فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
برنامه هسته ای ایران طی دو دهه به نگرانی اصلی امنیت ملی اسراییل تبدیل شده است. در مقابل، تل آویو راهبردی چندوجهی را به منظور توقف فعالیت های هسته ای کشورمان طراحی کرده که یکی از مهم ترین اجزاء آن، جنگ روانی پیچیده از تابستان 2002(افشاء فعالیت ها) تا جولای 2015(امضای توافقنامه برجام) بوده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش روندپژوهشی به فهم شیوه چندوجهی جنگ روانی در بازه مزبور بپردازد و توصیه هایی را برای تقابل با آن ارائه دهد. پرسش اساسی آن است که جنگ روانی اسراییل علیه برنامه اتمی ایران از چه ویژگی های خاصی برخوردار است؟ فرضیه اصلی آن است که جنگ روانی اسراییل علیه برنامه اتمی ایران با هدف متاثرسازی مقامات تهران و واشنگتن از طریق جدی جلوه دادن سناریوی حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران، طراحی شده است. اساسی ترین درون مایه این دوره، دامن زدن به نگرانی ها درباره خطرات پرونده هسته ای ایران است؛ دومین بن مایه، تأکید بر سایر تهدیداتِ نظام سیاسی ایران خصوصا سیاست تهاجمی آن شامل مشارکت در فعالیت های تروریستی و فعالیت های دامنه دار در گسترش موشک های دوربرد است؛ سومین موضوع، تهدید حمله به تأسیسات هسته ای ایران در خلال سالهای 2010 تا 2012 است ؛و چهارمین مولفه از 2013 به بعد، جنگ روانی علیه مذاکرات هسته ای میان ایران و قدرت های جهان است که نهایتا زمینه خروج ترامپ از برجام را فراهم آورد. بخش دوم مقاله به ارزیابی چالش های تل آویو در عملیاتی کردن راهبرد جنگ روانی خود علیه فعالیت های هسته ای ایران خصوصا تحت تاثیر تجربه مذاکرات هسته ای و امضای برجام می پردازد و نهایتا برخی اقدامات مقتضی متقابل توصیه شده است.
Sino-Russian Energy Relations: Dimensions and Prospects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۱
659 - 690
حوزه های تخصصی:
Access and control of Energy has not only been historically instrumental in the sociopolitical and economic shaping of nations, but also central to the global world of politics, systems, and geopolitics. Energy resources of the Russian Federation have made the country more influential in world politics. Energy and geopolitical issues are especially important to modern People’s Republic of China as a tool for the country’s economic growth. Since the mid twentieth century, both countries have attempted to establish mutual energy cooperation as a key component of their strategic alliance based on producer-consumer needs and the Good Neighborly Treaty. Nonetheless, since the end of the cold war in the 1990s, the energy negotiations have been long and unproductive because both nations are on both sides of the energy market. For the Russian Federation, revenue from its oil and gas sector traditionally makes up a large portion of its budget. Thus, Russia is unwilling to make concessions and involve China in its major upstream energy projects. In the interim, China also seeks to diversify its oil and gas resources and imports for its own political dependency, growth, and to prevent countries from overreliance on one single source and market. Issues such as pricing and the provisions of agreements have made the energy relations between the two countries more complex than the relations between producers and consumers. Despite the two countries being neighbors, their relations have not been developed.
اهداف امنیتی ترکیه در پروژه گاپ و تأثیر آن بر ایران
حوزه های تخصصی:
ترکیه با اجرای پروژه سدسازی گاپ بر روی رودخانه دجله و فرات حق انحصاری بهره برداری از آن را برای خود می داند و کنترل آب جریان یافته به کشورهای پایین دست را نیز در کنترل خود دارد. همین عامل نارضایتی این کشورها را موجب شده و مشکلاتی را بخصوص از جنبه امنیتی برای کشورهای مجاور به وجود آورده است. با توجه به تأثیرات بهره برداری پروژه گاپ بر کشورهای پایین دست، مقاله پیش روی این سوال را مطرح می کند که ترکیه در احداث سدهای پروژه گاپ چه اهداف سیاسی و امنیتی را دنبال می کند؟ و احداث این سدها چه تأثیری بر امنیت ایران خواهد گذاشت؟ مقاله با رویکردی پژوهشی و با بهره گیری از مکتب کپنهاگ این مفروضات را در نظر گرفته است که پروژه گاپ در طول چندین دهه با توجه به سیاست های اعلامی ترکیه تغییر ماهیت داده است و از ابزاری فنی و توسعه ای تبدیل به امری امنیتی شده است. ترکیه با بهره برداری از این سد به دنبال اهداف هژمونی خواهانه، در دست گیری کنترل کردهای منطقه و همچنین به دنبال معاوضه نفت و آب در منطقه می باشد. همچنین از تاثیرات این پروژه بر ایران می توان به خطر افتادن امنیت هویتی، خطرات محیط زیستی، شوری زمین و امنیت غذایی و کشاورزی نام برد که در مقاله مورد بررسی قرار می گیرد
بررسی تطبیقی بازنمایی خاطراتی روسیه و انگلیس در حوزه های اجتماعی و دولتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگرش ایرانیان، در سطح دولتی و اجتماعی، اصل عدم مداخله فراتر از اصلی حقوقی است و حساسیت نسبت به مداخله بیگانگان تا جایی است که دغدغه اولیه در ارتباط با بیرون از مرزها بیش از همکاری یا تعامل مبارزه با مداخله خارجی ها انگاشته می شود. این تلقی، که ریشه در خوانش هزاران سال تاریخ ایران دارد، موجب شکل گیری پدیده ای شده که در این پژوهش «فراخاطره مداخله بیگانه» نامگذاری شده است. در حوزه دولتی یادآوری تجاوزهای کشورهای خارجی راه کار مدیریت گذشته برای تثبیت هویتی سیاست خارجی استکبارستیزانه است. با این وجود سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به اقتضای نیازهای خود روابطی را با قدرت های بزرگ و حتی دشمنان تاریخی خود برقرار کرده است. دو نمونه از مهم ترین مخاطبان خاطراتی ایران در این زمینه هم روسیه و انگلیس هستند بر اساس نظریه سیاست خاطره، شیوه بازنمایی خاطرات مقدمه ای ضروری و حیاتی در راستای مشروعیت بخشی به جهت گیری خصمانه یا دوستانه در قبال کشورهای خارجی است. سوال پژوهش این است که رویکرد خاطراتی دولت در رابطه با خاطره مداخله های روسیه و انگلیس چیست و این رویکرد تا چه میزان مورد پذیرش اجتماعی قرار گرفته شده است؟ در پاسخ گفته می شود بازنمایی خاطراتی انگلیس در حوزه دولتی مبتنی بر «سیاست یادآوری» خصومت های گذشته است و به دلیل تطابق خاطره رسمی و غیررسمی از مشروعیت کامل در حوزه اجتماعی برخوردار می باشد اما بازنمایی خاطراتی دولتی در قبال روسیه مبتنی بر «سیاست فراموشی» است و به دلیل عدم تطبیق این جهت گیری با تصور رایج خاطراتی مردم از روسیه، با مقاومت خاطراتی مواجه شده است.
بسط الگوی منطقه گرایی دانش بنیان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ ساختار هنجاری و الزامات نهادی و اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی منطقه گرایی دانش بنیان جمهوری اسلامی ایران، ساختار و ملزومات آن در میدان عمل است. این الگو و کاربست آن در عرصه روابط خارجی همواره مسئله ای مهم در محیط همسایگی و حوزه تمدنی جهان اسلام بوده است. برخی با توجه به تمایزات هویتی موجود، بر انزواگرایی تأکید دارند و برخی تفاسیر آرمان گرایانه، ایدئولوژیک و به دور از واقعیات صحنه کنش، ایران را با پیامدهایی چون ایران هراسی و تنش های هویتی با محیط پیرامونی مواجه می نمایند. به نظر می رسد، مسیر ترسیمی در بیانیه گام دوم انقلاب با تقویت الزامات، حفظ ارزش ها و اصول بنیادین آن، بیش ترین تعامل سازنده با محیط پیرامونی را فراهم نماید تا در یک بازی برد برد منافع ملی کشور در حد بهینه تأمین گردد. سؤال اصلی نوشتار این است که بیانیه گام دوم انقلاب در تبیین وضعیت آینده کنش گری جمهوری اسلامی ایران در صحنه نظام منطقه ای و همسایگی چه الگویی را ارائه می نماید و ساختار هنجاری و الزامات نهادی و اجتماعی تحقق آن چیست؟ با ابتنا بر گزاره های بیانیه و بهره گیری از نظریات و تجارب موجود، می توان به چارچوب عمل گرایانه ای رسید که در آن علم و فناوری، محور روابط جمهوری اسلامی ایران در منطقه پیرامونی قرار گیرد تا ضمن تنش زدایی به توسعه و پیشرفت درون تمدنی دست یافت. نتایج مطالعه نشان داد، مناسب ترین زمینه منطقه گرایی تکیه بر ظرفیت های علم و فناوری و اقتصاد مبتنی بر آن است. همچنین اصول و قواعد رفتاری باید به سوی ساخت تصویری مصمم، پیش رو، قابل اعتماد و منعطف از ایران برساخته شود تا در کنار تقویت دیپلماسی علم و فناوری، اصلاحات مناسب در ساختار نهادی به ویژه در وزارت امور خارجه انجام پذیرد. توجه به واسطه های قدرتمند یعنی نیروهای اجتماعی منطقه گزاره دیگری است که این الگو را به موفقیت و تأمین منافع ایران نزدیک می سازد.
