فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تردیدی نیست عامل انسانی به ویژه نیروی انسانی متخصص ، کارآفرین و خلاق ، نقشی محوری و بنیانی در رشد و توسعه به ویژه توسعه اقتصادی ایفا می کند و از آنجا که انسان در پرتو کسب دانش قادر به دستیابی به تخصص و مهارت است ، ناگزیر نظام آموزشی می تواند نقشی تعیین کننده در این راستا داشته باشد .
بدین خاطر انسان به عنوان زیر بنا ، عامل و هدف باید یادگیرنده باشد تا بتواند از طریق تحولی که ایجاد می کند ، جامعه را به سمت رشد و توسعه همه جانبه سوق دهد و این بدون وجود برنامه ریزی آموزشی مناسب و در اختیار قرار گرفتن مهارت ها و تخصص های کسب شده ، در بخش صنعت و خدمات جامعه (به مفهوم عام آن) ، امکان پذیر نیست .
تاثیر جهانی شدن بر فرهنگ، مطالعه موردی ژاپن
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسایل مربوط به فرایند جهانی شدن فرهنگ و پیامدهای آن، میزان و نحوه تاثیرپذیری فرهنگ های مختلف از جهانی شدن است. در این مقاله تلاش می کنیم با مطالعه موردی فرهنگ ژاپن به تاثیر جهانی شده بر فرهنگ ها پرداخته و نشان دهیم که فرهنگ های بومی ضمن تاثیرپذیری از عناصر جهانی شدن، به حیات و بقای خود ادامه می دهند.
جایگاه ایران در فرایند جهانی شدن
حوزه های تخصصی:
صلاحیت جهانی و کارآیی آن در مبارزه و پیگیری جرایم بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلاحیت جهانی یک اصل حقوقی است که به هر کشوری امکان محاکمه مرتکبین جنایات فجیع را صرف نظر از محل وقوع جنایت و ملیت مرتکبین یا قربانیان آن می دهد. بر اساس اصل صلاحیت جهانی، برخی جنایات چنان فجیع هستند که مرتکبین آنها نباید با توسل به مصونیت حاکمیتی یا غیر قابل تعرض بودن مرزهای ملی از چنگال عدالت بگریزند. علیرغم تحولات مثبت متعدد در سطوح ملی، محدودیت های فراوانی که مانع از اعمال کامل اصل صلاحیت جهانی می شوند، هنوز به قوت خود باقی هستند. این محدودیت ها الزاماً در تمام موارد صلاحیت جهانی موضوعیت ندارند و با اراده سیاسی کافی می توان بر آنها فائق آمد.
تفاوت نقش و جایگاه رهبری در انقلاب اسلامی ایران و جنبش بیداری اسلامی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاش میکند تا با بررسی تفاوت پایگاه اجتماعی رهبر انقلاب اسلامی ایران از منظر مبانی اندیشه سیاسی به بررسی وجوه تمایز رهبری مذهبی در انقلاب اسلامی با جنبش بیداری اسلامی در مصر بپردازد.
نگارنده بر این باور است که تفاوت در مبانی اعتقادی مذهبی، نقش آفرینی متفاوتی را برای رهبری در انقلاب اسلامی به وجود آورده است؛ در حالیکه در انقلاب اسلامی رهبری به عنوان نظریه پرداز انقلاب، آن را هدایت میکرد، در جنبش بیداری اسلامی مصر، رهبری مذهبی پس از رویداد جنبش وارد صحنه شد و همین مسئله، مهم ترین عامل کندی در روند پیروزی انقلاب در مصر و تبدیل آن از جنبش به انقلاب است.
دین و دولت از نگاه امام خمینی (ره)
حوزه های تخصصی:
نویسنده پس از ذکر تاریخچهاى ناقص از رابطه دین و دولت در نگاه فقهاى شیعه، دیدگاه امام خمینى را در تأسیس حکومت دینى مطرح مىکند. از نظر وى امام خمینى در تأسیس حکومت دینى بر عنصر مصحلت و زمان و مکان تأکید بلیغ داشتند و مصالح حکومت را بر همه چیز مقدم مىدانستند. نویسنده تفسیرى از این مطلب دارد که به تقدمبخشیدن اقتضائات دنیاى مدرن بر احکام شرع مىانجامد.
