فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲٬۷۸۰ مورد.
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۰۳-۸۰
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس الگوی بومی از اعتبارسنجی؛ و نیز تحلیل تطبیقی آن با الگوی مرجع به عنوان وضعیت مطلوب انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 3 گروه اساتید آموزش عالی، کارشناسان حوزه آموزش عالی و دانشجویان دکتری آموزش عالی بود. به این ترتیب، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و تعیین حجم نمونه بر اساس جدول کریسی و مورگان (1970)، 92 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران، همچنین، پرسش نامه وضعیت مطلوب اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از فنون آمار استنباطی شامل آزمون کلوموگرف- اسمیرنوف، آزمون t تک نمونه ای، آزمون t گروه های همبسته، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، تحلیل کوواریانس، مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی به نام آزمون توکی بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی آموزش عالی نامطلوب بوده و با وضعیت مطلوب، تفاوت، فاصله و عدم همبستگی دارد. همچنین، بین دیدگاه خبرگان علمی، راجع به وضعیت گذشته، موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که، بین وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و وضعیت مطلوب، شکاف عمیق وجود دارد.
بررسی تطبیقی آخرین تحولات سرفصل های دوره دکتری مدیریت آموزش عالی ایران با چند دانشگاه منتخب دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
7 - 44
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف« بررسی تطبیقی آخرین تحولات سرفصل های دوره دکتری مدیریت آموزش عالی ایران با چند دانشگاه منتخب دنیا » انجام شده است. سه پرسش اساسی در کانون توجه پژوهشگران بوده است: 1) محتوای برنامه درسی دوره دکتری مدیریت آموزش عالی در دانشگاه های سطح جهان و دانشگاه های ایران چیست؟ 2) چه تفاوت هایی بین محتوای برنامه درسی دوره دکتری مدیریت آموزش عالی در دانشگاه های سطح جهان و دانشگاه های ایران وجود دارد؟ و 3)براساس محتوای برنامه درسی دوره دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه های سطح جهان، چه پیشنهادات کاربردی برای به روزرسانی محتوای برنامه درسی این رشته در دانشگاه های ایران می توان ارائه داد؟روش پژوهش: به منظور پاسخگویی به پرسش های یاد شده از روش رایج برودی(1977) در مطالعات تطبیقی بهره گرفته شد. واحد تحلیل در این پژوهش، محتوای برنامه های درسی بود و از روش تحلیل محتوای کیفی- تحلیل اسناد در چارچوب و مراحل حاکم بر مطالعات تطبیقی استفاده شد.یافته ها: در این راستا برنامه های درسی 19 دانشگاه تا حد اشباع اطلاعات مورد مطالعه قرار گرفت و سپس در سایه ی همجواری و مقایسه ی آن ها به ارائه پیشنهادات پرداخته است.نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد می توان در راستای بهسازی برنامه درسی رشته، در تعریف و تخصیص واحدهای نظری و عملی در زمینه کارآموزی، مسائل معاصر آموزش عالی، آموزش عالی بین المللی، جنبه های حقوقی در آموزش عالی، شبیه سازی نقش ریاست دانشگاهی و روانشناسی در آموزش عالی تامل نمود.
نسبت مکاتب سنتی و مدارس نوین در استقرار نظم جدید آموزشی در ایران: 1276 تا 1280ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
11 - 29
حوزه های تخصصی:
در نیمه قرن نوزدهم میلادی و در کنار تغییرات گسترده ای که در حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حال وقوع بود، به تدریج اشکال جدید و متفاوتی از سازمان دهی و تشکل یابی در حوزه آموزش در بخش های مختلفی از ایران ظهور پیدا کرد. با این حال در تاریخ نگاری های این موضوع عموماً چیستی، چرایی و چگونگی آموزش بدیهی انگاشته می شوند؛ گویی تنها یک روش صحیح برای تعریف آن ها وجود دارد و سیر تاریخی به وجود آمدن آنچه امروز مدرسه می نامیم، نیز حرکتی ناگزیر از شیوه های غلط آموزش به شیوه های «مدرن»، «جدید» و «درست» آموزش بوده است. بر مبنای این فرض، گویی آموزش مدرسه ای جدید کاملاً با تربیت مکتب خانه ای متفاوت بوده و مدارس کنونی ما نیز، با اندکی تغییر، ادامه همان شیوه تعلیم و تربیتی جدید، و میراث مدرسه رشدیه هستند که محصول فرآیند «ترجمه» الگوهای غربی در شرایط بومی بودند. با وجود این، خوانش مدارک تاریخی مربوط به این دوره نشان از چنین خط فارقی میان مکاتب سنتی و مدارس نوین ندارد. با توجه به این موضوع، نوشته حاضر بر پایه نظام نامه های مدارس آن دوره به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه نسبتی میان مکاتب و مدارس نوین در حدفاصل سال های 1276 تا 1280ش به عنوان سال های شروع اصلاحات آموزشی برقرار بوده است؟ مدعای ما آن است که بر خلاف تمایز به ظاهر بدیهی میان مکاتب و مدارس، مدارس نوین اولیه از بسیاری از جهات با آنچه «مکاتب سنتی»خوانده می شود مشابهت دارند و تحلیل رفتن فرم های سنتی آموزش و پدیدار شدن فرم های نوین، دفعتاً و یک پارچه اتفاق نیفتاده است؛ بلکه نتیجه آزمون و خطاهای بسیار حول فرم های مختلف در فضاهای آموزشی در جای جای کشور بوده است.
