سید رسول موسوی حاجی

سید رسول موسوی حاجی

مدرک تحصیلی: استاد باستان شناسی دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران
پست الکترونیکی: seyyed_rasool@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۷ مورد.
۱.

شکل گیری و توسعه شهر بیرجند با استناد به قرائن تاریخی و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۲۸
شهر بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی با اینکه دارای بافت تاریخی با ارزشی است، تاکنون هیچ گونه کاوش باستان شناسی در بافت قدیمی آن صورت نگرفته و به همین دلیل، روند شکل گیری و رشد آن در طول تاریخ به طور دقیق مشخص نیست و تنها با بررسی منابع و متون تاریخی که آن هم اندک اشاره دارند و همین طور با توجه به شواهد و آثار تاریخی بافت قدیم بیرجند و محدوده شهر باید به روند شکل گیری و رشد شهر پی برد. کویری بودن بخش زیادی از خراسان جنوبی موجب شده است شرایط محیطی در همه جای این منطقه برای شکل گیری مجتمع های زیستی فراهم نشود. شهر بیرجند از منظر جغرافیایی در محیطی شکل گرفته که آب و خاک حاصل خیز و همین طور هوای مطلوب در فصل گرما و سرما نسبت به مناطق هم جوار داشته است . همچنین نقش ارتباطی آن و قرارگیری در مسیر ارتباطی خراسان و سیستان در طول تاریخ و انتقال مرکزیت از قاین به بیرجند در طی دوره صفوی تا قاجار همواره نقش بسزایی در رشد و توسعه شهر ایفا کرده است؛ به طوری که در اواسط دوره قاجاریه اهمیت شهر موجب می شود کشورهای انگلیس و روسیه در بیرجند کنسولگری تأسیس کنند. در این دوره شاهد شکل گیری محلات جدید و همین طور بازار در شهر هستیم. هدف این تحقیق، شکل گیری و توسعه شهر بیرجند براساس شرایط جغرافیایی، متون تاریخی و داده های باستان شناسی مورد بررسی بوده که جمع آوری یافته های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی با رویکرد تاریخی - فرهنگی و به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. در آخر، این مقاله در صدد پاسخ به این سؤالات است: ۱. چه عواملی در روند رشد و توسعه شهر بیرجند در طول زمان تأثیرگذار بوده است ؟ ۲. با توجه به شواهد معماری در بافت قدیم بیرجند، محدوده شکل گیری شهر ، کدام نقطه بوده و در چه دوره ای به عنوان مرکز قُهستان مورد توجه قرار می گیرد؟
۲.

شواهد باستان شناختی نفت و مشتقات نفت آن در ایران باستان(ایلام تا ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۹۷
مطالعات باستان شناسی نقشی مهم در واکاوی و بازشناسی تاریخ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دوره باستان دارد. کاربست نفت در ایران به دوره باستان می رسد، در این میان، شواهد باستان شناسی نقش مهمی در روشن ساختن این مسئله دارد. به استناد متون مقدس ایران باستان، واژه نفت از کلمه پنتا در اوستا مشتق شده است. نتایج کاوش های باستان شناختی و گزارش مورخان بیانگر آن است که ساکنان فلات ایران از حدود هفت هزار سال ق.م با نفت آشنایی داشته اند. بنابراین بررسی تأثیر نفت و مشتقات آن بر تحولات فرهنگی ایران باستان در این دوره مشخص، چگونگی کشف و نحوه استفاده از این ماده خام طبیعی و میزان تأثیر آن بر آثار مادی، فرهنگی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی جوامع ایرانی در دوره مذکور حائز اهمیت است. دوره باستان از حکومت ایلامیان تا دوره ساسانی بخش مهمی از تحولات عصر باستان را در بر دارد، بررسی چگونگی کاربست نفت در این دوره تاریخی می تواند نکات مهمی را از سیر کابرد نفت در ایران آشکار سازد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس مطالعات میدانی و منابع کتابخانه ای انجام شده است. شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات از گونه کیفی بوده است که در این راستا از رهیافت تاریخی در تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد از نفت برای روشنایی، گرما، ملات در ساختمان ها، قیراندود کردن کشتی ها، ساخت ظروف تزئینی و زیورآلات، درمان بیماری ها و... مورد استفاده قرار می گرفت. بیشترین آثار قیری بدست آمده در ایران متعلق به تمدن ایلام و بعد هخامنشی است. اهداف پژوهش: 1.بررسی پیشینه کابرد نفت در ایران باستان. 2.بررسی تأثیر نفت و مشتقات آن بر تحولات فرهنگی ایران باستان(ایلام- ساسانی). سؤالات پژوهش: 1.نخستین آثار و شواهد باستان شناختی بهره برداری از نفت و مشتقات آن از چه دوره ای و با استفاده از چه شیوه های تکنیکی در ایران باستان بدست آمده است؟ 2.پراکنش و میزان فراوانی آثار مادی نفت و مشتقات آن در کدام یک از ادوار حکومت های باستانی ایران بیشتر بوده است؟
۳.

