فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۰۱ تا ۶٬۰۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
57 - 78
حوزه های تخصصی:
اختلاف در آراء فقیهان در باب «ولایت فقیه و حدود آن» از عمده ترین مناقشات فقهی در سده ی اخیر بوده است. اما علت این اختلافات را باید در پس مباحث و مناقشات نظری در کتب و رساله های استدلالیِ فقها جستجو کرد. در این میان به نظر می رسد رویکردها و نظریات تفسیری کلاسیک در غرب ظرفیت بدیعی برای توضیح و تبیین علل شکل گیری این اختلافات از نظرگاهی نو به این آراء دارند. این نوشتار در پی آن است که اختلاف آراءِ مرحوم نائینی و امام خمینی(ره) در مقوله ی ولایت فقیه را با استمداد از دستاوردهای نظریه ی «تفسیر بازشناسانه» اِریک هِرش، متفکر متأخّر هرمنوتیک کلاسیک، به کنکاش بگذارد. در پژوهش حاضر پس از عیان سازی مفروضات دو فقیه با تحلیل محتوای کیفی متون ایشان، در نهایت علت اصلی تفاوت آراء را تفاوت در تلقّی آن دو از «ژانر درونی» روایات محلّ رجوع، به عنوان مفهومی کلیدی در نظریه ی هرِش، قلمداد می کند.
A Security Effective Structure for National Defense in the 21st Century(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In accordance with human necessities and deep attention into security, research studies have today became an irrefutable necessity in this area. It is noted that traditional concepts of this important issue have changed, as a result of occurring various events in the past, particularly in the 20th century; so that security is no more limited to protecting human beings against individual and collective dangers. Because geopolitics is the science of studying power relations in the political arena, the main actors in this field are the national constituencies determining the international equilibrium. In this context, competition for power through the strengthening of development indicators among different countries has been taken into consideration, through the geopolitical weight and the bargaining power to increase national security and, of course, security. Therefore, this research pursues two goals in relation to security and geopolitics: First, an analytical approach, on the views of academics, from the 1980s to the 20th century and to achieve motivation for the study of its fundamental concepts and the effect of geopolitics on these issues. Second, geopolitical approaches to security, related to the beginning of the 1990's up until now; and their assumptions, with emphasizing on future and geo-strategy. In this research, it is emphasized that geographically disrupted governments lose their territorial integrity, which results in them not being able to redefine national symbols according to global accelerated developments and floating identities.
تاریخ نگاری انقلاب اسلامی؛ ضرورت ها و بایستگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران از مهم ترین رویدادهای اواخر قرن بیستم در جهان، دگرگونی های گسترده ای را در حوزه های سیاسی و اجتماعی ایران به همراه داشته است. تاریخ نگاری نیز از این دگرگونی ها بی نصیب نماند. تاریخ نگاری امری مهم، پیچیده و حاصل تعامل آگاهانه ذهن مورخ با واقعه تاریخی است و در هر عصری برخاسته از اندیشه ها و گفتمان های نسل معاصر خود است که در پرتو آن، دوره های تاریخ نگاری متفاوتی شکل گرفته اند. چنان که نمی توان پذیرفت تاریخ نگاری انقلاب اسلامی در سبک، روش و نگرش، ادامه تاریخ نگاری عصر پهلوی باشد. آنچه در تاریخ نگاری اهمیت دارد، شناخت روند رخداد تاریخی، نگرش و تفکر مورخ، پیرامون آن است. به این خاطر مورخان در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و تحلیل رخدادهای تاریخی ضروری است بر مقدمات و بایسته هایی در این امر توجه نمایند تا زمینه های شکل گیری تاریخ نگاری جامع و مستندی را فراهم سازند. در این پژوهش سعی شده است ضمن اشاره به سیر تکوین تاریخ نگاری انقلاب اسلامی، با روشی تحلیلی و مسئله محور، مهم ترین ضرورت ها، بایستگی ها و آسیب های تاریخ نگاری نقد و بررسی شود."
