فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۱۶۰-۲۱۴۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماری لوپوس یک بیماری خود ایمن است که علت ابتلا و عود آن از منظر پزشکی مشخص و قابل پیش بینی نیست، زیربنای این بیماری نابهنجاری در فرآیند التهاب است. التهاب نیز اولین پاسخ سیستم ایمنی به محرک مضر است. ادراک حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی بر سیستم ایمنی و التهاب اثرگذار است هدف: پژوهش حاضر با هدف یافتن تعیین گرهای کیفیت روابط زناشویی مؤثر بر روند بیماری لوپوس انجام گرفت. روش: در این پژوهش از رویکردی کیفی به شیوه پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. بدین منظور با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته، تجربه زیسته 15 بیمار زن مبتلا به لوپوس که به صورت ملاک محور انتخاب شدند، با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تانر (1989) و نرم افزار MAX-QUDA-10 مورد واکاوی قرار گرفت. یافته ها: پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تحلیل عمیق داده ها 53 نشانگر، 17 ملاک و 5 عامل اصلی شامل " ویژگی های شخصیتی همسر"، " سبک تعاملی با همسر"، " هیجانات ادراک شده در رابطه ی زوجی"، " حمایت ادراک شده از سوی همسر در برابر بیماری" و " تنش گرهای موقعیتی" شناسایی شد. نتیجه گیری: با لحاظ نمودن تعیین گرهای کیفیت روابط زوجی که بر روند این بیماری و حتی پاسخ دهی بیمار به درمان اثرگذار است، گام مهمی در بهبود این بیماری می توان برداشت.
Structural Equation Modeling The Effect of Mental Health on Attitude toward Hijab with Mediating Psychological Capital, Adaptability and Family Confidence At undergraduate students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
. The aim of this study was to determine the structural equation model of the effect of mental health on the attitude toward hijab with the role of mediator of psychological capital and adaptability and cohesion of family in Zanjan undergraduate students. The research method was cross-sectional and descriptive and its plan was correlational .The statistical population were all of undergraduate students was Zanjan universities To keep fit of the community, The sample size was 335, of which 220 were female and 115 were male. Data were collected using questionnaires of the General Health Questionnaire (28 questions) Goldenberg (1972), Hijab Khidani Attitude Questionnaire (1394), Olson Family Adaptation and cohesion Assessment Scale (1985), Lutangs Psychological Capital Questionnaire (2007). Data were analyzed using SPSS software,. The PLS was used to map structural equations. The results showed that the indirect effect of mental health on the attitude toward hijab and the indirect effect of depression, anxiety, social function and physical symptoms on the attitude toward hijab is significantThe indirect effect of mental health by mediating the psychological capital was not significant to the hijab. The indirect effect of mental health by mediating family correlation was significant on the attitude toward hijab
The Role of Personality Traits in Predicting Cyber-Bullying in Second-Year High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The objective of the current study was to investigate the role of personality traits in predicting cyber-bullying in second year high school students in Zanjan. This is a descriptive correlational study. The statistical population included all boy and girl high school students in Zanjan. Considering the 15500 students in the population, the sample size turned out to be 348 based on Krejcie and Morgan formula. The sample was selected through convenience sampling method using virtual social networks. To collect data, NEO Five-Factor Inventory (NEO-FFI) and Cyber-Bullying/ Victimization Experiences Questionnaire (CBVEQ) were used. Data analysis was performed through Pearson correlation and stepwise multiple regression using SPSS software (version 25). The results showed that the relationship of neuroticism and openness to experience with cyber-bullying and cyber-victimization was significant and positive. In addition, the relationship of agreeableness with cyber-bullying and cyber-victimization was significant and positive. Furthermore, from among personality traits, neuroticism and agreeableness could predict cyber bullying (β = 110); neuroticism could also predict cyber victimization (β = .117). In general, the results indicated that when neuroticism and agreeableness increased, cyber-bullying and cyber-victimization also increased. This finding can be a guide for counselors and psychologists to prevent and reduce cyber-bullying and cyber-victimization.
