فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
267 - 290
حوزه های تخصصی:
تساوی یا عدم تساوی در حق مشارکت سیاسی برای مردم یکی از مسائل مهم در اندیشه های جدید سیاسی محسوب می شود. این پرسش در طول تاریخ با پاسخ های متفاوت مواجه شده است. یکی از این پاسخ ها در اندیشه شیعه، توجه به نظریه خلافت الهی انسان است. در نگاه اول، به نظر می رسد که حق مشارکت برای مردم به صورت مساوی قابل اثبات است.اما با دقت در این نظریه می توان نتایج متفاوتی یافت.در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم: «نسبت میان نظریه خلافت الهی انسان و مساوات در برخوداری از حق مشارکت چیست؟» در پاسخ به این سؤال که با روش اجتهادی و با رویکرد تحلیلی توصیفی صورت گرفته است، ابتدا نظریه های رایج در دو بخشِ «مراد از صفت خلافت الهی» و «گستره حق مشارکت سیاسی» مورد بررسی قرار می گیرد. سپس این نظریه ها به بوته نقد گذاشته شده و این نتیجه استخراج می شود که: اول. صفت خلیفه الهی انسان، صفتی اکتسابی است و دوم. گستره حق مشارکت بر اساس این نظر در غیر از مشروعیت بخشی به حکومت اسلامی است بر همین اساس «عدم تساوی در حق مشارکت» از خلافت الهی انسان فهم می شود.
وابستگی به مسیر به مثابه مانعی بر سر راه سیاستگذاری درست؛ با تاکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاستگذاری عمومی کنش جمعی را می طلبد و بالتبع متضمن وابستگی به مسیر است. این موضوع در اتخاذ سیاست ها کمتر لحاظ گردیده و نیازمند توجه و واکاوای اثرات منفی آن در این رشته می باشد. اما وابستگی به مسیر چگونه سبب این نوع تاثیرات نامطلوب می گردد؟ وابستگی به مسیر با قفل و منوط کردن اکنون در گذشته، مانع از تغییر سیاست ها در اثر تغییر شرایط و گذشت زمان می گردد. این مقاله با جستجو در کتب و مقالات گوناگون به بررسی پیامدهای منفی و مصادیق فرایندهای وابسته به مسیر بعنوان مانعی مهم و اثرگذار در سیاستگذاری پرداخته و نشان می دهد این عامل چگونه و در چه بستری منشأ اثر خواهد شد و چگونه و با چه سازوکاری در تصمیم گیری و عدم تصمیم گیری دخالت می کند. همچنین با بیان مصادیقی از تاثیرات منفی این عامل در بسترهای اقتصادی و سیاسی در طول زمان به آثار مخرب آن اشاره شده است. از آنجاییکه به وابستگی به مسیر در اقتصاد و بطور گذرا در مدیریت پرداخته شده، لذا این امر محرکِ تنظیم نوشته پیش رو برای جلب توجه به عامل فوق در سیاستگذاری گردیده است.
The Place of the "Other" in Ali Shariati's Political Thought
حوزه های تخصصی:
مکتب انگلیسی و جایگاه حقوق بین الملل در جامعه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
87 - 116
حوزه های تخصصی:
در نگاه رایج متاثر از نظریه واقع گرایی، حقوق بین الملل صرفا ابزاری مدرن در خدمت قدرت های بزرگ است تا دستیابی به اهداف آنان قانونی جلوه کند و تا زمانی مورد احترام است که برای منافع ملی سود آور باشد. در واقع پشت نقاب زیبا و فریبنده حقوق بین الملل سیاست های مداخله گرانه و منافع خودخواهانه پنهان است. در مقابل شاخه سولیداریسم مکتب انگلیسی بدون انکار نقش محوری حاکمیت دولت ها، درشکل گیری اجماع جهانی بر هنجارهای حقوق بین الملل وکم رنگ شدن خط فاصل میان جامعه داخلی و بین المللی تمرکز دارد و به عنوان یکی از پایه های نظری پارادایم حکمرانی خوب، با تاکید بر هنجارهای حقوق بین الملل بشر دولت ها را به سمت رعایت استانداردهای حکمرانی سوق می دهد. این که آیا رویکرد مکتب انگلیسی به حقوق بین الملل توانسته استانداردهای حقوق بشر و حکمرانی مطلوب در جامعه بین المللی را ارتقاء بخشد؟ سوال این مقاله است که با بهره گیری از روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی از طریق کتاب ها، مقالات، سایت ها و منابع اینترنتی، به این نتیجه رسیدیم که گرچه نظام حقوقی بین الملل مشتمل بر قواعد افقی و مبتنی برهمکاری تابعان است. اما دولت ها به موجب همین قواعد و هنجارهای مشترک جامعه بین المللی را می سازند و با محدود نمودن خود به رعایت این مقررات، تخطی از موازین حقوق بشر و استانداردهای حکمرانی را غیرمجاز می دانند و به لحاظ حفظ اعتبار و مشروعیت بین المللی خود به راحتی حاضر به کنارگذاشتن آنها نیستند.
