فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
متعاقب فروپاشی شوروی در سال 1991م و استقلال جمهوری های جدا شده، منافع امنیتی ایران در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز تغییر نمود. ایران می توانست با توسعه روابط خود با جمهوری های تازه استقلال یافته، منافع امنیتی خود را در منطقه تأمین نماید. یکی از جمهوری های استقلال یافته، جمهوری آذربایجان بود که نقش استراتژیکی در منافع امنیتی ایران ایفا می نماید. به رغم پیوند های قوی مذهبی، تمدنی و فرهنگی جمهوری آذربایجان با حوزه سرزمینی ایران، روابط آن در عصر پسااستقلال با ایران بیشتر بر محور واگرایی بوده تا بر محور هم گرایی. به نظر می رسد که در این واگرایی، نقش سازه های هویتی از اهمیت به سزایی برخوردار است. به خاطر اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال محوری است که سازه های هویتی چه تأثیری بر روابط جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد سازه های هویتی از جمله: برساخته شدن تقابل های هویتی ترکی در مقابل ایرانی از سوی نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان، سکولاریسم در مقابل اسلام گرایی در سطح داخلی جمهوری آذربایجان و برداشت و رویکردهای متفاوت دو دولت در سطح منطقه ای و نظام بین الملل، بر واگرایی جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تبیین نقش منابع رانتی در ساختار قدرت دولت بر اساس رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی (مطالعه موردی: دولت بحرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های کلیدی دولت ها مربوط به ساختار قدرت آنها می باشد.دولت ها از نظر ساختار قدرت مانند یکدیگر نیستند و از گستره مختلفی برخوردارند. ازجمله عوامل تاثیرگذار بر ساختار قدرت دولت ها مربوط به بهره مندی از منابع رانتی می باشد.در این خصوص یکی از نظریاتی که دولت های برخوردار از منابع رانتی را تجزیه و تحلیل نموده است،نظریه دولت رانتیر است.تحقیقات موجود در این نظریه از کاستی هایی مانند ضعف متدولوژی جهت تبیین نقش منابع رانتی بر ساختارقدرت دولت برخوردار می باشد.لذا هدف اصلی این مقاله تقویت دانش موجود درنظریه دولت رانتیر ازطریق استفاده از یک رویکرد جدید یعنی رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی برای تبیین نقش منابع رانتی در ساختار قدرت دولت می باشد.مطالعه موردی دولت رانتیر بحرین می باشد.سوال اصلی این است که منابع رانتی چه نقشی درساختار قدرت دولت بحرین بر اساس رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی دارد؟رویکرد محقق تبیینی است. چارچوب نظری مبتنی بر رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی است که برای یافته های کیفی از ابزار اسنادی استفاده می گردد و برای یافته های کمی در تحلیل شبکه ای، از نرم افزار(SOCNETV) استفاده می گردد.نتایج این مقاله نشان می دهدکه منابع رانتی نقش زیادی درایجاد مدل حامی-مشتری درساختار قدرت دولت بحرین دارد.
تشدید تحریم های یکجانبه امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در زمان شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
87 - 108
حوزه های تخصصی:
تحریم در حالت طبیعی وقتی اتخاذ می شود که از قوانین بین المللی تجاوز و از معیارهای اخلاقی مقبول تخطی شده باشد. هدف از اعمال این تحریم ها آن است که نهاد یا کشور تحریم شونده مجبور به تغییر رفتار گردد. خروج دولت ترامپ از برجام و اعمال تحریم های یک جانبه علیه ایران، نقض منشور سازمان ملل متحد محسوب می گردد. افزون بر این شیوع بیماری کووید-19 در جهان و نیاز به همکاری جامعه جهانی برای مهار این بحران، باعث گردید تا دولت ایران و دیگر منتقدین تحریم های یک جانبه آمریکا درخواست لغو تحریم ها را نمایند. سؤال مطرح در این پژوهش این است که چرا در زمان بحران جهانی ناشی از کرونا، تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران نه تنها برچیده و یا تعلیق نگردیدند بلکه بر شدت آنها افزوده شد؟ در پاسخ به این سؤال فرضیه ای که مطرح می گردد این است: دولت ترامپ با افزایش تحریم ها به دنبال ایجاد نارضایتی بیشتر در بین توده مردم بود تا از این طریق تغییر نظام سیاسی ایران را رقم زند و یا حداقل رفتار ایران را در خاورمیانه تغییر دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه کارآمدی تحریم ها در مورد ایران مؤثر واقع نشده و روش پژوهش با توجه به ماهیت آن توصیفی تحلیلی می باشد.