حمام خانه و گرمابه در جهان ایرانی؛ از آغاز تا پایان کار ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۵۷
فرهنگ شست وشو نزد نگاه معاصر، یکی از مولفه های ارزیابی فرهنگ های کهن برشمرده می شود و از این رو، تحقیق درباره آن، یک ضرورت است. این که ریشه مساله، یعنی درک نیاز به پاک ساختن تن بر چه مبنایی بوده، نخستین گام وارسی موضوع مورد بحث است. در ادامه، پرداختن به این که سازه های مشخص و مرتبط با استحمام از چه زمانی و در کجا پیدایی یافت و چگونه این مساله در جاهای دیگر ظهور کرد، مسیر پژوهشی را بنیاد می نهد. سپس چگونگی رو آوردن به گرمابه و فرهنگ شست وشو با آب گرم، بررسی و نمونه های تاریخی و باستان شناختی آن ها ارزیابی می شود. در این پژوهش دیده شد گرچه طبق اصلی مهم در آیین زرتشتی و در دوران چیرگی این دین، امکان برپایی و نشر فرهنگ استحمام در گرمابه هایی به سبک یونانی-رومی ممکن نبوده است، اما این مساله به مفهوم دور بودن ایرانیان از فرهنگ پاکیزگی نبوده و در این باره، شاهدهای جالب توجهی در اختیار است. این مساله حتی درباره وجود مکان های اختصاصی برای شنا نیز قابل اثبات است. در حقیقت، تنوع فرهنگ های ایرانی و انیرانی رایج در فلات ایران، دروازه هرگونه نتیجه گیری یک سویه در این زمینه را مسدود می کند. مقاله پیش رو نشان می دهد که در فرهنگ زرتشتی، در کنار وجود شیوه ای از فضاسازی جهت تسهیل استحمام با آب سرد، نوعی از گرمابه نیز پدید آمد که با ساختار رومی متفاوت بود. هم چنین بیان شد که در محتوای اساطیر ایران باستان نیز ارزشمندی فرهنگ شست وشو قابل پیگیری است و این می تواند بنیادی بر وارسی های میدانی-تطبیقی آن در گستره باستان شناسی اساطیر باشد
۴.

پژوهشی در پیشینه تاریخی شهر قم با استناد بر مطالعات باستان شناسی و قرائن تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۴۲
شهر قم در طول دوران اسلامی به واسطه وجود مرقد حضرت معصومه (س)، به عنوان دومین قطب مذهبی ایران شناخته شده است. تأثیرگذاری عامل مذهبی در معرفی این شهر تاحدی است که گروهی از مورخان معتقدند پیش از ظهور دین اسلام، در این منطقه هیچ گونه پایگاه شهری وجود نداشته است. علی رغم تحقیقات پراکنده ای که در خصوص قدمت شهر قم صورت گرفته است، ابهامات فراوانی در مورد زمان دقیق ایجاد این شهر و سازندگان آن وجود دارد. بنابراین، در پژوهش حاضر که براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است، غالب منابع مکتوبی که در ارتباط با پیشینه تاریخی شهر قم سخن گفته بودند به دقت مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر آن، برای تفسیر علمی و دقیق تر گزارش های منابع مذکور و در انطباق با آنها، نتایج حاصل از پژوهش های باستان شناسی صورت گرفته در محوطه های باستانی منطقه قم ارزیابی شد. براساس نتایج، دشت قم به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، از هزاره ششم پیش از میلاد مورد توجه جوامع انسانی گوناگون قرار گرفته بود و در اواخر دوران ساسانی از پایگاه شهری نسبتا معتبری برخوردار گردید. شهر ساسانی قم در سال 23ق به دست مسلمانان فتح شد، با این وجود، نخستین گروه اعراب که از خاندان اشعری بودند در اواخر سده اول هجری در این مکان ساکن شدند و در نتیجه یک سده کوشش آنها در جهت آبادی مناطق مختلف منطقه، قم در سال 189ق به عنوان کوره ای مستقل به رسمیت شناخته شد
۵.

