سلامت روان کودک

سلامت روان کودک

سلامت روان کودک دوره 10 بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 34) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اعتبارسنجی و تحلیل عاملی تائیدی نسخه فارسی مقیاس خود ادراکی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبارسنجی مقیاس خودادراکی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۲
زمینه و هدف: خودادراکی، قضاوت افراد را در مورد توانایی های خود به منظور دستیابی به یک هدف خاص منعکس می کند؛ بنابراین با توجه به اهمیت این مؤلفه در تقویت تحول کودکان و همچنین کمبود ابزار معتبر و کافی در کشور ایران برای سنجش خودادراکی کودکان، پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی و تحلیل عاملی تائیدی نسخه فارسی مقیاس خود ادراکی کودکان (هارتر، 2012) در بین گروهی از دانش آموزان ایرانی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر سنین 10 تا 12 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 347 دانش آموز انتخاب شدند. برای انجام تحلیل های آماری از نرم افزارهای AMOS و SPSS24 استفاده شد. یافته ها: پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان خبره و آزمودنی ها، روایی صوری مقیاس تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد که در نمونه دانش آموزان ایرانی ساختار شش عاملی مقیاس با داده ها برازش مطلوبی داشت. مقادیر ضرایب همسانی برای خرده مقیاس های صلاحیت تحصیلی، صلاحیت اجتماعی، صلاحیت ورزشی، ظاهر فیزیکی، هدایت رفتاری، و خودارزشی کلی به ترتیب برابر با 76/0، 65/0، 73/0، 81/0، 70/0، و 79/0 به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقیاس خود ادراکی کودکان برای سنجش ادراک کودکان نسبت به قابلیت های خود در دانش آموزان ایرانی ابزاری روا و معتبر است. این ابزار می تواند جهت اندازه گیری خودادراکی در بخش های پژوهشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
۲.

رابطه عملکرد خانواده با تحمل پریشانی در دانش آموزان دختر: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحمل پریشانی دانش آموزان دختر عملکرد خانواده حرمت خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
زمینه و هدف: تحمل پریشانی به عنوان ساختاری مهم در شروع و ابقا آسیب های روانی و همچنین پیشگیری و درمان ایفای نقش می کند. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط عملکرد خانواده با تحمل پریشانی با نقش واسطه ای حرمت خود در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش از نوع همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 220 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده (اپستاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه تحمل پریشانی (گاهر و سیمونز، 2005) و پرسشنامه حرمت خود (روزنبرگ، 1965) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از برازش مطلوب مدل پژوهش داشت. بر اساس نتایج به دست آمده بین عملکرد خانواده و حرمت خود (02/9=t و 63/0=β) و بین حرمت خود و تحمل پریشانی (30/6=t و 58/0=β) ارتباط مستقیم وجود دارد، ولی بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی (96/1 =t و 15/0=β) ارتباط مستقیم یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی ارتباط غیرمستقیم به واسطه حرمت خود (0/01P<) وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی دانش آموزان دختر به واسطه حرمت خود ارتباط وجود دارد. در تدوین مداخلات روان شناختی برای افزایش تحمل پریشانی دانش آموزان دختر، توجه ویژه به عوامل سببی، پیشنهاد می شود.
۳.

هنجاریابی مقیاس تحول شغلی کودکان در شهر اصفهان در سال 1401(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجاریابی مقیاس تحول شغلی دوران کودکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمینه و هدف: اندازه گیری پیشرفت شغلی کودکان برای موفقیت آنها در محیط کار، تحصیل و به طورکلی زندگی بسیار مهم است. با وجود این، ابزارهای اندازه گیری موجود فاقد اعتبار و روایی هستند که نیاز به ابزارهای بهتر را برجسته می کند. پژوهش حاضر با هدف تهیه جدول هنجار برای مقیاس تحول شغلی دوران کودکی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی دوره یکم اصفهان انجام شده است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع هنجاریابی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی دوره یکم اصفهان در سال 1401 بود که در این پژوهش 351 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس تحول شغلی دوران کودکی (شولتایس و استد، 2004) و فرم کوتاه مقیاس سازش پذیری شغلی (مگ گیوری، روسیر و ساویکاس، 2015) بود. برای تحلیل داده ها از روش های توصیفی فراوانی و درصد، جهت بررسی همسانی درونی مقیاس از روش آلفای کرونباخ، و جهت تعیین روایی همگرا از ضریب همبستگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 انجام شد. یافته ها: ملاک اعتبار بررسی شده در مقیاس حاضر، ضریب آلفای کرونباخ بود که اعتبار نسبتاً بالای ابزار حاضر را نشان داد (94/0). نتایج روایی همگرا نیز نشان داد که این ابزار با فرم کوتاه مقیاس سازش پذیری شغلی همبستگی معناداری دارد (001/0P=، 78/0). نتیجه گیری: درمجموع یافته ها نشان داد که نسخه فارسی مقیاس تحول شغلی دوران کودکی برای سنجش این سازه در جمعیت کودکان ایرانی از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است. پیشنهاد می شود در جهت استفاده و ارتقای کارایی این ابزار، پژوهش های بیشتری و در گروه های مختلف اجرا شود.
۴.

رابطه اهداف پیشرفت و باورهای هوشی با خودکارآمدپنداری تحصیلی: نقش میانجی انتظارات آموزشی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای هوشی اهداف پیشرفت خودکارآمدپنداری تحصیلی انتظارات آموزشی والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۶
زمینه و هدف: نگرش دانش آموزان نسبت به توانایی های خود در فعالیت های آموزشی، پیش بینی کننده مهم پیامد تحصیلی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انتظارات آموزشی والدین در روابط بین اهداف پیشرفت و باورهای هوشی با خودکارآمدپنداری تحصیلی دانش آموزان متوسطه یکم انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل تمامی دانش آموزان متوسطه دوره یکم شهرستان فاروج (خراسان شمالی) در سال 1400 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 329 دانش آموز متوسطه دوره یکم بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودکارآمدپنداری دانش آموز (جینگز و مورگان، 1999)، مفیاس اهداف پیشرفت (الیوت و مک گریگور، 2001)، مقیاس نظریه های ضمنی درباره هوش (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، و مقیاس آرزوها و انتظارات آموزشی برای نوجوانان (جاکوب، 2010) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و22 Amos تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای باو رهای هوشی افزایشی، اهداف پیشرفت، خودکارآمدپنداری تحصیلی، و انتظارات آموزشی والدین همبستگی معناداری وجود دارد (05/0> p). تأثیر اهداف پیشرفت به انتظارات آموزشی والدین (57/0)، هوش افزایشی به انتظارات آموزشی والدین (43/0)، و انتظارات آموزشی والدین به خودکارآمدپنداری تحصیلی ( 85/0) در سطح مثبت و معنادار است (001/0> p). همچنین در مدل ارائه شده، اثرات باورهای هوشی افزایشی و اهداف تسلط گرایشی به واسطه انتظارات آموزشی والدین بر خودکارآمدپنداری تحصیلی از نظر آماری معنادار و مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: باورهای انگیزشی و شناختی دانش آموزان گرچه به طور مستقیم بر خودکارآمدپنداری تحصیلی آنها تأثیر می گذارند، که همچنین می توانند به واسطه تأثیرگذاری بر انتظارات آموزشی والدین، بر خودکارآمدپنداری تحصیلی آنها اثرگذار باشند.
۵.

اثربخشی بسته توانمندسازی روان شناختی مادران بر مشکلات رفتاری و حرمت خود کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی روان شناختی مشکلات رفتاری حرمت خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۷
زمینه و هدف: امروزه به دوران پیش از دبستان، اثرات پایدار آن در همه مراحل زندگی و آموزش والدین به ویژه مادران زیر 6 سال در راستای تغییر و تحولات مطلوبی که در کودکان ایجاد می شود، توجهات خاصی مبذول شده است. این پژوهش با هدف اثربخشی توانمندسازی روان شناختی مادر بر مشکلات رفتاری و حرمت خود کودکان اجرا شد. روش : روش پژوهش از نوع شبه تجربی، پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه های آزمایش و گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان 4 تا 6 سال شهر اصفهان در سال 1400 بودند که تعداد ۳۰ نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای بسته توانمندسازی مادر را دریافت کردند و گروه گواه در طی پژوهش هیچ مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های مشکلات رفتاری (شهیم و یوسفی، 1378) و حرمت خود (عزیزی مقدم، 1386) را در سه مرحله تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که برنامه توانمندسازی مادر بر مشکلات رفتاری و حرمت خود کودک تأثیر معنا دار داشت و اثربخشی آن در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (0/001>p). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش بسته توانمندسازی روان شناختی مادر بر مشکلات رفتاری و حرمت خود کودک، توجه به این نوع آموزش به مادران، مراکز پیش دبستانی، روان درمانگران و مشاوران در حوزه مشاوره کودک و انتخاب نوع مداخله برای آموزش به والدین پیشنهاد می شود.
۶.

مقایسه اثربخشی بازی های توانبخشی شناختی رایانه ای (بازی آرام) و بازی های توانبخشی عملی (بازی های توجهی) بر حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانبخشی شناختی حافظه کاری بازداری پاسخ درک مطلب نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۵
زمینه و هدف: نارساخوانی، یکی از شایع ترین اختلالات یادگیری است که امکان سرایت به دیگر حوزه های تحصیلی و افت تحصیلی دانش آموزان دبستانی را در پی دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی های توان بخشی شناختی رایانه ای (آرام) و بازی های توانبخشی عملی (بازی های توجهی) بر حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون شامل دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه فعال بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در پایه های دوم تا پنجم مقطع ابتدایی شهرستان اندیمشک در سال 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس 60 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه فعال) جایدهی شدند. برای گروه یکم بازی توانبخشی شناختی رایانه ای و برای گروه دوم بازی توانبخشی عملی در 11 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد؛ در حالی که گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. هر سه گروه در پیش آزمون و پس آزمون به آزمون های حافظه کاری وکسلر، برو-نرو، و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما)، پاسخ دادند و داده های به دست آمده از این ابزارها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون مقایسه زوجی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بازی های توانبخشی شناختی (رایانه ای و عملی) باعث بهبود حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان می شوند (0/05 >p). همچنین نتایج آزمون بنفرونی نشان داد که توانبخشی رایانه ای در مقایسه با بازی های عملی از اثربخشی بالاتری برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، بازی های توانبخشی (رایانه ای و عملی) می توانند به عنوان یک روش کارآمد در درمان اختلالات یادگیری توسط مشاوران و متخصصان به کار گرفته شوند.
۷.

اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش فلسفه به کودکان انعطاف پذیری شناختی مهارت های استدلالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
زمینه و هدف: پرورش تفکر فلسفی در کودکان به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی و روانی کودک می انجامد، یکی از برنامه های اساسی تعلیم کودکان به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی دانش آموزان دبستانی بود. روش: روش پژوهش، از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی از شهر کاشان در سال 1400- 1399 بود که با روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، آزمون مهارت های استدلالی (نیوجرسی، 1983) و مداخله آموزشی بر اساس بسته آموزشی رابرت فیشر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر انعطاف پذیری شناختی، خرده مقیاس های آن و مهارت های استدلالی وجود دارد (05/0>p). اندازه اثر برای متغیر انعطاف پذیری شناختی (581/0) و خرده مقیاس های ادراک مهارپذیری (174/0)، ادراک گزینه های مختلف (192/0)، ادراک توجیه رفتار (501/0)، و مهارت های استدلالی (804/0) بود. نتیجه گیری: برنامه فلسفه برای کودکان با ایجاد فرصت کاوشگری جذاب پیرامون موضوعات مختلف، باعث پرورش قدرت تفکر انتقادی، تفکر تأملی، تفکر مشارکتی، و مانع از احساس کهتری کودک می شود. در نتیجه پیشنهاد می شود از برنامه های آموزش فلسفه جهت تقویت مهارت های شناختی، تغییر و تحول نگرش و رفتارهای کودکان در مدارس استفاده کرد.
۸.

اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری دانش آموزان با نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روان شناختی تاب آوری افسردگی گروه درمانی شناختی - رفتاری دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۹۸
زمینه و هدف: نوجوانان به علت اینکه در سنین حساسی هستند ممکن است از نظر روا ن شناختی و جسمانی دچار تغییرات زیادی شوند که در صورت عدم توجه منجر به مشکلات غیرقابل جبرانی شود. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری دانش آموزان با نشانگان افسردگی انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح آن به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان با نشانگان افسردگی دوره متوسطه یکم ناحیه دوم شهر رشت در نیم سال دوم تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه افسردگی (بک، 1996)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و داویدسون، 2003) بود. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی شناختی-رفتاری کمفیس و جاکویین (1995) را دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری به صورت معناداری موجب افزایش استقلال (41/19)، تسلط بر محیط (46/57)، رشد شخصی (87/90)، ارتباط مثبت با دیگران (23/64)، هدفمندی در زندگی (53/51)، پذیرش خود (54/46)، و تاب آوری (01/76) دانش آموزان با نشانگان افسردگی می شود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی - رفتاری گروهی با فعال سازی رفتاری توانسته است باعث افزایش بهزیستی روان شناختی و تاب آوری شود. از آنجایی که افسردگی می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد، لازم است مداخلات زودهنگام در این زمینه انجام شود.
۹.

اثربخشی دارودرمانی بر کنش های اجرایی و مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی: یک مطالعه پیگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارسایی توجه - فزون کنشی کنش های اجرایی مشکلات رفتاری برون نمود دارودرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۲
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی، اختلالی عصب- روان شناختی مزمن با الگوی پایدار نارسایی توجه، تکانشگری، و فزون کنشی است که بر کنش های اجرایی افراد مبتلا، تأثیر سوء دارد و عاملی برای مشکلات رفتاری آنها است. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی دارودرمانی بر کنش های اجرایی و مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی در قالب مطالعه پیگیرانه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مدارس استثنایی شهر رشت در نیم سال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از کودکان جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر در گروه دارودرمانی و 12 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش شامل پرسشنامه (سیاهه) رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی- فرم کوتاه (جیوویا و همکاران، 2000) و سیاهه مشکلات رفتاری کودک (آخنباخ، 2001) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی وابسته در محیط SPSS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله دارودرمانی بر بهبود کنش های اجرایی کلی، کاهش مشکلات رفتاری برون نمود کلی، و مؤلفه های آنها در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مؤثر بوده است (001/0>p). همچنین نتایج نشان داد بعد از گذشت 2 ماه بین میانگین نمرات گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری در کنش های اجرایی کلی، مشکلات رفتاری برون نمود کلی و مؤلفه های آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد که نشانگر پایدار ماندن دارودرمانی در گذر زمان است (05/0<p). نتیجه گیری: دارودرمانی با تأثیر بر ساختارهای مغزی همچون قشر پیشانی تحتانی راست و اینسولا و همچنین انتقال دهنده های عصبی دوپامین و نوراپی نفرین به تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقاء عملکرد مغزی، و در نهایت به بهبود کنش های اجرایی و کاهش مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی منجر می شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۷