فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2357 - 2375
حوزه های تخصصی:
از میان اشکال گوناگون مبارزه و رویارویی با پیامد زیانبار پیشامدها و خطرها، «نهاد بیمه» نقشی کارساز در ایجاد تعادل و آرامش اقتصادی و مالی زندگی آدمیان دارد. برقراری یا عدم برقراری بیمه بیکاری و بررسی اشتغال پنهان بازنشستگان خود تاثیر بسزایی بر محیط کسب و کار چه در عرصه اجتماعی و چه در عرصه اقتصادی خواهد داشت امروزه بیکاری یکی از مهمترین مشکلات مطرح در نظامهای سیاسی و اقتصادی کشورهاست گسترش بیکاری و حمایت در برابر آن ، تحولات گسترده و مهمی در قوانین و روشهای بسیاری از کشورها پدید آورده است. سازمان های بیمه گر مختلفی در کشور وجود دارد که خدمات متفاوتی را در قالب صندوقهای بیمه ای به مردم ارائه می کنند و میتوانند بر محیط کسب و کار تاثیر گذارند اما آنچه در این میان مد نظر ماست سازمان تامین اجتماعی و تاثیر آن بر محیط کسب و کار است؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر بیمه های اجتماعی در عرصه اجتماعی و اقتصادی، اصول حاکم بر آنها و مراجع حل اختلاف در تامین اجتماعی است.
Iran's Naval Defense Strategy
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
15 - 25
حوزه های تخصصی:
Given to the impacts of the Iran-Iraq war and strategic importance and geographical situation of Hormoz strait, Islamic Republic of Iran Navy has adopted the asymmetric defense pattern. In accordance, Iranian Naval force has deployed this naval policy with defensive aims and deterrent purpose against the enemy, through taking advantage of geographical situation and strategic importance of the region as well as focusing on Shiite-inspired concepts like martyrdom. This pattern concentrates on using the advanced technologies and modern weaponry in situation unexpected for the enemy. In other word, in this defense pattern, speed, ambiguity, spread and dispersion by the usage of armed speedboats, extensive mining and missile attacks from submarines and sites situated in the Persian Gulf shores and islands beside the combined and simultaneous air attack are considered key factors. Given to these issues, the article aims to evaluate principles of Iran’s naval defense pattern.
راهبرد ایران و ترکیه در مدیریت بحران در منطقه غرب آسیا: مطالعه موردی بحران سوریه
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که ابزار دیپلماسی عمومی و قدرت نرم در تدوین راهبرد ایران و ترکیه در قبال سوریه و تحولات آن از چه جایگاهی برخوردار است؟ فرضیه برای پاسخ به این پرسش عبارت است از این که ایران همواره ابزار دیپلماسی عمومی مبتنی بر قدرت نرم را در راهبرد خود در قبال سوریه حفظ نموده است؛ اما ترکیه از سال 1999 تا سال 2011 دیپلماسی عمومی مبتنی بر قدرت نرم خود را در قبال سوریه حفظ نموداما با شروع تحولات سوریه رفته رفته راهبرد ترکیه به سمت استراتژی قدرت سخت بازگشت زیرا ترکیه براساس دکترین نوعثمانی گرایی به دنبال گسترش عمق استزاتژیک خود در منطقه بود و تحولات سوریه ترکیه را برای دست یابی به این هدف با حاکم نمودن اخوان المسلمین در سوریه و گسترش محور اخوانی ترغیب نمود. لذا ترکیه در تحولات سوریه در برابر دولت اسد قرار گرفت و طبیعی بود که راهبرد سیاست خارجی این کشور از قدرت نرم به قدرت سخت تغییر شکل دهد. اما ایران به دنبال حفظ جایگاه خود در منطقه و سوریه است لذا همواره حمایت خود را از دولت و ملت سوریه ابراز داشته است و دیپلماسی عمومی در راهبرد ایران در قبال سوریه تداوم داشته است. لذا تحولات سوریه بر روابط ایران و ترکیه نیز تأثیر منفی گذاشته است. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اسنادی و برای تحلیل موضوع پژوهش، از مفهوم دیپلماسی عمومی بهره گیری شده است.
