فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۸۱ تا ۵٬۶۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
295 - 326
حوزه های تخصصی:
شیوه زندگی خاص کارکنان اقماری که دربرگیرنده دوری های متناوب آنان از خانواده است، می تواند زندگی خانوادگی آنان را به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی چالش های زمینه ای در زندگی خانوادگی کارکنان اقماری بود. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بحث گروهی متمرکز است که از طریق نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 29 مشارکت کننده شامل کارکنان اقماری، همسران، کارشناسان خانواده و مدیران انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها تا اشباع نظری جمع آوری شد. سپس داده ها به صورت کلمه به کلمه مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و حاصل آن سه طبقه انتزاعی"تعارضات مدیریت خانواده"، "تضعیف کارکردهای خانواده" و"نابسامانی تعاملات خویشاوندی و اجتماعی" بود که این طبقات درمجموع از 10 زیر طبقه تشکیل شده اند؛ بنابراین شناخت چالش های خانوادگی کارکنان اقماری می تواند در ارائه خدمات مشاوره، راهکارهای پیشگیری از بروز مشکلات خانوادگی و مواجهه با مسائل و همچنین ارتقاء کیفیت زندگی خانواده آنان مفید باشد.
نقش میانجیگری مکانیزم های دفاعی در رابطه بین سبک دلبستگی با ترس از موفقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
59 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش میانجی گری مکانیزم های دفاعی در رابطه بین دلبستگی با ترس از موفقیت دانشجویان دختر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر، دانشجویان دختر دانشگاه خاتم بودند که 310 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ترس از موفقیت زوکرمن و الیسون، مکانیزم های دفاعی اندرزو سبک دلبستگی هازان و شیور استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر انجام شد . یافته های این پژوهش نشان داد، دلبستگی هم به صورت مستقیم هم به واسطه گری مکانیزم دفاعی روان آزرده بر ترس از موفقیت تأثیر دارد. با توجه به یافته ها بر اهمیت نقش مکانیزم های دفاعی در رابطه بین ترس از موفقیت در دلبستگی تأکید می شود. پیشنهاد می شود در جلسات درمانی و مشاوره ای، مکانیزم های دفاعی افراد بررسی شود، تا بتوان مطابق با آن اقدامات ضروری انجام شود تا فرد به موفقیت هرچه بیشتر در کار و روابط اجتماعی نایل آید.
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
145 - 160
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مراکز جامع سلامت شهر اردبیل در تابستان و پاییز سال 1397 مراجعه کرده بودند، تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت آموش تنظیم هیجان قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی و نگرانی حالت پنسیلوانیا به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ند. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که بین نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و نگرانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که این آموزش توانسته است حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک را کاهش دهد. مطابق با یافته های پزوهش حاضر می توان آموزش تنظیم هیجان را به عنوان یک روش موثر در جهت کاهش نگرانی و حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به اختلال پانیک پیشنهاد کرد.
