فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
304 - 312
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی اضطراب کرونا بر اساس شخصیت با میانجی گری استرس ادراک شده و خودکارآمدی در نوجوانان اجرا شد. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ابرکوه بود که از میان آن ها ۳۱۸ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب ناشی از کرونا (علی پور و همکاران، 1398)، پنج عاملی شخصیت نئو (کاستا و مک کری، 1989)، استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) و خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) بود. داده ها با نرم افزارهای AMOS و SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج فرضیه های مستقیم نشان داد مقبولیت، وظیفه شناسی و خودکارآمدی با اثر منفی و معکوس و استرس ادراک شده با اثر مثبت و مستقیم بر اضطراب ناشی از کرونا تاثیر دارند و نتایج حاصل از بررسی فرضیه های غیرمستقیم نشان داد که وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم و معکوس بر اضطراب ناشی از کرونا با میانجی گری استرس ادراک شده و خودکارآمدی داشته است و روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر اضطراب ناشی از کرونا با میانجی گری استرس ادراک شده داشتند. نتیجه گیری: بنابراین می توان با تقویت خودکارآمدی به عنوان یک منبع مقابله ای و آموزش مدیریت استرس به نوجوانان و تاثیر آنها بر صفات روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی، سطح اضطراب کرونا را در نوجوانان کاهش داد و در مداخله های درمانی از نتایج به دست آمده استفاده کرد.
تأثیر همگام سازی امواج مغزی در باند آلفا برحافظه فعال، آنتی ساکاد وسطح اضطراب شرکت کنندگان اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
7 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی همگام سازی امواج مغزی در باند آلفا برحافظه فعال، آنتی ساکاد(بازداری حرکات چشم) و سطح اضطراب شرکت کنندگان اضطرابی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. در این راستا، پس از غربالگری 250 دانشجو، تعداد 30 دانشجوی اضطرابی توسط پرسشنامه اضطراب بک انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). همه شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون توسط آزمون بلوک های تپنده کرسی، تکلیف آنتی ساکاد و پرسشنامه اضطراب بک ارزیابی شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، ضربان های دو گوشی 10 هرتز را به مدت 30 دقیقه، 5 روز در هفته طی مدت یک ماه دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که ضربان های دو گوشی 10 هرتز (باند آلفا) به طور معنی داری حافظه فعال را بهبود بخشیده، آنتی ساکاد را افزایش داده و موجب کاهش سطح اضطراب شد.. بنابراین، همگام سازی امواج مغزی در باند آلفا به عنوان روش مداخله ای غیر تهاجمی جهت کاهش اضطراب و بهبود کارکرد های شناختی توصیه می شود.
مقایسه هوش هیجانی و مشکلات خواب در نوجوانان دختر با و بدون نشانگان اختلال کندگامی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 116
حوزه های تخصصی:
مطالعات اخیر اختلالی به نام کندگامی شناختی را شناسایی کرده اند که در مشکلات توجه با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی شباهت هایی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه هوش هیجانی و مشکلات خواب در نوجوانان دارای نشانگان اختلال کندگامی شناختی و نوجوانان عادی بود. پژوهش مقطعی با طرح پس رویدادی است، جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان دختر دوره متوسطه اول شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود و نمونه پژوهش ۱۸۰ دانش آموز که بر اساس پرسش نامه کندگامی شناختی پنی در ۲ گروه ۹۰ نفری: عادی و دارای کندگامی شناختی قرار گرفتند را شامل می شد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی سیبریا و شرینگ و پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خرده مقیاس های خودانگیزی، خودآگاهی، هشیاری اجتماعی و مهارت های اجتماعی در گروه ۱ به طور معناداری بالاتر از گروه ۲ بود. همچنین، اختلال در کیفیت کلی خواب، کارایی خواب و عملکرد روزانه (عملکرد صبحگاهی) در گروه ۲ به شکل معناداری بالاتر از گروه ۱ بود. بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که نوجوانان دارای نشانه های اختلال کندگامی شناختی در مقایسه با نوجوانان عادی، هوش هیجانی پایین تر و مشکلات خواب بیش تری دارند.