انقلاب اسلامی در پژوهش های جامعه دانشگاهی کشور ترکیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل دیدگاه جامعه دانشگاهی کشور ترکیه نسبت به رویداد انقلاب اسلامی در ایران است. در این مقاله، با استفاده از روش پژوهشی توصیفی تحلیلی، پنجاه پایان نامه دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بررسی و تحلیل شد. یافته های پژوهش بیانگر وجود دو نگرش مثبت و منفی نسبت به دیپلماسی ایران اسلامی و حکومت دینی در جامعه دانشگاهی ترکیه است. در هردو دیدگاه، ایران کشوری قدرتمند است که در مسائل سیاست خارجی و حاکمیت خود مستقل تصمیم گیری می کند و از قدرت های بزرگ جهانی و بازیگران اصلی در عرصه سیاست های منطقه ای خاورمیانه است. ازاین رو، دیدگاه بیشتر پایان نامه ها معطوف به مبانی سیاسی همچون رهبری، ولایت فقیه، صدور انقلاب، هلال شیعی، سیاست خارجی ایران و غیره است. ایران و ترکیه ضمن داشتن مشترکات دینی، تاریخی و فرهنگی قابل توجه، تجربه رویکرد حکومتی گذار از سنّت و دین با جنبش مدرنیزاسیون را دارند که با وقوع انقلاب اسلامی ایران، سرنوشت و مسیر متمایزی یافتند؛ تأثیرات انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، از مسائل مورد توجه در پژوهش های دانشگاهی ترکیه است. با توجه به ورود انقلاب اسلامی ایران به مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی در گام دوم و دعوت به پژوهش محوری، بررسی نگاه جامعه دانشگاهی ترکیه نسبت به انقلاب اسلامی، تأثیرات و دستاوردهای آن در منطقه غرب آسیا و جهان جهت اتخاذ راهبرد درست، مفید خواهد بود.
تحلیل رویکرد دولت های موافق و مخالف سیاست های دولت چین نسبت به مسلمانان شین جیانگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۴
147 - 168
حوزه های تخصصی:
از زمان تصرف منطقه شین جیانگ توسط امپراتوری منچو و الحاق رسمی در سال 1949 توسط مائوتسه تونگ ، رهبر انقلاب چین، چالش ها و تنش های بسیار زیادی بین دولت و مسلمانان این منطقه خودمختار ایجاد شد و متعاقباً درجهت اجرای طرح دولت چین در مبارزه با سه شیطان، یعنی مبارزه با تروریسم، افراط گرایی و جدایی طلبی، از سال 2014 بر حجم این تنش ها افزوده شده است. لذا دولت در چارچوب طرح مذکور، با اتخاذ سیاست محدودسازی حقوق اقلیت مسلمان این منطقه، اردوگاه های بازآموزی عقیدتی و سیاسی تأسیس نمود که با انعکاس جهانی موافقان و مخالفان مواجه گردید. هدف پژوهش حاضر، بررسی رویه دولت های موافق و مخالف طرح دولت چین بوده که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که دولت چین در پوشش طرح جهانی مبارزه با تروریسم و با سوءاستفاده از آن، موجبات نقض حقوق اقلیّت مسلمانان شین جیانگ را فراهم آورده است؛ کشورهای موافق این طرح ضمن حمایت از این طرح، آن را درجهت صیانت از حقوق مسلمانان، افزایش امنیت و کاهش تروریسم می دانند. درمقابل، دولت های مخالف معتقدند که سیاست اتخاذی دولت چین، ضمن کاهش فعالیت های تروریستی، منجر به نقض آشکار حقوق بشر و حقوق اقلیّت های مسلمان به ویژه ایغورها گردیده است.
