حجت الله جاویدی

حجت الله جاویدی

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه آزاد. گروه روانشناسی. دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی. واحد مرودشت. دانشگاه آزاد اسلامی. مرودشت. ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش گروهی از راه دور تنظیم هیجان برعملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در طی بحران کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تنظیم هیجانی عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بحران کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 153 تعداد دانلود : 409
زمینه و هدف: مدیریت هیجان از ویژگی های مثبت شخصیتی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است. بهبود مدیریت هیجان می تواند کیفیت زندگی و عملکرد شغلی را در افراد بهبود بخشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در بحران کرونا می باشد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در سه ماه اول (فروردین، اردیبهشت و خرداد) سال ۱۴۰۰ بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ پزشک و پرستار شهر اصفهان انتخاب شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تنظیم هیجان را به مدت ۸ جلسه دریافت کردند، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. پیگیری نیز بعد از سه ماه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آزمون اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهد که میانگین نمرات عملکرد شغلی افراد بر حسب گروه(کنترل و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (۰۵/۰>p) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش تنظیم هیجان، عملکرد شغلی بالاتری را نشان می دهند. نتیجه گیری:بنابراین می توان بیان داشت که آموزش تنظیم هیجان جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت، کارکرد عاطفی مثبت افراد را افزایش می دهد و لذا عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران را در جریان شیوع کرونا را بهبود می بخشد. تازه های تحقیق حجت الله جاویدی: Google Scholar, Pubmed
۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی- رفتاری درمان ذهن آگاهی ترس از ارزیابی منفی اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 575 تعداد دانلود : 353
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی بر محور ترس از ارزیابی منفی قرار دارد. این سازه روانشناسی، باعث عملکرد ضعیف فرد می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی، بر ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به کلینیک های روانشناختی شهر شیراز در سال ۱۳۹۸ با علائم اضطراب اجتماعی بود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش در دسترس و ۴۵ نفر پس از ارزیابی های اولیه به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. جهت اجرای مداخلات از پروتکل شناختی- رفتاری هافمن و اوتو (۲۰۰۸) ۱۲ جلسه دو ساعته و پروتکل پذیرش و ذهن آگاهی فلمینگ و کوکوفسکی (۲۰۰۷) ۱۲ جلسه دو ساعته، همچنین شرکت کنندگان پرسشنامه های اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (۲۰۰۰) و ترس از ارزیابی منفی لیری (۱۹۸۳) را قبل و بعد از مداخله تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه گواه و گروه های آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). در مقایسه با گروه گواه، در گروه های آزمایش ترس از ارزیابی منفی کاهش یافت. با وجود اینکه بین دو رویکرد درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت (۰/۰۵<P)؛ اما تأثیر درمان ذهن آگاهی نسبت به درمان شناختی- رفتاری اندکی بیشتر بود. نتیجه گیری: مقایسه دو رویکرد ذهن آگاهی و شناختی- رفتاری حاکی از عدم تفاوت معنادار در کاهش ترس از ارزیابی منفی در مبتلایان به اضطراب اجتماعی بود؛ لذا پیشنهاد می گردد از این دو روش تلفیقی جهت بهبود ترس از ارزیابی منفی استفاده شود.
۳.

رابطه دشواری در تنظیم هیجان و سبکهای والدگری مادران، با نشانه های رفتار مخرب فرزندان شان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشواری در تنظیم هیجان والد گری نافرمانی مقابله ای سلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 726 تعداد دانلود : 246
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی دشواری در تنظیم هیجان مادران و نشانه های رفتار مخرب فرزندان با واسطه ی سبکهای والدگری مادران (شامل: فرزندپروری مثبت، عدم ثبات در قواعد رفتاری با فرزند، و ضعف در نظارت و راهنمایی) انجام پذیرفت. روش: این پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دانش آموز پسر مقطع ابتدایی در شهرستان شیراز بود. 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی به روش خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. این مدارس مجموعا 54 کلاس داشتند. از هر کلاس 4 تا 5 نفر به تصادف انتخاب شد و ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی، پرسشنامه فرزندپروری آلاباما فرم کوتاه، و سیاهه علائم مرضی کودک فرم والدین به صورت بسته های پستی به دانش آموزان داده شد تا پرسشنامه ها را به مادران خود بدهند. در مجموع 234 پرسشنامه جهت بررسی در تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی مدلهای مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSSوAMOS استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد دشواری تنظیم هیجانی در مادران هم به صورت مستقیم و هم به واسطه عدم ثبات رفتاری، ضعف در نظارت و راهنمایی و روشهای فرزندپروری مثبت مادران، رفتارهای مخرب فرزندان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، سبک های والد گری مادران نقش واسطه ای سهمی بین دشواری تنظیم هیجانی مادران و رفتارهای مخرب فرزندان دارد. تدوین برنامه هایی به منظور افزایش مهارت تنظیم هیجانی مادران، و سبکهای فرزندپروری می تواند باعث کاهش رفتارهای مخرب در فرزندان شود.
۴.

اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روان پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : 12 تعداد دانلود : 580
زمینه و هدف: قدردانی از ویژگی های مثبت شخصیتی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است. بهبود قدردانی می تواند کیفیت زندگی و سلامت روان را در افراد بهبود بخشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روان پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان می باشد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در سه ماه اول (فروردین، اردیبهشت و خرداد) سال 1400 بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 پزشک و پرستار شهر اصفهان انتخاب شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه دریافت کردند، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. پیگیری نیز بعد از یک ماه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آزمون کوواریانس استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهد که میانگین نمرات سلامت روان افراد بر حسب گروه (کنترل و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (05/0>p) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش تنظیم هیجان، سلامت روان بالاتری را نشان می دهند نتیجه گیری: بنابراین می توان بیان داشت که آموزش تنظیم هیجان جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت، کارکرد عاطفی مثبت افراد را افزایش می دهد و لذا سلامت روان پزشکان و پرستاران را در جریان شیوع کرونا را بهبود می بخشد.
۵.

پیگیری یک ساله فرسودگی مراقبین بیماران دوقطبی پس از روان درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی فرسودگی مراقبین پیگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 328 تعداد دانلود : 586
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی فشار روانشناختی زیادی به مراقبین خود تحمیل می کنند که می تواند پیامدهای ناخوشایندی برای مراقبین به دنبال داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف پیگیری یک ساله فرسودگی مراقبین افراد مبتلا به اختلال دوقطبی پس از رواندرمانی این بیماران انجام شد. این پژوهش تحلیلی-مقطعی در ادامه یک کارآزمایی بالینی در مراقبین افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شد. در پژوهش کارآزمایی 30 مرد مبتلا به اختلال دو قطبی در دو گروه مداخله (15 نفر) و گواه (15 نفر) به روش تصادفی از بیمارستان روانپزشکی اصفهان مشارکت داشتند. گروه مداخله تحت روان درمانی پویایی حمایتی- بیانگر و پیگیری سه ماه و شش ماه بود. در شروع کارآزمایی، پس از اتمام آن و یکسال پس از آن فشار روانی مراقبین دو گروه مداخله و گواه مقایسه شد (مراقبین هیچ مداخله ای دریافت نکرده بودند). جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه فرسودگی مراقبین زاریت (1980) انجام شد. تحلیل داده ها در نرم افزار آماری SPSS-24 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج تفاوت های بین گروهی نشان داد بین مراقبین گروه های مداخله و گواه در زیرمقیاس های فرسودگی فردی (008/0= P ، 368/6= F )، عاطفی (014/0= P ، 115/7= F ) و نمره کل (012/0= P ، 420/7= F ) تفاوت معنادار وجود دارد و به ترتیب 27، 24 و 25 درصد از تغییرات ناشی از عضویت گروهی است؛ اما در زیرمقیاس های فرسودگی اجتماعی و اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< p ). د ر مجموع می توان نتیجه گرفت که روان درمانی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می تواند در بلندمدت نقش موثری در کاهش فرسودگی مراقبین آن ها داشته باشد، اما نیازمند مداخلات همه جانبه و مداوم است.
۶.

بررسی عوامل و موانع انسانی بهره وری شغلیِ کارکنان مجتمع گاز پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهره وری شغلی کارکنان عوامل انسانی مجتمع گاز پارس جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 644 تعداد دانلود : 302
هدف تحقیق حاضر، بررسی عوامل و موانع بهره وری کارکنان در شرکت پارس جنوبی جم است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، از نوع تحقیقات آمیخته می باشد. جامعه ی آماری در بخش کیفی کلیه مدیران و کارشناسان متخصص شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، مدیران و متخصصانی که اطلاعات موردنیاز پژوهش را در اختیار داشتند، انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق در بخش کمّی نیز کلیه مدیران و متخصصان شرکت گاز پارس جنوبی به تعداد 250 نفر می باشند. روش تعیین روایی پرسشنامه نیز، صوری و محتوایی می باشد. نتایج نشان داد، عوامل و موانع بهره وری کارکنان در شرکت پارس جنوبی جم عبارتند از: جوّ سازمانی، رهبری اثربخش، بلوغ حرفه ای کارکنان و شرایط محیطی. همچنین نتایج، رابطه مستقیم مدل طراحی شده توسط محقق را با نظریه عوامل و موانع بهره وری ساعتچی نشان داد.
۷.