رهبری سیاسی و بحران کرونا؛ مطالعه موردی آمریکا، هندوستان و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
77 - 102
حوزه های تخصصی:
پس از اعلام رسمی وجود اولین موارد ابتلا به ویروس کوید-۱۹ در اواخر دسامبر سال ۲۰۱۹ در چین، طولی نکشید که این بیماری به سرعت در اکثر کشورهای جهان شیوع پیدا کرد و جهان را در وضعیتی استثنایی قرار داد. دولت های مختلف واکنش های گوناگونی به این بحران داده اند. نکته قابل توجه این است که متغیرهایی مانند نوع رژیم سیاسی، ساختار حکومت و ظرفیت دولت ها نیز لزوماً ارتباط مستقیم و تعیین کننده ای با نحوه واکنش کشورها به این بحران و پیامدهای آن نداشته است. به عنوان مثال تعداد قربانیان ناشی از این بیماری در کشورهای توسعه یافته ای مانند آمریکا، اسپانیا، بریتانیا و ایتالیا بسیار بالاتر از دیگر کشورهای با ظرفیت ها و زیرساخت های محدودتر بوده است. براین اساس، پرسش اصلی ما این است که «علت رفتار متفاوت کشورهای مختلف در مقابل بحران همه گیری کرونا چیست؟». فرضیه این مقاله نیز این است که «در زمان بحران، مهم ترین عامل در تعیین واکنش و اقدامات کشورها، رهبری سیاسی و شیوه های متفاوت معنابخشی اوست». این مقاله با به کارگیری «مدل رهبری CIP» و تقسیم شیوه های رهبری و معنابخشی به کاریزماتیک، ایدئولوژیک و پراگماتیک و با مطالعه موردی تجربه کشورهای هندوستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان، ضمن اثبات و تأئید فرضیه مقاله، به این نتیجه رسیده است که نوع رهبری پراگماتیک کارآمدی بیشتری در شرایط بحرانی اخیر داشته است.
پیوند نظام دانش-قدرت نئولیبرال؛ بررسی موردی تاچریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر نئولیبرالیسم به منزله پدیده ای حاصل از گسست در نظام قدرت دانش لیبرال کینزی بررسی شده است. آن گاه با روش تبارشناسی نظام دانش نئولیبرال، تاچریسم به مثابه سرنمون و صورت نوعی پیوند نظام قدرت دانش نئولیبرال مطالعه می شود. بدین منظور از چهارچوب نظری دیالکتیکی نظام دانش قدرت استفاده شده است. پس از بررسی مبانی نظام دانش نئولیبرالی، با بررسی اردولیبرالیسم و ایده بازار اجتماعی از یک سو و مکتب شیکاگو با عنوان امپریالیسم اقتصادی نوین از سوی دیگر فلسفه سیاسی نئولیبرالیسم بررسی شده است. درنهایت پیوند این نظام دانش/ اپیستمه نئولیبرال با نظام قدرت، در صورت نوعی آن، با عنوان تاچریسم نشان داده شده است. هدف اصلی این پژوهش یافتن مبانی و بنیادهایی است که به قدرت گیری نئولیبرالیسم منجر شده و در تاچریسم و ریگانومیکس به ماشین سیاسی این دستگاه بزرگ تبدیل شده است. بنابراین نوشتار کنونی به دنبال ریشه یابی رژیم حقیقت مندی نئولیبرالیسم به مثابه سرمایه داری تجدیدساختاریافته در ساحت نظری دیالکتیک نظام قدرت دانش و ترجمان سیاسی آن در عمل ذیل قدرت گیری تاچریسم است. به این منظور، با استفاده از اصول نظریه دانش قدرت فوکویی از روش تبارشناسی فوکو برای فهم تبارِ نظام دانش نئولیبرال بهره گرفته شده و درنتیجه از نوعی هرمنوتیک رادیکال، با عنوان تاچریسم، برای فهم رئوس نئولیبرالیسم در صورت بندی نظام قدرت دانش آن استفاده شده است.
