فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۰۱ تا ۶٬۱۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه مطالعه دین و دین داری با رویکرد روان شناسانه به مسئله ویژه ای از مسائل بهداشت روان تبدیل شده است. باوجوداین، یافته های مطالعاتی در زمینه نقش دین داری در سلامت روانی در قشرهای مختلف جامعه متناقض می باشد. این پژوهش با هدف تبیین اثر کیفیت زندگی بر مشکلات رفتاری-عاطفی بر اساس نقش میانجی گر عمل به باورهای دینی در دانشجویان خانواده شهدا انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع علّی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان خانواده های شهدای استان گلستان بود که تعداد 250 نفر از آنان با روش دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه کیفیت زندگی، فرم کوتاه چک لیست نشانه های اختلالات روانی و پرسش نامه عمل به باورهای دینی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگو یابی معادلات ساختاری انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، میزان عمل به باور دینی بیشتر دانشجویان در حد متوسط روبه بالا بود و الگوی پیشنهادی روابط علّی بین متغیّرهای پژوهش برازش قابل قبولی داشت. به طور کلی، در الگوی پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان داد که کیفیت زندگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق عمل به باورهای دینی در دانشجویان شاهد با مشکلات رفتاری-عاطفی، اضطراب، افسردگی، وسواس، حساسیت به روابط بین فردی، شکایات جسمانی و فوبیا رابطه داشت (05/0>P). این رابطه بین کیفیت زندگی با عمل به باورهای دینی مثبت و معنی دار بود (05/0>P). رابطه بین عمل به باورهای دینی با مشکلات رفتاری-عاطفی نیز منفی و معنی دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، آموزش و ارتقای کیفیت زندگی و نیز ترغیب دانشجویان به عمل به باورهای دینی به بهبود مهارت حل مسئله و کاهش مشکلات رفتاری-عاطفی منجر می شود.
مقایسه شدت رؤیای شفاف، فراشناخت و پرآگاهی زمینه ای در افراد مدیتور با عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
136 - 149
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت شدت رؤیابینی شفاف، فراشناخت و پرآگاهی زمینه ای در افراد مدیتور با عادی انجام شد. این پژوهش از نوع علَی-مقایسهای و نمونه شامل ۲۴۰ نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان بود. این افراد مقارن با شرایط آموزش مجازی پاندمی ویروس کرونا، به شیوه در دسترس و از طریق ارسال لینک پرسشنامه در کانال های اجتماعی مربوط به دانشجویان دانشگاه گیلان انتخاب شدند؛ بدین صورت که در ابتدا ۱۲۰ دانشجو با رعایت ملاکهای ورود داشتن سابقه تمرینات مدیتیشن روزانه (بین سی دقیقه تا دو ساعت) و مستمر (حداقل به مدت دو سال) و با دامنه سنی 18 تا 40 سال و ملاک خروج سابقه مصرف داروهای روانگردان و اعتیاد به مواد مخدر به عنوان گروه مدیتور در نظر گرفته شدند و به همراه ۱۲۰ دانشجوی دیگر که سابقه هیچ گونه تمرین مدیتیشن نداشتند و از لحاظ سن، جنسیت و سطح تحصیلات با افراد گروه اول همتا شده بودند در مجموع گروه نمونه را تشکیل دادند و پرسشنامههای رؤیابینی شفاف (LuCid)، پرآگاهی (FFMQ) و فراشناخت (MCQ) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری در نرمافزارSPSS-21 انجام گرفت. یافتهها گویای وجود تفاوت معنادار افراد مدیتور و عادی از نظر شدت رؤیابینی شفاف، فراشناخت و پر آگاهی بود. این نتایج مطابق با تلویحات نظری و کاربردی میتواند علاوه بر جمعیت عمومی، برای پژوهشگران و درمانگران از جهت بهکارگیری تمرینات مدیتیشن به عنوان روشی کم هزینه و بدون ضرر برای تقویت سطوح فراشناخت، پرآگاهی و رؤیابینی شفاف مفید باشد.
