مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی با آموزش خانواده به شیوه شناختی _رفتاری (CBT) بر تاب آوریزوجین بود. روش پژوهش آزمایشی به شیوه پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و انجام پیگیری است.جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجینی (120نفر) است که فرزندانشان در سال تحصیلی 1396-97 به تحصیل مشغول بودند و تعداد30 زوج، (60 نفر) بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گروه گواه (هر گروه شامل 10زوج)گماردهشدند. گروه آزمایشی مثبت اندیشی و گروه آزمایشی خانواده هر کدام بصورت جداگانه ده جلسه 5/1 ساعته مورد آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی و آموزش خانواده به شیوه شناختی _ رفتاری (CBT) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری(CD-RAS)، استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغییری (آنکوا)نشان داد که تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی در مقایسه با آموزش خانواده به شیوه شناختی _ رفتاری بر تاب آوری زوجین بیشتر است. همچنین نتایج پیگیری یک ماهه نشان دهنده ماندگاری اثر آموزش مثبت اندیشی بود. سطح معنی داری در این پژوهش 001/0P= می باشد.
شناسایی عوامل زمینه ساز فرسودگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل زمینه ساز فرسودگی زناشویی در بافت اجتماعی-فرهنگی شهر کرج انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری تعداد 17 مرد و زن از واجدین شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به عوامل، تحلیل داده ها با استفاده از فنون ارائه شده توسط اشتراوس و کربین انجام شد. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در کدگذاری باز، منجر به شناسایی 247 کد ثانویه، 30 مفهوم، 9 مقوله و 3 طبقه کلی شامل عوامل فردی، زوجی و بافتی شد. نتایج نشانگر این است که کاهش صمیمیت، مقوله مرکزی الگوی یافته های پژوهش است. ویژگی های شخصیتی ناسازگار جزء شرایط علی و شناخت ذهنی ناکارآمد جزء شرایط زمینه ای در فرسودگی زناشویی است. به علاوه، عوامل فشارزای بیرونی و تجارب استرس زا در زیر شرایط مداخله گر قرار گرفت. نتایج نشان داد که به کارگیری راهبردهایی از قبیل نبود رفتارهای مراقبتی، تعامل منفی و کمبود شور و هیجان زوجی به پیامدهایی همچون رکود و نبود رشد و بالندگی و درنهایت فرسودگی زناشویی منجر شد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری گروهی بر بهبود علائم پسآسیبی، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زنان مواجهشده با خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش علائم پس آسیبی، افزایش رضایت زناشویی، افزایش کیفیت زندگی و افزایش عزت نفس زنان موردخیانت واقع شده صورت گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرحپیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه موردمطالعه، همه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به کلینیک درمانی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر که بیشترین نمره را در آزمون تشخیصی PTSD(پرسش نامه مقیاس می سی سی پی) داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه، تحت درمان شناختی رفتاری قرارگرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد نشانه های اختلال پس از سانحه کاهش و رضایت زناشویی، کیفیت زندگی و عزت نفس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (001/0p
تدوین الگوی ازدواج موفق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج سالم و موفق، نقش بنیادین در تشکیل خانواده سالم ایفا می کند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی ازدواج موفق است. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه زوج های شهر یاسوج که حداقل دارای5 سال زندگی مشترک می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند آزمودنی ها انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری، در نهایت 26نفر(13زوج) دارای ازدواج موفق مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفته و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استراوس وکوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد حرکتی در جهت نگهداری و تداوم زندگی به عنوان مقوله مرکزی و همسرگزینی آگاهانه به عنوان شرایط علی و شرایط میانجی در پنج سطح فردی، زوجی، خانوادگی، فرهنگی- اجتماعی و والدینی طبقه بندی و ارائه شد. راهبردهای حل تعارض نیز در دو سطح راهبردهای حل تعارض زوجی وخانوادگی تقسیم شد. در نهایت پیامد مقوله مرکزی که رضایتمندی از زندگی است توضیح داده شد. ارائه مدل ازدواج موفق می تواند به عنوان الگو ومسیری برای زوج ها باشد و برای روانشناسان و مشاوران ازدواج مثمر ثمر واقع شود و سرانجام به سلامت جامعه کمک کند.
