذشت زمان و با تغییراتی که در جامعه رخ داد، علاوه بر حضور بیشتر زنان در تئاتر، نوع نگاه به زن نیز در آثار نمایشی دچار تغییراتی شده است. این پژوهش در نظر دارد با استفاده از مفاهیم اساسی در تحلیل گفتمان انتقادی و به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی فمینیستی، به نقش زنان در آثار استادمحمد بپردازد. در آثار او به تدریج شاهد حضور بیشتر زنان و سخن گفتن از مسائل و مشکلات آنها هستیم. اما سوال اینجاست که این تغییر رویکرد تا چه اندازه تغییر ایدئولوژی حاکم و دگرگونی در روابط قدرت را نشان می دهد و تا چه حد تحت تاثیر ایدئولوژی های پیشین قرار دارد.
تحلیل مفهوم دیگری زنانه در سینمای اصغر فرهادی از منظر آرای امانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله فرض های بنیادین در بازنمایی نقش زن در سینمای فرهادی را در چهارچوب غیریتِ امر زنانه در آرای امانوئل لویناس واکاوی می کند. آرای لویناس از این حیث مهم است که همواره از سوی برخی از متفکرین متهم شده که دیدگاهی سنتی درباره زنان داشته است. با بازخوانی آثار فرهادی می توان نگاه مشابهی را جستجو کرد. با این که اغلب سینمای فرهادی با ایده هایی درباره بازنمایی متفاوت از زن ایرانی در ارتباط دانسته شده اما این پژوهش تحلیلی است در باب نحوه مواجهه سوژه مذکر آثارش با این غیریت و این که چگونه زن در این آثار به عنوان قربانی و در عین حال منشأ و سرآغازِ ایجادِ مشکلات مورد شناسایی قرار گرفته است. شباهت میان نگاه فرهادی به زن و آن چه لویناس از غیریت زنانه تعبیر می کند به پرسش بزرگ تری می انجامد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که چگونه تاکید بسیار گفتمان امروز در سینمای ایران بر وجهه قربانی بودن زنان، خود نوعی مداخله در ساخت تصویری از زنان است که سوژه مذکر مداخله گر ایجاد کرده و چگونه رویکرد لویناسی می تواند راهی برای برون رفت از این مداخله و نمایش شیوه ای از ارتباط میان سوژه و دیگری باشد که منجر به دستیازیِ سوژه به دیگری نشود.
زنان از سبک زندگی می گویند؛ مطالعه ارزش های محوری در صفحات زن نوشته اینستاگرامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینستاگرام نقش پررنگی در زندگی روزمره ایرانیان دارد و از این لحاظ از جمله متون رسانه ای است که از اهمیت وافری در مطالعه سبک زندگی زنان برخوردار است. این پژوهش به عنوان مطالعه ای اولیه در زمینه ابعاد شبکه های اجتماعی، با هدف کشف ارزش های محوری زنان در ارتباط با سبک زندگی به مثابه ترویح کنندگان شیوه های مطلوب تفکر و کنش در میان مخاطبان انجام شده است. بدین منظور صفحات زن نوشته ای برای مطالعه در نظر گرفته شدند که نویسندگان آن با دستمایه قراردادن زندگی شخصی و خانوادگی خود به بحث و نظر می پردازند. این صفحات از نظر تعداد پست، کمیت و کیفیت مطالب و تعداد دنبال کننده نیز متمایز هستند. با در نظر گرفتن این ویژگی ها، بالغ بر پانزده هزار پست از پنج زن کاربر حرفه ای اینستاگرام مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفت و ارزش های محوری آنان بر اساس مبانی پدیدارشناسی در سه ساحت احصا شد: بازاندیشی، زنانگی، اراده به تغییر و تلاش جهت برخورداری از سرمایه فرهنگی به عنوان ارزش های دنیای فردی آنان از سویی و از سوی دیگر همسرداری، باورهای برابرخواهانه شوهر و مادری به عنوان ارزش های دنیایی مایی و مشارکت پذیری و مدیریت مصرف به عنوان ارزش های دنیایی آن هایی این زنان شناخته شد.
تحلیل تحول تاریخی گفتمان های زیبایی و تاثیر آن بر حیات زن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"گفتمان زیبایی" را می توان شیوه ای تلقی نمود که افراد و گروه ها برای سخن گفتن درباره زیبایی به عنوان نظامی از رمزگان و نشانگان مرتبط با بدن به کار می گیرند. این نظام طی فرایند تاریخی، درون بافت اجتماعی- فرهنگی خاصی از طریق اعمال قدرت های موجود اجتماعی شکل می گیرد. در پژوهش حاضر سعی شده است با برگزیدن نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلا و موفه سیر تحول تاریخی پدیده ی زیبایی و تاثیرات آن بر حیات فردی و اجتماعی زنان ایرانی مورد کنکاش قرار گیرد. بر این اساس اسناد و داده های تاریخی دوره مشروطه به عنوان مقطع تاریخی عطف، و مقاطع تاریخی پیش از این دوره برای نشان دادن گذر جامعه ایران و مقاطع پس از آن جهت نشان دادن تعمیق و تشدید پدیده زنانگی زیبایی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد تحت تاثیر مدرنیسم بر ارزشهای زیبایی و ایجاد بی قراری های گفتمانی و نهادی در دوره قاجار و به ویژه مشروطه و به دنبال تعامل با اروپا چرخش گفتمان زیبایی شروع شد. عمیق تر شدن اثرات مدرنیسم در دوره پهلوی به استیلای نسبی گفتمان جدید زیبایی منتهی گردید که آثار آنرا در حیات فردی و اجتماعی ...
تحلیل روایت کاربران متأهل از مشارکت در سایت های همسریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با استفاده از روش نظریه زمینه ای به تحلیل پدیدارشناختی تجربه زیسته کاربران اعم از مردان و زنان متأهل در تالارهای همسریابی انجام شده است؛ برای این منظور با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند با 11 عضو متأهل در تالارهای همسریابی از طریق واتس اپ مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد و با نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 12 تحلیل شدند. پس از ترکیب، ادغام و مقایسه مفاهیم، چهار مقوله مشترک زمینه ای میان کاربران زن و مرد متأهل شامل (اعتیاد به چت با جنس مخالف، تجربه خانواده سنتی، چت علاج رفع تنهایی، سرگرمی و گذران وقت،) کشف شد؛ همچنین دو مقوله خاص کاربران زن متأهل شامل (اختفای تأهل و پرهیز از دیدار حضوری) و دو مقوله خاص کاربران مرد متأهل شامل (حس آزادی در انتخاب همسر دوم و تمایل به ازدواج سفید) نیز به دست آمد. پس از تحلیل خط داستانی مشارکت کنندگان مقوله هسته تحت عنوان « مقاومت در برابر کم رضایتی زناشویی» آشکار شد.