فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۰۱ تا ۵٬۵۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۲
51 - 76
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشم انداز زمان در مادران با کودک ناتوان هوشی شهر ملایر در سال 1398 انجام شد. پژوهش با استفاده از طرح نیمه آزمایشی گروه کنترل نامعادل انجام گرفت. از بین مادران با کودک ناتوان هوشی شهر ملایر 30 نفر به روش در دسترس انتخاب؛ و به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شد. داده ها با مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، و سیاهه چشم انداز زمان( دیدگاه زمانی آینده) زیمباردو (1999) جمع آوری شد. ابتدا آزمودنی های هر دو گروه در پیش آزمون به ابزارهای مذکور پاسخ دادند. پس از آن گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1.5 ساعتی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد، اما گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. در پایان جلسات درمان، هر دو گروه آزمایش و کنترل به ابزارهای گردآوری داده ها پاسخ دادند. از آنجا که مفروضه های آزمون تحلیل کوواریانس رد شد، تحلیل داده ها، با استفاده از آزمونt مستقل برای نمرات افتراقی( تفاضل نمره پس آزمون و پیش آزمون) نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشم انداز زمان( دیدگاه زمانی آینده) مادران با کودک ناتوان هوشی در سطح 01/0 تأثیر مثبت و معنی داری داشته است. از آنجا که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشم انداز زمان ( دیدگاه زمانی آینده) تأثیر دارد، پیشنهاد می شود برای درمان مادران با کودکان کم توان ذهنی از آن استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش اجتماعی کردن هیجانات و آموزش استعاره های فرزندپروری به مادران بر احساس شرم کودکان با مشکلات رفتاری درونی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات رفتاری، بر کارکرد انطباقی فرد در حوزه های عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذارند. یکی از مهم ترین عوامل خانوادگی در تحول مشکلات رفتاری، شیوه های فرزند پروری والدین است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اجتماعی کردن هیجانات و آموزش استعاره های فرزندپروری بر احساس شرم کودکان با مشکلات رفتاری درونی شده بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بوده است. نخست آزمودنی ها بر اساس ملاک های ورود غربال شدند، سپس 45 مادر دارای کودک با مشکلات رفتاری درونی شده انتخاب شده و به طور تصادفی در در دو گروه آزمایش اجتماعی کردن هیجانات و آموزش استعاره های فرزندپروری (هر گروه 15 نفر) و همچنین یک گروه کنترل(15 نفر) گمارده شدند. . مادران در گروه اجتماعی کردن هیجانات 8 جلسه و در گروه استعاره های فرزندپروی در 7 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ(فرم والد) و پرسشنامه احساس شرم و گناه توسکا -کودک بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس نشان داد که هر دو آموزش توانسته احساس شرم را به طور معناداری کاهش دهد، اما آموزش اجتماعی کردن هیجانات در مقایسه با آموزش استعاره-های فرزندپروری بهتر توانسته باعث کاهش علائم و نشانه های هیجان شرم در کودکان با مشکلات رفتاری درونی شده گردد. این تفاوت می تواند حاکی از تاثیرگذاری بیشتر روش های فرزندپروری هیجان محور در مقایسه با روش های شناختی به دلیل و تکنیک هایی چون تشخیص علت و پیامد هیجانات و ، مکالمات هیجان محور و غیره بر متغیر هیجانی شرم که با مشکلات رفتاری درونی شده رابطه نزدیک دارد، باشد.
مقایسه اثربخشی تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با نوروفیدبک بر حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده در افراد مبتلا به دیابت تیپ 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
59 - 78
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح بین- درون آزمودنی های آمیخته است که با هدف تعیین اثربخشی تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با نوروفیدبک، بر حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده در افراد مبتلا به دیابت تیپ II انجام گرفت. نمونه پژوهش، شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت تیپ II بود که به صورت هدفمند از بین بیماران مراجعه کننده به آزمایشگاه های شهرستان ماهشهر انتخاب شدند. این بیماران، پس از همتاسازی، به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره جایگزین شدند و گروه های آزمایش در 8 جلسه درمان روانشناختی و 10 جلسه آموزش نوروفیدبک به صورت انفرادی، مداخلات مربوط به گروه خود را اخذ نمودند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه، با پرسشنامه حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005)، و مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، انجام یافت. طبق نتایج تحلیل SPANOVA، هر دو مداخله ACT + نوروفیدبک، و MBSR + نوروفیدبک، برای کاهش حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده، در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بودند. اما در حالیکه اثربخشی هر دو مداخله برای کاهش حساسیت اضطرابی یکسان بود، برای استرس ادراک شده، اثر مداخله MBSR+نوروفیدبک، چه در مرحله پس آزمون و چه در مرحله پیگیری، بطور معناداری بیشتر از اثر ACT+نوروفیدبک بود.
رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
81-94
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: جنگ معمولاً پیامدهای گسترده فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که تأثیر بسیاری بر مشکلات جسمی و روانی می گذارد. ازاین رو، هدف از این پژوهش تعیین رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان شهر کرج بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری 3750 نفر از همسران جانبازان شهر کرج بود که از میان آنان نمونه ای به تعداد 249 نفر در سال 1398 با توجه به فرمول کوکران به روش دردسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه دین داری سراج زاده و همکاران، پرسش نامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های دین داری با بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی داری در مقدار 01/0 وجود داشت. همچنین از بین پنج مؤلفه مربوط به تاب آوری، تنها بین سه مؤلفه تأثیرات معنوی، تحمل عاطفه منفی و پذیرش مثبت با بهزیستی روانی رابطه خطی معنا داری وجود داشت و متغیّرهای شایستگی فردی و کنترل، در تبیین بهزیستی روانی همسران جانبازان نقشی نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه متغیّرهای دین داری و تاب آوری پیش بینی کننده های معناداری برای بهزیستی روانی هستند، می توان با ایجاد ظرفیت هایی در موقعیت های آموزشی، بهزیستی روانی همسران جانبازان را ارتقا بخشید.
بررسی دیدگاه کارآموزان، کارورزان، دستیاران و اعضای هیئت علمی بالینی درباره اخلاق حرفه ای بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
112-123
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: آموزش و رعایت اصول اخلاق حرفه ای در رشته های بالینی پزشکی همواره کانون توجه است. ازاین رو، هدف این تحقیق تعیین دیدگاه کارآموزان، کارورزان، دستیاران بالینی و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران درباره اهمیت رعایت شاخص های اخلاق حرفه ای در بخش های بالینی بوده است. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی-توصیفی است. جامعه آماری پژوهش تمامی کارآموزان، کارورزان، دستیاران بالینی و اعضای هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مازندران به تعداد 380 نفر در سال ۹۷-1396 بودند که از میان آنان320 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه اخلاق حرفه ای بالینی به روش خودایفا پاسخ دادند. سؤالات مقیاس در پنج حیطه وظیفه شناسی، احترام به دیگران، تعالی شغلی، شرافت و درستکاری و نوع دوستی مشخص شده بود. برای تحلیل میانگین داده های کمّی از آزمون تی و آنوا و برای متغیّرهای کیفی از آزمون کای دو استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 320 نفر (84 درصد) بودند که 163 نفر (9/50 درصد) از آنان را زنان تشکیل دادند. میانگین سنی شرکت کنندگان نیز 4/6±8/26 بود. توزیع فراوانی افراد به این ترتیب بود که 128 نفر (40 درصد) کارآموز، 127 نفر (7/39 درصد) کارورز، 51 نفر (5/17 درصد) دستیار و 9 نفر (8/2 درصد) استاد بودند. علاوه براین، 1/84 درصد از شرکت کنندگان به کارنبردن جملات تحقیرآمیز نسبت به بیماران را گزینه مهم اخلاق حرفه ای بالینی می دانستند و دیدگاه زنان و مردان نیز در اهمیت گویه های اخلاقی تفاوتی نداشت (844/0P<) ولی کارآموزان، کارورزان، دستیاران و استادان درباره اهمیت کدهای اخلاقی اختلاف معنی داری داشتند (035/0>P). نتیجه گیری: از دیدگاه مشارکت کنندگان بالینی، برخی از گویه ها مثل احترام به بیماران اهمیت بالاتری داشت ولی در حیطه تعالی شغلی کم اهمیت بود. ازاین رو، تقویت انگیزه های درونی و بیان جایگاه شاخص های اخلاق حرفه ای بالینی در برنامه های آموزشی بالینی برای برخی از موارد گزارش شده کم اهمیت، توصیه می شود.