رابطه انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسائی رابطه انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده ، جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره آیین مهر واقع در منطقه 3 شهر تهران در 3 ماه آخر سال 1396 بود که تعداد آنها برابر با 240 نفر میباشد ، حجم گروه نمونه 137 نفر بود که به صورت نمونه در دسترس انتخاب گردید. پرسشنامه های انتظار از ازدواج (جونز و نلسون ،1996). مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز ، 2005). و سازگاری زناشویی (اسپانیر،1976). به عنوان ابزار پژوهش روی گروه نمونه اجرا شد. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین انتظار از ازدواج واقع بینانه و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد ، بدین معنا که هرچقدر انتظار از ازدواج واقع بینانه و تحمل پریشانی بالاتر باشد، سازگاری زناشویی نیز بیشتر است؛ اما بین انتظار از ازدواج ایدآل گرایانه و انتظار بدبینانه از ازدواج با سازگاری زناشویی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. بدین معنا که هر چقدر انتظار از ازدواج ایده آل گرایانه و بدبینانه بیشتر باشد ، سازگاری زناشویی کمتر خواهد بود ، همچنین یافته ها حاکی از آن بود که انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی زنان متاهل می باشد. بنابراین به نظر می رسد زنان متاهلی که توانایی بالاتری در پریشانی ها از خود نشان می دهند و انتظار آنها از ازدواجشان واقع بینانه تر است به طبع آن دارای سازگاری زناشویی مطلوب تری خواهند بود
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود سازگاری اجتماعی و گذشت در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق، از جمله عوامل گسیختگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری را برای افراد جامعه داشته و می تواند منشاء بسیاری از آسیب ها باشد. هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود سازگاری اجتماعی و گذشت در زنان مطلقه است. طرح پژوهشی از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه شامل کلیه زنان مطلقه شهر اصفهان بود. نمونه شامل 30 نفر بود که به طور تصادفی به گروه های کنترل و آزمایش منسوب شدند و گروه آزمایش درمان متمرکز بر شفقت دریافت کرد . به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری اجتماعی و پرسشنامه گذشت استفاده شد. نتایج نشان دادکه درمان متمرکز بر شفقت بر سازگاری اجتماعی و گذشت زنان مطلقه اثر بخش است. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که می توان از درمان متمرکز بر شفقت به منظور بهبود سازگاری اجتماعی و گذشت در زنان مطلقه مورد استفاده قرار داد.
پیش بینی ناپایداری ازدواج بر اساس تعارضات زناشویی با نقش واسطه ای افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی ناپایداری ازدواج بر اساس تعارضات زناشویی با نقش واسطه ای افسردگی پس از زایمان بود. روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری زنان زایمان کرده مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر تهران در سال 1396 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 149 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه های افسردگی پس از زایمان ادینبرگ از کاکس، هولدن و ساگوسکی(1987)، ناپایداری ازدواج ادواردز، جانسون و بوث(1987) و تعارضات زناشویی براتی و ثنایی(1372) بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار ایموس نسخه 24 صورت گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از روش بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. به طورکلی نتایج نشان داد تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند. مسیرغیرمستقیم تعارضات زناشویی نیز از طریق افسردگی پس از زایمان با ناپایداری ازدواج معنادار بود. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر ناپایداری ازوداج است. بنابراین می تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از ناپایداری ازدواج مفید فایده باشد.
مقایسه اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر و آموزش تنظیم هیجان بر توانمندی های منش گروه نارانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر و آموزش تنظیم هیجان برتوانمندی های منش گروه نارانان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش خ انواده افراد معتاد عضو گروه های خانواده ی معتادان گمنام (نارانان) شهرستان امیدیه در سال 1397 بودندکه از بین آنها 60 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه نخست، مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر و گروه دوم، آموزش تنظیم هیجان دریافت کردند اما گروه سوم آموزشی ندیدند. ابزار سنجش آزمون، پرسشنامه توانمندی های منش بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند نتایج نشان داد که اختلاف نمره های دو گروه آموزش دیده نسبت به گروه کنترل در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری معنی دار بود (01/0>P)و نیز تفاوت بین دو گروه آزمایش معنادار بود (01/0>P)؛ و مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر اثر بخشی بیشتری داشت. با توجه به اثربخشی این روش های مداخله می توان از آنها در ارتقا توانمندی های منش افراد معتاد و خانواده های آنها استفاده نمود.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی زوجین متأهل دانشگاه آزاد همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی انجام و روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری : جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد همدان به تعداد 3029 نفر تشکیل داد. نمونه بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیگ (2007) 107 نفر که به لحاظ احتیاط به 111 نفر افزایش و به روش نمونه گیری طبقه ای- نسبی تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش چهار مقیاس استاندارد دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، هوش عاطفی کوپر(1996)، مهارت های ارتباطی کویین دام (2004) و تعارض زناشویی جونز (1997) بود. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر بتا برای متغیر هوش عاطفی معنی دار است. مقدار بتا در متغیر مهارت های ارتباطی معنا دار نیست. رابطه معکوس و معنا داری بین هوش عاطفی و میزان دلزدگی زناشویی دیده می شود. بین متغیر دلزدگی زناشویی و مهارت های ارتباطی رابطه معنا داری دیده نمی شود. بین متغیر دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود. بین متغیرهای هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود. آزمون معنا داری همبستگی بین متغیرهای هوش عاطفی و تعارضات زناشویی معنا دار نیست. رابطه معنا داری بین متغیرهای مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی دیده نمی شود.