شکل گیری و رشد جماعات تکفیری نوظهور، از مهم ترین تحولات اخیر کشورهای غرب آسیاست. در این میان از داعش به عنوان مهم ترین جماعت تکفیری نوظهور در جریان نوسلفی جهادی نام برده می شود. فهم ماهیت، ساختار و عملکرد داعش، نیازمند به کارگیری چارچوبی تئوریک و متناسب است. از جمله تئوری های رایج در تحولات اجتماعی، تئوری کاریزماتیک وبر است که به نظر می رسد میزانی از قدرت تحلیلِ شکل گیری و عملکرد جماعات تکفیری از جمله داعش را واجد است. بر این مبنا در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی تلاش شده است که با استفاده از این تئوری، ماهیت، چگونگی شکل گیری، ساختار و عملکرد داعش بررسی و تحلیل شود. سؤال تحقیق این است که «آیا می توان جماعت تکفیری داعش را مصداقی از تئوری کاریزماتیک وبر برشمرد؟» در این زمینه با بررسی اندیشه و آثار وبر، دو مدل از چگونگی «ساختار» و «شکل گیری و ماهیت جنبش کاریزماتیک وبری استخراج و با بررسی زمینه های شکل گیری و ماهیت، ساختار و عملکرد داعش با تطبیق مؤلفه های دو مدل تحلیلی به جهت سنجش فرضیه مذکور آورده شده است. در انتها هم با ترسیم مدل مفهومی که حاکی از چگونگی تطبیق تئوری و مصداق با نکات ترمیمی بیان شده است می توان اذعان کرد که داعش مصداقی متناسب با کاریزماتیک وبر در بسیاری از مؤلفه هاست.