چارچوب نظری ساختار وجودی انسان بر مبنای تحلیل محتوای قرآن کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
124-136
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: انسان شناسی یکی از دو مفروضه پنهان اساسی است که پایه تصور همه نظریه پردازان غربی و شرقی در ادیان مختلف از واقعیت و به دنبال آن ارائه نظریات علمی به ویژه در حوزه علوم انسانی است. تحولات انسان شناسی الهی (مسیحی و یهودی) و فلسفی (از پروتاگوراس تا نیچه) در غرب به تدریج به انسان شناسی تجربی با اساس ماتریالیستی و داروینیستی منتهی شده که محصول آن شناختی ناقص از انسان و کاربرد آن در شئون مختلف و آسیب های جبران ناپذیری در رشد و تعالی و سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی او بوده است. در آثار دانشمندان مسلمان گرچه تصویری متعالی از انسان ارائه شده، اما فاقد عینیت و یکپارچگی و دارای ضعف کاربردی است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به چارچوب نظری آفرینش یا «ساختار وجودی» انسان و تعالی و بالندگی او و استخراج اجزای این ساختار و روابط بین آنها در جهت عینی و کاربردی سازی با الگوبرداری از تمثیل آناتومی بُعد مادی (بدن) انسان بود. روش کار: این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی قرآن و با استعانت از تفاسیر و پژوهش های اسلامی دیگر انجام گرفته است. به این صورت که آیات مربوط به روش کتابخانه ای جمع آوری و سپس داده های به دست آمده به روش استقرایی تحلیل شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: چهار لایه اصلی صدر، شغاف، قلب و فؤاد در ساختار وجودی انسان استخراج شد که بر پایه فطرت واقع شده است و هر یک مشمول طبقاتی از حالت، قوت، نهایت و غایت است که درمجموع 62 جزء مرتبط را شکل دادند. نتیجه گیری: قلب و لایه ها و اجزای آن و نوع ارتباط بین آنها چارچوب یکپارچه ساختار وجودی انسان با تکیه بر مقوله های استخراجی از قرآن کریم معرفی شدند که می تواند راهنمای انسان سازی و جامعه سازی و تشخیص و درمان بیماری های غیرجسمی باشد.
تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
172-186
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه سلامت انسان ها بیش از پیش یکی از مهم ترین نگرانی های قرن 21 شناخته می شود. این در حالی است که توجه محققان به ابعاد مختلف سلامت انسان ها جلب شده است و تنها سلامت جسمانی مد نظر نیست. در این زمینه، نماز یکی از فرائضی به شمار می رود که می تواند نقش مهمی در سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و معنوی انسان ها داشته باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت انجام گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مروری است. بر اساس منابع کتابخانه ای آثار و پرتوهای نماز بر ابعاد سلامت بر مبنای اسناد موجود تفسیر و نتایج با یافته های مربوط به پژوهش های صورت گرفته، توصیف شد. داده های لازم از طریق اسناد بایگانی شده افزون بر قرآن و نهج البلاغه؛ کتاب های تخصصی دیگر، مقالات و منابع دست اول اسلامی، روایی و فقهی به دست آمد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر مبنای نتایج این تحقیق مشخص شد که نماز رابطه مستحکم و مثبتی با ابعاد چهارگانه سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی دارد که تحقیقات میدانی نیز این تأثیر را تأیید می کند و در موارد اندکی رابطه بین نماز و سلامت ضعیف گزارش شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، نماز در افزایش رضایتمندی و سلامت نقش مهمی ایفا می کند و می توان توجه به این مسئله مهم را با توسعه برنامه های تربیتی مناسب در نظام ساختاری و محتوایی کتب درسی و رشته های مختلف در سطح آموزش عالی بیش از پیش گسترش داد. همچنین با پدیدآوردن توان و ظرفیت مقابله با مشکلات و سختی ها، تقویت نظام ارزشی مطلوب، برنامه های فرهنگی و کارگاه های مناسب تا حد امکان از ابتلا به بیماری های مختلف جلوگیری کرد.
