فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
از زمان انعقاد صیغه نکاح، وظایف و حقوقی بر عهده زن و شوهر قرار می گیرد. این تکالیف با دو قسم مادی و غیرمادی، زمینه تشریک مساعی و پایداری زندگی را ایجاد می کند. از مصادیق این تکالیف، تمکین زن و دادن نفقه از سوی شوهر است. در فقه اسلامی و قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران به این حقوق و تکالیف اشاره شده و در زمان اختلاف زوجین مورد توجه قرار می گیرد. البته بر اساس قاعده لاضرر، امکان عدم تمکین به دلیل وجود عذر شرعی از قبیل خوف ضرر جانی، مالی، اعتکاف، روزه واجب و... وجود دارد. این نوشتار درصدد است با بررسی یکی از این موضوعات یعنی مسئله تمکین زوجه از منظر حقوق بشر اسلامی، به این سؤال پاسخ دهد که مصادیق تمکین خاص زوجه چیست و موانع شرعی عدم تمکین زن چه می باشد؟
پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
223 - 244
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی در دختران مجرد دانشجوی کارشناسی دانشگاه تهران در نیم سال دوم سال تحصیلی 1397-1396 انجام شد. در این پژوهش که از نوع همبستگی بود از بین جامعه، 240 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های ویژگی های شخصیتی مک کرا و کاستا(1985)، سبک های دلبستگی هازن و شیور(1987) و انتظار از ازدواج جونز و نلسون(1996) پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری سلسله مراتبی نشان داد که سبک های دلبستگی می توانند 7/43 درصد از انتظار واقع گرایانه ، 7/16 درصد از انتظار ایده ال گرایانه و10درصد از انتظار بدبینانه به ازدواج را پیش بینی کنند. هم چنین ویژگی های شخصیتی می توانند 5/4 درصد از انتظار واقع گرایانه ، 8/5 درصد از انتظار ایده ال گرایانه و 6/5 درصد انتظار بدبینانه از ازدواج را پیش بینی کنند. هر دو متغیر سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در مجموع می توانند 2/48 درصد از انتظار واقع گرایانه، 5/22درصد از انتظار ایده آل گرایانه و 6/15درصد از انتظار بدبینانه از ازدواج را در گروه نمونه پیش بینی کنند.
اثربخشی مشاوره راه حل محور بر بخشش و دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره راه حل محور بر بخشش و دلزدگی زناشویی زنان ناسازگار است که به روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زنانی که در سال 1395 برای طلاق به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده اند، بود که تعداد سی نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور مساوری در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه بخشش و پرسش نامه دلزدگی زناشویی پاینز جمع آوری شد. نتایج تحلیل کوواریانس بر روی داده های پژوهش نشان داد که مشاوره راه حل محور به طور معناداری سبب افزایش میزان بخشش و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار شد. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای به کارگیری این روش مشاوره ای در کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش میزان بخشش در زنان ناسازگار برای جلوگیری از فروپاشی بنیان خانواده و بهبود روابط زناشویی باشد.
زنان از سبک زندگی می گویند؛ مطالعه ارزش های محوری در صفحات زن نوشته اینستاگرامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینستاگرام نقش پررنگی در زندگی روزمره ایرانیان دارد و از این لحاظ از جمله متون رسانه ای است که از اهمیت وافری در مطالعه سبک زندگی زنان برخوردار است. این پژوهش به عنوان مطالعه ای اولیه در زمینه ابعاد شبکه های اجتماعی، با هدف کشف ارزش های محوری زنان در ارتباط با سبک زندگی به مثابه ترویح کنندگان شیوه های مطلوب تفکر و کنش در میان مخاطبان انجام شده است. بدین منظور صفحات زن نوشته ای برای مطالعه در نظر گرفته شدند که نویسندگان آن با دستمایه قراردادن زندگی شخصی و خانوادگی خود به بحث و نظر می پردازند. این صفحات از نظر تعداد پست، کمیت و کیفیت مطالب و تعداد دنبال کننده نیز متمایز هستند. با در نظر گرفتن این ویژگی ها، بالغ بر پانزده هزار پست از پنج زن کاربر حرفه ای اینستاگرام مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفت و ارزش های محوری آنان بر اساس مبانی پدیدارشناسی در سه ساحت احصا شد: بازاندیشی، زنانگی، اراده به تغییر و تلاش جهت برخورداری از سرمایه فرهنگی به عنوان ارزش های دنیای فردی آنان از سویی و از سوی دیگر همسرداری، باورهای برابرخواهانه شوهر و مادری به عنوان ارزش های دنیایی مایی و مشارکت پذیری و مدیریت مصرف به عنوان ارزش های دنیایی آن هایی این زنان شناخته شد.