واکاوی فرآیند سلامت روان در سالمندان کاربر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
97 - 122
حوزه های تخصصی:
ناراحتی های جسمانی، روانشناختی و محیطی که افراد در دوره سالمندی ادراک می کنند گرایش سالمندان را به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی تسهیل می کند. هدف این پژوهش بررسی سلامت روان در سالمندان کاربر فضای مجازی است.روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناسی است. جمعیت مشارکت کننده در این پژوهش شامل تمامی زنان و مردان بالای 65 سالِ شهر تهران بود. روش نمونه گیری هدفمند و زنجیره ای بود که طی آن از بین جمعیت مورد مطالعه 6 زن و 6 مرد سالمند، برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. همه مصاحبه ها ضبط و در نهایت با استفاده از روشِ تحلیلِ اشتراوس و کوربن (1990) تحلیل گردید.12 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. واکاوی بیانات مصاحبه شوندگان منجر به شناسایی 19 کد باز و پنج کد محوری (ادراک تنهایی، پوچ انگاری سالمندی، نگرش های غیرواقع بینانه، سرگردانی در زندگی و غوطه وری در هیجانات) شد.این یافته ها بیانگر شیوع طیفی از ناراحتی های روان شناختی در سالمندان می-باشد که ضرورت توجه به این بُعد و همچنین طراحی برنامه های آموزشی و درمانی را جهت کاهش این ناراحتی ها آشکار ساخت. همچنین بیانات مصاحبه شوندگان حاکی از این واقعیت بود که فضای مجازی و غرق بودن در آن علت بروز این ناراحتی ها نبوده، بلکه این گروه برای گریز از این ناراحتی ها به فضای مجازی پناه برده اند.
schadenfreude and its relation with emotions and personality traits(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Schadenfreude is a German word refers to pleasure at the misfortunes of others . Schadenfreude is a response to another’s failure, and is a commonly experienced emotion, facilitated by frequent interpersonal interaction. Schadenfreude is thought to be classified as self-conscious and moral emotion. Researcher s reveals at least three conditions in which it commonly arises. One condition is when observers gain from the misfortune. A second condition when another’s misfortune is deserved. A third condition when a misfortune befalls an envied person .The method of the study is qualitative and is a review study. Population of study is articles in the period 2015 to 2021 and the results of some articles were presented. Results of the researches showed that disliking, deservingless, and malicious envy predicted schadenfreude.and schadenfreude is in relation with some dark traid of personality. The reserchs showed that this emotion can be examined in relation to various psychological variables
نقش طرحواره های بنیادی و جبرانی در پیش بینی بخشش خود و دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، پیش بینی بخشودگی خود و دیگری براساس طرحواره های بنیادین و جبرانی در بین دانشجویان دانشگاههای تهران بود؛ به همین منظور، تعداد 407 نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از دو پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره ها و بخشودگی خود و دیگری استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین طرحواره های بنیادین و جبرانی و نبخشیدن خود و دیگری رابطه مثبت معنادار وجود داشت. همچنین، نتایج نشان دادند طرحوار های بنیادین به صورت معناداری بخشودگی را پیش بینی کردند؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت ناتوانی فرد در بخشش خود و دیگری می تواند ریشه در تجارب گذشته داشته باشد که طرحواره ها را شکل داده اند. نقش طرحواره های بنیادین در شکل گیری ناتوانی فرد برای بخشش از منظر بالینی و پژوهشی بحث شد.
اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران بود . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران در 6 ماهه دوم سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری مقیاس تکانشگری (BIS - 11) (بارت و همکاران، 2004) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان ( DERS ) (گراتز و روئمر، 2004) بودند. رفتاردرمانی با رویکرد REBT بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان به مدت 8 جلسه 90دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که مشاوره گروهی با رویکرد REBT بر کاهش نشانه های تکانشگری و دشواری در تنظیم هیجان تأثیر داشته است (P<0/05). با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی بر نشانه های تکانشگری و دشواری در تنظیم هیجان اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود.
