فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
Dyslexia is one of the neurodevelopmental disorders with interdisciplinary dimensions. The study aimed to evaluate the effectiveness of computer-based Linguistic Games on semantic and phonological awareness of students with dyslexia. The study adopted a quasi-experimental design using pretest-posttest and a control group. The population of the study included all male students in the second grade with dyslexia, who were studying in the centers of learning disabilities in Mashhad- Iran. The research sample consisted of 20 students selected via convenient sampling method. The participants in the experimental group received 10 sessions of 45 minutes for training through the CBLG while the participants in the control group received the conventional training of learning disabilities in the centers. Language Development Test (TOLD-P3) was used in the pre-test and post-test to assess the semantic and phonological awareness of the students. The results of covariance (ANCOVA) showed that there was a significant difference between the mean scores of phonological (P< 0.05) and semantic (p< 0.001) awareness of the experimental and control groups. According to the findings, it became clear that training using educational linguistic games software package was more effective than conventional methods concerning the performance of semantic and phonological awareness.
اثربخشی برنامه آموزشی فرندز بر کنشوری اجرایی و خودکنترلی کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی فرندز بر کنشوری اجرایی و خودکنترلی کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه مراجعه کننده به مراکز روان درمانی کودک و نوجوان منطقه 12 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش برنامه آموزشی فرندز اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کنشوری اجرایی جرارد و همکاران (2010) و پرسشنامه خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004) بود. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر کنشوری اجرایی (15/10 = F و 001/0 = P) و خودکنترلی (62/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (برنامه آموزشی فرندز) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (کنشوری اجرایی و خودکنترلی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای برنامه آموزشی فرندز بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی فرندز بر کنشوری اجرایی و خودکنترلی کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
بررسی اثربخشی برنامه گروهی واقعیت درمانی بر کاهش اضطراب زنان در دوران بارداری
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه گروهی آموزش واقعیت درمانی بر کاهش میزان اضطراب زنان در دوران بارداری بود. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 30 نفر از زنان باردار که مراکز بهداشتی درمانی مشهد مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه اضطراب بارداری وندنبرگ بود؛ که با این پرسشنامه سطح اضطراب اندازه گیری شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های اضطراب گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه کاهش معناداری یافت؛ به عبارت دیگر، برنامه گروهی آموزش واقعیت درمانی، اضطراب دوران بارداری زنان را به طور معناداری کاهش داد و توصیه می شود از برنامه گروهی آموزش واقعیت درمانی در مراکز بهداشت و مراکز مشاوره جهت کاهش اضطراب زنان در دوران بارداری استفاده شود.
اثربخشی آموزش حافظه فعال بر انعطاف پذیری شناختی، بهبود عملکرد تحصیلی و حل مسئله دانش آموزان با ناتوانی یادگیری درس ریاضی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه فعال بر انعطاف پذیری شناختی، بهبود عملکرد تحصیلی و حل مسئله دانش آموزان با ناتوانی یادگیری درس ریاضی (مورد نمونه: دانش آموزان متوسطه دوم شهر اسلام آباد غرب)، می باشد. پژوهش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. ابزار گرداوری داده ها شامل آزمون سنجش ظرفیت حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (1980)، آزمون ریاضی کی مت (۱۹۸۸)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (EPT)- 1999 و پرسشنامه حل مسئله هپنر PSI- 1987 است. به منظور انجام پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم انتخاب و در 2 گروه آزمایش 15 نفر، (8 پسر و 7 دختر) و گروه کنترل 15 نفر، (8 پسر و 7 دختر) قرار گرفتند. در ابتدا داده های حاصل از پرسشنامه جمع آوری و پس از ورود به نرم افزار SPSS-24 تجزیه وتحلیل مربوط به آن در قالب تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که مداخله حافظه فعال می تواند موجب افزایش انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری درس ریاضی شود. همچنین، مداخله حافظه فعال می تواند موجب افزایش بهبود عملکرد تحصیلی و افزایش حل مسئله دانش آموزان با ناتوانی یادگیری درس ریاضی شود. آموزش حافظه فعال می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود اشکالات ریاضی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضیات مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی فرسودگی شغلی در پزشکان بیمارستان امام حسین در دوران پاندمی کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