تحلیل تاثیر محدودیت های کرونایی بر شیوه زندگی و نحوه کنار آمدن با آن
حوزه های تخصصی:
بحران ویروس کرونا به واسطه شیوع گسترده آن در تمام جهان شناخته شده است؛ درواقع با ظهور ویروس کرونا، زندگی و سلامت روانی و جسمانی مردم به خطر افتاد، همچنین با محدودیت هایی که بر سر راه خود گذاشت باعث به وجود آمدن مشکلات مختلفی ازجمله عدم ارائه آموزش حضوری و بهره مندی از امکانات آموزشی، تعارضات زناشویی و افزایش آمار طلاق، اختلالات روانی ازجمله استرس پس از سانحه و وسواسی شد. در مقاله حاضر که مطالعه از نوع کیفی است، تعدادی از مشارکت کنندگان که تمایل به انجام مصاحبه بودند انتخاب شدند و سوالاتی باز و بسته در باب سلامت روانی، رضایت از آموزش مجازی از آن ها پرسیده شد. و در انتهای مقاله به ارائه راه حل های پیشنهادی و روش صحیح برخورد افراد خانواده با یکدیگر برای کنار آمدن با محدودیت های کرونایی و افزایش سلامت روانی و رضایت از زندگی در چنین شرایط بحرانی داده شد.
اثربخشی درمان راه حل مدار بر نگرش به خیانت زناشویی و صمیمیت زناشویی افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نگرش به خیانت و صمیمیت متغیرهایی هستند که می توانند نقشی پررنگ در گرایش به خیانت زناشویی در زوجین ایفا نمایند؛ اما آیا درمان راه حل مدار در کاهش نگرش به خیانت زناشویی و بهبود صمیمیت زناشویی افراد متأهل کمک می کند؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل مدار بر نگرش به خیانت زناشویی و صمیمیت زناشویی افراد متأهل شهر بوشهر انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره مسیر زندگی در سال 1398 بود. 4 زوج (8 نفر) به روش نمونه گیری داوطلبانه - هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: مقیاس نگرش به خیانت زناشویی واتلی (2006)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان راه حل مدار به شیوه استیو دی شازر (عزیزی و قاسمی، 1396). داده ها به روش ترسیم دیداری ، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند . یافته ها: درمان راه حل مدار باعث کاهش متغیر نگرش به خیانت زناشویی با (23/22 درصد بهبودی) و اثر آن تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (20/07 درصد بهبودی). درمان راه حل مدار توانست صمیمیت زناشویی زوج ها را نیز افزایش دهد (14/64درصد بهبودی) که اثر آن تا پایان دوره پیگیری ماندگار بود (12/61 درصد بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (0/05 P< ). نتیجه گیری: نتایج تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که درمان راه حل مدار در کاهش نگرش به خیانت زناشویی و افزایش صمیمیت زناشویی افراد متأهل مؤثر است .
نقش باورهای فراشناختی و تاب آوری در پیش بینی سازگاری زناشویی در دو گروه بیماران مبتلا به درد مزمن و بهنجار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای درد مزمن در جامعه و اثرات همه جانبه ی آن بر زندگی بیماران مبتلا، نقش باورهای فراشناختی و تاب آوری در میزان سازگاری این افراد بسیار با ارزش است؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باور های فراشناختی و تاب آوری در پیش بینی سازگاری زناشویی در دو گروه بیماران مبتلا به درد مزمن و بهنجار بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی به شمار می رود. نمونه این مطالعه شامل دو گروه بیماران مبتلا به درد مزمن (60 نفر) و افراد سالم (60 نفر) بود که به صورت در دسترس انتخاب و با پرسشنامه های باور فراشناختی ولز (1997)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج رگرسیون نشان داد در گروه بهنجار، هر دو متغیر باورهای فراشناخت و تاب آوری، وارد مدل شده است. ضریب رگرسیون استاندارد تاب آوری بزرگ تر از ضریب رگرسیون استاندارد باورهای فراشناخت است بنابراین تاثیر پذیری سازگاری زناشویی از تاب آوری بیشتر از باورهای فراشناخت است (باورهای فراشناخت 356/0-= B ، 002/0= P ، تاب آوری 412/0= B ، 001/0 > P ). در گروه پاسخ گویان دارای درد مزمن، تنها متغیر تاب آوری قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی است (388/0= B ، 002/0= P ). نتیجه گیری: باورهای فراشناختی و تاب آوری پیش بینی کننده های خوبی برای سازگاری زناشویی هستند و اثر معناداری بر سازگاری زناشویی در دو گروه مبتلا به درد مزمن و بهنجار داشتند. اگر تاب آوری و باور فراشناختی هر دو با هم در یک راستا نقش ایفا کنند درنتیجه تأثیر درد روی فرد کمرنگ تر خواهد شد و باعث سازگاری بیشتر می شود. بنابراین علاوه بر تاب آوری باید میزان باور فراشناختی افراد مبتلا به درد مزمن را نسبت به دردشان بالا ببریم.