بررسی تغییرات در سبکهای فرزندپروری ادراک شده در طول چهار نسل متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده مهمترین نهاد اجتماعی در جوامع انسانی است و وظیفه جامعه پذیری و تربیت نسلهای آینده را در سالهای نخستین زندگی کودک بر عهده دارد. این پژوهش به منظور بررسی تغییرات سبکهای فرزندپروری ادراک شده در طول چهار نسل متوالی (گروه های سنی 12 تا 75 ساله) در شهر یزد انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 381 نفر بودند که از شش گروه سنی انتخاب شدند؛ به ترتیب گروه های سنی 12 ساله (80 نفر)، 15 تا 17 ساله (80 نفر)، 20 تا 25 ساله (80 نفر)، 35 تا 40 ساله (60 نفر)، 45 تا 55 ساله (50 نفر) و 60 ساله به بالا (31 نفر). گروه های نمونه اول تا چهارم به روش نمونه گیری چندمرحله ای وگروه های پنجم و ششم به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه سبکهای فرزندپروری ادراک شده (نقاشیان، 1358) پاسخ دادند. نتایج آزمون خی دو نشان داد بین گروه های سنی از نظر سبک فرزندپروری ادراک شده تفاوت وجود دارد. سبک فرزندپروری مقتدر به طور کلی بیشترین درصد فراوانی را در کل گروه نمونه داشت. در گروه اول و دوم سبک فرزندپروری مقتدر به میزان بیشتری نسبت به سبکهای دیگر ادراک شد. در گروه سوم و چهارم سبک فرزندپروری آسانگیر بر دیگر سبکها غلبه داشت و در گروه ششم بیشترین درصد فراوانی در سبک فرزندپروری سختگیر به دست آمد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت با توجه به ادراک گروه های سنی مختلف، که به نوعی نمونه ای از نسلهای تربیت شده متفاوت هستند، تغییراتی در سبکهای فرزندپروری به وجود آمده که عمدتاً به سمت غالب شدن سبک مقتدر پیش رفته است. یافته ها با توجه به پیشینه های نظری و پژوهشی مرتبط مورد بحث قرار گرفته است.
الگوی تاب آوری خانواده مبتنی بر تجربیات زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری یکی از مهم ترین و اساسی ترین ویژگی هایی است که خانواده ها را از بحران ها و سختی ها عبور می دهد و باعث رشد و شکوفایی آنها می شود. هدف این پژوهش آن است که با توجه به بافت فرهنگی و اجتماعی خانواده های ایرانی و با توجه به تجربیات زیسته آنان، شاخص های الگوی تاب آوری خانواده را تهیه و تدوین نماید. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته از تعداد 15 نمونه که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، استخراج گردید و برای نمونه گیری از مقیاس تاب آوری خانواده (FRAS) استفاده شد. داده ها با روش نظریه زمینه ای و کدگذاری اشتراوس و کوربین تحلیل شد. پس از مشخص شدن مقوله ها برای تعیین روایی محتوایی الگوی مستخرج، از نظر 8 متخصص نیز استفاده گردید. طبق یافته های پژوهش، مؤلفه انطباق با واقعیات هستی به عنوان هسته مرکزی الگو معرفی شد. مؤلفه نظام باورها به عنوان عامل علّی الگو و راهبردهای ارتباطی و انطباقی به عنوان راهبردهای اصلی الگو شناسایی شدند. همچنین سه مؤلفه تاریخچه خانوادگی، بافت فرهنگی و دسترسی به منابع حمایتی اجتماعی، به عنوان عوامل زمینه ای الگو معرفی گردیدند.