نقش دانش و اعتماد سیاسی در پیش بینی علاقه مندی دانشجویان به مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
141 - 163
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش دانش و اعتماد سیاسی دانشجویان در پیش بینی علاقه مندی آنان به مشارکت سیاسی در دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 400 دانشجوی شاغل به تحصیل در مقطع کارشناسی در سال تحصیلی 1395-1394 بود. برای جمع آوری داده ها و جهت تعیین میزان دانش سیاسی، اعتماد سیاسی و مشارکت سیاسی، از ابزار پرسشنامه و به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از روش های آماری تجزیه و تحلیل همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین متغیرهای میزان دانش و اعتماد سیاسی با میزان علاقه مندی دانشجویان به مشارکت سیاسی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>P). نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نشان داد که در مجموع متغیرهای مستقل دانش و اعتماد سیاسی، 15 درصد از تغییرات مربوط به مشارکت سیاسی دانشجویان را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد که اعتماد سیاسی با ضریب بتای بالاتر، پیش بینی کننده مستقیم قوی تری برای مشارکت سیاسی دانشجویان می باشد. یافته های پژوهش حاضر تلویحات مهمی در خصوص ضرورت توجه نظام سیاسی به افزایش زمینه های اعتماد سازی در میان شهروندان بخصوص جوانان و دانشجویان دارد.
ارزیابی تغییرات الگوی بازدارندگی حزب الله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که الگوی بازدارندگی حزب الله از چه مؤلفه هایی تشکیل شده و بحران سوریه چه تأثیراتی بر روی آن داشته است؟ نویسنده این مقاله بر آن است که بحران سوریه، توان تاکتیکی و عملیاتی حزب الله را افزایش داده و این امر در کنار تقویت توان فنی و تسلیحاتی، موجب ارتقای سطح تهدیدهای آن شده است؛ به گونه ای که سه جزء مهم بازدارندگی یعنی توان تهدید، تهدید معتبر و انتقال پیام بازدارنده در چارچوب بازدارندگی این جنبش محقق شده است. بر این اساس، خودداری اسرائیل از اقدام به جنگ علیه حزب الله، بیان گر موفقیت الگوی بازدارندگی این جنبش است. البته حزب الله به دلیل ماهیت نامتقارن استراتژی و تاکتیک هایش، نیازمند توسعه مؤلفه های مؤثر بازدارندگی در برابر اسرائیل است. روش این پژوهش، تحلیلی- توصیفی و شیوه جمع آوری داده های آن نیز به صورت کتابخانه ای بوده است.<br />
واکاوی جایگاه حقوق طبیعی فرد در قانون اساسیِ مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق فردی یکی از مهم ترین مباحث در اندیشه سیاسی و نیز حقوقی جدید است. با تعریف حقوق طبیعی برای فرد، جایگاه آن در نظام های سیاسی و فکری متحول شد و مسائلی چون آزادی فردی، آزادی بیان، آزادی اجتماعات، برابری سیاسی و اجتماعی و نظایر آن در صدر اصولی قرار گرفت که قوانین اساسی کشورها با آن نوشته می شد. در ایران نیز، ورود مفاهیم جدید، از دوره قاجار، ابتدا در نوشته های سیاسی و انتقادی، و در نهایت، در متممِ قانونِ اساسیِ مشروطه تبلور یافت. متممِ قانون اساسی، ذیل عنوانِ «حقوقِ ملّت» به این آزادی ها پرداخت. حقوق فردی در عصر مشروطیت، خود ذیل گفتمان فراگیر قانون خواهی که در مشروطیت تبلور یافته بود قرار داشت. مفاهیمی چون آزادی و برابری، دال هایی بودند که در مفصل بندی با دال قانون خواهی و مشروطه در گفتمان مشروطه خواهی قرار گرفتند. در این مقاله، با استفاده از روش گفتمان لاکلا و موف، این مفصل بندی بررسی می شود. فرضیه این مقاله آن است که فرضیه اصلی این مقاله آن است که گسترش اندیشه آزادی و برابری پیش از مشروطه، نقش مهمی در شکل گیری گفتمان مشروطه خواهی داشت و در عصر مشروطه مناقشه هایی بر سرِ نسبتِ آن با حقوقِ شرع ایجاد شد.