نقش میانجی وجدان کاری در رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و درگیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
49 - 62
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی وجدان کاری در رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و درگیری شغلی انجام شده است. روش پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها، توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشاوران مدارس شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 420 نفر بود که براساس جدول مورگان و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکاران (1986)، درگیری شغلی گولت و سینگ (2002) و وجدان کاری کاستا و مک کرای (1992) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید صاحبنظران و محاسبه آلفای کرونباخ آن ها مقادیر قابل قبولی به دست داده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 23 و نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که حمایت سازمانی بر درگیری شغلی و بر وجدان کاری اثر مثبت و مستقیم دارد، همچنین حمایت سازمانی از طریق وجدان کاری بر درگیری شغلی اثر مثبت و مستقیم دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که حمایت سازمانی و وجدان کاری از متغیرهای مهم و مرتبط با درگیری شغلی می باشند.
نقش ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی در پیش بینی رفتارهای پرخطر جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند صفات شخصیتی و هیجان خواهی در گرایش جوانان به رفتارهای پرخطر نقش دارند. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر جوانان شهر تبریز بود. بدین منظور طی یک مطالعه توصیفی-همبستگی،350 نفر از جوانان (20-35) ساله شهر تبریز، به روش هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های رفتارهای پرخطر، ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی زاکرمن پاسخ دادند. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در مجموع صفت تاریک شخصیت ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و سادیسم و هیجان خواهی قادرند به طور ترکیبی 34 درصد از واریانس رفتارهای پرخطررا به طور معنی دار تبیین کند. مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که افراد ماکیاولیسم بیشتر به رفتارهای پرخطری مانند تقلب، زورگویی، سوءاستفاده از دیگران در روابط شخصی، فریبکاری و کلاهبرداری، جرائم مالی، بی اخلاقی و عدم توجه به هنجارها، تقلب و دزدی علمی، دروغگویی و خودارتقایی در فضاهای مجازی، پرخاشگری رابطه ای و خیانت در روابط و تعهدات بین فردی دست می زنند. هم چنین افراد جامعه ستیز دارای ویژگی هایی چون سوء استفاده از روابط بین فردی ، دزدی و رفتارهای غیرقانونی، وارد کردن آسیب جسمی به دیگران و دیگرکشی، خودکشی هستند. افراد سادیسم نیز دارای ویژگی هایی مانند غیرقابل اعتماد بودن، فقدان همدلی، بی صداقتی گرایش های ضداجتماعی هستند. اف راد ب اه وش هیجانی زیاد از خودآگاهی بیشتری بهره مند ه ستند و در واق ع درک ی عمی ق از هیجان ات، نق اط ض عف و ق درت، نیازه ا و ذائقه های خود دارند.
نقش مولفه های هوش هیجانی در پیش بینی اختلالات خوشه ی B شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نقش مولفه های هوش هیجانی در پیش بینی اختلالات خوشه ی B شخصیت بود. پژوهش حاضر براساس اهداف، از نوع بنیادی و بر اساس روش های جمع آوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. نمونه آماری در این پژوهش 150 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چندمحوری میلون- 3 (MCMI-III) و پرسشنامه هوش هیجانی بارآن (EQ-i) استفاده شد. نتایج تحلیل مدل ساختاری نشان داد که مولفه های هوش هیجانی در قالب روابط ساختاری قادرند تغییرات نشانه های خوشه ی B شخصیت را در مسیرهای مختلف پیش بینی و تبیین کنند. بین نشانه های شخصیت ضد اجتماعی و کفایت درون فردی، کفایت میان فردی، سازگاری و مدیریت استرس رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت مرزی و کفایت میان فردی رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت نمایشی و سازگاری و مدیریت استرس رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت خود شیفته و خلق عمومی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0>P). ارتباطات مشاهده شده بین مولفه های هوش هیجانی و اختلالات خوشه ی B شخصیت تلویحات بالینی مهمی در بر دارد. از آن جمله می توان به کارگیری روش های ارتقای هوش هیجانی برای پیشگیری و درمان این خوشه از اختلالات را نام برد.
