فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
قانون از مفاهیم مدرنی است که از زمان دولت قاجار فراروی عالمان مسلمان قرار گرفته است. امکان قانونگذاری عرفی همواره به عنوان یک معضل فکری و اندیشه ای مطرح بوده و محل اختلاف اندیشه های دینیِ پس از انقلاب اسلامی شده است. فقدان مباحث نظری و توافق مبنایی در تبیین دقیق جایگاه آن باعث بروز چالش های عملی گسترده ای شده است. این پژوهش درصدد است تا با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای، درچارچوب نظریه انتقادی به این پرسش پاسخ دهد که آیا از دیدگاه اندیشه های دینی پس از انقلاب اسلامی ایران، قانونگذاری عرفی در امور عمومی ممکن است یا نه؟ پس از انقلاب اسلامی دو نوع اندیشه دینی درباره امکان یا امتناع قانون شکل گرفته است. از دیدگاه حامیان اندیشه دینی سنتی، قانونگذاری صرفا از سوی فقهاء انجام می شود و قانونگذاری عرفی، نوعی شرک در ربوبیت تلقی می شود، ولی از دیدگاه نواندیشی دینی بدلیل ذی حق بودن، برابری و آزادی انسان در سامان حیات سیاسی قانونگذاری عرفی ممکن است. دستاورد این مقاله، بررسی دیدگاه حامیان اندیشه های دینی پس از انقلاب اسلامی به صورت دقیق و مشخص و پیشنهاد گفتگو در فضای آزاد و عاری از سلطه و تن دادن به بازی دموکراتیک برای نیل به گفتمان مشترک درباره قانونگذاری است.
هویت دایاسپورایی و ارتباط با وطن: مطالعه موردی عراقی های مقیم آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر قرن 19 میلادی مهاجران عراقی جامعه ای را در ایالات متحده شکل داده اند که بیشتر به عنوان بخشی از دایاسپورای عرب-مسلمان در این کشور شناخته می شود، حال آنکه اکثریت این جامعه غیرعرب و غیرمسلمان هستند. دایاسپورای عراقی در ایالات متحده با وجود تاثیرگذاری مهم در سیاست خارجی دوران معاصر، از منظر وضعیت قومی-مذهبی و نوع تاثیراتی که داشته تا امروز ناشناخته باقی مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پرسش اصلی مقاله حاضر اینست که تنوع قومی-مذهبی عراقی ها چگونه بر هویت دایاسپورایی آنها در کشور میزبان تاثیرگذار بوده است؟ ما در پاسخ به این پرسش، با اتخاذ رویکرد کیفی و همچنین با استفاده از روش روایت های تحلیلی نشان داده ایم که تنوع قومی-مذهبی عراقی ها چگونه باعث شکل دهی به برداشت های متفاوت آنها از وطن و تنظیم روابط مهاجران با آنجا تحت تاثیر فضای کشور میزبان شده است. مهمترین یافته مقاله را می توان واگرا بودن هویت اجزاء تشکیل دهنده ی دایاسپورای عراقی در امریکا دانست که باعث شده آینده این جامعه مهاجرتی با چالش های جدی مواجه گردد.
خروج امریکا از افغانستان؛ بازتاب استراتژی بازموازنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خروج امریکا از افغانستان مؤلفه ای مهم از بازگشت واشنگتن به استراتژی «بازموازنه» است، استراتژی که بر بسیج منابع در مناطق حیاتی جدید دلالت دارد. بازتوزیع قدرت در نظام بین الملل، امریکا را به بازتعریف منبع تهدید (از تروریسم به هژمونیک گرایی قدرت ها) و کانون تهدید (عمدتاً از آسیای غربی به آسیای شرقی) واداشته است. صعود چین طی سه دهه گذشته به اصلی ترین چالش هژمونی امریکا در آسیا-پاسیفیک تبدیل شده است. افزون براین، روسیه به واسطه گسترش گرایی استراتژیک در اروپا و ایران به دلیل فعال گرایی منطقه ای و هسته ای در خاورمیانه نیز چالش های هژمونی امریکا محسوب می شوند. پرسش اصلی آن است که امریکا برپایه چه اهداف و دلایل استراتژیک به خروج از افغانستان مبادرت کرده است؟ فرضیه آن است که دلیل و هدف اصلی که امریکا را به خروج از افغانستان برانگیخته، مواجهه موقعیت هژمونیک آن با افزایش نفوذ چین به عنوان بالاترین اولویت و سپس روسیه و درنهایت ایران است. هدف مقاله، آن است تا خروج امریکا از افغانستان را درچارچوب بازموازنه سازی تحلیل کند که مستلزم شناخت متغیرهای بین المللی و متضمن ارزیابی پیامدهای منطقه ای بازموازنه سازی ازمنظر امریکا است. روش تحقیق از نوع تو صیفی، تحلیلی است و براساس رهیافت ساختاری و نظریه نورئالیسم تهاجمی، بازتاب سیاست بازموازنه امریکا در خروج از افغانستان تبیین می شود.