تحلیل گفتمان انتقادی سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۶ (پیاپی ۶۶)
181 - 215
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به هدف فهم منطق درونی و معناکاوی سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2018 انجام پذیرفته است. پرسش این است که متاثر از تغییر زمینه سیاست خارجی ج.ا.ا در پی خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام؛ در این سخنرانی، چه اهداف سیاسی، چگونه و در چه مفصل بندی و چارچوبی در پس چه کنش های گفتاری و در ذیل چه ساختار معنایی بیان شده است. با برداشتی آزاد و عملیاتی از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف؛ ابتدا متن، موضوع توصیف واژگان ارزشی قرار گرفته و استراتژی های غیریت سازی، متن/حاشیه، بینامتنیت، ناگفتنی های بین خطوط و مفروض های آن بررسی و نهایتا ساختارهای ادراکی، ارزشی و تحریکی آن استخراج شده است. نتایج نشان می دهد متن، برسازنده این تصویر است که جهان سیاست بین الملل، جامعه ای مدنی است که در آن حقوق و سازمان های بین المللی اصیل ترین ارزش ها و کلیدی ترین نهادها هستند، پس باید برای حفظ آن و حمایت از عضو متعهد (جمهوری اسلامی ایران) با قانون شکن (آمریکا) مواجهه ای قاطع و متحد توسط سایر اعضای متعهد جامعه صورت گیرد. در پیوند با زمینه، معنای متن در راستای تحریک قدرت های بزرگ در مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا حول محور برجام و به هدف بهره گیری از ظرفیت های موجود در این کنش تحریکی قابل تبیین است.
توسعه قابلیتهای استراتژیک با استفاده از ظرفیت هوشمندی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
35 - 71
حوزه های تخصصی:
امروزه اطلاعات به عنوان مرجع و ابزار اصلی قدرت و برتری رقابتی شناخته می شود. در این میان مفهوم جدیدتر و کاراتری از اطلاعات به نام هوشمندی، اهمیت خود را برجسته ساخته و جایگاه اطلاعات را به خود اختصاص داده است. به واقع، تغییرات مستمر و پرشتاب محیط فعالیت سازمان ها و دولت ها و کمیت و کیفیت منابع تحت اختیار آن ها، بعلاوه ارتباط و وابستگی سازمان ها و کشورها به یکدیگر در سطح جهانی، نوید از ابهام روز افزون محیطی می دهد. در همین راستا، هوشمندی استراتژیک برای کمک و پشتیبانی آنها در این جهت و افزایش قدرت نرم طراحی شده است.هوشمندی استراتژیک را می توان به عنوان؛ فرایندی سیستماتیک و پیوسته به منظور تولید اطلاعات و هوش استراتژیک، به صورت عملی در راستای تسهیل تصمیم گیری و دستیابی به منافع و مزیت رقابتی همچنین بازدارندگی دانست. از طرفی، مرور بر تجربه فعالیت بخش های حاکمیتی دولت ها نشان می دهد که رویکرد پشتیبانی از تصمیم گیری استراتژیک و بهره مندی از قدرت نرم بسیار مورد تأکید است و با منافع ملی و مزیت رقابتی سخت عجین می باشد. از این رو به جهت ضعف مطالعات و منابع داخلی و ضرورت و اهمیت ارتقاء ساختار برنامه ریزی، تصمیم گیری و اطلاعات استراتژیک و در راستای ایجاد چارچوبی برای هوشمندی استراتژیک، نسبت به طرح مقاله حاضر اقدام شد. در همین راستا به واسطه روش های تحقیق کیفی نسبت به تامین اهداف و پاسخ به این که توسعه قابلیتهای استراتژیک و تصمیم گیری با استفاده از ظرفیت مدیریت هوشمندی استراتژیک چگونه است، اقدام گردیده و در نتایج این تحقیق تعریف کاملی از قابلیتهای مربوطه و استفاده از ظرفیت همچنین جوانب متصور بر آن ارایه شده است.
