مقالات
حوزه های تخصصی:
فوتبال مشهورترین و جذاب ترین ورزش دنیاست. ورزش فوتبال از جنبه یک فرهنگ ملی خارج و به یک فرهنگ بین المللی تبدیل و به عنوان یک صنعت پرطرفدار نه تنها از سوی مخاطبین این رشته ورزشی بلکه از سوی دولت ها، گروه های اقتصادی-تجاری، رسانه ها، روانشناسان، جامعه شناسان و غیره دنبال می گردد. پدیده ورزش فوتبال در جهان به عنوان یک کالای استراتژیک مورد پذیرش قرار گرفته و از قالب یک ورزش صرف خارج و تاثیر فراوانی بر ابعاد مختلف زندگی بشر گذاشته است. در ایران فوتبال ورزشی است که ریشه های جامعه شناختی آن با قدرت، سیاست و تجارت پیوند خورده است. ماهیت جذاب فوتبال از همان ابتدای شکل گیری یک رابطه تنگاتنگی با دولت ها و قدرتها در ایران برقرار نموده و همواره حوزه های مختلف اجتماعی را از خود متأثر نموده است. با فزونی جذابیت و اهمیت ورزش فوتبال در ایران، این ورزش تبدیل به یک کالای استراتژیکی و همواره در اختیار نظام های سیاسی قرار داشته و این امر باعث گشته تا این ورزش در جایگاه اصلی خود قرار نگیرد. این مقاله در صدد تشریح و تبین این مسئله است که کالای استراتژیک فوتبال ایران چگونه تاثیری بر حوزه های سیاست و جامعه ایران گذاشته است؟ نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که ورزش فوتبال ایران در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته و بدین سبب تاثیر منفی بر حوزه سیاست و جامعه کشور گذارده است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بکارگیری نظریه رفتارگرایانه به بررسی ابعاد و زوایای تأثیر فوتبال بر حوزه های مختلف جامعه پرداخته است.
تأثیر رسانه های اصلی ایالات متحده بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (2020-2007)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های همگانی اصلی ایالات متحده، به مثابه رکن چهارم دموکراسی، تاثیر بسزایی بر سیاست داخلی این کشور می گذارند. با این وجود نقش رسانه های همگانی اصلی در ایالات متحده به حوزه سیاست داخلی محدود نمی شود، بلکه آنها همواره به سیاست خارجی این کشور شکل بخشیده اند. در دوران پس از انقلاب اسلامی، مسائل مرتبط با ایران در رسانه های همگانی ایالات متحده بازتاب وسیعی یافته است. از همین رو سوال اصلی این پژوهش از این قرار است که رسانه های همگانی اصلی ایالات متحده چه تاثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (۲۰20-۲۰۰۷) داشته است؟ روش تحقیق مقاله، روش تحقیق مطالعه موردی کیفی است و هدف آن بررسی چگونگی بازنمایی ایران در رسانه های آمریکا است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رسانه های آمریکایی- با بزرگنمایی برخی از موضوعات از قبیل برنامه هسته ای ایران- از یک سو بر برداشت نخبگان سیاسی ایالات متحده از ایران تاثیری مخرب گذاشته اند و از سوی دیگر بازتاب دهنده دیدگاه های منفی رهبران سیاسی آمریکا درباره ایران بوده اند. در واقع تاثیرگذاری رسانه های ایالات متحده بر نخبگان سیاسی آمریکا و تاثیرپذیری آنها از نخبگان سیاسی آمریکا در جهت تصویرسازی منفی از ایران در طول دو دهه گذشته استمرار داشته است.
تحلیل مؤلفه های توتالیتاریسم در کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کره شمالی خاندان کیم ایل سونگ با رهبری بلامنازع موروثی و غرق در کیش شخصیت، چهره جدیدی از رژیم توتالیتر را در بالاترین سطح ممکن ایجاد و این کشور را به بزرگترین زندان جهان تبدیل نموده اند و مردم چاره ای جز بردگی یا انتخاب مرگ تدریجی ندارند، چرا که راهی برای رسیدن به آزادی و حتی خودکشی هم وجود ندارد. در این راستا، هدف پژوهش، سنجش شیوه زمامداری خاندان کیم در پرتو شاخصه های رژیم توتالیتر با روش توصیفی-تحلیلی است و در پی پاسخ به این پرسش است که ماهیت و ساختار زمامداری در کره شمالی تا چه حدی مولفه های توتالیتاریسم را منعکس می نماید؟ نتایج پژوهش حکایت از این دارد که در این کشور، رهبر عالی و حزب کارگر با نفوذ در تمام ارکان قدرت و با سوء استفاده از آرمان های مکتب جوچه و رهایی از استعمار ژاپن، بر پایه سه عنصر: رهبر واحد، ایدئولوژی واحد، حزب واحد و بهره مندی از سیاست سانگون (اولویت-نظامی)، نظام وحدت و تمرکز قدرت، شیوه سرکوب و مجازات، ایجاد رعب و وحشت، زمامداری غیر دموکراتیک و تبعیت گریز ناپذیر مردم، نظام سیاسی مبتنی بر کلیه شاخصه های رژیم توتالیتاریسم را ایجاد نموده اند.