واکاوی جهانی شدن آموزش؛ شناسایی ابعاد و وضعیت موجود (مورد مطالعه: دانشگاههای آزاد اسلامی واحد استان مازندارن)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جهانی شدن بارزترین وجه تمایز جهان دیروز و امروز است و شاید هیچ پدیده ای به اندازه جهانی شدن در ابتدای هزاره سوم توجه اندیشمندان،سیاست مداران،اقتصاددانان و متولیان فرهنگی را به خود جلب ننموده است، لذا این پژوهش جهت بررسی ابعاد جهانی شدن آموزش در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران انجام شد. روش کار: پژوهش کاربردی حاضر با روش کمی به بررسی ابعاد جهانی شدن آموزش پرداخته است که جامعه آماری آن شامل 760 نفر از اعضاء هیئت علمی استادیار به بالای دانشگاه های استان مازندران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و طبقه بندی متناسب نسبی 255 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تائیدی و برای بررسی روایی همگرا از شاخص متوسط واریانس استخراج شده استفاده شد، همچنین به منظور بررسی پایایی ابزار سنجش از ضریب آلفای کرونباخ و قابلیت اعتماد ترکیبی استفاده شد. داده های به دست آمده از پرسش نامه از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که همه ابعاد جهانی شدن آموزش دارای بار عاملی بالای 5/0 هستند و هفت عامل شناسایی شده از چرخش واریماکس، 237/90 در صد از واریانس کل را تبیین می کنند که از این میزان سهم چندزبانه بودن دانشگاه ها (736/38 درصد)، سهم هیئت علمی توانمند (223/19 درصد)، سهم فناوری نوین (196/11 درصد)، سهم برنامه های درسی نوین (624/6 درصد) ، سهم ارتباط با دیگر دانشگاه ها (492/6 درصد)، سهم شرکتی شدن (915/4 درصد) و سهم مدیریت و رهبری (679/1 درصد) می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که، هفت عامل «چندزبانه بودن دانشگاه ها، هیئت علمی توانمند، فناوری نوین، برنامه های درسی نوین، ارتباط با دیگر دانشگاه ها ، شرکتی شدن و مدیریت و رهبری» به عنوان ابعاد جهانی شدن آموزش شناسایی گردید و چندزبانه بودن دانشگاه نسبت به سایر ابعاد وضعیت بدتری دارد.
واکاوی دلایل، زمینه ها و پیامدهای مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان (مورد مطالعه نوجوانان شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۶۵-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه ، به دنبال شناخت دلایل گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر در شهر ایلام بود. روش: این پژوهش با روش نظریه ی زمینه ای و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 22 نوجوان مصرف کننده مواد مخدر گردآوری شد. یافته ها: در مرحله ی کدگذاری باز، 660 عبارت معنایی و در کدگذاری محوری، 155 مفهوم و 20 مقوله ی اصلی استخراج گردید. یافته ها نقش گروه همسالان، دوستی زیان آورانه، محیط نامناسب زیست شهری، ضعف ساختاری نهادهای اجتماعی کننده ا ی نظیر خانواده به دلیل وجود سابقه اعتیاد در خانواده، سبک فرزندپروری آسیب زا، مدیریت ناتوان خانواده و در نتیجه نابسامانی خانواده را و نهاد آموزش به واسطه ی مدیریت ناکارآمد مدرسه و امکان تشکیل باند و آشنایی با مواد در مدرسه در گرایش به اعتیاد را تایید می کنند. دسترسی آسان به مواد مخدر، هیجان طلبی نوجوانان، استقلال مالی زود هنگام همراه با نداشتن مهارت مناسب ارتباطی نقش تشدید کننده ای در این مورد ایفا نموده اند. نوجوانان مورد مطالعه در این وضعیت از راهبردهای ترک ناموفق، پنهان کاری، اقدام مجرمانه در تأمین مواد و حتی تصمیم های خود ویرانگرانه استفاده کرده اند که همراه با پیامدهایی نظیر طرد اجتماعی بوده است. نتیجه گیری: از برآیند مقوله ها، مقوله ی هسته ی «هم گشتی و برهم کنشی با همگنان بزهکار» حاصل شد که موجب تداوم مصرف، ناتوانی در ترک و طرد فراگیر نوجوانان از سوی خانواده شده است.