441-450
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی حالت هیجانی است که با خستگی عاطفی ، مسخ شخصیت و حس پایین موفقیت شخصی همراه می باشد. مطالعه کنونی به بررسی این سندرم در متخصصین و دستیاران بیمارستان امام حسین پرداخته است. روش مطالعه: پرسشنامه طبق پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش تهیه شده است.پرسشنامه در نرم افزار پرس لاین ثبت و متخصصین و دستیاران آن را پرکردند. داده هایی که نرمال بودند با Independent T- Test و داده هایی که نرمال نبودند با Mann–Whitney U test بررسی شدند. نتایج: در این مطالعه تعداد 78 نفر از اعضای هیات علمی و دستیاران شرکت کردند.میزان شدید بودن خستگی عاطفی در 1/23 %، شخصیت زدایی 2/28 % و فقدان موفقیت فردی7/66 %بود. دربین دستیاران سال پایین (سال 1-2) میزان خستگی عاطفی شدید و شخصیت زدایی به طور معنادار بیشتر از سال بالا بود اما فقدان موفقیت فردی در همه دستیاران یکسان بود. در افراد زیر 40 سال در بخش کووید تنها عدم موفقیت فردی اختلاف معناداری داشت (041/0= P. Value) که در کسانی هم که فرزند نداشتند اختلاف این حیطه باز معنا دار بود (021/0= P. Value). اما درسایر متغیرها اختلاف معناداری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سن زیر 40 سال ، جنس زن، نداشتن فرزند و وضعیت دستیاری در قیاس با هیات علمی با میزان بالاتری از فرسودگی شغلی همراه بودند. در سنین زیر 40 سال فرسودگی شغلی در هر سه حوزه بیشتر بود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
375-384
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی صورت گرفت. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر مبتلا به بیماری قلبی دوره متوسطه دوم مدارس شهر جلفا در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی، درمان مختص گروه خود را به ترتیب در 8 و 6 جلسه دریافت کردند. گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های کیفیت زندگی و تاب آوری کانر و دیویدسون بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت در مقایسه با گروه کنترل، کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی را در پس آزمون افزایش داد. در مرحله پی گیری، اثر این دو درمان بر کیفیت زندگی و تاب آوری ماندگار بود. تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری بیماران قلبی در مراحل پس آزمون و پی گیری یکسان بود. به نظر می رسد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت می توانند سبب افزایش پذیرش بیماری در بیماران قلبی شوند، از این رو احتمالاً می توانند راهبرد درمانی مفیدی برای ارتقای وضعیت روانی بیماران قلبی تلقی شوند.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۲۰۰-۱۹۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین بر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی دانشجویان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان 18 تا 35 ساله شهر شیراز که در سال تحصیلی 1399-1400 در حال تحصیل دریکی از مقاطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد بودند، تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 40 دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند.در این پژوهش از پرسشنامه های سلامت روان نجاریان و داوودی (SCL25) 1380، احساس تنهایی راسل و همکاران (UCLA) 1980 و اعتیاد اینترنتی یانگ (IAT) 1998، استفاده شد. رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین برای گروه آزمایشی در 8 جلسه و به مدت 90 دقیقه و هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین نمرات پس آزمون دو گروه در متغیر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی تفاوت معناداری در سطح 001/0>P وجود داشت. این بدین معناست که رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین بر کاهش احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی دانشجویان مؤثر بوده است.
نقش باورهای غیرمنطقی سلامت، منبع کنترل سلامت و اضطراب سلامتی در پیش بینی اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس باورهای غیرمنطقی سلامت، منبع کنترل سلامت و اضطراب سلامتی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان زن شاغل به تحصیل در دانشگاه های استان گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1401 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 406 دانشجو از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب کرونا (CAQ، علیپور و همکاران، 1398)، باورهای غیرمنطقی سلامت (IHB، کریستینسن و وارویک، 1999)، منبع کنترل سلامت (HLC، والستون و همکاران، 1978) و نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه اضطراب سلامتی (HAQ، سالکوسکیس و همکاران، 2002) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها نشان داد که بین اضطراب کرونا و اضطراب سلامتی و همچنین منبع کنترل سلامت بیرونی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (05/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 25 درصد از تغییرات اضطراب کرونا از طریق اضطراب سلامتی و منبع کنترل سلامت تبیین شد. بنابراین بر اساس شناخت عوامل اصلی موثر بر اضطراب کرونا، می توان جهت کاهش اضطراب کرونا و افزایش سازگاری افراد، دست به برنامه ریزی و اقدامات مداخله ای زد.