تأثیر رقابت چین و اتحادیه اروپا در غرب آسیا بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در سال های 2017- 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
142 - 174
حوزه های تخصصی:
نظم، نفت و اسلحه سه عامل اصلی در تعیین معادلات بوده است که سبب حضور پیوسته قدرت های بزرگ فرامنطقه ای در غرب اسیا شده است. علی رغم تفاوت های مهم میان چین و اتحادیه اروپا، هر دو شریک استراتژیک یکدیگر هستند. با توجه به حضور چین و اتحادیه اروپا در منطقه غرب اسیا، این پرسش مطرح می شود که منافع اقتصادی چین و اتحادیه اروپا در این منطقه چه تاثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟ فرضیه اصلی این است: از آنجا که چین و اتحادیه اروپا هیچ گونه رقابت امنیتی ندارند و در عین حال هر دو از بازیگران مهم اقتصادی در سطح جهانی هستند؛ در فضای تحریم های گسترده امریکا علیه ایران، تلاقی منافع این دو قدرت فرامنطقه ای در غرب اسیا و همسویی آن با منافع قدرت های رقیب منطقه ای ایران، چالشی برای امنیت ملی ایران خواهد بود. این مقاله می کوشد با نگاهی تطبیقی بر مبنای مکتب امنیتی کپنهاگ به پرسش مقاله پاسخ دهد.
تأثیرهای امنیتی صادرات تسلیحات روسیه به دولت های منطقه غرب آسیا (مطالعه موردی ایران، مصر، عراق وسوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همکاری نظامی ابزاری برای تأمین منافع ملی است. تجارت اسلحه به تشدید یا مهار اقدام های تهاجمی یا تدافعی، ثبات منطقه ای یا برهم زدن آن کمک می کند. بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه کوشید به بازار تسلیحات نظامی در سطح منطقه و جهان بازگردد تا رقابت خود را با تسلیحات پیشرفته ایالات متحد آمریکا حفظ کند. با شروع بهار عربی در سال 2011 و به ویژه مداخله روسیه در بحران سوریه از سال 2015، فروش تسلیحات پیشرفته روسی در این منطقه افزایش یافته است. در این نوشتار با بهره گیری از نظریه معمای امنیتی و روش پژوهش کیفی، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که با صادرات تسلیحات روسی به کشورهای منطقه غرب آسیا، چشم انداز امنیتی در این منطقه چگونه خواهد بود؟ در شرایط حاضر ملاحظات ژئوپلیتیکی و مزایای نسبی از درآمد فروش این تسلیحات از انگیزه های روسیه برای حضور در این بازار بزرگ است. با وجود رقیب قدرتمندی همچون ایالات متحد بازار صادرات تسلیحات در این منطقه پرآشوب، پیچیده خواهد شد. فرضیه این است که روسیه با فروش تسلیحات خود به کشورهای غرب آسیا، مناسب با شرایط زمانی و مکانی، موجب کاهش یا افزایش معمای امنیتی بین کشورهای این منطقه شده است. یافته ها نشان می دهد فروش تسلیحات روسیه به ایران می تواند سبب شکل گیری معمای امنیتی بین این کشور و اسرائیل شود. در مورد سوریه و عراق نیز می تواند به مبارزه آن ها علیه تروریسم کمک کند و ثبات ساز شناخته شود. همچنین تا زمانی که فروش تسلیحاتی روسیه به مصر توزان قوا بین مصر و اسرائیل را برهم نزند، معمای امنیتی بین مصر و اسرائیل شکل نخواهد گرفت.
