فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
155 - 165
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی امید بر اساس حمایت اجتماعی و معنای زندگی با میانجیگری تاب آوری روانی در دانشجویان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های غیردولتی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1399-1398 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه آماری شامل 480 دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی (SSQ) (زیمت و همکاران، 1988)؛ پرسشنامه معنای زندگی (MLQ) (استگر و فرازیر، 2006)؛ پرسشنامه تاب آوری روانی (PRQ) (کانر و دیودیسون، 2003) و پرسشنامه امید (HQ) (سیمپسون، 1999) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد حمایت اجتماعی، معنای زندگی و تاب آوری روانی با امید در دانشجویان همبستگی معنادار دارند (01/0>p). همچنین حمایت اجتماعی، معنای زندگی و تاب آوری روانی بر امید دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که تاب آوری روانی در رابطه حمایت اجتماعی و معنای زندگی با امید دانشجویان دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسب برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار تاب آوری روانی لازم است که درمانگران و مشاوران با بکارگیری آموزش تاب آوری روانی، امید را در نزد دانشجویان افزایش دهند.
پیش بینی پرخاشگری سایبری بر اساس همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرخاشگری سایبری شکل جدید خشونت بین فردی در میان نوجوانان است که می تواند، آسیب های فراوانی بر سلامت روان نوجوانان وارد کند، بنابراین لازم است به عوامل زمینه ساز آن پرداخته شود. لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری سایبری بر اساس همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم در نوجوانان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل دبیرستان های پسرانه دوره دوم تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 395 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بر اساس جدول نمونه گیری مورگان انتخاب شدند. پرسشنامه های نشخوار فکری خشم (ARS)، مقیاس همدلی اساسی، پرسشنامه پرخاشگری سایبری برای نوجوانان (CYBA) و پرسشنامه بی تفاوتی اخلاقی در این پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد، رابطه منفی معنی داری بین پرخاشگری سایبری و همدلی عاطفی (05/0>P) و رابطه مثبتی بین بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم با پرخاشگری سایبری وجود دارد (01/0>P)؛ همچنین نتایج نشان داد که 27/0 تغییرات پرخاشگری سایبری به وسیله همدلی عاطفی، بی تفاوتی اخلاقی و زیرمؤلفه های نشخوار خشم تبیین می شود. همچنین همدلی شناختی، خاطرات خشم و فهم علل سهم معنی داری در پیش بینی پرخاشگری سایبری ندارد (0001/0>P).
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد، جهت کنترل رفتارهایی مثل پرخاشگری سایبری باید به مؤلفه های هیجانی و اخلاقی مانند همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم توجه بیشتری گردد.
بررسی اثر بخشی برنامه آموزش توجه مشترک بر مهارت های گفتاری و مولفه های زبان بیانی، دریافتی و گفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
215 - 233
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی برنامه توجه مشترک بر مولفه های زبان بیانی، دریافتی و گفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم 3 تا 5 سال اجرا شده است. روش پژوهش: جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال طیف اتیسم 3 تا 5 سال که به مدارس پیش دبستانی ویژه کودکان با احتلال طیف اتیسم و کلینیک ها شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش به صورت در دسترس بود، که شامل 5 کودک که به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت بررسی اثر بخشی برنامه ابزارهای آزمون سنجش رشد نیوشا، مقیاس نمره گذاره اختلال طیف اتیسم گیلیام (گارس3) و مجموعه تکالیف باور کاذب استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی، تحلیل مشاهده ای، اندازه اثر و درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش ها پس از تحلیل همچنین میانگین نمرات در مولفه های زبان بیانی و دریافتی پس از اجرای برنامه آموزش توجه مشترک نسبت به خط پایه، روند رشد نسبی و بهبود کلی را نشان داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه آموزش توجه مشترک بر بهبود مولفه های زبان زبان بیانی، دریافتی و گفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم است. بنابراین پیشنهاد می شود از این برنامه آموزشی به منظور بهبود مهارت های زبانی این کودکان استفاده شود.
رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
399 - 412
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی زنان متاهل دارای اختلاف خانوادگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 200 نفر از این زنان متاهل بودند که به صورت نمونه گیری دو مرحلهای خوشهای و تصادفی ساده از نوع قرعهکشی انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان دیتوماسو و همکاران (2004) و پرسشنامه عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000). اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش خی دو و تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین عملکرد جنسی و دلزدگی زناشویی، بین احساس تنهایی و دلزدگی زناشویی و بین عملکرد جنسی و احساس تنهایی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد (001/0>P). همچنین نتایج حاکی از آن بود که دلزدگی زناشویی در ارتباط بین عملکرد جنسی و احساس تنهایی، نقش میانجی دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی از برازش مناسب برخوردار است.
