مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال 4 بهار (فروردین) 1402 شماره 1 (پیاپی 7)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان دختر مقطع متوسطه دوم بجنورد بود که در سال تحصیلی 01-1400 در یکی از مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از میان این افراد تعداد 40 نفر از دانش آموزانی که تمایل به شرکت در پژوهش داشته و ملاک های ورود را دارا بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های تعادل عاطفی واتسون و همکاران (1988) و مقیاس مسئولیت پذیری گوگ و همکاران (1952) بود. داده های حاصل از این پرسش نامه ها از طریق آزمون تحلیل تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از این بود که واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان مؤثر است (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان گفت واقعیت درمانی می تواند اثرات مناسبی در وضعیت روانی- اجتماعی دانش آموزان داشته باشد.
مدل یابی نقش میانجی سبک های تفکر در رابطه عاملیت انسانی وخودتنظیمی دانش با انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی در دانش آموزان پسر
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد برای مواجهه با شرایط استرس زا از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می نمایند و این بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. به نظر می رسد خودتنظیمی دانش، عاملیت انسانی و سبک های تفکر بر روی انتخاب سبک مقابله با استرس تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تأثیر عاملیت انسانی و خودتنطیمی دانش بر انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک تفکر انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم رشته های شاخه نظری شهر کاشان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که تعداد 497 دانش آموز از طریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های چندوجهی ش خصیت عاملیتی کوته (1997)، پرسشنامه خودتنظیمی دانش SRKS-U، پرسشنامه سبک های مقابله ای اندلروپارکر و سبک های تفکر اس ترنبرگ-واگن ر (1992) پاسخ دادند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و به منظور آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.26 و LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و مثبت متغیر سبک مقابله ای مسئله مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای هیجان مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به ترتیب به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای اجتنابی را با میانجی گری سبک های تفکر تحت تأثیر قرار داد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج، برگزاری کارگاه های آموزشی راهبردهای سازگارانه مقابله با استرس را در مدارس برای دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
پیش بینی کیفیت زندگی براساس شادکامی و امید در نوجوانان تک والدی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت زندگی براساس شادکامی و امید در نوجوانان تک والدی انجام شد. روش پژوهش: جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان دختر دبستانی شهرستان سمنان بود، که از این میان 220 نفر (12 تا 16 ساله) تک والدی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند. ابزارهای اندازگیری در این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1991)، پرسشنامه شادکامی آکسفورد هیلز و آرگیل (2002) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) بود و تجزیه تحلیل آماری بوسیله نرم افزار SPSS نسخه 23 و آزمون رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای شادکامی و مولفه های امید (تفکر راهبردی و تفکر عاملی) می توانند 2/23 درصد از واریانس کیفیت زندگی را تبیین کنند و در سطح کمتر از ۰1/۰ معنادار است. نتیجه گیری: بنابرنتایج بدست آمده می توان بیان کرد که به کمک امیدواری و شادکامی در نوجوانان تک والدی می توان کیفیت زندگی آنان را پیش بینی کرد.
تبیین خلاقیت دانشجویان براساس نشاط معنوی با نقش آفرینی کمال گرایی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تفکر نوآورانه و خلاق دانشجویان تعیین کننده جنبه های مهمی در زندگی آن ها است؛ با این وجود عوامل محیطی و شخصیتی مؤثر بر آن مورد غفلت پژوهشی بوده است. این پژوهش با هدف «تبیین خلاقیت دانشجویان براساس نشاط معنوی با نقش آفرینی کمال گرایی» انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشکده های معماری در سطح شهر تهران در سال تحصیلی 1399 تشکیل دادند، که از بین آن ها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 300 دانشجو (150 دختر و 150 پسر) انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه نشاط معنوی افروز و پرسشنامه کمال گرای تری شورت استفاده شد. تحلیل داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی و با رعایت پیش فرض های لازم و با نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 و در سطح 05/0 انجام شد. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که نشاط معنوی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق کمال گرایی در دانشجویان با خلاقیت رابطه دارند. همچنین، نتایج نشان داد رابطه بین نشاط معنوی با کمال گرایی، معکوس و معنادار است (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود مسئولین با تدارک برنامه هایی علاوه بر افزایش آگاهی نسبت به خلاقیت و مراحل رشد آن، نسبت به ارتقای نشاط معنوی دانشجویان تمرکز ویژه ای داشته باشند.