مدل سازی کمی شبکه فرآیند تولید، ذخیره سازی و بهینه توزیع مبتنی بر نظریه نمایندگی ها با بهره گیری از روش های آینده پژوهی در صنایع دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
7 - 37
حوزه های تخصصی:
صنایع دفاعی به دلیل محدودیت های به وجود آمده که مانع از اجرای ماموریت های ذاتی آنها می شود ضروری است به دنبال یک تغییر رویه برای حفظ سطح تولیدات در تأمین نیازمندی مشتریان خود باشند. یکی از این راهکارها استفاده از راهبرد شبکه سازی است. این پژوهش با استفاده از یک مدل پایه ای و در نظر گرفتن مفاهیم زنجیره تأمین و نظریه نمایندگی ها، در نظر دارد با استفاده از ظرفیت های فراتر از مرز سازمانی و شبکه نمایندگان، محصول مدنظر مشتریان را تولید نماید. در این رویکرد، هدف کاهش هزینه ها نبوده و به دنبال افزایش مطلوبیت در رابطه میان نماینده، مالک و مشتری است. مدل ارائه شده از انواع مدل های تصمیم گیری چندهدفه است و هدف بیشینه سازی همزمان جواب بهینه پارتو(کارا)، مطلوبیت مالک و متوسط مطلوبیت نمایندگی ها است. مدل مذکور با استفاده از توابع هدف وزن دار حل و یک مجموعه جواب بهینه پارتو احصاء شد؛ سپس با استفاده از روش های آینده پژوه ی، متغیر اثرگذار بر سازمان و حالات عدم قعطیت هر متغیر شناسایی شده است. این متغیرها عبارتند از میزان سرمایه گذاری بخش خصوصی، رونق و رکود اقتصادی، رواج برون سپاری فعالیت ها، تورم و تحریم اقتصادی، بر اساس نظرسنجی انجام شده بیشترین اهمیت در سیاست گذاری آینده مربوط به دو متغیر رواج برون سپاری فعالیت ها و میزان سرمایه گذاری بخش خصوصی می باشد. بر همین اساس از میان مجموعه جواب پارتو، جوابی به عنوان جواب نهایی انتخاب شد که بتواند با افزایش حجم برون سپاری ها در آینده ساختار قدرتمندی برای مدیریت فعالیت های برون سپاری شده و نظارت بر پیمانکاران را ایجاد و از طرف دیگر با توجه به افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی در صنایع دفاعی، نیاز سازمان به نظارت مناسب بر عملکرد این بخش را مرتفع نماید.
از هژمونی تا نظم بیسمارکی و توازن فراساحلی: استراتژی کلان آمریکا درقبال روسیه پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست یابی به نظم و امنیت منطقه ای و جهانی همواره از مهم ترین اهداف قدرت های بزرگ بوده است. برای دست یابی به این منظور، رویکردها و راه بردهای مختلفی از جانب این قدرت ها در مناطق مختلف جهان در پیش گرفته می شود که از میان آن ها رویکرد هژمونیک بسیار قابل تأمل است. هژمونی یعنی نظمی که طی آن یک قدرت بزرگ به تنهایی نقش اصلی را در مناطق ایفا می کند و سعی دارد تا از این طریق روابط و مناسبات امنیتی منطقه ای را اداره و مدیریت کند، در سیاست و نظم جهانی و منطقه ای ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد در مناطق پساشوروی بسیار مهم و تعیین کننده بوده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، ضمن مفهوم سازی نظم هژمونیک و مؤلفه های آن، می خواهد به این پرسش بپردازد که ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد چگونه از طریق هژمونیک روابط و مناسبات خود را در مناطق پساشوروی و به ویژه درقبال روسیه مدیریت کرده است. شواهد تجربی و عملی نشان می دهد باتوجه به اهمیت اوراسیا برای نظم هژمونیک آمریکا، این کشور با سه شیوه موازنه گری به سبک بریتانیای قرن نوزدهم، سیاست بیسمارکی (اتحاد، ائتلاف، ابزارهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، و تحریم)، و هم چنین روش استیلاجویانه مبتنی بر نظریه ثبات هژمونیک (نظم پاکس آمریکانا) به مواجهه با تهدیدهای امنیتی منطقه رفته و از این طریق تلاش کرده است تا روابط خود را با کشورهای واقع در مناطق پساشوروی و به ویژه با روسیه و حتی چین مدیریت کند. این فرضیه براساس نظریه پل پاپایانو و نظریه ثبات هژمونیک تحلیل نظری شده است.