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر سرزندگی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و امید تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه شهرستان رابر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان انجام شد. برای این منظور از بین تمامی دبیرستان های دخترانه شهررابر در سال تحصیلی 99-1398، 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش هوش معنوی قرار گرفت؛ و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی اسکافیلی و همکاران و پرسشنامه امید تحصیلی کمپل و کاون به عنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله (قبل و بعد آموزش) استفاده شد. در پایان داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ که یافته های به دست آمده نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنا که آموزش هوش معنوی موجب افزایش سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان شده است؛ بنابراین با توجه به یافته های پژوهش حاضرمی توان نتیجه گرفت آموزش هوش معنوی می تواند به عنوان یکی از روش های مؤثر بر سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به والدین بر پرخاشگری و انگیزه تحصیلی فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
376 - 390
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی به والدین بر پرخاشگری و انگیزه تحصیلی فرزندان آنها انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان 13 تا 15 ساله منطقه 2 شهر تهران بود که 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و یکی از والدین آنها در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش بسته مهارتهای زندگی منوچهری و همکاران (1394) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس خشم نیلسون و همکاران (2000) و پرسشنامه انگیزه تحصیلی هارتر (1981) بود که پس از جمع آوری با استفاده از روش واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی به والدین بر پرخاشگری (24/5=F، 032/0=P) و انگیزه تحصیلی (98/5=F، 022/0=P) کودکان آنها موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجهگیری: بدین معنا که آموزش مهارتهای زندگی به والدین منجر به بهبود پرخاشگری و انگیزه تحصیلی کودکان میگردد. نتایج حاکی از کاهش پرخاشگری و بهبود انگیزه تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بود. در نتیجه می توان از آموزش مهارتهای زندگی به عنوان بخشی از برنامه های توانمندسازی والدین و فرزندنشان و همچنین متولیان عرصه تعلیم وتربیت استفاده کرد.
پیش بینی ترس از شفقت به دیگران در همه گیری ویروس کرونا بر اساس ذهن آگاهی و میزان افسردگی، اضطراب و استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۴۰-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
بیماری همه گیر COVID -19 یک بحران گسترده بهداشت جهانی با پیامدهای مخرب برای سلامت روان و روابط اجتماعی است. در این شرایط شفقت می تواند یک عامل محافظتی و در مقابل ترس از شفقت باعث افزایش آسیب پذیری در برابر پریشانی روانی اجتماعی باشد. بنابراین بررسی عواملی که ممکن است درترس از شفقت به دیگران دخیل باشد ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف بررسی پیش بینی ترس از شفقت به دیگران براساس ذهن آگاهی و میزان افسردگی، اضطراب و استرس انجام شد. روش مطالعه ی حاضر، از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه پژوهش ساکنان شهر تهران در سال 1400 بودند که از میان آنان 510 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21) (آنتونی و همکاران، 1998)، مقیاس مقیاس ذهن آگاهی (MASS) (براون و رایان، 2003) و پرسشنامه ترس از شفقت به دیگران (FCS) (گیلبرت و همکاران، 2011)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین مولفه های استرس، افسردگی و اضطراب با ترس از شفقت به دیگران همبستگی مثبت وجود داشت درحالی که ذهن آگاهی همبستگی منفی با آن داشت )01/0(p<. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که فقط مولفه استرس (07/0) از مقیاسDASS و ذهن آگاهی (04/0) توانستند ترس از شفقت به دیگران را پیش بینی کنند. بنابراین با توجه به شرایط فعلی انجام مداخلاتی برای کاهش استرس و بهبود ذهن آگاهی که در ترس از شفقت به دیگران دخیل هستند می تواند کمک کننده باشد.
مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و تلفیق طرحواره درمانی با مصاحبه انگیزشی بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و طرحواره درمانی تلفیقی با مصاحبه انگیزشی و بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعه کننده به بخش دیالیز بیمارستان بعثت همدان در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 45 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 10 جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. داده های به دست آمده از مقیاس (HADS)، با آزمون های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود (01/0 P< ). نتایج آزمون بن فرونی نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود (01/0 < P )؛ اما بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود (01/0 P> ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاد می گردد روانشناسان و متخصصان سلامت از این دو روش درمانی برای کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه استفاده نمایند.
Linking Social-emotional competence based on positive mood characteristics and self-efficacy in emotion regulation: Testing the Mediating Role of social support(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
A child's ability to engage positively with others, express emotions positively, and control behavior is referred to as social and emotional competence. Thus, the aim of this study was to explain social-emotional competence based on positive mood Characteristics, self-efficacy in emotion regulation with mediating role of social support of female students. The method used in this research was structural equation modeling correlation, which was performed in Tehran during the academic year 2018-2019 in December and October. 420 female students from all female students with an average age of 17 years in public schools in Tehran in the academic year 2019-2020, were randomly selected by cluster sampling method. Bromes's temperament (2007), social support of Wax et al. (1986), self-efficacy of Caprara et al. (2008), and competence Emotional-social completed by students Zhu and Ei (2012) questionnaires were administered to students. Pearson correlation coefficient test and path analysis methods were used to analyze the data. Data were analyzed using SPSS-21 and AMOS18 software. Based on the presented model (The root-mean-square error (RMSEA) was 0.072, and the square root of the mean squared residual (SRMR) was 0.062, which was less than the criterion (0.08) and thus confirmed the fit of the model. Based on the results, Positive mood traits affect social-emotional competence both directly (P <0.05, β = 0.159) and indirectly through social support (P <0.05, β = 0.204). In order to promote social-emotional competence, social support should consider an effective variable and important intervention priority of educational systems.
Identifying challenges and effective indicators in entrepreneurial attitudes in the content of elementary textbooks (qualitative study)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The aim of this study was to identify the challenges and effective indicators in entrepreneurial attitudes in the content of elementary textbooks. The research method is applied in terms of purpose and based on how to collect qualitative data based on semi-structured interviews. The statistical population was the selection of interviewees using snowball-type purposive sampling method, which was stopped in the eleventh interview due to the repetitive text of the interviews and consensus. Based on the results of the interviews and the extraction of challenges, which consisted of 46 two concepts or items, 8 challenges in the content of science and Persian textbooks for first to third grades of elementary school were identified. Also, in the index extraction section, which consisted of 43 concepts or items, 7 effective indicators were identified in the content of science and Persian textbooks for the first to third grades of elementary school. The results showed that the challenges of lack of space and educational context, theorizing of concepts, neglect of entrepreneurship, lack of education, optional activities, lack of evaluation, lack of support from officials and lack of skills of teachers as the most important challenges of not developing attitudes, respectively. Entrepreneurship was introduced in the textbooks of the course. Also, indicators of creating and creating opportunities, self-efficacy, desire and confidence in success, talent identification, participation and interaction, operationalization and acquisition of skills, flexibility of officials were selected as the most important factors in developing entrepreneurial attitudes in elementary school textbook content.