بررسی مقایسه ای آموزش های تعدیل سوگیری شناختی و تصویرسازی ذهنی بر حافظه کلامی و بینایی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای آموزش های تعدیل سوگیری شناختی و تصویرسازی ذهنی برحافظه کلامی و دیداری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه به اجرا درآمد. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و با گروه گواه طراحی و اجرا گردید. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. داده ها با استفاده از آزمون حافظه وکسلر که به صورت فردی اجرا گردید، به دست آمد. سپس گروه جلسات تعدیل سوگیری شناختی و تصویرسازی ذهنی هدایت شده سیمونتن (به نقل از کرمی و مرادی، 2009) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای در معرض آموزش های متفاوت قرارگرفتند، درحالی که گروه گواه بدون هیچ گونه مداخله ای باقی ماند. پس از پایان گرفتن آموزش های گروههای آزمایشی، مجدداَ از 3 گروه آزمون وکسلر به عمل آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکررو آزمون تعقیبی بن فرونی و نرم افزارSPSS23 تحلیل شد. یافته ها:. نتایج نشان دادند تأثیر آموزش های تعدیل سوگیری شناختی و تصویرسازی ذهنی بر حافظه کلامی و دیداری مثبت و معنادار است و با توجه به سطح معناداری این آزمون )699/0 (p= ، استنباط می گردد که بین تأثیر آموزش های تعدیل سوگیری شناختی و تصویرسازی ذهنی برحافظه کلامی و دیداری دانش آموزان تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: آموزش شیوه های متفاوت یادگیری در دانش آموزان با توجه به حساسیت بیشتر به این قشر از جامعه سهم بسزایی در پیشرفت آموزشگاهی آنها خواهد داشت.
تحلیل معادلات ساختاری در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مهارت های تفکر انتقادی به خودی خود، نوعی از مهارت های شناختی است که بر راهبردهای شناختی و جنبه گرایش به تفکر انتقادی بر اجزای نگرشی تفکر و انگیزه پایدار درونی برای حل مسائل تأکید دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین برازش مدل مبتنی بر رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به تفکر انتقادی و شادکامی با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه مدارس دولتی شهر چالوس بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای نمونه ای به حجم 319 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی کوئرنر و فیتزپاتریک (2002) و فهرست شادکامی آکسفورد (آرگایل و همکاران، 1989) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: نشان داد بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به تفکر انتقادی (34/0=r؛ 05/0>P) و شادکامی (35/0=r؛ 05/0>P) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین انعطاف پذیری شناختی با گرایش به تفکر انتقادی (73/0=r؛ 01/0>P) و شادکامی (69/0=r؛ 01/0>P) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدلیابی معادلات ساختاری مدل مبتنی بر رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به تفکر انتقادی و شادکامی با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان از برازش کافی برخوردار است. انتظار می رود تاثیر عواملی همچون الگوهای ارتباطی خانواده و انعطاف پذیری شناختی بر افزایش شادکامی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان مورد توجه محققان و برنامه ریزان تعلیم و تربیت و مشاوران قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی بک بر پرخاشگری و بی مسئولیتی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جوانان اعم از دانشجو در هر جامعه ای سرمایه های فکری و معنوی آن جامعه محسوب می شوند و آینده سازان آن جامعه هستند، بنابراین این افراد هستند که باید در آینده مسئولیت های آن جامعه را بپذیرند. بررسی مسائل خاص جوانان، آموزش موفق و تامین سلامت جسمی و روانی آنان از مهمترین اهداف برنامه ریزان آموزشی دولت است؛ لذا هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی بک بر پرخاشگری و بی مسئولیتی دانشجویان بود. روش بررسی: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات بهداشت روانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در نیمسال دوم سال تحصیلی 98-1397 بود.. حجم نمونه به تعداد ۴۵ نفر دانشجو بود که به روش نمونه گیری هدفمند ازجامعه آماری انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه گمارده شدند. هر دوگروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای در معرض آموزش قرارگرفتند. . جهت جمع آوری داده از پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا ۲- فرم و جهت تجزیه و تحلیل از روش اندازه گیری مکرر ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان نسبت به گروه درمان موجب بهبود معنادار پرخاشگری و بی مسئولیتی شده اند. همچنین نتایج نشان داد «درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد» بیشتر از «شناخت درمانی بک» بر متغیر «پرخاشگری» مؤثر می باشد اما این تفاوت معنادار نیست؛ درحالی که میزان تأثیر «شناخت درمانی بک» بیشتر از «درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد» بر متغیر «بی مسئولیتی» مؤثر می باشد، که این تفاوت معنادار نیست. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتیجه گرفته می شود که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند بر بهبود پرخاشگری دانشجویان و شناخت درمانی بک بر بهبود بی مسئولیتی آن ها مؤثر واقع شود.
پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی در متأهلین شهر تکاب
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در شادترین روابط زناشویی، افراد گاهی با شرایط یا مشکلات استرس زا مواجه می شوند و با این حال، روابط آنها می تواند پایدار بماند. در این شرایط، تصور می شود که تعیین اینکه کدام منابع، تاب آوری رابطه ای را فراهم می کنند، می تواند راهنمایی برای تقویت یک رابطه زناشویی باشد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی شکل گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است؛ بدین منظور از جامعه آماری زنان و مردان متآهل شهرتکاب(از استان آذربایجان غربی) نمونه ای باروش نمونه گیری در دسترس به حجم 296 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری خانواده مک کوبین و همکاران ( 1986 )، و پرسشنامه تعهّد زناشویی استانلی و مارکمن (1992) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز(2007)، استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش با نرم افزار SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد تعهد زناشویی با اطمینان 99 درصد و از بین مولفه های سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی با اطمینان 95درصد قادر به پیش بینی تاب آوری خانواده می باشد. نتیجه گیری: در نتیجه برای رویارویی و مقابله با مشکلات و بحران ها بر حفظ کیان خانواده و تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی تاکید می شود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر همدم گزینی-دوری گزینی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری یکی از مهمترین بحران های دوران زندگی است که منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرس زای هیجانی شده و بر روابط متقابل زوجین تاثیرگذار است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر همدم گزینی-دوری گزینی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور شهر ساری که در 6 ماهه اول سال 1398 به مرکز ناباروری مراجعه نموده اند، بودند. تعداد 40 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس افراد گروه آزمایش پروتکل طرحواره درمانی یانگ (1990) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل نیز آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های همدم گزینی-دوری گزینی برنشتاین و همکاران (1985) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: هاهنرتت3 نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر همدم گزینی-دوری گزینی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور در مرحله پس آزمون موثر است (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها این پژوهش می توان از طریق طرحواره درمانی به شیوه گروهی به بهبود همدم گزینی-دوری گزینی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور کمک نمود.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی آشفتگی روانی بر اساس چشم انداز زمان با میانجی گری احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر و پسر
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی آشفتگی روانی بر اساس چشم انداز زمان با میانجی گری احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران که در سال تحصیلی 1399-1400مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند، که از بین آنها، 387 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس لاویبوند و لاویبوند (1995)، پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو (1999)، پرسشنامه احساس انسجام روانی فلنسبرگ (2006) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری SEM و با بهره گیری از نرم افزار Amos صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد از بین ابعاد چشم انداز زمان بعد گذشته منفی و حال جبرگرا و احساس انسجام روانی با آشفتگی روانی مثبت، و ابعاد آینده، حال خوش گذران و گذشته خوب مربوط به چشم انداز زمان و انعطاف پذیری شناختی با آشفتگی روانی منفی، معنادار است (01/0>P). همچنین احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی اثر عامل های چشم انداز زمان بر آشفتگی روانی را به صورت معنادار میانجی گری می کنند (01/0> P). چشم انداز زمان، احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی در مجموع 65 درصد از واریانس آشفتگی روانی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت الگوی ساختاری پیش بینی آشفتگی روانی بر اساس چشم انداز زمان با میانجی گری احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر و پسر دارای برازش است.
