تحلیل و بررسی چالش ها و آسیب های روش شناختی فلسفه های انتزاعی در فرایند تولید و تحول علوم اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
برخی فلسفه ها، فراتر از تفسیر عالم، به دنبال تغییر آن بوده اند و توانسته اند با تولید علوم کاربردی در تغییرات اجتماعی، نقش اساسی ایفا کنند، اما تئوریزه کردن قاعده مند هستی، بدون تمسک به منطق تولید «مفاهیم، تعاریف، احکام» کلان وخرد، امکان پذیر نیست. کدام منطق و روش، ظرفیت تولید مفاهیم و تعریف کلان فلسفی و کاربردی را برای تئوریزه کردن واقعیت و تولید علوم و درنتیجه امکان مهندسی را دارد. در این پژوهش بر این تأکید می شود که منطق صوری، با کاربست «روش کلی نگری» در فرایند کشف ذات پدیده ها، خصوصیت پدیده ها را در سه مرحله «انتزاع، اندراج، انطباق» در سه سطح تولید «مفاهیم، تعریف، احکام کلی» حذف و به شناخت کلی و انتزاعی بسنده می کند و خود را عهده دار کشف روابط و تناسبات عینی پدیده ها نمی داند؛ درنتیجه ظرفیت فلسفی و روشی آن برای تئوریزه کردن پدیده های متغیر عالم، برای تصرف در آن کفایت نمی کند؛ بنابراین کارآمدی لازم و مورد انتظار را در تولید علوم کاربردی اسلامی ندارد.Analysis and investigation of challenges and methodological damages of abstract philosophies In the process of production and evolution of Islamic sciences
Some philosophies, beyond the interpretation of the world, have sought to change it and have been able to play an essential role in social changes by producing applied sciences, but it is not possible to systematically theorize existence without adhering to the logic of producing "concepts, definitions, rules" large and small. Which logic and method has the capacity to produce philosophical and practical macro-concepts and definitions to theorize reality and produce science and, as a result, the possibility of engineering. In this research, it is emphasized that formal logic, by applying the "overview method" in the process of discovering the essence of phenomena, removes the characteristics of phenomena in the three stages of "abstraction, insertion, adaptation" in the three levels of production of "concepts, definitions, general sentences" and He is satisfied with general and abstract knowledge and does not consider himself responsible for discovering objective relationships and proportions of phenomena; As a result, the philosophical capacity and its method for theorizing the changing phenomena of the world are not enough to capture it; Therefore, it does not have the necessary and expected efficiency in the production of Islamic applied sciences.