طراحی چارچوب دانشگاه استعداد ربا در نظام آموزش عالی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۴۳-۱۹
حوزه های تخصصی:
هدف: اصلی این پژوهش، طراحی چارچوب دانشگاه استعداد ربا در نظام آموزش عالی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، در زمره پژوهش های با رویکرد سنتز پژوهی و از نوع فراترکیب کیفی است. این روش، یک موقعیت سه جانبه از تحلیل داده ها، نظریه ها و روش شناسی پژوهش هاست و بسیار فراتر از خلاصه سازی یافته های پژوهشی و درواقع ترکیب و تفسیر یکپارچه ی یافته های حاصل از مطالعات کیفی است به گونه ای که تصویری کلی از وقایع، مفاهیم و پدیده ها ایجاد کند و با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. مضامین شناسایی شده مجدداً در جلسه بحث گروهی متمرکز با استفاده از شبکه اجتماعی مجازی موردبررسی قرار گرفتند تا درنهایت روی مقولات استخراج شده توافق حاصل گردید. تمام عوامل استخراج شده از پژوهش ها به عنوان مضمون در نظر گرفته شد که این مضامین بر اساس مفاهیم مرتبط با مفهوم دانشگاه استعداد ربا در 41 مضمون پایه و 9 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهاد ها: بر اساس یافته های پژوهش می توان به ویژگی های خاصی از دانشگاه های استعداد ربا پی برد که آنان را برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد جذاب و خواستنی می نماید. این ویژگی ها فراتر از ویژگی های ساختاری و تجهیزاتی و مالی آنان که شاید بتوان در اکثر دانشگاه های مادر و جامع یافت، بر ویژگی هایی تأکید دارد که شاید در اکثر دانشگاه ها به فراموشی سپرده شده است. این دانشگاه های استعدادربا، برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد، آرامش فکری و روحی، احساس بهزیستی سازمانی و رضایت قلبی و درونی را به ارمغان می آورند و بنابراین می توانند ورای اندازه و محل جغرافیایی یک دانشگاه، آن را تبدیل به یک دانشگاه استعداد ربا نماید. نوآوری و اصالت: شاید بتوان گفت که پژوهش های انجام شده در حوزه ارزیابی درونی و بیرونی و مدیریت استعداد در آموزش عالی در ایران و خارج از کشور، بیشتر بر شیوه ها و تکنیک ها و راهبردهایی متمرکز شده اند که برای جذب و نگهداری اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد لازم است، اما پژوهش حاضر حرکت از نقش محوری دانشگاه ها در یافتن و جذب و نگهداشت اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد با در نظر گرفتن امتیازات و یا جوایز خاص، به تمرکز بر ویژگی های جذاب دانشگاه ها رسیده است که باعث می شود دانشجویان و اعضای هیئت علمی با استعداد بدون امتیازدهی خاصی برای رسیدن به این دانشگاه ها با هم رقابت نمایند.
مطالعه انتقادی مؤلفه های «خودشیفتگی» و «درون گرایی» در نظریه جمع عقلانیت و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این تحقیق، مطالعه انتقادی خودشیفتگی و درون گرایی انسان معنوی در نظریه «جمع عقلانیت و معنویت» بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی از طریق مطالعات کتابخانه ای و استنادی می باشد. در این تحقیق، با تأکید بر مبانی حکمت صدرایی و آموزه های وحیانی اسلام، مؤلفه های خودشیفتگی و درون گرایی ارزیابی شده است. یافته ها: مهم ترین نقدهای وارد بر مؤلفه های درون گرایی و خودشیفتگی عبارتند از: عدم امکان عرضه الگوی معنوی، فراموشی نقش نهادها و ساختارها در زندگی، ازخودبیگانگیِ انسان معنوی خودشیفته و خودخواهی معنوی. نتیجه گیری : این نظریه با پذیرفتن مبانی دنیای مدرن، ویژگی های خاصی را برای مسیر معنویت گرایی برمی شمارد. «خودشیفتگی» و «درون گراییِ» انسان معنوی از جمله این ویژگی ها می باشند. این مؤلفه ها در حقیقت پیامد و لازمه مبنای «فردگرایی» معنویت اند. انسان معنوی با تفرّد خود، به دنبال درون گرایی حداکثری و ابراز خود به دلیل خودشیفتگی است. در نتیجه، این دو مؤلفه، نظریه عقلانیت و معنویت را با چالش جدّی مواجه می کنند.