تجربه زیسته نوجوانان دختر دارای باورهای غیرمنطقی، یک پژوهش تحلیل روایتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین عوامل مشترک و زمینه ساز ایجاد باورهای غیرمنطقی در تحریفات شناختی نوجوانان دختر به بررسی تجربه زیسته نوجوانان دختر دارای باورهای غیرمنطقی، می پردازد.روش: تحقیق کیفی حاضر پدیدارشناسی در پارادایم تفسیری با روش تحلیل روایتی با الگوی تحلیل کثرت گرا بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 2و 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی1399-1398 بودند. 274 دانش آموز پرسشنامه سنجش باورهای غیرمنطقی نوجوانان برنارد (1988) را تکمیل کردند که از آن میان 16 نفر بر اساس ملاک های ورود و به صورت هدفمند به دلیل داشتن نمره 5/1 واحد انحراف معیار بیش از میانگین انتخاب شدند. سپس12 نفر تا رسیدن به اشباع نظری مطالعه شدند. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته مک آدامز بود.یافته ها: یافته های تحقیق پس از طی فرایند کدگذاری، اشتراکات مفهومی را در بین نوجوانان دارای باورهای غیرمنطقی در 5 مضمون اصلی و 9 زیر مضمون نشان داد. این نوجوانان دارای پنج ویژگی مشترک خودکارآمدی پایین، مهارت های ارتباطی ضعیف و نامناسب با دیگران، ارتباط ضعیف و نامناسب با خداوند، الگوی ناکارآمد رابطه والد فرزندی و مشکلات آسیب زایی در دوران کودکی بودند.نتیجه گیری: در مداخلات درمان این نوجوانان جهت کاهش باورهای غیرمنطقی می توان بر نقش ضعف در مهارتهای ارتباطی، خودکارآمدی و ارتباطات با خداوند توجه بیشتری داشت و در مداخلات پیشگیری، مشکلات آسیب زای دوران کودکی مانند طرد و محرومیت های هیجانی و نقش سبک فرزندپروری ناکارامد را در ایجاد باورهای غیرمنطقی مورد توجه قرار داد تا با اطمینان بیشتری جهت آموزش و بهبود سلامت روان نوجوانان حرکت کرد.
تدوین الگوی تعهد زناشویی و اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر الگو بر رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی موثر تعهد زناشویی و تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر الگو بر رضایت زناشویی زوجین بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود و جامعه آماری جامعه آماری 746 فرد متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1397 بود که بر اساس نرم افزار سمپل پاور 350 نفر (196 زن و 154 مرد متأهل) به صورت در دسترس انتخاب شدند؛ همچنین به منظور بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر الگو 10زوج از زوج هایی که نمره پایینی در رضایت زناشویی انریچ (1989) کسب کرده بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (5 زوج) و کنترل (5 زوج) به صورت تصادفی کاربندی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های تعهد زناشویی آدام و جونز (1997)، باورهای ارتباطی زناشویی ایدلسون (1982)، درگیری عاطفی و انتقاد در خانواده شیلدس (1994) و صمیمیت باگاروزی (2001) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 120 دقیقه ای در جلسات برنامه آموزشی تعهدزناشویی شرکت کردند. هر دو گروه در سه مرحله به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و تحلیل واریانس اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه در رضایت زناشویی (48/35=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون و پس از سه ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیری که الگوی تعهد بر رضایت زناشویی دارد؛ توصیه می شود روانشناسان و مشاوران از این روش آموزشی برای اصلاح تعامل و آموزش نحوه ارتباط زوج ها استفده کنند و انسجام زوج ها را افزایش دهند.
عوامل موثر بر ایجاد انگیزه و خلاقیت در معلمان جهت استفاده از روش های آموزشی نوین در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
25 - 34
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روش های ایجاد انگیزه و خلاقیت در معلمان برای استفاده از تکنیک های آموزشی نوین در مدارس مقطع متوسطه شهرستان خلخال انجام شد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد و روایی سنجه های پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و قابلیت اعتماد نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کلیه متغیرها بالاتر از 70/0 به دست آمد. جامعه آماری این تحقیق دبیران مقطع دبیرستان آموزش و پرورش شهرستان خلخال به تعداد 315 نفر هستند. که از بین آنها تعداد 175 نفر با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار استفاده شد. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که بین متغیرهای مستقل انگیزه و خلاقیت معلمان با متغیر وابسته میزان استفاده از تکنیک های آموزشی نوین رابطه معنی داری وجود دارد. واژگان کلیدی: انگیزه، خلاقیت، تکنیک های نوین آموزشی
اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور بررضایت زناشویی زنان و اثر غیرمستقیم بر رضایت زناشویی همسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون آمارهای رسمی طلاق و آمارهای غیررسمی طلاق عاطفی و نارضایتی زوجین در دنیای امروز، جهان، نیاز به تحولی جدی در حوزه های نظری به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اکنون زمان آن رسیده تا با چشم اندازی متفاوت بهبود روابط زناشویی را پیگیری کرد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور، بر بهبود رضایت زناشویی زن و اثر غیرمستقیم آن بر افزایش رضایت زناشویی همسران آنها بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح دوگروهی ناهمسان با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. بخشی از نمونه ها، شامل ۳۰ نفر زن متأهل و داوطلب در سنین ۳۰ تا ۴۰ سال بودند که گروه آزمایش در ۹۰ دقیقه مشاوره گروهی رشدمحور، به مدت ۱۲ جلسه شرکت کرده و پرسش نامه رضایت زناشویی را طی دو مرحله پیش آزمون پس آزمون، تکمیل کردند. بخش دیگر نمونه ها، همسران این زنان بودند که تنها پرسش نامه رضایت زناشویی را در همین دو مرحله پاسخ دادند. یافته ها حاکی از این است که مشاوره گروهی رشدمحور، بر رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی همسران آنها، با استفاده از تحلیل کوواریانس معنادار شد. همچنین، ارتباط بین رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی مردان و از طریق آزمون همبستگی پیرسون معنادار شد. در نتیجه، به نظر می رسد بتوان با به کارگیری بسته مشاوره گروهی رشدمحور، که بر پایه تدبر بر سوره هایی از قرآن کریم و فطرت الهی تمام انسان ها ساخته شده، ضمن بهبود، زمینه افزایش رضایت زناشویی و استحکام خانواده را فراهم آورد.
Correlation between sense of coherence (SOC) and quality of life (QOL) in cancer patients; A systematic review.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Introduction: Quality of life (QOL) in cancer patients is more important than only being alive. In all types of the cancers because of disease, course of treatment and also complication of treatments, directly and indirectly patients’ QOL will change. So finding a way to improve QOL of cancer patients is one of the priority of our health system. One effective way is improvement of sense of coherence (SOC) which is one of the component of salthogenic medicine. In this research we want to know how much influence SOC has on QOL in cancer patients, in a systematic review. Methods and material: We aimed to do a systematic review so in our literature search strategy, we searched in some databases, such as pubmed, scopus, cochrane, web of science and Embase. Then appropriate studies in title, inclusion and exclusion criteria, were selected and their mark in Critical Appraisal Skills Program (CASP) criteria. 8 studies remained for us for our study. Then we extract the data and synthesis the results. Results: In this review, in most of the studies there was a strong association between SOC and QOL, but some confounders such as age, stage of cancer,… can increase or decrease the degree of this association. The differences between the kinds of questions in different questionnaires maybe made these differences. Conclusion: Taken together, there is a moderate correlation between SOC and QOL and some another factors can have effect on both of our variables .SOC can change cross sectional, so, we should do more research to find the factors that can improve the SOC in cancer patients.
The Role of Positivism and Intolerance of Uncertainty in the Students’ Fear of Covid-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objective: Fear of Covid-19, is one of the subjects experienced by the mankind in 2019 for the reason that it threatened the physical health and life of the individuals, increased their stress and caused the incitation of a vast spectrum of psychological problems like anxiety and depression. Present study tries investigating the role of positivism and uncertainty intolerance in fear of Covid-19. Method: The study population included all the boy and girl university students studying in psychology, educational sciences and counseling majors of Payam-e-Noor University, Khuzestan Branch. Among students, 269 students were voluntarily selected through the social network of Whatsapp. The study method is correlational. The data have been gathered by the assistance of positivism, uncertainty intolerance and fear of Covid-19 questionnaires. Use was made of SPSS for analyzing the data. Result: Regression analysis indicated that positivism and uncertainty intolerance are predictors of fear of Covid-19 and that they account for 16% of the variance of fear of Covid-19 (P<0.05). Conclusions:The present study suggests it to the responsible officials that the prerequisite for reducing the thoughts hence the fear of Covid-19 is the shift from negative to positive attitude and that it is necessary to bring about a change from uncertainty intolerance to uncertainty tolerance.