اختیارات ولی فقیه در نظر صاحب جواهر، امام خمینی و محقق خویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی گستره اختیارات و وظایف ولی فقیه، نقش مهمی در اعمال حاکمیت و اجرای سیاست های اسلامی دارد. محقق خویی افزون بر پذیرش ولایت در حوزه افتاء و قضاء، امور حسبه به معنای مضیق آن را داخل در محدوده اختیارات ولی فقیه می داند و حسبه به معنای موسع که شامل ولایت سیاسی فقیه شود، در آرای ایشان مبهم به نظر می رسد. صاحب جواهر ولایت عامه فقیه و امام خمینی ولایت مطلقه، به معنای زعامت بر امور مسلمین و جامعه را قبول دارند. مدعای مقاله این است که فقها نوعی ولایت را برای فقیه پذیرفته اند، اما از جهت ضیق و توسعه این ولایت، اختلافاتی در آرای آنها مشاهده می شود. این مقاله که با روش کتابخانه ای و بهره گیری و استناد به آثار فقهی صورت گرفته، اشتراکات و افتراقات اندیشه فقهای یادشده را درباره گستره وظایف و اختیارات ولی فقیه بررسی کرده، به این نتیجه رسیده است که عرصه آن محدود به افتاء و قضاء نیست و شامل ولایت سیاسی نیز می شود. تعارضی که میان دیدگاه های این سه اندیشمند در اثبات ولایت برای فقیهان دیده می شود، اختلافی بدوی و ظاهری است، نه حقیقی و غیرقابل جمع
ابهامات معرفت شناسانه خوانش فوکویی از فلسفه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی این نوشتار، بررسی خوانشی خاص از فلسفه سیاسی فارابی است که با بهره گیری از روش شناسی میشل فوکو و استفاده از تحلیل گفتمان در نگاه به تاریخ اندیشه سیاسی در دوره ی میانه، در تلاش بوده است تا به آشکارسازی و فهم بخشی از ابعاد پنهان و ناگفته ی دانش سیاسی اسلامی دست یابد؛ ابعادی که از ارتباط و نسبت مستقیم «قدرت» و «دانش» و تقدم «عمل» بر «نظر» در حوزه ی جوامع اسلامی از جمله ایران می بایست خبر دهند. بر مبنای چنین خوانشی از تاریخ اندیشه سیاسی در ایران، ما با تفسیری از فلسفه سیاسی فارابی به عنوان بخشی از جریان تفکر سیاسی در جوامع مسلمان روبه رو می شویم که بر ماهیت «اقتدارگرایانه ی» ایده ی «مدینه فاضله» تأکید داشته است؛ ایده ای که در نهایت نه در راستای نقد درونی ساخت قدرت سیاسی موجود در عصر فارابی، بلکه در راستا و درست در هماهنگی با آن شکل گرفته است. در این نوشتار، تلاش شده است تا مبانی معرفتی و روش شناختی چنین خوانشی مورد پرسش و بررسی قرار گیرند. این بررسی در دو بخش اصلی پی گرفته شده است. در بخش نخست، ابهامات موجود بر سر ابعاد «ایدئولوژیک» فلسفه سیاسی فارابی و در بخش دوم ابهامات در کاربست روش شناسی فوکو مورد واکاوی قرار گرفته اند.