بررسی نقش مذهب و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی امنیت روانی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان به طور طبیعی میل به زایش و تولید مثل دارند. مادر شدن یکی از اصلی ترین نیازهای آن ها محسوب می شود و زنانی که به طور طبیعی قادر به فرزندآوری نیستند، درگیر بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی خواهند شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نقش و ابعاد مذهب و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی امنیت روانی زنان نابارورصورت گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که بر روی زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری نوین مشهد انجام شد. بدین منظور 89 زن نابارور واجد شرایط شرکت در پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داد ه ها شامل سنجش نگرش معنوی (شهیدی و فرج نیا، 1391)، پرسشنامه امنیت روانی (مازلو ، 1952) و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005) بود. تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با کمک نرم افزارSPSS و Lisrel انجام شد. یافته ها نشان داد از بین دو بعد مذهب و مؤلفه ی توانایی معنوی و همچنین از بین ابعاد تحمل پریشانی هیجانی، جذب و ارزیابی می توانند به صورت معناداری امنیت روانی را پیش بینی کنند. مذهب و تحمل پریشانی هیجانی، امنیت روانی زنان نابارور را تحت تاثیر قرار می دهند. اتکا به خداوند و منابع معنوی می تواند امنیت روانی افراد را بالا برده و در نتیجه این افراد حس کنترل و تسلط بیشتری بر شرایط داشته باشند
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری گروهی بر بهبود علائم پسآسیبی، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زنان مواجهشده با خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش علائم پس آسیبی، افزایش رضایت زناشویی، افزایش کیفیت زندگی و افزایش عزت نفس زنان موردخیانت واقع شده صورت گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرحپیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه موردمطالعه، همه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به کلینیک درمانی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر که بیشترین نمره را در آزمون تشخیصی PTSD(پرسش نامه مقیاس می سی سی پی) داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه، تحت درمان شناختی رفتاری قرارگرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد نشانه های اختلال پس از سانحه کاهش و رضایت زناشویی، کیفیت زندگی و عزت نفس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (001/0p
بازنمائی نظام معنایی زنان تهرانی به هویت های متمایز ظاهری برآمده از جراحی های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۳
105 - 122
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای، تحلیل استقرایی و تحلیل کیفی داده ها، نظام معنایی زنان تهرانی به هویت های متمایز ظاهری برآمده از جراحی های زیبایی را با استناد به داده های واقعی مطالعه کرده است. در این پژوهش برای دسترسی به بیشترین تنوع ممکن در نمونه ها، با نمونه گیری هدفمند با 15 زن جوان تهرانی که جراحی زیبایی کرده بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از مدل پارادایمی اشتروس و کوربین مقوله بندی و مدل پارادایمی آن ترسیم شد. برای سنجش اعتبار و روایی پژوهش گروه های متمرکز از 7 نفر از مشارکت کنندگان تشکیل و از آنها خواسته شد تا یافته های کلی به دست آمده را ارزیابی کنند و در مورد آنان نظر دهند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، مهم ترین شرایط علی انجام عمل جراحی زیبایی در بین زنان مشارکت کننده حقارت عضوی، الگوپذیری ظاهری، اختلال در زیبایی خواهی، اغواگری جنسی، ایده ی خلق بدن و وابستگی به مد است. عوامل مداخله گر شامل پیشنهاد پزشک، تقابل سنت و مدرنیته و هژمونی وانمودگی می شوند. زنان راهبردهای انتخاب آگاهانه، انقیاد بدن، چیدمان بدن را به کار می گیرند که پیامدهایی نظیر تولید انبوه، بدن نمایشی و کالایی شدن بدن را به همراه دارد. درنهایت، مقوله ی هسته در این پژوهش بدن ساختارزدایی شده است که بیانگر تفکراتی است که بر زیبایی و دلخواه و مطابق با ارزش ها و آرمان های زیبایی شناختی بودن بدن در جامعه، علاوه بر کارکرد سلامتی و ادامه ی حیات آن تأکید دارد.