بررسی اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان در بهبود عملکردهای روانی- اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش تنظیم شناختی هیجان مهارت های اجتماعی هوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 830 تعداد دانلود : 978
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر کارکردهای روانی- اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که از طرح دوگروهی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد و تخصیص تصادفی در گروه های مداخله و شاهد و پیگیری استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 40 دانش آموز مقطع متوسطه بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پس از غربالگری به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری کارکردهای روانی- اجتماعی، شرکت کنندگان با پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) آزمون شدند. متغیر هوش نیز به عنوان متغیر کنترل درنظر گرفته شد. مداخله آزمایشی شامل آموزش تنظیم شناختی هیجان براساس مدل گراس به مدت 8 جلسه گروهی 2 ساعته بود. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون و آزمون پیگیری (دو ماه پس ازاجرای پس آزمون) به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندراهه استفاده گردید. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان، تأثیر مثبت و معنی داری بر مؤلفه های کارکردهای روانی- اجتماعی دانش آموزان به جز بعد اطمینان بیش از حد به خود دارد(05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که از آموزش تنظیم شناختی هیجان به منظور بهبود و ارتقای کارکردهای روانی- اجتماعی نوجوانان استفاده نمود.  
۸.

بررسی و مقایسه رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت در زنان وابسته به مواد مخدر افیونی در شهر شیراز

کلید واژه ها: طرحواره طرحواره های ناسازگار اولیه اختلالات شخصیت مواد مخدر افیونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 401 تعداد دانلود : 38
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های اختلالات شخصیت در بین زنان وابسته به مواد مخدر افیونی مستقر در کانون های تولد دوباره شیراز بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود، جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از 43 نفر از زنان وابسته به مواد مخدر افیونی مستقر در کانون های تولد دوباره شیراز که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه طرحواره های یانگ (1988) و پرسش-نامه چند محوری بالینی میلون (1987) پاسخ دادند و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های وابسته و رگرسیون چند متغیری مدل ورود مورد تحلیل قرار گرفتند. تحقیق حاضر دارای 2 سؤال تحقیق در خصوص وجود رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های اختلالات شخصیت، تفاوت های طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های اختلالات شخصیت در بین زنان می باشد. نتایج نشان داد که بین طرحواره-های ناسازگار اولیه و ویژگی های اختلالات شخصیت همبستگی معنی دار وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیری مدل ورود نیز نشان داد که طرحواره ها قادرند ویژگی های اختلالات شخصیت را پیش بینی کنند و نیز در خصوص تفاوت ویژگی های اختلالات شخصیت در بین زنان وابسته به مواد مخدر افیونی، فقط اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی معنی دار بودند.
۹.

مقایسه اجتناب تجربه ای در جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی، اضطرابی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال تنیدگی پس از سانحه اجتناب تجربه ای اضطراب و افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 806 تعداد دانلود : 137
زمینه: تحقیقات متعددی به بررسی اجتناب تجربه ای، تنیدگی، افسردگی و اضطراب جانبازان پرداخته اند. اما پژوهشی که به بررسی مقایسه اجتناب تجربه ای در جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی، اضطرابی و عادی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اجتناب تجربه ای در جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی، اضطرابی و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر پس رویدادی بود. از این رو تعداد 35 نفر از جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی، 35 نفر از جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان اضطرابی و 35 نفر از جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه پس از تشخیص اولیه روان پزشک و مصاحبه بالینی ساختار یافته به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه ها از نظر متغییرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. پرسشنامه پذیرش و عمل (بوندو همکاران، 2011)؛ چک لیست اختلال تنیدگی پس از سانحه (ویرایش نظامی-1994)؛ پرسشنامه افسردگی بک (ویرایش- II -1996)؛ پرسشنامه اضطراب بک (ویرایش- II -1996) و پرسشنامه جمعیت شناختی در میان افراد شرکت کننده اجرا شد. داده ها از طریق روش تحلیل واریانس یک متغیره ( ANOVA ) و آزمون تعقیبی جهت مقایسه زوجی گروه ها مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد سازه شناختی اجتناب تجربه ای در بیماران مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی در مقایسه با دو گروه دیگر بیشتر بود (0/001 > P ) . نتیجه گیری: از این مطالعه می توان نتیجه گرفت بیماران مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی از اجتناب تجربه ای و فرار افکار بیشتری برخوردار بودند
۱۰.