Comparing the Effectiveness of Emotional Regulation Training and Autogenic Training on Perceived Anxiety Control in Women with Type 2 Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
55 - 66
حوزه های تخصصی:
Type 2 diabetes is conceptualized as a complex interaction of psycho-physiological factors, so it is necessary to consider the factors against this chronic disease. Accordingly, the present study aimed to compare the effectiveness of emotional regulation training and autogenic training on the perceived anxiety control in women with type 2 diabetes. Using a quasi-experimental method with pretest-posttest design, 33 women with type 2 diabetes were selected through purposive sampling from Tehran and randomly assigned in two experimental groups and one control group. Members of each experimental group received emotional regulation training and autogenic training in ten 90-minute sessions, separately. All respondents were asked to answer the items of demographic information and the Percieved Anxiety Control Questionnaire (ACQ) before and after interventions. To analyze data, MANOVA and Schefee post hoctest were used as statistical methods. The results of analysis showed that both interventions were effective in increasing the perceived anxiety control (p <0.05), but the difference between the two groups was not significant (p> 0.05). Explaining the effectiveness of the interventions, it can be said that both trainings have been able to increase the perceived anxiety control through special techniques, hence using them along with medical treatments is recommended.
The Influence of Mindfulness on Cravings, Stress, and Cortisol Levels in Crystal Meth-Using Males in Mashhad(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۴ - Serial Number ۱۰, December ۲۰۲۱
17 - 26
حوزه های تخصصی:
Objective: Drug addiction is one of the four worldwide crises of the third millennium, at the forefront of risks and societal ills, and one of the most severe challenges confronting today's societies, particularly ours. The purpose of this research was to assess the efficacy of mindfulness on drug craving, stress, and cortisol levels in Mashhad-based males who used crystal meth. Method: Pre- and post-tests with a control group were the sort of quasi-experimental study used. The statistical population comprised all males who used crystal meth, which was sent to the Ofogh Rah-e Sabz addiction treatment clinics in Mashhad, from which 30 participants were randomly assigned to the experimental and control groups using accessible sampling methods (15 people in each group). They answered the Holmes and Rahe stress questionnaire in addition to the Somoza et al. cravings questionnaire. And their urine was examined to determine cortisol levels. The experimental group got eight sessions of mindfulness treatment, whereas the control group received no treatment. Multivariate analysis of covariance was used to examine the research data. Results: The findings indicated that mindfulness lowered cravings and stress while increasing cortisol levels (p<0/001). Conclusion:According to the results, mindfulness-based interventions may be utilized with medical therapy for methamphetamine addicts.
Effectiveness of Bioenergy Economy Intervention on Self-compassion,, Self-efficacy and Weight Loss(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۴ - Serial Number ۱۰, December ۲۰۲۱
27 - 46
حوزه های تخصصی:
Objective: Obesity is one of the risk factors for various diseases as well as mortality and women suffer from it more than men. Therefore, this study was conducted to design and evaluate the effectiveness of bioenergy economy intervention on self-compassion, self-efficacy and weight loss in women with obesity. Methods: The method of the present study is a quasi-experimental design with pre-test, post-test and control groups. The statistical population of the study included obese people referring to psychological counseling centers and nutrition clinics in Tehran in the spring and summer of 2019. Fifty obese women were selected by convenient sampling method and randomly assigned to intervention and control groups. The Self-compassion scales of Neff and self-efficacy questionnaires of Scherer et al. were used to collect data. The weight and body mass index of participants were also calculated. Based on instructions of the bioenergy economy protocol of the American University of Medical Energy, a special training package for obesity was designed and the intervention group was trained with this protocol in 8 sessions of 120 minutes for 8 weeks. Data analysis was performed by analysis of covariance by SPSS software version 24. Results: The results showed the effectiveness of bioenergy economy on self-compassion and self-efficacy (P<0.01). Conclusion: With this description, it can be claimed that effective interventions such as bioenergy economy can be used to increase the health and self-care of people with obesity to prevent the destructive effects of obesity and its complications.