بررسی نقش میانجی اهداف پیشرفت در رابطه بین ویژگی شخصیتی عزم با درگیری تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم: ارائه یک مدل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۱۹۶۴-۱۹۴۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: هرچند پژوهش های پیشین به بررسی آثار مستقیم ویژگی شخصیتی عزم در پیش بینی اهمال کاری و درگیری دانش آموزان پرداخته اند اما آثار غیر مستقیم آن کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی نقش عزم است که بصورت مستقیم و غیرمستقیم، منجر به افزایش درگیری تحصیلی و کاهش اهمال کاری تحصیلی می گردد. روش: پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل در مدارس غیرانتفاعی در سال تحصیلی 99-98 در شهر همدان بود که از بین آنها 500 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت، موریاما و پکران (2011)، مقیاس عزم داکورث و کویین (2007)، درگیری تحصیلی ریو (2013) و اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-26، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که عزم، بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی اهداف پیشرفت مبتنی بر خود و مبتنی بر تکلیف، اثر مثبت و معنادار داشت (0/05 =β، 0/01 <P). اما عزم بر اهمال کاری تحصیلی با نقش میانجی اهداف پیشرفت مبتنی بر خود و مبتنی بر تکلیف، اثر منفی و معناداری نداشت (0/06- =β، 0/68 =P). نتیجه گیری: شایستگی های مبتنی بر خود و مبتنی بر تکلیف در دانش آموزان با عزم بالا، می تواند منجر به افزایش درگیری شناختی، رفتاری، عاطفی و عاملی گردد اما نمی تواند در کاهش اهمال کاری نقشی معنادار داشته باشد.
The effectiveness of mindfulness-based stress reduction intervention on cognitive avoidance of students with test anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study aimed to determine the effectiveness of mindfulness-based stress reduction intervention on cognitive avoidance of students with test anxiety. The research method was quasi-experimental with a pretest-post-test design ad a control group. The statistical population included all Meshkinshahr students who were referred to school counseling centers. Among them, 30 people with test anxiety were selected by purposive sampling. Data collection tools were test anxiety questionnaires (Abolghasemi et al., 1996) and cognitive avoidance (Sexton and Dogas, 2008). The experimental group received a mindfulness-based stress reduction program (John Kabat-Zayn) for 8 weeks (one week of a 2-hour session). The collected data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The results showed that mindfulness-based stress reduction intervention significantly reduced cognitive avoidance in students with test anxiety (P <0.001). According to the present study, the use of mindfulness-based stress reduction intervention in the pre-exam period can be effective in reducing the cognitive avoidance of students with test anxiety.
اثربخشی درمان شناختی-تحلیلی بر نشانگان اختلال استرس حاد و تجارب تجزیه ای در مصدومین حوادث جاده ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
59 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-تحلیلی بر نشانگان اختلال استرس حاد و تجارب تجزیه ای مصدومین حوادث جاده ای انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. تمامی مصدومین حوادث رانندگی مراجعه کننده به بخش های ارتوپدی و ترومای بیمارستان شهدای هفتم تیر جامعه پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 30 بیمار واجد ملاک های ورود به پژوهش با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در گروه های آزمایش و گواه گمارش شدند. گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات دموگرافیک با مقیاس می سی سی پی (Norris & Reed, 1997) و مقیاس تجارب تجزیه ای (Bernstein & Putnam, 1986) انجام شد. گروه مداخله برنامه شناختی-تحلیلی را طی 16 جلسه به صورت جلسات هفتگی 1 ساعته دریافت نمودند اما گروه گواه این برنامه را دریافت نکرد. داده ها با آزمون های t (مستقل و زوجی) و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: برنامه شناختی-تحلیلی بر کاهش نمره اختلال استرس حاد (02/36=F، 64/0=Eta و 05/0>P) و مؤلفه های آن (خاطرات رخنه کننده، مشکل در ارتباط بین فردی، ناتوانی در کنترل عاطفی و احساس افسردگی) در آزمودنی های گروه مداخله اثربخش بوده است. بین میانگین نمره تجارب تجزیه ای دو گروه نیز در دوره پس آزمون تفاوت معنی داری بود (12/23=F، 61/0=Eta و 05/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از کارایی این شیوه درمانی نوظهور است. به نظر می رسد به علت تلفیقی بودن درمان و نقش فعال بیمار در آن برای مبتلایان به اختلالات مرتبط با آسیب و عوامل استرس زا مناسب تر است.