چارچوب مفهومی آموزش مبتنی بر شایستگی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
165 - 186
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر، با ارائه چارچوب مفهومی جدیدی از آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان سازمانی، خلأ پژوهشی موجود در این حوزه را پر می کند. بررسی منابع علمی نشان می دهد که تاکنون پژوهشی مشابه که به طور نظام مند ادبیات این حوزه را سنتز کرده باشد، انجام نشده است. لذا این مطالعه از نظر هدف توسعه ای، از لحاظ ماهیت و سبک تحلیل داده ها، جزء پژوهش های کیفی و بر اساس جمع آوری داده ها اسنادی است.
روش شناسی پژوهش: از منظر روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و داده های پژوهش با استفاده از روش فراترکیب جمع آوری و تحلیل می شوند. بر این اساس، محقق پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی، در محدوده ی زمانی 2010 تا 2023، تعداد 714 مقاله مرتبط را بازیابی و در نهایت، پس از بررسی 41 مقاله نهایی انتخاب گردید.
یافته ها: یافته های مقالات با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندولوسکی و بارسو تحلیل شدند. نتایج حاص ل از 41 مقاله منتخب بر اساس 95 مفهوم، 16 مقوله فرعی، و ۴ مقوله اصلی؛ در ابعاد نیازسنجی شایسته محور (رویکرد عرضه محور، رویکرد تقاضا محور، رویکرد شواهد محور)؛ طراحی شایسته محور (ترتیب برنامه، محتوا برنامه، مراجع برنامه)؛ اجرا شایسته محور (آموزش درون سازمانی، آموزش برون سازمانی، آموزش مجازی)؛ و ارزشیابی شایسته محور (ارزیابی دانشی، ارزیابی مهارتی، ارزیابی رفتاری) بررس ی و تحلیل گردید.
بحث و نتیجه گیری: نتایح حاصله نشان می دهد که آموزش مبتنی بر شاستگی به افراد امکان می دهد تا مهارت ها و شاستگی های خود را بهبود دهند و به صورت عملی و کاربردی آن ها را توسعه دهند. در مجموع، می توان نتیجه گرفت این رویکرد می تواند به افراد و سازمان ها کمک کند تا بهبود عملکرد، افزایش توانمندی ها، و دستیابی به اهداف واقعی خود را تسریع دهند. این نوع آموزش به بهره وری و اثربخشی توسعه کمک می کند.
اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه: یک مطالعه آزمایشی مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
33 - 59
حوزه های تخصصی:
یکی از رایج ترین آسیب های ناشی از جنگ، ابتلا افراد به اختلال استرس پس از سانحه است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه می باشد. روش این پژوهش یک مطالعه تک آزمودنی و از نوع AB بود. جامعه آماری را جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه که در بیمارستان روانپزشکی صدر شهر تهران درسال 1400بستری بوده اند، تشکیل دادند. 4 شرکت کننده با گمارش تصادفی انتخاب شدند که 3 نفر در گروه آزمایش و 1 نفر به عنوان فرد کنترل مشخص شدند. اجرای مداخله به صورت هفتگی و به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد. در این پژوهش از ابزار های، پرسشنامه می سی سی پی، مقیاس عواطف منفی DASS- 21 و مقیاس واکنش پذیری بین فردی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری، درصد بهبودی بالینی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درصد بهبودی بالینی معنادار برای هر سه آزمودنی بالای 50 درصد و شاخص تغییر پایا در هر سه آزمودنی بیشتر از 1.96 می باشد و یافته های تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین برآورد شده ی نمرات پس آزمون علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در بین دو گروه آزمایش و گواه وجود دارد. ازاین مداخله ی درمانی در جهت بالا بردن سطح عملکرد و کاهش عواطف منفی افراد مبتلا به اختلالات تروما می توان استفاده کرد.
پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی و باورهای هوشی با میانجیگری خودکارامدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی و باورهای هوشی با میانجیگری خودکارامدی تحصیلی در دانش آموزان پسر انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد بود که در سال تحصیلی 1396- 1395 مشغول به تحصیل بودند روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد پرسشنامه های اضطراب امتحان ( ابوالقاسمی و همکاران ،1375) طراحی شد جهت اندازه گیری متغیر ها از پرسشنامه باورهای هوشی توسط عبدالفتاح و ییتس (2006)، پرسشنامه اضطراب امتحان (TAI)؛ پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو (NEO-FFI) ، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی بارهای عاملی نشانگرها بر متغیرهای مکنون مربوط به خودشان معنادارند. همچنین تمامی ضرایب مسیر مستقیم متغیرهای برونزا، شامل ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی به خودکارامدی تحصیلی، و خودکارامدی تحصیلی به اضطراب امتحان، در سطح آلفای 05/0 معنادار بودند. علاوه بر این، مدل توانست بیش از 58 درصد از خودکارامدی تحصیلی و 30 درصد از تغییرات اضطراب امتحان را تبیین کند. همچنی ثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی، آگاهی فراشناختی و باورهای هوشی بر اضطراب امتحان از طریق خودکارامدی تحصیلی معنادار بود. بنابر این می توان گفت که ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی با اضطراب امتحان رابطه دارند و از این طریق قابل پیش بینی هستند.
اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۱۲۸-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین ناسازگار بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان جیرفت در سال 1400 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 40 زوج انتخاب شده و در گروه آزمایش و گواه هر گروه 20 زوج به صورت تصادفی جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و فریدلندر، 2003)، مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، 2002) و پرسشنامه اسنادهای ارتباطی (RAM، برادبوری و فینچام، 1992) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین در پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P) وجود دارد. توجه به تحلیل رفتار متقابل نقش مهمی در تمایزیافتگی، اسنادهای ارتباطی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان داشته و به مداخله برای زوجین ناسازگار پیشنهاد می شود.
رابطه تنظیم هیجانی والدین و مهارت اجتماعی فرزندان با توجه به نقش واسطه ای شیوه برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۸۴-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای شیوه برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان در رابطه بین تنظیم هیجانی در تبیین مهارت اجتماعی فرزندان بود. پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بوند. حجم نمونه 300 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (1990)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (2004) و شیوه های برخورد با هیجانات منفی کودکان (CCNES) (فابز و همکاران، 1990) بودند. جهت تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS-SEM3 استفاده شد. یافته ها نشان داد تنظیم هیجان، رابطه مستقیم و مثبت با مهارت اجتماعی فرزندان (39/0= β، 001/0= p ) ارد. تنظیم هیجانی رابطه مستقیم و مثبت با شیوه های غیر حمایتی (32/0= β، 4/0= p ) دارد. شیوه های حمایتی برخورد رابطه مستقیم و مثبت با مهارت اجتماعی (33/0= β، 001/0= p ) داشت، اما شیوه های غیر حمایتی رابطه مستقیم و منفی با مهارت اجتماعی فرزندان (19/0-= β، 01/0= p ) داشت. تنظیم هیجان به طور غیر مستقیم و منفی، باواسطه ای شیوه های غیر حمایتی برخورد (07/0-= β، 03/0= p ) با مهارت اجتماعی فرزندان رابطه داشت. مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد مهارت اجتماعی فرزندان تحت تأثیر تنظیم هیجانی و همچنین شیوه های برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان قرار دارد.
The Association between Physical Activity with Mental and Social Wellbeing among Employees of Police Guard
حوزه های تخصصی:
The purpose of the current research was to determine the level of physical activity of the male employees of the police guard and also to investigate the relationships between physical activity and mental and social wellbeing in the male employees of the police guard. The current research was descriptive-correlation research. The statistical population of this research included all the male employees of police guard of Tehran in 2021. The statistical sample of the current research included 146 men who were selected through convenience sampling. Physical activity was measured using the international physical activity questionnaire (IPAQ), mental health was measured using depression anxiety and stress scale 21 (DASS-21), and social health was measured using the Keyes's social well-being questionnaire (KSWBQ). Pearson’s correlation test and structural equations were used for data analysis. Results showed that the research subjects had a body mass index with an average of 24.40 which is at an average level, but close to overweight. Also, a total of 52% of the subjects had moderate-to-vigorous physical activity. In addition, the mental and social health scores were in the average range. Moreover, physical activity had significant relationships with mental health and social health. The results of the model fit showed that the research model had a good fit. Our findings indicated the positive effects of physical activity on psycho-social health components in the male employees of police guard. These findings show that the use of strategies and interventions to improve the physical activity status of the staff of police guard is of special importance.