ساختار معنادار نگارگری و طبقه اجتماعی هنرمندان در شاهنامه بزرگ ایلخانی و سمک عیار با رویکرد ساخت گرایی تکوینی گُلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۷۵
در این مقاله، تصاویر دو نسخه خطی شاهنامه بزرگ ایلخانی و سمک عیار آل اینجو، از منظر جامعه شناسی هنر مورد بررسی قرار گرفته اند. هر دوی این آثار، مربوط به اواخر حکومت ایلخانان؛ یعنی اوایل قرن هشتم هجری قمری هستند. اواخر دوره ایلخانی، دوره ای است که نارضایتی طبقات مختلف ایرانی، به اوج و قدرت حاکمان مغولی نژاد ایلخانی، به پایین ترین سطح خود رسیده بود. دو نسخه خطی انتخاب شده، مربوط به دو شهر با شرایط اجتماعی متفاوت هستند. هدف این بوده است که با استفاده از رویکرد ساخت گرایی تکوینی، نگاره های موجود در این دو نسخه و ساختار های معنادار تصاویر بررسی شده؛ سپس، جامعه ایرانی و طبقات موجود در آن دوره مورد مطالعه قرار گرفته و ساختار های اصلی آنها شناسایی شوند. مطالعه نشان می دهد که هنرمندان این دو اثر، به دو طبقه اجتماعی دارای جهان بینی، آگاهی های ممکن، خواسته ها و آرزو های متفاوت تعلق داشته اند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و بر اساس رویکرد ساخت گرایی تکوینی گلدمن در دو مرحله درک و تشریح است. سؤال اصلی پژوهش این است که ارتباط ساختار معنادار آثار نگارگری و طبقه اجتماعی هنرمندان در دوره ایلخانی چیست؟ تحقیق، از نوع تطبیقی بوده و روش آن، توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از این هستند که ویژگی آثار هنری، برخاسته از کلیت جامعه نیست، بلکه ریشه در طبقات دارد و دلیل اختلاف سبکی تصاویر شاهنامه بزرگ ایلخانی و سمک عیار، در تفاوت طبقه هایی است که دو گروه هنرمندان در تبریز و شیراز به آن تعلق داشتند. نتیجه مطالعه، مبین این است که ساختار های معنادار موجود در کتاب شاهنامه بزرگ ایلخانی با ساختار های اصلی طبقه نخبگان و بزرگان ایرانی ساکن در تبریز، هم ارز بوده و ساختار های معنادار تصاویر کتاب سمک عیار با ساختار های اصلی طبقه هنرمندان محلی ساکن در شیراز که با زندگی مردم روستایی و پیشه وران شهری احساس نزدیکی می کرده نیز هم ارز و یکسان هستند.
۶.

Reflection and Analysis of the Tree of Life and its Transformation into the Flower of Life in the Near East(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۳۱۵
For a long time, humans have used plant motifs on objects such as pottery, goblet, and others, which sometimes have a symbolic appearance and were very important in the relics of a particular period. One of the most important motifs, that has a Mesopotamian origin, is the tree of life. The tree of life is a plant that is found in many mythical traditions of the Near East such as Mesopotamia, Anatolia and Egypt. The flower of life or the motif of geometric rosette is another valuable motif with six petals. In this paper, the authors first discuss the symbols and symbolism and then investigate the background of the tree of life and then discuss the motif of geometric rostte or flower of life, and later focus on the Golden, Silver and Bronze findings at the sites of Marlik, Amarlu in Gilan and Kelardasht in Mazandaran related to iron age of Iran and investigate the impact of this symbolic motif on archaeological findings in the surrounding sites that have probably transformed the motif of the tree of life into the flower of life. This motif emerged among the communities of northern Iran during a period almost identical to the Assyrian era at the bottom of the Golden and Silver and Bronze goblets and is a kind of symbol of the tree of life that then the artists replaced the sacred tree with six petal rosette.
۷.

مطالعه نمونه های سفالین دوران اسلامی شهر تاریخی ناتل

تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۱۴
محوطه باستانی ناتل در روستای ناتل کنار علیا از توابع شهرستان نور و به فاصله شش کیلومتری جنوب غربی آن در غرب استان مازندران قرار گرفته است. به دلیل اهمیت این محوطه تاریخی، علاوه بر بررسی های باستان شناسی انجام شده، تاکنون سه فصل کاوش در سال های 1387، 1389 و 1395 ه .ش. در این محوطه به انجام رسیده است. پژوهش حاضر بر بخشی از یافته های سفالی فصول اول و دوم این کاوش که در اختیار نگارنده قرار گرفته بود، متمرکز است که تعداد 2166 قطعه سفال لعاب دار و بدون لعاب را شامل می شود. گاه نگاری نمونه های مذکور و به تبع آن آگاهی دقیق تر از دوره های استقراری محوطه، شناخت هرچه بهتر و بیشتر سفال این محوطه به طور اخص و سفال دوران اسلامی مناطق حاشیه جنوبی دریای مازندران به طور اعم، و آگاهی از میزان مشابهت و تفاوت سفال های به دست آمده از این محوطه با مراکز عمده سفالگری دوران اسلامی نیازمند مطالعه دقیق و همه جانبه این نمونه ها در قالب طبقه بندی، گونه شناسی و مقایسه تطبیقی بود که در قالب این پژوهش برای پاسخ به پرسش هایی نظیر: سفال های مکشوف از فصول اول و دوم کاوش در محوطه تاریخی ناتل، به چه دوره یا دوره هایی تعلق دارند؟ و سفال های مکشوف از شهر تاریخی ناتل، از نظر کیفیت ساخت و تزئینات در مقایسه با مراکز عمده سفالگری ایران در دوران اسلامی از چه وضعیتی برخوردارند؟ به انجام رسید. پژوهش حاضر، براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و براساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی و نیز توصیفی-تحلیلی است که در آن موضوع موردبحث با استفاده از منابع مکتوب و داده های باستانی تا حصول نتایج علمی دنبال خواهد شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که غالب نمونه های مورد مطالعه به سده های اولیه (3 و 4 ه .ق.) و میانی اسلامی (5 تا 9 ه .ق.) تعلق دارند، با این توضیح که نمونه های دوره ایلخانی و تیموری نسبت به سده های پیشین در این مجموعه تعداد کمتری را شامل می شود؛ همچنین نتایج مطالعات آماری برروی سفال های شهر تاریخی ناتل حاکی از آن است که این سفالینه ها از کیفیت ساخت و استحکام نسبتاً خوبی برخوردار بوده، اما به لحاظ شیوه ساخت و تنوع نقوش از سطح پایین تری برخوردار است.
۸.