تأثیر باورهای مذهبی بر شکل گیری ارزش های مردمسالاری دینی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
107 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر باورهای مذهبی بر شکل گیری ارزش های مردمسالاری دینی است که به طور مصداقی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز انجام شده است. در پژوهش مورد مطالعه جامعه مورد نظر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه شیراز می باشد که تعداد حجم جامعه مورد مطالعه 2500 نفر می-باشد. براساس فرمول کوکران تعداد 332 نفر بعنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از نرم اف زار آماریِSPSS ، در دو سطح تجزیه و تحلیل می شوند. در سطح اول با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و در سطح دوم با استفاده از روش های آم ار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای)، داده های بدست آمده از سؤال های پرسشنامه تجزیه و تحلیل شده و به سؤال های پژوهش پاسخ داده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که باورهای مذهبی تزاحمی با ارزش های مردمسالاری ندارند. ضمن اینکه تلقی سنتی از دین و مذهب و تحمیل آن به افراد جامعه چندان قابل قبول نیست. بلکه آنچه مهم است نوع خاصی مذهب است که هم بتواند ارزش های مذهبی را در جامعه ترویج بدهد و هم اینکه بتواند رأی و نظر مردم را بر مبنای شکل مردمسالارانه، وجود نهادهای مردمسالار و همچنین توجه به رأی و نظر مردم بنا سازد.
نقش رهبری نظام در کارآمدی دیپلماسی عمومی از طریق مدیریت تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
169 - 193
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی یکی از ابزارهای مؤثر نیل به اهداف سیاست خارجی ایران محسوب می شود. جایگاه و نقش امام خمینی و مقام معظم رهبری در جهت دهی به افکار عمومی سایر ملت ها به منظور صیانت از ارزش های اسلام و انقلاب از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. در این مقاله در پاسخ به این سوال اصلی که نقش رهبری نظام در ارائه تصویر مثبت و مطلوب از جمهوری اسلامی ایران، جهت تأمین منافع ملی و مصالح اسلامی چیست؟ این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که رهبری نظام با توجه به جایگاه خود در ساختار سیاسی حقوقی کشور، در فعال سازی، تقویت و کارآمدی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران از طریق مدیریت تصویر، برقراری ارتباط مستمر با سایر ملت ها و آگاهی بخشی به افکار عمومی جهان نسبت به اهداف، ارزش ها و آرمان های ایران اسلامی، نقش تعیین کننده ای در مقبولیت و مشروعیت وجهه ایران در سطح منطقه و فرامنطقه داشته است. بر این اساس تعریف و تبیین دیپلماسی عمومی و ارتباط آن با رهبری نظام، می تواند به شناخت عوامل تأثیر گذار بر دیپلماسی عمومی و بهره گیری بیشتر از فرصت های فرا رو کمک نماید. واژگان کلیدی: رهبری نظام، انقلاب اسلامی، دیپلماسی عمومی، تصویر مطلوب
بررسی قدرت پدافند سایبری نیروهای مسلح با روش برنامه ریزی مبتنی بر سناریو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۰
59 - 81
حوزه های تخصصی:
شناخت صحیح و ورود به موقع در عرصه های نوین دفاعی، همواره یکی از دغدغه های طراحان و بازیگران حوزه جنگ های سایبری است. ارزیابی قدرت سایبری و شناخت نقاط ضعف و آسیب پذیری ها به منظور پیشگیری از غافلگیری در عرصه جنگ های آینده از اهمیت بسزایی برخوردار است. در پژوهش حاضر، با نگاهی جامع و آینده نگرانه، ابعاد و مؤلفه های قدرت سایبری در بُعد پدافند سایبری نیروهای مسلح مطالعه و سناریوهایی برای ارزیابی قدرت سایبری نیروهای مسلح، ارائه گردید. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی قدرت سایبری نیروهای مسلح در بُعد پدافند سایبری است. جامعه آماری شامل 20 نفر از خبرگان حوزه سایبر نیروهای مسلح است. نوع پژوهش، کاربردی است. روش پژوهش با استفاده از رویکرد آینده پژوهی و مبتنی بر روش سناریو، انجام شده است. نتیجه آنکه رویکرد پدافند سایبری دارای مؤلفه های چهار گانه شامل: بستر پدافندی، دیپلماسی سایبری، عامل انسانی و افزارها است. همچنین، مؤلفه عامل انسانی، از اولویت بالاتری نسبت به سایر مؤلفه ها برخوردار است. پیشنهاد می شود، معاونت فاوای نیروهای مسلح، نسبت به ارزیابی قدرت سایبری با تأکید بر بعد آفند سایبری و در قالب پژوهشی مجزا، اقدام نماید.