موانع و چشم اندازهای مشارکت سوژه ی زنان در امر سیاسی ایران (نمونه مطالعاتی: دهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
59 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی مشارکت سیاسی زنان، به منزله ی عاملیت یا سوژه ی بسط دموکراسی در چهارچوب ساختار حاکم بر جامعه ی ایرانی است. بدین منظور، نگارندگان با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و نیز بهره گیری از نظریه ی ساختارگرایی آلتوسر و نظریه ی دموکراسی مجادله ای موفه، تحلیلی جامعه شناختی از مشارکت زنان در دهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی ارائه دادند. یافته های پژوهش نشان می دهد، عدم هم افزایی سطوح مختلف ساختارهای اقتصادی، ساختار سیاسی و فرهنگی موجود با تحولات ناشی از جهانی شدن و توانمندسازی زنان، موجب استمرار گفتمان مسلط مردسالاری و ضعف عاملیت زنان در امر سیاسی ایران شده است. در نهایت، از این تحقیق نتیجه گیری شد همان گونه که اساس نظریه ی رادیکال دموکراسی موفه در مفصل بندی با اقتصاد لیبرال محقق می شود، برای ارتقای عاملیت زنان در حوزه ی امر سیاسی و نیل به دموکراسی واقعی ، میزانی از توسعه ی اقتصادی با هدف کاهش آثار اتکای بر منابع رانتیر ضروری است.
بررسی و تحلیل فرهنگِ پوشش زنانه درداستان عامیانه سمک عیار
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
51-61
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پوشش زنانه در داستان عامیانه «سمک عیّار» است. در تحقیق حاضر تلاش شده است یکی از عناصر فرهنگی هر جامعه ، نوع پوشش مردم بررسی شود. این اثر، نوع پوشش منطقه خراسان در حدود اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری را در برمی گیرد. دوره سلجوقیان در ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا ایران در این عصر از اقتدار، قدرت و جغرافیای وسیع تری برخوردار بوده و پادشاهان سلجوقی دل بستگی بیشتری به توسعه فرهنگی و هنری داشتند. در این دوره، لباس زنان چندان تفاوتی با پوشش مردان ندارد. لباس ها در اوایل قرن ششم هنوز هم به سبک دوران قبل است. پوشاک اصلی زنان جز روبندها و سربندها بقیه قابل تعویض بودند، اما در اصل لباس آن ها با ساده پوشی همراه بود. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. نتایج تحقیق بر اساس بررسی اسناد و مدارک موجود نشان داد که در سمک عیار، جزئیات، شکل و طرح جامه ها و جنس پارچه بیان نشده است و مؤلف اثر مذکور در اغلب بخش های کتاب به ذکر کلیاتی در باب پوشش زنانه اشاره دارد اما انواع البسه زنانه نظیرِ سرپوش، تن پوش و پاپوش را تحلیل و می کند و نگاهی خاص به آنها به عنوان نوع پوشش دارد.
کارکردهای تسهیل کار -خانواده برای شاخص های سلامتی و رشد پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
339 - 362
حوزه های تخصصی:
تسهیل کار-خانواده بر اساس جدیدترین شواهد در دسترس از زمره متغیرهای بسیار مهم برای سلامتی و رشد پرستاران زن است. بر همین اساس این پژوهش با هدف تبیین نقش تسهیل کار- خانواده و تسهیل خانواده-کار برای شاخص های رشد و سلامتی پرستاران زن اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش را پرستاران زن متأهل دو بیمارستان دولتی تشکیل دادند که از بین آن ها، صد و هفتاد و هشت نفر به شیوه ی نمونه گیری سهمیه ای انتخاب و به پرسشنامه تسهیل کار-خانواده (Holbrook, 2005)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (Golparvar, 2014)، پرسشنامه امنیت روان شناختی محقق ساخته، پرسشنامه رضایت زناشویی (Fowers & Olson, 1993) و پرسشنامه رشد شخصی محقق ساخته پاسخ دادند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (به شیوه همزمان) تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین تسهیل کار-خانواده با رشد شخصی، با بهزیستی روان شناختی و با امنیت روان شناختی و بین تسهیل خانواده-کار با هر چهار شاخص رشد و سلامتی در این پژوهش رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تسهیل کار-خانواده و تسهیل خانواده-کار، متغیرهای با اهمیتی هستند که لازم است بیش از پیش در میان پرستاران زن مورد توجه قرار گیرند.