پوتین و پرسش از حکمرانی جهانی، ایده ها و اصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز این مقاله بر حکمرانی جهانی است؛ مفهومی که در بیشتر مواقع به معنای مدیریت امور جهانی، چگونگی و شیوه برخورد با مناقشه ها و بحران ها به کار می رود. فهم تغییراتی که در سیاست و روابط میان روسیه و غرب به رهبری ایالات متحد آمریکا به ویژه پس از سال 2014 رخ داده است، به ابزاری نیاز دارد که حکمرانی جهانی، به مثابه سطح تحلیل، می تواند به درک آن کمک کند. روسیه به رهبری پوتین ضمن چالش های هنجاری و ساختاری نسبت به حکمرانی جهانی، در پی اصلاح، بازنگری و حذف برخی از اصول و قواعد حاکم بر حکمرانی جهانی است. در این نوشتار با استفاده از روش پژوهش کیفی و به کمک نمونه پژوهی به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که چشم انداز روسیه از حکمرانی جهانی چیست و چه ایده هایی در این زمینه مطرح کرده است؟ در پاسخ بیان می شود که چشم انداز روسیه از حکمرانی جهانی سلطه غرب و حاکمیت نظم نولیبرال به رهبری آمریکا است. مواردی چون تأکید بر نقش سازنده سازمان ملل در حل وفصل منازعه ها، واگذاری حکمرانی در سطح منطقه ای، اهمیت حقوق بین الملل سنتی در تعریف قواعد و قوانین بین المللی، نگاه وستفالیایی به حاکمیت، اصلاح قواعد و رویه های حاکم بر رژیم های پولی، مالی و اقتصادی و سرانجام نقش محوری شورای امنیت در توسل به زور را می توان از مهم ترین ایده ها و اصول روسیه از حکمرانی جهانی برشمرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که روسیه، معماری حکمرانی جهانی را در موضوع های مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نهادی و منطقه ای در پیش گرفته است.
سیاست خارجی مستقل و برون گرای روسیه سفید و تنش با روسیه در دوره پوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روسیه سفید همیشه نزدیک ترین متحد روسیه برآورد شده است. روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی با همه همسایه های خود تنش های جدی و حتی جنگ داشته است، اما روسیه سفید در میان آن ها استثنا بوده است و همیشه به عنوان دولتی طرفدار روسیه شناخته می شد. روسیه سفید نه تنها در بسیاری از طرح ها و نهادهای منطقه ای روسیه شرکت کرده است، بلکه دو کشور در سال ۱۹۹۹ پیمان دولت متحد را امضا کردند تا بر اساس آن روسیه و روسیه سفید یکپارچه و تبدیل به یک کشور شوند. اما نه تنها این پیمان اجرایی نشد، بلکه اختلاف های دو کشور به تدریج افزایش یافت تا جایی که مقام های دو کشور با تندترین واژه ها یکدیگر را متهم کرده اند. بر این اساس این پرسش مطرح می شود که با وجود پیوند های دو کشور و روابط گسترده فرهنگی، تاریخی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی آن ها، علت تنش های پایدار روسیه و روسیه سفید به ویژه در دوره پوتین چیست؟ در این نوشتار با توجه به چارچوب مدل تحلیلی اولاف نودسن، نشان می دهیم که شدت یافتن تنش میان روسیه و قدرت های جهانی، رویکرد مستقل و گاه خصمانه روسیه سفید نسبت به روسیه و گرایش آن به همکاری با قدرت های بیرونی مانند اتحادیه اروپا، سبب افزایش فشارهای روسیه بر روسیه سفید برای همگرایی بیشتر و سپس تنش بین این دو کشور شده است. مؤلفه هایی مانند راهبرد مشارکت شرقی اتحادیه اروپا، بحران اوکراین، اختلاف های مربوط به انرژی، روس ستیزی فرهنگی در روسیه سفید، منطقه گرایی اجباری روسیه و گسترش روابط روسیه سفید با سازمان ها و کشورهای غربی سبب افزایش تنش در میان دو کشور شده است.