مطالعه ی کیفی تجربه ی زیسته ی افراد شرکت کننده در انجمن معتادان گمنام از کارکردهای انجمن در ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۳۲۲-۲۸۹
حوزه های تخصصی:
هدف: انجمن معتادان گمنام، گروهی خودگردان است که در درمان اعتیاد، موفق عمل کرده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته ی افراد دارای اعتیاد از کارکردهای انجمن معتادان گمنام در ترک اعتیاد انجام شد. روش: رویکرد این پژوهش کیفی و در تحلیل از روش پدیدارشناسی توصیفی بهره برده شده است. تکنیک جمع آوری داده در این پژوهش انجام مصاحبه های فردی بود و جامعه مورد مطالعه را کلیه زندانیان اردوگاه حرفه آموزی و کاردرمانی چناران در سال 1399 تشکیل داده بودند. نمونه آماری 19 نفر از اعضای انجمن در زندان بودند. مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: کارکرد انجمن معتادان گمنام در فرآیند ترک اعتیاد و تداوم آن در قالب 12 قدم طراحی شده که بنا بر تجربه زیسته افراد دارای اعتیاد ارائه سبک زندگی سالم به عنوان جایگزین و راهبردهای آموزشی و آگاهی بخش از جمله شرایط علی موثر بر اثربخش بودن عملکرد این انجمن بود و عواملی مانند قدرت معنوی، ترمیم اعتقادی، ارزشی و سینرژی گروه نیز به طور ضمنی بر اثربخشی و کارآیی انجمن موثر بود؛ به نحوی که علاوه بر ترک اعتیاد و تداوم آن، نتایجی مانند بهبود آسیب های روانی و اجتماعی ناشی از اعتیاد، ترمیم نارسایی های شخصیتی افراد عضو و جبران تخریب و تلفات ناشی از اعتیاد را نیز در برداشت. نتیجه گیری: انجمن معتادان گمنام به عنوان یک منبع مهم حمایت توانسته است که در بستری از روابط سالم نقش های شخصیتی افراد دارای اعتیاد را ترمیم و بهبود بخشیده و به آنان حمایت های عاطفی و اجتماعی مناسبی را ارائه دهد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی در بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
341-352
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به تأثیر درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، مردان بالای 18 سال مبتلا به اعتیاد جنسی ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند. تعداد 30 بیمار به روش گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (10 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: جلسات درمان شناختی رفتاری (مکانتی، 2014)، جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (کراسبی، 2011)، پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1961) و پرسشنامه فزون کنشی جنسی (رید و همکاران، 2011). تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس چند متغیری، آزمون بونفرونی و آزمون توکی انجام شد. یافته ها: درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش افسردگی و فزون کنشی جنسی این بیماران تأثیر داشتند (0/05 > P ). بین دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند علایم افسردگی و فزون کنشی جنسی کمتری داشتند.