اهداف مرجع امنیت و بازسازی حکمرانی امنیت ملی در گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو با طرح این پرسش که چگونه می توان همزمان با لحاظ اقتضائات تئوریک و معنای شایع و لیبرالی حکمرانی از موضوعیت آن در امنیت ملی که اصولاً مرتبط با حکومت داری و مرجع دولتی است و سپس در موضوعیت آن با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بحث نمود، سعی شده است با ابتنای بر گفتمان انقلاب اسلامی این فرضیه تجویزی که ترسیم حکمرانی امنیت ملی مستلزم بازیابی مرجع امنیت در متن گفتمان انقلاب اسلامی است، مورد بررسی قرار گیرد. یافته های حاصله موید آن است که چون مرجع امنیت در گفتمان انقلاب اسلامی در یک سلسله طولی از خدا تا ولی فقیه تجلی می یابد، حکمرانی امنیت ملی در جمهوری اسلامی با ابتنای بر معنای رایج و مصطلح حکمرانی خوب که اصالتاً در پی مرجعیت جامعه و مردم یا اولویت دادن به آن است منتفی است، چه اینکه امکان توافق و تعامل محتوایی میان مراجعی نظیر جامعه و مردم با مرجعیت اسلام و نیز معکوس شدن رابطه میان امام و امت وجود ندارد. با وجود این، اطلاق و کاربست حکمرانی در معانی و برداشت های لیبرالی و رایج آن برای جمهوری اسلامی ایران منوط به عبور آن از فیلترهای گفتمانی و بهره برداری از فضای مباح است؛ به گونه ای که هم از گزاره های مطلوب آن بهره مند و هم از سلطه مدلولات شایع آن که در قالب اسناد بین المللی و نظایر آن تجلی یافته، حذر شود. در این مقاله، عناوین این اهداف مرجع و نسبت آن با مرجع امنیت به گونه ای که زمینه ترسیم حکمرانی امنیت ملی جمهوری اسلامی را فراهم سازد؛ بر اساس اصالت و ضرورت، دسته بندی و اولویت بندی شده است.
مطالعه تطبیقی گفتمان تاریخی امام خمینی و آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
114 - 147
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از گفتمان های حاکم در حوزه های مختلف از جمله گفتمان تاریخی دچار تحول شد. در جهت دهی به این تحول گفتمانی، امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای به عنوان رهبران نظام جمهوری اسلامی نقش محوری داشتند. در گفتمان تاریخی ایران پس از انقلاب، صحبت در باب فهم و بینش تاریخی امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای اهمیت بسیاری دارد؛ به خصوص که بینش، روش و ارزش های پذیرفته شده در تاریخ نگاری و نیز اندیشه تاریخ نگرانه برخی مورخان ایرانی بعد از انقلاب تا حد زیادی تحت تأثیر نگاه و رویکرد ایشان بوده است. نظر به اهمیت این موضوع، مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که در درجه نخست، تاریخ و تاریخ نگاری در گفتمان تاریخی امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای در مقام رهبران جمهوری اسلامی، چه جایگاهی داشته و در گام بعد در قالب مطالعه تطبیقی، گفتمان تاریخی این دو رهبر از چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر برخوردار است.
امنیت سوژه مبنا؛ در مسیر نظریه ای جدید از امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو برای نخستین بار انگاره امنیت سوژه مبنارا ارائه می کند و بر پایه آن می کوشد در مسیر طرح نظریه ای جدید از امنیت گام بردارد. این انگاره ناظر بر گذار به پارادایم فرهنگی امنیت است؛ پارادایمی که برآمده از ابرروندهایی مانند «تولد مفهوم سیاست سوژه»، «آغاز دوره مدرنیته متأخر »، «بازشناسی به مثابه نزاع کانونی جوامع جدید» و «فردی شدنِ تجربه امر جمعی» است. انگاره «امنیت سوژه مبنا» بازنمایی متفاوتی از «امر امنیتی» را صورت بندی می کند که ذیل آن نقطه ثقل امر امنیتی از سطح ساختارهای کلان اجتماعی و سیاسی به سطح سوژگی فردی و جمعی نقل مکان می کند، همچنین فرایند «امنیتی سازی» معکوس شده و افزایش ظرفیت های نهادی به منظور تحقق بخشیدن به وجود سوژه انسانی به نقطه عزیمت تحلیل امنیتی بدل می شود.