بررسی تاثیر نامتقارن نرخ ارز بر مطالبات غیرجاری شبکه بانکی در شرایط تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
137 - 176
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نامتقارن رشد نرخ ارز بر مطالبات غیرجاری شبکه بانکی در دو حالت با لحاظ شرایط تحریم و بدون لحاظ تحریم در دوره زمانی 1397:3-1390:1 بصورت ماهانه پرداخته شده است. روش پژوهش: بدین منظور از رویکرد خودرگرسیون با وقفه های توزیعی غیرخطی استفاده شده است. در قالب این رویکرد می توان نشان داد که رشد نرخ ارز در شرایط وجود تحریم و بدون تحریم در کوتاه مدت و بلندمدت مطالبات معوق شبکه بانکی را چگونه متاثر می سازد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد در کوتاه مدت، نرخ ارز در شرایط تحریم دارای تاثیر نامتقارن بر مطالبات غیرجاری شبکه بانکی می باشد و تکانه مثبت نرخ ارز نسبت به تکانه منفی دارای تاثیر مثبت و معنادار قوی تری می باشد. در شرایط بدون وجود تحریم، تکانه مثبت نرخ ارز تاثیر منفی و معنادار و تکانه منفی تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین تورم و مالیات غیرمستقیم دارای تاثیر مثبت و معنادار و مالیات غیرمستقیم تاثیر منفی و معنادار دارد. چنانچه دولت با محدودیت منابع روبرو باشد، نبایست مدیریت ارزی را به گونه ای انجام دهد که نرخ ارز بصورت خودخواسته افزایش یابد زیرا در چنین شرایطی شبکه بانکی از رسالت اصلی خود که همان تامین مالی کسب وکارها در کشور می باشد، خارج خواهد شد و محدودیت نقدینگی بیشتری بر کسب وکارها تحمیل خواهد شد. از سوی دیگر دولت برای تامین بودجه خود نبایستی افزایش صرف درآمدهای مالیاتی را مدنظر قرار دهد و بایستی افزایش نرخ مالیات با توجه به نوع مالیات انجام پذیرد و برای کاهش آسیب به شبکه بانکی، افزایش مالیات های مستقیم را مدنظر قرار دهد.
ارزیابی سیاست های علم و فناوری: با رویکرد سیاست حمایت از محققین زن در بخش پژوهش و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۸
89 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله، ارزیابی سیاست حمایت از محققین زن در بخش پژوهش و فناوری است. ارزیابی این سیاست با استفاده از مدل های موجود در ادبیات و طراحی مدل محقق ساخته انجام گرفته است. تحقیق ماهیت توصیفی- کاربردی دارد و با تکنیک پیمایشی انجام گرفته است. نخست خبرگان سیاستگذاری، به عنوان خبره پرسشنامه را بررسی کردند و با حصول اطمینان مقدار 0.7 برای آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه مشخص شد. جامعه آماری را خبرگان سیاستگذاری و محققین زن تشکیل داده اند که 79 نفر از آنها(36 خبره و 43 نفر محقق زن)، به عنوان نمونه به سوالات پاسخ دادند. از آمار توصیفی و استنباطی برای توصیف داده ها، از آزمون های ناپارامتری دوجمله ای و رتبه بندی فریدمن برای بررسی سؤالات و از نرم افزار تحلیل آماری SPSS در سطح معناداری 0.05 برای تحلیل استفاده گردید. همچنین جهت پیمایش ارزیابی سیاست، از آزمون t یک نمونه ای استفاده شد. یافته های حاصل از نتایج تجزیه و تحلیل های آماری و پیمایش ارزیابی سیاست نشان داد که سیاست مورد ارزیابی از منظر هر دو جامعه آماری، نیاز به اصلاح و بازنگری کلی دارد. همچنین یافته های حاصل از نتایج آزمون تی مستقل بیانگر آن است که سیاست مورد نظر بدون مشارکت ذینفعان و نیز بدون در نظر گرفتن شرایط زمینه ای و پیش بینی سازوکارهای لازم، طراحی شده است. مهم ترین پیشنهاد مقاله آن است که حمایت های هدفمند مادی و معنوی از زنان محقق در عرصه تولید علم و فناوری انجام گیرد. همچنین بین سیاستگذاران و مجریان سیاست ها، انسجام و یکپارچگی لازم ایجاد گردد.