اثربخشی آموزش مهارت اجتماعی ارتباطی بر باورهای فراشناختی و ترس از ارزیابی مثبت و منفی دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
53 - 66
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی ارتباطی بر باورهای فراشناختی و ترس از ارزیابی مثبت و منفی دانش آموزان متوسطه اول انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهرستان آران و بیدگل تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 دانش آموز پسر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند و به پرسشنامه های باورهای فراشناختی ولز و کاترایت – هاتن (2004)، پرسشنامه ترس از ارزیابی مثبت ویکز (2010) و پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی لیری (1983) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش گروهی مهارت های اجتماعی ارتباطی برای گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعتی به اجرا گذاشته شد. پس از پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با پرسشنامه های پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی- ارتباطی بر کاهش باور های فراشناختی (05/0p<)، کاهش ترس از ارزیابی منفی (05/0p<) و کاهش ترس از ارزیابی مثبت (05/0p<) مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش اثربخشی کاربست آموزش گروهی مهارت های اجتماعی ارتباطی را بر کاهش باورهای فراشناختی و ترس از ارزیابی مثبت و منفی دانش آموزان تأیید کرد.
مقایسه اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی بسیار ناتوان کننده است که به مختل شدن بسیاری از جنبه های زندگی، و در موارد شدید به کاهش کیفیت زندگی فرد منجر می شود. بنابراین بکارگیری درمان تجربی فراتشخیصی یکپارچه نگر ضروری می باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر اضطراب اجتماعی، انعطاف پذیری پذیرش و عمل، زندگی ارزشمند و شفقت به خود انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای، با پیگیری2 ماهه بر روی 6 دانشجوی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این دو الگوی درمانی یکپارچه نگر، از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز، هیمبرگ و همکاران، (1999)، پرسشنامه انعطاف پذیری پذیرش و عمل- نسخه دوم بوند، و همکاران (2011)، پرسشنامه زندگی ارزشمند ویلسون و همکاران (2010) و مقیاس خود شفقت ورزی- فرم کوتاه ریس و همکاران (2011)، استفاده شد. داده ها با روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در کاهش اضطراب اجتماعی (1.96->Z) و افزایش انعطاف پذیری پذیرش و عمل، خود شفقت ورزی و زندگی ارشمند در مرحله آخر درمان و مرحله پیگیری موثر و معنادار است (1.96Z>). همچنین نتایج این پژوهش در مرحله پیگیری نیز نشان دهنده تداوم اثربخشی و کارایی این دو مداخله یکپارچه نگر بر اختلال اضطراب اجتماعی بود. بحث و نتیجه گیری : این پژوهش از اثربخشی و کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی حمایت می کند.
تدوین مدل علی ازدواج موفق براساس سبک های دلبستگی و ویژگیهای شخصیتی با نقش واسطه ای تمایز یافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم زندگی است که بیشتر ما برای تشکیل خانواده از این رویداد مهم استقبال میکنیم ازدواج چه در سنت وچه در فرهنگ امری پسندیده و نیکوست. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی ازدواج موفق بر اساس سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی با میانجیگری تمایزیافتگی می باشد. روش : حجم نمونه ای برابر 500 زوج از زوجین شهرستان خوی به شیوه دردسترس و با لحاظ نمودن ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی، تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و رضایت زناشویی جمع آوری و بااستفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت یافته ها : یافته ها حاکی از آن است که بیشترین تأثیر مستقیم بر ازدواج موفق از سوی تمایزیافتگی با تأثیرپذیری 379/0 می باشد و کمترین میزان تأثیرپذیری نیز برون گرایی با میزان 266/0- می باشد. که اگر فرد دارای تمایزیافتگی بالایی باشد یا بیاموزد آن را ارتقاء بخشد، حتی در صورت داشتن ویژگی های شخصیتی ناهمخوان نیز با پذیرش و مدیریت برخورد نموده به جای گیرکردن در تغییر خود یا طرف مقابل تمام انرژی خود را صرف حل مسئله زندگی زناشویی کرده و دلبستگی ایمن زوجی ایجاد می شود. در عین حفظ فردیت، زوج به "ماشدن" مطلوب در ازدواجی موفق می رسند.