اثربخشی روش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری و آموزش خودمراقبتی و ترکیب آن دو بر وضعیت سلامتی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس و عدم تبعیت درمانی و خودمراقبتی ضعیف در دیابت می تواند وضعیت سلامتی افراد مبتلا را بدتر کند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری و آموزش خودمراقبتی و ترکیب آن دو بر وضعیت سلامتی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گرفته است. این پژوهش، یک ک ارآزم ایی ب الینی تص ادفی چهار گروه ی دو س ر کور است. نمونه پژوهش، شامل 60 فرد مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به صورت هدفمند از انجمن دیابت و مطب های خصوصی پزشکان متخصص داخلی در کرمان انتخاب شدند. این افراد، پس از همتاسازی به لحاظ سن و جنسیت، به روش تصادفی در 4 گروه 15 نفره (گروه 1: مدیریت استرس مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری، گروه 2: آموزش خودمراقبتی، گروه 3: مدیریت استرس مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری + آموزش خودمراقبتی، و گروه کنترل: بدون هیچ مداخله ای) جایگزین شدند و گروه های آزمایش در 8 جلسه مداخلات مربوطه را اخذ کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه از اعضای هر 4 گروه، با پرسشنامه وضعیت سلامت سازمان بهداشت جهانی، انجام یافت. یافته ها: طبق نتایج تحلیل SPANOVA، میانگین نمرات وضعیت سلامتی در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با مرحله پیش آزمون، افزایش یافته بود و افزایش رخ داده تا مرحله پیگیری پایدار مانده بود. از یافته های این پژوهش چنین نتیجه گیری شد که برای ارتقا وضعیت سلامتی، و پایداری نتایج به دست آمده، همراهی و ترکیب مداخلات پزشکی و روان شناختی، ضرورت دارد.
امکان سنجی برنامه تدوینی مدیریت کمال گرایی بر سلامت عمومی و کمال گرایی دانش آموزان مدارس تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی برنامه مدیریت کمال گرایی بر سلامت عمومی و کمال گرایی دانش آموزان مدارس تیزهوشان بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس تیزهوشان دخترانه شهر رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) (گلدبرگ، 1972) و پرسشنامه کمالگرایی (PI) (هیل و همکاران،2004) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کووارایانس چند متغیری تجزیه و تحلیل قرار شد. نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون سلامت عمومی و کمال گرایی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. نتایج بدست آمده این نتیجه حاصل می شود که برای دانش آموزان تیزهوش با بهره گیری از رویکردهای آموزشی مبتنی بر کمال گرایی می توان سلامت عمومی و کمال گرایی را در جهت مثبت سوق داد.
مقایسه اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت و طرحواره درمانی بر نشانه های سایکوسوماتیک در افراد مبتلا به بیماری های جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۴۰-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و طرحواره درمانی بر نشانه های سایکوسوماتیک در افراد مبتلا به بیماری های جسمانی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری های جسمانی (قلبی-عروقی، گوارشی و نورولوژی) دارای علائم سایکوسوماتیک مراجعه کننده به دو مرکز دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سه ماه اول سال 1402 بودند که از بین آنان 36 نفر (12 نفر در گروه درمان متمرکز بر شفقت، 12 نفر در گروه طرحواره درمانی و 12 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. ابزار سنجش در این مطالعه مقیاس شکایات روان تنی (PCS؛ تاکاتا و ساکاتا، 2004) بود. درمان متمرکز بر شفقت (CFT) و طرحواره درمانی (ST) هر یک در 10 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی اجرا شدند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش نشانه های سایکوسوماتیک موثر بوده اند، اما بین دو درمان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان به طور موثر بر کاهش نشانه های سایکوسوماتیک بیماران جسمانی موثر بوده است؛ بر این اساس اجرای این درمان ها در موقعیت های مشابه پیشنهاد می گردد.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۶۰-۱۵۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهرستان گنبدکاووس بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهرستان گنبدکاووس در سال1400 به تعداد 716 زوج بودند. نمونه پژوهش 45 زوج بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (هر گروه 15 زوج) و یک گروه گواه (15 زوج) اختصاص یافتند. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در معرض آموزش درمان متمرکزبرشفقت و درمان مبتنی برپذیرش و تعهد قرار گرفتند. ابزار پژوهش ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پشیمانی از انتخاب همسر (RSCS) شوارتز و همکاران (2002) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان متمرکزبرشفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج اثربخش است و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز ادامه دارد (01/0 P<). بین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد و درمان متمرکز بر شفقت تأثیر بیشتری دارد (01/0 P<). بنابراین، می توان برای تغییر پشیمانی از ازدواج از درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده کرد، اما درمان متمرکزبرشفقت ارجح است.