تکمیل نظام حقوقی حاکم بر حمل ونقل بین المللی توسط عرف های فراملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
139 - 157
حوزه های تخصصی:
در کنوانسیون ها و قطعنامه های سازمان های بین المللی که موضوعشان حقوق حمل ونقل بین المللی است، تابعان فعال نقش کمتری را در اجرای مقرراتی که خود وضع کرده اند دارند. دولت ها و سازمان های بین الدولی در راستای نیاز جامعه حمل ونقل این مقررات را تصویب کرده و از جهتی سعی در به نظم درآوردن و یکپارچه سازی آن ها دارند. این مقررات با عرف های فراملی تکمیل می شوند و این عرف ها معاهدات و قطعنامه ها را بدون هیچ تغییری قابل ملاحظه ای، شکل دهی می کنند. در این مقاله سؤال اصلی ما این است که عرف های فراملی تابعان منفعل، چگونه باعث تکمیل کنوانسیون هایی می شوند که تابعان فعال وضع کرده اند؟ زوایای حقوقی عدم مطابقت عرف های فراملی با کنوانسیون ها و قطعنامه های حمل ونقلی و نیز تأثیری که در تفسیر و تضمین اجرای معاهدات حمل ونقل دارند را با شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار دادیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که میزان امری بودن معاهده یا قطع نامه اجازه به وجود آمدن عرف مؤخر یا ثانوی را می دهد، شکل گیری عرف مؤخر امری اجتناب ناپذیر است و نقش مثبتی را هم در احراز مسؤولیت و ضمانت اجرا خواهد داشت.
کنشگری چین در آسه آن؛ تلاش برای حفظ وابستگی نامتقارن اقتصادی
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
657-678
حوزه های تخصصی:
علی رغم تمامی مخالفت ها و موضع گیری هایی که در سازمان های بین المللی علیه چین وجود داشت، در طی یک دهه گذشته این کشور نفوذ قابل توجهی در سازمان های بین المللی و منطقه ای یافته و تلاش کرده است با شکل دادن به هنجارها، قواعد و قوانین جایگاه خود را در این سازمان ها ارتقا بخشد. در این میان، سازمان آسه آن یکی از مهم ترین سازمان های منطقه ای بوده که مورد توجه مقامات چین قرار گرفته است؛ سازمانی که می تواند منافع فراوانی را برای پکن تأمین سازد و اکنون این منافع بیش از هر زمان دیگری با منطقه آسه آن درهم تنیده شده است. روابط بین چین و این اتحادیه در وضع کنونی، به یکی از پیچیده ترین روابط در منطقه آسیا و اقیانوسیه تبدیل شده و اخیراً در هر دو بعد اقتصادی و سیاسی تغییرات مثبتی به خود دیده است. البته منافع و سهم حاصل برای چین از این تعمیق روابط بیشتر از اعضای آسه آن بوده و این امر به یکی از دغدغه ها و نگرانی های مقامات این اتحادیه در چند سال اخیر تبدیل شده است. این مقاله سعی کرده است با تکیه بر نظریه وابستگی نامتقارن اقتصادی به بررسی نوع کنشگری چین در این سازمان منطقه ای بپردازد. از دید مقاله، چین از طریق ارتقای سطح همکاری های سیاسی و اقتصادی تلاش نموده است که وابستگی نامتقارن آسه آن به خود را حفظ کند و ارتقا دهد و مانع قدرت گیری رقبای منطقه ای و بین المللی در این سازمان شود.