The Study of Life and Religious Durability during Islamic Period in Sistan from the 1st to 9th Century AH(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۷
Simultaneous with the arrival of Arabs, Sistan in the southeastern part of Iran although conquered, still preserved some of the pre-Islamic elements that could survive for centuries. The study and analysis of historical texts and resources reflect religious freedom among the people who had settled in Sistan for centuries. In that area, pre-Islamic Iranian beliefs such as Zoroastrianism and other religions and sects such as Christianity and Judaism were prevalent. Islam had also sects in Sistan, such as Kharijites (or the Khavarij), Karamis and Ismailis. In the meantime, the Khavarij, who were formed after the adversarial process and disintegration of the supporters of Imam Ali (PBUH) and later settled in the eastern parts of Iran due to the pressure of the Umayyads and Abbasids with branches such as Ghali Arzagheh, Atvieh, and Ajardeh, played an effective role in the survival of other religions and sects. In this research, the authors try to use the descriptive-analytical method by referring to historical sources. The goal is to give more clarity to the role of the Khawarij in the life and persistence of different religions in Sistan during the Islamic period, proving its accuracy by providing clear evidences and solid documents.
۹.

بررسی نمادهای زیارتگاه های سیستان

تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۵۳
نماد با ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه روان آدمی در ارتباط است. امروزه با بررسی و تحلیل نمایه های نمادین و اسطوره های به یادگار مانده از گذشتگان پی به تاریخ گذشتگان می بریم. پاره ای از نمادها که توسط فلاسفه و مورخان دینی به زبان قابل فهم امروزی ارایه شده، جهان بینی و برداشت های گذشتگان از عالم بیرون و پیرامونی را روشن می سازد و هرچه بیشتر به گذشته بشر بازگردیم، راز حقایق و محتوای فوق انسانی نمادها را که متعلق به ماورای قلمرو معانی و تجربه های معمولی است، از طریق عبور از ظاهر متن و راه یافتن به حقیقت و باطن آن که به منزله عبور از جهان محسوس و ورود به عالم باطن و حقیقت است، درمی یابیم. منطقه سیستان دارای زیارتگاه های بسیاری است که برای ساکنان آن ارزش و احترام خاصی دارد. فراوانی زیارتگاه ها و نمادهای خاص آن ها از جمله درخت گز، قربانگاه، تنور پخت نان، شاخ گاو و قرارگیری برخی از این بناها بر بلندای کوه خواجه که همواره از تقدس و جایگاه ویژه ای در ادیان مختلف برخوردار بوده، دارای اهمیت است. با توجه به این که تاکنون تحقیق و بررسی ویژه ای در ارتباط با این زیارتگاه ها صورت نگرفته، در این نوشتار سعی شده است به مدد پژوهش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای، ریشه این نمادهای زیارتگاهی در زیارتگاه های سیستان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از مطالعات بیانگر این مهم است که نمادهای مذکور متاثر از اعتقادات پیش از اسلامی و باورهای اسطوره ای ساکنان منطقه می باشد.
۱۰.