مناقشه ی ایران و عربستان در پرتو تحولات 2011 در منطقه؛ گذار از رویکردهای امنیتی هویت محور به رئالیسم کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سال 2011 موسوم به بهار عربی یا بیداری اسلامی در منطقه ی شمال آفریقا و خاورمیانه ی عربی دربرگیرنده ی شکاف ها و چالش های اساسی در ساختار سیاسی-اجتماعی و اقتصادی جهان عرب بوده است. روند شکل گرفته در جهان عرب پس از سال 2011، در قالب و ساختار طبیعی خود قابلیت تسری بخشی به سایر حوزه های جهان عرب در سطح منطقه را داشت، اما اقدامات فرافکنانه ی حکام سعودی، قاعده ی بازی را در چارچوب گریز به جوّی سیاسی تغییر داده و تهدیدپنداری و تهدیدسازی از ایران را به عنوان اصلی بر فرع در دستور سیاست خارجی و امنیتی خود قرار دادند. بر این اساس، شکاف ها و چالش های هویتی دو طرف در قالب رویکردی معناگرایانه، بیش از گذشته رنگ و بویی رئالیستی و عینی به خود می گیرد؛ تا جایی که استراتژیست ها و نظریه پردازان روابط بین الملل، از مقوله ای فراتر از جنگ سرد بین دو طرف یاد می کنند. مقاله ی حاضر در پی بررسی مناقشه ی شکل گرفته میان دو قدرت منطقه ای ایران و عربستان و طرح این پرسش اساسی است که تنش میان دو طرف در کدام چارچوب تحلیلی-نظری قابلیت بررسی و ارزیابی خواهد داشت. فرضیه ی نوشتار حاضر این است که در مناقشه ی میان ایران و عربستان طی سال ها و ماه های اخیر، تحلیل ها و چارچوب های رئالیستی در شکل کلاسیک آن قابلیت تبیین و تحلیل بیشتری نسبت به نظریه های امنیتی هویت محور دارند. روش به کاررفته در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی و چارچوب نظری ارائه شده نیز رئالیسم کلاسیک است. درواقع، وقوع بیداری اسلامی در کنار عوامل دیگر، نظیر تشدید جنگ لفظی، برنامه هسته ای ایران، مسئله ی نفت و همراهی آمریکا با عربستان، ضمن شکل گیری تضاد جدی منافع میان دو کشور ایران و عربستان سعودی، باعث اتخاذ رویکرد واقع گرایی از سوی دو طرف و گذار از رویکرد امنیتی هویت محور به رئالیسم کلاسیک شده است.
موضع گیری رسانه های جریان اصلی در جامعه پذیری برجام (روزنامه های کیهان، همشهری و اعتماد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی موضع گیری رسانه های جریان اصلی (روزنامه های کیهان، اعتماد و همشهری) در جامعه پذیری برجام است و سؤال اصلی این پژوهش به این مسئله می پردازد که آیا این رسانه ها در بازتاب های خبری خود در جهت جامعه پذیری برجام گام برداشته اند یا خیر؟ روش تحقیق به کار گرفته شده، ترکیبی (تحلیل محتوای کمی و کیفی) و گردآوری داده ها با رویکرد هدف مند انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از فرآیند ناقص جامعه پذیری برجام در حوزه خبررسانی بوده است. بدین ترتیب که روزنامه کیهان کاملاً در جهت منفی، تیترها و اخبار برجام را پوشش داده و همشهری نیز رویکردی کاملاً خنثی را در پیش گرفته و در این میان، تنها روزنامه اعتماد عملکردی نسبتاً مثبت در جهت جامعه پذیری برجام داشته است. از سوی دیگر، نحوه پوشش نوع رویکرد به اخبار برجام در حوزه سه رسانه، کمتر تحلیلی بوده و بیشتر جنبه سخت خبر و اطلاع رسانی داشته است تا رویکرد آموزشی و هدایت کنندگی.