سواد آینده؛ مهارت لازم برای زندگی در قرن 15 خورشیدی
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴)
109 - 122
حوزه های تخصصی:
مفهوم سواد، برای همه انسان ها، مفهوم و موضوعی بدیهی و آشناست. در گذشته، خواندن و نوشتن، سواد محسوب می شد و امروز، ابعاد جدیدی از سواد، ذیل عنوان سواد کارکردی، آشکار و عمومی شده است. این پژوهش، یک پژوهش کیفی و تحلیلی بوده که با استفاده از روش پژوهش کتابخانه ای انجام شده است. موضوعاتی و مهارت هایی همچون سواد رسانه، سواد داده، سواد دیجیتال، سواد سیاسی، سواد مالی، سواد فناوری و ...، به وفور در افواه و رسانه ها طرح و بحث شده است. مطالعه آینده در 50 سال اخیر، به موضوعی جدی در دانش بشری تبدیل شده است و همین جدیت، الزام بهره گیری عمومی از آینده را رقم زده است. برهمین مبنا، در سال های اخیر، یک عنوان مهارتی نوین دیگر به سواد کارکردی افزوده شده است که تحت عنوان «سواد آینده» شناخته می شود. این پژوهش، فتح باب پرداختن به سواد آینده در زبان فارسی است و با طرح معیار زمان در تقسیم بندی سواد، سواد آینده را به نسبت سواد گذشته و سواد اکنون و به عنوان مهارتی ضروری برای انسان ایرانی در قرن 15 خورشیدی طرح و بررسی کرده است.
Investigating the Effects of the Imposed War on the Islamic Revolution Exportation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The Islamic Revolution victory of Iran in February 1979 has been the source of significant changes in the region and the world and has had a tremendous international impact. Concepts such as the revolution exportation from the beginning of the revolution became the strategy of the Islamic Republic. Undoubtedly, the eight-year Iran-Iraq war had an impact on this policy. The present study aimed to express the effect of these imposed factors on exporting the revolution based on a theoretical framework on the theory of Hagerstrand's diffusion and examining the impact of the imposed war at the domestic and international levels. Based on the results, in contrast to the Islamic Revolution, this influence for governments, especially those that consider it a destructive factor for their government, is prolonged or stopped. And the imposed war became a factor for governments' resistance against the revolution exportation. In contrast, the revolution values have particular importance to the nations that noticed the justice-seeking and anti-arrogance of this revolution. Defense and resistance in the imposed war symbolize oppressed nations' resistance against global arrogance as a desirable pattern of behavior. The primary questions are ‘What effects did the imposed war have on the future of Iran?’ ‘Did these effects play a positive and accelerating or negative and deterrent role in the export of the Islamic Revolution?’ According to the hypothesis, some influences had a deterrent role in exporting the Islamic Revolution by those conditions. They caused the change of idealistic to realistic views. On the other hand, the Iranian nation's voice was a symbol of the government defending the oppressed, so it has caused the export of more and more values of this revolution.