پژوهشی بر شاخص ترین نقوش نمادین گیاهی در گچبری های ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۷۸۳
ر دوران باستان نقوش و نشا ن های نمادین علاوه بر جنبه های تزئینی بیانگر مسائلی مهم در باب فرهنگ، هنر و حتی ساختارهای اجتماعی یک حکومت و کشور است. در دوره ساسانی نیز نقوش نمادین با توجه به درهم آمیختگی دین و سیاست رونق بیشتری گرفته است، به نحوی که در اکثر آثار هنری به جای مانده از دوره ساسانی می توان نمونه ای از آن ها را مشاهده نمود. هنر گچبری در دوره ساسانی ازجمله هنرهای توسعه یافته ای است که نسبت به دوره های قبل به اوج پختگی خود رسیده و شاهد کاربرد وسیع آن به صورت اشکال متنوع نمادین در بناها و کاخ های ساسانی هستیم. بررسی نقوش گیاهی نمادین گچبری های دوره ساسانی، ضرورتی است که متأسفانه تاکنون به طور مستقل و مبسوط به آن پرداخته نشده است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی به شمار می رود. نتیجه این بررسی نشان می دهد که غالب نقوش نمادین موجود در گچبری های دوره ساسانی ریشه مذهبی دارند، این نقوش هرچند در قالب نقوش متعدد و متنوع گیاهی به نمایش درآمده اند، لیکن هر یک از آن ها به عنوان یک سمبل از باورهای دینی و اعتقادی است. انگور و درخت زندگی ازجمله نمادهایی است که در ایران نمادی از باروری و برکت و جاودانگی هستند و همواره در این دوره این نقوش در آثار گچبری قابل مشاهده است، همچنین نقش نیلوفر معرف یکی ایزدان دین مزدیسنا است.
۱۱.

پژوهشی در ساختار معماری کاخ مسعود سوم در غزنه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۳۸۶
دوره غزنوی یکی از دوران درخشان معماری تشریفاتی ایرانی است. یکی از آثار این دوره «کاخ مسعود سوم» است که در «ربض» شهر غزنه قرار دارد. به رغم انجام پژوهش هایی در ارتباط با این بنا، از جزئیات معماری، عناصر فضایی و خاستگاهِ الگوی ساخت شان شناخت فراگیری وجود ندارد. پژوهش پیش ِرو با طرح این مسأله می کوشد با مطالعات اسنادی که داده های آن با «رهیافت تاریخی» مورد تفسیر قرار گرفته اند، ساختار این کاخ را بررسی کند. برایند پژوهش نشان می دهد که این کاخ در نحوه ارتباط حجره ها از طریق یک پیش حجره با میانسرا در گونه معماری تشریفاتی، ساختاری نوآورانه عرضه کرده است. کالبد این کاخ به فرهنگ معماری ایرانی گرایشی بیش از دیگر کاخ های غزنوی داشته است. جز طرح قلعه مانند که آن را به نمونه های اُموی و عباسی در شامات و میان رودان نزدیک می کند و طرح چهارصفه ایِ میانسرا و «فرودسرا» که به رغم کاربرد فراگیر در معماری ایرانی، پیشینه اش به معماری اواخر هزاره چهارم ق.م بین النهرین بازمی گردد، در اجرای دیگر عناصر فضایی، گرایش ایرانی گری را به روشنی می توان دید؛ هشتی های چندگانه ورودی، تالار «نُه گنبدی» نگهبانان، ترکیب صفه بار و تالار تخت، ساختار فرهنگی-اجتماعی «اندرونی» و «بیرونی» کالبد و کتیبه ای با زبان «فارسی دری» و درون مایه حماسی ازاره مرمری میانسرا، این گرایش را اثبات می کنند.
۱۲.

Symbolic Figures in Sassanian Rock Reliefs and Stuccoes(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۴۰۶
Symbolic figures, in addition to decorative aspects, are indicator of culture, religion, art and political and social structures of a government and country in ancient times. During the Sassanid era, symbolic figures flourished further with the mixture of religion and polity and their examples can be seen in most of the remaining artworks from the same era that could found during archaeological excavations. Investigation of symbolic figures in the Sassanian rock reliefs and stucco is a necessity but unfortunately, has not been independently and elaborately addressed to this date. It is necessary to investigate this significant aspect using archaeological and historical evidence. This study, which is considered as a kind of fundamental research based on its objective and a historical one with respect to its nature and methodology, obviously indicate that the dominant symbolic figures in Sassanian rock reliefs and stucco have had religious origins.
۱۳.

مطالعه پوشاک زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان بر اساس نگاره های سفال مینایی

تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۲۷۰
هدف از تحقیق حاضر بررسی چگونگی نوع پوشاک متداول زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان آن دوره بر اساس نگاره های سفال مینایی می باشد. جامعه تحقیق حاضر نقوش زنان بر سفالینه های مینایی است که با تکیه بر مستندات عینی از پوشش زنان مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات با کمک منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی به صورت بازدید از نقوش سفالینه های مجموعه های هنری صورت پذیرفته است. مطالعه منطقی و روشمند شواهد باستان شناختی، از جمله مشاهده چگونگی نوع پوشاک جوامع گذشته می تواند در بازسازی نظام اجتماعی و فرهنگی آنها نقش مهمی داشته باشد. شواهد باستان شناسی در دوره میانی اسلام همچون؛ نقاشی ها و نگاره های موجود بر سفالینه های مینایی و زرین فام، می تواند نقشی ارزشمند در شناخت و بازتاب نحوه نگرش و تأثیرات ساختار اجتماعی و فرهنگی بر نوع پوشاک زنان این دوره داشته باشد. برآیند مطالعه نشان می دهد که در این دوره عوامل مختلفی از جمله نوع اقلیم منطقه، الگوپذیری از سبک های کهن، سبک های بومی و نوع تقاضا بر کیفیت و چگونگی شکل ظاهری لباس تأثیرگذاربوده است. نوع پوشش زنان این دوره نیز متناسب با فضای اجتماعی و مجالسی که در آن حضور پیدا می کردند. در حقیقت مضامین و نوع نقوش روی پوشاک زنان دوره سلجوقی می تواند بیانگر بخشی از فرهنگ و جایگاه و مرتبه اجتماعی زنان آن دوره باشد.
۱۴.

کشف یک حقیقت مهم تاریخی: حضور «تنسر» در نقش برجسته های اردشیر بابکان

تعداد بازدید : ۶۵۳ تعداد دانلود : ۸۲۰
تاکنون تعداد 35 نقش برجسته از دوره ساسانی شناسایی شده است که از این تعداد، یک نقش برجسته در خارج از مرزهای سیاسی ایران و در محلی موسوم به رگ بی بی در خاک افغانستان واقع شده و 34 نقش برجسته دیگر در درون مرزهای سیاسی ایرانِ امروز و در مناطق مختلفی چون: شهرری، تاق بستان، سلماس، بَرمِ دِلک، گویوم، تنگ چوگان بیشاپور، نقش رستم، نقش رجب، سراب بهرام، تنگاب فیروزآباد، دارابگرد، تنگ قندیل و سرمشهد کشف شده است. هرچند یکایک این نقش برجسته ها بارها و بارها ازسوی باستان شناسان و متخصصان داخلی و خارجی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند، اما غالب مطالعات انجام شده، معطوف به تعیین هویت شخصیت اصلی نقش برجسته ها، یعنی شاهنشاه ساسانی بوده و تلاش چندان جدی و نافذ در تعیین هویت دیگر شخصیت های حاضر در نقش برجسته های ساسانی انجام نگرفته است و در مواردی هم که اظهارنظر شده، این تعیین هویت ها عموماً بدون پشتوانه علمی و بدون آن که بر بنیان متون تاریخی و منابع مکتوب، شواهد چهره شناسی و مطالعات نشانه شناسی استوار باشند، صرفاً براساس حدس و گمان های شخصی و بافتار ذهنی پژوهشگران مطرح شده است. مهم ترین پرسشی که مقاله حاضر درصدد پاسخ گفتن به آن است این است که «شخصیت موردنظر در نقش برجسته اردشیر بابکان کیست؟». فرضیه متناظر با این پرسش نیز چنین است: «شخصیت موردنظر در نقش برجسته اردشیر بابکان با استناد به قرائن تاریخی، شواهد چهره شناسی و نشانه شناسی، تَنسَر (توسر، دوسر) است». در این پژوهش که براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و براساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی شد تا به مددِ قرائن تاریخی، شواهد چهره شناسی و مطالعات نشانه شناسی، هویت واقعی یکی از شخصیت های حاضر در نقش برجسته های اردشیر بابکان -که به غلط «خدمتکار بادبزن، خواجه مگس پران و یا نماینده یکی از خاندان های اشرافی» معرفی شده است - روشن شود. نتایج مطالعات مؤید آن است که شخصیت موردنظر در نقش برجسته های اردشیر بابکان، شخصیت بلندپایه روحانی و مذهبی، کسی نیست جز «تنسر» (توسر)؛ روحانی نامدار و بانفوذی که در اشاعه آیین مزدیسنا و تنظیم متون اوستا بسیار کوشید و بشارت آمدن اردشیر بابکان را پیش از آغاز فعالیت های فراگیر او، به مردم داد و هم در رسیدن به قدرت و هم در تثبیت آن، اردشیر را همراهی نمود.
۱۵.