بررسی اصول چهارده گانه شادمانی فوردایس در متون و تربیت اسلامی
حوزه های تخصصی:
موضوع «شادی و شادمانی» در وجود آدمی، تاریخی به اندازه قدمت خود انسان دارد و مباحث مربوط به آن جزء کهن ترین مسائل بشری محسوب می شوند. روانشناسی جدید در سال های اخیر به دستاوردهای خوبی در زمینه «روانشناسی شادی» نائل گردیده است. «اصول چهارده گانه فوردایس» که محور بسیاری از تحقیقات و پژوهش های دانشگاهی با موضوع «شادمانی» قرارگرفته، یکی از اصلی ترین یافته ها در این زمینه است. کارگاه ها و دوره های آموزش شادی و نشاط نیز در میان برخی از آحاد جامعه در حال انجام است. نتایج پژوهش ها در این زمینه نشان داده که این دوره ها توانسته، از طریق آموزش شادمانی به افراد، اثرات مثبتی در کاهش آسیب های روانی، اجتماعی و حتی جسمی فراگیران داشته باشد. این مقاله، ضمن بررسی محتوای این اصول شادی بخش درصدد آن است تا مشخص کند چه ردپایی از آن را می توان در منابع و متون اسلامی یافت و در تربیت و اخلاق اسلامی تا چه حد بر محتوای این اصول، تأکید شده است.
تاثیر طرحواره درمانی هیجانی بر شدت افسردگی، بد تنظیمی هیجانی و طرحواره های هیجانی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی به عنوان یکی از اختلال های شایع روانشناختی است که اغلب با بی لذتی، خلق پایین، بی حالی، حواس پرتی، تغییرات خواب و اشتها و احتمال وجود افکار خودکشی مشخص می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر شدت افسردگی، بد تنظیمی هیجانی و طرحواره های هیجانی بیماران مبتلابه اختلال افسردگی اساسی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به افسردگی که در سال ۱۳۹۹ به مراکز بهداشتی شهرستان خوی مراجعه کرده بودند. از میان آن ها ۳۰ نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایشی جلسات درمانی یک ساعته به صورت هفتگی برگزار شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه بک ( BDI-II ) و پرسشنامه تنظیم هیجانی ( ERQ ) و پرسشنامه طرحواره های هیجانی نسخه دوم ( LESS-II ) جمع آوری شده و بعد از جمع آوری داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نمرات پس آزمون شدت افسردگی، سرکوبی، ارزیابی مجدد و طرحواره های هیجانی انطباقی و غیرانطباقی نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (۰/۰۰۱> p ). اندازه اثر طرحواره درمانی هیجانی در کاهش شدت افسردگی (۰/۸۶)، سرکوبی (۰/۶۳)، ارزیابی مجدد (۰/۶۹)، طرحواره های هیجانی انطباقی (۰/۷۴) و طرحواره های هیجانی غیرانطباقی (۰/۷۸) بود. نتیجه گیری: طرحواره درمانی هیجانی به عنوان درمانی نوظهور متمرکز بر هیجان می تواند به عنوان درمانی مؤثر و کارآ برای کاهش افسردگی، بد تنظیمی هیجانی و اصلاح طرحواره های هیجانی به کار برود.
مقاله موردی: اقدام به خودکشی در یک پسربچه 8ساله با سه بار سابقه حلق آویز: گزارش موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بروز رفتار خودکشی در کودکان زیر ۱۰ سال یک اعلان خطر و موضوعی نگران کننده است. این پدیده می تواند یک شاخص مهم برای ارزیابی وضعیت روانی افراد در جامعه باشد. این مطالعه یک پسر بچه ۸ ساله را گزارش می کند که سابقه سه بار اقدام به خودکشی به روش حلق آویز داشته است. مشاوره روان پزشکی نشان داد که این کودک افسردگی پنهان دارد. نتایج ارزیابی رفتار کودک توسط والدین از طریق چک لیست رفتاری کودک نشان داد که این کودک بالاترین نمرات را به ترتیب در حیطه های اختلال رفتاری پرخاشگرانه، مشکلات توجه، رفتار قانون شکنی و اختلال افسردگی اضطراب دارد. عدم توجه والدین در برآوردن نیازهای گوناگون کودکان و نبود محیط پرورشی و حمایتی ممکن است منجر به بروز اختلالات رفتاری عاطفی در کودک شده و زمینه را برای بروز رفتارهای خطرناکی مانند اقدام به خودکشی در کودک فراهم کند.