مقایسه اثربخشی بازی های توانبخشی شناختی رایانه ای (بازی آرام) و بازی های توانبخشی عملی (بازی های توجهی) بر حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی، یکی از شایع ترین اختلالات یادگیری است که امکان سرایت به دیگر حوزه های تحصیلی و افت تحصیلی دانش آموزان دبستانی را در پی دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی های توان بخشی شناختی رایانه ای (آرام) و بازی های توانبخشی عملی (بازی های توجهی) بر حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون شامل دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه فعال بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در پایه های دوم تا پنجم مقطع ابتدایی شهرستان اندیمشک در سال 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس 60 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه فعال) جایدهی شدند. برای گروه یکم بازی توانبخشی شناختی رایانه ای و برای گروه دوم بازی توانبخشی عملی در 11 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد؛ در حالی که گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. هر سه گروه در پیش آزمون و پس آزمون به آزمون های حافظه کاری وکسلر، برو-نرو، و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما)، پاسخ دادند و داده های به دست آمده از این ابزارها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون مقایسه زوجی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بازی های توانبخشی شناختی (رایانه ای و عملی) باعث بهبود حافظه کاری، بازداری پاسخ، و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان می شوند (0/05 >p). همچنین نتایج آزمون بنفرونی نشان داد که توانبخشی رایانه ای در مقایسه با بازی های عملی از اثربخشی بالاتری برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، بازی های توانبخشی (رایانه ای و عملی) می توانند به عنوان یک روش کارآمد در درمان اختلالات یادگیری توسط مشاوران و متخصصان به کار گرفته شوند.
اثربخشی مداخله شناختی - حرکتی بر سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر: پیگیری دو ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۷۰۲-۶۸۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: ازآنجایی که گسترش فن آوری های نوین، پیشرفت سواد رسانه ای و عدم تحرک کافی افراد، منجر به کم سوادی حرکتی شده است، استفاده از رویکردهای نوین آموزشی می تواند سطح سواد بدنی کودکان را افزایش دهد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی - حرکتی بر سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر در یک طرح پیگیری دوماهه بود. روش: تحقیق حاضر نیمه تجربی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر 10 تا 12 سال شهر یزد بود که تعداد 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش، 20 نفر گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و انجام آزمون های سواد بدنی و تکمیل پرسشنامه لذت از فعالیت بدنی (مور و همکاران، 2001) به صورت پیش آزمون - پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل در این پژوهش شرکت کردند. گروه آزمایش به مدت 18 جلسه به صورت 3 جلسه در هفته در برنامه شناختی - حرکتی شرکت کردند و گروه کنترل فعالیت های معمول خود را انجام دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازه گیری تکراری و آزمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05 p≤ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شرکت کنندگان گروه آزمایش در سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی در پس آزمون و پیگیری، عملکرد بهتری نسبت به پیش آزمون داشتند، اما در گروه کنترل تفاوت معنی داری بین مراحل آزمون مشاهده نگردید. همچنین در مقایسه گروه ها، نتایج نشان دهنده عملکرد بهتر شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از مداخله شناختی - حرکتی جهت توسعه سواد بدنی و افزایش لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف روان شناختی درزمینه میزان اثرگذاری آن ها بر متغیرهای روان شناختی موردعلاقه بسیاری از محققان می باشد؛ در این راستا پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گردید. مواد و روش ها: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متأهل مبتلا به دیابت نوع 2 و عضو انجمن دیابت شهر اهواز در سال 1400 بودند. 60 نفر از این بیماران بر اساس ملاک های ورود و خروج، غربال گری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی، به صورت گمارش تصادفی در 3 گروه 20 نفره گمارده شدند. ابزارهای تحقیق شامل مقیاس فعالیت های خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، 2000) و مقیاس اجتناب شناختی-رفتاری (اتنبرگ و دابسون، 2004) بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری(MANCOVA) و تک متغیری (ANCOVA) با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت مؤثر بوده اند (05/0>P)؛ به علاوه، نتایج نشان داد که بین اثربخشی دو نوع مداخله در بیماران مبتلابه دیابت تفاوت معنا داری وجود ندارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو رویکرد به یک اندازه بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت اثرگذار است. تازه های تحقیق کبری کاظمیان مقدم: Google Scholar, Pubmed
