فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۳۴٬۶۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted with the aim of investigating the mediating role of emotional self-awareness in the relationship between moral identity and self-defeating behavior and cognition. This research was descriptive-correlation based on structural equation modeling. 200 female students of the first secondary school in the villages of Roudbane city in the academic year 2022-2023 were selected using convenience sampling method and the research tools included the moral identity questionnaire (MIQ), self-defeating behaviors & cognitions scale (SDBCS) and self-awareness outcomes questionnaire (SAOQ). Data analysis was done using Pearson correlation and structural equations. The obtained findings showed that moral identity and emotional self-awareness have a direct effect on self-defeating behavior and cognition (p>0.001). Also, moral identity had an indirect effect on self-defeating behavior and cognition with the mediating role of emotional self-awareness (p>0.001). According to the results of the present research, more attention should be paid to the role of moral identity and emotional self-awareness in reducing students' self-defeating behaviors and cognitions.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری ویژه، اختلالی عصب تحولی است که یادگیری خواندن، نوشتن، و ریاضیات را با دشواری هایی مواجه می کند. تحریک الکتریکی فراجمجمه ای یکی از مداخلاتی است که جهت بهبود اختلال یادگیری استفاده می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده و کسب یک نتیجه کلی درباره میزان اثربخشی این مداخلات در بهبود کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی افراد دارای اختلال یادگیری و کشف متغیرهای تعدیل کننده احتمالی با روش فراتحلیل انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، کلیه مطالعات منتشر شده شامل مقاله و پایان نامه با موضوع اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی بود که با جستجوی سیستماتیک و اعمال ملاک های ورود و خروج، 21 مطالعه جهت ورود به فراتحلیل انتخاب شد و 64 اندازه اثر از نوع d کوهن از این مطالعات استخراج شده و با نرم افزار CMA3 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اندازه اثر ترکیبی محاسبه شده در هر دو مدل اثرات ثابت و تصادفی معنادار است که بر اساس ملاک تفسیری کوهن مقداری متوسط ارزیابی شد. همچنین اندازه اثر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با روش نویز تصادفی بیش از تحریک مستقیم و متناوب بود. نتایج فرارگرسیون نیز نشان داد که سن، نقش پیش بینی کننده و تعدیل کننده دارد و در سنین پایین تر می توان اثربخشی بهتری انتظار داشت. نتیجه گیری: می توان تحریک الکتریکی فراجمجمه ای به خصوص روش نویز تصادفی را به عنوان یکی از مداخلات کارآمد در بهبود کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه در نظر گرفت.
اثربخشی درمان گروهی ماتریکس بر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود در افراد وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی ماتریکس بر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود در افراد وابسته به مت آمفتامین انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین شهر میاندواب در سال 1399 بود. از جامعه فوق 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش طی 14 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) درمان گروهی ماتریکس را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (ERQ) گراس و جان (2003)، راهبردهای مقابله ای (WOCQ) لازاروس و فولکمن (1985) و مقیاس پیش بینی بازگشت (PRC) رایت (1993) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). بنابراین درمان گروهی ماتریکس روشی کارآمد برای افزایش تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و کاهش عود در افراد وابسته به مت آمفتامین بوده است.
رابطه سبک های دلبستگی با رفتار پر خطر جنسی: بررسی نقش تعدیل گری ترتیب تولد و سابقه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی با رفتار پرخطر جنسی با متغیر تعدیل گر ترتیب تولد و تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت اجرا توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه جوانان 20 تا 30 ساله دختر و پسر دارای رفتار پرخطر جنسی در شهر تهران بود که طی آبان 1397 تا شهریور 1398 انجام شد. از میان آن ها تعداد 100 نفر که تجربه رفتار پرخطر جنسی داشتند، به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی (RSBQ)، خاکباز و همکاران (1389) و پرسشنامه سبک دلبستگی (ASQ)، کالینز و رید (1990) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نهایی نشان داد میان سبک های دلبستگی با رفتار پرخطر جنسی رابطه معناداری وجود دارد(05/0P<)، اما متغیر ترتیب تولد و تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی نقش تعدیل گر در رابطه میان سبک های دلبستگی با رفتار پرخطر جنسی ندارد (05/0P>). همچنین بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی و دوسوگرا با رفتار پرخطر جنسی ارتباط چشمگیری وجود دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و آموزش فیلیال تراپی بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۲۰۶-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و آموزش فیلیال تراپی بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان 7 تا 9 سال (پایه های اول و سوم ابتدایی) دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها 45 نفر به صورت در دستر س انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول طی 8 جلسه تحت آموزش ورزش مغزی و گروه دوم طی 10جلسه فیلیال تراپی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF، جرارد و همکاران، 2000) و پرسشنامه اجتناب شناختی (CAQ، سکسون و داگاس، 2008) بود. یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد، تفاوت معناداری بین گروه ها در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد (001/0>p). هر دو روش مداخله موجب کاهش اجتناب شناختی و افزایش کارکرداجرایی شده اند و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر بوده است. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (001/0>p). بطور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد هر دو روش مداخله بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری موثر است.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ابعاد کمال گرایی و کمال گرایی معنوی/مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ابعاد کمال گرایی و کمال گرایی معنوی /مذهبی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. در این پژوهش تعداد 404 نفر از افراد متأهل (326 زن، 78 مرد) شهر تهران در سال 1400 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد تا پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS؛ راست و همکاران، 1986)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی تهران (TMPS؛ بشارت، 1386) و مقیاس کمال گرایی معنوی/ مذهبی (14SRPS-؛ بشارت، 1397) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در کمال گرایی خودمحور (05/0>p، 110/0=r) و کمال گرایی معنوی/ مذهبی (01/0>p، 332/0=(r رضایت زناشویی افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی توسط متغیرهای کمال گرایی خودمحور (05/0>p) و کمال گرایی معنوی/مذهبی (01/0>p) قابل پیش بینی بود. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کمال گرایی خودمحور و کمال گرایی معنوی/مذهبی عوامل مهم پیش بینی کننده رضایت زناشویی هستند و 12 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. همچنین مشخص شد متغیر کمال گرایی معنوی/مذهبی نسبت به متغیر کمال گرایی خودمحور، پیش بینی کننده قوی تری برای رضایت زناشویی است. بررسی این متغیرها در افراد می تواند کمک قابل توجهی درزمینه افزایش رضایت زناشویی کند.
اثربخشی آموزش گروهی معنویت درمانی مبتنی بر خانواده بر کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری طلاب زن
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
43 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری طلاب زن از طریق برنامه آموزش گروهی معنویت درمانی مبتنی بر خانواده بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زنان مبتلا به افسردگی مشغول به تحصیل در حوزه علمیه معصومیه شهرستان خرم آباد در سال 1398 بودند. نمونه شامل 38 طلبه بود که با روش نمونه گیری داوطلبانه به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری بود. 8 جلسه معنویت درمانی گروهی مبتنی بر خانواده برای گروه آزمایش انجام شد. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه پرسش نامه های افسردگی بک (1996) و نشخوار فکری نولن هکسما و مورو (1991) را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که برنامه آموزشی معنویت درمانی مبتنی بر خانواده تفاوت معناداری در مراحل پس آزمون و پیگیری ایجاد کرده است. با توجه به یافته های این پژوهش، توجه به بعد معنوی در خانواده، به عنوان یکی از ابعاد سلامت روان، می تواند در بالا بردن شاخص ه ای سلامت روان زنان طلبه به صورت خاص و کل زنان مفید باشد. ازاین رو، استفاده از برنامه های درمانی معنویت محور مبتنی بر خانواده در پروتکل های سلامت عمومی مراکز آموزشی و علمی می تواند کارآمد و کاربردی باشد.
روابط ساختاری بین کمال گرایی و بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان: بررسی نقش میانجی استرس ادراک شده
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
767 - 777
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون نقش میانجی گری استرس ادراک شده در رابطه بین کمال گرایی با استرس ادراک شده در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان پژوهش 301 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه دوم بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی هیگل و همکاران، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران دانش آموزان بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های تحلیل مسیر و بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که کمال گرایی و بهزیستی روان شناختی به ترتیب پیشایند و پیامد استرس ادراک شده در دانش آموزان هستند. همچنین، یافته ها نشان داد که استرس ادراک شده میانجی گر معنی دار رابطه کمال گرایی به بهزیستی روان شناختی است. یافته های این پژوهش می تواند برای مشاوران مدارس، روانشناسان تربیتی و معلمین در کاهش مشکلات کمال گرایی و استرس دانش آموزان کمک کننده باشد.
رابطه مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
538 - 547
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 200 نفر انتخاب شد و به پرسشنامه های هوش هیجانی شات، مهارت های ارتباطی کوئین دام و موفقیت تحصیلی فام و تیلور (1990) به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی توان پیش بینی موفقیت تحصیلی در دانش آموزان را دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی از عوامل مؤثر و مرتبط با موفقیت تحصیلی هستند که این نکته می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش و معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
رابطه هوش معنوی و تعالی معنوی با هوش هیجانی در دانش آموزان شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
715 - 722
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و تعالی معنوی با هوش هیجانی در دانش آموزان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود که از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرای آن همبستگی است که باهدف تعیین رابطه هوش معنوی و تعالی معنوی با هوش هیجانی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی1401 است. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فرمول مورگان تعداد 269 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های هوش معنوی، تعالی معنوی و هوش هیجانی به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین هوش معنوی و تعالی معنوی با هوش هیجانی دانش آموزان رابطه مثبت معناداری وجود دارد و هوش معنوی و تعالی معنوی توان پیش بینی هوش هیجانی در دانش آموزان رادارند.
کشف، طراحی، تدوین و روایی یابی بسته نوین مثبت گرا در تکمیل و گسترش نظریه بهزیستی: یک مطالعه کیفی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
169 - 181
حوزههای تخصصی:
روانشناسی مثبت گرا به دنبال بهزیستی و شادمانی است و مؤلفه ارزشمندی می باشد که زندگی را رضایت بخش می کند و نقاط قوت انسانی و عملکرد افراد را بهبود می بخشد. مطالعه حاضر با هدف کشف مؤلفه های روانشناسی مثبت گرا و سپس تدوین و روایی یابی بسته نوین آموزشی مثبت گرا در جهت تکمیل و گسترش نظریه بهزیستی، در دو مرحله اجرا شد. بسته آموزشی نوین روانشناسی مثبت گرا به کشف مؤلفه هایی اعم از ذهن آگاهی، کنجکاوی، شجاعت، تاب آوری، اخلاق، کنترل و سلامت روان، و سلامت جسمانی، هیجان مثبت، روابط مثبت، مجذوبیت، هدف و معنای زندگی، دستاوردها و موفقیت ها، بر مبنای نظریه سلیگمن پرداخته و سعی در بسط و گسترش نظریه بهزیستی (پرما) دارد. مطابق نظر متخصصان تمام موضوعات بسته دارای ضریب نسبی محتوا (CVI) و شاخص روایی محتوا (CVR) قابل قبولی هستند و می تواند جزء مداخلات آموزشی مثبت گرایی قرار بگیرد.
تدوین مدل علّی رفتارهای خود آسیب رسان بر اساس نشخوار فکری مشترک با نقش میانجی عزت نفس در نوجوانان شهر اصفهان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
376 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تدوین مدل علّی رفتارهای خود آسیب رسان بر اساس نشخوار فکری مشترک با نقش میانجی عزت نفس در نوجوانان شهر اصفهان انجام شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه رفتارهای خود آسیب رسان (ISAS) کلونسکی و گلین (2009)، پرسشنامه نشخوار فکری مشترک (CO-RQ) داویسون و همکاران (2014) و مقیاس عزت نفس (RSEs) روزنبرگ (1989) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نشخوار فکری مشترک و عزت نفس با رفتارهای خود آسیب رسان همبستگی معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم نشخوار فکری مشترک از طریق نقش میانجی عزت نفس بر رفتارهای خود آسیب رسان دانش آموزان معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/073=RMSEA و 0/05>P-value) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر رفتارهای خود آسیب رسان در بین نوجوانان است.
ارزیابی مدل سازگاری با بیماری بر اساس عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل سازگاری با بیماری بر اساس عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرج در مهر 1400 تا فروردین 1401 را تشکیل دادند که از میان آن ها و به صورت در دسترس 222 نفر انتخاب شدند. ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه عدم قطعیت در بیماری میشل (1983، PPUC)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (2010، CFI)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (2004، DERS) و سازگاری با سرطان واتسون و همکاران (1989، MAC) بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که عدم قطعیت بر دشواری در تنظیم هیجان تأثیر مثبت و معنادار، انعطاف پذیری شناختی بر دشواری در تنظیم هیجان، عدم قطعیت بر سازگاری با سرطان، دشواری در تنظیم هیجان بر سازگاری با سرطان تأثیر منفی و معنادار داشت (01/0p<). همچنین تأثیر عدم قطعیت بر سازگاری با سرطان به واسطه دشواری تنظیم هیجان اثر منفی و معنادار و اثر انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری با سرطان به واسطه دشواری در تنظیم هیجان مثبت و معنادار بود (01/0p<). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی نقش کلیدی در پیش بینی سازگاری با بیماری دارند و توجه بیشتر کلینیک های مشاوره به این متغیر ها در زنان مبتلا به سرطان پستان ضروری بنظر می رسد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان استرس کرونا در بیماران مبتلا به کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
144-133
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان استرس کرونا در بیماران مبتلا به کووید 19بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به کووید19 استان مازندران در سال 1400 بودند که از میان آنان به روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دوگروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند در این پژوهش از پرسشنامه استرس کرونا سلیمی و همکاران CSS-18(1399) و جلسات درمانی واقعیت درمانی 8جلسه هفته ای یکبار به مدت90دقیقه و همچنین ذهن آگاهی در 8جلسه وهفته ای یکیار به مدت 90 دقیقه ای اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد واقعیت درمانی استرس کرونا را در بیماران مبتلا به کووید 19 کاهش می دهد (001/0=p)، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی استرس کرونا را در بیماران مبتلا به کووید 19 کاهش می دهد (001/0=p)، بین اثربخشی واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس کرونا در بیماران مبتلا به کووید 19 تفاوت وجود ندارد (05/0=p)؛ بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که از این دو روش درمانی می توان در جهت کاهش استرس کرونا در بیماران مبتلا به کوید-19استفاده نمود.
نقش سازگاری اجتماعی و اهداف پیشرفت در پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی سازگاری اجتماعی و اهداف پیشرفت در پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان با اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 150 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993)، اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001) و درگیری تحصیلی ریو (2013) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی و درگیری تحصیلی؛ و بین اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که سازگاری اجتماعی و اهداف پیشرفت، پیش بینی کننده درگیری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری هستند.
تدوین بسته آموزشی مبتنی بر قالب های معنایی و تأثیر آن بر مهارت نوشتن دانش آموزان پایه ششم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
۱۶۰-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوشتن را می توان از جمله بزرگ ترین چالش های مقاطع مختلف تحصیلی از دبستان تا دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه برشمرد. هدف پژوهش تدوین بسته آموزش غیرمستقیم قالب های معنایی و تأثیر آن بر مهارت نوشتن دانش آموزان بود. روش کار: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم دوره دبستان شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آنها 100 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده گرفتند. ابزار سنجش شامل یک پرسشنامه ده گزینه ای محقق ساخته بود. بسته آموزش غیرمستقیم قالب های معنایی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای دو جلسه با استفاده از روش تکلیف محور برای دانش آموزان گروه آزمایش در دو مدرسه دخترانه و پسرانه صورت پذیرفت. گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای در آن زمان دریافت نکردند. در پایان جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و کنترل در شرایط یکسان پس آزمون گرفته شد و نتایج با نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بسته آموزشی قالب های معنایی بر مهارت نوشتن دانش آموزان پایه ششم دبستان تأثیرگذار است. به سخن دیگر، میزان پیشرفت در نگارش دانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت (01/0P<). نتیجه گیری: با استناد به نتایج پژوهش، می توان بسته آموزش غیرمستقیم قالب های معنایی را به عنوان تسهیل کننده در امر یادگیری و عاملی موثر بر مهارت نوشتن دانش آموزان پایه ششم دبستان پیشنهاد داد. به طوری که به صورت عملی در مدارس و دوره های آموزشی برای آموزگاران در نظر گرفته شود.
استانداردسازی مقیاس تشخیصی - تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری (LDES-4)، برای ارتقاء کیفیت یادگیری دانش آموزان با مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۲۸۳-۱۲۵۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به نقش چشم گیر معلمان در شناسایی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه (SLD)، دستیابی به ابزاری معلم محور، بومی و با اعتبار و قابلیت اعتماد مناسب که مبنایی برای مداخلات نیز باشد، ضروری است. هدف: برای پاسخ به این ضرورت، پژوهش حاضر با هدف استانداردسازی مقیاس تشخیصی - تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری (مک کارنی و هاوس، 2018)، انجام شد. روش: طرح پژوهش کاربردی، توصیفی - تحلیلی و به لحاظ روش شناسی در حیطه ابزارسازی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه های دوم تا پنجم ابتدایی در سال 1401-1400 تشکیل دادند. گروه نمونه هنجار مشتمل بر 596 دانش آموز، به دو روش نمونه گیری تصادفی ساده و هدفمند وگروه نمونه بالینی مشتمل بر 27 دانش آموز دارای SLD، به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. از پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (CLDQ) (ویلکات و همکاران، 2011)، برای اعتبار همزمان استفاده شد. یافته ها: در تحلیل عامل اکتشافی، ساختاری پنج مؤلفه ای و بسیار نزدیک به ساختار نظری مقیاس استخراج شد که برازش خوبی با داده ها نشان داد. ضریب همبستگی بین نمره کل مقیاس حاضر و نمره کل مقیاس CLDQ (0/65) معنادار (0/01 p<) و حاکی از اعتبار همزمان قابل قبول مقیاس بود. تفاوت نمرات در دو گروه هنجار و بالینی نیز، معنادار (0/001 p<) و از نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه، معادله پبش بینی عضویت در گروه SLD بدست آمد. ضرایب همسانی درونی مطلوب و در محدوده 0/97 تا 0/99 و همچنین قابلیت اعتماد بازآزمایی با فاصله چهار هفته، بین 0/88 تا 0/97 محاسبه شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل، از نسخه فارسی مقیاس ارزیابی ناتوانی یادگیری می توان، برای تشخیص ناتوانی یادگیری ویژه در دانش آموزان پایه های دوم تا پنجم ابتدایی، به عنوان ابزاری بومی و دارای اعتبار و قابلیت اعتماد مطلوب استفاده کرد.
طراحی الگوی ابعاد و مؤلفه های شایستگی مدیران مدارس دوره ابتدایی: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۴۸۳-۱۴۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به این که مطالعات نشان داده است که شایستگی های مدیران در سازمان ها باعث توسعه منابع انسانی می شود، اما پژوهشی که به صورت کامل به ابعاد و مؤلفه های شایستگی های مدیران دوره ابتدایی پرداخته باشد، انجام نشده است. هدف: هدف این پژوهش، طراحی الگوی ابعاد و مؤلفه های شایستگی مدیران مدارس دوره ابتدایی آموزش و پرورش از نظر معاونان و کارشناسان آموزش ابتدایی ادارات آموزش و پرورش و مدیران برتر مدارس ابتدایی بود. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، یک پژوهش آمیخته اکتشافی بود. در فاز کیفی، فرآیند گردآوری داده ها مشتمل بر 18 مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحبنظران بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع داده ها ادامه یافت. در روش تحلیل محتوا تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری آن ها و به روش مفاهیم، زیر مقوله و مقوله اصلی انجام شد. در فاز کمی، جامعه آماری مدیران مدارس دوره ابتدایی استان بوشهر به تعداد 521 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی - مورگان تعداد 230 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار در بخش کمی یک پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور اعتباریابی الگوی شناسایی شده بخش کیفی از روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: الگوی ابعاد و مؤلفه های شایستگی مدیران مدارس دوره ابتدایی با چهار بعد: شایستگی های فردی، شغلی، ارتباطی و دانشی و هشت مؤلفه: شخصی، اخلاقی، آموزشی، مدیریتی، رفتاری، اجتماعی، دانش عمومی و دانش حرفه ای شناسایی شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که تمامی بارهای عاملی بالاتر از 0/4 است و مدل در سطح اطمینان (95) درصد معنادار است و برازش مدل با مقدار 0/435 مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که هر کدام از ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از این پژوهش می تواند مدیران مدارس ابتدایی را در راستای توسعه شایستگی هایشان یاری رساند تا به واسطه آن زمینه توسعه شایستگی های معلمان و دانش آموزان مدارس دوره ابتدایی را که همانا زیربنای نظام آموزشی است، فراهم کنند.