تأثیر پروژه ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر یکی از رویدادهای مهم در منطقه ، مساله تغییر راهبرد خارجی منطقه ای رژیم اسرائیل با استفاده از ابزارهای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران است. طبق سند امنیت ملی اسرائیل در سال های 2019 و 2020 اسرائیل قصد دارد تا با مطرح کردن پروژه ایران هراسی، در راهبرد منطقه ای جدید خود علاوه بر بسیج کردن ظرفیت غرب و در راس آن ایالات متحده، برای جلب حمایت بی دریغ از این رژیم خصوصا اعراب خلیج فارس و مشخصا عربستان سعودی ارتباط برقرار کرده و از این طریق علاوه بر تشدید فضای ضد ایرانی در غرب آسیا، توافق و رضایت عملی اعراب را علیه جمهوری اسلامی ایران با خود همراه کند. در حقیقت، پرسش کلیدی در این مقاله این است که گسترش ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل چه تاثیری داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصله از این پژوهش موید آنست که هدف اسرائیل از گسترش ایران هراسی به دلیل بیم از نفوذ نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه است و در واقع با استفاده از ابزارهای موجود مانند برخوردار بودن از حمایت آمریکا و آغاز طرح دوستی با کشور های عربی قصد دارد تا بیش از پیش در پیشبرد مسئله ایران هراسی تلاش کند.
بررسی راهبرد سیاسی- نظامی فرانسه در اقیانوس هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقیانوس هند با حدود بیست درصد مساحت کره زمین سومین اقیانوس جهان است. این اقیانوس به دلیل داشتن سواحل متراکم از جمعیت، اقتصاد پویا، ارتباطات دریایی گسترده، تنگه ها و آبراهه های استراتژیک و در کل موقعیت راهبردی منحصر بفرد همواره مورد توجه قدرت های جهانی و منطقه ای بوده است. در این بین فرانسه نیز به عنوان یکی از قدرت های بزرگ دنیا در طول حضور استعماری حضور فعالی در این اقیانوس داشته اند. پس از آن نیز رهبران فرانسه برای آنکه به حضور خود در منطقه دریایی تداوم دهند، درصدد طراحی راهبردی جدید برای ادامه حضور در این پهنه آبی برآمده اند. در این پژوهش با توجه به جاه طلبی قدرت های نوظهور (چین و هند) و وجود چالش های مثل تروریسم دریایی به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که نظر به اهمیت راهبردی اقیانوس هند، هدف فرانسه از توسعه مجدد قدرت دریایی خود از طریق سرزمین های فرادریایی اش در اقیانوس هند چیست؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی طبق اسناد کتابخانه ای و اینترنتی و با هدف شناخت راهبرد سیاسی – نظامی فرانسه در اقیانوس هند صورت گرفته است. نتیجه کلی این پژوهش آن است که فرانسه با توجه به اهمیت راهبردی اقیانوس هند درصدد است تا از طریق سرزمین های فرادریایی خود در این اقیانوس و با مشارکت در سازمان های منطقه ای بخصوص اتحادیه همکاری های کشورها ی حاشیه اقیانوس هند به حفظ و گسترش نفوذ سیاسی- نظامی خود در راستای کسب منافع حداکثری برای کشورش اقدام کند.