شبکه مسائل راهبردی ایران و نقش عوامل ساختاری در شکل گیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس اصول علمی برنامه ریزی و مطالعات راهبردی طرح عناوین گسترده ای از مسائل نه تنها راه گشا نیست، بلکه ممکن است موجب سردگمی در تصمیم گیری و از بین رفتن منابع محدود و کمیاب کشور در تخصیص و اقدام شود. در این پژوهش تلاش شده است که با استفاده از نظرات کارشناسان مختلف و بهره گیری از نرم افزار میک مک و سنجش درهم کنشی این مسائل بر همدیگر، مسئله ها را از منظر جایگاه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مشخص و راهی پیش پای تصمیم گیرندگان برای اولویت بندی و تصمیم گیری قرار داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه مسئله «ناسازگاری سیاست خارجی ایران با نظام بین الملل»، «پرونده هسته ای» و «مناسبات ایران و آمریکا» مهم ترین مسائلی هستند که در شکل گیری و تشدید سایر مسائل، نقش تأثیرگذار برجسته ای دارند و بیش از سایر مسائل بر امنیت ملی ایران تأثیرگذارند.
پیوند باستان شناسی با امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
210 - 232
حوزه های تخصصی:
باستان شناسی، فن و دانش بازشناسی فرهنگ و تمدن های گذشته بشری با استفاده از مطالعه داده های مادی برجای مانده از گذشته است که در کاوش های علمی تپه ها و محوطه های پیش از تاریخ (تاریخی) یا در بررسی های میدانی کشف می شوند. امنیت ملی نیز توانایی یک ملت برای حفاظت از ارزش های داخلی (تمامیت ارضی، قدرت نظامی، نظام سیاسی، بافتار فرهنگی، ساختار اقتصادی، همبستگی ملی) در برابر تهدیدات خارجی محسوب می شود و زمانی پایدار می شود که همه عناصر شکل دهنده امنیت به شکلی به هم پیوسته و در جهت منافع ملی رشد کنند. مسئله نوشتار حاضر نقش باستان شناسی در تقویت امنیت ملی است. از این رو نگارندگان با ارائه یک مدل مفهومی کوشش کرده اند نشان دهند که باستان شناسی از طریق کشف عناصر و مؤلفه های تمدن باستانی و تاریخی یک ملت، از رهگذر تحکیم هویت ملی، ملی گرایی و همبستگی ملی، منجر به تقویت امنیت ملی می شود.
نقش دستور موقت دیوان بین المللی دادگستری در تضمین حقوق بشر: مطالعه موردی پرونده بازگشت تحریم های ایالات متحده علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
233 - 251
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین صلاحیت های دیوان بین المللی دادگستری، صدور دستور موقت است که نقش مهمی در راستای تضمین و ارتقای حقوق بشر ایفا می کند. از طرفی، وحدت رویه حقوقی مستقل در این زمینه می تواند بعد پیشگیرانه حقوق بین المللی را تقویت نماید. از مهم ترین پرونده هایی که اخیراً در دیوان منجر به صدور دستور موقت شده است، پرونده شکایت جمهوری اسلامی ایران از ایالات متحده آمریکا در خصوص خروج یک طرفه از توافق برنامه جامع اقدام مشترک و برقراری مجدد تحریم ها علیه مردم ایران بوده که بنابر دادخواست تقدیمی ایران منجر به نقض گسترده حقوق بشر در کشور شده است. پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که دستور موقت دیوان بین المللی دادگستری چطور و تا چه اندازه می تواند در ممانعت از نقض حقوق بشر در ایران مؤثر باشد؟
تقابل آمریکا و چین در ابتکار کمربند و راه و بررسی نقش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
209 - 231
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تقابل آمریکا و چین شکل نمایان تری به خود گرفته است؛ به طوری که دو کشور در مناطق مختلف جهان و در عرصه های گوناگون سیاسی، ژئوپلیتیک، اقتصادی و امنیتی با یکدیگر مواجه هستند. یکی از عرصه های تقابل آمریکا و چین، ابتکار کمربند و راه چین است که اجرای آن چین را به قدرتی برتر در خشکی تبدیل خواهد کرد. این پژوهش به دنبال بررسی نقش ایران در تقابل آمریکا و چین بوده و پرداختن به این موضوع از آن جهت اهمیت داشته است که ایران بخشی از مسیر ابتکار کمربند و راه است و مناسبات هر دو طرف تقابل یعنی آمریکا و چین با ایران از جهاتی منحصربه فرد است: آمریکا در تقابل با ایران و چین در تعامل با ایران. پرسش اصلی پژوهش عبارت بوده است از اینکه «نقش ایران در تقابل آمریکا و چین ذیل ابتکار کمربند و راه چیست؟» این پژوهش با استفاده از داده های اسنادی - کتابخانه ای و مصاحبه نخبگانی غیرساختمند و با رویکردی توصیفی - تحلیلی انجام شده و فرایند دست یابی به پاسخی برای پرسش اصلی، از طریق تبیین تقابل آمریکا و چین و سپس بررسی همراهی یا عدم همراهی ایران با طرف های تقابل بوده است. دستاورد این پژوهش، تبیین نقش و تأثیر ایران در تقابل آمریکا و چین در ابتکار کمربند و راه بوده و در پایان نتیجه گیری شده است که حضور ایران به عنوان عاملی موازنه ساز باعث سنگینی کفه تقابل به سود چین خواهد بود.