Analyzing the Economic Development Policy of the Rentier State in the Province of Khuzestan: Case Study of the Ninth and Tenth States
حوزه های تخصصی:
تحلیل مضمونی توسعه سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت قانون اساسی یک کشور و امکانات قانونی ناشی از آن از یک طرف و عملکرد سیاستگذاران، مجریان و ناظران قانون از طرف دیگر، می تواند نقشی سرنوشت ساز در توسعه کشور داشته باشد . در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که ملهم از آموزه های دین اسلام است، ضمن تأکید بر رعایت تعادل میان نیازهای مادی و معنوی و رعایت موازین و ضوابط اسلامی در همه امور کشور، بر پیشرفت همه جانبه کشور تأکید شده است. اینکه چه ظرفیت های قانونی برای توسعه سیاسی وجود دارد؟ سؤالی است که ما را به راهکارهای دقیق و قابل تحقق برای نیل به توسعه سیاسی می رساند.بر همین اساس مسئله اصلی این پژوهش شناسایی صورت بندی توسعه سیاسی در قانون اساسی ج.ا.ایران است که به ظرفیت ها و امکانات قانونی توسعه سیاسی پرداخته است. امکانات و ظرفیت هایی که مسئله اصلی، به فعلیت رساندن آنهاست. برای این منظور با استفاده از روش تحلیل مضمون شبکه ای، مضامین مرتبط با توسعه سیاسی در قانون اساسی شناسایی و تحلیل شده است. قانون اساسی ج.ا.ایران، با تأکید بر مفاهیمی مانند حاکمیت مردم در طول حاکمیت خداوند، نظارت پذیری همه ارکان حاکمیت، مشارکت سیاسی مؤثر، تأمین آزادی های سیاسی- اجتماعی و ارتقای سطح آگاهی های عمومی، زیربنای قانونی را برای ایجاد توسعه سیاسی فراهم کرده که باید از سوی حاکمیت و مردم مورد پذیرش و عمل قرار گیرد.
بازشناسی جایگاه روسیه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
589 - 610
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب اسلامی شاهد تحول گفتمانی در سیاست خارجی ایران بودیم. پیامد این تحول، دگرگونی در نقش و جایگاه بازیگران نظام بین الملل در سیاست خارجی ایران بود. یکی از دولت هایی که از دهه دوم انقلاب به تدریج جایگاه نوینی در سیاست خارجی ایران به دست آورد و به عنوان یک کنش گر مهم نظام بین الملل به بازیگری ماهر در روابط خارجی ایران تبدیل شد، فدراسیون روسیه است. این کشور علاوه بر پیوندهای سنتی ناشی از همجواری، روابط سیاسی و اقتصادی دیرپایی با ایران داشته است. در این زمینه هدف این مقاله «فهمِ تاریخی جایگاه روسیه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» است. پرسش مقاله از این قرار است که «کدام پندارها و مؤلفه ها به جایگاه روسیه در سیاست خارجی ایران تعیّن بخشیده و آیا این جایگاه در سیاست خارجی ج.ا. ایران دستخوش تغییر و تحول شده است؟». فرضیه مقاله این گونه تدوین یافته که «ساختار نظام بین الملل و ساخت درونی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و ادراک تصمیم گیرندگان آن از ماهیت نظام سیاسی ایران موجب قوام بخشی جایگاه روسیه در استراتژی سیاست خارجی ایران شده، به گونه ای که جایگاه و اهمیت آن کشور در جهت گیری سیاست خارجی دولت های مختلف در ج.ا. ایران یکسان بوده است. اگرچه به تناسب محذورات بین المللی روسیه و تحول در سیاست خارجی آن، گاهی روابط دو کشور دچار نوسان می شود». روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری واقع گرایی نوکلاسیک است.
مسئولیت کیفری نقصان یافته جرایم اطفال و نوجوانان در سیاست جنایی ایران و نظام حقوقی انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
1777 - 1790
حوزه های تخصصی:
اصولاً فرض نظام عدالت کیفری این است که شروع مسئولیت کیفری نسبی از 9 سالگی آغاز و تا 18 سالگی پایان می پذیرد. قانونگزار ایران در قانون جدید مجازات اسلامی در اقدامی قابل تقدیر، با پذیرش مسئولیت کیفری نقصان یافته در جرایم تعزیری برای اطفال و نوجوانان، سه مرحله زمانی را پس از تحقق بلوغ شرعی ،شروع مسئولیت کیفری را تا سن هجده سالگی بعنوان مسئولیت کیفری کامل، در نظر گرفته است. مواد و روش ها: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزءِ تحقیقات کاربردی مسئله محور می باشد و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، ِاسنادی بوده و اطلاعات جمع آوری شده رابه روش تحلیلی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. یافته ها ونتیجه گیری: در هر دو نظام حقوقی ایران و انگلستان،مسئولیت کیفری اطفال و نوجوانان در موضوعات سن، عقل و رشد جزایی به عنوان یک اصل پذیرفته شده است.انتخاب سن 9 و 10به ترتیب در حقوق ایران و انگلستان به عنوان حداقل سن مسئولیت کیفری بسیار پایین بوده و منطبق با وضعیت زیستی، روحی و روانی و واقعیت های موجود در زندگی اطفال و نوجوانان و مفاد کنوانسیون حقوق کودک نیست و از طرفی با وجود پذیرش مسئولیت کیفری نسبی در حقوق ایران و انگلستان، حقوق ایران این نوع مسئولیت را در جرائم تعزیری پذیرفته و در جرائم مستوجب حد و قصاص نپذیرفته است، لذا در این جرائم به تبعیت از نظر مشهور فقها، سن 9 و 15 سال تمام قمری به ترتیب برای دختران و پسران به عنوان سن مسئولیت کیفری محسوب می شود.