تنهایی استراتژیک و سیاست های راهبردی ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل محوری در گستره پرتنش و بحرانی غرب آسیا، تأثیر پنداره و فرض تنهایی راهبردی بر اهداف، انگیزه ها، و راهبردهای منطقه ای نخبگان تصمیم ساز جمهوری اسلامی ایران است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چرا جمهوری اسلامی ایران، دچار تنهایی راهبردی شد و برای برون رفت از این تنهایی از کدام دکترین ها بهره گرفته است؟» فرضیه پژوهش این است که «تغییر نظام از پهلوی به جمهوری اسلامی سبب شد که ایران ازیک سو، درعمل به جز سوریه، متحد دولتیِ قدرتمند و پایداری نداشته باشد و ازسوی دیگر، جبهه ای از متحدان درون منطقه ای و فرامنطقه ای، کشور را محاصره کنند. همین مسئله سبب شده است که اهداف و راهبردهای منطقه ای ایران بر این ایده استوار شود که راهکار مقابله با تصور تهدید ناشی از تنهایی راهبردی، بازدارندگی درون زا همراه با نقش آفرینی برون مرزی برای مقابله با منابع تهدید در خارج از جغرافیای سرزمینی است». یافته های پژوهش نشان می دهد، اهدافی مانند حمایت از جنبش های آزادی بخش، حائل سازی در برابر منابع تهدید، مقابله با آمریکا و موازنه با متحدان منطقه ای آمریکا، و راهبردهای برجسته ای مانند منع منطقه ای و ضددسترسی، نبرد نامتعارف زمینی و دریایی، بازدارندگی موشکی کلاسیک و نئوبالستیک گرایی،صنعت پهپاد، الگوی حزب الله و لبنانیزه کردن، اتحادسازی با کنشگران فرامنطقه ای، دیپلماسی مذهبی و فرهنگی، نشان دهنده تأثیرپذیری مستقیم از انگاره تهدیدآمیز تنهایی راهبردی است که برای برون رفت از این تنهایی و انزوای منطقه ای طرح شده اند. روش پژوهش در این مقاله، کیفی بوده و مراجعه به اسناد کتابخانه ای، مبنا قرار گرفته است. مسئله اصلی نیز با رویکرد تحلیلی تبیینی بررسی شده است.
تلگرام و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
55-81
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد است نقش تلگرام را در ایجاد تهدیداتی که در سال های اخیر امنیت ملی ایران را با خطر مواجه ساخته اند مورد واکاوی قرار دهد. بنابراین سوال اصلی بر این محور قرار دارد که پیام رسان تلگرام چگونه امنیت ملی ایران را در سال های اخیر با تهدید مواجه ساخته است؟ روش پژوهش توصیفی- تبیینی است و جمع آوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای، اینترنتی و همچنین انجام پیمایش در سطح نخبگان علمی کشور صورت پذیرفته است. یافته ها حاکی از آن است که تلگرام از طریق انتشار شایعات سیاسی و اخبار جعلی، مشروعیت زدایی و ناکارآمد جلوه دادن نظام، تحریک افکار عمومی و ایجاد شکاف میان سطوح جامعه و حاکمیت، سازماندهی آشوب ها و گسترش آنها، هماهنگ کردن معترضان و آشوب کنندگان، تشدید اختلافات قومی، فرقه ای، مذهبی (تضعیف وحدت ملی)، ایجاد شکاف بین اقلیت های قومی با نظام و افزایش گرایش های تجزیه طلبانه قومی، تهدید ارزش ها و هنجارهای جامعه و همچنین استفاده گروه های تروریستی از این پیام رسان جهت عضوگیری، هماهنگی و برنامه ریزی، بیشترین تاثیرات را برامنیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور داشته است.
ارزیابی علل رشد و گسترش افراط گرایی مذهبی در آسیای مرکزی (2019-2009)
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
137-159
حوزه های تخصصی:
پس از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی مدل توسعه کمونیستی و روی کارآمدن رژیم های ریاست جمهوری اقتدارگرا در جوامع آسیای مرکزی، مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی، موجبات اختلال در روند برقراری نهادهای دموکراتیک و توسعه دموکراسی در این جوامع را فراهم کردند. متعاقب آن، پدیده افراط گرایی مذهبی در پنج جمهوری تازه استقلال یافته، به یک نگرانی برای دولتهای منطقه تبدیل شد. از سوی دیگر با بروز انقلاب های عربی و پیامدهای آن در خاورمیانه، وجوه برخی تشابه ها میان جوامع عربی و جوامع آسیای مرکزی، زمینه الهام گیری این مناطق از انقلاب های مذکور را بوجود آورد. در این چارچوب، مقاله حاضر تلاش کرده است تا با بهره گیری از نظریه مشارکت جک اسنایدر، به مطالعه بازخیزش دین به عنوان پدیده ناشی از توسعه سیاسی معاصر که ویژگی عمده آن افزایش تقاضا برای مشارکت سیاسی توده هاست پرداخته و تأثیر آن بر رشد افراط گرایی دینی جوامع آسیای مرکزی را بررسی کند. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است و از منابع معتبر کتابخانه ای و اینترنتی به شیوه جمع آوری اسناد بهره گرفته است .