طراحی، ساخت و بررسی ویژگی های روا ن سنجی پرسشنامه ادراک استعاری درد در بیماران دارای بیماری مزمن فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درد یکی از مفاهیم حوزه روان شناسی سلامت است که به دلیل ماهیت انتزاعی با استعاره های مفهومی یا شناختی بیان می شود. گویشوران فارسی زبان مانند زبان های دیگر از حوزه های مبدا و نگاشت های گوناگون برای بیان درد خود استفاده می کنند. ازاین رو، هدف از مطالعه حاضر طراحی، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ادراک استعاری درد در بیماران فارسی زبان دارای بیماری های مزمن است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی و مطالعات روان سنجی است. در ابتدا براساس تحلیل شناختی استعاره های درد رئیسی (2021)، نه نگاشت یا ارتباط استعاری استخراج شد که به ترتیب عبارت بودند از شیء، علیت، مسیر و جهت، انسان، مکان، مزه، ظرف، نیرو و دایره. بر اساس حوزه های مبدا به دست آمده، پرسشنامه ای دارای 25 سوال به شیوه مقیاس پاسخ دهی لیکرت ساخته شد. سه متخصص زبان شناسی شناختی، دو روان شناس سلامت، سه پزشک و دو متخصص روان سنجی، روایی محتوایی سؤالات را بررسی کردند. هیچ سوالی غیرمربوط یا نامناسب تشخیص داده نشد. سرانجام، پرسشنامه توسط 250 بیمار تک زبانه فارسی زبان دارای بیماری مزمن در سال 1401 به صورت دردسترس و داوطلبانه تکمیل شد. یافته ها نشان داد؛ کل پرسشنامه و عامل های آن با روش ضریب آلفای کرونباخ از اعتبار مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه ادراک استعاری درد، از چهار عامل شیء، نیرو، انسان و علیت تشکیل شده که جمعاً 66/24 درصد از واریانس کل عامل ها را تبیین می کند. در نتیجه، پرسشنامه ادراک استعاری درد برای فارسی زبانان از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.
واکاوی پدیدارشناسانه تجربه روابط بین فردی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته آسیب پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
60 - 75
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت خودشیفته همواره با اختلال پایدار در عملکرد بین فردی همراه است، با این وجود مطالعات محدودی به ماهیت پدیدارشناختی روابط بین فردی در این افراد پرداخته است. از آنجایی که اختلال شخصیت خودشیفته آسیب پذیر پس از گذشت چند دهه هنوز جایی در طبقه ندی تشخیصی اختلالات روانی ندارد، پرداختن به ماهیت روابط بین فردی در این افراد می تواند به درک بهتر این اختلال کمک کرده و فرآیند تشخیص و درمان را تسهیل کند. مطالعه حاضر تحلیل کیفی روایت های 6 شرکت کننده مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته آسیب پذیر است که در یک مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کرده و روابط خود با دیگران را آن گونه که تجربه و درک می کنند، توصیف کردند. متن پیاده شده مصاحبه ها طبق اصول تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری تحلیل و یازده مقوله اصلی "فقدان جامعه پذیری/ روابط بین فردی شکننده/ انفعال بین فردی/ سانسور خود به دلیل ترس از قضاوت دیگران/ خودپنداره منفی/ تأیید و توجه طلبی/ نوسان بین خشم به خود و خشم به دیگری/ مکانیزم های دفاعی/ شخصیت قدرت طلب/ تعریف صمیمیت و حساسیت بین فردی" استخراج شد. به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر بیان کننده آن است که علی رغم اینکه افراد خودشیفته آسیب پذیر برای ارضای نیازهای خودشیفته وار به شدت به روابط اجتماعی نیاز دارند، اما مکانیزم های دفاعی ایشان آنها را از روابط اجتماعی منع می کند. بنابراین داشتن یا نداشتن روابط اجتماعی برای این افراد همواره نقطه ای تعارض برانگیز است.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
50 - 65
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی زنان قربانی خشونت خانگی درشهر تهران انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح گروهی لیست انتظار پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی ذهن آرا در سال 1402 بود. در این مطالعه 45 بیمار واجد شرایط انتخاب شدند و شرکت کنندگان به طور تصادفی به سه گروه مشاوره طر حواره درمانی (15 نفر) و گروه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. روش ها و فنون راهبردی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به گروهها آموزش داده شد. از گروهها خواسته شد که پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو؛ پرسشنامه خودکنترلی تانجی و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف را پاسخ دهند . نتایج پژوهش نشان داد گروه آزمایش طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل توانست به طور موثرتری نمرات ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی راتغییر دهد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در کاهش ناگویی هیجانی، و افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از رویکردهای طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی و کاهش ناگویی هیجانی آنها می شود. بنابراین، رویکردهای طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای زنان آسیب دیده از خشونت خانگی برای افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی و کاهش ناگویی هیجانی توصیه می شود.