بررسی و مطالعه معنا و کارکرد واژگان «تچر» و «هدیش» در مجموعه های هخامنشی تخت جمشید و شوش(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۵۵
معماری دوره ی هخامنشی یکی از دوران درخشان معماری ایران زمین است. شوش و تخت جمشید در کنار پاسارگاد در مقام مهمترین شهرهای این دوره، آثار شاخص معماری را در خود جای داده اند. با استناد به کتیبه های برجای مانده از دوره ی هخامنشی، تعداد قابل توجهی از آثار معماری موجود در محل های مذکور با نام مشخصی معرفی شده اند. «تچر» و «هدیش» از جمله ی این نام ها هستند. به رغم انجام پژوهش های بسیار در این باره، هنوز در علت نامگذاری و کارکرد عماراتی که با نام تچر و هدیش معرفی شده اند؛ پرسش های زیادی مطرح است که پاسخ درخوری نیافته اند. در این پژوهش که بر اساس روش از نوع تحقیقات تاریخی- توصیفی است، سعی بر آن است تا با استناد به قرائن تاریخی و ادبی و کنکاش در شواهد معماری و باستان شناختی به این مهم پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، عماراتی که در کتیبه ها با نام تچر یا هدیش خوانده شده اند، ساختاری «درونگرا» داشته و به گونه ای طراحی شده اند که با فضاهای عمومی کمترین وابستگی را داشته باشند. هدیش/نشیمن یا «خدیش» به معنای کدبانو و شهبانو با تچر/نهانخانه کارکرد برابری داشته است، به همین دلیل، در کتیبه ها یا با هم و یا به جای هم آمده اند. تچرها و هدیش ها درواقع «شبستان های ویژه» و «اندرون» شاهنشاهان هخامنشی بوده اند.
۱۶.

تحلیل، گونه شناسی و تاریخ گذاری گچ بُری های کاخ کوه خواجه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۲۵
«کوه اوشیدا» (کوه خواجه) در دشت سیستان، به دلیل موقعیت استراتژیک و منحصر به فردی که دارد، از دیرباز تا به امروز، به صورت متناوب مورد استفاده قرار گرفته است. در دامنه جنوب شرقی این کوه، آثارِ قلعه ای مشاهده می شود که پس از ورود و استیلای مسلمانان بر منطقه، به «قلعه کافران» شهرت پیدا کرده است. بر اساس کرونولوژی نسبی انجام شده بر روی نمونه های سفالین دو دوره استقراری در این قلعه مشخص شد، دوره نخست از سده سوم قبل میلاد تا پایان دوره ساسانی را در بر می گیرد و دوره دوم مربوط به سده ششم تا هشتم هجری قمری است. در پژوهش پیشِ رو که از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است، وضعیت گچ بُری های کاخ کوه خواجه، که از لحاظ شکل به سه گروه مدوّر، مربع و کنگره دار تقسیم می شوند. بر اساس گزارش های باستان شناسی مورد بررسی قرار گرفتند. یک تاریخ متقّن و مورد قبول، برای این گچ بُری ها وجود ندارد و از سوی دیگر مطالعه تطبیقی جامعی نیز پیرامون آن ها صورت نگرفته است؛ علاوه بر مطالعه معماری، بیش از صدها گچ بُری از محوطه های مختلفِ دوران تاریخی، مورد مشاهده، بررسی و مقایسه گونه شناختی قرار گرفتند و مشخص شد که این گچ بُری ها شباهت بسیار زیادی به گچ بُری های محوطه های ساسانی بیشاپور، حاجی آباد و کیش دارند. نکته دیگری که باید بدان توجه شود، الحاقی بودن رواق های بخش شمالی حیاط است که گچ بُری های کاخ کوه خواجه بر روی آن ها قرار گرفته که مطمئناً در دوره دوم ساخت و ساز در کاخ کوه خواجه، به بنا اضافه شده اند؛ این موضوع گواه و شاهدی محکم بر ساسانی بودن این گچ بُری هاست.
۱۷.

سیمای شهر بم در سده های نخستین دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۲۸۶
محور تاریخی شهر بم، مجموعه موسوم به «ارگ بم» است که در جبهه شمال شرقی شهر واقع شده است. علی رغم پژوهش های متعدد و متنوعی که تاکنون در حوزه های باستان شناسی و معماری و در ارتباط با ساختار و سیمای این شهر در سده های نخستین دوران اسلامی انجام گرفته است، هنوز هم پرسش های مهم و کلیدی وجود دارند که به آنها پاسخ های مناسب و متقنی داده نشده است. در پژوهش حاضر که، براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و، براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی است، تلاش می شود به این پرسش اساسی که سیمای شهر بم در سده های نخستین دوران اسلامی به چه صورت بوده است؟ پاسخ داده شود.گردآوری داده ها به دو شیوه اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند که شهر بم در سده های نخستین اسلامی دارای سه بخش ارگ، شارستان و ربض بوده است. در این دوره مجموعه ارگ بم، هسته مرکزی شهر بوده و شارستانی محصور با چهار دروازه آنرا محاط کرده است. ربض شهر بارو نداشته و دو رودخانه در شمال و جنوب به صورت فیزیکی بخش بزرگی از آن را از بدنه شارستان جدا ساخته است. موانع طبیعی در شمال و شرق باعث شدند تا شهر در جهات جنوب و غرب توسعه پیدا کند. مساحت تقریبی شارستان 260 هکتار (که با ربض و باغات و مزارع جمعاً مساحتی بیش از 900 هکتار)بوده و شهر سه مسجد جامع داشته یکی در درون مجموعه ارگ و دوتای دیگر در عرصه شارستان.
۱۸.