تأثیر آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات موجود دلالت بر آن دارد که بی موبایل هراسی و عادت های مرضی توأم با آن، پیامدهای جسمی و روانی منفی و نامطلوبی را برای فرد به وجود می آورد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مقطع کارشناسی و بالاتر دانشگاه گرگان در سال تحصیلی 1401-1400، تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) به صورت گروهی برنامه آموزشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان را دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت 2ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری سایبری (آلوارز گارسیا و همکاران، 2016) و نوموفوبیا (یلدریم و کوریاریا، 2015)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در متغیر پرخاشگری سایبری و مؤلفه های آن (شامل جعل هویت، دیداری – جنسی و پرخاشگری کلامی) و متغیر بی موبایل هراسی و مؤلفه های آن (شامل از دست دادن راحتی و آسایش، عدم توانایی برقراری ارتباط و از دست دادن ارتباط)، وجود داشت (001/0>P)؛ اما در مؤلفه عدم دسترسی به اطلاعات، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این پژوهش، می توان آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان را به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان، پیشنهاد داد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش و زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تعهدزناشویی و انگیزه های بین فردی زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش و زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تعهدزناشویی و انگیزه های بین فردی زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون سه گروهی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بابل در نه ماهه اول سال 1398 بود. به منظور انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ابتدا 45 نفر انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش اول و دوم و گروه گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش مقیاس های انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب مک کولئوگ و همکاران(1998) و تعهد زناشویی آدامز و جونز(1997)، استفاده شد. مداخله طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش لئو و مک کی (2012) و پروتکل زوج درمانی سیستمی تلفیقی فلدمن (1990) در 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و با استفاده و نرم افزار SPSS22 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های آماری نشان داد هر دو رویکرد درمانی مورد استفاده در بهبود تعهدزناشویی و انگیزه های بین فردی شرکت کنندگان موثر بوده است (05/0< P)، طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش نسبت به زوج درمانی سیستمی تلفیقی فلدمن به طور معناداری بر تعهد زناشویی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش تر بود (05/0< P). همچنین بین اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش و زوج درمانی سیستمی تلفیقی فلدمن بر انگیزه های بین فردی تفاوت معنادار مشاهده نشد. نتیجه گیری: مراکز مشاوره و کلینیک های خانواده در مورد زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی که در معرض پیامدهای روانشناختی پس از خیانت هستند می توانند از این دو رویکرد با اولویت مشاوره و رواندرمانی گروهی استفاده کنند.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر شبکه اجتماعی تلگرام بر تعارضات تربیتی والدین و فرزندان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین اشکال تعارض والدین و فرزندان، نحوه استفاده و حضور آنان در شبکه های اجتماعی است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر تحلیل جامعه شناختی تأثیر شبکه اجتماعی تلگرام بر تعارضات تربیتی والدین و فرزندان بوده است. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران هست که نمونه ای به حجم 391 نفر به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش تحقیق پیمایشی بر پایه الگوی تعارض با والدین «فاین، جی مورلند و اندرو شوبل» و پرسشنامه محقق ساخته(حاوی9 سؤال مربوط به متغیر مستقل(شکل و قالب، محتوای شبکه تلگرام)و13سؤال مربوط به متغیر وابسته (نوع و سطح تعارض) گردآوری شده است. پایایی کل پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ 83/0تأیید و اطلاعات گردآوری شده توسط روش های توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزارهای spss وAmos تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که متغیر شکل و قالب استفاده از تلگرام با ضریب (3.856) بیشترین تأثیر را بر تعارضات تربیتی در میان دانش آموزان دارد و متغیر محتوی شبکه اجتماعی تلگرام با ضریب(0.227) در مرتبه بعدی قرار دارد. درمیان متغیرهای عامل شکل و قالب استفاده از تلگرام، متغیر میزان استفاده از تلگرام درطول شبانه روز با ضریب(2.08)و ازمیان متغیرهای عامل محتوی شبکه اجتماعی تلگرام، متغیر میزان حذف مخاطبین مانند موسسه، سازمان یا مرکز در تلگرام، با ضریب(0.142) بیشترین تاثیر بر تعارضات تربیتی را دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های دیگر پژوهش مهم ترین عامل ایجاد تعارضات دانش آموزان با والدین مربوط به ارتباط با جنس مخالف با ضریب (1.235) و در خصوص سطح تعارض، مؤثرترین عامل حل اختلاف با نصیحت پذیری و احترام متقابل با ضریب(0.185) بوده است.