اثربخشی مدل تلفیقی پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی افراد مبتلا به اختلال سوگ طولانی مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۷۰-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی افراد دارای اختلال سوگ طولانی مدت بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افرادی بود که طبق معیارهای DSM 5-TR، اختلال سوگ طولانی مدت را تجربه می کردند و طی فراخوان در سال ۱۴۰۱ به کلینیک پذیرش و تعهد تهران مراجعه کردند. از جامعه مذکور، تعداد ۲۰ نفر از افرادی دارای ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۰ نفره گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای و هفته ای یک بار، تحت مداخله درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی قرار گرفتند. گروه گواه تا پایان جلسات هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های احساس تنهایی (UCLA) راسل و کوترونا (۱۹۸۰) و حل مساله اجتماعی (SPSI-R) دزوریلا و نزو (۱۹۹۰) بود. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل کوورایانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی در دو گروه آزمایش و گواه در سطح ۰۵/۰>P تفاوت معناداری وجود دارد. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که این درمان، می تواند یک شیوه کارآمد برای کار با افراد دارای اختلال سوگ طولانی مدت باشد.
اثربخشی زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تمایزیافتگی و دلزدگی زناشویی زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
564 - 561
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تمایزیافتگی و دلزدگی زناشویی زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بابل در نه ماهه اول سال 1398 بودند. تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس افراد گروه آزمایش پروتکل زوج درمانی سیستمی تلفیقی فلدمن (1990) را در 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه نیز آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه تمایز یافتگی خود اسکورون و فرید لندر (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تمایزیافتگی (01/30=F، 001/0>P) و دلزدگی زناشویی (86/78=F، 001/0>P) زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی در مرحله پس آزمون تاثیر معنادار داشت. همچنین اثربخشی زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تمایزیافتگی و دلزدگی زناشویی در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها این پژوهش می توان از طریق زوج درمانی سیستمی تلفیقی به شیوه گروهی به بهبود تمایزیافتگی و دلزدگی زناشویی در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی کمک نمود.
اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر تحریف های شناختی و اسنادهای علّی در دانشجویان دختر پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
581 - 593
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر تحریف های شناختی و اسنادهای علّی در دانشجویان دختر پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت دانشگاه های آزاد واحد گیلان در سال 1400 بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش (طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت در 10 جلسه 90 دقیقه ای براساس بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تحریفات شناختی الیس (1986) و پرسشنامه سبک اسنادی پیترسون و همکاران (1982) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر تحریف های شناختی (59/3=F و 035/0=P) و اسنادهای علّی (30/40=F و 001/0>P) دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت اثربخش است. نتیجه گیری: با توجه به نقش باورها و افکار در اضطراب سلامت پیشنهاد می شود که درمانگران، طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت را در کاهش علائم تحریفات شناختی و اسنادهای علّی مدنظر قرار دهند.