تحلیل پیوندهای امنیتی ایران و آسیای مرکزی بر اساس نظریه «مجموعه های امنیتی منطقه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران همواره به منطقه آسیای مرکزی به عنوان منطقه ای در مجاورت جغرافیایی اش از جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ژئوپلیتیک و امنیتی توجه داشته است. با توجه به پیوستگی های مختلف ایران و آسیای مرکزی، وضعیت امنیتی در منطقه از منظر ثبات و بی ثباتی می تواند بر امنیت ایران تأثیرگذار باشد. در بیش از یک دهه اخیر، با تغییر رخ داده در مفهوم امنیت و طرح جنبه های نوین امنیت، بر میزان اهمیت آسیای مرکزی برای ایران از منظر امنیتی نیز افزوده شده است. بر این اساس، نوشتار حاضر با تمرکز بر موضوع امنیت در آسیای مرکزی و با استفاده از چارچوب نظری «مجموعه های امنیتی منطقه ای»، تلاش دارد ضمن ارائه یک طبقه بندی از مهم ترین مسائل و دغدغه های امنیتی موجود در منطقه، جنبه های پیوند ایران را با این منطقه در بحث امنیت بررسی کند. به بیان دیگر، این نوشتار در پی پاسخ گویی به چرایی تأثیرگذاری امنیت در منطقه آسیای مرکزی بر امنیت ملی و منافع ملی ایران است و پس از بررسی و تحلیل موضوع، چنین بیان می کند که با توجه به میزان و شدت پیوندهای امنیتی ایران با منطقه آسیای مرکزی، ایران به جزئی از مجموعه امنیتی آسیای مرکزی تبدیل شده است. همین مسئله، سبب شده امنیت در منطقه بر امنیت و منافع ملی ایران تأثیرگذار باشد. در این نوشتار از روش «تبیینی» بهره گرفته شده، بدین معنا که با بهره گیری از چارچوبی نظری، فرضیه پژوهش از دل گزاره های نظریه اقتباس شده و در رابطه با موضوع بحث، به آزمون گذاشته شده است.
مسائل سیاستی بدخیم و لزوم بازنگری راهبردی در الگو های سنتی روابط دولت ملت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۵
1 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نظری تحلیلی، مطالعه مختصات مسائل سیاستی بدخیم و راهبرد های مواجهه و مدیریت آن بر مبنای دیدگاه های لیتل و وبر است. در این راستا و به منظور تطبیق نظریه بر ایران، نوشته حاضر می کوشد با استناد به برخی داده های آماری و روش تحلیل ثانویه، مظاهری از بدخیم شدگی مسائل سیاستی را در ایران کنونی نشان دهد. مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز می کند که مسائل سیاستی بدخیم در وضعیت کنونی ایران، چه الگویی برای روابط دولت و ملت را ضروری می کند. از منظری آسیب شناختی، علت اساسی بدخیم شدگی مسائل سیاستی در ایران در تداوم مناسبات فاصله دار دولت-ملت فرض می شود که با الهام از مطالعات و رهیافته ای نظری، مدیریت عالمانه و موفقیت آمیز مسائل سیاستی بدخیم با کاربست راهبرد همکارانه امکان پذیر می شود. دلالت راهبردی این گزاره لزوم بازنگری در روابط دیرپا و متعارف دولت ملت در ایران و رهنمون شدن آن به سوی شکل گیری مناسباتی مشارکتی، مشورتی، گفتگو محور، غیرسلسله مراتبی، نامتمرکز و شهروند پایه است که تحقق آن مستلزم تغییر تؤامان در کارویژه ها و ساختار دولت و قدرت از یکسو و نیز تغییر رفتار شهروندان از سوی دیگر است.
A Qualitative Content Analysis of US Foreign Policy towards Cuba during Barack Obama’s Administration: Hegemony or Leadership?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Summer ۲۰۱۸, Volume ۲, Issue ۳
445 - 481
حوزه های تخصصی:
The United States’ relations with Cuba are rooted in the US intervention in the process of Cuba’s independence from Spain in the 1890s. The US preserved its interest-based approach towards Cuba during the first half of the 20th century, which culminated in the Cuba’s counter-hegemonic revolution in 1959. This revolution led to more than fifty years of hostility between two countries, which took a new form under President Obama’s administration. Indeed, Barack Obama and Raul Castro surprised the world in 2014, announcing that they would reinstate full diplomatic relations and pacify bilateral tensions. Since World War II, United States has been the hegemon of the world relying on three pillars of its liberal bloc, i.e. liberal values and culture, economic and military capabilities, and international organizations. However, during Obama’s administration, the occurrence of events such as the rise of new economic powers, Global Financial Crisis and the rise of left-turn in Latin America caused some speculations about the declining US hegemony and its transition to leadership. However, qualitative content analysis of the US Inter-American policies indicates that US hegemony in Latin America including Cuba is deeply rooted in the early decades of US formation. Moreover, the continuation of US economic embargo on Cuba and its long-lasting military presence in the island indicate that Obama’s policy did not provide a leveled playing field to resolve Cuba’s problems. Hence, US leadership in Cuba and true and equal partnership between both countries still seem unattainable.
