فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
سیاست آگونیسم یا آنتاگونیسم ؟ (نگرش به جهانی شدن در جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر گفتمان اصلاح طلبی)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
77 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نحوه مواجهه ایران با جهانی شدن و به خصوص در دوره گفتمان اصلاح طلبی (1376-1384) صورت گرفته است. نوع پژوهش حاضر توصیفی - تبیینی می باشد که داده های آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. برای سهولت دریافتن پاسخ مناسب به سؤال این پژوهش یعنی «گفتمان های جمهوری اسلامی در مواجهه با جهانی شدن چه دیدگاه هایی داشته اند؟» و در نهایت این دیدگاه ها منجر به چه نوع رابطه ای بین آنها شده است؟ از مفهوم امر سیاسی شانتال موفه که در آن سه نوع رابطه را در قبال جهانی شدن در نظر می گیرد بهره کافی برده شده است. فرضیه تحقیق بدین صورت مطرح گردید که به نظر می رسید گفتمان اصلاح طلبی با اتخاذ سیاست رقابتی (آگونیستی) به جای اتخاذ سیاست تخاصم کامل (آنتاگونیسم) امکان سازگاری و مقاومت را برای اندیشه انقلاب اسلامی در مقابل تهاجم فرهنگی فراهم کرده باشد؛ درحالی که گفتمان های قبل از آن، سیاست تخاصم کامل (آنتاگونیسم) را اتخاذ نموده بودند. در نهایت یافته های نهایی پژوهش نشان دادند که تا قبل از گفتمان و رویکرد اصلاح طلبی نوعی بدبینی نسبت به جهانی شدن مطرح بوده و اساساً نوعی سیاست آنتاگونیسمی دنبال می شد که با شروع دوران اصلاحات این نگرش دچار تغییر و تحول اساسی شد و به جای سیاست آنتاگونیسمی، سیاست آگونیسمی در پیش گرفته شد که در این میان ارائه ایده گفتگوی تمدن ها از سوی سیدمحمد خاتمی نقش به سزایی در اتخاذ چنین سیاستی داشت.
موج جدید اسلام گرایی در جها عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع جنبشهای مردمی اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا، بسیاری بر این باورند که این موج ادامه امواج دموکراسی مطرح شده توسط ساموئل هانتینگتون است. وی با تقسیم بندی گذارهای دموکراسی در سه موج از 1820 تا کنون، به توصیف تاثیر پذیری اغلب نقاط جهان از این امواج میپردازد و برخی تلاش دارند تحولات منطقه را دراین چارچوب تحلیل نمایند.این درحالی است که بیداری اسلامی چارچوبی متفاوت را برای فهم این تحولات پیشنهاد می نماید. در این پژوهش ضمن تبیین نقش حائز اهمّیت گرایشهای مذهبی در جهان عرب ذیلِ نظریه امواج اسلام خواهی، به تحلیل انتقادی دیدگاه هانتینگتونپرداختهو وضعیت جهان عرب را تحلیل می نماید. سوال اصلی این است: آیا میتوان جنبشهایمنطقه را موج جدیدی از دموکراسی خواهی دانست؟ یافتههای محققان دلالت بر آن دارد که تحولات مزبور به دلیل نقش موثر انقلاب اسلامی ایران، پیشینه اسلامگرایی و گرایشهای دینی در منطقه، گسترش مطالبات شهروندی، آگاهی سیاسی و مبارزه با استبداد،بیشتر با نظریه«مردمسالاری دینی» تا امواج دموکراسی قابل درک و تحلیل است.موضوعی که نگارندگان از آن به موج جدیدِ اسلام خواهی تعبیر نمودهاند
حیات، پیچیدگی و تکامل
حوزه های تخصصی:
در پی درج مقاله «مبانی فلسفی جنبش اصلاحگری» از دکتر شهریار شفقی در شماره 25 نشریه، از سوی مدیر مسئول نشریه پرسشهای ذیل جهت دریافت توضیحات بیشتر، برای ایشان ارسال شد: 1. در مقاله به نقل از نیچه بدین مضمون گفتهاید که اصل حیات ملاک و معیار تمیز بالندگی از افولیابندگی است. برای تقریب به ذهن و توضیح سؤال فوق به کاری که مرحوم حنیفنژاد در جزوه «تکامل» به آن پرداخت اشاره میکنم. وی میگفت: مقولاتی بالندهاند که در جهت تکامل باشند و مقولاتی افولیابنده یا غیر بالندهاند که سد راه تکامل باشند. وی برای تکامل چند ویژگی قائل بود: الف) سمتداری و جهتداری؛ ب) پیچیدگی و سازمانیافتگی، حرکت از ساده به پیچیده؛ ج) تکامل مارپیچی؛ یعنی حرکتی که «دور» در آن وجود ندارد و هر تکراری در افق بالاتری صورت میگیرد. با این مقدمه فرق بین «اصل حیات» نیچه و «اصل تکامل» که حنیفنژاد بهکار میبرد، چیست؟ 2. بدین مضمون گفته شده که اصل حیات «کیفیت مقدسی» است که به «کمیت» تبدیل نمیشود. بنابراین آیا نیچه تعریفی برای حیات ارائه داده است و به عبارتی اصل حیات عینیتی هم دارد؟ 3 . توضیح این مطلب کلید حل بسیاری از مشکلات است. دکتر شریعتی میگفت: «همیشه بین اصل تحول و تکامل با وضعیت موجود یعنی انس به زندگی، تضادی وجود دارد». از یک سو ممکن است اکثریت مردم به نوعی با زندگی انس گرفته باشند و از سوی دیگر همه چیز در حال تکامل و تحول است. دموکراسی به معنای اکثریتی آن، جانب انس به زندگی را خواهد گرفت و در برابر تکامل و تحول مقاومت خواهد کرد. به نظر شما این تضاد چگونه قابل حل است؟
جامعه ایرانی و شکاف میان نسلها
منبع:
راهبرد ۱۳۸۱ شماره ۲۶
چالش های بنیادین جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با سند توسعه پایدار (سند 2030)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حق بر توسعه و گفتمان توسعه پایدار در بستر حقوق جهانی بشر در سال های اخیر، موجی از اسناد منطقه ای و جهانی را به دنبال داشته است. از این میان، سند توسعه پایدار 2030 بویژه هدف چهارم آن در بستر اندیشه های اومانیستی و سکولار غربی، به تحمیل قرائت-هایی غالب و خاص در نظام سیاست گذاری، قانونگذاری، برنامه ریزی و مقررات گذاری کشورهای جهان می پردازد. در این مقاله نگارندگان ضمن تمرکز بر معنای توسعه و توسعه یافتگی و همچنین مؤلفه های آن در سند 2030، به این سؤال پاسخ می دهند که «چالش های بنیادین جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با سند توسعه پایدار (سند 2030) چیست؟». مؤلفه های چالش برانگیزی چون آموزش جامع جنسیتی، رفع خشونت، رفع کلیشه های جنسیتی، توجه ویژه به حقوق گروه های آسیب پذیر و ... به عنوان گزاره های سنجش توسعه یافتگی جوامع تعیین شده اند که با قالب فرهنگی اجتماعی ایران به عنوان کشوری دارای تمدن چند هزار ساله و کاملاً مذهبی سازگار نیست و با سیاست های کلی و الگوهای پیشرفت ملی وی، بشدت متضاد و متهافت است. این امر، تعارض میان حق بر توسعه و توسعه پایدار به عنوان حقوقی جهان شمول از یک سو و تنوع فرهنگی کشورهای مختلف از جمله جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر را در پی دارد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است.