تأثیر آموزش راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
90-102
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بامعنابودن موجب شادی می شود و به اشخاص اجازه می دهد رویدادها را تفسیر کنند و درباره نحوه زندگی و خواسته های انسان در زندگی برای خویش ارزش هایی تدارک ببینند. ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را ارائه نموده است، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر شهر قم صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است که به صورت مشاوره گروهی و در هشت جلسه برگزار شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دین پژوهان دختر شهر قم در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 و نمونه پژوهش 60 دین پژوه دختر با دامنه سنی 18 تا 25 در مقطع کارشناسی بود که به صورت داوطلبانه در مشاوره گروهی ثبت نام نمودند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه شادمانی آکسفورد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیلی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین نمرات شادمانی گروه آزمایش قبل از مداخله 40/31 + 51/94 و بعد از مشاوره گروهی 87/14 + 13/130 تغییر کرد. بنابراین میانگین گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیشتر بود. درنتیجه راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان مؤثر بوده است (001/0P<). نتیجه گیری: ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را به بهترین شیوه تبیین نموده است پیشنهاد می شود در آموزش های مؤسسات آموزشی از مفاهیم این آیات برای ایجاد شادمانی در دانش آموزان، دانشجویان و دین پژوهان استفاده شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
373 - 389
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19 انجام شد. روش پژوهش: پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی سه گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) همراه با سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کووید-19 که در سه ماه اول سال 1400 از بیمارستان امام رضا (ع) در مشهد، مرخص شده اند بود. از این جامعه 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف و با استفاده از ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (آزمایش1 و آزمایش2 و گواه) جایگزین شدند. گروه آموزش (1) ده جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر هیجان و گروه آموزش (2) هشت جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه فاجعه پنداری سولیوان (2009) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مختلط به کمک نرم افزار spss22 انجام گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمرات فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری پیدا کرد (0.001>P). این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی دو گروه درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان روش های مداخله ای مؤثر در کاهش فاجعه پنداری و ارتقاء بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19 مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه تأثیر تعداد محرک-پاسخ و ناهمزمانی آغاز دو محرک بر دوره بی پاسخی روانشناختی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
103 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از موضوعاتی که در بسیاری از مهارت های ورزشی اهمیت فراوانی دارد دوره بی پاسخی روانشناختی است که تاخیر در پاسخ به محرک هایی است که با فاصله کوتاهی از هم ارائه می شوند. هدف این پژوهش مقایسه تأثیر تعداد محرک-پاسخ و فاصله بین دو محرک بر دوره بی پاسخی روانشناختی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار است. روش شناسی: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و در حوزه پژوهش های بنیادی-کاربردی است. تعداد 15 نفر از دانشجویان پسر ورزشکار و ۱۵ نفر غیرورزشکار دانشگاه (سن 08/1±25/22 سال) به صورت نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل دستگاه سنجش زمان واکنش های متوالی، لپ تاپ msi ساخت کشور چین و پرسشنامه دست برتری آنت بود. از همه شرکت کنندگان آزمون تکلیف دوره بی پاسخی روانشناختی شامل چهار تعداد محرک-پاسخ مختلف (یک، دو، چهار و هشت) برای محرک اول و دوم و چهار فاصله زمانی (100، 200، 400 و 600 هزارم ثانیه) بین دو محرک بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک راهه 4×4×۲ با اندازه گیری مکرر همراه با آزمون پیگردی بنفرونی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در فواصل زمانی بیشتر و در تعداد محرک- پاسخ های کمتر، دوره بی پاسخی روانشناختی کوتاه تری داشته اند. همچنین در تعداد محرک-پاسخ هشت انتخابی تفاوت معناداری بین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود دارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد در تعداد محرک-پاسخ های بیشتر، بر طبق نظریه تک کانالی ولفورد، به دلیل اینکه کانال دیرتر خالی می شود، دوره بی پاسخی روانشناختی طولانی تری رخ می دهد. ورزشکاران بدلیل تجربه چالش های بیشتر در ورزش و آمادگی سیستم عصب- عضلانی، در تکالیف واکنشی دشوارتر بهتر از غیرورزشکاران عمل می کنند.
