فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افت شناختی یکی از مشکلات اساسی بزرگسالان است که هزینه تشخیص و درمان آن بالاست و علی رغم اهمیت بالای سلامت جسمانی و روانی در مواجهه با این بیماری، پژوهش جامعی در زمینه نقش بهزیستی روان شناختی و سابقه ورزشی بر این اختلال انجام نشده است.
هدف: هدف پژوهش طراحی مدل نقش میانجیگر بهزیستی روانشناختی در رابطه علّی سابقه ورزشی با اختلال خفیف افت شناختی بود.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی و همبستگی بود. جامعه آماری مردان سالمند 55 تا 84 ساله تهران با سابقه فعالیت بدنی بودند که از بین آن ها 396 نفر به صورت هدفمند ملاک مدار انتخاب شدند. ابزار پژوهش نرم افزار آزمون حافظه کاری وکسلر (1945)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و پرسشنامه خود اظهاری سابقه ورزشی بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی در نرم افزار spss23 و آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و سوبل در نرم افزار smartPLS3.1.1 در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
یافته ها: بهزیستی روانشناختی با سابقه ورزشی (001/0=p؛ 280/23=t) و حافظه کاری (001/0=p؛ 227/18=t) ارتباط مثبت و معنی داری دارد. همچنین سابقه ورزشی با حافظه کاری ارتباط مثبت و معنی داری دارد (001/0=p؛ 429/31=t) و مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و بهزیستی روان شناختی نقش میانجی را در رابطه بین سابقه ورزشی و حافظه کاری ایفا می کند (001/0=p؛ 55/10=t).
نتیجه گیری: پرداختن به فعالیت بدنی مناسب و داشتن بهزیستی روان شناختی می تواند میزان اختلال خفیف شناختی در سالمندان را کاهش دهد، بنابراین این افراد باید همواره به فکر سلامت جسمانی و روانی خود باشند.
بررسی وضعیت زندگی فرزندان جانبازان اعصاب و روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
71 - 91
حوزه های تخصصی:
مشکلات مجروحان جنگی محدود به خود آنها نیست، بلکه این مشکلات در بطن زندگی خانواده نیز وارد شده و کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت زندگی فرزندان جانبازان اعصاب و روان بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مشکلات ناشی از معلولیت پدر، در هفت مقوله شامل نگرش، سلامت روانشناختی، روابط بین فردی، سلامت جسمانی، شرایط مالی، پیشرفت تحصیلی و کارکرد تحصیلی تاثیراتی بر جای می گذارد.فرزندان جانبازان اعصاب و روان از اولین مراحل رشد خود، به طور مستمر در معرض آسیب های روانی هستند و نقش پدر یکی از منابع تشدید یا تضعیف اختلالات روانی و رفتاری در آنها است. از راهکارهای ارائه شده جهت پیشگیری یا تضعیف این آسیب ها میتوان به رصد و شناخت افراد مستعد آسیب های روانی از سنین کودکی و نوجوانی و پیگیری مستمر آنها برای ارائه خدمات روانشناختی و حل مشکلات در حوزه روابط بین فردی، عملکرد تحصیلی و ... اشاره کرد.این پژوهش کیفی به شیوه پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد.جامعه آماری پژوهش حاضر فرزندان جانبازان اعصاب و روان ساکن تهران بود. فرایند مصاحبه تا زمان به اشباع رسیدن داده ها ادامه پیدا کرد و در نهایت با 10 نمونه به اشباع رسید.تحلیل داده های به دست آمده، به روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد.
مروری برتاثیر رهبری دانش محور بر مرجعیت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظام سلامت از مشکلات و شکاف بزرگی در حوزه شایستگی های مدیریت و رهبری رنج می برد. شناسایی و توسعه مدیران بالقوه برای تربیت رهبران آینده می تواند این شکاف را از بین ببرد. هدف پژوهش حاضر، تاثیر رهبری دانش محور بر مرجعیت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک بود.
روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی در سال 1398-1399 انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی با جامعه آماری اساتید دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 20 نفر که از بین آنها تعداد 13نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و در بخش کمی از روش توصیفی با جامعه آماری مدیران و معاونین واحدها، دانشکده ها، مدیران گروه ها و اساتید هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 1851 نفر که 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای براساس واحد دانشگاهی و بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته رهبری دانش محور با 91 سوال و پرسش نامه مرجعیت علمی با 60 سوال استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS20 و PLS3.2 استفاده شد.
یافته ها: پس از تلفیق شاخص ها، تعداد 118 شاخص در دو بعد مورد شناسایی و تأیید قرار گرفت در بعد فردی و سازمانی ، رفتارهای رهبران دانش محور و نقش ساختاری آنها به ترتیب در رتبه های نخست قرار دارند. یافته های تحقیق نشان داد رهبری دانش محور با ضریب استاندارد0/845 و آماره تی 24/492 با مرجعیت علمی ارتباط دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، تاثیر رهبری دانش محور با دو بعد فردی و سازمانی بر مرجعیت علمی دانشگاه های علوم پزشکی قابل ملاحظه، مثبت و معنادار می باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از مادران دارای شدت علائم افسردگی در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی Beck et al. استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه 90 دقیقه) آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش علائم افسردگی در مادران کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش علائم افسردگی مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 پیشنهاد می شود.
مدل یابی رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
837 - 854
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعه پیشینه این حوزه نشان داد که تاکنون مطالعه ای به مدل یابی رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام نشده است.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مدل یابی رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن انجام شد.
روش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه این مطالعه، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 315 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون انگیزه پیشرفت هرمنس (1970)، مقیاس رضایت تحصیلی دانشجویان (ترک زاده و محترم، 1391) و مقیاس 60 سؤالی هگزاکو (اشتون و لی، 2009) بود.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان از برازش مطلوبی برخوردار است. تأثیر ابعاد ویژگی شخصیت هگزاکو بر رضایت تحصیلی معنادار است (0/0005 >P)؛ بطوری که برای صداقت فروتنی 0/341=β، گشودگی به تجربه 0/426=β، وظیفه شناسی 0/513=β، برون گرایی 0/393=β، سازگاری 0/420=β، و برای هیجان پذیری 0/392- =β گزارش شد. همچنین، انگیزه پیشرفت بر رضایت رابطه تحصیلی تأثیر دارد (784 =β؛ 0005/0 >P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد بررسی میزان رضایت از تحصیل و انگیزش تحصیلی دانشجویان بتواند شاخصی برای بهبود عملکرد تحصیلی باشد. همچنین، به نظر می رسد ارزش یابی روانی و شخصیتی متقاضیان ورود به دانشگاه ها بتواند موجب انتخاب رشته تحصیلی متناسب شده و رضایت تحصیلی بالاتری را ایجاد کند.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دختر دارای اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1129 - 1150
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از شایع ترین اختلالات که تأثیر منفی بر تمام ابعاد زندگی مبتلایان دارد،هراساجتماعی است.در دهه های اخیر، گرایش به سمت بررسی اثربخشی رویکردهای درمانی جدید در کاهش اختلال هراس اجتماعی نوجوانان افزایش یافته است و پروتکل های درمانی چون تمرینات استقامتی، درمان فراشناختی و درمان راه حل محور مورد بررسی قرار گرفته است که اثربخشی هر یک از این درمان ها در مطالعات مختلفی به اثبات رسیده است. اما خلاء پژوهشی که وجود دارد، این است که مطالعه ای به بررسی تفاوت های این درمان ها نپرداخته است.
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دختر دارای اختلال هراس اجتماعی بود.
روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. از بین دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 تعداد 60 نفر به عنوان نمونه های پژوهش به صورت در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 4 گروه 15 نفری (سه آزمایش و یک گواه) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های هراس اجتماعی (کانور، 2000) و باورهای خودکارآمدی عمومی (شرر، 1982) بود. داده ها با نرم افزار SPSS23 و آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد هر سه درمان موجب افزایش باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دارای هراس اجتماعی شد (0/05 >P) و بین سه گروه مداخله درمان فراشناخت، راه حل محور و تمرینات استقامتی از لحاظ اثربخشی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05 <P).