سیاست انرژی روسیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش وابستگی جهانی به انرژی و نیز ظهور روسیه به عنوان «ابرقدرت انرژی» قرن بیست ویکم، مسیرهای انتقال انرژی از جمهوری های پیشین اتحاد شوروی به بازارهای اروپایی و آسیایی، بیش از پیش مورد توجه قدرت های جهانی قرار گرفته است. انرژی در کانون روند رشد و توسعه اقتصادی روسیه قرار دارد. درآمدی که روسیه از راه صادرات انرژی به دست می آورد، موجب نفوذ روزافزون روسیه در سیاست بین الملل شده است. اکنون انرژی یکی از عوامل مهم در شکل دادن به روابط خارجی روسیه به شمار می رود. روسیه از یک سو برای جبران کمبود تولید خود در منطقه سیبری غربی به گاز آسیای مرکزی نیاز دارد، از سوی دیگر از مسیرهای اصلی انتقال گاز و نفت کشورهای این منطقه است. منابع قابل توجه نفت و گاز آسیای مرکزی می تواند در حفظ برتری روسیه در بازار انرژی اوراسیا نقش مهمی داشته باشد. سوال اصلی این مقاله این است «سرشت و ابزارهای سیاست انرژی روسیه در آسیای مرکزی چیست؟» فرضیه نویسندگان این است که روسیه برای ارتقاء جایگاه خود در نظام بین الملل، بازسازی کنترل خود بر بخش انرژی کشورهای آسیای مرکزی را، با استفاده از اهرم انرژی مورد توجه قرار داده است.
پست ماتریالیسم و تحول دانش سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی، ۱۳۸۷ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
در عرصه علوم اجتماعی، مطالعات علمی به گونه ای با نوعی مادی گرایی پنهان هم معنا تلقی شده است و چنین می انگارند که بررسی های علمی با نوعی ماتریالیسم همراه است. در حالی ظهور و گسترش مکتب فکری پست ماتریالیسم یا فرامادی گرایی نشان می دهد که چنین نیست. در این مقاله، تلاش خواهد شد که بنیادهای فکری و علمی فرامادی گری به ویژه با تاکید بر یافته های علمی رونالد اینگلهارت توضیح داده شود و تاثیر این نگرش بر فهم مقوله سیاست و نیز فرایند جهانی شدن، و چگونگی تغییر در محیط و مبانی ارزش های حاکم در جوامع فراصنعتی که موجب دگرگونی در بنیاد سیاست و مطالبات سیاسی و نیز رابطه میان دولت و شهروند شده، و یا چگونگی نگرش ها و گرایش های متفاوتی را قبال روند جهانی شدن متجلی ساخته است، بررسی گردد. در این مقاله ضمن توضیح این تحول و دیدگاه های مختلف در این زمینه ها تاثیر اساسی پست ماتریالیسم بر دانش سیاسی بررسی خواهد شد. به دلیل نظری بودن این مقاله، از روش های کمی در آن استفاده نشده است. اما تلاش شده رابطه میان دو متغیر اصلی، یعنی ظهور پست ماتریالیسم و شقوق مختلف دانش سیاسی بررسی گردد. درنهایت نیز برخی از گرایش ها و ترجیحات مسئله ای در جامعه ایران و آموزش دانشگاهی دانش سیاسی در ایران مطالعه خواهد شد.
جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس (با تمرکز بر جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع اقتصادی چین در دو دهه اخیر و حرکت شتاب زده آن در مسیر تبدیل شدن به قدرتی بزرگ در عرصه سیاست بین الملل ،میزان تاثیر گذاری این کشور بر مسائل بین المللی را افزایش داده است. باز تعریف موقعیت استراتژیک چین در سال های اخیر که عمدتاً متاثر از رشد اقتصادی و در نتیجه آن افزایش توان نظامی و دیپلماتیک است، راهبرد خارجی این کشور را در حوزه های مختلف دچار تحول ساخته است.در همین راستا یکی از مناطقی که در سال های اخیر در سیاست خارجی چین مورد بازتعریف قرار گرفته است،منطقه خلیج فارس است. این منطقه و کشورهای واقع در آن،به دلیل برخورداری از بیشترین ذخایر انرژی،طبعاًاز بالاترین قابلیت ها در تامین امنیت انرژی چین و پاسخ گویی به نیاز استراتژیک این کشور برخوردارند. چینی ها با درک این موضوع در سال های اخیر تلاش های وسیعی برای ارتقای روابط با کشورهای نفتی این منطقه، به ویژه کشورهای اصلی انجام داده اند تا در پرتو آن بتوانند سهم خود را از ذخایر این منطقه هر چه بیشتر افزایش دهند.به اضافه اینکه ورود دیر هنگام چین به بازار بسیار رقابتی نفت خلیج فارس(عموماً خاورمیانه) این کشور را ناگزیر می نماید که به دنبال منابع و کشورهایی باشد که خارج از دایره سلطه کشورهای غربی به ویژه آمریکا قرار داشته باشند، که از جمله ج. ا.