اثرات سطوح دشواری متفاوت بر یادگیری تکلیف پرتاب کردن در سالمندان: تأکید بر روش های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : مطالعات متعددی به بررسی سطوح دشواری تکلیف و یادگیری تکلیف پرداخته اند. اما پژوهشی که به استفاده از رویکرد یادگیری ماشین و به طور خاص سیستم های استنتاج عصبی - فازی به مدل سازی میزان دشواری تکلیف حرکتی پرتاب کردن با شرایط دشواری گوناگون در بین سالمندان مغفول مانده است. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات سطوح دشواری متفاوت بر یادگیری تکلیف پرتاب کردن در سالمندان: تأکید بر روش های یادگیری ماشین بود. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با 4 گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان سالمند راست دست در سال 1397 با دامنه سنی 70- 60 سال شهرستان مشهد بود. 120 سالمند با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 8 گروه 15 نفری (4 گروه آزمایش و 4 گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر تکلیف شرکت کنندگان پرتاپ دیسک برگرفته از پژوهش سانلی و لی بود (سانلی و لی، 2015) بود. تحلیل داده ها ب ا استفاده از ک دنویسی به روش انفیس با بهره گیری از سیستم س وگن و انج ام ش د. یافته ها : افراد در گروه آزمایش در شرایط یادگیری وضعیت بهتری نسبت به گروه گواه داشتند. همچنین برترین سناریوی سیستم استنتاج فازی - عصبی تطبیقی در مرحله یادداری در گروه آزمایش شماره 1 با کمترین خطای0/73 =RMSE برای داده های بررسی انتخاب شد. نتیجه گیری : استفاده از سیستم استنتاج عصبی فازی و ایجاد شبکه های عصبی - فازی موفقیت آمیز بوده و باعث کاهش قابل توجهی در خطای پیش بینی شد که خصیصه قابل توجهی در همگرایی سریع و دقت بالا دارد
ارزیابی چقدر می تواند گمراه کننده باشد؟ یک مطالعه موردی در اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
259-268
حوزه های تخصصی:
زمینه: تشخیص درست به ویژه در اختلالات شخصیت برای گزینش مناسب ترین روش مداخله همواره چالش برانگیز است با این حال همخوانی بین روش های تشخیصی بر پایه خودگزارش دهی درمانجویان با روش های مبتنی بر ارزیابی متخصصان بالینی رضایت بخش نیست. هدف : هدف این پژوهش بررسی همخوانی روش تشخیصی بر پایه ارزیابی متخصص بالینی و روش مبتنی بر خودگزارش دهی درمانجو، برای گزینش مناسب ترین شیوه تشخیص گذاری بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی بالینی بود. داده ها با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته ( SCID-II ؛ فرست و همکاران، 1994)، پرسشنامه میلون-3 (میلون، 1994) و مصاحبه بدون ساخت از یک درمانجوی مرد 30 ساله بدست آمد و مورد تجزیه و تحلیل تبیینی قرار گرفت. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد در مصاحبه بالینی ساختاریافته درمانجو واجد تشخیص اختلال شخصیت مرزی است و در پرسشنامه میلون-3 با وجود قابلیت اعتماد نیمرخ، برافراشتگی در مقیاس مرزی وجود ندارد. نتیجه گیری : همخوانی بایسته بین دو روش مبتنی بر ارزیابی متخصص بالینی و روش برپایه خودگزارش دهی در این مطالعه موردی دیده نشد. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر این بود که استفاده از آزمون های شناخته شده و قابل اطمینان همواره نتایج قابل اعتمادی به دنبال نخواهد داشت و ترکیب چند خاستگاه ارزیابی در تشخیص گذاری شایسته تر و سودمندتر است و به نتایج قابل اطمینان تری می انجامد.
ساخت، رواسازی و تعیین پایایی پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز بر اساس DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
248 - 227
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت پرسشنامه ای برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک در کودکان پسر مقطع ابتدایی (6 الی 12 ساله) و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 1200 نفر دانش آموز پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و با همکاری مادران همان دانش آموزان پرسشنامه مورد نظر بر اساس DSM-5 ساخته شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، سه عامل مستقل سلوک، رفتار جرو بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر را معرفی کرد که به ترتیب 79/15%، 75/14% و 06/14% واریانس متغیرها و بر روی هم 61/44% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. برای بررسی روایی از روش ارزش ویژه بیشتر از 1 استفاده شد و نتایج نشان داد که هم عوامل سه گانه و هم کل پرسشنامه از روایی مطلوب برخوردارند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل سه گانه پرسشنامه به ترتیب برابر با 74/0، 60/0، 74/0 و برای کل پرسشنامه (77/0=α) به دست آمد. میانگین شیوع اختلال سلوک، رفتار جر و بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر کودکان گروه نمونه، طبق تعیین وضعیت اختلالات بر اساس رویکرد ابعادی DSM-5 در وضعیت «متوسط تا شدید» به ترتیب برابر با 7/2%، 8/7% و 6/15% به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات رفتارسنجی مطلوب پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
اثربخشی درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی در کارکنان عملیاتی آتش نشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1171-1192
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های متعددی پیرامون تأثیر درمان شناختی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی در محیط های شغلی انجام شده است اما در مورد تأثیر درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی در محیط شغلی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی در کارکنان آتش نشانی شهر مشهد بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه و همراه با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان عملیاتی آتش نشانی شهر مشهد در سال 1397 به تعداد 1100 نفر بود. از بین 68 نفر تعیین شده در غربالگری، تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و با گمارش تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران،1979)، پرسشنامه علایم روان تنی در محیط غیر بالینی (موهر، 2000)، پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979) و جلسات درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد (هالیس، کاملی، دایون و نویپر، 2016). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد ( 0/05 >α). به منظور انجام تحلیل از نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: در نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی بین گروه ها در پس آزمون تفاوت معنادار وجود داشت. گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معناداری را نشان دادند ( p< 0/0001 ). نتیجه گیری: کارکنانی که در جلسات درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد شرکت کردند نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی شان کاهش یافت. این برنامه درمان برای محیط های شغلی با تنش بالا و مستعد مشکلات روان شناختی همچون افسردگی و مشکلات روان تنی پیشنهاد می شود.
اثربخشی خانواده درمانی کوتاه مدت ستیر بر ناگویی هیجانی و بلوغ عاطفی در زوجین متقاضی طلاق
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : طبق الگوی ستیر شیوه پیام رسانی زوجین بیانگر احساس ارزش شخصی آنها است . پیام رسانی و ارتباط ناکارآمد(غیرمستقیم، مبهم، ناقص، تحریف شده، نامناسب، و ناهمخوان)، شاخص نظام خانوادگی بدکار به شمار می آیند. لذا هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خانواده درمانی کوتاه مدت ستیر بر ناگویی هیجانی و بلوغ عاطفی در زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره سرای امید کاشان در شش ماهه دوم سال 1399 شامل 100 زوج بود که پس از غربالگری با پرسشنامه بلوغ عاطفی سینک و بهارگاوا (1984) و ناگویی هیجانی تورنتو 40 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه آزمایشی خانواده درمانی ستیر(10 زوج) و گروه گواه (10 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله ستیر قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله خانواد درمانی ستیر بر بلوغ عاطفی (001/0 P= و 40/180 F= ) و ناگویی هیجانی (001/0 P= و 72/267 F= ) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله خانواده درمانی ستیر برای کاهش ناگویی هیجانی و همچنین بهبود ثبات بلوغ عاطفی در همسران دچار مشکلات زناشویی روش مناسبی است .
تأثیر آموزش بخشایش گری در مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اصلاح روابط والد – کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش بخشایش گری در مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اصلاح روابط والد - کودک انجام گرفت. 30 نفر از مادران دارای کودک نارسایی توجه – بیش فعالی از ناحیه 4 و 1 تبریز انتخاب شدند. کودکان این مادران درحال تحصیل در پایه دوم و سوم ابتدایی در سال تحصیلی 98-99 بودند. 15 نفر از آنها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر نیز در گروه کنترل جایگزین شدند. روش این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود و آموزش برنامه بخشایش گری در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تعامل والد - کودک جرارد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر بهره گرفته شد. نتایج، تفاوت معنی داری در خرده مقیاس های کیفیت تعامل والد - کودک یعنی حمایت والدینی، رضایت از فرزندپروری، مشارکت در فرزندپروری و ارتباط با فرزند گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و نیز در دوره پیگیری نشان داد. نتایج حاکی از آن بود که آموزش بخشایش گری سبب بهبود اصلاح روابط والد - کودک در مادران کودکانی با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی می شود و این برنامه مداخله آموزشی می تواند در مراکز مشاوره به منظور اصلاح روابط والد - کودک استفاده شود.