مقایسه شیوه فرزند پروری والدین کودکان با اختلال بیش فعّالی/کمبود توجّه و با کودکان عادی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوه فرزند پروری در والدین کودکان با اختلال بیش فعّالی/کمبود توجّه و کودکان عادّی بوده است. روش این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی و شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری عبارت بود از کلّیه ی والدین کودکان 6 تا 12 ساله با اختلال بیش فعّالی/ کمبود توجّه که در سال 92-1391به مرکز درمانی اخوان در تهران مراجعه کرده بودند و تمامی والدین دانش آموزان عادی که در سال تحصیلی 92-1391 در مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه منطقه 6 تهران در حال تحصیل بودند. تعداد نمونه 99 نفر بوده که 60 نفر از آن ها مربوط به والدین کودکان عادّی و 39 نفر از آن ها مربوط به والدین کودکان مبتلا به بیش فعّالی- نقص توجّه بود که از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای برای گروه عادّی و از روش نمونه گیری تمام شمار برای گروه بالینی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه اطّلاعات فردی، سبک والدگری آلاباما توسّط والدین جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری t نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که شیوه فرزندپروری تنبیه بدنی و فقر نظارت و مراقبت در والدین کودکان عادّی کمتر از والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجّه و بیش فعّالی است و همچنین، شیوه فرزندپروری سایر شیوه های انضباطی و مشارکت در والدین کودکان عادّی بیشتر از والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجّه و بیش فعّالی است. امّا از نظر میزان شیوه ی فرزندپروری والدگری مثبت و شیوه ی نظم و انضباط متناقض بین دوگروه از والدین، تفاوت معناداری وجود ندارد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر بازداری رفتاری و خوداثرمندی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال یادگیری خاص از مهم ترین اختلال های دوران مدرسه است که حدود ۲ تا ۱۰ درصد از کودکان مبتلا به این اختلال هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر بازداری رفتاری و خوداثرمندی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر ابتدایی ۱۰ تا ۱۲ ساله مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش شهر بابل در سال ۱۴۰۰ بود (۲۰۷ نفر)، که تعداد ۳۰ نفر از آنان به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری داده ها از آزمون برو/ نرو (بازداری رفتاری) هافمن (۱۹۸۴) و پرسشنامه خوداثرمندی موریس (۲۰۰۱) استفاده شد. برنامه درمان شناختی رفتاری در ۱۰ ﺟﻠﺴﻪ ۴۵ دقیقه ای براساس مدل سیلر (۲۰۰۸) صرفاً بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) و نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در بازداری رفتاری و خوداثرمندی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص تفاوت معنی داری وجود دارد (۰/۰۱>P). به طور کلی درمان شناختی رفتاری بر بازداری رفتاری و خوداثرمندی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص تأثیر معنی داری داشت (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: مطابق با یافته ها درمان شناختی رفتاری بر بازداری رفتاری و خوداثرمندی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص مؤثر بود؛ بنابراین توجه به نقش درمان شناختی رفتاری در ایجاد تغییرات در سیستم بازداری رفتاری و خوداثرمندی تلویحات درمانی مهمی را در بر دارد.