عوامل مؤثر بر ازدواج کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2256 - 2668
حوزه های تخصصی:
ازدواج کودکان از جمله پدیده هایی می باشد که در جوامع مختلف رواج داشته است. سؤالی که در این راستا مطرح می شود این است که عوامل مؤثر در پدید آمدن ازدواج کودکان چه مواردی می باشند؟ پژوهش ها نشان می دهد عواملی مثل مرد سالاری، ناامنی و جنگ، به رسمیّت شناختن توسط قانون، فرهنگ، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و ... از اهمّ مسائلی می باشند که سبب اصلی ازدواج کودکان اند. ازدواج هایی که تنها قربانیان آن، کودکان نمی باشند و آسیب ها و خسارات متعددی به جامعه، خانواده و اقتصاد کشورها در بلند مدت وارد می کنند. تحقیقات نشان می دهد که عوامل مؤثر بر ازدواج کودکان بر شرایط روحی، روانی، اجتماعی و جسمانی کودک تأثیرات منفی بسیاری می گذارد. برای جلوگیری و کاهش ازدواج کودکان راهکاری که می توان پیشنهاد نمود این است که قانون گذار با اعمال نظارت و وضع ضمانت اجرا توأم با فرهنگ سازی از ازدواج کودکان ممانعت به عمل آورد. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و به صورت کتابخانه ای به بررسی موضوع عوامل مؤثر بر ازدواج کودکان پرداخته می شود.
نقش طالبان بر تولید و تجارت مواد مخدر در افغانستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
57 - 75
حوزه های تخصصی:
افغانستان بزرگ ترین تولیدکننده مواد مخدر در جهان است و علیرغم اینکه کشوری است که محصور در خشکی بوده و فاقد منابع و ذخایر معدنی است ولی با وجود این شرایط، در منطقه از جایگاه مهمی برخوردار است؛ از جمله همسایگی با قدرت های جهانی مثل چین و روسیه و مجاورت با قفقاز که افغانستان را به یکی از مناطق مهم برای دستیابی به اهداف گروه های تروریستی و کشورهایی همچون آمریکا تبدیل کرده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش گروه تروریستی طالبان در حمایت از تولید خشخاش و مواد مخدردر افغانستان پرداخته است. در افغانستان گروه های تروریستی مختلفی فعالیت می کنند. اکثر این گروه های تروریستی از درآمدهای به دست آمده از تولید و قاچاق مواد مخدر در راستای اهداف تروریستی خود استفاده می کنند. مهم ترین گروه های تروریستی فعال در افغانستان طالبان، داعش و القاعده هستند که در این پژوهش، ضمن اشاره به نقش گروه تروریستی طالبان در حمایت از تولید خشخاش و مواد مخدر در افغانستان و میزان زمین های زیر کشت خشخاش در مناطق تحت کنترل این گروه ، تأثیر تجارت مواد مخدر بر فعالیت طالبان در افغانستان تبیین و مورد بررسی علمی قرار خواهد گرفت.