نقش میانجی گر کفایت اجتماعی در رابطه بین تفکر خلاق و هوش هیجانی با جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
79 - 51
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تعیین نقش میانجیگر کفایت اجتماعی در رابطه بین تفکر خلاق و هوش هیجانی با جهت گیری مذهبی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دختران دانش آموز پیش دانشگاهی منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 1187 نفر بود. طبق نظر کلاین (2016) و با توجه به احتمال افت، 240 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. بنابراین از بین 10 دبیرستان دولتی منطقه 4 تهران، دبیرستان های آبسال، صدیقه رودباری، امام محمدباقر و بنت الهدی صدر و سپس از هر دبیرستان 2 کلاس از 2 رشته علوم تجربی و ریاضی به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های کفایت اجتماعی پرندین (1385)، تفکر خلاق عابدی (1363)، هوش هیجانی بار- ان (1980) و جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1967) بود. پس از حذف 20 پرسشنامه ناقص، داده های 220 نفر با استفاده از تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفکر خلاق، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی می توانند جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی را به ترتیب به صورت منفی و مثبت (001/0=P) پیش بینی کنند. ضریب مسیر غیر مستقیم تفکر خلاق و هوش هیجانی با جهت گیری مذهبی درونی به صورت منفی (104/0- =β،001/0=P) و (226/0- =β،001/0=P) و با جهت گیری مذهبی بیرونی به صورت مثبت (054/0=β،006/0=P) و (117/0=β،006/0=P) از طریق میانجی گری کفایت اجتماعی معنادار است. نتیجه گیری: با پرورش و تقویت متغیرهای مستقل پژوهش، می توان دانش آموزان را به سوی جهت گیری مذهبی درونی سوق داد.
پدیدارشناسی تجربه بیماری کووید-19 به منظور تعیین مؤلفه های مقابله ای روان شناختی اساسی در آن، یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
129 - 109
حوزه های تخصصی:
هدف: همه گیری بیماری کووید-19 تغییرات اساسی را در دنیای انسانی در سطوح روابط، مشاغل، آموزش و مباحث بهداشتی ایجاد کرد. این پژوهش کیفی باهدف شناسایی مؤلفه های مقابله ای روان شناختی اساسی در افراد مبتلابه بیماری کووید-19 انجام شد. روش: مشارکت کنندگان این مطالعه از میان فهرست اسامی شبکه بهداشت اردبیل به شیوه مبتنی بر هدف انتخاب شدند. زمان تصویب پژوهش سال 1399 و تاریخ اتمام آن سال 1400 بود. روش تحقیق از نوع کیفی پدیدارشناسی تفسیری بود. لذا برای 20 نفر از بیمارانی که در منزل بستری بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و فرایند مصاحبه و تحلیل داده ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت. در این مطالعه با استفاده از روش کدگذاری باز 123 کد مرتبط با اهداف پژوهش شناسایی شد. یافته ها: نتایج تحلیل سه موضوع اصلی و سیزده طبقه اولیه را نشان داد. موضوع اصلی علائم شامل طبقه اولیه بدنی، روان شناختی و طبقه اولیه اجتماعی است. موضوع اصلی مهارت های مقابله ای شامل طبقه های اولیه سرگرمی، تغذیه، معنوی، روانی، پزشکی، منابع اجتماعی و طبقه اولیه استیصال است و موضوع اصلی پیامدها نیز شامل طبقه های اولیه زندگی، طبقه اولیه دغدغه ها و طبقه اولیه روابط است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مردم در برخورد با بیماری کووید 19 از همه انواع روش های مقابله ای مسئله محور تا هیجان محور و سرمایه های خود برای زنده ماندن بهره می گیرند و تن و روان همسو باهم به گونه منسجم، بقاء شخص را تضمین می کنند.