مطالعه میدانی رویکرد ژئوپلیتیک ترکیه در حوزه اوراسیا با تأکید بر منابع انرژی در منطقه قفقاز
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
161-179
حوزه های تخصصی:
قفقاز منطقه ای کوهستانی در جنوب غربی روسیه است که محلی برای رقابتها و منازعات قدرتهای بزرگ از جمله ایران، روسیه، ترکیه و آمریکا بوده است. در این منطقه پنج نوع رقابت و برخورد منافع را می توان طبقه بندی کرد. نخست، رقابت و برخورد منافع ایالات متحده آمریکا و روسیه. دوم، رقابت و برخورد منافع روسیه و ترکیه. سوم، رقابت و برخورد منافع ایران و آمریکا، غرب و اسرائیل، چهارم، رقابت و برخورد منافع ایران و ترکیه و پنجم، رقابت و برخورد منافع آمریکا و چین که بیشتر در موارد اقتصادی و انرژی خلاصه می شود. از جمله بازیگران فعال در این منطقه، ترکیه میباشد که تلاش می کند نفوذ خود را در قفقاز گسترش دهد. ترکیه پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، به یکی از بازیگران مهم در مناطق پیرامونی خود از جمله، قفقاز تبدیل شده است و در تحولات جدید در این مناطق از جمله بازیگران تأثیرگذار محسوب می شود. نتایج پژوهش نشان داد ترکیه به عنوان کشوری فاقد منابع حیاتی انرژی، برنامه دارد که روی موضوع واردات انرژی از این مناطق سرمایه گذاری کرده و ضمن کاهش وابستگی بیش از حدش به خاورمیانه، در راه تبدیل خود به یک مسیر ترانزیت انرژی به بازارهای غربی گام بردارد.
ابزارهای ایالات متحده آمریکا برای تحدید قلمروسازی ژئوپلیتیکی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
197-218
حوزه های تخصصی:
تمایل ایران برای نقش آفرینی منطقه ای با توجه به عناصری چون موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور و همچنین اتخاذ استراتژی فعال سازی گروه های غیردولتی خارجی به عنوان بازوهای منطقه ای خودبه گسترش نفوذ و افزایش توان ژئوپلیتیکی ایران منجر شده است. این دلایل، موجب بروز احساس تهدید روزافزون در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل (به عنوان متحدان اصلی آمریکا) گردیده و نیاز به همگرایی را در بین آنان، بیدار نموده است. در این پژوهش، بر آن شده ایم تا به این پرسش پاسخ دهیم که تحریم های ایالات متحده آمریکا، به چه شکل و تا چه اندازه توانسته است بر وضعیت داخلی و رویکرد منطقه ای ایران تاثیر بگذارد. ایالات متحده با ادامه راهبرد «مهار» ایران و بکارگیری دیپلماسی «اجبار» در تلاش است تا با هوشمندسازی تحریم ها و حفظ و تنظیم کارآمد آن ها، ایران را در نوعی محاصره سیاسی-اقتصادی و ژئوپلیتیکی نگاه دارد و از امکان رشد و سرمایه گذاری خارجی در اقتصاد ایران جلوگیری به عمل آورَد.. پیامد اعمال تحریم ها منجر به تضعیف توان اقتصادی و تشدید چالش مدیریت سیاسی-اقتصادی در داخل ایران و به تبع آن، کاهش توان حمایت ایران از شبکه نیروهای نیابتی خود به عنوان اصلی ترین عامل قلمروسازی ژئوپلیتیکی این کشور شده است.