نقش قومس در دولت اسماعیلیه نزاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۵۴۷
ایالت قومس، پس از رودبار الموت و قهستان، سومین ناحیه ای بود که پایگاه های نزاریان به صورت گسترده در آن ایجاد شد. استراتژی اسماعیلیان برای تسلط بر یک ناحیه، تصرف قلعه های آن ناحیه و پایگاه قرار دادن آن قلعه ها برای تصرف کل ناحیه بود. در راستای این استراتژی، نزاریان، به رهبری حسن صباح، در 489ق با بهره گیری از اختلافات داخلی میان سلجوقیان، توانستند دژ گردکوه و چندین قلعه دیگر را در ایالت قومس به دست آورند و به تدریج قومس را به قلمرو خود منضم کنند. این پژوهش با گردآوری اطلاعات از منابع تاریخی، با روش تحلیلی استنتاجی و نیز تکیه بر نتایج بررسی میدانی باستان شناختی قلعه های اسماعیلیه قومس، به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است: دلایل اهمیت قومس برای اسماعیلیان و نقش آن در اقتداربخشی به دولت اسماعیلیه نزاری ایران چه بوده است؟ حاصل پژوهش نشان داد که این ایالت از دو جنبه برای نزاریان مهم بوده است: نخست، قرار گرفتن آن در میان دو مرکز استراتژیک آنها یعنی رودبار الموت و قهستان و عملکرد آن به عنوان پل ارتباطی میان این دو ناحیه؛ دو دیگر، گذر شاهراه تجاری و مواصلاتی خراسان از این ناحیه. این ویژگی ها از طرفی سبب یکپارچگی قلمرو اسماعیلیان شد و از طرف دیگر تسلط بر قلعه های این ناحیه، به ویژه گردکوه، تسلط بر شاهراهِ خراسان و شاخه های آن را به دنبال داشت و مجموع این موقعیت ها به وضوح بر قدرت سیاسی و اقتصادی نزاریان افزود
۱۹.

A Research on Newly Discovered Architectural Remains of Fardaghan in Farahan (A Sassanian Fire Temple or an Islamic Castle)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
In the early 21 st century, during an excavating of a village on Farahan plain, some remains of an important monument including part of a large brick column and several walls were discovered. For a decade, despite national registration, no scientific and comprehensive study was performed on these remains until the time when the remains captured the attention of the authors of this paper during their archaeological study of the Farahan plain. Therefore, considering two main objectives, the chronology of the discovered pieces and determining their real identity, initially, a comprehensive archaeological survey was carried out on the Fardaghan region and samples were collected from different areas of this plain; afterwards, the cultural data were typologically compared. At the next stage, historical evidence was sought in written sources using a historical approach in order to determine the identity of the site. The results indicate that the current building belonged to the Sassanid period that has been also used during the Islamic era after a functional change. It is highly probable that this building is the one mentioned in some written sources such as Ibn Yaghoubi’s Mokhtaser Alboldan . In early Islamic centuries, this fire temple was changed into a fortified castle.
۲۰.

مطالعه نقش مایه های هندسی در سفالینه های دوران میانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
آثار هنری ایران،از جنبه های گوناگون همواره مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سفالینه های منقوش از دیرباز به عنوان نمادی از هنر ماندگار انسان، مطرح بوده است. از گذشته تا به حال به کارگیری هنرهای تزیینی به ویژه نقوش هندسی در تزیینات معماری، سفالگری و... امری رایج بوده است. نقوش سفالینه ها که بسیاری از آنها با نقش مایه های هندسی پرداخته شده اند، همواره بیانگر دیدگاه ها، مفاهیم نمادین و ارتباطات فرهنگی جوامع در ادوار مختلف بوده است. در هنر متعالی اسلامی هندسه جایگاه والایی دارد چراکه اشکال آن می توانست بصورت غیرمستقیم تجلی گاه مفاهیم اسلامی باشد. در واقع این عامل سبب ایجادپیوندی عمیق میان عرصه های مختلف هنری ازجمله هنر سفالگری و علم هندسه شد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با مطالعه، بررسی و تحلیل عناصر بصری نقش مایه های هندسی سفالینه های دوران میانی اسلامی، به چگونگی ساختار هندسی این نقوش دست یابد. این پژوهش با استفاده از مطالعه داده های بصری نمونه نقوش موجود در سفالینه های مجموعه های هنری و همچنین یافته اندوزی منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نقوش هندسی به کار رفته بر روی سفالینه های این مجموعه ها، نشانگر استفاده از تنوع و دقت در نظم هندسی و نمادپردازی در آنها بوده و طرح این نقوش نیز، با علوم ریاضی و مثلثات قابل ارزیابی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان