مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال 4 بهار (اردیبهشت) 1402 شماره 2 (پیاپی 8)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین آسیب های خانوادگی طلاق است که می تواند اثرات آسیب پذیری روی فرد و جامعه دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر اجتناب تجربی و ابراز هیجان زنان درگیر طلاق عاطفی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه با دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان واجد شرایط طلاق عاطفی شهر تهران که به کلینک روانشناسی آتیه در سال 1401 مراجعه کرده اند، بود که از بین آن ها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی (1999)، پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008)، پرسشنامه اجتناب تجربی بوند و همکاران (2007) و پرسشنامه ابراز هیجان کینگ و امونز (1990) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به دست آمده است. پروتکل درمان شناختی-رفتاری در 8 جلسه (یک جلسه در هفته) به مدت 90 دقیقه انجام شد. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان شناختی-رفتاری در کاهش اجتناب تجربی و ابراز هیجان زنان درگیر طلاق عاطفی موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری، ماندگار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری بر اجتناب تجربی و ابراز هیجان زنان درگیر طلاق عاطفی موثر بود موثر است و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات زنان درگیر طلاق عاطفی استفاده کرد.
مدل یابی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد- فرزندی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی مشکلات روان شناختی کودکان و نوجوانان، همواره یکی از دغدغه های اصلی روانشناسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد و کودک انجام شد. روش پژوهش: در مطالعه ای مقطعی در قالب طرحی همبستگی، کلیه مادران دانش آموزان با مشکلات رفتاری شهرستان کرج با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده که از لیست اسامی دانش آموزان با تشخیص مشکلات رفتاری انتخاب شدند. پس از کسب رضایت آگاهانه، داده های پژوهش به کمک سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (CBCL) - نسخه والدین آخنباخ و رسکولار (2001)، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شیور (1987) و پرسشنامه رابطه والد و کودک پیانتا (2015) استفاده شد. برای بررسی پیش فرض های آزمون های آماری و آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به بررسی مسیرهای مشخص شده پژوهش مطابق با مدل مفهومی پرداخته شده است. نسخه 3/3 نرم افزار اسمارت پی ال اس برای تدوین مدل تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری و نسخه SPSS نسخه 26 برای آمار توصیفی استفاده شده است. همچنین ازتحلیل مسیر برای تعیین ضرایب مستقیم و غیر مستقیم استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از روش بوت استرپ و آزمون سوبل هر دو نشان می دهند، اثر غیر مستقیم سبک های دلبستگی بر مشکلات رفتاری کودکان به واسطه رابطه کودک والد برابر 142/0- شده است و مقدار آماره سوبل در سطح اطمینان 95% معنادار شده است (001/0>P، 56/3=Sobel). در نتیجه سبک های دلبستگی بر مشکلات رفتاری کودکان با توجه به نقش میانجی رابطه کودک والد تاثیر معناداری دارد. مقدار منفی بتا (142/0-) نشان از منفی و عکس بودن این اثر می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد و کودک در ایجاد مشکلات رفتاری کودکان موثر می باشند که ضمن در برداشتن تلویحات بالینی می تواند در برنامه پیشگیری مورد کاربست قرار گیرد.
استاندارد سازی نسخه فارسی پرسشنامه پشتکار: سنجش روایی و پایایی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پشتکار با بسیاری از متغیرهای شخصیتی، رفتاری و تحصیلی مرتبط است و از این رو نیاز به پرسشنامه ای به زبان فارسی برای سنجش پشتکار احساس می شود. این پژوهش با هدف استاندارد سازی و بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه پشتکار انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است. از حیث نوع گردآوری اطلاعات پیمایشی و از نظر روش شناسی، از جمله مطالعات آزمون سازی به حساب می آید که در قالب کلی یک طرح پژوهشی توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری در این تحقیق شامل شامل کلیه مدیران و کارمندان سازمان های غیردولتی شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 865 مدیر و کارمند بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه پشتکار داک ورث (2008) جمع آوری شد. در این پژوهش، روش های همبستگی، مطالعه نیکویی برازش و تحلیل عاملی و تحلیل پایایی (روش آلفای کرونباخ) بکار گرفته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS.22 و SPSS.22 تحلیل شد. یافته ها: براساس تحلیل داده ها پژوهش حاضر 2 عامل را شناسایی کرد (علاقه مندی و تلاش) که در مجموع 92/60 درصد متغیر پشتکار را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار دارند. بعلاوه، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها بین 74/0 تا 82/0 محاسبه شد. نتیجه گیری: با توجه به تحلیل های آماری مناسب و نتایج حاصله، به نظر می آید که نسخه فارسی پرسشنامه پشتکار(Grit–S) از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و ابزاری کارآمد در این زمینه محسوب شود.
نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش PTSD در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رویدادهای آسیب زای طبیعی و انسانی همواره آثار مخرب جسمی، اقتصادی، اجتماعی و البته روان شناختی را به دنبال خود داشته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زلزله زدگان زلزله اخیر کرمانشاه بودند. تعداد افراد نمونه 386 نفر از زلزله زدگان بودند که با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (1988)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی مک گی (2011) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پیش بینی بینی سلامت معنوی بر اساس تاب آوری، ذهن آگاهی و ارزش های شخصی با در نظر گرفتن نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم ارزش های شخصی، تاب آوری و ذهن آگاهی بر سلامت معنوی مورد تأیید قرارگرفت (p<0.05). همچنین تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم بر سلامت معنوی هنرمندان اثر می گذارد (p<0.05). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه موثر بود.
مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت درمانی با رویکرد روان درمانی تکامل نگر بر کاهش علایم افسردگی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی سومین علت اصلی از دست دادن سلامت غیرکشنده جهانی در سال 2017 مشخص شده است که بیش از 300 میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت درمانی با رویکرد روان درمانی تکامل نگر برکاهش علایم افسردگی انجام شد. روش پژوهش: روش گرداوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دوماهه است. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به افسردگی را شامل می گردد. تعداد 45 نفر از زنان مبتلا به افسردگی درمرحله اول براساس روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و درمرحله بعد از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه فراشناخت درمانی (15 نفر)، تلفیق فراشناخت درمانی با روان درمانی تکامل نگر (15 نفر) و گروه گواه (15نفر) گنجانده شدند و پرسشنامه های افسردگی بک (1961) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات افسردگی در دو گروه فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر بود (05/0>p ). نتایج همچنین نشان داد که بین فراشناخت درمانی با گروه گواه در نمرات افسردگی تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه فراشناخت درمانی بود (01/0>p ). بین گروه تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر با گروه گواه در افسردگی تفاوت معنی دار وجود داشت (01/0>p ). در نهایت نتایج نشان داد فراشناخت درمانی در نمرات افسردگی (01/0>p ) و تلفیق فراشناخت با درمان تکامل نگر در نمرات افسردگی (01/0>p ) اثربخش بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت با درمان تکامل نگر در کاهش نشانه های افسردگی اثربخش بود. همچنین تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر نسبت به درمان فراشناختی در کاهش نشانه های افسردگی اثربخشی بیشتری داشت.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر تعارض والد-فرزند کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های اضطرابی اثرات منفی قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی، روابط با همسالان و عملکرد خانواده کودکان می گذارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر تعارض والد-فرزند کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان (دختر و پسر) مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شهر ساری در شش ماه نخست سال 1400 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از مراجعه کننده به مرکز مشاوره بامداد و مرکز مشاوره باور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض والد-فرزند اشتراوس (1990)، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-26 به اجرا درآمد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان تعامل والد –کودک بر تعارض والد-فرزند در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود دارد (09/14=F؛ 001/0>P) و درمان تعامل والد –کودک تاثیر بیشتری نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر تعارض والد-فرزند در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی داشت (001/0>P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان تعامل والد –کودک می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تعارض والد-فرزند در در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی باشد.