بررسی آسیب شناسانه فرایند اجرای برنامه اصلاحات ارضی از منظر انسان شناسی دولت، 1340-1350(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
614 - 589
حوزه های تخصصی:
اصلاحات ارضی در دوره زمانی 1350- 1340 یکی از فرایندهای دگرگون کننده سیاست، اقتصاد و وضعیت اجتماعی ایران معاصر بود. این برنامه با تصوری منسجم و هدایت کننده از دولت بر جامعه ایران آغاز شد، اما ایرادها و کاستی های اساسی در اجرای آن بروز کرد. هدف این نوشتار، پاسخگویی به سه پرسش پژوهشی است: 1. چه عواملی به شکست برنامه اصلاحات ارضی پهلوی منجر شد؟ 2. چرا و تا چه حد این عوامل بر اجرای این برنامه تأثیر داشتند؟ 3. چگونه کاستی های فرایند اجرای برنامه اصلاحات ارضی از منظر انسان شناسی دولت بروز کرد؟ براساس نظریه دولت در جامعه میگدال، کاستی های فرایند اجرای اصلاحات ارضی در چهار سطح (سنگرها، ادارات میدانی پراکنده، ادارات مرکزی اصلی و عالی ترین رده رهبری) بررسی خواهد شد. فرضیه مقاله این است که شرایط ناشی از منازعه قدرت در شبکه پیچیده ای از قدرت های ملی و محلی، زمینه ساز اختلال اساسی در اجرای برنامه اصلاحات ارضی شد. این پژوهش با استفاده از روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی تاریخ شفاهی، خاطرات و گزارش های سیاستمداران و ذی نفعان و روایات تاریخی ثبت شده در زمینه برنامه اصلاحات ارضی در ایران انجام شده است. نقاط ضعف و کاستی ها در چهار سطح مشاهده شدند: الف) در سطح سنگرها کاستی هایی مانند منازعه قدرت میان نیروهای حامی سنت (کشاورزان و مالکان) و دولت؛ ب) در سطح ادارات میدانی پراکنده شامل شرکت های تعاونی و اداره اصلاحات ارضی، به دلیل تلاش برای نفوذ و تأثیرگذاری بر تصمیم ها در جهت منافع فردی و گروهی؛ ج) منازعات سلطه سازمانی در سطح ادارات مرکزی اصلی؛ د) در سطح عالی ترین رده رهبری بر اثر تلاش شاه برای بازنمایی خود به عنوان قدرت مسلط پادشاهی و برقراری تعادل سیاسی در جامعه. این کاستی ها، فرایند اجرای اصلاحات ارضی را با اختلال اساسی مواجه کردند. بروز این کاستی ها را باید فراتر از رویکرد دولت محور و جامعه محور، به سطوح دولت و جامعه شبکه ای ایران با هدف کسب سلطه پیوند زد.
دریافت نقش آفرینی انقلاب اسلامی در بازتولید عناصر تمدنی ایران معاصر(مبتنی بر تحلیل مضمونی بیانیه گام دوم انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات تاریخی ایران معاصر، مصادف با عصر نوین بیداری اسلامی است که شباهت هایی با حوادث دوران شکوفایی اسلام دارد. آنچه در پژوهش حاضر بررسی شده، دریافت عناصر تمدنی جمهوری اسلامی ایران و برشماری تأثیر انقلاب در بازتولید آنهاست. این عناصر مبتنی بر مفاد بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری و با تأکید بر حرکت چهل ساله اخیر به نگارش درآمده است. همچنین، پژوهشگران مقاله در راستای شناسایی خصوصیاتی شامل تر کوشیده اند تا ویژگی های لازم در ساخت تمدنی ایران را در پانزده خصوصیت تحصیل شده تبیین کنند. درنهایت، این ویژگی ها در پنج بخش «هویت تاریخی، مقاومت انقلابی، آرمان مهدوی، شکوفایی درونی و فرهنگ معنوی» تلخیص شده اند. رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش تحلیل مضمونی استرلینگ، نظام بخش جدول ها و ابزارهای علمی آن است. همچنین، منابع پژوهش مبتنی بر تحقیقات کتابخانه ای آثار مرتبط است. نتیجه آنکه ظهور انقلاب اسلامی ایران با تأثیرگذاری بر تولید یا تقویت مؤلفه هایی چون «تاریخ و سرزمین و زبان، سیاست و حکومت و امنیت، اندیشه و اسطوره و آرمان، علم و عمران، آیین، فرهنگ، رسانه و خانواده»، توانسته نقشی مثبت را دراین باره ایفا کند تا ظرفیت های تمدنی جهان اسلام به طوری محسوس جان یابند.