مقایسه تأثیر آموزش رویکرد شخصیت شغلی و مشاوره ساخت مسیر شغلی بر انطباقپذیری مسیر شغلی کودکان از دیدگاه طراحی زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
155 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مسیر شغلی مبتنی بر نظریه شخصیت شغلی و نظریه ساخت مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی کودکان بر اساس الگوی طراحی زندگی انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با مرحله پیگیری بود و جامعه آماری تمامی کودکان پسر دبستانی سنین 10- 13 سال، در سال تحصیلی 96-97 در شهر اصفهان بودند که 72 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 24 نفری بر اساس نظریه شخصیت شغلی، نظریه ساخت مسیر شغلی و کنترل جایگزین شدند. گروه های آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای شرکت کردند؛ اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی فرم کوتاه مگ گیوری، روسیر، ساویکاس (2015) در سه مرحله گردآوری شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر نظریه ساخت مسیر شغلی به طور مؤثری سبب افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی و مؤلفه های دغدغه، کنترل و کنجکاوی در دانش آموزان پسر شده و اثر آن در طول زمان نیز ثابت ماند؛ در حالی که مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر نظریه شخصیت تنها بر نمره کل انطباق پذیری مسیر شغلی تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان از مشاوره ساخت مسیر شغلی مبتنی بر نظریه ساخت مسیر شغلی و مشاوره مبتنی بر نظریه شخصیت شغلی برای افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی کودکان استفاده نمود.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگر بر ارتقاءخودکارآمدی و تنظیم هیجان میان فردی در بیماران روانی مزمن
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش روانشناسی مثبت نگر بربهبودخودکارآمدی وتنظیم هیجان میان فردی بیماران روانی مزمن انجام شد.روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون وپس آزمون باگروه کنترل بود.جامعه این پژوهش را کلیه بیماران روانی مزمن در مرکز شبانه روزی روزبه زاهدان درسال 1400-99 13تشکیل دادند.30 بیمار به شیوه دردسترس وبه صورت تصادفی در دوگروه آزمایش(15نفر)وگروه کنترل (15نفر)گمارده شدند. گروه آزمایش برنامه ی آموزشی روانشناسی مثبت نگر رادر هشت جلسه 90 دقیقه ای(هرهفته دوجلسه)دریافت کرد.وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد.بیماران به پرسشنامه خودکارآمدی چسنی وپرسشنامه تنظیم هیجان میان فردی هافمن پاسخ دادند.داده ها با استفاده ازروش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.یافته ها نشان داد با کنترل اثرپیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش وکنترل درمتغیرهای خودکارآمدی درمقابله با مشکلات وتنظیم هیجان میان فردی تفاوت معناداری وجوددارد.درمجموع نتایج نشان دادآموزش روانشناسی مثبت نگر بربهبودخودکارآمدی درمقابله بامشکلات وتنظیم هیجان میان فردی بیماران روانی مزمن تاثیر مثبت دارد.
پیش بینی اهمال کاری تصمیم گیری با توجه به ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمال کاری تصمیم گیری الگویی ناسازگارانه برای به تعویق انداختن، هنگام روبه رو شدن با تعارضات و انتخاب هاست. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در پیش بینی اهمال کاری تصمیم گیری دانشجویان بود. روش: این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. شرکت کنندگان ۴۴۰ نفر از دانشجویان بودند که با رضایت آگاهانه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های اهمال کاری تصمیم گیری، ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی را تکمیل نمودند. مراحل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ انجام شد و داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی متعارف و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل همبستگی متعارف نشان داد که بین متغیرهای اهمال کاری تصمیم گیری با ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیون، ۳۲ درصد از واریانس متغیر اهمال کاری تصمیم گیری به کمک متغیرهای پیش بین (ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی) قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به نقش اهمال کاری در تصمیم گیری در اتلاف وقت، عملکرد ضعیف و افزایش استرس و تأثیر ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی بر اهمال کاری تصمیم گیری لازم است توجه بیشتری به این موضوع گردد.
پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی براساس تعهد و همدلی زوجین در دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی در برگیرنده ی شاخصه های مهمی است که یکی از آن ها کیفیت زندگی زناشویی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی براساس تعهد و همدلی زوجین بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ تشکیل دادند که در قالب طرح پژوهش همبستگی، تعداد ۱۶۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از بین آنان انتخاب شدند و مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (۱۹۹۵)، مقیاس تعهد زناشویی آدامز و جونز (۱۹۹۷)، و مقیاس همدلی قربانی و همکاران (۱۳۸۹) را تکمیل نمودند. داده های بدست آمده براساس تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که، کیفیت زندگی زناشویی براساس تعهد زوجین قابل پیش بینی است (۲/۸۷۰=t و ۰/۰۰۵<P و ۰/۲۱۸=β) و همبستگی مثبت و معناداری بین این دو متغیر وجود دارد. همچنین می توان گفت که کیفیت زندگی زناشویی براساس همدلی زوجین قابل پیش بینی است (۳/۸۴۹=t و ۰/۰۰۱>P و ۰/۲۹۲=β) و همبستگی مثبت و معناداری بین این دو متغیر وجود دارد. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی حاکی از آن بود که کیفیت زندگی زناشویی براساس تعهد و همدلی زوجین قابل پیش بینی است. بنابراین توصیه می شود که زوج درمانگران به متغیرهای مذکور توجه کرده و براساس آن ها برنامه هایی برای بهبود کیفیت زندگی زوجین طراحی کنند.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه بر کاهش افسردگی در جمعیت غیربالینی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی شایع ترین اختلال روانی است. تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه از درمان های جدید برای افسردگی است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه بر کاهش افسردگی در جمعیت غیر بالینی بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان در سال ۱۳۹۸ بودند که ۴۵ نفر از آن ها با روش تصادفی هدفمند انتخاب و در ۳ گروه ۱۵ نفری شامل گروه تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه، گروه شم و گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین و در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک ارزیابی شدند. داده های پژوهش با تحلیل کواریانس به وسیله نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شد. یافته ها: نمرات افسردگی در گروه آزمایش کاهش معنی داری در پس آزمون (۰/۰۱P<، ۲۰/۸۸۳F=) و پیگیری (۰/۰۱P<، ۱۴/۷۶۱F=) داشتند؛ اما در گروه شم و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقایسه میانگین ها نشان داد گروه تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در مرحله پس آزمون و پیگیری دارای نمره پایین تری نسبت به سایر گروه ها بود. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در کاهش افسردگی در جمعیت غیر بالینی مؤثر است. درمانگران و متخصصان می توانند تلویحات کاربردی تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه را در کاهش علائم افسردگی مد نظر قرار دهند.
محور افقی و عمودی خط ذهنی زمان در گویشوران زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش جهت افقی و عمودی بودن خط زمان در ذهن گویشوران زبان فارسی از منظر استعارهای مفهومی لیکاف و جانسون مورد بررسی قرار می گیرد. خط ذهنی زمان به عنوان یک مفهوم انتزاعی با توجه به تجارب شناختی و ذهن بدنمند ما ممکن است به صورت استعاری تحت تاثیر مفاهیم عینی فضا در ذهن مفهوم سازی شود. در این تحقیق از یک نوع آزمایش تجربی به صورت مرتب سازی مکعب های رنگی زمان در ابعاد و جهات احتمالی مختلف در مفاهیم روزهای هفته شامل شنبه، یکشنبه، و دوشنبه؛ سه وعده اصلی شامل صبحانه، ناهار و شام؛ و مفهوم زمان شامل گذشته، حال و آینده استفاده شده است. تعداد 45 کارمند زن و مرد با محدوه سنی 27 تا 45 سال از دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین المللی خرمشهر-خلیج فارس در این آزمون شرکت نمودند. درصد و میانگین بسامد وقوع مرتب سازی مکعب های رنگی در سه مفهوم زمان نشان داد که به ترتیب محورهای افقی جانبی راست به چپ برگرفته از جهت نوشتاری زبان فارسی با 45.6 درصد به عنوان اولین؛ محور افقی سهمی عقب به جلو برگرفته از جهت راه رفتن، استعاره های زبانی، و جهت نگاه با 25.7 درصد به عنوان دومین؛ و محور افقی جانبی چپ به راست برگرفته از جهت نوشتاری اعداد و ریاضیات با 14.6 درصد به عنوان سومین منابع اقتباسی مفاهیم انتزاعی زمان در زبان فارسی قلمداد می گردند. نتایج نشان می دهد که در ذهن فارسی زبانان تجربه شناختی جهت نوشتاری زبان بر اثر تکرار و تجربه حسی حرکتی همچنان به عنوان غالب ترین الگو بازنمایی دارد و بعد از این الگو جهت راه رفتن و نگاه که جهتی رو به جلو دارد به میران قابل ملاحظه ای بر بازنمایی جهت خط ذهنی زمان تاثیر دارد.