سیاست انحصارطلبی انرژی روسیه و راهبرد ژئوانرژی اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
785 - 820
حوزه های تخصصی:
در پیش گرفتن رویکرد انزواگرایی روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث افزایش دامنه نفوذ غرب به حیات خلوت این کشور شده است. این امر کشور روسیه را برآن داشته است تا با ابزارهای مختلف به مقابله با این نفوذ برخیزد. ازجمله ابزارهای مورد توجه مسکو می توان به انحصارطلبی اشاره کرد. چنانچه این کشور تلاش دارد که انحصار انتقال انرژی این منطقه به بازارهای بین المللی در جهت تأمین منافع و وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا را در اختیار خود داشته باشد. لذا این پژوه در راستای پاسخ به این سوال برآمده است که راهبرد اتحادیه اروپا در قبال انحصارطلبی تولید و انتقال انرژی آسیای مرکزی به وسیله روسیه چه خواهد بود. فرضیه مطرح شده چنین بیان می دارد که اتحادیه اروپا به منظور خارج کردن انحصار انرژی مسکو درآسیای مرکزی ، در صدد سرمایه گذاری در میادین انرژی این کشور و همچنین ایجاد یک همگرایی اقتصادی-سیاسی در این منطقه می باشد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی تبیینی و اطلاعات لازم به شیوه کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.
نقش مولفه های حکمرانی خوب در تحقق قدرت نرم اقتصادی ایران (مطالعه موردی نظام بانکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
203 - 224
حوزه های تخصصی:
براساس دیدگاه اقتصاددانان نهادگرا، ضعف ساختار و عملکرد نهادها یکی از دلایل توسعه نیافتگی کشورها است. حکمرانی خوب به عنوان فرصتی برای افزایش رشد اقتصادی، امنیت اقتصادی و بهبود فضای کسب وکار می تواند نقش بسزایی در رسیدن به اهداف توسعه پایدار ایفا کند. امروزه تمایلات زیادی برای درک ماهیت مولفه های حکمرانی به عنوان ابزار ارتقاء فرایند توسعه یافتگی وجود دارد. در این مسیر ایجاد شفافیت اطلاعاتی و تولید، تحلیل و ارائه اطلاعات درست، دقیق و به روز و دسترسی آزاد به اطلاعات نیز از موارد ضروری به نظر می رسد، به موازات پایبندی و اجرای این اصول توسط حاکمیت هر کشوری، ضروری است تشکل ها در حوزه اقتصادی تلاش کرده و از بخش خصوصی و توسعه آن در کشور پشتیبانی کنند و برای ترویج و نهادینه کردن رقابت پذیری در اقتصاد کشور به عنوان یکی از ارکان حکمرانی خوب، اقدامات لازم را انجام دهند که می توان به مواردی از قبیل ارتقای توانمندی بخش خصوصی در کشور، ترویج و نهادینه کردن کارآیی، اثربخشی و کارآمدی در همه برنامه های اقتصادی و صنعتی، کمک به ارتقای توانمندی، دانش و مهارت حرفه ای بخش خصوصی، کمک به افزایش قابلیت های مدیریتی، پشتیبانی از عرضه کالاها و خدمات باکیفیت، برنامه ریزی و اقدام در جهت پیشبرد فناوری و قابلیت های تکنیکی بخش خصوصی و افزایش مطلوبیت بخش خصوصی در جامعه اشاره کرد؛ این نوشتار باهدف کاربردی و بصورت توصیفی انجام شده است، توصیفی از این جهت که به مطالعه وضعیت کنونی نظام بانکی بر اساس مؤلفه های حکمرانی خوب می پردازد.
اصول راهبردی سیاست گذاری مواجهه با کرونا به مثابه مسأله بدخیم سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷ (پیاپی ۶۷)
267 - 303
حوزه های تخصصی:
فهم سلامت یک مسأله زیستی، روانی - اجتماعی است و به اقدامات پیچیده سیاستی و حضور ذی نفعان متنوع آن در فرآیند سیاست گذاری سلامت نیاز دارد. برخلاف رویکرد سنتی فهم سلامت که تقلیل گرا و پزشکی بود؛ رویکرد جدید، چندبعدی و چندسطحی است و به عبارتی نگرش به سلامت را پدیده ای می بیند که وابسته به متغیرهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فردی و زیستی است. بیماری های جدید همه گیر از جمله کووید 19 (کرونا) نیز به حوزه پزشکی منحصر نمی شوند و بایستی به عنوان موضوعی چندسطحی؛ در قالب اقدامات پیچیده سیاستی و متغیرهای اشاره شده نگریسته شوند. پرسش اصلی تحقیق این است که اصول راهبردی سیاست گذاری مقابله با کرونا چیست؟ بر اساس روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای چارچوب نظری مسائل بدخیم، یافته های تحقیق نشان می دهد طراحی سیاست مقابله با کرونا را بایستی در چارچوب رویکرد همکاری جویانه در قالب حکمرانی سلامت اعمال کرد. دولت ها باید نوع نگاه خود را نسبت به مسائل پیچیده و بدخیم تغییر بدهند. یعنی باید از فرماندهی و مدیری به رویکرد رهبری و هدایت گر تغییر کند. دلالت های راهبردی سیاست گذاری کرونا مبتنی بر رویکرد همکاری جویانه، توجه به بستر تاریخی- اجتماعی، تغییر رفتار ذی نفعان و بازیگران، تعیین مرجعیت بخش، استفاده از دیپلماسی سلامت، نظام حمایتی فراگیر، افزایش سرمایه سیاسی- اجتماعی و استفاده از فناوری می باشد.
سناریوهای محتمل عملیات روانی علیه سرمایه های انسانی آجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
131 - 156
حوزه های تخصصی:
فرماندهی معظم و معزز کل قوا <sup>(مدظله العالی)</sup> برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه نموده اند اول: جنگ روانی، دوم: جنگ اقتصادی و سوم: مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی؛ بر همین اساس هدف این مطالعه تدوین سناریوهای محتمل عملیات روانی دشمن علیه سرمایه های انسانی آجا می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات اکتشافی آینده پژوهانه است که به روش سناریونویسی انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از مرور ادبیات و جلسات خبرگی، داده های اولیه گردآوری شده اند. با بهره گیری از خبرگی صاحب نظران از میان انبوهی از عوامل و پیشران های مؤثر بر عملیات روانی علیه آجا؛ شناسایی و چارچوب سناریوها تبیین شده است. جامعه آماری تحقیق یک گروه راهبری به استعداد 10 نفر و یک گروه کارشناسی به استعداد 6 نفر در تدوین سناریوها همکاری نموده اند. با استفاده از چارچوب الگوی پیتر شوارتز و روش های کمی سازی رولاند برگر، بر اساس رتبه بندی عوامل کلیدی و پیشران های شناسایی شده بر اساس اهمیت و عدم قطعیت توسط خبرگان در نهایت دو عامل انسجام میان ارتش و نیروهای مسلح (ستاد کل، سپاه، ناجا و وزارت دفاع)، ایجاد خلل و تردید در باورهای دینی، انقلابی و ملی (هویت زدایی) رتبه بالاتری به دست آوردند که با قرارگیری در محورهای یک ماتریس، مبنای شکل گیری چهار سناریو با عناوین؛ تفرقه افکنی، شکست اراده، جذب و استحاله و فریب و فتنه گردید.
تدوین راهبردهای دفاع سایبری کشور در برابر تهدیدهای آتی دشمن در افق چشم انداز 1405(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
153 - 176
حوزه های تخصصی:
تهدیدهای سایبری طی سال های اخیر بر علیه جمهوری اسلامی ایران از روند رو به رشدی برخوردار شده است. فضای سایبری، اگر چه پس از زمین، دریا، هوا و فضا، به عنوان بعد پنجم نبردهای نظامی در نظر گرفته شده، لیکن بواسطه برخورداری از تفاوت های عمده ای هم چون؛ تغییرات بسیار سریع، گسترده و مداومِ، گمنامی کاربران، بی مرزی، آشوبناکی و ترکیب آن با سایر ابعاد جنگ ها، نسبت به سایر محیط های عملیاتی، از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است. هدف اصلی مقاله دستیابی به راهبردهای دفاع سایبری کشور در برابر تهدیدهای سایبری دشمن در افق چشم انداز 1405 می باشد که پس از ارائه مطالبی مربوط به شناخت تهدیدها و توانمندی های سایبری دشمن، راه کارهای لازم جهت مقابله با تهدیدهای آنان به بررسی عملکرد کشور در استفاده از فناوری های دفاع سایبری می پردازد. این پژوهش کاربردی و توسعه ای، روش تحقیق آن آمیخته از نوع موردی-زمینه ای، روش گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی و ابزار آن مصاحبه و جامعه آماری60 نفر تعیین شده که با استفاده از ماتریس SWOT جهت تجزیه و تحلیل محیط داخل و خارج و تدوین راهبردها و از نرم افزار TOPSIS در تعیین اولویت بندی راهبردهای دفاع سایبری کشور در مقابله با تهدیدهای سایبری دشمن استفاده گردیده و مهمترین راهبرد آن بومی سازی و هوشمندسازی سامانه های نرم افزاری و سخت افزاری سایبری کشور از منظر فرآیندها، نظامات، استانداردها، پروتکل ها، رویه ها و روال ها با استفاده از توان و ظرفیت های علمی دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی کشور با هدف مصون سازی و افزایش بازدارندگی سایبری در برابر تهدیدها و حمله های سایبری دشمن است.