نتیجه گیری: با توجه به این که درمان فراشناخت، راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است، پیشنهاد می شود که از این دو شیوه جهت کاهش علائم اضطراب اجتماعی این افراد در راستای زندگی بهینه و رضایت از زندگی و مشکلات دیگر در مراکز مشاوره خصوصی استفاده گردد
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حافظه سرگذشتی و تجربه سوگ در بازماندگان کرونا دارای استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1775 - 1785
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تجربه مستقیم یک آسیب شدید، مثل مرگ ناگهانی عضوی از خانواده، ممکن است با ایجاد تغییر در شناخت، سلامت فرد را تحت الشعاع قرار دهد و موجب پایداری نشانگان سوگ و اختلال در حافظه سرگذشتی شود. تاکنون مطالعات متعددی در مورد تأثیر درمان پردازش شناختی بر کاهش نشانه های استرس پس از سانحه ناشی از داغدیدگی و برنامه ریزی شناختی انجام شده است، اما در مورد تأثیر این رویکرد درمانی بر نشانگان سوگ و حافظه سرگذشتی، پژوهشی دیده نشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حافظه سرگذشتی و تجربه سوگ در بازماندگان کرونا دارای علائم استرس پس از سانحه، انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، پژوهش شامل بازماندگان دارای علائم استرس پس از سانحه مبتلا به داغدیدگی بودند که در سال 1400 به مراکز مشاوره شهر شیراز مراجعه کرده بودند و بر اساس پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان، کادل و تیلور، 1988)، مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند. بدین صورت 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، تحت درمان پردازش شناختی در 12 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان، کادل و تیلور، 1988)، تجربه سوگ (بارت و اسکات، 1989) و حافظه سرگذشتی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS-27 انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر درمان پردازش شناختی بر نمرات آزمون تجربه سوگ و آزمون حافظه سرگذشتی در سه طبقه محرک واژه مثبت، منفی و خنثی معنادار بوده است (05/0 >P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمان پردازش شناختی با ایجاد شناخت عمیق از تجربه آسیب زا بر بهبود عملکرد حافظه سرگذشتی و کاهش نشانگان سوگ مؤثر است و پیشنهاد می شود درمانگران از آن برای درمان بازماندگان با علائم استرس پس از سانحه مبتلا به داغدیدگی، استفاده کنند.
نقش واسطه ای ابعاد سرشتی شخصیت در رابطه سیستم های مغزی رفتاری با اعتیاد اینترنتی دانشجویان
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری ابعاد ویژگی های سرشتی شخصیت در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری با اعتیاد اینترنتی در دانشجویان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه ی پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه غیرانتفاعی اشرفی اصفهانی در سال ۱401 بودند. از بین دانشجویان این دانشگاه ها، ۳۴۶ دانشجو بر اساس نمونه گیری در دسترس، اطلاعات مورد نیاز پرسشنامه ی شخصیت گری ویلسون (1989)، پرسشنامه ی سرشت و منش کلونینجر (1994) و پرسشنامه ی اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از الگویابی معادله ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد پشتکار و نوجویی به صورت مثبت و آسیب پرهیزی به صورت منفی بر اعتیاد به اینترنت اثر دارند. رابطه بین پاداش وابستگی بر اعتیاد به اینترنت معنا دار نشد. اثر مستقیم سیستم های بازداری رفتاری با اعتیاد به اینترنت 371/0 و اثر مستقیم سیستم های فعال ساز رفتاری با اعتیاد به اینترنت 382/0- و هر دو در سطح 01/0 درصد معنادار است. همچنین اثر غیر مستقیم سیستم های بازداری رفتاری و فعال ساز رفتاری از طریق ابعاد شخصیتی سرشت هر دو معنا دار بود . رابطه غیر مستقیم فعال ساز رفتاری بر اعتیاد به اینترنت 146/0- و رابطه غیر مستقیم بازداری رفتاری بر اعتیاد به اینترنت 137/0+به دست آمد . در بین ابعاد شخصیتی سرشت نقش میانجی گری جزیی پشتکار تایید شد.
نقش واسطه ای ملال شغلی در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
59 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ملال شغلی در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی در محیط کار بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان سازمان بازرسی شهرداری تهران در سال 1401 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 220 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF، یانگ و همکاران، 2003)، مقیاس ملال محیط کار (DUBC، ریجسیگر و همکاران، 2012) و بهزیستی روانشناختی (RSPWB، ریف، 1995) بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه بر بهزیستی روانشناختی اثر منفی و معنادار و طرحواره های ناسازگار اولیه بر ملال شغلی اثر مثبت و معنادار داشت (01/0p<). همچنین اثر طرحواره های ناسازگار اولیه به واسطه ملال شغلی بر بهزیستی روانشناختی مثبت و معنادار بود (01/0p<). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه و ملال شغلی نقش کلیدی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان دارند و توجه بیشتر مراکز مشاوره به این متغیر ها در جهت بهبود عملکرد کارکنان سازمان ضروری بنظر می رسد.
Modeling Indicator of Father-Child Relationship, Adolescent Academic Achievement and Parenting Dimensions
حوزه های تخصصی:
Objective: This research was conducted with the aim of investigating the relationships between parenting dimensions, indicators of father-child relationship, and academic achievement.Methods: The research method was correlational of type structural equation modeling (SEM). The population of this study included boy students between 13 and 16 years in the city of Isfahan in the academic year 2021-2022. The random sampling method was a multi-stage cluster. The sample included 269 adolescents, who answered the parenting and father-child relationship online questionnaires. academic achievement was also calculated through the examination of grade average scores. The data were analyzed using Pearson's correlation test and structural equations and by SPSS and AMOS.Results: The findings showed that the assumed model after the modification has a good fit and parenting in all dimensions (except monitoring and Notification) was able to explain the indicators of the father-child relationship (P<0.01). On the other side, academic achievement could not have a place in the tested model.Conclusion: The results of the current research confirm the important role of parenting and its dimensions in explaining the father-child relationship, and also focus attention on the role of non-family factors regarding academic achievement.
پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس شکوفایی با واسطه گری امیدواری در سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
27 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس شکوفایی با واسطه گری امیدواری در سربازان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی روابط ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه سربازان وظیفه در حال خدمت در یکی پادگان های نظامی بود که از این بین 237 نفر با تحصیلات دیپلم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه گرایش به اعتیاد زرگر (1385)، پرسشنامه شکوفایی (2015) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر (1991) بود و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: با توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P)، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ضریب تاثیر کل شکوفایی بر گرایش به اعتیاد برابر 122/ 0- است که به صورت تاثیر غیرمستقیم با نقش میانجی امیدواری می باشد و ضریب تاثیر شکوفایی بر امیدواری برابر 382/ 0 است و همچنین ضریب تاثیر امیدواری بر گرایش به اعتیاد برابر 320/ 0- میباشد. نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شکوفایی بر امیدواری تاثیر مثبت معنی-دار دارد و نیز امیدواری بر گرایش به اعتیاد تاثیر منفی معنی دار دارد. بنابراین شکوفایی بر گرایش به اعتیاد تاثیر مستقیم ندارد اما با نقش میانجی امیدواری به طور غیر مستقیم بر متغیر گرایش به اعتیاد تاثیر منفی معنی دار دارد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی شهر تهران بود. روش و مواد: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه زنان قربانی خشونت خانگی شهر تهران که در نیمه اول سال 2023 به کلینیک های روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله روان درمانی گروهی درمان هیجان مدار را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورداستفاده در پژوهش، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS نسخه 23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس مختلط) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تاب آوری در زنان تحت خشونت خانگی شده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که روان درمانی گروهی هیجان مدار روشی مؤثر به منظور بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی است.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر تعارض زناشویی، خشم و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
341 - 372
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر مدیریت خشم، تعارض زناشویی و کیفیت زندگی انجام شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1401 بود که از بین افراد مراجعه کننده به این مراکز مشاوره 105 نفر داوطلب شرکت در پژوهش بودند که از این تعداد 80 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 20 نفر) و دو گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه کنترل خشم اسپیلبرگر (1988)، پرسش نامه کیفیت زندگی بهداشت جهانی (1996) و پرسش نامه ثنایی و براتی (۱۳78) بود. در این پژوهش گروه آزمایشی طرحواره در 8 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی را براساس الگوی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش ذهن آگاهی ، در 8 جلسه 120 دقیقه ای ذهن آگاهی بر اساس بسته مدون شده باون و مارلات (2011) دریافت کردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد هر دو آموزش طرحواره های درمانی و ذهن آگاهی موجب افزایش مدیریت خشم و کاهش تعارضات زناشویی و افزایش کیفیت زندگی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بود. به علاوه، نتایج حاکی از آن بود که تفاوتی در میانگین نمره کل تعارض زناشویی، مدیریت خشم و کیفیت زندگی در دو گروه طرحواره درمانی و ذهن آگاهی وجود ندارد
مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
19 - 28
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آنها بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 325 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (RSPWB) ریف (1989)، نیازهای روانشناختی (BSNQ) گاردیا و همکاران (2000)، ذهن آگاهی (MAAS) براون و ریان (2003)، اعتیاد به اینترنت (IAT) یانگ (1998) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد مسیر مستقیم نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی به استفاده آسیب زا از اینترنت و بهزیستی روانشناختی اثر معنادار داشت (05/0p<). همچنین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با میانجی گری استفاده آسیب زا از اینترنت بر بهزیستی روانشناختی اثر معنادار غیر مستقیم داشت (05/0p<). شاخص های برازش نشان داد مدل پیش فرض از برازش مناسب برخوردار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش واسطه ای در ارتباط بین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روانشناختی نوجوانان دارد.
تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
93 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری 5/1ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال طیف اتیسم 5 تا 12 ساله استان گیلان در سال1400-1399 بود و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 کودک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. در مراحل سنجش از پرسشنامه مشکلات رفتاری (BPI-01) روهان و همکاران (2001) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه30-45 دقیقه ای (5 هفته، هر هفته 3 روز) به صورت انفرادی تحت مداخله قرار گرفت. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد نمرات فراوانی رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0P<). همچنین نمرات شدت رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0P<). در نتیجه بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی می تواند نقش مؤثری در کاهش فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم داشته باشد.
اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
171 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر محلات در نیمه دوم سال 1402- 1401 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از نوجوانان پسر مستعد اعتیاد بود که به صورت هدفمند انتخاب به صورت تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین شد. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون (IUS، 1994) و اسنادخصمانه (HDS، آرنتز و همکاران، 2003) جمع آوری شد. مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار انجام شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (بااندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر اسناد خصمانه تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p) و در متغیر بلاتکلیفی پریشان کننده نیز تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>pd) معنادار بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد موثر است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و فراشناخت درمانی بر بهبود تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
36 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و فراشناخت درمانی بر بهبود تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری (OCD) بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به OCD مراجعه کننده به چند مرکز مشاوره شهر تهران بود. از میان آنان 45 بیمار دارای نمرات پایین در تاب آوری و کیفیت زندگی انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی رفتاری (CBT)، درمان فراشناختی (MCT) و گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گروه آزمایش اول CBT و برای گروه آزمایش دوم MCT اجرا شد و گروه کنترل در زمان اجرای پژوهش هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های تاب آوری کانر و دیدویدسون (2003) و کیفیت زندگی وار و شربورن (1992) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که CBT و MCT بر بهبود تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به OCD اثربخش بودند و اثربخشی CBT در بهبود تاب آوری بیشتر از MCT بوده است (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، استفاده از CBT و MCT برای بهبود تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به OCD توصیه می شود.
مقایسه تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی در افراد وابسته به مت آمفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد با افراد غیر وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1225 - 1242
حوزه های تخصصی:
زمینه: وابستگی به مواد و به خصوص مت آمفتامین به دلیل تأثیر بر ساختار شناختی (از جمله برنامه ریزی، انعطاف پذیری و توجه) زمینه ساز تکانشگری می شود. بنابراین بررسی و مقایسه ابعاد تکانشگری در گروه های مختلف مصرف کننده مواد برای متناسب سازی مداخلات یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
هدف: این مطالعه با هدف مقایسه تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی در افراد وابسته به مت آمفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد با افراد غیر وابسته شهر شیراز انجام شد.