ایران با توجه به ذخایر عظیم نفت وگاز و از سویی فشار ها و محدودیت های بین المللی(تحریم های چند جانبه)، منبعی نسبتاً مطمئن برای تامین امنیت انرژی چین می باشد.از این رو می توان این سئوال اصلی را مطرح ساخت، که آیا چین به عنوان قدرتی مهم و رو به خیزش در عرصه سیاست بین الملل، از حاشیه به متن خلیج فارس خواهد آمد؟ به عبارت دیگر جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس چگونه خواهد بود؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این مبناست که،با توجه به رویکرد عملگرایانه و واقع گرایانه، چینی ها درک کردند که امنیت انرژی نیز می تواند حوزه ای برای آسیب پذیری استراتژیک آن کشور باشد.از این رو بر اساس ضعف قدرت نظامی چین،به ویژه نیروی دریایی آن ومضافاً نیاز فزاینده به انرژی وارداتی وقرار گرفتن بیش از 70% منابع انرژی در خاورمیانه(خلیج فارس)،می توان گفت،بر حسب ضرورت، انتخاب و اهمیت استراتژیک امنیت انرژی هم اکنون و در دهه های آتی، چین در فرایند گذآر از حاشیه به متن اقتصاد انرژی منطقه خلیج فارس می باشد.اما به دلیل کنترل نفت خاورمیانه به ویژه خلیج فارس از سوی آمریکا و نیز رقابت ژاپن واروپا به عنوان شرکای آن،این دو در ترکیب با یکدیگر،وضعیت سختی را برای چین ایجاد می کند. از این رو جهت تحقق بخشی امنیت انرژی و کسب جایگاه برتر آتی در اقتصاد انرژی خلیج فارس،چین نوعی خط مشی تدافعی جویانه(با آمریکا ومتحدانش)، تعاملی هم افزا(با عربستان) و دیپلماسی حذفی(با مرجح بودن ج.ا.ایران)با کشورهای عمده این منطقه در پیش گرفته است.
برای بررسی این مسئله که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام خواهد شد،نخست به تعریف و توصیف مفاهیم ژئوپلیتیک انرژی، امنیت انرژی و ارتباط آن با اقتصاد انرژی پرداخته می شود و سپس با نگاهی به وضعیت ذخایر انرژی جهان و خلیج فارس،به تحلیل وتبیین جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس با تمرکز بر کشور ج.ا.ایران پرداخته خواهد شد.
خاورمیانه کجاست؟چرا و چگونه به وجود آمد ؟
حوزه های تخصصی:
ولایت فقیه و مردم سالاری در نظام دموکراتیک
حوزه های تخصصی:
دانشگاه در فرایند توسعه پایدار از اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی کارکردهای دانشگاه در فرایند توسعه پایدار از اقتصاد مقاومتی در نظام آموزش عالی ایران بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و از طرفی دیگر توصیفی همبستگی از نوع روش تحلیل عاملی تأییدی بوده است؛ که در جامعه اعضای هیئت علمی پنج دانشگاه کشور ازجمله ارومیه، تهران، چمران اهواز، فردوسی مشهد و مازندران با نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تعداد نمونه 263 نفری اجراشده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته با توجه به مقیاس لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه با توجه به نظر متخصصان (اعضای هیئت علمی) و تحلیل تأییدی و پایایی آن با توجه به تحلیل آلفای کرانباخ مناسب گزارش شده است. روش تجزیه وتحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS و SmartPls و تحلیل تأییدی بوده است. نتایج نشان می دهد بین وضع موجود و مطلوب توسعه پایدار از اقتصاد مقاومتی در دانشگاه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشده و با توجه به میانگین وضع موجود در حد مطلوب است. از طرفی در تحلیل تأییدی مرتبه نخست، کلیه شاخص ها دارای بار عاملی بالای 6/0 بوده اند و نقش تعیین کننده ای بر سازه های خود دارند. در سازه مرتبه دوم کارآفرینی، اقتصاد دانش بنیان، توسعه منطقه ای و توسعه رقابت پذیری نقش تعیین کننده ای در ارتقای بهره وری کل داشته اند و در تحلیل سازه مرتبه سوم، عدالت، محیط زیست و ارتقای بهره وری کل بر توسعه پایدار نقش تعیین کننده ای داشته اند. به طور کلی مدل توسعه پایدار در حد قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته است.
عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی اسرائیل: ارائه مدلی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بررسی تفصیلی نظریههای سیاست خارجی در باب عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی از یک سو و نظریههایی که سعی در تبیین سیاست خارجی یک دولت خاص یعنی اسرائیل داشتهاند از سوی دیگر، تلاش می شود مدلی برای تبیین سیاست خارجی دولت اسرائیل ارائه می شود. سوال اصلی مقاله این است که عوامل شکلدهنده و تأثیرگذار بر سیاست خارجی اسرائیل از ابتدای تأسیس این دولت تاکنون چیست و کدام عامل را میتوان مهمترین عامل نامید؟ فرضیه اصلی مقاله این است که عوامل داخلی شامل خصوصیات جغرافیایی، گروههای داخلی، ویژگیهای ملی و اجتماعی (فرهنگ) و افکار عمومی و عوامل خارجی شامل ساختار نظام بینالملل، ماهیت اقتصاد جهانی، اتحادهای منطقهای، نهادهای بینالمللی و حقوق بینالملل نقش عوامل فرعی را در سیاست خارجی اسرائیل ایفاء می کنند، اما ماهیت دولت اسرائیل عامل اصلی شکلدهنده و تأثیرگذار بر سیاست خارجی این دولت بوده است.
میرزا آقاخان کرمانی و نقد سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو تلاشی است در تفسیر و بازخوانی برخی از آثار میرزا آقاخان کرمانی به مثابه یکی از چهره های برجسته نسل نخست روشنفکری ایران. پرسش آن است که او چگونه به سنت می نگرد و با چه رویکردی با ابعاد گوناگون سنت متکثّر در ایران روبه رو می شود؟ در پاسخ به این پرسش با خوانش برخی آثار او شیوه مواجهه او با سنت مورد بازبینی و تحلیل قرار خواهد گرفت. با مراجعه به گوشه هایی از نوشته های آقاخان کرمانی نشان داده خواهد شد که علی رغم این تصور که او روشنفکری ضدسنت قلمداد می شود، به سنت یا دست کم وجوهی از آن دلبسته است. او با برخوردی گزینشی با سنت مواجه می شود و البته در جهتی معکوسِ سنت مداران، در پی آن است که بخش هایی از میراث گذشته که با حرکت ایران به سوی تجدّد در تناقض است را به پرسش بگیرد. بررسی نقاط قوت و ضعف دیدگاه های آقاخان کرمانی پیرامون سنت از این منظر واجد اهمیت است که او روشنفکری است نوگرا که در تلاش برای گشودن راه تجدّد در ایران، بحران درافتادن با میراث قدیم را در اندیشه، در مسیر زندگی و در مرگ خویش منعکس کرده است. این مقاله به صورت توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر جمع آوری اسنادی و داده های ثانوی است.
نفت و توسعه اقتصادی در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط روسیه و اتحادیه اروپا و چشم انداز آن
حوزه های تخصصی:
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دو قطبی، اتحادیه اروپا فرصت بیشتری برای ایفای نقش در عرصه منطقه ای و بین المللی پیدا کرد. از طرف دیگر، روسیه نیز به دلیل تحولات گسترده ای که در این کشور اتفاق افتاده بود، به دنبال یافتن جایگاه جدیدی برای خود بود. تغییر شرایط نظام بین الملل، ورود بازیگران جدید و قدرتمند، گسترش اتحادیه اروپا به شرق و مجاورت مرزی با روسیه و وابستگی متقابل و روزافزون این دو بازیگر در زمینه های گوناگون، از جمله مهم ترین عواملی بود که سبب همکاری و تعامل فزاینده دو طرف شد. در یک روند کلی، روابط روسیه و اتحادیه اروپا سیر صعودی داشته و این دو بهیکدیگر نزدیکتر شده اند. با این حال، این روند با فراز و نشیب های زیادی همراه بوده و مؤلفه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی بر روابط این دو بازیگر تأثیرگذار بوده است. این مؤلفه ها، از ماهیت دوگانه ای برخوردار بوده و سبب بیثباتی در این روابط شده است
هولاکو و شکست سیاست ایلخانان در جبهه شام(مقاله علمی وزارت علوم)
ماموریت هولاکو در غرب آسیا تصرف و نظم بخشیدن به نواحی حد فاصل جیحون تا مصر بود. از این روی به دنبال تسخیر قلعه های اسماعیلیه و فتح عراق عرب، به لشکرکشی در شام پرداخت. این در حالی بود که پس از تصرف بغداد، حکام ایوبی شام را به اطاعت از مغول ها فراخوانده بود. تصرف شام و رسیدن به دریای مدیترانه به عنوان جزیی از ماموریت هولاکو به سرعت انجام گرفت و نیم دهه ای از آمدن خان مغول نگذشته بود که قلمرو او از جیحون تا حوالی مدیترانه را در بر می گرفت. با این حال، خان مغول به این حد راضی نبود. او اهدافی فراتر را داشت و با بلندپروازی خواهان تصرف مصر و تسلط کامل بر دریای مدیترانه بود. حضور سپاهیان هولاکو در نواحی شام و تلاش های توسعه طلبانه مغول ها، آنها را با مملوکان(1) مصر روبه رو کرد. رویارویی آنها به درگیری نظامی انجامید و در میدان نبرد، پیروزی از آن مملوکان شد. پیروزی مملوکان و شکست ایلخانان در جبهه شام ـ که مدام سعی در جبران آن داشتند ـ طرفین را به در پیش گرفتن سیاست هایی وادار کرد که بر جوانب مختلف حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بخش مهمی از جهان اسلام تاثیرگذار بود. آنچه در این مقاله بررسی می شود، زمینه های شکست هولاکو در جبهه شام و ناکامی سیاست خارجی ایلخانان در برابر ممالیک، با در نظر داشتن تاثیر آن بر روند تحولات قلمرو اسلامی است.