قدرت نرم، تهدید نرم: پیشنهادی در راستای سیاست سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاش دارد با تاکید بر یکی از ابزارهای دفاع و تهاجم هم زمان (قدرت نرم) - بدون آنکه وارد بحث های ماهوی تهدیدات نرم شود - به گوشه ای از توانمندی های بالقوه و بالفعل اقتدار نرم نظام پرداخته، تلاش نماید تا نکات مثبت بهره برداری از این منبع عظیم قدرت ملی را هم در مقابله با تهدیدات نرم و هم در تحت تاثیر قرار دادن سایر جوامع هدف به شکلی آفندی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در حقیقت فرض اصلی این مقاله آن است که تمرکز بیش از اندازه بر مفهوم «تهدید نرم»، نظام جمهوری اسلامی را از منابع «قدرت نرم» خود، خصوصاً در حوزه فرهنگ و تمدن، غافل ساخته، ناخودآگاه ساختار و چارچوبه های سیاستگذاری و اجرای سیاست های تدوینی را در قالب یک لاک دفاعی شکل می دهد.
شهروند و نهادهای جامعه مدنی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نویسنده مىکوشد تا به بررسى ماهیت روابط شهروندان و دولتمردان و چگونگى تعامل بین حکومتکنندگان و حکومتشوندگان در حکومتهاى استبدادى و دموکراتیک بپردازد تا با مقایسه این دو نوع حکومت، آفتهاى حکومت استبدادى را بنمایاند.
چشم انداز جامعه مدنی در خاورمیانه: تحلیل موانع فرهنگی
حوزه های تخصصی:
خاتمیت و مرجعیت علمی امامان معصوم
حوزه های تخصصی:
اندیشه برای کارآمدی، جای گزین «اندیشه برای اندیشه»
حوزه های تخصصی:
امنیت ملی به سطح قدرت یک کشور ارتباط دارد و تأمین این قدرت از طریق تدوین استراتژی ملی، و به تبع آن، هماهنگشدن کانونهای قدرت در جهت منافع ملی ممکن میشود. متأسفانه اندیشهها در کشورها جنبه ایدئالیستی و انتزاعی دارد و به کارآمدی و کارآیی آن توجه لازم نمیشود.
به کارگیری نظریه بازی ها در تحلیل منازعه ایران و آمریکا با محوریت برنامه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منازعه ایران و امریکا که با انقلاب اسلامی ایران آغاز شده است، در دهه گذشته با محور مخالفت با برنامه هسته ای ایران ادامه یافته است. در این مقاله از نظریه بازی ها برای تحلیل این منازعه 13 ساله استفاده شده است. چه آن که نظریه بازی ها در موارد متعدد کارایی خود را در تحلیل تعارضات نشان داده است. در ابتدای مقاله مثال هایی تاریخی از تحلیل تعارضات توسط نظریه بازی ها ارائه شده است. سپس این نظریه در تحلیل منازعه ایران و امریکا با محور برنامه هسته ای ایران در سه مقطع زمانی 2006، 2013 و 2015 مورد استفاده قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که چگونه تغییر در ترکیب بازیگران اصلی نظیر ایران، امریکا، روسیه، چین، اروپا و اسرائیل، در هریک از مقاطع زمانی و تثبیت و یا تغییر در اولویت های آنها منجر به نتایج متفاوتی شده است. در انتها نیز نویسندگان براساس نتایج تحلیل، راهکارهایی را برای پرهیز از بازگشت به شرایط گذشته ارائه نموده اند
جایگاه فضای سایبر و تهدیدات سایبری دراستراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهدیدات و حملات سایبری در استراتژی امنیت ملی آمریکا جایگاه پر اهمیتی دارد. اگر چه جنگ سایبری به معنای واقعی آن تا حال حاضر صورت نگرفته است ولی حملات روزانه سایبری حکایت از چشم انداز مخوف جنگ سایبری در آینده دارد. از این رو ایالات متحده با در نظر گرفتن این امر و این که یک جنگ سایبری اگر به وقوع بپیوندد تلفات و خطرات آن کمتر از جنگ کلاسیک نخواهد بود، دست به طرح ها و ابتکارات نهادی مختلفی دراین زمینه زده است واستراتژی امنیت ملی آمریکا به نوعی دچار دگرگونی شده است. هدف مقاله تبیین فضای سایبر، حملات و تهدیدات سایبری و جایگاه آن در استراتژی امنیت ملی آمریکا است. سوال اصلی نوشتار این است که فضای سایبردر استراتژی امنیت ملی آمریکا چه جایگاهی دارد؟ فرضیه اصلی مورد آزمون در پاسخ به سوال این است که با توجه به اهمیت فضای سایبر در ایالات متحده و خطرات آینده ناشی از حملات سایبری دشمن، آمریکا در استراتژی امنیت ملی خود بازنگری نموده و بعد فضای سایبر را- به عنوان بعد پنجم- به ابعاد سنتی تهدیدات( ابعاد چهار گانه زمین، دریا، هوا و فضا) افزوده است. فرضیه فرعی نوشتار این است که اگر چه تا حالا جنگ سایبری به معنای واقعی کلمه صورت نگرفته ولی حملات روزانه سایبری(متفاوت با جنگ سایبری) چشم انداز مخوفی از جنگ سایبری ارائه می دهد ودر استراتژی امنیت ملی آمریکا خطرات جنگ سایبری در صورت وقوع به همان اندازه یک جنگ کلاسیک می تواند رفاه و امنیت شهروندان را بطور جبران ناپذیری به خطر اندازد. مفروض نوشتار این است که عمده ترین تهدید جنگ سایبری در صورت وقوع، تخریب زیر ساخت های حساس است که تمامأوبیش از پیش در حال ابتناء بر فضای سایبری هستند. مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، با ابزار کتابخانه ای و براساس مبانی نظری "" بعد جدید قدرت در چارچوب فضای سایبر "" به رشته تحریر درآمده است.
نقش مجالس قانونگذاری در فرآیند سیاستگذاری ؛ به سوی یک الگوی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نقش و جایگاه مجالس قانونگذاری در فرآیند سیاستگذاری نیازمند ارائه و کاربست یک الگوی نظری یا مدل مفهومی است، زیرا این مجالس از جمله نهادهایی هستند که دامنه مداخله آنها در فرآیند سیاستگذاری در کشورهای مختلف، متفاوت و از تعیینکنندگی ماهوی تا اثرگذاری صوری در نوسان است. در چارچوب نظریه ساختار- کارگزار نقش مجالس قانونگذاری در سیاستگذاری و نوسان موجود در این نقش از دو دسته عوامل ساختاری و کنشگری متأثر است. ساختارها شامل اختیارات و صلاحیتهای مجلس، سازمان درونی مجلس، توزیع قدرت در نظام سیاسی و ساختهای بیرون از مجلس میشوند. کنشگران شامل رئیس و هیئت رئیسه مجلس، رئیس قوه مجریه، نمایندگان و گروههای نفوذ هستند. در تعامل این ساختارها و کنشگران و برآیند حاصل از آنها سه دسته مجالس تعیین کننده، مؤثر، کماثر و خنثی در فرآیند سیاستگذاری در کشورهای مختلف قابل شناسایی هستند.
مباحث اقتصادی: کنفرانس سازمان ملل متحد برای تجارت و توسعه (آنکتاد)
منبع:
سیاست خارجی ۱۳۶۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
تأثیر جهانی شدن سرمایه بر جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با استفاده از مکتب ایتالیایی روابط بین الملل (نظریه نئوگرامشین)، جهانیشدن سرمایه و کارکرد فرهنگی سرمایه را بررسی و با استفاده از مفهوم هژمونی و عناصر مفهومی مرتبط با آن، مانند طبقه سرمایه دار فراملی، بلوک تاریخی، جامعه مدنی جهانی، کارگزاران انتقال فرهنگی و بین المللی شدن دولت، مفهوم جنگ نرم بر ضد جمهوری اسلامی ایران را تبیین میکند. پرسش اصلی این مقاله این است که مبانی و ابزارهای جنگ نرم بر ضد جمهوری اسلامی ایران بر چه اصول و شیوه هایی پایه ریزی شده اند؟ فرضیه اصلی این است که جهانیشدن سرمایه با به کارگیری ابزارهای رسانه ای و فرهنگی و تأثیر بر آنها در راستای زوال فرهنگ های غیرموافق با لیبرال دموکراسی، مبانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را به منظور ایجاد حلقه های تهدید نرم تحت تأثیر قرار میدهد.