راهبرد ترکیبی؛ دستور کار گازی اتحادیه اروپا در قبال روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
233 - 267
حوزه های تخصصی:
با بررسی بازار انرژی گاز جهانی می توان دریافت که اتحادیه اروپا همواره یکی از بزرگ ترین مصرف کننده های جهان است؛ اما سطوح عملیاتی و تاکتیکی بازار داخلی این اتحادیه دچار تغییر و تحول شده است. راهبرد نهادهای اروپایی از دهه 1950 به بعد بر پایه رویکرد بازارها و نهادها قرار داشته که آزادسازی بازار انرژی و تمرکز بیشتر بر شرکت ها و بازیگران خصوصی را سرلوحه کار خود قرار داده بود؛ اما پس از سال 2000 گرایش اتحادیه اروپا به راهبرد مناطق و امپراتوری ها مشاهده شد که تلاش داشت با سیاست های جانب دارانه، موقعیت خود را در قبال تولیدکنندگان بزرگی نظیر روسیه به سطح جهانی ارتقا بخشد. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این بوده که «اتحادیه اروپا در قبال استیلای گاز روسیه در منطقه اروپا چه راهبردی خواهد داشت؟» و این فرضیه در نظر گرفته شد است که با توجه به نواقص و کاستی های استراتژی بازارها و نهادها، اتحادیه اروپا به رویکرد استراتژیک مناطق و امپراتوری گرایش یافته است و هم زمان یک راهبرد ترکیبی را برای توازن بخشی با قدرت انرژی روسیه در بازار انرژی جهانی به کار می گیرد. این مقاله تلاش کرده است با روشی توصیفی و تحلیلی ضمن برشمردن ویژگی های دو راهبرد یادشده، سطوح عملیاتی و تاکتیکی انرژی اتحادیه اروپا در قبال روسیه را به طور مفصل بررسی کند.
الگوی کارآمد سازی سیستمی؛ گذار از محیط تقابلی به سیاست خارجی فرکتال تعامل محورانه منطقه ای (نمونه مطالعاتی: جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
395 - 433
حوزه های تخصصی:
کار آمدسازی از جمله مؤلفه های راهبردی برای توانمند سازی نظام و سیستم سیاسی است که در بُعد کلان و غایت نهایی خود موجب ایجاد یک نظم واحد و سازمان یافته سیستمی در یک محیط بی نظم و آشوب محور می شود. در حوزه سیاست خارجی، کشور ها همواره در تلاش هستند تا با کارآمد سازی کنشگری منطقه ای و بین المللی بر ضریب نفوذ و قدرت اثر گذاری خود در مناطق پیرامونی و غیر پیرامونی بیفزایند و یک مدل و الگوی کارآمد به حساب آیند. به طور کلی در محیط های پر آشوب که تنش های مختلف به یک سیستم تصمیم گیر وارد می شود؛ پیگیری یک سیاست خارجی داهیانه که بتواند به خنثی سازی این ورودی ها اقدام نماید و به مدیریت دگرگونی های سیستمی بپردازد از اهمیت راهبردی برخوردار است. در منطقه خاورمیانه به دلیل ژنگان (کدهای ژئوپلیتیکی) تعارضی و ورودی های آشوب طلب به سیستم موجود و در اصل یک محیط پردازش شده همراه با تعارض و تقابل، پیگیری سیاست خارجی هوشمندانه از الزامات و بایسته های دولت ها به حساب می آید. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر این بوده است که «جمهوری اسلامی ایران در محیط منطقه ای خود برای گذار از یک نظم تقابلی به یک بستر تعاملی و فرکتال (نظم ساز) باید چه مسیری را طی کند؟» در پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، این فرضیه مطرح شده است که ضرورت دارد جمهوری اسلامی ایران در جهت پارادایم تغییر، نوعی کنشگری کارآمد را در قرن جدید در چنین منطقه ای اجرا کند. یافته های پژوهش نشان داده است که الگوی سیاست خارجی منطقه ای ایران به منظور کارآمد سازی سیستمی - منطقه ای باید مدل سیاست خارجی (نظم ساز) تعاملی باشد.