راهکارهای کاهش فاصله بین وضعیت موجود و مطلوب تربیت جنسی دانش آموزان دوره متوسطه از دید معلمان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تربیت جنسی یکی از ابعاد مهم تربیتی است که توجه به آن در دوره نوجوانی امری ضروری است، علی رغم مطالعات قابل توجه در این زمینه، تا کنون راهکارهای جامع و کارآمد در بهبود وضعیت تربیت جنسی نوجوانان ارائه نشده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی راهکارهای مناسب در کاهش شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب تربیت جنسی در دوره اول متوسطه، از دید معلمان بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش انجام، توصیفی – پیمایشی وابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. روایی محتوای پرسشنامه با محاسبه ضریب لاوشه و پایایی پرسشنامه با اجرای آزمایشی و محاسبه روش دو نیمه کردن بررسی و تایید شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دبیران و عوامل اجرایی مدارس متوسطه اول استان همدان در سال 1400 بوده است که تعداد 380 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. در تحلیل داده از آزمون های آماری T وFREDMAN در محیط نرم افزار SPSS22 استفاده شده است. یافته ها: 15 راهکار در بهبود وضعیت تربیت جنسی مدارس شناسایی شد. قرار دادن محتوای مرتبط با تربیت جنسی در کتابهای درسی، موجب می شود تا همه مدارس، موظف گردند تا آن مباحث را به دانش آموزان ارائه دهند و از قبل با طراحی آموزشی، عناصر مختلف آموزشی را در نظر گرفته و آموزشی جامع و کارآمد در این زمینه داشته باشند. مشارکت اولیاء و مربیان در تربیت جنسی دانش آموزان و آماده سازی والدین از نظر عوامل انگیزشی، دانش و توانشی در تربیت جنسی نوجوانان موجب تاثیر گذاری بیشتر آموزش ها در این زمینه می شود. گنجاندن یک ساعت درسی فوق برنامه با عناوین «پسران و دختران شایسته» در مدارس موجب می شود تا بطور مشترک در سطح همه مدارس، فرصت هایی برای آموزش های مرتبط با تربیت جنسی به دانش آموزان ارائه شود. عنوان جذاب درس ، موجب علاقمندی بیشتر دانش آموزان به این مباحث می گردد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه، حیاء و کم رویی تعدادی از دانش آموزان، مانع از طرح سوالات محرمانه در زمینه مسائل جنسی می گردد، استفاده از ابزارهای غیر مستقیم آموزش نظیر صندوق های پاسخگویی به سوالات و کانال های ارتباطی غیر حضوری، می تواند در تربیت جنسی دانش آموزان موثر باشد.
شناخت مدل علی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری بر اساس سبکهای دلبستگی، جو عاطفی خانواده، حمایت اجتماعی و نقش میانجی امید به زندگی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی، از نوع الگ ویابی معادلات ساختاری م ی باشد که با هدف شناخت مدل علی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری، به بررسی تأثیر سبک های زندگی، جو عاطفی خانواده، حمایت اجتماعی را به واسطه امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی کودکان دارای نارسایی شنیداری مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400 پرداخته است. روش پژوهش: به کمک روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 204 نفر از دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق شامل پرسشنامه روانشناختی بهزیستی ریف(1989)، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور(1987)، پرسشنامه جو عاطفی هیل برن(1964)، پرسشنامه حمایت دوستان توس زیمن و دیگران(1988)، و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر، هاریس اندرسون(1991) می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا(مضطرب) به طور مستقیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارند؛ اما به طور غیر مستقیم و تحت تأثیر نقش واسطه ای امید به زندگی تأثیری بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان ندارند. نتیجه گیری: جو عاطفی خانواده به طور مستقیم و نیز به واسطه متغیر امید به زندگی به صورت غیر مستقیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارد. حمایت اجتماعی دوستان نیز به طور مستقیم و با واسطه متغیر امید به زندگی به صورت غیرمستیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارد.