مقالات
حوزه های تخصصی:
خواب یکی از مهم ترین فرایندهای فیزیولوژیک در انسان به حساب می آید و مطالعات بسیار زیادی درباره این فرایند پیچیده و حیاتی صورت گرفته است. هر نوع اختلال در خواب اعم از زمان خواب یا الگوی خواب و یا مدت زمان آن، به مشکلات مهمی در سلامت جسمی و روحی انسان منجر می گردد.
همبستگی مدیریت معنوی با نوآوری و عملکرد سازمانی پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مدیریت معنوی یکی از سبک های مدیریتی بومی و الهام گرفته از تمدن ایرانی و اسلامی است که از دیرباز به آن بسیار توجه شده است. از سوی دیگر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی نیز از متغیّرهای سازمانی محسوب می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه مدیریت معنوی با نوآوری و عملکرد سازمانی پرستاران انجام گرفته است. روش کار: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران شهر خوی به تعداد 500 نفر بود که مطابق با جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 217 نفر نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش پرسش نامه های مدیریت معنوی بوداقی، عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت و نوآوری سازمانی ونگ و احمد بود. متخصصان مربوط روایی پرسش نامه ها را تأیید کردند و پایایی پرسش نامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 94/0، 89/0 و 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بُعد ساختاری (175/0= rو 007/0=P) و رفتاری (460/0=r و 001/0=P) مدیریت معنوی با عملکرد سازمانی و همچنین بین بُعد ساختاری (455/0= r و 001/0=P)، رفتاری (628/0= rو 001/0=P) و زمینه ای (297/0= rو 001/0=P) مدیریت معنوی با نوآوری سازمانی رابطه وجود داشت. علاوه براین، بین مدیریت معنوی و نوآوری سازمانی (520/0= rو 001/0=P) و همچنین مدیریت معنوی و عملکرد سازمانی (282/0= r و 001/0=P) نیز رابطه معناداری وجود داشت و مدیریت معنوی توانست 27 درصد تغییرات مؤلفه نوآوری سازمانی (001/0=P) و 8 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه عملکرد سازمانی (001/0=P) را پیش بینی کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت توجه به مدیریت معنوی در بیمارستان ها و مراکز درمانی می تواند در بهبود عملکرد سازمانی و همچنین تقویت نوآوری سازمانی اهمیت داشته باشد.
رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر علاقه به مطالعه بهزیستی معنوی و شناسایی عوامل شناختی و عاطفی اثرگذار بر آن رشد و اهمیت زیادی پیدا کرده است. نظریات فراانتزاعی، تفکر دیالکتیک را شرط دستیابی به همدلی و بهزیستی معنوی می داند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی بزرگسالان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی افرادی بودند که در فاصله سنی جوانی تا سالمندی (20 تا 60) در شهر اصفهان در سال 1396 ساکن بودند؛ از میان این افراد 450 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با توجه به هدف مقایسه تحولی در چهار گروه 20 تا 29، 30 تا 39، 40 تا 49 و 50 تا 60 سال قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بود از پرسش نامه های بهزیستی معنوی، باورهای پارادایم اجتماعی و واکنش بین فردی. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفکر دیالکتیک و همدلی رابطه خوب با خدا، خود و دیگران را پیش بینی کرد و تفکر دیالکتیک نقش مهم تری نسبت به همدلی در پیش بینی بهزیستی معنوی بزرگسالان داشت. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان می دهد که سطوح سنی و دین داری از نظر بهزیستی معنوی تفاوت معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت تفکر دیالکتیک و راهبردهای همدلی در کنار دین داری نقش مهمی در بهبود روابط با خدا، دیگران و بهزیستی معنوی دارند و با پیشرفت سطح دین داری، بهزیستی معنوی نیز افزایش می یابد. علاوه براین، بزرگسالی دوران تکمیل رشد معنوی است.
تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: زنان سرپرست خانوار بیش از زنان دیگر در معرض آسیب های فردی و اجتماعی قرار دارند که این شرایط می تواند بر سلامت و احساس شادی آنان تأثیر بگذارد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 195 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مشخصات فردی و جمعیت شناختی، خودکارآمدی، کیفیت زندگی و شادکامی بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سنی شرکت کنندگان 11/97±19/42 و مهم ترین علت سرپرستی، داشتن همسر بیمار و ازکارافتاده (9/63 درصد: 82 نفر) بود. بیشتر زنان (4/57 درصد: 112 نفر) کم سواد بودند و ارزیابی متوسطی از میزان خودکارآمدی (9/75 درصد: 148 نفر) و شادکامی (6/42 درصد: 83 نفر) گزارش کردند. زنان از جنبه سلامت جسمانی در سطح متوسط و از جنبه سلامت روانی در سطح ضعیف قرار داشتند. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیّرهای خودکارآمدی و شادکامی قادر به پیش بینی متغیّرهای سلامت جسمانی و روانی (000/0P=) بودند و سطح تحصیلات مهم ترین متغیّر پیش بینی کننده و تأثیرگذار بر سلامت جسمانی در زنان (004/0P=) بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با اجرای مداخلات مؤثر می توان به ارتقای باور خودکارآمدی و شادکامی که به افزایش سطح سلامت جسمی و روانی در زنان منجر می شود، دست یافت.
دیدگاه استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سلامت و نقش آن در تحقق سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سبک زندگی مشخصه بارز هویت فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای است. اسلام و مفاهیم و آموزه های آن خود مقوم و سازنده بهترین سبک زندگی است. اگرچه سبک زندگی اسلامی مولد ابعاد مختلف سلامتی است، سلامت یا فقدان آن می تواند از عوامل تسهیل کننده یا بازدارنده تحقق سبک زندگی اسلامی نیز باشد. بنابراین مطالعه حاضر برای تبیین دیدگاه استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سلامت و نقش آن در تحقق سبک زندگی اسلامی اجرا شده است. روش کار: این پژوهش مطالعه ای کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 11 نفر از استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع از نظر سن و وضعیت هیئت علمی صورت گرفت. همه مصاحبه ها دست نویس شد و در پایان با روش تحلیل محتوای قراردادی تجزیه و تحلیل شد. مشارکت کنندگان و محققان استحکام و صحت داده ها را تأیید کردند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها به استخراج مفاهیمی اصلی منجر شد که عبارت است از: تأثیر ضعیف سلامت جسمی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ تعاریف متنوع از سلامت جسمی و تأثیرات متناقض سلامت جسمی)، تأثیر مثبت سلامت روانی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ ارتباط قوی سلامت روانی و تأثیر مستقیم سلامت روانی)، تأثیر متقابل سلامت اجتماعی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ تعاریف مختلف از سلامت اجتماعی، تأثیر دوطرفه سلامت اجتماعی و نظارت حاکمیت بر بُعد سلامت اجتماعی) و تأثیر تصاعدی سلامت معنوی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ امکان پذیر نبودن سبک زندگی اسلامی بدون سلامت معنوی). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، سلامت روان انسان مهم تر از سلامت جسم او و بیماری روان او مهم تر از بیماری جسم است. بنابراین سلامت روانی و معنوی می تواند به خوبی تحقق سبک زندگی اسلامی را تبیین نماید، هرچند تلاش برای زدودن بیماری های جسمی در یاری افراد جهت تحقق هرچه بهتر سبک زندگی اسلامی لازم است.