روش: پژوهش از نظر هدف کابردی و از نظر روش شناسی یک مطالعه علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را مردان وابسته به مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شیراز در سال 1400 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از مصرف کنندگان مت آمفتامین و 30 نفر از افراد عادی از لحاظ سن، جنسیت و تحصیلات همتا شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تکانشگری پاتون و همکاران (1995) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین افراد مبتلا به مت آمفتامین و گروه غیر مصرف کننده در ابعاد تکانشگری عدم برنامه ریزی، تکانشگری حرکتی و نمره کل تکانشگری تفاوت وجود دارد (0/001 >P). به عبارت دیگر افراد مصرف کننده مت آمفتامین نمرات بالاتری در تکانشگری عدم برنام ه ریزی، تکانشگری حرکتی و نمره کل تکانشگری به دست آوردند. همچنین بین افراد مصرف کننده و غیر مصرف کننده در تکانشگری شناختی تفاوتی وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان نتیجه گرفت که تکانشگری می تواند در شروع، تداوم و عود پس از پرهیز از مصرف مواد تأثیرگذار است و مداخلات دارویی و روانشناختی باید به تکانشگری به عنوان یک سازه تسهیل کننده و تداوم بخش مصرف مواد توجه داشته باشند.
تدوین و آزمون مدل سازگاری تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجی گری سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1285 - 1300
حوزه های تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که عوامل متعددی در سازگاری تحصیلی دانش آموزان نقش دارد که با توجه به اهمیت سبک های فرزندپروری، سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی و همچنین شکاف تحقیقات در زمینه ارائه یک الگوی منسجم در این زمینه، انجام مطالعات بیشتر ضروری به نظر می رسد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و آزمون مدل سازگاری تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجیگری سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع سوم متوسطه دوم دخترانه و پسرانه شهرستان فردیس (2537 نفر) در سال تحصیلی 99-1398 بود که تعداد 570 نفر به عنوان نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل 5 پرسشنامه شیوه های فرزندپروری ادراک شده مکلون و مررل (1998)، پرسشنامه کیفیت زندگی (منتظری و همکاران، 1384)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران (2002) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینها و سینگ (1993) بود. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری ادراک شده، سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی بر سازگاری تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری دارند (0/05 >P). همچنین سبک های فرزندپروری ادراک شده از طریق متغیرهای میانجی اثر غیرمستقیم و معنی داری بر سازگاری تحصیلی داشت (0/001>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و لذا استفاده و بکارگیری این مدل در مسائل سازگاری تحصیلی دانش آموزان می تواند به روانشناسان تربیتی، معلمان، مدیران، والدین و متخصصان تعلیم و تربیت کمک کننده باشد.
ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1435 - 1450
حوزه های تخصصی:
زمینه: نوجوانان سراسر دنیا تقریباً یک چهارم اوقات زندگی شان را در مدارس و کلاس درس می گذارنند و مدرسه تأثیر بالقوه قوی بر دانش آموزان دارد و روابط ایجاد شده در کلاس درس با معلمان و گروه همسالان می تواند تأثیر زیادی بر زندگی نوجوانان به ویژه بر پیامدهای اجتماعی و تحصیلی آن ها داشته باشد.
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد.
روش: روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 341 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای پیوند با مدرسه (براون و ایوانز، 2002)، دلزدگی تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و نارسایی هیجانی (تورنتو، 1994) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین دلزدگی تحصیلی با پیوند با مدرسه معنادار بود (0/001=p، 1/39- =β). بر این اساس می توان گفت، بین پیوند با مدرسه دانش آموزان مقطع متوسطه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می گردد هماهنگی لازم بین مراکز مشاوره و مشاورین مدارس مورد تأکید بیشتری قرار گیرد تا ضمن بهبود پیوند با مدرسه زمینه کاهش دلزدگی تحصیلی و نارسایی هیجانی فراهم گردد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.