سوگواری در ترومای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترومای اجتماعی تجربه هیجانی پیچیده در پاسخ به واقعه استرس زایی است که گروهی از افراد را تحت تاثیر قرار می دهد به طوری که ظرفیت آنها برای مقابله را به شدت با چالش روبه رو می کند. ترومای اجتماعی حل و فصل نشده پیامدهای گسترده ای چون افسردگی و خشونت در سطح فردی، جمعی و بین نسلی را به دنبال دارد. سوگواری به عنوان فرایندی برای حل و فصل ترومای اجتماعی مطرح است. با توجه به اهمیتی که سوگواری در حل و فصل ترومای اجتماعی و پیشگیری از پیامدهای آن دارد، هدف پژوهش حاضر بررسی مراحل و راهبردهای پیشنهاد شده در مطالعات این حوزه برای سوگواری در ترومای اجتماعی است. این مطالعه با بهره گیری از دستورالعمل مطالعات مروری نظام مند پریزما (2020) انجام شد. جستجوی مقالات با کلیدواژه های «ترومای اجتماعی»، «حل و فصل ترومای اجتماعی» و «سوگواری در ترومای اجتماعی» در پایگاه های اطلاعاتی موجود در گوگل اسکالر در فاصله زمانی 2002 تا 2022 انجام شد. با لحاظ کردن معیارهای ورود و خروج 32 مقاله برای بررسی شناسایی و در نهایت 6 مقاله برای ورود به مطالعه انتخاب شد. یافته ها نشان داد 5 گامِ ابراز هیجانات، کلامی کردن از دست رفته ها، روایتگری، معنایابی و هویت یابی جمعی جدید و ازسرگیری خواسته ها در سوگواری برای ترومای اجتماعی قابل شناسایی است. به دنبال سوگواری برای ترومای اجتماعی چرخه خشونت و افسردگی پایان می یابد و بخش سوگوار جامعه بار دیگر توانایی دیدن ظرفیت های جدیدی در خود برای پیگیری اهداف از دست رفته را پیدا می کند و با پذیرفتن مسئولیت فردی برای ایجاد تغییر راه برای رقم زدن سرنوشت جمعی جدید باز می گردد.
بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۱۳-۸۶
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق بود. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان پژوهش حاضر شامل 6 زن و 4 مرد در آستانه ازدواج و دارای تجربه طلاق والدین شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. شرکت کننده ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شد و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش شامل 6 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی از تجارب زیسته مشارکت کنندگان بود که مضمون های فرعی شامل نگرش منفی اجتماعی، مشکلات تمایز نایافتگی از خانواده، مشکلات روان شناختی، مشکلات ارتباطی با همسر و خانواده همسر، احساس ارزشمندی به عنوان فردی متفاوت از والدین، سازگاری و ساختن زندگی متفاوت از والدین بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که فرزندان طلاق در زمان تشکیل زندگی و ازدواج، تجارب منفی دارند که می تواند منجر به انتخاب اشتباه یا ناسازگاری و مشکلات سلامت روان در آنها شود اما از طرفی آنها تجارب مثبتی نیز دارند که باعث می شود از اشتباهات والدین درس گرفته و به دنبال آموزش و خدمات آموزشی و مشاوره برای بهبود رضایت زندگی زناشویی خود باشند و بتوانند زندگی بهتر از والدین خود داشته باشند.
تدوین مدل نظم جویی شناختی هیجان براساس مؤلفه های خداپنداره، خودپنداره و سبک های دلبستگی با میانجی گری نیرومندی من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری پیش بینی نظم جویی شناختی هیجان براساس خداپنداره−خودپنداره، سبک های دلبستگی با میانجی گری نیرومندی من صورت گرفت.
روش: روش این پژوهش همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری (تحلیل مسیر) می باشد. شرکت کنندگان شامل 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه خداپنداره−خودپنداره برای مداخلات معنوی جانبزرگی، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و پرسشنامه نیرومندی من مارکستروم بود. داده های حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و لیزرل مورد تجزیه و تحیل قرار گرفت.