نقش واسطه ای طرحواره سازش نایافته اولیه بریدگی و طرد در رابطه بین قالب های فکری جنسیتی با جبران افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
141 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای طرحواره سازش نایافته اولیه بریدگی و طرد در رابطه بین قالب های فکری جنسیتی و جبران افراطی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بود. 228 دانشجوی زن و مرد در سال تحصیلی 99-98 با روش نمونه برداری در دسترس به صورت آنلاین انتخاب شدند و به پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه نسخه سوم، فرم بلند سیاهه نقش جنسیتی بم و سیاهه جبران افراطی یانگ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم قالب های فکری زنانه و مردانه به صورت مثبت بر طرحواره بریدگی و طرد معنادار بود. اثر مستقیم طرحواره بریدگی و طرد و قالب های فکری زنانه به صورت مثبت بر جبران افراطی معنادار هستند، اما اثر مستقیم قالب فکری مردانه بر جبران افراطی معنادار نبود. اثر غیر مستقیم قالب های فکری زنانه و مردانه به صورت مثبت بر جبران افراطی با واسطه طرحواره بریدگی و طرد معنادار بود. بنابراین، پیشنهاد می شود از مداخلات رسانه های جمعی و آموزش و پرورش برای کاهش قالب های فکری جنسیتی استفاده شود.
نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی در رابطه بین ذهنیت های طرح واره ای و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
161 - 182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی درارتباط بین ذهنیت های طرح واره ای وکیفیت زندگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان متاهل شاغل در یک شرکت دارویی در سال 1399 به تعداد 226 نفر بود که با استفاده از روش سرشماری، و با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش درنهایت نمونه ای به حجم 205 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ذهنیت های طرح واره ای یانگ، پرسشنامه کیفیت ادراک شده ازابعاد رابطه زناشویی فلچر، سیمپسون و توماس و پرسشنامه باج گیری عاطفی رحمت بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شدند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی دررابطه بین ذهنیت های طرح واره ای و کیفیت زندگی زناشویی تائید شد. بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان جهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی زوجین، توجه ویژه ای به دو عامل ذهنیت های طرح واره ای و باج گیری عاطفی نمایند.
پناهگاه های روانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت خوشه C؛ یک مطالعه موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
103 - 116
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پناهگاه روانی شامل شبکه ای از روابط ابژه ای آسیب شناختی و منظومه ای از دفاع هاست که در خدمت محافظت از بیمار در برابر مجموعه ای از اضطراب ها عمل می کند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و فهم تظاهرات رفتاری و نشانه های متناظر با پناهگاه های روانی در افراد دارای اختلال شخصیت خوشه c بود. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی و مبتنی بر مطالعه موردی با رویکرد پدیدارشناختی - هرمنوتیکی بود. اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با سه دانشجوی مبتلا به اختلال شخصیت خوشه c جمع آوری شد. نمونه گیری به روش هدفمند بود و داده ها براساس تحلیل تفسیری پدیدارشناختی (IPA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مفاهیم شناسایی شده از مصاحبه ها در نُه مضمون خوشه بندی شد که شکل دهنده دو مضمون بالاتر پناهگاه های روانی است. بر مبنای الگوهای به دست آمده و تبیین ساختاری، شکل اختصاصی پناهگاه روانی برای هر یک از مشارکت کنندگان تشریح شد: پناهگاه روانی بر اساس شرم و تحقیر ناشی از ابژه مشاهده گر، پناهگاه روانی بر اساس شکایت و تظلم، و پناهگاه روانی بر اساس خشم و شکایت و کشمکش بر سر قدرت. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد در هر سه اختلال شخصیت خوشه c، سازمان آسیب شناختی با ماهیت و کیفیت مشابه اما با تظاهرات نشانه ای متمایز برای هر اختلال شخصیت در شکل پناهگاه روانی نمود یافته است. توجه روان درمان گران به ماهیت و کارکرد پناهگاه های روانی و نقش آن در ایجاد بن بست درمانی و وقفه تحولی می تواند دریچه ای باشد برای فهم بهتر موضع بیمار و خود درمانگر و غنای روان درمانی.