آینده پژوهی رویکردهای ایالات متحده و چین در حوزه راهبردی ایندوپاسیفیک و راهکارهای تحصیل منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
533 - 570
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا ضمن تحلیل تهدیدات ناشی از کنشگری ایالات متحده و چین در حوزه راهبردی ایندوپاسیفیک، آینده تأثیرات رقابتِ رخ نموده بر منافع جمهوری اسلامی ایران با کمک روش سناریونویسی توصیف و تحلیل شود. این پژوهش بر مبنای نتایج به دست آمده از نوع کاربردی و با توجه به اینکه در خلال آن برای پاسخ به پرسش اصلی تحقیق، یعنی «چگونگی تأثیر آینده تهدیدات رویکردهای چین و آمریکا در حوزه ایندوپاسیفیک بر منافع ایران» به توسعه یکی از انواع روش های کیفیِ نگارش سناریوی موسوم به «GBN» پرداخته، از نوع توسعه ای بوده است. علاوه بر این، پژوهش پیش رو از نوع اکتشافی و با عنایت به توصیف وضعیت کنونی منازعات و عوامل شکل دهنده فضای فعلی و آینده تهدیدات روابط واشنگتن و پکن، توصیفی بوده است. همچنین از طریق مصاحبه با خبرگان و گروه های کانونی، عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر روابط مورداشاره استخراج شده و با توجه به عدم قطعیت های کلیدیِ مستخرج از پرسش نامه های توزیعی در میان 25 نفر از خبرگان، متولیان و سیاست گذاران حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل، چهار سناریو تدوین گشته است: 1) بدترین: تضمین امنیت انرژی چین؛ 2) بهترین: وقوع جنگ اقتصادی و تجاری میان چین و ایالات متحده؛ 3) تداوم روند کنونی: عدم وقوع جنگ تجاری و اقتصادی میان چین و ایالات متحده؛ 4) ناتوانی چین در تضمین امنیت انرژی. در ادامه به تناسب سناریوها و به تفصیل، علاوه بر ارائه پیش نشانگرهای وقوع سناریوها، توصیه های راهبردی، سیاست ها و راهکارهایی برای مدیریت هر یک پیشنهاد شده است.
استراتژی امنیت انرژی معاصر چین در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
627 - 658
حوزه های تخصصی:
با عنایت به وضعیت شکننده سیاسی امنیتی غرب آسیا، چین که اکنون نزدیک به نیمی از نفت و حدود 10 درصد از گاز وارداتی خویش را از این حوزه راهبردی تهیه و تأمین می کند، در خصوص چشم انداز امنیت انرژی خود بسیار نگران است. حضور ایالات متحده، کنترل ضعیف کریدورهای انرژی، مثلث منازعات و تنش های میان کشورهای منطقه و ایران و آمریکا و جهت گیری سیاسی کشورهای غرب آسیا را باید به معمای امنیت انرژی چین در منطقه مورد اشاره اضافه کرد. در این راستا، چین به تدریج راهبرد کلی خود را برای تأمین امنیت انرژی در منطقه غرب آسیا مشخص تر ساخته است. بر این اساس نگارنده این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی درصدد بوده است در پرتو مفاهیم و معناها به چرایی این پرسش پاسخ گوید که «راهبرد امنیت انرژی چین در آوردگاه راهبردی غرب آسیا متأثر از چه مواردی است؟» و فرضیه ای که از معبر پرسش اصلی پژوهش مطرح گردیده، ناظر بر آن بوده است که جمهوری خلق چین با تمرکز بر سه مفهوم «امنیت دسترسی»، «امنیت انتقال» و «روند گذار انرژی»، تلاش دارد ضمن ایجاد تنوع در سبد واردات خود، موجبات ایجاد وابستگی متقابل انرژی، پیگیری سیاست محتاطانه و متوازن در رقابت های منطقه ای و فرامنطقه ای، تأسیس خطوط امن انتقال انرژی، حضور مستقیم نظامی در مناطق شکننده و پیگیری همکاری های اقتصادی مبتنی بر گذار انرژی را در منطقه فراهم کند.