ارتباط معنویت با سلامت جسمانی: مطالعه مقطعی در مراجعه کنندگان به مراکز جامع سلامت شرق شهر تهران در سال 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت عاملی است که می تواند مبنایی برای اعتقادات و ذهنیت فرد باشد و از طریق تأثیر بر مغز و سیستم عصبی، غدد درون ریز و سیستم ایمنی موجب سلامت و یا بیماری فرد شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت معنوی و ارتباط آن با وضعیت سلامت جسمانی مراجعه کنندگان به مراکز جامع سلامت شرق شهر تهران در سال 98-1397 طراحی و اجرا شده است. روش کار: این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی-درمانی شرق شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه گیری در سه مرکز جامع سلامت در بازه زمانی یک ماهه به صورت پوآسون و به شیوه دردسترس با رضایت مراجعان انجام شد. در پایان، 522 نفر در حضور محقق پرسش نامه ها را تکمیل کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه 20 سؤالی استاندارد سلامت معنوی پالوتزین و الیسون استفاده شد و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون من ویتنی، آزمون کروسکال-والیس و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد. درنهایت، مقدار 05/0 P< معنی دار در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، سلامت معنوی با تعداد دفعات سرماخوردگی افراد شرکت کننده در سال تفاوت معنی دار نشان داد (019/0P=). علاوه براین، بین امتیاز سلامت مذهبی با بیماری های مزمن شرکت کنندگان نیز تفاوت معنی دار بود (028/0P=). آزمون تعقیبی این تفاوت امتیاز را بین گروه بیماری قلبی -عروقی و هیپرلیپیدمی با گروه های دیگر نشان داد. به این صورت که میانگین امتیاز سلامت معنوی و سلامت مذهبی و وجودی در افراد مبتلا به بیماری های قلبی -عروقی و هیپر لیپیدمی کمتر از گروه های دیگر بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد سلامت جسمی می تواند با سلامت معنوی در ارتباط باشد و امکان ابتلا به بیماری در افرادی که از نظر سلامت معنوی در سطح بالایی ارزیابی شوند کمتر است. علت آن نیز تأثیر پذیری مغز و سیستم عصبی و اندوکرین و ایمنی بدن از ذهن است؛ مبنای ذهن و افکار انسان نیز نظام اعتقادی، باورها و فرهنگ او است.
رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: جنگ معمولاً پیامدهای گسترده فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که تأثیر بسیاری بر مشکلات جسمی و روانی می گذارد. ازاین رو، هدف از این پژوهش تعیین رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان شهر کرج بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری 3750 نفر از همسران جانبازان شهر کرج بود که از میان آنان نمونه ای به تعداد 249 نفر در سال 1398 با توجه به فرمول کوکران به روش دردسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه دین داری سراج زاده و همکاران، پرسش نامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های دین داری با بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی داری در مقدار 01/0 وجود داشت. همچنین از بین پنج مؤلفه مربوط به تاب آوری، تنها بین سه مؤلفه تأثیرات معنوی، تحمل عاطفه منفی و پذیرش مثبت با بهزیستی روانی رابطه خطی معنا داری وجود داشت و متغیّرهای شایستگی فردی و کنترل، در تبیین بهزیستی روانی همسران جانبازان نقشی نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه متغیّرهای دین داری و تاب آوری پیش بینی کننده های معناداری برای بهزیستی روانی هستند، می توان با ایجاد ظرفیت هایی در موقعیت های آموزشی، بهزیستی روانی همسران جانبازان را ارتقا بخشید.
اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر شادکامی و کیفیت زندگی بیماران عروق کرونر قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در بیماری عروق کرونر قلب کاهش شادمانی و کیفیت زندگی رایج است. پژوهش هایی اثربخشی برنامه امیددرمانی کلاسیک را در افزایش شادمانی و کیفیت زندگی بیماران مزمن نشان داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب بوده است. روش کار: در این پژوهش که از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است، تعداد 60 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب یکی از بیمارستان های شهرستان قم برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های امید، شادکامی و کیفیت زندگی (36SF-) بود. پس از جمع آوری داده های پیش آزمون، شرکت کنندگان در سه گروه همتای 20 نفری تقسیم شدند و جلسات مداخله در هشت جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. گروه آزمایشی اصلی، امیددرمانی با رویکرد اسلامی، گروه آزمایشی دوم، امیددرمانی کلاسیک و گروه کنترل، بسته مقابله با استرس دریافت کردند. پس از آن پس آزمون در تمامی گروه ها اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون های لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که امیددرمانی اسلامی و کلاسیک به صورت معناداری موجب افزایش امید، کیفیت زندگی و شادکامی در افراد مبتلا به بیماری کرونر قلبی شده است. همچنین روش امیددرمانی اسلامی در افزایش کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به کرونر قلبی، مؤثرتر از امیددرمانی کلاسیک است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، بهره گیری از امیددرمانی اسلامی در بیماران مبتلا به عروق کرونر قلبی توصیه می شود. همچنین، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده برنامه امیددرمانی اسلامی در بیماری های مزمن دیگر نیز اجرا و اثربخشی آن ارزیابی شود.