رقابت هژمونیک آمریکا و چین و تاثیر آن بر جریان انرژی و نفت در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
103 - 120
حوزه های تخصصی:
ایالات متحده بعنوان کشوری که که دارنده معیارهای یک هژمون است، تلاش می کند تا آن را حفظ نماید و چین بعنوان یک قدرت نوظهور در صحنه بین الملل تلاش دارد که خود را به عنوان یک رقیب هژمونیک آمریکا به جامعه جهانی بشناساند. نقطه مشترک در تقابل هژمونیک میان آمریکا و چین در زمینه انرژی گرایش هر دو کشور به منطقه خاورمیانه است. هرچند برای ایالات متحده این مسئله جدیدی نیست، اما گرایش روز افزون چین برای مقابله با تهدید امنیت انرژی خود اهمیت زیادی دارد، زیرا چین از این طریق در پی آن است که نفوذ خود در سایر حوزه را نیز اعمال نماید. پژوهش حاضر با تاکید بر دیدگاه های مختلف در حوزه هژمونیک بویژه تئوری گرامشی تلاش کرده به سوال اصلی خود در مورد تاثیر رقابت هژمونیک آمریکا و چین بر جریان انرژی و نفت در جهان پاسخ دهد. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رقابت هژمونیک آمریکا و چین و تاثیر آن بر جریان انرژی و نفت در جهان است. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. پژوهش به این نتیجه رسیده که میان آمریکا و چین رقابت هژمونیک برقرار است تا تقابل هژمونیک. زیرا چین در مراحل اولیه رقابت هژمونیک با آمریکا قرار دارد و معلوم نیست این رقابت به موفقیت چین بیانجامد و بتواند خود را بعنوان یک هژمون معرفی نماید. چین معیارهای لازم جهت معرفی خود بعنوان هژمونیک در تمام زمینه ها را ندارد و همانگونه که گرامشی بیان می کند مقبولیت لازم را نیز ندارد.
قدرت نرم، کانون اصلی روایت استراتژیک در قدرت دیپلماسی؛ بررسی سه روایت درباره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
221 - 259
حوزه های تخصصی:
گسترش روز افزون دسترسی به رسانه های دیجیتال، ظرفیت کشورها را در بهره گیری از قدرت نرم به عنوان رکنی در سیاست خارجی افزایش داده است. در عرصه رسانه های دیجیتال، توییتر مورد استقبال طیف وسیعی از سیاستمداران قرار گرفته است. روایت سازی تویتتری در برخی موارد ایران را کانون توجه قرار داده است؛ به گونه ای که اثربخشی آن در دیپلماسی قابل مشاهده است. لذا عکس العمل روایت ها در توییتر می تواند معیاری برای اثربخشی روایت های سیاسی و اثر آن بر قدرت نرم باشد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که روایت های سیاسی چه گونه در قدرت دیپلماسی اثر دارد و سهم توییتر در باز تاب این روایت ها چگونه بوده است؟ این مقاله براساس روش تحلیل محتوی کیفی سه روایت برگزیده هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل ۲۰۱۷ ، ظریف ۲۰۱۹ و نتانیاهو 2018را با اتکا به نرم افزار مکس کودا 18کد گذاری کرده است. چارچوب نظری نوشتار حاضر روایت استراتژیک بر مبنای دیدگاههای میسکیمون و قدرت نرم جوزف نای است که مؤید قدرت ورزی در زیست بوم جدید رسانه و بکارگیری دیپلماسی عمومی دیجیتال برای رساندن روایت استراتژیک به افکار عمومی، قبولاندن درستی روایت به آنها و حتی واداشتن آنان به تبلیغ آن است. نتیجه این بررسی بیانگر آن است که روایتها برمبنای ساختارشکل گیری، محیط و نتایج آن در مخاطب ؛ در توییتر از دنباله روی کافی بجز روایت تیم ب و پاسخ ظریف به نیکی هیلی نداشته است. قدرت رسانه در کنار روایت بستر اقناع مخاطب را برای رسیدن به قدرت نرم فراهم ساخته است. کلید واژه ها: قدرت نرم، توییتر، رسانه های دیجیتال ، دیپلماسی روایی