تحلیل راهبردهای مبارزاتی مستضعفان در مواجهه با مستکبران از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
146 - 174
حوزه های تخصصی:
بنا بر آیات قرآن کریم ، مستضعفان به عنوان بخشی از جامعه طاغوت زده، همواره از سوی مستکبران و نظام سلطه مورد ظلم و ستم واقع شده یا ضعیف به شمار آمده و ناتوان نگاه داشته شده اند. باتوجه به اینکه خدای متعال در عرض همین امر، در آیات متعدد، از مؤمنان خواسته تا برای برون رفت از مشکلات به طور پیوسته جهاد کنند، این پرسش مطرح می شود: قرآن کریم چه راهبردهایی را برای برون رفت مستضعفان از استضعاف طرح ریزی کرده است؟ پاسخ احتمالی آن است که باتوجه به تفاوت معیارهای پیشرفت زا در نظامات دینی با غیردینی، خداوند ترکیبی از راهبردهای مادی و معنوی را ارائه داده باشد. مطمئناً فهم و تحلیلِ روشمند این راهبردها می تواند ما را به سطح جدیدی از مبارزات نامتقارن رهنمون سازد. جستار حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در ذیل نگاهی «گفتمان محورانه»، درصدد احصا و تحلیل راهبردهای مبارزاتی مستضعفان در مواجهه با مستکبران است. دستاورد این تلاش نشان می دهد که قرآن کریم از مستضعفان به عنوان صاحبان بالقوه ارث بری عالم، خواسته با «مقاومت همه جانبه» در سایه استعانت از خدای قادر، جامعه طاغوتی را به جامعه توحیدی و ولایی مبدّل سازند و خلیفه اللهی خود را در زمین به فعلیت برسانند.
نظام سازی در فقه سیاسی شیعه: رویکردها و توانمندی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
251 - 275
حوزه های تخصصی:
نظام سازی در فقه، یکی از پرسش های نوشونده جدی است که در چند دهه گذشته به ویژه پس از انقلاب اسلامی، مورد توجه بوده و موافقان و مخالفان بسیاری را برانگیخته است. نظام سازی تکاپویی روشمند، متکی بر مبانی ارزشی و هنجاری و با بهره گیری از منابع عقلی و نقلی برای ساخت و ایجاد مجموعه ای از عناصر نرم افزاری و اندیشه ای به هم پیوسته است که فرایند اعمال قدرت را در جامعه قانونمند می کند. در نظام سازی، با رجوع به منابع هر اندیشه، به بحث از مبانی، اصول، اهداف، احکام، اخلاق و ساختار توجه می شود. این مقاله تلاش دارد رویکردها و توانمندی های فقه سیاسی شیعه در نظام سازی را پیگیری کند و در فرضیه بر این امر تأکید دارد که با گذر از رویکرد فردی، فقه سیاسی در رویکرد حداکثری نظام پردازانه دارای توانمندی هایی مانند روش اجتهاد، احکام و آموزه های اداره نظام سیاسی در فقه و اصول عقلی-عقلایی است که فقیه را در کشف مقاصد نظام سیاسی و بهره گیری از تجربه بشری بر مدار آموزه های دین راهبری می کند. این مهم با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
پرسش از نسبت وجودی با انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
277 - 302
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی پدیده ای اجتماعی-تاریخی است که هم علل هستی بخش دارد و هم علل قوام بخش. عاملیت انسانی پس از وجود حضرت حق، در سلسله علل هستی بخش آن قرار می گیرد؛ بدین معنا که اراده حضرت حق در بستر اراده عوامل انسانی، تکوین و بقای انقلاب اسلامی را تضمین می کند؛ به گونه ای که فقدان اراده های انسانی همسان با انقلاب اسلامی، نه توسعه آن، بلکه بقا و اصل موجودیت آن را نیز به خطر می اندازد. بر همین اساس، اگر همسانی اراده های انسانی با انقلاب اسلامی بر هم بخورد و به عبارتی، اراده های مذکور با آن زاویه بیابند، موجودیت انقلاب اسلامی در معرض خطر قرار می گیرد. برای فرار از این محظور، لازم است در هر زمانی، همواره تعدادی