تاثیر ورزش مغزی بر سرکوبی نسبت امواج تتا برآلفا و حافظه ی فعال کودکان 8 تا 12 ساله-ی دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت توانبخشی در کودکان دارای ناتوانایی های یادگیری خاص ، هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر برنامه ی ورزش مغزی بر سرکوبی نسبت امواج تتا برآلفا و حافظه ی فعال دانش آموزان 8 تا 12 ساله ی دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود که از طرف مدارس، به مراکز ویژه ی اختلالات یادگیری شهر کرمانشاه ارجاع شده بودند. روش نمونه گیری پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود . به این منظور، با توجه به معیارهای ورود و خروج، 20 دانش آموز 8 تا 12 ساله ا نتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخله ی ورزش مغزی را به مدت 20 جلسه 20 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. به منظور ثبت امواج مغزی شرکت کنندگان از دستگاه نوروفیدبک دو کاناله و جهت سنجش حافظه ی فعال آن ها از نرم افزار حافظه ی وکسلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه ی تک متغیری و چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 26 در سطح معناداری 5/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که نسبت امواج تتا بر آلفا در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش و فراخنای حافظه ی فعال در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش داشته است ( P<0/05 ) . یافته های این پژوهش نشان داد که ورزش مغزی می تواند موجب سرکوب معنادار نسبت امواج تتا بر آلفا و همچنین بهبود حافظه ی فعال در این کودکان شود. یافته های این پژوهش موید شواهد عصب شناختی برای تاثیر مثبت مداخله ی ورزش مغزی بر تعدیل امواج مغزی و حافظه ی فعال در کودکان با مشکل خواندن یا مشکل نوشتن است.
ارزشیابی خارجی مراقبت های سلامت روان در مراکز جامعه نگر: قوت ها و چالش ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر ارائه خدمات سلامت روان در مراکز خدمات جامعه نگر (CMHC) با چشم انداز بررسی فرصت ها و چالش های موجود برای استمرار و ارتقای ارائه خدمات سلامت روان بود. مواد و روش ها: این مقاله بخش کیفی پژوهشی بزرگ تر است که با انجام 36 مصاحبه و 13 بحث گروهی متمرکز به اجرا درآمد. متن مصاحبه ها و بحث های گروهی پس از پیاده سازی چندین بار مطالعه شد. تحلیل محتوا به صورت متعارف انجام شد و داده ها طبقه بندی شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش در دو بخش شامل نیازها برای اجرای برنامه و دست یابی به اهداف و پیامدهای مورد انتظار طرح و نیز یافته های حاصل از ارزش یابی برنامه ارائه شده است. در بخش اول به نکات مربوط به تأمین زیرساخت ها و راه اندازی مراکز اشاره شده و در بخش دوم به ویژگی ها، نقاط قوت و چالش های پیش روی طرح پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد در تأمین زیرساخت ها و اجرایی کردن طرح، موفقیت های قابل توجهی کسب شده است. از چالش های مطرح شده در اجرای طرح می توان به موانع موجود در جلب مشارکت بیشتر پزشکان عمومی و تأثیر فرهنگ و نگرش موجود در هر شهر برای اثربخشی برنامه اشاره کرد. برای بهبود اثربخشی و کارآمدی طرح ، توجه بیشتر به برنامه های آموزشی روان پزشکی و سلامت روان در کوریکولوم رشته پزشکی عمومی، آموزش های همگانی درباره سلامت روان و ارائه راهکارهایی برای اجرای بهتر برنامه از پیشنهادات حاصل از نتایج ارزش یابی بود.