تحلیل جماعات تکفیری نوظهور براساس تئوری کاریزماتیک ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
249 - 270
حوزه های تخصصی:
شکل گیری و رشد جماعات تکفیری نوظهور، از مهم ترین تحولات اخیر کشورهای غرب آسیاست. در این میان از داعش به عنوان مهم ترین جماعت تکفیری نوظهور در جریان نوسلفی جهادی نام برده می شود. فهم ماهیت، ساختار و عملکرد داعش، نیازمند به کارگیری چارچوبی تئوریک و متناسب است. از جمله تئوری های رایج در تحولات اجتماعی، تئوری کاریزماتیک وبر است که به نظر می رسد میزانی از قدرت تحلیلِ شکل گیری و عملکرد جماعات تکفیری از جمله داعش را واجد است. بر این مبنا در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی تلاش شده است که با استفاده از این تئوری، ماهیت، چگونگی شکل گیری، ساختار و عملکرد داعش بررسی و تحلیل شود. سؤال تحقیق این است که «آیا می توان جماعت تکفیری داعش را مصداقی از تئوری کاریزماتیک وبر برشمرد؟» در این زمینه با بررسی اندیشه و آثار وبر، دو مدل از چگونگی «ساختار» و «شکل گیری و ماهیت جنبش کاریزماتیک وبری استخراج و با بررسی زمینه های شکل گیری و ماهیت، ساختار و عملکرد داعش با تطبیق مؤلفه های دو مدل تحلیلی به جهت سنجش فرضیه مذکور آورده شده است. در انتها هم با ترسیم مدل مفهومی که حاکی از چگونگی تطبیق تئوری و مصداق با نکات ترمیمی بیان شده است می توان اذعان کرد که داعش مصداقی متناسب با کاریزماتیک وبر در بسیاری از مؤلفه هاست.
آثار سیاسی فناوری هسته ای بر قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
271 - 287
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی، قابلیت یک کشور برای استفاده بهینه از سر چشمه های قدرت خویش برای اعمال اراده و تحصیل منافع ملی است. افزایش قدرت رقابت و حوزه نفوذ هر کشور در عرصه جهانی حاصل ارتقای مؤلفه های قدرت ملی است. مشاهده می شود رویکرد هوشمندانه به سرچشمه های قدرت از جمله فناوری هسته ای به تولید قدرت ملی، وزن ژئوپلیتیکی، گسترش حوزه نفوذ و ارتقای جایگاه جهانی ایران بینجامد و سبب جهشی در حل چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران شود. رده بندی قدرت ملی دولت های مختلف یک کشور، شناخت آنها را تسهیل و تعاملات ملی را شفاف تر می سازد و مردم را در راه تحقق اهداف ملی و صیانت از منافع ملی یاری خواهد رساند. پژوهش حاضر با نگرشی تحلیلی-تبیینی و استفاده از روش های محاسبه قدرت ملی و تصمیم گیری چندشاخصه جبرانی در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا دستیابی به فناوری هسته ای در ادوار مورد پژوهش به بهبود مؤلفه سیاسی قدرت ملی ایران منجر شده است؟نتایج مؤید این رهیافت مدبرانه است.
بررسی نقش دولت جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
133 - 156
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش دولت ایران در مقاطع مختلف دوران دفاع مقدس می پردازد. در این مقاله از شیوه و روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و داده ها به روش کتابخانه ای و با مطالعه اسناد و مدارک آشکار و نیز مصاحبه شفاهی با بعضی از افراد دست اندرکار آن دوره جمع آوری گردیده اند. هدف و نوع تحقیق نیز کاربردی می باشد. مقاله در پی پاسخ به این سوال است که دولت در چه حوزه هایی و چگونه از جبهه ها و رزمندگان پشتیبانی می کرده است. اهمیت بررسی این موضوع در آن است که بدون در نظر گرفتن فعالیت های دولت، تصور حفظ تمامیت ارضی کشور غیرواقعی است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که دولت در تأمین حداقل معیشت مردم و کنترل نرخ تورم، کارنامه ای قابل قبول داشته و در تأمین بودجه و اعتبارات نیروهای مسلح و نیز رسیدگی به خانواده شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین و سَر و سامان دادن به مهاجرین جنگی و جنگ زدگان و همچنین پشتیبانی های پزشکی، صنعتی، مهندسی از جبهه ها نقش خوبی ایفا کرده است. اما در بکارگیری ظرفیت های دیپلماسی جهت پایان دادن هرچه سریعتر به جنگ و نیز محدودسازی دامنه مخاصمات و نیل به مصالحه، عملکرد مطلوبی نداشته است.