مدل یابی نقش میانجی سبک های تفکر در رابطه عاملیت انسانی وخودتنظیمی دانش با انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی در دانش آموزان پسر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افراد برای مواجهه با شرایط استرس زا از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می نمایند و این بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. به نظر می رسد خودتنظیمی دانش، عاملیت انسانی و سبک های تفکر بر روی انتخاب سبک مقابله با استرس تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تأثیر عاملیت انسانی و خودتنطیمی دانش بر انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک تفکر انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم رشته های شاخه نظری شهر کاشان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که تعداد 497 دانش آموز از طریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های چندوجهی ش خصیت عاملیتی کوته (1997)، پرسشنامه خودتنظیمی دانش SRKS-U، پرسشنامه سبک های مقابله ای اندلروپارکر و سبک های تفکر اس ترنبرگ-واگن ر (1992) پاسخ دادند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و به منظور آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.26 و LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و مثبت متغیر سبک مقابله ای مسئله مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای هیجان مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به ترتیب به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای اجتنابی را با میانجی گری سبک های تفکر تحت تأثیر قرار داد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج، برگزاری کارگاه های آموزشی راهبردهای سازگارانه مقابله با استرس را در مدارس برای دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
ارزیابی مولفه های تاب آوری هویت بهبود یافتگان اعتیاد در جامعه پذیری مجدد: مورد مطالعه مراجعه کنندگان در مراکز باز توانی ترک اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: اعتیاد به مواد مخدر، یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر می باشد که گستره ای جهانی یافته، از مرزهای بهداشتی- درمانی فراتر رفته و به یک معضل اجتماعی و خانوادگی تبدیل شده است که در اکثر موارد سبب طرف شدن فرد از جامعه می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مولفه های تاب آوری هویت بهبود یافتگان اعتیاد در جامعه پذیری مجدد: مورد مطالعه مراجعه کنندگان در مراکز باز توانی ترک اعتیاد در مناطق 4 و 6 و22 تهران) بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گرد آوری اطلاعات، پژوهشی توصیفی از نوع پیمایشی بود. روش اجرای این مطالعه (پس رویدادی) و نیز این مطالعه در حیطه تحقیقات کمی قرار داشت. در پژوهش حاضر جامعه شامل تمام افراد بهبود یافتگان اعتیاد در مراکز باز توانی ترک اعتیاد در مناطق 4 و 6 و22 تهران بود. روش انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی ساده بود. از میان 2580 نفر مراجعه کننده به این مراکز تعداد 388 نفر به تصادف و با احتمال متناسب با حجم مراجعان مرکز انتخاب شدند. برای اینکار لیستی از مراکز و تعداد مراجعان آن تهیه و به روش سیستماتیک از میان آن ها 11 مرکز انتخاب شد. این مطالعه با رعایت ملاحظات اخلاقی صورت گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات مشخصات دموگرافیک، مقی اس تاب آوری و پرسشنامه محقق ساخته عوامل اثرگذار بر بهبود یافتگان اعتیاد بود. تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS 24.0 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات تاب آوری هویت، بهبود یافتگان اعتیاد در پس آزمون تفاوت معنی داری با جامعه پذیری مجدد وجود داشت (01/0>P)، به طوری که میزان جامعه پذیری افزایش پیدا کرده بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان مدعی شد که عوامل محافظت کننده محیطی، عوامل خطرساز محیطی، فرایندهای تبادلی- محیطی، در ت اب آوری در ب رابرسوء مصرف، و پیشگیری از گ رایش مجدد به اعتیاد تاثیر گذار هستند.