ساخت بندی تصویر ملت، دیپلماسی فرهنگی نروژ و جذابیت بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چشم انداز توسعه ای، کشورهای جذاب و ثروتمند دنیا، مرکز آمال و آرزوهای سیاستمدران، نخبگان، سرمایه گذاران، کارآفرینان و مرکز توجه مردم عادی دنیا هستند. ثروت به خودی خود جذابیت، ارتقاء، شهرت مثبت و برند بین المللی می آورد. ثروت متصل به فرهنگ و مکان جغرافیایی، می تواند مبنای طرح ریزی مثبت ایده های بین المللی و توسعه ای برای افزایش شهرت مثبت کشورها و مبانی هویتی و فرهنگی آنها باشد و آنها را به مرکز توجهات جهانی تبدیل کند. منطقه اسکاندیناوی از جمله مکان هایی است که جغرافیای ثروت و توسعه آن، ادراک مثبت این منطقه را افزایش داده است. نروژ یکی از کشورهای این منطقه است که امروز جذابیت و محبوبیت بالایی در سطح نظام بین المللی دارد. نام و برند نروژ حامل فرآیندهای ذهنی و ادراکی است که این کشور کوچک را محبوب و جذاب می کند. تمرکز اصلی این مقاله بر مبانی برندینگ و شهرت مثبت نروژ در نظام بین الملل از طریق ابزارهای دیپلماسی فرهنگی است. مقاله با تشریح اقدامات و ابتکارات مهم سیاستگذارانه دپیلماسی فرهنگی نروژ در یک چشم انداز تاریخی، بر این امر تاکید می کند که نروژ با وجود ضعفهای مهم ژئوپلیتیکی و مساحت کوچک توانسته است از طریق استفاده مثبت از فرهنگ، برندینگ جذاب و شهرت بین المللی مثبتی را در نظام بین الملل کسب کند. مدیریت نهادمند و سیاستگذارانه و استفاده صحیح از فرهنگ باز و متساهل نروژی که ترکیبی از فرهنگ منطقه نوردیک است، باعث گسترش جذابیت و ادراک مثبت نروژ در نظام بین الملل شده است.
سیستم های بین المللی پیچیده-آشوبی و نظریه نوین دیپلماسی دفاع شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی دفاع، دارای پیشینه تاریخی طولانی و همزاد با قدرت نظامی است که وظیفه کاربست آن را در قالب دیپلماسی در زمان جنگ و صلح به عهده داشته است. به دلیل پیچیدگی و آشوبی شدن سیستم بین الملل، در قالب الگوی غیرخطی، قدرت، به عنوان پیشران اصلی دیپلماسی دفاع، به الگوی شبکه ای تغییر یافته است که پیچیدگی ساختاری، فرایندی، سازه ای، و قاعده ای را به عنوان ویژگی های تعریف کننده آن مطرح کرده است. با توجه به نوپدیدی سیستم های بین المللی غیرخطی و جدال های نظری در این حوزه، ادبیات روابط بین الملل در تبیین دستگاه تحلیلی دیپلماسی دفاع دچار عقب ماندگی جدی هستند و برهمین اساس، این پرسش اساسی به عنوان دغدغه اصلی پژوهش حاضر مطرح است که «برپایه اصول و مبانی نظریه سیستم های پیچیده و آشوبی، دستگاه تحلیلی دیپلماسی دفاع، چگونه قابل بازسازی مفهومی است». در پاسخ به این پرسش و با بهره گیری از روش آبدکشن که بر واقعیت های نوپدید و شیوه یافتن بهترین تبیین برای آن ها تأکید دارد، مقاله حاضر، دیپلماسی دفاع شبکه ای چندلایه را به عنوان مفهومی نوآورانه به ادبیات روابط بین الملل ارائه می دهد. ویژگی اصلی این مفهوم، دلالت آن بر دیپلماسی دفاع به عنوان یک سیستم با هسته مرکزی سخت بر محوریت سیستم های کنترل واحد پایه ای است که سیستم های کنترل دیگر، به عنوان سیستم های حمایتی بر روی آن بنیان نهاده شده و در قالب سیستم یکپارچه با پیوندهای کارکردی میان لایه کنترلی، به صورت هیبریدی عمل می کند.