پیش بینی قلدری سایبری براساس تکانشگری، بی تفاوتی اخلاقی و صفات تاریک شخصیت در نوجوانان دارای وابستگی به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۹۶-۱۸۷
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی قلدری سایبری براساس تکانشگری، بی تفاوتی اخلاقی و صفات تاریک شخصیت در نوجوانان دارای وابستگی به فضای مجازی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه ی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه مورد مطالعه 112 نفر از دانش آموزان دارای وابستگی به فضای مجازی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های وابستگی به شبکه های مجازی مبتنی بر موبایلAMQBSN)، خواجه احمدی و همکاران، 1395)، تجربه قلدری–قربانی سایبری (CBVEQ، آنتیادو و همکاران، 2016)، بی تفاوتی اخلاقی (MDS، بندورا و همکاران، 1996)، پرسشنامه تکانشگری بارات (BIS-11، پاتون و همکاران، 1995) و صفات تاریک شخصیت (DTP، جانسون و وبستر، 2010) صورت گرفت. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین تکانشگری (01/0P<)، بی تفاوتی اخلاقی (01/0P<) و صفات تاریک شخصیت (ماکیاولگرایی، جامعه ستیزی و خودشیفتگی) (01/0P<) با قلدری سایبری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین 35 درصد از قلدری سایبری نوجوانان دارای وابستگی به فضای مجازی از طریق تکانشگری، بی تفاوتی اخلاقی و صفات تاریک شخصیت تبیین می شود (05/0P<). نتایج به دست آمده نشان داد که تکانشگری، بی تفاوتی اخلاقی و صفات تاریک شخصیت نقش معناداری در پیش بینی قلدری سایبری در نوجوانان دارای وابستگی به فضای مجازی دارد.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر برخودکارآمدی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۱۴۱-۱۱۶
حوزه های تخصصی:
هدف: به دلیل عدم آموزش مناسب، زنان سرپرست خانوار به یک باره با انبوهی از مسئولیت ها بدون آموزش از قبل مواجه اند که درنتیجه آن شرایط استرس زا و فشار روانی را متحمل می شوند و درنهایت خودکارآمدی این افراد تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر بر خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری سه ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار در شهرکرد در سال 1401 بود. در این پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر که نمره پرسشنامه خودکارآمدی آن ها بین 17 تا 34 بود انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (20 نفر آزمودنی در هر گروه) گمارش تصادفی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت 8 جلسه شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی -رفتاری مثبت نگر 120 دقیقه ای قرار گرفتند. داده های آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه خودکارآمدی 17- GSE گردآوری و در نهایت، توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در دو مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین نمره خودکارآمدی در دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشت. همچنین نتایج یافته ها حاکی از اثربخشی بیشتر درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود درجهت افزایش خودکارامدی زنان سرپرست خانوار درکنار سایر روشهای درمانی از درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر نیز استفاده گردد.
افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن از طریق مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش بر سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن بود. روش کار: در این پژوهش، از طرح شبه تجربی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. گروه آزمایش از مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش و گروه کنترل از روش معمول آموزش، استفاده کردند. جحم نمونه شامل 46 نفر از دانش آموزان پسر پایه پنجم دبستان در شهر فامنین بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند؛ 23 نفر در گروه کنترل و 23 نفر در گروه آزمایش، قرار گرفتند. ابزار سنجش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن، آزمون محقق ساخته پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن بود که سؤالات آزمون، توسط محقق بر اساس درس فارسی پایه پنجم و با توجه به استانداردهای پیچیدگی شناختی و مدل عمق دانش وب در سه سطح پیچیدگی پایین، متوسط و بالا طراحی شد. ضریب پایایی آزمون 0/88 محاسبه شد. در این طرح، ابتدا پیش آزمون پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن از هر دو گروه به عمل آمد. تدریس در گروه آزمایش با استفاده از مدل مبتنی بر عمق دانش به مدت 4 ماه انجام شد و دانش آموزان گروه کنترل نیز در این مدت، به روش معمول، آموزش دیدند. یافته ها: بعد از اجرای مداخله آموزشی، پس آزمون پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن از هر دو گروه به عمل آمد و نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) نشان داد که تفاوت معنا داری بین دو گروه وجود دارد و این تفاوت، نشان دهنده تأثیر مثبت مدل عمق دانش بر رشد پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن بود. نتیجه گیری: برنامه ریزان درسی، مؤلفان کتاب های درسی و معلمان از مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش می توانند جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان استفاده کنند.