تدوین الگوی بومی خانواده شادی محور با استفاده از نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین الگوی بومی خانواده شادی محور انجام پذیرفت. پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که با استفاده از نظریه داده ها صورت گرفت. جامعه پژوهش شامل تمام متخصصان شاغل حوزه خانواده در سال 1396 و هم چنین تمام فرهنگیان شاغل استان قم که خانواده خود را شاد می دانستند و در پرسشنامه شادی آکسفورد حد نصاب نمره شادی را کسب کرده بودند. روش نمونه گیری در بخش انتخاب متخصصان هدفمند از نوع متوالی گلوله برفی و در بخش انتخاب خانواده ها هدفمند متوالی همگون بود. این پژوهش با 16 نفر از متخصصان حوزه خانواده و 21 خانواده شاد به حد اشباع رسید. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و با روش مثلث سازی انجام شد. از تجزیه و تحلیل مصاحبه با خانواده های شاد 98 مقوله در شناسه گذاری باز و 13 مقوله در شناسه گذاری محوری، و از تجزیه و تحلیل مصاحبه با متخصصان خانواده 87 مقوله در شناسه گذاری باز و 11 مقوله در شناسه گذاری محوری و از تجزیه وتحلیل کیفی متون و پژوهشهای مرتبط با عوامل مؤثر در شادی خانواده، 23 مقوله به دست آمد که در شناسه گذاری محوری در ده مقوله بر اساس شباهت موضوعی قرار داده شد. در نهایت با استفاده از مثلث سازی و بر اساس مقوله های متون و پژوهشهای مرتبط، مصاحبه با متخصصان و خانواده های شاد، الگوی بومی خانواده شادی محور در ده بعد تدوین شد.
زنان کارآفرین و ورود موفقیت آمیز به حوزه کارآفرینی اجتماعی: ارائه یک مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
103 - 132
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان نیز برای رفع نیازهای اجتماعی در حوزه کسب وکار، به اندازه مردان کار می کنند اما محیط کاری تلویحاً مردانه شرکت ها، دستیابی به اهداف اجتماعی را بسیار دشوار نموده است. در این راستا حرکت به سوی کارآفرینی اجتماعی می تواند بهترین ابزار برای یک رقابت برابر باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی پیشران های ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی است. رویکرد این پژوهش کیفی، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران، دست اندرکاران و خبرگان حوزه های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی به خصوص کارآفرینی زنان با 5 سال سابقه کاری مفید تشکیل می دهند که با روش غیر احتمالی گلوله برفی و از طریق مصاحبه با 14 نفر اشباع نظری حاصل شده است. روش تجزیه تحلیل داده ها با توجه به استراتژی پژوهش تحلیل مضمون می باشد که درنتیجه 56 شاخص اولیه، 37 کد گزینشی، 7 تم فرعی و 3 تم اصلی برچسب گذاری گردید. نتایج نشان می دهد بر ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی می بایست به عوامل «توانمندسازی چندگانه» با شاخص های «تحریک کننده ها» و «تسهیل گر» و عوامل «ظرفیت سازی پویا» که دربرگیرنده «تثبیت کننده ها» و «بسترسازی» است توجه نمود؛ زیرا این اقدامات موجب «خلق ارزش اجتماعی» از طریق «حمایت سازها»، «هنجارهای اجتماعی» و «هم افزایی اجتماعی» می شود.
تبیین جامعه شناختی تعیین کننده های اجتماعی- فرهنگی جهت گیری پوششی زنان (مطالعه موردی: زنان 15 تا 49 ساله شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت و تبیین تعیین کننده های اجتماعی-فرهنگی جهت گیری پوششی زنان است. جامعه آماری پژوهش، زنان گروه سنی 15 تا 49 ساله شهر شیراز در سال 1396 می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله، تعداد 550 زن به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامة محقق ساخته شامل 53 گویه با روایی سازه(%65) و پایایی(%79) بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که 38% از زنان مورد مطالعه جهت گیری پوششی بنیادگرای اسلامی، 5/50% جهت گیری اعتدالی و 5/11% جهت گیری پوششی سکولار داشته اند. در این روند، تعیین کننده های جهان بینی توسعه ای با بارعاملی(36/0) و رسانه های جدید ارتباطی با بارعاملی (63/0) در مقیاس جهانی، مصرف گرایی با بارعاملی(56/0)، پایگاه اقتصادی-اجتماعی با بارعاملی(41/0) و خانواده با بارعاملی(37/0) در سطح محلی و لذت گرایی با بارعاملی(53/0) و نیاز به تأییدخواهی با بارعاملی(42/0) در سطح فردی، در یک رابطة ساختاری، جهت گیری پوششی زنان را شکل و جهت می بخشند.
تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشقی؛ مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانگان شکست عشقی، مجموعه علائمی است که پس از پایان یافتن یک رابطه عاطفی در افراد به وجود می آیند و عملکرد فرد را در حوزه های مختلف مورد تأثیر منفی خود قرار می دهد. این پژوهش با هدف توصیف و تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشق انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را تمام دختران دانشجوی خوابگاهی دانشگاه تهران تشکیل دادند که در سال 1397 تجربه شکست عشقی داشتند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 14 نفر انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی انجام شد. تحلیل مصاحبه ها به تولید دو مضمون اصلی، 15 مضمون فرعی و 49 مفهوم اولیه منجر شد. مضمون اصلی نخست «واکنشهای عاطفی سازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس ارزشمندی، احساس رضایت و تنظیم عواطف" را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنشهای عاطفی ناسازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس شکست، احساس بی ارزشی، احساس سردرگمی هیجانی، احساس ترس، احساس کمبود و سوگ، احساس آسیب پذیری، افسردگی، احساس خشم، احساس حسادت، احساس ملالت، بی اشتیاقی و دلزدگی و تنفر" بود. نتایج پژوهش نشان داد که تجربه شکست عشقی، پیامدهای سخت و ناگوار و بعضاً رشد محوری دارد که در افراد مختلف متفاوت و بعضاً مشابه است. نتایج پژوهش به دلیل بومی بودن و استفاده از رویکردی کیفی، امکان تعمیم پذیری در جامعه ما را دارد و هم چنین زمینه ای برای تدوین دستورالعملهای مداخلاتی و بسته های مشاوره ای متناسب با این آسیب فراهم می کند.
بررسی نقش تربیت اخلاقی در رعایت حجاب دانشجویان دختر دانشگاه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
69 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تربیت اخلاقی در رعایت حجاب دانشجویان دختر دانشگاه کاشان انجام شده است. این پژوهش از نظر اجرا توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دختر دانشگاه کاشان در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 3252 نفر بود که از میان آن ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 344 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته تربیت اخلاقی و حجاب استفاده شده است. سنجش روایی سازه ای با استفاده از آماره KMO برای تربیت اخلاقی 94/0 و برای حجاب 91/0 و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای تربیت اخلاقی 95/0 و برای حجاب 92/0 برآورد شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد، کمینه و بیشینه، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(رگرسیون، مدل معادلات ساختاری، آزمون t و F ) با کمک نرم افزار SPSS22</sub> و </sub>AMOS22</sub> انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیر تربیت اخلاقی توانسته است 44/77 درصد از تغییرات حجاب را پیش بینی کند. نتایج تحلیل داده ها نشان از معنادار بودن نقش تربیت اخلاقی و هر یک از مؤلفه های آن در رعایت حجاب دانشجویان دارد. بر این اساس هر چه هر یک از مؤلفه ها تقویت شود میزان رعایت حجاب مناسب تر خواهد (05/0 p<).