تحول پارادایمی در معانی و دلالت های مفهوم امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول پارادایمی با تحول نظری مرزبندی مهمی دارد. این نوع تحول نه ناظر بر تحول در اجزاء نظری، بلکه ناظر بر تحول در فضای نظری است که برآیند آن، تغییر رادیکال در پیش فرض ها و برداشت های زمینه ای است؛ امری که سرانجام نه تنها به تحول در معانی، بلکه به تحول در دلالت های مفهومی می انجامد. مفهوم امنیت مانند سایر مفاهیم بسیط می تواند در گذر از فرآیند «تفهم» به تکوین «فهم» های متفاوتی بینجامد؛ زیرا تاریخ مند است و ذیل پارادایم های مختلف، دلالت های گوناگونی به خود می گیرد. از این نظر، تولد مفهوم امنیت به معنای کلاسیک آن را می توان مقارن با پیدایش پارادایم سیاسی تلقی کرد؛ پارادایمی که در قالب آن، امنیت هم ردیف حفظ نظم سیاسی و تمامیت ملت-دولت بود. پس از آن، گذار از پارادایم سیاسی به پارادایم اقتصادی امنیت روی داد؛ که بیش از هر چیز در شکل «تأمین اجتماعی» نمودار و در چارچوب آن، تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی و افزایش عدالت اجتماعی به مبحث کانونی مطالعات امنیت بدل شد. از اواخر قرن بیستم به این سو، شاهد پیدایی پارادایم فرهنگی امنیت هستیم. این مقاله بر آن است که گذار به پارادایم فرهنگی امنیت، نتیجه مستقیم ورود به مرحله مدرنیته متأخر است که امکان طرح نظریات نوینی درباره امنیت فراهم آمد؛ که مهم ترین آن، نظریه امنیت جامعوی است؛ که اطمینان خاطر افراد و گروه های اجتماعی نسبت به حفظ هویت و ارزش هایشان را در کانون توجه مطالعات امنیت قرار می دهد.
Analytical Study of Hijab in The Islamic Republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Covering and Hijab's problem after the Islamic Revolution's victory has always been one of the most critical challenges of the Islamic Republic, especially in youth, students, and society's elite. The present study investigates the crucial doubts and questions about the Hijab and expresses scientific and convincing solutions and answers with the analytical-descriptive method and library resources. While describing the history of the Hijab in Islam and the Islamic Revolution of Iran, the present study responds to the vital and new suspicions that have recently been raised by opponents of the Hijab and some anti-Islamic media. Doubts are as follows: the conflict between the Hijab and the freedom and progress of women, the lack of connection between the Hijab and innocence, the different perceptions of Muslims about the Islamic Hijab, the incorrect citation of the legality of the Hijab, etc.. Based on the results, the Islamic Hijab has no conflict with freedom (in its real sense) and never hinders the individual's growth, perfection, and maturity. Innocence and modesty accompanying Hijab can strengthen family privacy and lead to society's intellectual and spiritual health. All Islamic jurists agree on the necessity of the Hijab. There should be no confusion between the decisions of the rulers of Islamic countries and the people's behavior about Hijab, with the exact order of Islam that it is necessary to observe Hijab.