رابطه متقابل هویت سیاسی جمهوری اسلامی ایران و آمریکای دشمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی و حادثه گروگان گیری، دگری به نام آمریکای دشمن به یکی از مهم ترین عناصر تجلی بخش و تثبیت کننده هویت سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران بدل شده است. این مقاله با تمرکز بر نقش هویت سیاسی، در پی ارائه پاسخی به این پرسش است که چرا پس از حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب، جمهوری اسلامی ایران تا کنون بر رابطه نداشتن با ایالات متحده آمریکا اصرار می ورزد و در برابر تمامی فشارهای ساختاری با مرکزیت آمریکا مقاومت کرده و تن به سازش با آن نمی دهد؟ برای پاسخ به این پرسش، از دیدگاه های واقع گرایان سیاسی استفاده شده است. واقع گرایان سیاسی ضمن تأکید بر تمایز دوست و دشمن به عنوان جوهر و هسته اصلی سیاست، نیاز شدید و ذاتی گروه ها و واحدها به هویت سیاسی و نه ساختار یا تمایل به قدرت را مبین این تمایز دانسته و بر ضرورت حفظ فاصله با دشمن به منظور بقا و پیگیری اهداف خویشتن تأکید ویژه می نمایند.
راهبرد کلان آمریکا در دوره ترامپ: درس هایی برای ایران (یادداشت راهبردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
213 - 222
حوزه های تخصصی:
روی کار آمدن دونالد ترامپ مباحث متعددی را در زمینه آینده «راهبرد کلان» ایالات متحده و تأثیر آن بر سیاست خارجی این کشور برانگیخته است. تشخیص ماهیت و کیفیت راهبرد کلان آمریکا در دوره ترامپ و احتمال پایداری یا دگرگونی آن در آینده، در فهم سیاست خارجی ایالات متحده و آمادگی در برابر روندها و رویدادهای متأثر از آن دارای اهمیت اساسی است. به خصوص جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با اقدامات ترامپ در زمینه خروج از برجام، اعاده تحریم ها و فشار همه جانبه، به میزان بیشتری علاقه مند به درک راهبرد کلان ایالات متحده در حال و احتمال دگرگونی آن در آینده خواهد بود. یادداشت راهبردی حاضر با مرور برخی آثار منتشر شده در حوزه دانشگاهی در آمریکا به بررسی راهبرد کلان آمریکا در دوره ترامپ و تحولات احتمالی آن در آینده به خصوص در رابطه با ایران پرداخته است.
اداره امور شرعی و جایگاه نهادها و علمای دینی در نظام حقوق اساسی کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم تشکیل کشورهای اسلامی براساس الگوی دولت مدرن، ماهیت اجتماعی احکام اسلامی موجب ایجاد جایگاه تعیینکنندهای برای علما و نهادهای دینی در نحوهی ادارهی این کشورها شده و در کنار اداره امور خاص شرعی به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، ساختار اجرایی این دولتها را تحتتأثیر قراردادهاست. لذا مسألهمحوری این مقاله کشف الگوی مربوط به نحوه اداره امور خاص شرعی در دولت- کشورهای مدرن اسلامی و پرسش از جایگاه و نحوه نقشآفرینی علما و نهادهای دینی در ساختار حقوقی و اجرایی این کشورهاست. با توجه به ارائه تعریف منتخب از معیار اسلامی دانستن کشورها که همانا وجود حاکمیت اسلامی بوده و با توجه به همگرایی دین و دولت در بسیاری از این کشورها، فرضیه مقاله آن است که نظام حقوق اساسی کشورهای اسلامی معاصر در این زمینه دارای الگوهای منحصربهفردی است که دستاوردهای نوینی را در زمینه نقشآفرینی الزامات دینی در دوران معاصر درپی دارد که بازتاب نفوذ ارزشها و عرفهای غیرقابل انکار اسلامی در ساختار اداره جوامع اسلامی است. نگاه تحلیلی به این الگوها و آسیبشناسی و نقد نظام حقوق اساسی کشورهای اسلامی در این زمینه نیز یکی از مهمترین بخشهای این نوشتار است.