همکاری و منازعه در غرب آسیا: تحول رویکردهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1038 - 1015
حوزه های تخصصی:
با هدف بررسی همکاری و منازعه در غرب آسیا از منظر رویکردهای نظری مختلف در رشته روابط بین الملل، تبیین های واقع گرا، لیبرال و برساخته انگاری از تحولات منطقه در طول زمان مقایسه شده، و نشان داده می شود که منازعه و همکاری در منطقه در واقع گرایی براساس نظم بین الملل، ملاحظات نظامی و سیاست قدرت، ایدئولوژی و تحلیل کلی قدرت هنجاری، در لیبرالیسم براساس مردم سالاری، نوع نظام سیاسی و انسجام شناختی، و در برساخته انگاری براساس عوامل هویتی، نقش های ملی، قومیت گرایی، فرقه گرایی و گفتمان های امنیتی دولت ها تبیین شده است. پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. چگونه شکل گیری همکاری و منازعه در غرب آسیا در نظریه های روابط بین الملل تبیین شده اند؟ 2. کدام یک از این نظریه ها استدلال بهتری از تحولات یک دهه اخیر در منطقه ارائه کرده است؟ در فرضیه بیان می شود که میزان تاثیرگذاری رویکردهای نظری مختلف بر موفقیت کارشناسان مسایل منطقه ای برای درک بهتر همکاری و منازعه در غرب آسیا متفاوت است. استفاده از روش تحلیل مقایسه ای استدلال های ارائه شده در متون فارسی و انگلیسی نشان می دهد که نظریه های واقع گرایی و لیبرالیسم نمی توانند درک کاملی از آنچه امروزه در منطقه جریان دارد، ارائه دهند؛ و برای تبیین تحولات جدید منطقه، به ناگزیر با بازبینی اصول نظری خود، عناصر ادراکی و معنایی مورد توجه در تحلیل های برساخته انگاری را در نظر گرفته اند. برساخته انگاری با تمرکز بر واقعیت معنایی و بیناذهنی در تحلیل تحولات غرب آسیا موفق تر بوده است. تحلیل گفتمان به طور ویژه به عنوان رویکرد برساخته انگار به ما در فهم چگونگی تکوین همکاری و تعارض از راه رویه های گفتمانی کمک می کند و بهتر می تواند ابعادی از ویژگی ها و مسائل منطقه ای را نشان دهد.
A Spiral of Distrust: Contingencies of US Decisions in 1978–79 and the Emergence of an Anti-American Path in the Islamic Republic of Iran’s Foreign Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The anti-American inclination of the Islamic Republic of Iran’s foreign policy-making is well established, and the bitter aspects of the two nation’s history well known. However, to assert a simple causal relationship between history and foreign-policy structure portrays the Islamic Republic’s anti-Americanism as inevitable, eternal and unrelated to actors’ agency. This article disputes this simple structural understanding by drawing on Greener’s method of applying path-dependency theory to political science. We first identify the ideas and structure of revolutionary Iran, benefiting in particular from the complementary insights of postcolonial theory. Following, we examine US policy choices in the Islamic Republic’s formative period of 1978–79—specifically those related to human rights, the shah and direct US intervention—and how these were perceived and acted upon in Tehran. Our findings indicate that American actions and Iranian decisions both influenced the establishment of a path-dependent process of perception and perpetration that continues until today. Successive Iranian governments have asserted that America ignores Iranian’s human rights, supports their enemies, and pursues direct intervention, while successive US government actions, motivated by Iranian counter-actions, have generated ample evidence to validate such claims. This can explain how a spiral of distrust emerged between the two nations.
The COVID-19 and Macroeconomic Variables in the Russian Economy: Evidence from Statistical Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۲, spring ۲۰۲۱
399 - 431
حوزه های تخصصی:
The Russian Federation, as an energy-oriented and developing country, has suffered a great large-scale damage under the influence of COVID-19. In the economic and political spheres, the Russian government has adopted various strategies to reduce the negative effects exerted by the pandemic. On the other hand, Russia is known as the first country to unveil and offer the first Coronavirus vaccine. At the same time, however, the policies pursued by the Russian government have been criticized. This study tries to measure the impact of the pandemic as an exogenous shock on important Russian economic variables. The main question in this study is what effect has the Corona epidemic had on the Russian economy? To answer to this research question, correlation analysis was used to evaluate the relationship between different variables and the number of deaths because of Coronavirus. According to the results of this study, the Coronavirus has affected the process of all Russian economic variables except for economic growth. This highlights the necessity of the implementation of exact plans and policies to maintain a stable economic recovery in the post-COVID era in this country.
Geopolitical Expounding of Africa’s Conflicts since the End of Cold War (Case Study: The States Located between 0 to 15th Parallel North)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۳, summer ۲۰۲۱
603 - 658
حوزه های تخصصی:
A conflict can involve anything from a personal disagreement between two people to the emergence of a world war. When a conflict arises, a combination of the main components of geopolitics (geography, politics and power) plays a role in its formation. Thus, the roots of the conflict can be explained in the frame of the principles of geopolitics. Most of the conflicts in Africa occur in 0-15 degrees north. The current study is a work of “basic research”. In terms of nature and method, it is “descriptive” and in terms of attitude, it falls in the category of “descriptive-analytic” research. Data gathering was done by a documentary method and through consulting library resources. The data analysis method was qualitative. The research set out to find an answer to the following question: “From a geopolitical point of view, which factors affect interstate and intrastate conflicts in circle 0 to 15th parallel north of Africa?” The current study has explained the roots of the conflicts from a geopolitical perspective through studying the conflicts in circle 0 to 15th parallel north of Africa. This study led to the presentation and introduction of 26 geopolitical root causes for conflicts.
بررسی مفهوم زمان براساس آرای ابن سینا در نسبت با مطالعات آینده پژوهی
حوزه های تخصصی:
زمان، یکی از مسائل کهن فلسفی است که ذهن فلاسفه را به خود مشغول کرده است. زمان، مانند دیگر موجودات هستی از آفرینش های خداوند است که همواره حرکتی رو به جلو دارد. زمان اهمیت های متنوع با نقش های سلسله مراتب دار و طبقه بندی شده، سرعت و شتاب، افق و طول های متنوع برای پدیده ها دارد. ازاین رو زمان را می توان بستر تولد، رشد، تکوین و اضمحلال تمام پدیده ها دانست. هر پدیده ای خصیصه های زمانی خاص خود را دارد. در این پژوهش نسبت بین نظریه زمان ابن سینا و مطالعات آینده پژوهی موضوع مطالعه است. اطلاعات گردآوری شده به روش کتابخانه ای از فیش برداری اسناد، به روش استدلال منطقی- فلسفی صورت گرفته است. ازنظر ابن سینا زمان مقدار حرکت است و انسان با التفات به وجدان، اندیشه و عقل درمی یابد که وجود زمان، امری بدیهی و واقعی است نه موهوم. بنابراین، باتوجه به مفهوم زمان، در مطالعات آینده پژوهی باید توجه داشت که آینده به عنوان بخشی از زمان، همراه با حرکت است؛ لذا شناخت آینده، ساخت آینده و جامعه سازی، مستلزم شناخت واقعی از نحوه حرکت جوامع است.
نگرشی فقهی بر مقابله با بیماری های واگیردار
حوزه های تخصصی:
شرع مقدس اسلام تأکیدات فراوانی را نسبت به لزوم حفظ جان، مال و آبروی مسلمانان دارد ؛ نمونه های فراوانی در منابع دینی در مورد توصیه به مقابله بیماری های واگیردار وجود دارد که در بخشهای مختلف ابواب حدیثی و فقهی می توان آن ها را نشان داد. حفظ سلامت در برابر بیماری های واگیردار و خود مراقبتی در حوزه آن ، یکی از اصلی ترین دستورات فقه است که در متون و قواعد فقهی مربوط تبلور یافته است. فقه امامیه به قدری متقن و مستحکم است که بر وجوب حفظ جان و فرایند آموزش به افراد در برخورد با بیمار تاکید داشته و قائل است ، اگر متخصصین هر موضوع (که در این مساله پزشکان هستند) بر اساس نظر کارشناسی خود ، حکمی را صادر کنند و حضور در اجتماعاتی چون ، نمازهای جماعت و زیارات اماکن مقدسه و هیئت های مذهبی و ... را به دلیل خطرات موجود ، ممنوع اعلام کنند ، از آنجا که ، شرکت در این مراسم ، مستحب بوده و جلوگیری از شیوع بیماری بر اساس قاعده «لاضرر» و « وجوب دفع الضرر المحتمل بحکم العقل» و « ارشاد »، واجب می باشد ؛ مطابق قاعده لاضرر ممنوعیت شرعی حضور در این اجتماعات ایجاد شده و حفظ جان مقدم است . در روایات نیز به این مساله تاکید شده که اگر جایی بیماری واگیرداری مثل وبا و طاعون فراگیر شود ، باید از حضور در اجتماعات حذر کرد. این نوشتار به بررسی ، تعالیم دینی در مقابله با بیماری واگیردار ، از منظر فقهی پرداخته است .
تمدن «عاد» از شکل گیری تا فروپاشی: نگاهی به نظریه تمدنی قرآن
حوزه های تخصصی:
قوم عاد در فاصله پس از طوفان نوح به عنوان بازماندگان این قوم، به بنیان گذاری تمدنی بزرگ در احقاف دست زدند. بر اساس مستندات قرآنی و متون تاریخی و ادبی، این تمدن چشم هر بیننده ای را به خود خیره می کرد. پرسش فرارو این است که تمدن عاد چه روندی را در فرازوفرود تمدنی طی کرد؟ یافته ها بر آن است که قوم عاد با بهره گیری از ابزارهای گوناگون و با شناخت جغرافیا و دانش مهار طبیعت و هنر معماری، گام در مسیر تمدن سازی نهاد. اما ترکیبی از باورها و رفتارهایی چون ماه پرستی، بت پرستی، افول اخلاقی، و دنیاگرایی، آنها را در مسیر نابودی بر اساس سنت عذاب اقوام گناهکار قرار داد و تندبادی سوزان تنها آثاری از بناهایشان به ماندگار نهاد. این پژوهش با تحلیل داده های قرآنی-تاریخی، با پردازش «نظریه تمدنی قرآن» به مطالعه تمدن عاد می پردازد.
طراحی الگوی بازی جنگ راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
95 - 129
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی بازی جنگ راهبردی و اعتبارسنجی آن در ارتش جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رویکردی آمیخته (کیفی- کمی) و با روش توصیفی از نوع اکتشافی- علّی صورت گرفته است. جامعه آماری برای فرآیند مصاحبه، شامل خبرگان حوزه بازی جنگ در سطح نیروهای مسلح بوده اند که به روش هدفمند قضاوتی و مبتنی بر معیارهایی به شناسایی آنان پرداخته شد و تعداد 12 نفر تا مرحله اشباع نظری داده ها در فرایند مصاحبه مشارکت نمودند. همچنین جامعه آماری برای توزیع پرسشنامه، شامل برخی از فرماندهان، معاونین و مسئولین نیروهای مسلح و دانشگاه های سازمانی بوده اند که حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد، آشنا با حوزه بازی جنگ و جایگاه سازمانی 18 راهبردی می باشند. با توجه به تعداد محدود جامعه آماری (46 نفر)، از روش سرشماری برای توزیع پرسشنامه ها استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول شامل مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان برای ارائه الگو و در مرحله دوم پرسشنامه 87 سؤالی برای اعتبارسنجی آن می باشد که روایی آن به دو روش همگرایی و تشخیصی و پایایی پرسشنامه به روش پایایی مرکب و آلفای کرونباخ تأیید گردیده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا (تِماتیک) و داده های کمی با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار Smart-PLS 3 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی بازی جنگ راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران دارای سه بُعد، "طراحی بازی جنگ"، "اجرای بازی جنگ" و "ارزیابی بازی جنگ" راهبردی می باشد که از 18 مؤلفه و 87 شاخص تشکیل یافته است. همچنین نتایج بخش کمی گویای آن است که ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های احصاء شده بخوبی الگوی بازی جنگ راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران را پشتیبانی نموده اند.