Investigating Psychometric properties of the Scale of Emotional Experience towards the Spouse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The objective of the present study was to establish and assess the psychometric properties of the scale of emotional experience towards the spouse in 2018-19. For this purpose, all the married women in the city of Isfahan were considered as the statistical population from which 300 married women were selected as the statistical sample using convenience sampling. The research instruments included the scale of emotional experience towards the spouse, extroversion and introversion subscales of NEO Personality Inventory (Costa & McCrae, 1992), and triangulation (Dehghan and Yousefi, 2019). The data were analyzed using descriptive statistics, mean and standard deviation) and inferential statistics (correlation analysis, exploratory factor analysis, and norm determination. Convergent validity and divergent validity results revealed that the subscale of negative emotional experience towards the spouse was significantly positively related to neuroticism and triangulation (convergent validity), but negatively related to extroversion (divergent validity). The subscale of positive emotional experience towards the spouse, on the other hand, had a positive relationship to extroversion (convergent validity) and a significantly negative relationship to neuroticism and triangulation (divergent validity). Exploratory factor analysis showed two basic factors called positive emotional experience towards the spouse and negative emotional experience towards the spouse. Test-retest coefficients, at a three-week interval, confirmed test-retest reliability. Thus, based on what the results revealed, this test can be used to assess the scale of emotional experience towards the spouse in the married women both in research and psychotherapy.
تبیین علّی معنای زندگی براساس ویژگی های شخصیتی، باورهای ضمنی هوش و انطباق پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
19 - 34
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه گری انطباق پذیری در رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و باورهای ضمنی هوش با معنای زندگی صورت گرفت.روش: این پژوهش از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری ارائه شده است. جامعه ی پژوهش دربرگیرنده ی دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز بود. از جامعه آماری مذکور 315 دانش آموز دختر (170) و پسر (145) پایه دهم و یازدهم دبیرستان در سال تحصیلی 99-1398 به روش نمونه گیری دردسترس مورد بررسی قرار گرفتند. آنان به پرسش نامه معنای زندگی (استگر و همکاران، 2006)، مقیاس انطباق پذیری (مارتین و همکاران، 2012)، مقیاس باورهای ضمنی هوش (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، سیاهه شخصیتی نئو (کاستا و مک کری، 1985) پاسخ دادند.یافته ها: در بخش یافته ها نیز مشخص شد که ویژگی های شخصیتی از راه انطباق پذیری بر معنای زندگی اثر دارد. افزون بر این، نشان داده شد که باور به افزایشی و ذاتی بودن هوش بر معنای زندگی از راه انطباق پذیری اثر معنادار دارد.نتیجه گیری: زمانی که در نهادهای آموزشی و تربیتی به ویژگی های شخصیتی، باورهای ضمنی هوش توجه ویژه شود سازگاری افراد افزایش پیدا می کند و آنان را برای موفقیت جنبه های گوناگون زندگی بالاخص معنای زندگی آماده می سازد.
تأثیر برنامه آموزش فرزندپروری مثبت بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان و افزایش کیفیّت زندگی خانوادگی والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اتُیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال طیف اُتیسم و مشکلات همراه آن می تواند عملکرد کودک و کیفیت زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه آموزش فرزند پروری مثبت بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان و افزایش کیفیت زندگی خانوادگی والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم در یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. مواد و روش ها: جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم در شهر شهرکرد بود، که از میان آن ها 30 نفر از والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم بر اساس ملاک های ورود به پژوهش با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش در دَه جلسه ی نوددقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته تحت برنامه آموزش فرزند پروری مثبت قرار گرفتند و در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از چکلیست رفتاری آخنباخ و مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی موردسنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج: نتایج نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری برنامه آموزش فرزند پروری مثبت باعث کاهش مشکلات رفتاری کودکان و افزایش کیفیت زندگی خانوادگی والدین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. بحث و نتیجه گیری: درنتیجه می توان گفت که برنامه آموزش فرزند پروری مثبت می تواند بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان و افزایش کیفیت زندگی خانوادگی والدین با کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم مؤثر باشد.