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک بر نشانه های اصلی و نارسایی کنش های اجرایی کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال کم توجهی بیش فعالی با مشکلاتی ازجمله نارسایی در کنش های اجرایی همراه است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک بر نشانه های اصلی و نارسایی کنش های اجرایی کودکان مبتلا به کم توجهی بیش فعالی بود. روش پژوهش در این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمام دختران 9 تا 12 سال مبتلا به کم توجهی بیش فعالی در شهرستان مشهد تشکیل دادند. در این پژوهش، 38 دختر دارای اختلال کم توجهی-بیش فعالی به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین مدارس عادی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و کنترل (19 نفر) جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس درجه بندی SNAP (سوانسون و همکاران، 1980) و مقیاس نارسایی کنش های اجرایی (بارکلی، 2012) استفاده شد. برای گروه آزمایش درمان ذهن آگاهی کودک در هشت جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای را در حین اجرای پژوهش دریافت نکرد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی کودک کاهش نمرات کم توجهی بیش فعالی و نارسایی کنش های اجرایی را در پس آزمون و پیگیری به همراه داشته است. براساس نتایج، آموزش ذهن آگاهی کودک برای کاهش علائم کم توجهی بیش فعالی و مشکل در کنش های اجرایی در کودکان مبتلا به کم توجهی بیش فعالی پیشنهاد می شود.
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تعداد 34 نفر از مراجعه کنندگان مبتلا به فیبرومیالژیا بیمارستان بوعلی شهر تهران در سال 1397 از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل (لیست انتظار) منتسب شدند. از طریق 8 جلسه، آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش انجام شد. همزمان گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه های اضطراب بک، درد مک گیل و اختلال خواب کولین اسپایت پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تأثیر معناداری دارد (001/0>p-value). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و انعطاف پذیری روانشناختی، می تواند از آسیب های روانشناختی بیماران بکاهد و منجر به کاهش شدت درد، اختلال خواب و اضطراب گردد.
کاربرد تحلیل داده های زوجی در پژوهش های روانشناختی: رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۴
73 - 102
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی روانی بیشتر اوقات موضوعی بین فردی بوده و مشکلات بین فردی یکی از شایع ترین زمینه های نگرانی است که توسط مراجعین بیان می شود. صرفنظر از منشأ اختلالات روانشناختی، اکثر آسیب های روانی پیامدهای مهمی از نظر بین فردی دارند و به همین دلیل موفقیت درمان تا حد زیادی به تحلیل دقیق روابط متقابل بین افراد در روان درمانی زوجین وابسته است. در این مقاله، رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM) توسط رگرسیون ادغام شده برای تجزیه وتحلیل داده های زوجی برای نمونه ای کوچک از زوج ها توصیف و نشان داده شد. این روش با استفاده از نرم افزارهای آماری متداول و محاسبات دستی قابل انجام است. بنابراین، این روش تحلیل بیشتر مناسب پژوهشگران و روان درمان گرانی است که می خواهند در مورد مراجعین خود اطلاعات بیشتری کسب کنند، اما حجم نمونه در دسترس آنان برای استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری یا مدل سازی چند سطحی را ندارند. این روش چندین مزیت نسبت به سایر رویکردهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل این نوع داده ها دارد. مزیت اصلی این است که روان درمان گران و پژوهشگران می توانند اثر وابستگی متقابل بین اعضای یک زوج (برای مثال زن و شوهر، خواهر و برادر یا بیمار و مراجع) را تبیین کرده و می توانند اثر بازیگر و اثر شریک را بررسی کنند. در نتیجه، می توان با استفاده از این روش، استنباط آماری دقیق تری به دست آورد که به محققان و درمانگران در فهم روابط در یک رابطه زوجی کمک برساند. رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM) کمک می کند که بتوان وابستگی اعضای یک زوج را در تحلیل وارد کرده و به جای آنکه واحد تحلیل متمرکز بر فرد باشد، زوج به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شود که این موضوع در محیط های بالینی راهبردی راهگشا برای تحلیل مراجعان باشد و این باعث می شود که پژوهشگران و روان درما ن گران بتوانند تحقیقات مرتبط با حوزه شغلی خود در محیط روانشناسی و مشاوره را بهبود ببخشند.