بررسی دیدگاه کارآموزان، کارورزان، دستیاران و اعضای هیئت علمی بالینی درباره اخلاق حرفه ای بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: آموزش و رعایت اصول اخلاق حرفه ای در رشته های بالینی پزشکی همواره کانون توجه است. ازاین رو، هدف این تحقیق تعیین دیدگاه کارآموزان، کارورزان، دستیاران بالینی و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران درباره اهمیت رعایت شاخص های اخلاق حرفه ای در بخش های بالینی بوده است. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی-توصیفی است. جامعه آماری پژوهش تمامی کارآموزان، کارورزان، دستیاران بالینی و اعضای هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مازندران به تعداد 380 نفر در سال ۹۷-1396 بودند که از میان آنان320 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه اخلاق حرفه ای بالینی به روش خودایفا پاسخ دادند. سؤالات مقیاس در پنج حیطه وظیفه شناسی، احترام به دیگران، تعالی شغلی، شرافت و درستکاری و نوع دوستی مشخص شده بود. برای تحلیل میانگین داده های کمّی از آزمون تی و آنوا و برای متغیّرهای کیفی از آزمون کای دو استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 320 نفر (84 درصد) بودند که 163 نفر (9/50 درصد) از آنان را زنان تشکیل دادند. میانگین سنی شرکت کنندگان نیز 4/6±8/26 بود. توزیع فراوانی افراد به این ترتیب بود که 128 نفر (40 درصد) کارآموز، 127 نفر (7/39 درصد) کارورز، 51 نفر (5/17 درصد) دستیار و 9 نفر (8/2 درصد) استاد بودند. علاوه براین، 1/84 درصد از شرکت کنندگان به کارنبردن جملات تحقیرآمیز نسبت به بیماران را گزینه مهم اخلاق حرفه ای بالینی می دانستند و دیدگاه زنان و مردان نیز در اهمیت گویه های اخلاقی تفاوتی نداشت (844/0P<) ولی کارآموزان، کارورزان، دستیاران و استادان درباره اهمیت کدهای اخلاقی اختلاف معنی داری داشتند (035/0>P). نتیجه گیری: از دیدگاه مشارکت کنندگان بالینی، برخی از گویه ها مثل احترام به بیماران اهمیت بالاتری داشت ولی در حیطه تعالی شغلی کم اهمیت بود. ازاین رو، تقویت انگیزه های درونی و بیان جایگاه شاخص های اخلاق حرفه ای بالینی در برنامه های آموزشی بالینی برای برخی از موارد گزارش شده کم اهمیت، توصیه می شود.
چارچوب نظری ساختار وجودی انسان بر مبنای تحلیل محتوای قرآن کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: انسان شناسی یکی از دو مفروضه پنهان اساسی است که پایه تصور همه نظریه پردازان غربی و شرقی در ادیان مختلف از واقعیت و به دنبال آن ارائه نظریات علمی به ویژه در حوزه علوم انسانی است. تحولات انسان شناسی الهی (مسیحی و یهودی) و فلسفی (از پروتاگوراس تا نیچه) در غرب به تدریج به انسان شناسی تجربی با اساس ماتریالیستی و داروینیستی منتهی شده که محصول آن شناختی ناقص از انسان و کاربرد آن در شئون مختلف و آسیب های جبران ناپذیری در رشد و تعالی و سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی او بوده است. در آثار دانشمندان مسلمان گرچه تصویری متعالی از انسان ارائه شده، اما فاقد عینیت و یکپارچگی و دارای ضعف کاربردی است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به چارچوب نظری آفرینش یا «ساختار وجودی» انسان و تعالی و بالندگی او و استخراج اجزای این ساختار و روابط بین آنها در جهت عینی و کاربردی سازی با الگوبرداری از تمثیل آناتومی بُعد مادی (بدن) انسان بود. روش کار: این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی قرآن و با استعانت از تفاسیر و پژوهش های اسلامی دیگر انجام گرفته است. به این صورت که آیات مربوط به روش کتابخانه ای جمع آوری و سپس داده های به دست آمده به روش استقرایی تحلیل شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: چهار لایه اصلی صدر، شغاف، قلب و فؤاد در ساختار وجودی انسان استخراج شد که بر پایه فطرت واقع شده است و هر یک مشمول طبقاتی از حالت، قوت، نهایت و غایت است که درمجموع 62 جزء مرتبط را شکل دادند. نتیجه گیری: قلب و لایه ها و اجزای آن و نوع ارتباط بین آنها چارچوب یکپارچه ساختار وجودی انسان با تکیه بر مقوله های استخراجی از قرآن کریم معرفی شدند که می تواند راهنمای انسان سازی و جامعه سازی و تشخیص و درمان بیماری های غیرجسمی باشد.
اخلاق درمانی در منظومه فکری امام علی (ع) با محوریت نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: همان طور که جسم انسان به سلامتی نیاز دارد و گرفتار بیماری می شود، روح او نیز به مراقبت نیازمند است و همچون جسم گرفتار امراض نفسانی و اخلاقی می شود. در نگاه امام علی (ع) پیشگیری از بیماری در سلامت جسم حائز اهمیت است؛ اما آنچه از بیماری جسمانی مهم تر است، امراض روحانی است که بی درد و بدون سر و صدا انسان را گرفتار می کند. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی اخلاق درمانی در بیانات امام علی (ع) با محوریت نهج البلاغه بود. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است که کلیدواژه های بیماری اخلاقی، بیماری جسمی و بیماری نفسانی و روحانی در سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه، شروح نهج البلاغه و کتب روایی مرتبط با فرمایش های امام همچون تحف العقول، غررالحکم و دررالکلم، عیون الحکم و المواعظ و... در منظومه فکری امام علی (ع) بررسی شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داده که در نگاه امام علی (ع) در کنار بیماری های جسمانی، امراض اخلاقی و روحانی نیز انسان را بیمار می کند و این نوع بیماری بدتر از بیماری جسمانی است و الگوهای اخلاقی، احساس حضور حضرت حق در زندگی و بهره گیری از آیات الهی، حس امیدواری و خوش بینی را در بیمار زنده می کند. نتیجه گیری: با بررسی سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه و دیگر کتب روایی مرتبط، مشخص شد انسان موجودی است که هم ساحت مادی و هم فرامادی دارد و کمالش در گرو تکامل روحانی و کسب فضایل اخلاقی است. همچنین مشخص شد در کنار بیماری های جسمانی، بیماری های اخلاقی نیز درمان شدنی است و حضرت به بُعد اخلاقی بیش از ابعاد جسمانی توجه داشته اند و بیشتر بیانات ایشان در جهت درمان بُعد اخلاقی انسان بوده است.