تاثیر ویژگی های شخصیتی بر رفتار تقلب با نقش میانجی جهت گیری هدف (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: روش های غیر اخلاقی مانند تقلب به یکی از عادات معمول دانشجویان اکثر دانشگاه های جهان بدل شده که این امر بیش از پیش باعث ایجاد نگرانی در روند تحصیلی و شغلی شده است؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی بر رفتار تقلب با نقش میانجی جهت گیری هدف انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش برحسب هدف کاربردی، ازنظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی و همین طور ازنظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال بودند که با استفاده از محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونه گیری غیرتصادفی سهمیه ای ، تعداد 217 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گرداوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد جهت گیری هدف وندی ویل و مک گریگور (2001)، پرسشنامه ابعاد شخصیتی هگزاکو (2004) و پرسشنامه تقلب تحصیلی یزدانی(1395) استفاده شد. در این پژوهش بمنظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و سازه و به منظور محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیان گر روا و پایا بودن پرسشنامه های پژوهش بود. تجزیه وتحلیل داده ها در دوبخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ... ) و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری ) از طریق نرم افزارهای Spss-21 و LISREL-v8.80 انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی شامل صداقت-تواضع (66/0)، تهییج پذیری (60/0)، برونگرایی (51/0)، دلپذیربودن(46/0)، باوجدان بودن(42/0) و گشودگی به تجربه(63/0) بر جهت گیری هدف؛ ویژگی های شخصیتی شامل صداقت-تواضع (58/0)، تهییج پذیری (66/0)، برونگرایی(63/0)، دلپذیربودن (55/0)، باوجدان بودن (66/0) و گشودگی به تجربه(49/0) بر رفتار تقلب و جهت گیری هدف (50/0) بر رفتار تقلب تاثیر دارد؛ نتیجه گیری: نتایج یافته های این پژوهش نشان داد ویژگی های شخصیتی صداقت-تواضع، تهییج پذیری، برونگرایی، دلپذیر بودن، با وجدان بودن و گشودگی به تجربه بر رفتار تقلب از طریق جهت گیری هدف به ترتیب 91/0، 96/0، 88/0، 78/0، 87/ 0و 80/0 موثر است؛ در نهایت یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است.
بررسی میزان انطباق قالب های رسانه ای و جنبه های هنری مجله رشد نوجوان با نیازهای و علایق رسانه ای دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سنجش نیازهای دانش آموزان دوره های مختلف تحصیلی یکی از چالش برانگیزترین مسائل محیط های آموزشی و پرورشی رسمی هر کشوری می باشد. در این میان،توجه به نیازهای دانش آموزان دوره متوسطه از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا دانش آموزان هم ازنظر روانی، هم ازنظر تحصیلی در دوره انتقال هستند؛ لذا هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق قالب های رسانه ای و جنبه های هنری مجله رشد نوجوان با نیازها و علایق رسانه ای دانش آموزان دوره اول متوسطه بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر از منظر هدف کاربردی و از جنبه شیوه گردآوری اطلاعات ترکیبی از نوع اکتشافی است. جمعیت نمونه موردپژوهش در بخش کیفی شامل 9 شماره از مجلات رشد نوجوان طی سه سال 97 ، 98 و 99 و در بخش کمی نمونه ای 708 نفری از دانش آموزان دوره اول متوسطه بوده است. ابزارهای پژوهش فرم های وارسی محتوا و پرسشنامه نیمه ساختاریافته بودند. پایایی فرم های وارسی 8/0 و پایایی پرسشنامه 7/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از کدگذاری متن ها با رویکردی استقرایی و برای بخش کمی از آمار توصیفی و آزمون خی دو تک نمونه ای و آزمون فرید من استفاده شد. یافته ها: به طورکلی نتایج نشان می دهد در مورد قالب های رسانه ای، مجله در قالب های مقاله، سرگرمی، طنز و کمیک استریپ و تیترها کاملاً منطبق با نیازهای دانش آموزان عمل کرده است، در قالب های گزارش و یادداشت انطباق نسبی مناسب وجود دارد؛ اما در قالب مصاحبه عملکرد مجله ضعیف و دور از انتظار دانش آموزان است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از جنبه های هنری و زیبایی شناختی مجله در سه شاخص اندازه حروف، تصویری شدن مجله و رنگی بودن عکس ها با نیازها و علائق دانش آموزان انطباق کامل ندارد و در شاخص اندازه عکس ها انطباق با نیازهای دانش آموزان متوسط است.
تبیین مدل ساختاری اشتیاق به درمان بر اساس حافظه اعتیاد، میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد متقاضی ترک
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به معنای کسب عادت و خوگرفتن است و به نحوی اتفاق افتد که ترک کردن و دست برداشتن از آن موجب اختلال در عملکرد کلی فرد گردد که با ناراحتی جسمی، روانی و رفتاری همراه شود. مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل اشتیاق به درمان اعتیاد بر اساس حافظه اعتیاد و میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد وابسته به مواد متقاضی ترک انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و پیش بینی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر بابل در دوره زمانی چهار ماهه بود. 209 نفر از شرکت کنندگان به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به سوالات مقیاس شدت حافظه اعتیاد چن و همکاران (2018)، مقیاس خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004)، مقیاس مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد میلر و تونیگان (1997) و مقیاس میل به مصرف مواد سوموزا و همکاران (1995) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد حافظه اعتیاد در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 31/0=β)؛ حافظه اعتیاد در خودکنترلی نقش مستقیم دارد (01/0>p، 59/0=β)؛ میل به مصرف در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 39/0=β)؛ میل به مصرف در خودکنترلی نقش مستقیم دارد (01/0>p، 73/0=β)؛ خودکنترلی در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 79/0=β)؛ حافظه اعتیاد در اشتیاق به درمان با میانجی گری خودکنترلی نقش غیر مستقیم دارد (01/0>p، 47/0=β) و میل به مصرف در اشتیاق به درمان با میانجی گری خودکنترلی نقش غیر مستقیم دارد (01/0>p، 58/0=β). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل اشتیاق به درمان اعتیاد بر اساس حافظه اعتیاد و میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد وابسته به مواد متقاضی ترک برازش دارد.
اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر طرح پژوهشی نیمه آزمایشی با گروه گواه و پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری بود. 40 نفر از زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند (هر گروه 20 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه تحمل ناکامی و پرسشنامه اضطراب سلامت بیماران مبتلا به ام اس به دست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین میانگین متغیرهای مورد بررسی در مرحله پیش آزمون بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت که بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی (20/8327=F، 001/0P>) و اضطراب سلامت (8/7816=F، 001/0P >) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت می تواند در بهبود تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران زن مبتلا به ام اس موثر باشد.
ارزیابی مولفه های تاب آوری هویت بهبود یافتگان اعتیاد در جامعه پذیری مجدد: مورد مطالعه مراجعه کنندگان در مراکز باز توانی ترک اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه: اعتیاد به مواد مخدر، یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر می باشد که گستره ای جهانی یافته، از مرزهای بهداشتی- درمانی فراتر رفته و به یک معضل اجتماعی و خانوادگی تبدیل شده است که در اکثر موارد سبب طرف شدن فرد از جامعه می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مولفه های تاب آوری هویت بهبود یافتگان اعتیاد در جامعه پذیری مجدد: مورد مطالعه مراجعه کنندگان در مراکز باز توانی ترک اعتیاد در مناطق 4 و 6 و22 تهران) بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گرد آوری اطلاعات، پژوهشی توصیفی از نوع پیمایشی بود. روش اجرای این مطالعه (پس رویدادی) و نیز این مطالعه در حیطه تحقیقات کمی قرار داشت. در پژوهش حاضر جامعه شامل تمام افراد بهبود یافتگان اعتیاد در مراکز باز توانی ترک اعتیاد در مناطق 4 و 6 و22 تهران بود. روش انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی ساده بود. از میان 2580 نفر مراجعه کننده به این مراکز تعداد 388 نفر به تصادف و با احتمال متناسب با حجم مراجعان مرکز انتخاب شدند. برای اینکار لیستی از مراکز و تعداد مراجعان آن تهیه و به روش سیستماتیک از میان آن ها 11 مرکز انتخاب شد. این مطالعه با رعایت ملاحظات اخلاقی صورت گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات مشخصات دموگرافیک، مقی اس تاب آوری و پرسشنامه محقق ساخته عوامل اثرگذار بر بهبود یافتگان اعتیاد بود. تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS 24.0 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات تاب آوری هویت، بهبود یافتگان اعتیاد در پس آزمون تفاوت معنی داری با جامعه پذیری مجدد وجود داشت (01/0>P)، به طوری که میزان جامعه پذیری افزایش پیدا کرده بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان مدعی شد که عوامل محافظت کننده محیطی، عوامل خطرساز محیطی، فرایندهای تبادلی- محیطی، در ت اب آوری در ب رابرسوء مصرف، و پیشگیری از گ رایش مجدد به اعتیاد تاثیر گذار هستند.
شناسایی عوامل زمینه ساز اختلال استرس پس از سانحه در بازماندگان زلزله کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زلزله یکی از مخرب ترین و خانمان سوزترین حوادث طبیعی است. پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل زمینه ساز ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه در بازماندگان زلزله انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر روش، جزء روش های ترکیبی اکتشافی متوالی (کیفی-کمی) است. جامعه تحقیق حاضر شامل تمام زنان و مردان بازمانده زلزله کرمانشاه در شهرهای ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب واقع در استان کرمانشاه می باشند که در معرض زلزله قرارگرفته اند. نمونه تحقیق حاضر 378 نفر از زلزله زدگان شهرستان های سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی واقع در استان کرمانشاه بود. پرسشنامه عوامل زمینه ساز اختلال پس از سانحه محقق ساخته 56 سوالی است. روش تحلیل پژوهش حاضر تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار SPSS، نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل زمینه ساز ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه در بازماندگان زلزله شامل عوامل اقتصادی، محیطی، روانشناختی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی بود. یافته های نشان داده است همه عامل های پرسشنامه به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 با یکدیگر همبسته اند. براین اساس می توان گفت عامل های پرسشنامه عوامل زمینه ساز ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه از همبستگی درونی قابل قبولی برخوردار بودند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که از این عوامل برای پیش بینی افراد که در آینده به این بیماری مبتلا خواهند شد استفاده کرد.
نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین خلاقیت هیجانی با خردمندی در مدیران میانی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: انتخاب مدیران خردمند، منابع انسانی و نیروی کارآمد، بنیادی ترین عامل تولید، سازندگی، رشد و تکامل است، بنابراین شناخت هر چه جامع تر مفاهیم و سازه های مرب وط ب ه نیروی انسانی، ابزارهای خاص و در نهایت مهارت استفاده ازاین ابزاره ا ام ری ض روری است؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین خلاقیت هیجانی با خردمندی در مدیران میانی جوان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران لایه میانی بانک های خصوصی و شرکت هواپیمایی ماهان شهر تهران در نیمه ابتدای سال 1400 بودند، که از میان آن ها، تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999)، و عزت نفس (روزنبرگ، 1965) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد خلاقیت هیجانی اثر مستقیم معنادار بر خردمندی داشته است. تاثیر غیرمستقیم خلاقیت هیجانی بر خردمندی مدیران میانی با میانجی گری عزت نفس با 95 درصد اطمینان تایید شد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای مذکور در انتخاب مدیران و طراحی مناسب تر برای پرورش خردمندی به مدیران ارشد و پژوهشگران یاری می رساند.
مقایسه اثربخشی آموزش تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی بر کنترل هیجان دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: چگونگی رابطه کودک با اعضای خانواده و بخصوص مادر در سال های اولیه زندگی از اساسی ترین عوامل رشد شخصیت به حساب می آید، لذا هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی بر کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش: این پژوهش در قالب یک طرح نیمه آزمایشی بر 48 دانش آموزان پیش دبستانی شهر اسلام شهر با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد و این افراد در سه گروه آزمایشی (n = 36) و یک گروه کنترل (n = 12) به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایشی تحت آموزش های تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مدیریت هیجان کودک (زیمن و همکاران، 2001) بوده است که قبل و پس از آموزش، اجرا گردید. برای توصیف و تجزیه تحلیل داده های جمع آوری شده از جداول توصیفی و روشهای آماری تحلیل واریانس یک راهه با نمرات افتراقی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعدیل بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر آن است، در مقایسه بین میزان تاثیرگذاری هر یک از گروههای آزمایش بر کاهش نمره افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی، نتایج اندازه اثر نشان داد، به ترتیب گروههای آموزش تعامل والد-کودک (681/0= 2ƞ)، درمان مبتنی بر دلبستگی (630/0= 2ƞ) و مهارت خودتنظیمی (408/0= 2ƞ) بالاترین تاثیر را بر کاهش نمرات افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی داشته است. نتیجه گیری: در مقایسه بین گروههای آزمایشی با یکدیگر نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر دلبستگی و تعامل والد-کودک نسبت به گروه آموزش مهارت خودتنظیمی کاهش بیشتری را در نمرات افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی داشتهاند.
تبیین مفهوم انفصال نسلی در مطالعه نسل زد
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وجود نظریات جدیدتر در تبیین تفاوت های میان نسلی و فرآیند تغییر و تحولات نسلی و پیش بینی پیامد آن ضروری و مهم به نظر می رسد. لذا هدف از پژوهش حاضر تبیین تفاوت های بین نسلی و پیش بینی تحولات نسلی بر اساس مفهوم انفصال نسلی بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مروری و یک پژوهش تحلیلی-توصیفی بود. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، یافته های مرتبط با موضوع مقاله حاضر جهت بحث و نتیجه گیری، در بخش یافته ها شرح داده شد. یافته ها: یافته ها حاکی تفاوت های بنیادین بین نسل زد و سایر نسل ها وجود دارد. این تفاوت ها گستره زیادی را شامل می شود از جمله: فرهنگی، اجتماعی، شناختی، هیجانی، رفتاری، زبانی، نگرشی و غیره. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مفهوم انفصال نسلی به شناخت و تبیین بهتر پدیده های فرهنگی-اجتماعی مرتبط با نسل زد کمک می کند.