کافی از اراده های انسانی وجود داشته باشند که میان انقلاب اسلامی و عامل انسانی هستی بخش آن پیوند وجودی برقرار کنند. این نوشتار درصدد است با تأمل در «ماهیت پیوند وجودی با انقلاب اسلامی»، فرایند شدت و ضعف این پیوند و علل و زمینه های آن را به ویژه از طریق تحلیل پرسش ها و تردیدهای معطوف به ماهیت انقلاب اسلامی، حجیت نظریه ولایت فقیه، اصالت مسیر طی شده و... بررسی کند. نتایج تحقیق به روش تحلیل داده های ناشی از بارش های فکری نخبگان و استادان حوزه علوم سیاسی و انقلاب اسلامی کسب شده اند. انقلاب اسلامی پدیده ای اجتماعی-تاریخی است که هم علل هستی بخش دارد و هم علل قوام بخش. عاملیت انسانی پس از وجود حضرت حق، در سلسله علل هستی بخش آن قرار می گیرد؛ بدین معنا که اراده حضرت حق در بستر اراده عوامل انسانی، تکوین و بقای انقلاب اسلامی را تضمین می کند؛ به گونه ای که فقدان اراده های انسانی همسان با انقلاب اسلامی، نه توسعه آن، بلکه بقا و اصل موجودیت آن را نیز به خطر می اندازد. بر همین اساس، اگر همسانی اراده های انسانی با انقلاب اسلامی بر هم بخورد و به عبارتی، اراده های مذکور با آن زاویه بیابند، موجودیت انقلاب اسلامی در معرض خطر قرار می گیرد. برای فرار از این محظور، لازم است در هر زمانی، همواره تعدادی کافی از اراده های انسانی وجود داشته باشند که میان انقلاب اسلامی و عامل انسانی هستی بخش آن پیوند وجودی برقرار کنند. این نوشتار درصدد است با تأمل در «ماهیت پیوند وجودی با انقلاب اسلامی»، فرایند شدت و ضعف این پیوند و علل و زمینه های آن را به ویژه از طریق تحلیل پرسش ها و تردیدهای معطوف به ماهیت انقلاب اسلامی، حجیت نظریه ولایت فقیه، اصالت مسیر طی شده و... بررسی کند. نتایج تحقیق به روش تحلیل داده های ناشی از بارش های فکری نخبگان و استادان حوزه علوم سیاسی و انقلاب اسلامی کسب شده اند.
تحلیل مقایسه ای الگوی رقابت ایالات متحد و فدراسیون روسیه در اوراسیای مرکزی (2000-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییر و تحول هایی که در سال ها و دهه های اخیر در هرم قدرت جهانی پدید آمده است، فرهنگ راهبردی مؤلفه بنیادینِ مهمی است که در مناظره چهارم روابط بین الملل با تأثیرگذاری بر نوع نگرش دولت مردان کشورهای مؤثر در عرصه سیاست بین الملل، همپای مؤلفه های مادی قدرت در شکل دهی به کُنش راهبردی کشورها در عرصه سیاست و روابط بین الملل پیش رفته است. با توجه به این انگاره بنیادین که فرهنگ راهبردی می تواند نوع کنشگری ایالات متحد و فدراسیون روسیه در حوزه راهبردی اوراسیای مرکزی در فضای پساشوروی به عنوان یکی از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جهان را تجزیه و تحلیل کند، با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از مفروض های نظری فرهنگ راهبردی در پی پاسخ به این پرسش هستیم: در دو دهه اخیر فرهنگ راهبردی و مؤلفه هایِ برخاسته از آن چه تأثیرهایی بر اقدام های فدراسیون روسیه و ایالات متحد در حوزه اوراسیای مرکزی برجای نهاده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که فرهنگ راهبردی به مثابه عامل و پیشرانِ مؤثر بر مجموعه اقدام های فدراسیون روسیه در فضای پساشوروی شامل مؤلفه هایی مانند توسعه طلبی راهبردی، گسترش هویت اسلاو ارتودکس و گفتمان ملی گرایی روسی و تثبیت قدرت ملی در محیط ژئوپلیتیک است. در مقابل، ایالات متحد برای ترویج فرهنگ لیبرال دموکراسی، تثبیت موقعیت ابرقدرتی و ایجاد موازنه گرایی منطقه ای، فرهنگ راهبردیِ خاصی را در این حوزه قدرت آفرین و چالش زا برای خود ترسیم کرده است.