فرصت های سیاسی و تاثیر آن در وقوع بحران های امنیتی بر پایه نظریه ساختار فرصت سیاسی مک آدام
حوزه های تخصصی:
نظریه جنبش اجتماعی به مدد تعامل و برهم کنش سه حوزه کارکردی آن، یعنی فرصت های سیاسی، ساختارهای بسیج کننده و چارچوب ها، قادر است پویش های پیچیده و سیالی را که یک کشور در مقام بحران های اجتماعی - امنیتی به واسطه آن به فعالیت می پردازد، مطمع نظر قرار دهد حال پرسش مقاله حاضر بر این است که فرصت های سیاسی چه نقشی در بحران های امنیتی ایفا می نماید. فرض خود را بر این استوار ساخته که فرصت سیاسی از طریق سرمایه گذاری بر ثبات یا بی ثباتی در بین مجموعه نخبگان، باز بودن نسبی یا انسداد سیستم حکومتی، ظرفیت یا تمایل طبیعی دولت به سرکوب و وجود یا فقدان نخبگان متحد بر وقوع یا کنترل بحران های امنیتی تأثیرگذار هست. لذا مقاله حاضر کوشش می کند تا با بازخوانی ابعاد و مؤلفه های کلیدی نظریه ساختار فرصت سیاسی و شناخت قابلیت های نظری آن، میزان مفید بودن و کارآمدی و مؤثر بودن فرصت های سیاسی در وقوع بحران های امنیتی را به نمایش بگذارد و نتابج حاصله حاکیست دو بعد ثبات یا بی ثباتی در بین مجموعه گستره نخبگان و بازبودن نسبی یا انسداد سیستم حکومتی نسبت به دوبعد دیگر و چهار مؤلفه شکاف های قومی، مذهبی و نژادی؛ همگرایی بین نخبگان، میزان مشارکت فعال آحاد جامعه و رسانه ها در بین بیست مؤلفه مورد بررسی تأثیر بیشتری بر وقوع بحران های امنیتی نسبت به سایر ابعاد و مؤلفه دارند.
بررسی الگوی جدید همگرایی منطقه ای در آسیای جنوب غربی
حوزه های تخصصی:
وجود دو فضای آبی- خلیج فارس و مدیترانه- در دو سویه منطقه آسیای جنوب غربی یکی از عوامل مهمی است که این منطقه را به یکی از مناطق ممتاز استراتژیک جهان تبدیل نموده است بطوری که هر گونه همگرایی منطقه ای موفق در این منطقه بدون در نظر گرفتن این مسأله عملا موفق به نظر نمی رسد. در این میان سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران نیز محور توسعه داخلی و سیاست خارجی ایران را رسیدن به قدرت برتر منطقه ای ترسیم می کند؛ مسئله ای که تاکنون در اثر سیاست های جهانی و نیز در نظر نگرفتن عوامل ژئوپلیتیکی میسر نگشته است. این مقاله با روش تحلیل محتوا ضمن بررسی عوامل ژئوپلیتیکی موثر در ایجاد همگرایی منطقه ای موفق، به ارائه مدل جدیدی از همگرایی منطقه ای در آسیای جنوب غربی با محوریت ایران می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد چنانچه همگرایی منطقه ای پیشنهادی در این پژوهش شکل بگیرد ایران طبق سند چشم انداز بیست ساله می تواند به قدرت منطقه ای برتر در آسیای جنوب غربی تبدیل شود.
انقلاب اسلامی ایران، نقشه راه جهان گرایی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه امام خمینی(ره)، با توسعه حوزه مسئولیت های نظام اسلامی، هدف از تأسیس چنین نظامی در سه سطح ملی، منطقه ای (اسلامی) و جهانی تعریف می شود. لذا رویکرد جامع ایشان به نظام سیاسی اسلام در دوران عدم قیادت امام معصوم، ازنوع برون گرا و جهان گرایانه است. یعنی ایشان تلاش در جهت توسعه نفوذ اسلام در دنیا را مسئولیت اصیل دولت اسلامی در ورای مرزهای ملی می داند. در منظر امام، راه موفقیت چنین رویکرد جهان گرایانه اسلامی، در صدور انقلابی است که به تحقق یک حکومت اسلامی کارآمد انجامیده است. اندیشه صدور، آرمان مشترک اغلب انقلاب هاست که البته نوع و ماهیت چنین اقدامی در انواع آن ها متفاوت است. در اندیشه و سیره سیاسی امام خمینی مبتنی بر مبانی دینی، صدور دارای مختصات خاص خود است. در این رویکرد آرمان گرایی واقع بینانه، صدور انقلاب اسلامی یک راهبرد با دو وجه راهبردی است که بر اساس نفع طرفین، به تأمین منافع ملی توأمان با پیگیری مسئولیت های فراملی می انجامد. سؤال اصلی این است که در اندیشه امام خمینی، دولت اسلامی جهت تحقق جهانگرایی اسلامی، چگونه باید گام بردارد و این مجموعه مسئولیت فرا ملی دولت اسلامی، چه نسبتی با منافع ملی برقرار می کند؟
رگه های استعمار در فلسفه کانت (با تکیه بر آراء اسپیوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل موفقیت استعمار در سرزمین های مستعمره خود، علاوه بر گزینه نظامی، استفاده هوشمندانه از فنون بلاغت و سخنوری بوده و از این رو مأموریت متمدن سازی اروپایی بر اساس فرهنگ به عنوان سخنوری پایه گذاری و از طریق ادبیات و فلسفه قرن هجدهم و نوزدهم دنبال شده است. «امانوئل کانت»، فیلسوف بزرگ قرن هجدهم آلمان، در کتاب «نقد قوه حکم» خود که بخش اول آن فلسفه ذوق (مبحث زیبا و والا) و بخش دوم آن به غایت شناسی اختصاص دارد، سوژه ای را معرفی می کند که تحت شرایط خاصی به درک زیبایی، والایی و غایتمندی نائل می شود؛ اما از آنجایی که از نظر کانت چنین درکی متعلق به همگان نیست، این پرسش فراروی منتقدان قرار می گیرد که آیا می توان گفت سوژه کانتی در نقد سوم، نشانی از نژادگرایی و استعمار در خود دارد؟ مقاله حاضر بر اساس آرای «گایاتری چاکراورتی اسپیوک»، منتقد و اندیشمند مشهور حوزه مطالعات پسااستعماری، به بررسی و پاسخ این پرسش می پردازد. اسپیوک بر این اعتقاد است که نظرهای کانت در دو مورد دارای نژادگرایی و استعمار است؛ یکی در تحلیل والایی که می گوید انسان خام به دلیل آنکه آموزش دیده و بافرهنگ نیست، والایی را تنها به عنوان مفهومی دهشتناک درک می کند و دوم در بحث غایت شناسی که بومیان استرالیایی را فاقد فاعلیت انسانی می داند. بنابراین سوژه شناسای جهان شمول یا انسان کانتی به تمامی بشریت رجوع نمی کند، بلکه تنها به سوژه آموزش دیده بورژوایِ مردِ دوران روشنگری اروپا که بخشی از اصول عقلانی گسترش امپریالیسم را فراهم کرده است، توجه نشان می دهد.