طراحی و اعتباریابی الگوی مقابله با افسردگی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق طراحی و اعتباریابی الگوی مقابله با افسردگی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اردبیل بود. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته و از نظر شیوه اجرا اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی اساتید دانشگاهی حوزه مشاوره بودند که تعداد 15 نفر از آنها بر اساس اصل اشباع نظر به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز کلیه دبیران دوره دوم متوسطه شهر اردبیل به تعداد 500 بودند که مطابق فرمول کوکران 217 نفر از آن ها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های به دست آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 172 کد باز، 139 مفهوم، 14 مقوله و 6 طبقه بر اساس رویکرد سامان مند سازمان دهی شدند. یافته ها نشان می دهد الگوی مقابله با افسردگی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اردبیل تحت مقولات سلامت جسمانی، ویژگی و تفاوت های فردی، عوامل محیطی و اجتماعی، امکانات رفاهی، افسردگی و علائم آن، آموزش های روانشناختی، رویکردهای درمانی، دارو درمانی، توسعه سلامت معنوی، حفظ سلامت جسمانی، مدیریت سلامت روانی، فعالیت های اجتماعی، پیامدهای فردی و پیامدهای اجتماعی دسته بندی و از نظر اعتباریابی برازش شدند (p<0.05). درنهایت پیشنهاد می شود این پژوهش به عنوان یک راهنما و مسیر کلی برای پیشگیری از افسردگی و کاهش علائم آن توسط متخصصان در مدارس و نیز در سایر مراکز درمانی متناسب با زمینه های موجود استفاده شود.
تعیین اثربخشی بسته ی آموزشی سبک فرزند پروری سلیگمن بر تعارضات مادر و دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
638 - 648
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی اثربخشی بسته آموزشی سبک فرزندپروری سلیگمن بر کاهش تعارضات مادر-دختر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری کلیه مادران دارای دختر نوجوان دانش آموز بود. نمونه شامل 40 مادر دارای نوجوان بود که از طریق روش در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس تعارض مادر و دختر (یوسفی و سبزواری، 1398) بود که کلیه آزمودنی ها در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. در حالیکه مادران گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند مادارن گروه آزمایش پانزده جلسه شصت دقیقه ای آموزش فرزندپروری سلیگمن را دریافت کردند. هر دو گروه قبل و بعد از دریافت آموزش ها توسط ابزار پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت محاسبات آماری به کمک نرم افزار SPPS23 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه آموزش فرزندپروری سلیگمن در کاهش تعارضات مادر-دختر اثر معنادار دارد (01/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می-توان گفت بسته ی آموزشی فرزندپروری سلیگمن برای بهبود ارتباط مادر-دختر و بهبود ارتباط بین آنان روش مناسبی است.
اثربخشی بسته آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه برکمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
93 - 107
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان بزرگ ترین سرمایه های هر کشوری محسوب می شوند، بنابراین توجه به رشد همه جانبه ی آن ها یکی از وظایف مهم نظام آموزشی قلمداد می شود. ، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی بسته ی آموزش کیفیت زندگی در مدرسه بر کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان بود.روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرخرم آباد بود که در سال تحصیلی 402-1401مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود که نمونه مورد نظر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر)، گواه (20 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی رایان و پینتریچ (1997) و رضایت تحصیلی شیخ الاسلامی و احمدی (1390) جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته ی کیفیت زندگی در مدرسه قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند؛ پس از اتمام دوره ی آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند.یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین نمرات پس آزمون کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان در گروه های آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه منجر به افزایش میزان کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان می شود.
فرا تحلیل اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
137 - 118
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی یک فرآیند فکری است که مبتنی بر نتیجه گیری، تصمیم گیری و ترسیم، داده های مرتبط ازجمله تجزیه وتحلیل، توضیح، فرضیه، استدلال و توسعه تفکر است پژوهش حاضر به روش فرا تحلیل و با ترکیب پژوهش های انجام شده در اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان انجام شده است. جامعه آماری فرا تحلیل حاضر پژوهش های در دسترس در رابطه اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان در تفکر انتقادی در بانک های اطلاعاتی رایانه ای در دسترس موجود در ایران، از قبیل پایگاه علمی جهاد دانشگاهی (SID)، بانک اطلاعات نشریات کشور (مگیران)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) در بین سال های ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰ و همچنین پایگاه های علمی خارجی Science Direct، PubMed و Google Scholar که در سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ منتشر شده اند، می باشد. بر اساس ملاک ورود و خروج برای پژوهش های اولیه و نیز تحلیل حساسیت ۲۵ اندازه اثر از ۲۳ مطالعه توسط نرم افزار CMA موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که، اندازه اثر خلاصه ی مدل تصادفی برابر با ۰/۱ بود که ازنظر آماری معنادار و بیانگر اثربخشی مثبت آموزش فلسفه به کودکان در پرورش مهارت تفکر انتقادی آنان می باشد.بنابرین پیشنهاد می شود که آموزش فلسفه برای کودکان در برنامه های آموزش رسمی قرار گیرد.