نتائج: نتائج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی اولیه مفروض اولیه برازش مطلوب را نداشت و مسیرهای خداپنداشت و دلبستگی اجتنابی معنادار نشد. بعد از حذف این مسیرها، مدل اصلاح شده برازش مطلوب پیدا کرد. مدل اصلاح شده به این شکل است که خودپنداره، خودپنداشت و سبک دلبستگی دوسوگرا با میانجی گری نیرومندی من توانستند نظم جویی انطباقی و غیرانطباقی شناختی هیجان را پیش بینی کنند. همچنین خداپنداره و سبک دلبستگی ایمن، توانستند بدون میانجی گری نیرومندی من نظم جویی غیرانطباقی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: براساس نتائج حاصله می توان گفت که خداپنداره در مقابل خداپنداشت در افراد بیشتر باشد، نظم جویی شناختی هیجان غیرانطباقی در آنها افزایش می دهد. همچنین دلبستگی ایمن در افراد، نظم جویی غیرانطباقی شناختی هیجان را کاهش می دهد. همچنین خودپنداره، خودپنداشت و سبک دلبستگی دوسوگرا با میانجی گری نیرومندی من، راهبرد انطباقی و غیرانطباقی نظم جویی شناختی هیجان را پیش بینی می کند. بدین سان می توان در روابط بین فردی، موضوعات تربیتی، خانوادگی، مذهبیِ، معنوی و درمانی به متغیرهای یاد شده توجه نمود.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر رضایت زناشویی و روابط خانوادگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
35 - 42
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف اثربخشی زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر رضایت زناشویی و روابط خانوادگی زوجین شهر اصفهان در انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زوجین متأهل و دارای تعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 12 شهر اصفهان در سال 98-99 بود که از بین آنان نمونه ای 40 نفره به شکل در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریج (ENRICH) و پرسش نامه روابط خانوادگی بارنز و السون (FRQ) استفاده شد. هر دو گروه پژوهش سه بار قبل، بعد و پیگیری 45 روزه در معرض ارزیابی توسط ابزارهای پژوهش قرار گرفتند. درحالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد گروه آزمایش روش (زوج درمانی تلفیق سیستمی - روش راه حل محور) را دریافت کرد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، آزمون تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر بهبود رضایت زناشویی و ابعاد آن و روابط خانوادگی و. ابعاد آن اثر معنادار داشته اند (05/0=> P). باتوجه به نتایج حاضر، می توان برای بهبود رضایت زناشویی و روابط خانوادگی از این روش تلفیقی بهره گرفت.
اثربخشی آموزش گروهی از راه دور تنظیم هیجان برعملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در طی بحران کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۲۳-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت هیجان از ویژگی های مثبت شخصیتی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است. بهبود مدیریت هیجان می تواند کیفیت زندگی و عملکرد شغلی را در افراد بهبود بخشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در بحران کرونا می باشد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در سه ماه اول (فروردین، اردیبهشت و خرداد) سال ۱۴۰۰ بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ پزشک و پرستار شهر اصفهان انتخاب شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تنظیم هیجان را به مدت ۸ جلسه دریافت کردند، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. پیگیری نیز بعد از سه ماه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آزمون اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهد که میانگین نمرات عملکرد شغلی افراد بر حسب گروه(کنترل و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (۰۵/۰>p) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش تنظیم هیجان، عملکرد شغلی بالاتری را نشان می دهند. نتیجه گیری:بنابراین می توان بیان داشت که آموزش تنظیم هیجان جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت، کارکرد عاطفی مثبت افراد را افزایش می دهد و لذا عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران را در جریان شیوع کرونا را بهبود می بخشد. تازه های تحقیق حجت الله جاویدی: Google Scholar, Pubmed
Effects of Attentional Focus on Learning a Balance Task among Children with DCD
حوزه های تخصصی:
Motor learning studies on adults have shown that directing the learners’ attention to external cues is more effectual than internal cues. In this study, we investigated if this could be applied to children with developmental coordination disorder (DCD). 45 boys with developmental coordination disorder were selected using motor observation questionnaire for teachers. The task was static balance test that was measured in two experimental conditions including internal (focus on body limb) and external (focus on rex marker) focus of attention. For data analysis, ANOVA and Tukey’s post hoc were used at the significant level of P < 0.05. Results showed that external focus could improve motor learning. However, there was no significant difference between internal focus and control groups. Thus children with DCD benefit from the external focus of attention to learning a static balance skill. According to the results of this study, therapists and coaches should adjust their rehabilitation methods and instructions based on external focus of attention.