هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس الگوی بومی از اعتبارسنجی؛ و نیز تحلیل تطبیقی آن با الگوی مرجع به عنوان وضعیت مطلوب انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 3 گروه اساتید آموزش عالی، کارشناسان حوزه آموزش عالی و دانشجویان دکتری آموزش عالی بود. به این ترتیب، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و تعیین حجم نمونه بر اساس جدول کریسی و مورگان (1970)، 92 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران، همچنین، پرسش نامه وضعیت مطلوب اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از فنون آمار استنباطی شامل آزمون کلوموگرف- اسمیرنوف، آزمون t تک نمونه ای، آزمون t گروه های همبسته، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، تحلیل کوواریانس، مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی به نام آزمون توکی بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی آموزش عالی نامطلوب بوده و با وضعیت مطلوب، تفاوت، فاصله و عدم همبستگی دارد. همچنین، بین دیدگاه خبرگان علمی، راجع به وضعیت گذشته، موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که، بین وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و وضعیت مطلوب، شکاف عمیق وجود دارد.