Designing a Package of Scientific Thinking Training and Its ‘Effect on Problem-Solving Skill in Preschool Children(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Scientific thinking is a type of knowledge seeking involving intentional information seeking, including asking questions, testing hypotheses, making observations, recognizing patterns, and making inferences. The purpose of this research was designing a package of scientific thinking training and its ‘effect on problem-solving skill in preschool children. For this purpose, a study was designed in two steps. At first time, based on Kuhn theory and by reviewing and analysing available resources, the scientific thinking training package was designed. This teaching package includes discussions between the researchers and the child about stories with topics related to children's environment that they may not have encountered in everyday situations in the form of questions. At second step, in order to determine the effect of scientific thinking training on problem-solving, 30 children aged 5 to 6 (15 girls-15 boys) with a moderate score in Raven intelligence test was chosen from three primary schools. Subjects were trained individually in scientific thinking for 8 sessions. Data were analysed using repeated measures analysis of variance. Findings showed that teaching scientific thinking significantly improves problem solving skills (p <005) and this effect is stable over time. The results of this study show that preschool education and interaction with teacher is an opportunity to provide stimulus situations appropriate to children's abilities, and provide conditions for improving problem-solving.
شناخت مدل علی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری بر اساس سبکهای دلبستگی، جو عاطفی خانواده، حمایت اجتماعی و نقش میانجی امید به زندگی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی، از نوع الگ ویابی معادلات ساختاری م ی باشد که با هدف شناخت مدل علی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری، به بررسی تأثیر سبک های زندگی، جو عاطفی خانواده، حمایت اجتماعی را به واسطه امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی کودکان دارای نارسایی شنیداری مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400 پرداخته است. روش پژوهش: به کمک روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 204 نفر از دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق شامل پرسشنامه روانشناختی بهزیستی ریف(1989)، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور(1987)، پرسشنامه جو عاطفی هیل برن(1964)، پرسشنامه حمایت دوستان توس زیمن و دیگران(1988)، و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر، هاریس اندرسون(1991) می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا(مضطرب) به طور مستقیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارند؛ اما به طور غیر مستقیم و تحت تأثیر نقش واسطه ای امید به زندگی تأثیری بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان ندارند. نتیجه گیری: جو عاطفی خانواده به طور مستقیم و نیز به واسطه متغیر امید به زندگی به صورت غیر مستقیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارد. حمایت اجتماعی دوستان نیز به طور مستقیم و با واسطه متغیر امید به زندگی به صورت غیرمستیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارد.
روایی و پایایی مقیاس خودکارآمدی دیجیتال در نمونه ایرانی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مقیاس خودکارآمدی دیجیتال در سال 2022 توسط اولفرت و اشمیت به منظور اندازه گیری شایستگی های آزمودنی در استفاده از فناوری های دیجیتالی تهیه و تدوین شد. این مقیاس مشتمل بر 25 گویه بوده و خودکارآمدی دیجیتال را در پنج بعد اندازه گیری می کند که عبارت است از: 1) سواد اطلاعات و داده؛ 2) همکاری و ارتباط؛ 3) تولید محتوای دیجیتال؛ 4) امنیت؛ 5) حل مسئله. هدف از پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی مقیاس خودکارآمدی دیجیتال در نمونه ایرانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع پژوهش های اعتباریابی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش کمی بود که در آن از روش های تعیین روایی و پایایی به منظور اعتباریابی مقیاس خودکارآمدی دیجیتال استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب بود که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری این پژوهش شامل 500 نفر از دانشجویان بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون KMO و بارتلت، آلفای کرونباخ، ضریب پایایی ترکیبی (CR) و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با نسخه 23 نرم افزار SPSS انجام گردید. یافته ها: پس از تأیید روایی صوری، 5 عامل با ارزش ویژه بزرگ تر 1 از طریق تحلیل عاملی اکتشافی شناسایی شد به طوری که 5 عامل به دست آمده در مجموع قادر بودند 55/70 درصد خودکارآمدی دیجیتال را تبیین کنند. تحلیل عاملی تأییدی نیز معناداری گویه های هر 5 عامل را نشان داد. همچنین ضرایب به دست آمده برای روایی همگرا، پایایی بازآزمایی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی همگی بالاتر از 70/0 بوده که نشان دهنده پایایی مناسب این پرسشنامه است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مقیاس خودکارآمدی دیجیتال از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.