کنفرانس اقلیمی پاریس و تأثیر آن بر همکاری های سیاسی بین المللی
حوزه های تخصصی:
کنفرانس اقلیمی پاریس با شیوه ای متفاوت از دیگر کنفرانس ها، برگزار گردید. تفاوت این کنفرانس در نوع تعیین تعهدات کشورها بود. در این کنفرانس کشورها به صورت خوداظهاری، سهم خود در کاهش انتشار گازهای گل خانه ای را تعیین کردند؛ درحالی که در کنفرانس های پیشین، این سهمیه با روشی بالا به پایین تعیین می شد و شمول کافی نداشت. اعضا نیز نمی توانستند از عهده ی تعهدات برآیند. اما در کنفرانس پاریس روش پایین به بالا بکار گرفته شد، که کشورها براساسِ توانمندی هایشان و شرایطی که در آن به سر می بردند، تعهداتی را پذیرفتند که دور از دسترس شان نیست و قابل اجرا است. سؤال این پژوهش آن است که، کنفرانس اقلیمی پاریس چه تأثیری بر همکاری های بین المللی خواهد داشت؟ فرضیه ی این پژوهش بدین گونه است که نتایج این کنفرانس نقطه ی عطفی در همکاری های بین المللی خواهد بود و می تواند به صورت الگویی برای حل سایر مسائل بین المللی در نظر گرفته شود.
امکان سنجی همگرایی اقتصادی در منطقه ی خلیج فارس در آینده پیش رو و الزامات تحقق آن (ارائه مدل همگرایی شبکه ای به جای مدل سلسله مراتبی)
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۰
93-135
حوزه های تخصصی:
تمرکز این پژوهش بر امکان سنجی همگرایی اقتصادی در منطقه ی خلیج فارس (شامل ایران، عربستان سعودی، عراق، قطر، امارات متحده عربی، عمان، کویت و بحرین) و الزامات دستیابی به آن است. در این پژوهش همگرایی اقتصادی به عنوان فرایندی مدنظر است که، هدف آن دستیابی به صلح، امنیت و توسعه ی پایدار در منطقه است. براین اساس، سؤالی که در این پژوهش مطرح می شود آن است که باهدف دستیابی به صلح، امنیت و توسعه ی پایدار، کشورهای حوزه ی خلیج فارس چگونه می توانند به همگرایی اقتصادی در منطقه دست یابند؟ در پاسخ این سؤال، فرضیه پژوهش این است که؛ کشورهای منطقه ی خلیج فارس در راستای دستیابی به صلح، امنیت و توسعه ی پایدار، ضمن تکیه بر ترکیبی از ظرفیت های گوناگون اقتصادی، سیاسی، امنیتی و دینی- فرهنگی و غلبه بر عوامل واگرایانِ، باید الزاماتِ رفتاری رسیدن به همگرایی اقتصادی را در تصمیم گیری های کلانِ ملّی و هم چنین رویکردِ سیاست خارجی خود، در پیش بگیرند. روش تحقیق این پژوهش برحسب نیاز، ترکیبی از روشِ کیفی مبتنی بر اسناد کتاب خانه ای و روش کمی و آماری است. درنهایت این پژوهش مدل جامع شبکه ای برای دستیابی به صلح، امنیت و توسعه ی پایدار، از طریق همگرایی اقتصادی در خلیج فارس ارائه می دهد؛ که در آن ضمن ردِ نگاه سلسله مراتبی در اولویت بندی شاخص ها، بهره برداری هم زمان از مؤلفه های مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و دینی-فرهنگی در دستیابی به همگرایی اقتصادی را پیشنهاد می کند.
بازخوانی مفاهیم خیر و حق در اندیشه سیاسی فارابی و راولز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
19 - 37
حوزه های تخصصی:
خیر یا فایده از مهم ترین مفاهیمی است که تداوم و گسترش آن، اصل انصاف و استحقاق را در جامعه از بین می برد. مفهوم حق نیز امروزه در حوزه های گوناگونی از جمله نسبت انسان با خود، خدا، طبیعت و جمادات، و نسبت با انسان های دیگر، اعم از روابط افراد با هم، افراد با حکومت و نیز حکومت ها با یکدیگر مطرح می شود. در فلسفه فارابی، فضیلت و سعادت دو هدف بنیادین محسوب می شوند، بنابراین هستی، جوهر جهان خیر و به نوعی ریشه و منبع خیر است. فارابی، تأمین خیر و کمال برتر را در گرو مدینه می داند. درحالی که راولز برای جلوگیری از تضییع انصاف، خیر را با حق جایگزین کرده است. به نظر راولز حق مفهومی است که قابلیت سامان دهی معقول و منصفانه جامعه را دارد. معیار او ترجیح مفاهیم حق بر مفاهیم خیر است؛ یعنی آن موارد و مقادیر از انتظارات شهروندان انتخاب می شود که منطبق بر معیارهای مفهوم حق باشد. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به توصیف و تحلیل ارکان اصلی فلسفه سیاسی راولز و فارابی (مفاهیم خیر و حق) پرداخته شده و در نهایت ارزیابی کلی از نظریه آنها به عمل آمده است. فارابی و راولز دیدگاه های متفاوتی در مورد خیر و حق دارند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر تعامل اقتصادیِ چین با بلوک های تجاری منتخب مطالعه تطبیقی؛ شورای همکاری خلیج فارس و اوراسیا
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
595-624
حوزه های تخصصی:
با عنایت به نیاز مُبرم چین به انرژی پایدار که با هدف کاهش آسیب پذیری در حوزه انرژی و بیشینه سازی قدرت رو به تزاید خود در عرصه سیاست و روابط بین الملل صورت پذیرفته است، این کشورِ در حال صعود، طی سالیان اخیر کوشیده است تا بر بستر انرژی، همکاری های سیاسی- اقتصادی ویژه ای را با کشورهای حاضر در شورای همکاری خلیج فارس و منطقه راهبردی اوراسیا به منصه ظهور برساند. در همین رابطه، نگارندگان پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی- تطبیقی و با تأسی از اسناد کتابخانه ای درصدد برآمده اند تا ضمن واکاوی و بررسی حضور فزاینده پکن در حوزه های مورداشاره، به این پرسش راهبردی پاسخ گویند که «جمهوری خلق چین در پرتو تعمیق روابط سیاسی و اقتصادیِ خود با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و کنشگران حاضر در حوزه راهبردی اوراسیا چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال می کنند؟» فرضیه مطرح از معبر این پرسش ناظر بر آن است که پکن با در نظر گرفتن وزن اقتصادی کشورهای حاضر در مناطق مورداشاره و با توجه به موقعیت ویژه آن ها در ابتکار کمربند- راه کوشیده است تا راهبردهای نوینِ ژئوپلیتیکی خود را از رهگذر تلاش برای تضمین امنیت پایدارِ دسترسی به انرژی، حفظ بازارهایِ هدف مستقر در مسیر ابتکار کمربند راه و افزایش سطح همکاری با شُرکای منطقه ای، به دو حوزه «خلیج فارس» و «اوراسیا» گسترش دهد.
پیچیدگی های شناسایی مسائل عمومی در ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
691 - 730
حوزه های تخصصی:
آنچه دولت تصمیم به انجام آن می گیرد یا تصمیم به انجام آن ندارد خط مشی عمومی خوانده می شود. این فرآیند با شناسایی مسئله آغاز می شود و تمرکز آن بر شناسایی مسئله است که عموم مردم را تحت تأثیر قرار می دهد. این پژوهش الگوی شناسایی مسائل عمومی با رویکرد داده بنیاد در ایران را ارائه می دهد. در این پژوهش از نظریه داده بنیاد استفاده شده و 15 مصاحبه با خبرگان نظام خط مشی گذاری انجام گردیده است. داده ها توسط کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و قضایا والگوی پژوهش ارائه گردید. تحلیل داده ها در نهایت به احصای 122 مفهوم و 23 مقوله و شکل گیری الگوی داده بنیاد انجامید. نتایج پژوهش نشان می دهد شرایط علّی شامل مقوله های حساسیت عمومی نسبت به موضوع، هزینه ایجاد شده ناشی از وجود موضوع برای کشور، محدوده و قلمرو جغرافیایی درگیر با موضوع و حوادث غیرمترقبه و بلایای طبیعی و عوامل مداخله گر شامل قانونگذاران و مجریان دولتی، بازیگران سیاسی، بازیگران غیردولتی، رسانه های جمعی، و دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی در فضای عمومی نظام خط مشی گذاری ایران شامل جریان های فکری و مدل های ذهنی خط مشی گذاران، جریان های سیاسی و امنیتی، شرایط اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، شرایط اقتصادی و فناوری، جریان های خارجی و بین المللی، و جریان های سازمانی و اداری بر شناسایی مسائل عمومی در ایران تأثیرگذارند.