تاثیر روش انیمیشن داستانی بر انگیزش تحصیلی و یادگیری درس فارسی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
140 - 160
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر روش انیمیشن داستانی بر انگیزش تحصیلی و یادگیری درس فارسی دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی شهرستان دامغان بود که از بین آها تعداد 30 نفر با توجه به ملاکهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس انگیزش یادگیری علم توان، چین و شی (2005) و پرسشنامه محقق ساخته یادگیری درس فارسی را تکمیل کردند و در طول فرایند مداخله گروه آزمایش روش انیمیشن داستانی طی دو ماه در 8 1جلسه 30 دقیقه ای دریافت و گروه گواه آموزش معمول روزانه را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss.24 و آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد گروه دریافت کننده روش انیمیشن داستانی در مرحله پس آزمون نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در انگیزش و یادگیری درس فارسی نشان دادندبدین معنا که استفاده از انیمیشن داستانی در بهبود انگیزش تحصیلی و یادگیری مؤثر بوده است(05/0> p ) . براساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که روش انیمیشن داستانی منجر به بهبود انگیزه و یادگیری درس فارسی دانش آموزان پایه اول ابتدایی می شود.
اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
41-54
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شاملکلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانش آموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسش نامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسش نامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران(2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مک کلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها در این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفه های شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج می توان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز می تواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی در دانش آموزان داشته باشد.
تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی زنان دارای تعارض زناشویی مراکز مشاوره شهر قم می باشد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترلمی باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400-1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس30 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر قم ، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند و در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه سرمایه عاطفی گلپرور(1397)پاسخ دادند . آزمودنی های گروه آزمایش به صورت گروهی آموزش مثبت نگری را دریافت کردند و گروه کنترل تحت هیچ گونه آموزشی قرار نگرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 و با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریس چند متغیری و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. نتایج پژوهش نشان دادآموزش مثبت نگری باعث افزایش سرمایه عاطفی زنان شد( P<0.05 ). بنابراین با توجه به نتایج پژوهش، استفاده از روان درمان گری مثبت نگر در مراکز مشاوره جهت افزایش سرمایه عاطفی زوجین پیشنهاد می گردد.
نقش میانجی مرزهای زوجینی در رابطه بین کیفیت استفاده از فضای مجازی و کارآمدی خانواده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مرزهای زوجینی در رابطه بین کیفیت استفاده از فضای مجازی و کارآمدی خانواده با روش توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری پژوهش متأهلین شهر قم در سال 1400 بود که از میان آنها 120 نفر با روش نمونه گیری در دسترس تعیین گردید. برای انجام پژوهش از پرسشنامه های سنجش کارآمدی خانواده صفورائی(S. FEQI) (1399)، پرسشنامه فضای مجازی تقیان و صفورائی (1399) و مرزهای زوجینی هوشیاری (H. SBQ) (1399) استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب هم بستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و سایر شاخص های آماری توصیفی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین کیفیت استفاده از فضای مجازی با کارآمدی خانواده هم بستگی منفی و معناداری وجود دارد. بین مرزهای زوجینی و کارآمدی خانواده هم بستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بین کیفیت استفاده از فضای مجازی و مرزهای زوجینی هم بستگی منفی معناداری وجود دارد. مرزهای زوجینی در رابطه بین کیفیت استفاده از فضای مجازی و کارآمدی خانواده به صورت کامل نقش میانجی دارد.
مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن بر اساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
593 - 512
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دختران انجام گرفت. روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران جوان بود که از این میان، تعداد 284 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل تست نگرش خوردن گارنر و گارفینکل (1979)، فرم کوتاه سیاهه تمایزیافتگی دریک، مورداک، مارسزالک و باربر (2015)، مقیاس رفتار تکانه ای لینهام و میلر (2004)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک، و تلگن (1988) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) بود. برای گردآوری داده ها از رو ش های آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مدل ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی (عاطفی مثبت و منفی) و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان از برازش خوبی برخوردار است (001/0>P). رابطه تمایزیافتگی با نگرش خوردن منفی و معکوس، رابطه دشواری تنظیم هیجان با نگرش خوردن مسقیم و مثبت برآورد شده است (001/0>P). همچنین واکنش پذیری عاطفی مثبت با نگرش خوردن رابطه منفی و معکوس داشت (001/0>P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه به نقش مؤثر تمایزیافتگی، تنظیم هیجان و واکنش پذیری عاطفی در نگرش مختل خوردن در دختران تأکید دارد. لذا باید آموزش های لازم برای تنظیم و کنترل هیجانات در این قشر مهم از جامعه انجام گیرد، تا از عوارض و پیامدهای نگرش مختل خوردن که ابتلا به اختلالات خوردن است، پیشگیری نمود.