اثربخشی آموزش برنامه تاب آوری بر استرس فرزندپروری مادران دانش آموزان دختر با اختلال فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلج مغزی به عنوان یکی از شایع ترین اختلال های حرکتی بوده که عملکرد خانواده را با مشکل مواجه می سازد. یکی از رایج ترین مشکلاتی که والدین این کودکان با آن مواجه هستند، استرس فرزندپروری است. این والدین به ویژه مادران برای کنار آمدن با ناتوانی فرزندان و کاهش استرس های خود، نیازمند حمایت های روانی و اجتماعی هستند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف آموزش برنامه تاب آوری بر استرس فرزندپروری مادران دانش آموزان دختر با اختلال فلج مغزی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی مادران دارای فرزند دختر با اختلال فلج مغزی مشغول به تحصیل در پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی (7 تا 12 سال) مدرسه استثنایی پویش واقع در شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 تشکیل دادند. از این جامعه آماری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر، پس از احراز ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. از هر دو گروه؛ پیش آزمونی برای تعیین وضعیت تاب آوری و استرس فرزندپروری آنان به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی طی 12 جلسه، برنامه آموزشی تاب آوری را دریافت کردند، پس از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. ابزار پژوهش مقیاس استرس فرزندپروری بری و جونز (1995) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. نتایج نشان داد که در متغیر استرس فرزندپروری، کاهش معناداری در پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش رخ داده است، این تفاوت با در نظر گرفتن سطح 0.01P≤ (سطح معناداری تصحیح شده در آزمون بنفرونی برای سطح معناداری 05/0) معنادار می باشد. بنابراین، تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش استرس فرزندپروری معنادار بوده و اثر آن پس از گذشت دو ماه همچنان پایدار بود.
آزمون مدل علی تمایز یافتگی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل رابطه ی علی تمایزیافتگی و رضایت زناشویی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، متآهلین عادی شهر شیراز می باشند . برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و بر اساس تعداد مؤلفه های موجود در مدل، تعداد 310 نفر از زوجین عادی که شامل 155 زن و 155 مرد متأهل که طول مدت ازدواج آن ها بین 5 - 12 سال متغیر بوده و سن آن ها زیر50 سال باشد انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس تمایز یافتگی خود اسکورن و مقیاس رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) بوده که روایی و پایایی ابزار مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افزار Spssو Amos در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ضریب تأثیر تمایز یافتگی خود بر رضایت زناشویی معنی دار است؛ بدین معنی که تمایز یافتگی خود بر رضایت زناشویی اثر مستقیم و معنی داری دارد.
بررسی مؤلفه های حقوق شهروندی و تأثیر آن بر صلح در جامعه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل و مؤلفه های حقوق شهروندی مؤثر در صلح، در جامعه انجام شده است. جامعه آماری اعضا هیئت علمی و دانشجویان دوره دکتری دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات بودند که در حدود 8000 تن بودند که 368 تن به صورت تصادفی برای انجام پژوهش انتخاب گردیدند. روش پژوهش از نوع توصیفی غیرآزمایشی و از نظر ماهیت کاربردی و از نوع تحلیل همبستگی می باشد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته در زمینه مؤلفه های حقوق شهروندی و مؤلفه های صلح در جامعه بود. ابزار تحقیق (پرسشنامه) از نوع محتوایی بود که با استفاده از دیدگاه و نظرات اساتید و متخصصین و از طریق روش دلفی به دست آمده بود. محاسبه پایایی پرسشنامه در قالب نرم افزار SPSSبا روش آلفای کرونباخ انجام شده و مقدار آن %98 به دست آمد. روش جمع آوری اطلاعات برای مبانی نظری مطالعه کتابخانه ای بود که از طریق کتب، فصلنامه های علمی - پژوهشی، مجلات و مقالات تخصصی انجام پذیرفته بود. اطلاعات میدانی نیز از طریق پرسشنامه انجام پذیرفت. سؤالات اصلی پژوهش حاضر عبارتند از: 1- عوامل و مؤلفه های صلح در جامعه کدامند؟ 2- نقش و تأثیر هریک از مؤلفه های حقوق شهروندی در ایجاد صلح در جامعه چه میزان می باشد؟ فرضیه های اصلی پژوهش شامل: 1- بین حقوق شهروندی و صلح در جامعه رابطه وجود دارد. 2- بین عوامل و مؤلفه های حقوق شهروندی مؤثر در صلح در جامعه رابطه وجود دارد. روش تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل اطلاعات برای تبیین روابط مؤلفه های حقوق شهروندی با صلح در جامعه از طریق آزمون همبستگی انجام گرفته و برای تبیین نقش و اثربخشی هریک از مؤلفه های حقوق شهروندی در صلح در جامعه از تحلیل رگرسیون استفاده گردیده است.