چشم اندازی بر راهبردی شدن مناسبات جمهوری اسلامی ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
761 - 789
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل و ارزیابی مناسبات راهبردی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان است. در چند دهه اخیر، مناسبات راهبردی تهران و اسلام آباد در سطوح اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک، نظامی و فرهنگی جهش قابل توجهی را تجربه کرده است. با این حال، زمینه ها و عوامل واگرایی در روابط دو کشور همچنان از برجستگی خاصی برخوردارند. جمهوری اسلامی ایران بر مبنای راهبرد سیاست همسایگی و استراتژی تعمیق روابط اقتصادی-تجاری با همسایگان، اهمیت و جایگاه ویژه ای برای گسترش مناسبات با کشورهای حوزه پیرامونی خود تعریف نموده است. پاکستان نیز نفع بالایی در کاهش تمرکز در مرزهای غربی جهت افزایش تمرکز و مدیریت مرزهای شرقی با هند و تأمین برخی نیازهای اقتصادی خود از ایران دارد. در همین ارتباط، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که با عنایت به سطوح و ابعاد گوناگون روابط جمهوری اسلامی ایران با پاکستان تا چه میزان امکان شکل گیری اتحاد راهبردی در مناسبات دو طرف وجود دارد؟ در پاسخ، این فرضیه به آزمون گذاشته می شود که به دلیل سطح بالای اشتراکات فرهنگی، مجاورت جغرافیایی، نیازهای نسبتاً مکمل اقتصادی دوطرف و سرمایه اجتماعی ایران در جامعه پاکستان، درکنار امکان همکاری سه جانبه با کشور چین به عنوان یک قدرت نوظهور منطقه ای و جهانی، بسترهای حرکت روابط دوجانبه ایران و پاکستان به سطح راهبردی وجود دارد. روش نگارش مقاله حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و استفاده از تجویزات سیاستی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای، استفاده از منابع دسته اول، مصاحبه با نخبگان و مقامات اجرایی و مراجعه به منابع اینترنتی گردآوری می شود.
روند شکل گیری هویت «یافته» و هویت «برساخته» در سلفیه و اسلام سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روند شکل گیری «هویتِ یافته» و «هویتِ برساخته» در سلفیه و اسلام سیاسی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و این فرضیه مطرح می شود که جریانهای اسلامی با دو فرض متفاوت یعنی یافتن هویت و برساختن آن، فرایند احیاگرایی را دنبال کرده اند؛ سلفیه نماینده ی گروه اول، و اسلام سیاسی نماینده ی گروه دوم بوده اند. نتایج حاکی از آن است که جریان سلفی فرایند احیای هویت را از طریق: «رجوع مداوم به نص»، «نادیده گرفتن دانش انباشته ی مسلمانان» و «تاکید بر ظاهر نصوص» پی گرفته؛ و در مقابل، اسلام سیاسی با تاکید بر «تفسیر نصوص دینی»، «رجوع به دیگری در عین تمایزگذاری با آن» و «رجوع به زندگی روزمره»، احیای هویت مسلمانی را به شیوهای نوآورانه دنبال کرده است
عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۶
101 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران است. سوال اصلی پژوهش این است که عوامل موثر در ایجاد و تداوم روند عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس چیست و تکامل این روند چه پیامدهایی بر امنیت ملی ایران خواهد داشت؟ فرضیه ی پژوهش براساس «نظریه های اتحاد» در پارادایم واقع گرایی این است که «مداخلات بین المللی»، «رقابت درون منطقه ای» و «تحولات داخلی کشورها» سه عوامل موثر بر آغاز روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بوده است؛ تکامل این وضعیت از «عادی سازی» به «اتحاد استراتژیکی» می تواند زمینه ساز ایجاد ناامنی در سطوح سیاسی، اقتصادی و نظامی کشورمان باشد. یافته های پژوهش نشان می دهند «ضعف های ساختاری و قدرت تصنعی کشورهای درگیر در این روند»، «افزایش قدرت منطقه ای ایران» و «اتخاذ راهبرد موازنه ی خارج از مرزها از سوی آمریکا» از مهم ترین عوامل موثر بر ایجاد این روند است که رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای حوزه ی خلیج فارس در قالب «دکترین پیرامونی» در تلاش هستند با ایجاد اتحادهای استراتژیک، آسیب پذیری خود را در برابر چالش های بیان شده کاهش دهند.