روش های اجرای اهداف توسعه پایدار در منطقه خلیج فارس از منظر حقوق بین الملل محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق محیط زیست ابزار مهمی برای نظارت و مدیریت توسعه پایدار است؛ پایداری توسعه درکشورها اعم از فقیر و غنی، صنعتی و غیر صنعتی، مفهوم توسعه پایدار را از چارچوب مرزهای ملی فراتر برده و در قالب نظام حاکمیت جهانی، قابل ارزیابی و تحلیل است. هدف از مطالعه موردی خلیج فارس دراین نوشتار، اهمیت خاص این منطقه از لحاظ وجود منابع عظیم انرژی های تجدیدناپذیر به خصوص نفت، گاز و شرایط خاص زیست محیطی بهویژه بسته بودن این خلیج، عبور کشتیهای نفتکش، بهره برداری خارج از استاندارد جهانی و دور از انتظار با بررسی اجرای شاخص های توسعه پایدار در حوزه حقوق بین الملل محیط زیست، به دنبال ارایه راهکاری صحیح برای حفاظت از خلیج فارس می باشد. دراین رهگذر شاخص های اقتصادی، اجتماعی، محیطی، سه رکن اساسی توسعه پایدار هستند و تمامی این شاخص ها، حقوق بین الملل محیط زیست در خلیج فارس را تحت تاثیر قرارمی دهد. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که اجرای توسعه پایدار در محیط زیست دریایی خلیج فارس از چه مسیرهایی امکانپذیر است؟ نوشتار پیش رو، با بهره گیری از روش ﺗﻮﺻیﻔی و ﺗﺤﻠیﻠی ﺿﻤﻦ ﺑﺮرﺳی وﺿﻌیﺖ زیﺴﺖ ﻣﺤیﻄی ﺧﻠیﺞ ﻓﺎرس نحوه اجرای توسعه پایدار در ایﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ را ﺷﻨﺎﺳﺎیی کﺮده و در ﭘﺎیﺎن راﻫکﺎرﻫﺎ و ﭘﺸﻨﻬﺎدهای ﻻزم اراﺋﻪ می دهد. نتیجه کلی مقاله با تامل در اهداف 14و 17سند 2030 نشان می دهد که نیاز است، آیینهای اجرایی از طریق تعیین شاخصها، کنترل شود.
بررسی نقش دولت جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش دولت ایران در مقاطع مختلف دوران دفاع مقدس می پردازد. در این مقاله از شیوه و روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و داده ها به روش کتابخانه ای و با مطالعه اسناد و مدارک آشکار و نیز مصاحبه شفاهی با بعضی از افراد دست اندرکار آن دوره جمع آوری گردیده اند. هدف و نوع تحقیق نیز کاربردی می باشد. مقاله در پی پاسخ به این سوال است که دولت در چه حوزه هایی و چگونه از جبهه ها و رزمندگان پشتیبانی می کرده است. اهمیت بررسی این موضوع در آن است که بدون در نظر گرفتن فعالیت های دولت، تصور حفظ تمامیت ارضی کشور غیرواقعی است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که دولت در تأمین حداقل معیشت مردم و کنترل نرخ تورم، کارنامه ای قابل قبول داشته و در تأمین بودجه و اعتبارات نیروهای مسلح و نیز رسیدگی به خانواده شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین و سَر و سامان دادن به مهاجرین جنگی و جنگ زدگان و همچنین پشتیبانی های پزشکی، صنعتی، مهندسی از جبهه ها نقش خوبی ایفا کرده است. اما در بکارگیری ظرفیت های دیپلماسی جهت پایان دادن هرچه سریعتر به جنگ و نیز محدودسازی دامنه مخاصمات و نیل به مصالحه، عملکرد مطلوبی نداشته است.
تأثیر متقابل منازعات ملی -منطقه ای بر دولت-ملت سازی ناقص در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت-ملت سازی فرایندی است که از طریق انباشت قدرت مبتنی بر اشباع سرزمینی، ثبات سیاسی-اقتصادی و هم بستگی اجتماعی معنی پیدا می کند. اما این روند درخاورمیانه با نواقصی همراه شد که منازعه های طولانی مدت حاصل از آن، همزمان با تحولات نوین جهانی، این منطقه از جهان را با خطر واگرایی و حتی تجزیه دولت-ملت ها مواجه کرده است. عراق به عنوان یکی از کشورهای این منطقه در آغاز هزاره سوم، علی رغم گذار از نظامی دیکتاتوری به ساختاری دموکراتیک، در احاطه منازعات ملی-منطقه ای قرار گرفته است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی با تبیین روند متفاوت دولت-ملت سازی در عراق و بررسی انواع منازعات دامنه دداری که مانع از پیدایش دولتی کارآمد و ملتی منسجم در این کشور شده، به دنبال پاسخ به این سوال است که؛ منازعات ملی-منطقه ای و روند دولت-ملت سازی در عراق چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ نتایج مطالعات نشان می دهد رابطه ای دوسویه و معکوس بین این دو برقرار است. بدین مفهوم که روند ناقص دولت-ملت سازی منازعات متعددی را ایجاد کرده که به تداوم این روند معیوب و نهایتاً به تشدید و گسترش منازعات ملی-منطقه ای منجر شده است.