ژئواکونومی و نظم منطقه ای (نوردیک، شرق آسیا، و خاورمیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو سده گذشته، به واسطه تفوق حوزه ژئوپولتیک، مسائل ژئواکونومیک نیز متأثر از آن و به عنوان یکی از زیرشاخه های آن شناخته شده است و خصوصاً در ایران و از جانب جغرافی دانان سیاسی به عنوان یکی از زیرسیستم های سیاست جغرافیایی قلمداد شده است. این درحالی است که ژئواکونومی یکی از حوزه های مجزا با ژئوپولتیک محسوب می شود و در مفاهیم و روش شناسی دو مسیر متفاوت از یک دیگر را طی می کنند. این موضوع وقتی با ملاحظات مربوط به نظم منطقه ای نیز مرتبط می شود با آسیب پذیری ژئوپولتیک و ناتوانی آن در تحلیل بسیاری از موقعیت های هم گرایانه و واگرایانه هم راه می شود، به نحوی که بسیاری از کسانی که در بستر ژئواکونومی به مطالعات و تحقیقاتی دست زده اند معتقدند که نظم ژئواکونومیک با نظم ژئوپولتیک متفاوت است (اگر متباین نباشد). این موضوع را می توان با مطالعه مقایسه ای بین سه منطقه «خاورمیانه»، «جنوب شرق آسیا»، و «نوردیک» مشاهده کرد. سؤال این است که چگونه ژئواکونومی وضعیت اخیر نظم منطقه ای در سه حوزه منطقه ای نوردیک، جنوب شرق آسیا، و خاورمیانه را صورت بندی می کند؟ فرضیه ای که در این جا می توان به آن اشاره کرد این است که باتوجه به متغیرهای الگویی کانتوری و اشپیگل، حوزه ژئواکونومیک منطقه نوردیک (کشورهای سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، و ایسلند) واحد منطقه ای ژئواکونومیک، منطقه جنوب شرق آسیا به سمت تکامل هم گرایی با تکیه بر هویت جاذب و منطقه خاورمیانه منطقه ژئواکونومیک واگرایانه را تجربه می کند. این مقاله ضمن بررسی ابعاد مفهومی و نظری به سراغ بررسی جایگاه ژئواکونومی بعد از فروپاشی نظم دوقطبی خواهد رفت و مؤلفه های تعیین کننده و تأثیرگذار ژئواکونومی را در شکل دهی به نظم منطقه ای، باتوجه به نظرات دو اندیشمند روابط بین الملل، یعنی کانتوری و اشپیگل، درخصوص هم گرایی و واگرایی بررسی خواهد کرد و تأثیر تعیین کننده اقتصاد بر شکل دهی به امنیت و تغییر پارادایمی از ژئوپولتیک به ژئواکونومی را در قوام و دوام نظم منطقه ای در سه منطقه نوردیک، جنوب شرق آسیا، و خاورمیانه واکاوی می کند.
دیپلماسی انرژی و راهبرد موازنه منطقه ای روسیه در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
613 - 642
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه در دوران شوروی اهمیت بالایی برای مسکو نداشت، اما با فروپاشی این کشور از یک سو و بروز تحولات ژئوپلیتیک به ویژه پس از تحولات بیداری اسلامی، اهمیت خاورمیانه برای روسیه به مرور افزایش یافته است. قرابت جغرافیایی حوزه منافع حیاتی این کشور با خاورمیانه سبب شده تا مسکو همواره نسبت به موازنه قدرت در خاورمیانه، حساسیت بالایی داشته باشد؛ همان طور که نقش آفرینی این کشور در بحران سوریه این مهم را به وضوح نشان داد. در سال های اخیر، مسکو تلاش کرده تا با ابزار «دیپلماسی انرژی»، ضمن تقویت بُعد نرم سیاست خارجی این کشور در منطقه، در حفظ موازنه قوا میان قدرت های اصلی در این منطقه، تأثیرگذار باشد. لذا مقاله پیش رو با تکیه بر روش مطالعه موردی کیفی با طرح این پرسش که «روسیه چگونه با رهیافت دیپلماسی انرژی به موازنه در میان کنشگران این منطقه می پردازد؟» به بررسی رفتار این کشور در قبال ایران، عربستان سعودی، ترکیه و اسرائیل می پردازد. فرضیه پژوهش آن است که روسیه با استفاده از ابزار انرژی، می کوشد تا قدرت های منطقه ای را به سمت همکاری با خود سوق داده تا ضمن گسترش حوزه نفوذ در منطقه، افزایش قدرت تأثیرگذاری در بازارهای جهانی و کنترل نفوذ غرب، به برقراری موازنه قدرت در منطقه کمک کند. همکاری این کشور در صنعت گاز ایران، روابط این کشور با عربستان در چهارچوب «اوپک پلاس»، همکاری با ترکیه و حضور در صنعت گاز اسرائیل، نمونه ای از این ابتکارهای دیپلماسی انرژی روسیه در خاورمیانه به شمار می روند که فصل مشترک آن ها، موازنه بخشی میان قدرت های منطقه ای است.