تحلیل و بررسی چالش ها و آسیب های روش شناختی فلسفه های انتزاعی در فرایند تولید و تحول علوم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی فلسفه ها، فراتر از تفسیر عالم، به دنبال تغییر آن بوده اند و توانسته اند با تولید علوم کاربردی در تغییرات اجتماعی، نقش اساسی ایفا کنند، اما تئوریزه کردن قاعده مند هستی، بدون تمسک به منطق تولید «مفاهیم، تعاریف، احکام» کلان وخرد، امکان پذیر نیست. کدام منطق و روش، ظرفیت تولید مفاهیم و تعریف کلان فلسفی و کاربردی را برای تئوریزه کردن واقعیت و تولید علوم و درنتیجه امکان مهندسی را دارد. در این پژوهش بر این تأکید می شود که منطق صوری، با کاربست «روش کلی نگری» در فرایند کشف ذات پدیده ها، خصوصیت پدیده ها را در سه مرحله «انتزاع، اندراج، انطباق» در سه سطح تولید «مفاهیم، تعریف، احکام کلی» حذف و به شناخت کلی و انتزاعی بسنده می کند و خود را عهده دار کشف روابط و تناسبات عینی پدیده ها نمی داند؛ درنتیجه ظرفیت فلسفی و روشی آن برای تئوریزه کردن پدیده های متغیر عالم، برای تصرف در آن کفایت نمی کند؛ بنابراین کارآمدی لازم و مورد انتظار را در تولید علوم کاربردی اسلامی ندارد.
تأثیر دو مؤلفه درونی حسادت و عزّت نفس بر دنیاطلبی (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طبقه اجتماعی یا کلاس اجتماعی، قشربندی افراد بر اساس ثروت و شغل است. قدرت، احترام و بهره مندی از بهترین خدمات، مزایای اجتماعی طبقات مرفّه است. بدین جهت برخی خانواده ها تلاش می کنند به هر شکل ممکن فرزندانشان را به سویی هدایت کنند که به بیشترین میزان ثروت دست یابند. مطابق گزارشها، ایجاد حس رقابت توأم با حسادت و عزّت نفس، از مؤلفه هایی است که اغلب خانواده ها برای پیشبرد اهداف بیان شده از آنها استفاده می کنند. لذا پژوهش حاضر با این هدف که آیا دو مؤلفه درونی حسادت و عزّت نفس بر دنیاطلبی دختران دانشجو تأثیر دارد یا نه، انجام شده است. روش: طرح پژوهش، مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با استفاده از تحلیل مسیر به شیوه رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی 1-1400 می باشند و برای جمع آوری داده ها از مقیاس عزّت نفس(آیزنک، 1976) و مقیاس اسلامی حرص(هراتیان و همکاران، 1393) و مقیاس اسلامی حسادت فرم تجدید شده(ولی زاده و همکاران، 1394) استفاده شده است. یافته ها: تحلیلهای آماری نشان داد حسادت، دنیاطلبی دانشجویان دختر را پیش بینی می کند و در سطح معناداری 001/0P< تأیید می شود. اما بر خلاف تصور کلی، فرضیه دوم که عزّت نفس گرایش به دنیاطلبی را پیش بینی می کند، تأیید نشد. نتیجه: حسادت و دنیاطلبی دارای ارتباطی دو سویه اند، اما دنیاطلبی و عزّت نفس رابطه ای معکوس دارند.
تحلیل مقایسه ای سرمایه اجتماعی در شبکه سازمان های خیریه
حوزه های تخصصی:
سازمان های مردم نهاد به عنوان نهاد هایی خودجوش از بطن و متن جامعه تشکیل شده اند و عملکرد آنها یکی از فاکتور های مهم برای ارزیابی فرهنگ هر کشور به شمار می آید. هدف از تحقیق مدنظر، مقایسه سرمایه اجتماعی در شبکه سازمان های خیریه است. مطالعه موردی در این پژوهش را شبکه سازمان های خیریه همکار با بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان در تهران، خانه هدی در زاهدان، بهار خرمشهر در خرمشهر و مؤسسه سپهر در قائن شامل می شود. پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی است. ابزار استفاده شده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد تحت عنوان پرسشنامه انجمن سرمایه اجتماعی آمریکا است. این پرسشنامه چون بار ها در مطالعات متعدد از آن استفاده شده، روایی آن تأیید شده است. پس از گردآوری پرسش نامه ها، پایایی آن با نرم افزار SPSS محاسبه و با آلفای کرونباخ ۸۳۳/۰ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند وضعیت سرمایه اجتماعی و ابعاد آن شامل ابعاد ساختاری، ارتباطی و شناختی، در این شبکه سازمان های خیریه تفاوت معناداری ندارد و اینکه بعد شناختی سرمایه اجتماعی به عنوان پیش نیاز روابط در شبکه بین سازمان های خیریه منظور شده است.
توسعه مدل عامل بنیان تأثیر توزیع مناسب منابع خیریه ها بر نابرابری اقتصادی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش ها در اقتصاد هر کشور، بحث نابرابری اقتصادی، کنترل و جلوگیری از تبعات آن است؛ از این رو، در علم اقتصاد پیامدهای نابرابری اقتصادی، به امر بسیار با اهمیتی تبدیل شده است. همچنین، براساس پژوهش هایی که با استفاده از مدلسازی عامل بنیان به بررسی نابرابری اقتصادی پرداخته شده، به وجود آمدن نابرابری اقتصادی به اثبات رسیده است. یکی از بحث ها در زمینه نابرابری اقتصادی، ایفای نقش خیریه ها در تعدیل و کاهش نابرابری اقتصادی است. در ادبیات تحقیق به وجود پیچیدگی و ابهام در رابطه با نقش خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی تأکید شده است و در بسیاری از آنها به صورت جزء نگرانه به این مسئله پرداخته شده است. در مطالعه حاضر، یک مدل عامل بنیان براساس مدل اقتصادی توزیع ثروت با نرم افزار نتلوگو توسعه داده شده است و در آن نقش خیریه ها و توزیع مناسب منابع آنها در یک محیط شبیه سازی شده، با طراحی سه سناریوی متفاوت گزارش می شود. با بررسی نتایج این سناریوها مشخص می شود وجود خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی مؤثر است و ایجاد سازوکار توزیع مناسب منابع خیریه ها تأثیر بیشتری در کاهش نابرابری اقتصادی دارد
الگوی مطلوب بازنمایی هویت ملی در کتب درسی پایه ابتدایی بر اساس الگوی فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
33 - 56
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش یکی از حوزه های زندگی بشر است که با فرهنگ پیوندی عمیق دارد ،بر این اساس مدارس طبق شیوه ها و ارزش های فرهنگی شکل می یابند و در چارچوب برنامه درسی هنجارهای جامعه ای را منعکس می کند که در آن زاده شده اند . آموزش وپرورش یکی از حوزه های زندگی بشر است که با فرهنگ پیوندی عمیق دارد، بر این اساس مدارس طبق شیوه ها و ارزش های فرهنگی شکل می یابند و در چارچوب برنامه درسی هنجارهای جامعه ای را منعکس می کنند که در آن زاده شده اند. در اینجا آنچه در درجه اول حائز اهمیت است، برنامه ی درسی تدوین شده در جهت هویت سازی و پس ازآن شیوه ی بازنمایی و تدریس این مفاهیم است که تعیین کننده ی کارکرد برنامه درسی است. لذا پژوهش حاضر با محور قرار دادن رویکرد پرسش محور (الگوی فراشناختی) به برنامه درسی پایه ابتدایی، به بررسی دو گونه ی بازنمایی ذهنی و گزاره ای به ویژه پرسش های کتب درسی پایه ابتدایی می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که بازنمایی هویت ملی در کتاب های درسی چگونه انجام شده است و الگوی مطلوب بازنمایی هویت ملی در کتب درسی پایه ی ابتدایی بر اساس الگوی فراشناختی چگونه است؟ روش مقاله تحلیل محتواست و نگارندگان برای پاسخ به سؤالات پژوهش به بررسی محتوایی در هر دو گونه ی بازنمایی ذهنی و گزاره ای در پانزده کتاب مقطع ابتدائی شامل فارسی، هدیه های آسمانی، تعلیمات اجتماعی در شش پایه اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم ابتدایی پرداخته اند. یافته ها حاکی از آن است که بازنمایی هویت ملی در کتاب های درسی نه بر اساس الگوی فراشناختی بلکه بر اساس الگوی احساسی انجام شده است و وجوه شناختی و فراشناختی هویت ملی در کتاب های پایه ابتدایی به طورجدی مورد غفلت قرار گرفته است
تدوین بسته آموزشی تربیت شهروندی در حوزه روابط اجتماعی ویژه دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
57 - 74
حوزه های تخصصی:
تربیت شهروندی که برگرفته از ارزش ها و ایدئولوژی جامعه باشد از ارکان مهم هویت ملی است که پرداختن به آن با توجه به نقشی که درشکل گیری احساس تعلق افراد دارد، حائز اهمیت است و این امر به ویژه در سال های اولیه زندگی افراد که مبنای شکل گیری شخصیت آن هاست، بیشتر قابل تأمل است. در این راستا، آموزش وپرورش به عنوان نظام اصلی تعلیم و تربیت در جامعه، نقش مهمی در تربیت دانش آموزان دارد و نیاز است که در برنامه درسی خود، به بررسی چگونگی تربیت شهروندی دانش آموزان بپردازد؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی تربیت شهروندی (شناسایی اهداف، مؤلفه ها و روش های آموزش) در حوزه ی ارتباطات اجتماعی به دانش آموزان دوره ابتدایی بود. پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تحلیل محتوا به شیوه شبکه مضامین انجام گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش معلمان مقطع ابتدایی دوره دوم بودند که با استفاده از رویکرد هدفمند، به روش صاحب نظران کلیدی و استفاده از روش معیار اشباع نظری انتخاب شدند (16 نفر). برای گردآوری داده های موردنیاز از روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده گردید. در پاسخگویی به سؤال اول پژوهش مبنی بر چیستی اهداف تربیت شهروندی در ارتباطات اجتماعی، یافته های حاصل از سه مضمون فراگیر با عناوین مهارت های حیطه ی سر، قلب و سلامت و هفت مؤلفه سازمان دهنده (خودآگاهی، مهارت ارتباطی، همدلی، مهارت های بین فردی و...) و 41 مضمون پایه (هویت فردی، هویت جمعی، تعهد و...) خلاصه گردید. نتایج پرسش دوم درخصوص شناسایی مؤلفه های بسته تربیت شهروندی در حوزه ارتباطات اجتماعی سه مضمون فراگیر شامل دانش، مهارت و نگرش و چهار مضمون سازمان دهنده (شناختی، عاطفی، نگرشی- انگیزشی و مهارتی)، پانزده مضمون پایه (تشویق، تنبیه، وطن دوستی، خداشناسی و...) خلاصه گردید. نتایج پرسش سوم درخصوص روش های آموزش تربیت شهروندی شامل دو مضمون فراگیر ازجمله آموزش فعال و آموزش غیرفعال و پنج مضمون سازمان دهنده (تعاملی، مسئله محور، مستقیم، غیرمستقیم، انفرادی) و 25 مضمون پایه (بازی، سخنرانی، نمایش و...) بود. درنهایت، یافته های پژوهش حاضر توجه به اهداف مشخص فردی و اجتماعی، توجه به دانش، مهارت و نگرش و به کارگیری و روش های آموزش فعال و غیرفعال را در تربیت شهروندی تأیید کرد.
دور وسائل الإعلام في تشکیل المرأة الداعشیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاع َمصطلحُ جهاد النساء الذی له الأثر الکبیر فی تکوین مفهوم المرأه الداعشیه فی وسائل الاعلام المحلیه والعالمیه، حیث مارست داعش قوه الغوایه والجذب علیهن واستخدمت الأسالیب المتعدده فی تجنید وسائل الإعلام لخدمه أهدافها ومخططاتها، وأثّر ذلک علی تشکیل امرأه داعش والإنخراط فی صفوفه. استخدمتْ داعش أحدث التقنیات الإعلامیه وأکثرها تطوراً، وامتلکتْ جهاز دعایه ٍوإعلامٍ استثنائیٍ ومنظّم بین مطبوع، مسموع، مرئی وبمختلف اللغات. یهدف هذا البحث الی إلقاء الضوء علی دور هذه الوسائل وآلیاتها فی هذا المجال. فبعد مراجعه للمقالات والأبحاث السابقه تبیّن وجود شح فی الدراسات حول هذا الموضوع لاسیما عندما یکون الحدیث عن داعش والنساء. إن ّالدراسه الحالیه من حیث الهدف والغایه هی دراسه تطبیقیه، ومن حیث المنهج دراسه نوعیه سیمیائیه بصریه فی تحلیل البیانات. وقد تم جمع البیانات الهادفه بواسطه المعلومات التی أنتجتها وبثتها داعش فی وسائل الإعلام العالمیه والمحلیه المختاره والمنتشره فی الفضاء السیبرانی ک فیدیوهات، صور، أناشید وغیرها فی الفیس بوک، التویتر والیوتیوب؛ وتحلیلها عن طریق فک الرموز، الشیفرات، والإشارات التی استخدمها التنظیم. وقد شمل المجتمع الإحصائی نوعین من المقابلات؛ الأول: روایات وقصص حکت تجارب الناس الذین عاشوا فی ظل تنظیم داعش، الثانی: الحدیث مع إعلامیین مختصین فیما یخص إمبراطوریه داعش الإعلامیه. بیّنت النتائج أن الوجه القاتم للتنظیم فی علاقته بالنساء یؤکد علی الاستغلال الجنسی الفاحش لهنّ وتحویلهن إلی بضاعه تُباع وتُشتری فی أسواق النخاسه من جهه، وإلی مرافقات للمقاتلین فی مضاجعهم وذلک لشد عزیمتهم تحت ما یسمی ب "جهاد النکاح" من جهه أخری.
ردود العلّامة محسن الأمین الشِّعریّة علی شبهات الوهابیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الأدب، تُراث الأمه وسِجلها الحضاری والثقافی والفکری، فسجَّل لنا عبر أروع الفنون البیانیه والأسالیب الشعریه، الحوادث التاریخیه والسیاسیه والآداب الاجتماعیه والثقافیه وأهمَّ المضامین الدینیه. فمن تلک الحوادث التی نُقِلَت عبرَ المصنفات والمقطوعات والمنظومات، هی کارثه التیار الوهابی، التی أجَّجَت المجتمع الإسلامی– منذ ظهورها " 1154ق "حتی الآن – وفرَّقت شمل المسلمین، بأفکارها الزائفه وبأحکامها الفاسده. فمنظومه «العُقُودُ الدُّرِّیهِ فِی رَدِّ شُبهات الوَهابِیَّهِ» القیمه، جلبت إلینا فی طیاتها تراثاً أدبیاً دینیاً وکشفت عن معتقدات الوهابیه، وردَّت شُبهاتهم بالاستناد علی القرآن والحدیث والسیره النبویه وحکایات الصحابه. التطرف والتکفیر والإرهاب- أبرز سمات الفرقه الوهابیه - المثلث الذی أدی إلی خروجهم من دائره الإسلام والمسلمین، فهم اتّخذوا التَّزَیُّف والتَّدَلُّس، بُغیه الوصول إلی غایاتهم. فرفعوا شعار الدعوه إلی التوحید، ونَبذِ الخُرافات والبِدَع، کسائر الحرکات الهدّامه التی اعتادَت أن تَتَسَتَّر خلف شعارات جذّابه ومُغریه کی یُخدَع بها العوام وضعفاء العقول. فسُرعانَ ما انبری الأمین – الفقیه والأدیب والشاعر الرسالی - لکشف أباطیلهم وتفسیر أضالیلهم وتحصین مجتمع المسلمین من أفکارهم الفاسده والهدّامه. فأدرک الأمین، الخطر الذی یُهدِّدُ کیان الأمه الإسلامیه بأسرها، فثار علیهم وردَّ إفتراءاتهم الزائفه، بالدلیل القاطع والبرهان الساطع، وحاجَجَهم بالعقل والنقل، دفاعاً عن العقیده وذبّاً عن الدین، وجاء بالآیات والروایات والسیره النبویه، والحکایات وأحداث صدر الإسلام التاریخیه وذلک بزخرف الکلام والشعر والبیان. فجاءت الدراسه فی إطار المنهج الوصفی - التحلیلی للشواهد الشعریه، ذلک بعد وقفه قصیره مع تاریخ نشأه الفرقه الوهابیه.
An Investigation into the Sassanian Glassware Kept in the Sanandaj Archaeological Museum(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Glassmaking traces its history back to antiquity as is the case with several other crafts in Iran. The craft would culminate under the Sassanian rule, when an assortment of receptacles in different sizes, shapes, and functions came into popular use. The present study examines a sample of 29 pieces of Sassanian glass objects preserved in the Sanandaj Archaeological Museum. Deriving from clandestine excavations, no previous research has investigated these pieces. This descriptive and historical-analytical study draws upon comparisons with related museum objects and library research. The questions are: Which excavated sites in the Sassanian territory are to be examined for comparanda? What are the manufacturing techniques of the objects in question? To which part of the Sassanian time span do they date? What are the common forms as well as their functions and decorations? The sample appears to compare with the material from Mesopotamia (Tell Mahuz, Abu Skhair, Barghuthiat, and Kish) and Veh Ardashir, which were major centers of glass production at the time. The pieces were manufactured in free-blowing and mold-blowing techniques. Bowls are the common form, followed by bottles, unguentaria, juglets, and jars for ritual, cosmetic, and practical functions. The major decorations detected on the study sample include applied trails and facet cutting. The pieces can be assigned to two consecutive chronological extents: The first spans the onset of the Sassanian period (2nd century AD) to the 4th century AD, and the second encompasses the 4th century AD to the demise of the empire. Dispersion of such objects across the Sassanian Empire suggests that glassware represented a trade item at that time.
تحلیل و نقد ساختار معماری مدرن با تکیه بر مبانی عام هستی شناسی و انسان شناسی (موضوع مورد نقد: خانه های مدرن) و ارائه قواعد روشی برای تحقق خانه حکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بومی و حکمی سازی واقعیت های معماری همواره مستلزم شناخت و بررسی مبانی عام فلسفی دانش معماری است. آنچه به واقعیت معماری جهت می دهد، باورها، مکتب و ایدئولوژی های زمان (الگو) موثر بر دانش است. خانه یکی از واقعیت ها و فضای زندگی انسان، متأثر از دانش معماری و الگوی زمان است. بر این اساس برای تغییر وضع موجود آن به وضع مطلوب باید مبانی عام فلسفی تاثیرگذار بر وضع موجود (مدرن) شناخته شود تا با مقایسه تطبیقی مبانی مدرن و مبانی حکمی-اسلامی به نقد ساختارخانه های مدرن پرداخته شود تا بتوان قواعد حکمی و مطلوب را برای تحقق فضای زندگی به ویژه خانه (مسکن) ارائه کرد. بر این اساس پژوهش حاضر به روش توصیفی، تحلیلی به تبیین معیارهای حکمی-اسلامی مبانی هستی شناسی و انسان شناسی و با این معیار به نقد خانه های مدرن پرداخته و بر این اساس قواعد تغییر در خانه های موجود را معرفی کرده است.
تطور و تکامل مفهوم ناسیونالیسم در هویت ایرانی؛ از آغاز سده سیزدهم تا شهادت شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
109 - 128
حوزه های تخصصی:
ملی گرایی، مفهومی مدرن و برخاسته از تحولات هویتی دنیای غربی است. این لایه ی هویتی جدید به مرور و از سویی همراه با توسعه استعمار دول غربی و از سویی دیگر با توسعه دانش غربی بر هویت کشورهای مستعمره مسلط شد. نظام های سیاسی ضعیف و شبه روشنفکران تقلیدی نیز بر پذیرش این هویت جدید در الگوی تقلیدی و تحمیلی بسیار مؤثر شدند. لیک با گذر زمان و مواجهه ی جامعه ی ایرانی با این لایه ی هویتی جدید، شاهد برخورد و میزبانی فعال از طرف مبانی هویتی ایرانیان نسبت به ناسیونالیسم بوده ایم و در تطور و تکامل زمانی، ناسیونالیسم در چهارچوب های بومی ایرانیان بازتعریف گردید. این بازتعریف از آغاز سده سیزدهم شروع و تا بعد از انقلاب اسلامی تداوم یافت. پژوهش حاضر بر اساس چهارچوب نظری مختار خود، معتقد است که هویت ایرانی دارای سه لایه ی ایرانیت، اسلامیت و انقلابی گری است. این لایه ها به مرور در تعادل قرار گرفته و توانست ناسیونالیسم بومی را قوام بخشد. پژوهش، شهید سلیمانی را مصداقی از این تعادل هویتی می داند که هم ایرانی بود، هم مسلمان و هم انقلابی. بدین منظور پژوهش بارویکردی کیفی و با بهره گیری از روش تاریخی-تطبیقی، قُلل تحولات هویتی سده اخیر را بررسی و این تطور و تکامل را مطالعه کرده است.
نقش و جایگاه فعلی آموزش وپرورش در روند توسعهٔ سیاسی ایران؛ مورد مطالعه، اهداف، برنامه ها و کتاب های درسی متوسطهٔ اول در سال تحصیلی 1400- 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش وپرورش می تواند زیرساخت تربیتی توسعهٔ سیاسی را فراهم آورد. به این معنا آموزش وپرورش می تواند به تربیت انسان های با شخصیت توسعه گرا و ترویج فرهنگ توسعه کمک کند و مشارکت و رقابت سیاسی را نهادینه سازد. این مقاله با هدف بررسی نقش فعلی آموزش وپرورش در کمک به روند توسعهٔ سیاسی در ایران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعهٔ پژوهشی شامل کتاب های حوزهٔ تربیت و یادگیری علوم انسانی و اهداف و برنامه های ویژهٔ متوسطهٔ اول سال تحصیلی ۱400-۱399 است که با توجه به ماهیت، موضوع پژوهش و محدودیت جامعهٔ آماری از نمونه گیری صرف نظر شده و کل جامعهٔ پژوهشی به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. ابزار اندازه گیری و چک لیست تحلیل محتوا ساختهٔ محقق بود و نتایج با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss بررسی شد. در یک جمع بندی و براساس فراوانی های حاصل از این پژوهش و تحلیل داده ها می توان گفت که کتاب های حوزهٔ تربیت و یادگیری علوم انسانی و اهداف و برنامه های ویژهٔ متوسطهٔ اول از نظر ایجاد و پرورش مفاهیم و مؤلفه های مورد بررسی برای آموزش مفاهیم توسعهٔ سیاسی به دانش آموزان دارای عملکردی نامناسب و بسیار ضعیف اند. لذا می توان گفت که زمینه های لازم برای توسعهٔ سیاسی دانش آموزان را فراهم نمی کنند. همچنین، بررسی ها نشان داد که در این توجه حداقلی نیز روندی منطقی در توزیع مؤلفه ها دنبال نمی شود. بر این اساس می توان گفت که مؤلفان این کتاب ها و سیاست گذاران توجه هدفمند یا ویژه ای به توسعهٔ سیاسی، چه از لحاظ مفهوم پردازی و چه از نظر شناخت مؤلفه های مورد نظر در این مطالعه، نداشته اند.
حکمرانی بوم سازگان فین تک: مسائل سیستمی و راهکارهای توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
17 - 34
حوزه های تخصصی:
فین تک ها یا کسب وکارهای نوپای مالی هر روز دامنه بیشتری از زنجیره ارزش خدمات مالی را تحت تأثیر قرار می دهند. استفاده از فین تک ها فرصت بی بدیلی را برای اصلاح سازوکارهای نظام مالی در اختیار حکمرانان بازارهای مالی کشور قرار داده است. با این حال توسعه بوم سازگان این کسب وکارهای نوآورانه در نظام مالی به سهولت صورت نمی گیرد؛ چرا که علاوه بر موانعی که عموماً در مسیر رشد کسب وکارهای نوآورانه وجود دارد، الزامات احتیاطی نظام مالی نیز بر محدودیت های توسعه این کسب وکارها می افزاید. این پژوهش توصیفی با هدف بررسی مسائل سیستمی توسعه فین تک و راهکارهای آن به انجام رسیده است. با روش تحلیل مضمونی قیاسی، متون تحلیلی انتشار یافته در بازه یک ساله و انجام 49 مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان، شبکه سیستمی مسائل و نگاشت نهادی بوم سازگان فین تک استخراج شده و روایی آن در پنج گروه کانونی به بحث گذاشته شده است. مسائل موجود برای توسعه بوم سازگان کسب وکارهای فین تک در پنج بخش الف: سیاست گذاری، تنظیم مقررات و نظارت (28 مسئله) همچون فقدان سند چشم انداز توسعه فین تک، ب: توسعه و ترویج علم (4 مسئله) مانند عدم وجود رشته تخصصی فین تک در دانشگاه ها، ج: سرمایه گذاری (4 مسئله) همچون نبود آمار و اطلاعات سرمایه گذاری در فین تک، د: ارائه راهکار مالی (10 مسئله) همچون ضعف در نظام شمول تأمین مالی، و ه: تقاضای فین تک (4 مسئله) همچون فوریت پایین فین تک نزد نهادهای تنظیم گر مالی احصا شده است. در نهایت، مبتنی بر مسائل مطرح شده، دلالت های سیاستی این پژوهش جهت تسهیل حکمرانی بوم سازگان فین تک در کشور ارائه شده است.
How and Why Nader Shah Established the Navy in the Caspian Sea(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The article, by using historical texts, attempts to reconstruct part of the ups and downs of the Caspian Sea’s southern coastal history, the importance of navigation on the shores and ports of the Caspian Sea, and the impact of Nader Shah's policies on the formation and prosperity of navigation in northern Iran. Based on library resources and a thorough analysis of the contents, the article seeks to answer the following questions: 1. What were Nader Shah Afshar's motives and goals in establishing shipping in the Caspian Sea? 2. Why the Russian government was suspicious of this issue? The findings of the study indicate that Nader Shah intended to boost the commercial prosperity of the country by forming a navy in the Caspian Sea and also achieve his political and military goals which were in contrast to the interests of the Russian Tsarist government. Finally, the main purpose of this study is to examine the state of trade, navigation, and shipbuilding during the Nader Shah period, by using the historical approach and archaeological evidence of the shipwreck off the coast of Chamkhaleh in Langarud County which is undoubtedly closely related to the political-military presence of the government and social presence. Hence, the role and position of local rulers of the Caspian Sea coasts and how they interacted with the Afsharid dynasty and foreign companies are noteworthy.
طراحی و اعتبار یابی مدل "رهبری نوکیش" در مدیریت مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
72 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی مدل "رهبری نوکیش" در مدیریت مراکز آموزش عالی بودروش پژوهش: روش پژوهش حاضر، به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا ، با رویکرد ترکیبی( کمی-کیفی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموز عالی در استان های غربی ایران می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی مراکز آموز عالی در استان های غربی ایران( کرمانشاه، کردستان، همدان و ایلام) بود، و تعداد 335نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کیفی کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گردید و در بخش کمی برازش مدل با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزارPLS انجام شدیافته ها: یافته های تحقیق با استفاده از فرایند کد گذاری مصاحبه های انجام شده نشان داد که 15 مقوله اصلی و 46 مقوله فرعی ا بنیادی برای تبیین الگوی رهبری نوکیش در مدیریت مراکز آموزش عالی شناسایی شد همچنین مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی نشان از تأیید برازش مدل مذکور دارد. نتیجه گیری: با طراحی مدل رهبری نوکیش در مدیریت مراکز آموزش عالی، رهبران نظام آموزش عالی که بصورت هدفمند و نظام یافته خواهان ورود به مسیر نوآوری و تحولات علمی هستند، می توانند حرکت خود را با چوب خط راهنمای پیشنهادی در این پژوهش آغاز نمایند.