تحجر حزبی و سیاسی
منبع:
حصون ۱۳۸۴ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
از پدیده هاى آفت زا در فضاهاى سیاسى و فعالیت هاى حزبى، کشمکش هاى جانبدارانه رهبران احزاب و حامیان آن ها است. جانبدارى بى بصیرت و بدون منطق از اصول، مواضع و عملکردهاى حزبى به نوعى تحجر حزبى و سیاسى مى انجامد. از این رو، بر رهبران، اعضا و هواداران احزاب است تا با مراقبت و خویشتن بانى، تقواى سیاسى و حق مدارى، خود را از آفت تحجر حزبى و سیاسى مصون نگه دارند. در غیر این صورت، رهایى از مرض تحجّر، بس دشوار یا ناممکن خواهد بود و پى آمدهاى ناگوارى را به همراه خواهد داشت. معمار بزرگ انقلاب امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب، همواره احزاب و گروه ها و افراد را از خطر ابتلا به آفت تحجر برحذر داشته، رهنمودهایى را براى در امان ماندن از این آفت ارائه کرده اند. این مقاله تلاشى است براى شناسایى عوامل، نشانه ها و پى آمدهاى تحجر حزبى و سیاسى؛ و پى جویى راه کارهاى پیشگیرى و درمان آن در بیانات مقام معظم رهبرى.
نسبت شناسی «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» و «عدالت» با تأکید بر عدالت سازمانی
حوزه های تخصصی:
دست یافتن به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مستلزم تحقق مقدمات و ملزوماتی است که در کانون این مقدمات، تولید ادبیات متقن علمی و نظریه پردازی عالمانه قرار دارد. نظریه پردازی ایده آل جهت تحقق این مهم نیز جز در بستر بازخوانی ادبیات موجود و بهره گیری از متون دینی در تمام حوزه ها جهت شناسایی شاخصها و به بوته آزمایش نهادن آن ها میسر نخواهد شد. بر این اساس در مقالة حاضر ضمن تشریح دلایل تفاوت الگوهای مورد استفاده کشورها جهت دستیابی به توسعه، مفهوم الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مورد بررسی قرار گرفت و ضمن بازخوانی مفهوم عدالت، به تبیین جایگاه آن در الگو پرداخته شد. همچنین در نسبت شناسی و رابطه میان عدالت و الگو نیز با توجه به تحلیل ماهیت این دو، این نتیجه حاصل شد که نیل به عدالت در واقع خود ترجمانی دیگر از پیشرفت است و عدالت با نگاهی کیفی به پیشرفت سازگاری دارد و رویکرد به پیشرفت بدون لحاظ عدالت میسر نمی شود و به دست نمی آید. لذا عدالت در کانون الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، جانمایی شد.
در بازخوانی عدالت سازمانی نیز دو رویکرد، مبتنی بر نوع واحد مطالعه (سازمان و وظایف مدیر) مورد استفاده قرار گرفت که از مقایسه میان ابعاد عدالت سازمانی و عدالت در وظایف مدیر، 16 وضعیت شناسایی شد. در پایان نیز با بهره گیری از استدلالی سه سطحی، این نتیجه حاصل شد که نقش «عدالت مراودهای» در نسبتشناسی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و عدالت سازمانی، پر رنگ تر و متمایزتر از سایر ابعاد می باشد.