بهزیستی و دلزدگی در روابط همسران: نقش پیش بین فضیلت های اخلاقی در رابطه زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۲۸-۱۰۶
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی فضیلت های زناشویی و نقش آن در افزایش بهزیستی و مقابله با دلزدگی زناشویی در زنان و مردان متأهل شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. به این منظور نمونه ای به حجم 290 فرد متأهل (138 مرد و 152 زن) به شیوه ی نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس محقق ساخته فضیلت های زناشویی، مقیاس بهزیستی WHO-5 (2012) و مقیاس دلزدگی زناشویی) پاینس، 1996) را تکمیل نمودند. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین همه ی فضیلت های زناشویی با بهزیستی همبستگی مثبت و معنادار و بین همه ی فضیلت های زناشویی با دلزدگی زناشویی رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که فضیلت های انصاف، بردباری و عشق و همدلی در سه گام و در مجموع 13 درصد واریانس بهزیستی را تبیین می کند (001/0p<,68/14=F) و فضیلت های انصاف، دوراندیشی و احتیاط و عشق و همدلی در سه گام دلزدگی زناشویی و در مجموع 33 درصد واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند (001/0, p<06/47=F). نتیجه گیری: پرورش فضیلت های اخلاقی در طول زمان قادر است سلامت روانی را در زوجین پیش بینی کرده و راهبردی برای مقابله با دلزدگی زناشویی تلقی شود.
پیش بینی سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس سبک های دلبستگی به والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۶۴-۲۳۶
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش پیش بینی سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی به والدین در دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی _ همبستگی بود . جامعه مورد پژوهش به تعداد(18000نفر)، دانش آموزان دختر و پسر سال اول و دوم دبیرستان های استان لرستان در سال تحصیلی 93-94 بود که بر روی نمونه ای با حجم 364 دانش آموز (200دختر 164 پسر) انجام گرفت. روش نمونه گیری، به صورت خوشه ای چندمرحله ای از بین دانش آموزان انتخاب شد . برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (کلاکو همکاران، 1953) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1897) و برای سنجشپیشرفت تحصیلی از معدل پایان ترم دانش آموزان استفاده شد. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (گام به گام) تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سبک دلبستگی اجتنابی (001/0≥P، 35/0-=r)، سبک دلبستگی اضطرابی (001/0≥P، 29/0-=r) با سازگاری رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن (001/0≥P، 41/0=r)، دلبستگی به مادر (001/0≥P، 35/0=r)، دلبستگی به پدر (001/0≥P، 37/0=r) و دلبستگی به دوستان (001/0≥P، 38/0=r) با سازگاری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که 31 درصد از واریانس کل سازگاری تحصیلی دانش آموزان توسط سبک دلبستگی اجتنابی (16/0-= β)، سبک دلبستگی اضطرابی (14/0-=β)، دلبستگی ایمن (23/0=β)، دلبستگی به مادر (10/0=β)، دلبستگی به پدر (15/0=β) و دلبستگی به دوستان (09/0=β) تبیین می شود. همچنین 14 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی توسط سبک دلبستگی ایمن (17/0=β)، دلبستگی به پدر (10/0=β) و دلبستگی به دوستان (11/0=β) تبیین می شود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که پیوندهای عاطفی نخستین بین کودک و مادر نقش بنیادینی در شکل گیری اعتماد اجتماعی و تداوم روابط عاطفی در دوران بعدی رشد دارد بنابراین تأمین نیازهای دوران کودکی از طریق خانواده و کیفیت روابط والد- کودک، تجربه دلبستگی ایمن خودباوری مثبت را پی ریزی می کند به این ترتیب با موفقیت ها در این زمینه، سازگاری اجتماعی حاصل می شود.