عدالت در حوزه سلامت با تأکید بر بیانات مقام معظّم رهبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: عدالت یکی از پرجاذبه ترین مفاهیم در تاریخ بشر بوده است و مجاهدان زیادی جان خویش را در این راه فدا نموده اند. عدالت شقوق زیادی دارد و یکی از مهم ترین و فراگیرترین انواع آن عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی نیز زیرشاخه ها و شاخص های فراوانی دارد و وضعیت سلامتی مردم یکی از مهم ترین معیارهای سنجش آن است که نگرش ها و نظریه های متعدد و متنوعی در این حوزه طرح شده است. هدف از این مقاله بررسی عدالت در حوزه سلامت با تأکید بر بیانات مقام معظّم رهبری بوده است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است که با روشی توصیفی و با مرور مقالات در بهار سال 1399 از پایگاه های علمی همانند اسکوپوس، پایگاه سازمان بهداشت جهانی و نورمگز موضوع بررسی شده است؛ همچنین بر اساس پایگاه های رسمی جمهوری اسلامی و نیز دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای به بررسی اسناد راهبردی، قوانین اساسی و مدنی، سیاست های ابلاغی پس از انقلاب 1357 تاکنون و سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران طی 41 سال زعامت و به تحلیل و تبیین دیدگاه ایشان در موضوع پرداخته شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، عدالت در حوزه سلامت و توجه به مقوله بهداشت عمومی، جایگاهی مهم در اسناد بالادستی، قوانین و بودجه بندی در جمهوری اسلامی ایران دارد و مقام معظّم رهبری همواره بر این موضوع تأکید ویژه داشته اند. نتیجه گیری: برخی از اصول و شاخص های نظری و عملی مقام معظّم رهبری را در حوزه سلامت می توان توجه به اسناد بالادستی و راهبردی ازجمله سند چشم انداز بیست ساله و سیاست های کلی «سلامت» نام برد. شاخص دیگر تأکید بر رویکرد اسلامی و معنویت است که تأثیر این عامل در مهار کرونا مشهود بوده است. شاخص مهم دیگر در حوزه سلامت، عقلانیت است؛ زیرا عدالت از مقولاتی است که در آن علاوه بر تمهیدات نظری، به شاخص سازی و تدوین برنامه عملیاتی نیز نیاز است. نگرش مبنایی و پیشگیرانه، انکارنکردن واقعیت ها و ارتقای جایگاه کادر سلامت و درمان از شاخص های دیگر است.
بررسی و تحلیل آسیب های فقر بر حوزه بهداشت روان و سلامت اجتماعی و راهکارهای کاهش آسیب ها از منظر صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: از عصر شکل گیری تمدن بشری، برخورداری از امکانات رفاهی یکی از مهم ترین دغدغه های انسان است که بر افکار، روان، رفتار و اجتماع افراد تأثیر گذار بوده است. همواره حکومت ها و ایده پردازان یکی از رسالت هایشان را تلاش در جهت براندازی فقر و یا دست کم کاهش آسیب های آن دانسته اند. در دین اسلام و بیانات ائمه (ع) آثار ناگوار فقر و توصیه هایی در جهت کاهش چهره فقر از جامعه مطرح شده است. در صحیفه سجادیه نیز پاره ای از آسیب های تنگدستی بر حوزه بهداشت روان و سلامت اجتماعی و راهکارهای برون رفت یا کاهش این آسیب ها طرح شده است که این پژوهش با کنکاش و تحلیل این موارد در صدد یافتن میزان اهمیت و توجه به ابعاد گوناگون سلامت به ویژه بهداشت روانی و سلامت اجتماعی افراد از منظر امام سجاد (ع) و دستیابی به جهت گیری توصیه های ارائه شده در کاهش آثار نامطلوب فقر و تحلیل این سوگیری ها بوده است. روش کار: پژوهش پیش رو از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است که با بررسی ادعیه صحیفه سجادیه و آثاری در زمینه روان شناسی، علوم اجتماعی و اقتصاد، آسیب ها و تهدیدهای فقر بر بهداشت روانی و سلامت اجتماعی و راهکارهای کاهش این آسیب ها استخراج و به تحلیل آنها پرداخته شده است. مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: از منظر امام سجاد (ع) فقر بهداشت روان و سلامت اجتماعی افراد را از جهات گوناگون در معرض خطر قرار می دهد اما راهکارها و توصیه هایی برای آحاد جامعه در جهت کنترل و جلوگیری از گسترش فقر و کاهش این آسیب ها وجود دارد. نتیجه گیری: در صحیفه سجادیه با همه جانبه نگری به شخصیت، بهداشت روان و سلامت اجتماعی افراد نگریسته شده و راهکارهایی برای برون رفت از آسیب های فقر و اقتصاد ناسالم مطرح شده است که بیشتر جنبه توصیه های فردی دارد تا توصیه هایی به حکومت ها. این امر نشان دهنده صلاحیت نداشتن حکومت عصر امام (ع) و ممکن بودن کنترل وضعیت نابهنجار اقتصادی و کاهش آسیب های فقر از سوی آحاد جامعه است.