پیش بینی خودآسیب رسانی در دختران نوجوان براساس باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودآسیب رسانی باورهای غیرمنطقی دشواری در تنظیم هیجانی حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 692 تعداد دانلود : 918
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خودآسیبرسانی در دختران نوجوان براساس باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی - همبستگی دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دختر 12 الی 19 ساله خودآسیبرسان شهر تهران در سال تحصیلی 1398 بود که در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند که از این میان تعداد 150 نفر که نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در سیاهه خودگزارشی خودآسیبرسانی کسب کردند، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، مقیاس کژتنظیمی هیجانی گراتز و رومر (2004) و ﻣﻘﯿﺎس ﭼﻨﺪﺑﻌﺪی ﺣﻤﺎﯾﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋی ادراکﺷﺪه زیمت و همکاران (1988) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش های آمار ی تحلیل شدند. بین درماندگی در برابر تغییر، توقع تایید از دیگران، اجتناب از مشکل و بیمسئولیتی هیجانی با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین ﻋﺪم ﭘﺬﯾﺮش ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻓﺸﺎر، دﺷﻮاری در اﻧﺠﺎم رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻓﺸﺎر، ﻓﻘﺪان آﮔﺎﻫﯽ، ﻋﺪم وﺿﻮح ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و دﺷﻮاری ﮐﻨﺘﺮل ﺗﮑﺎﻧﻪهای ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین خانواده، اجتماع یا افراد مهم و دوستان با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (05/0>p). به علاوه، مولفههای توقع تایید از دیگران توانایی، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن، دﺷﻮاری ﮐﻨﺘﺮل توانایی پیش بینی خودآسیبرسانی را دارند (05/0>p)؛ به نظر میرسد این پژوهش تلویحات مهمی درخصوص ارتباط بین خودآسیبرسانی با باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی در در دختران نوجوان به همراه دارد.
۱۱.

اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران دارای فرزند با نشانه های تضادورزی گستاخانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد افسردگی اضطراب تنیدگی نشانه های تضادورزی گستاخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 295 تعداد دانلود : 827
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش گروهی با روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران دارای فرزند با نشانه های تضادورزی گستاخانه بود. روش این پژوهش شبه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی با روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند، سپس با روش غربالگری بر اساس سیاهه نشانه های مرضی کودک فرم های معلم و والدین (اسپرافکین، گادو، سالیسبری، اشنایدر و لانی، 2002)، 40 مادر دارای فرزند با نشانه های تضادورزی گستاخانه، نمونه پژوهش را تشکیل دادند و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگزین شدند. گروه ها به تصادف به دو گروه مداخله و گواه نامگذاری شدند. گروه مداخله، آموزش مدل شش وجهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد. شرکت کنندگان در سه مرحله سیاهه نشانه های مرضی کودک (اسپرافکین و دیگران، 2002) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در گروه مداخله، نشانه های افسردگی، اضطراب، و تنیدگی به طور معناداری کاهش یافته است. نتایج تحلیل کواریانس برای نشانه های تضادورزی گستاخانه فرزندان نیز نشان دهنده کاهش این نشانه ها در فرزندان بود. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش مدل شش وجهی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد، افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران و نشانه های تضادورزی گستاخانه فرزندان را کاهش می دهد. بنابراین، درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متغیرهای مرتبط با سلامت مادران و فرزندان آن ها تأثیرگذار است.
۱۲.

مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بریادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی، خود تنظیمی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان لامرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری معکوس یادگیری مشارکتی پیشرفت تحصیلی خود تنظیمی تحصیلی درگیری تحصیلی دانش آموزان ششم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 645 تعداد دانلود : 556
مقدمه و هدف : ین پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بریادگیری مشارکتی  بر پیشرفت تحصیلی، خود تنظیمی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان لامرد  انجام شد. مواد و روش ها : کلیه دانش آموزان کلاس ششم مدارس ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 99-98 به عنوان جامعه آماری این پژوهش و 60 نفر دانش آموز کلاس ششمی که در سال تحصیلی 99-98 در آموزشگاه خیریه ابوفاضل لامرد مشغول به تحصیل بودند به عنوان نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند. اعضای نمونه پژوهش حاضر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اعضای نمونه در سه  گروه(گروه کنترل به تعداد 20 نفر، گروه آزمایش اول به تعداد 20 نفر وگروه آزمایش دوم به تعداد 20 نفر) گماشته شدند. روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت و برای مشخص کردن نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. یافته ها : . یافته های پژوهش نشان داد که اثر گذاری آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس بر پیشرفت تحصیلی، خود تنظیمی و درگیری تحصیلی نسبت به آموزش مبتنی بر یادگیری مشارکتی بیشتر بوده است. بحث و نتیجه گیری: بین اثربخشی آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بریادگیری مشارکتی، بر  پیشرفت تحصیلی، خود تنظیمی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان لامرد، تفاوتی معنادار وجود دارد.  
۱۳.

Comparison of personality traits of students of single-parent families, two children and many children(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: personality traits students single children two children multiple children

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 34 تعداد دانلود : 772
Purpose: The purpose of this study was to compare the personality characteristics of single-child, two-child and multiple-child students in Sari. Methodology: This study was a descriptive-comparative study. The statistical population of this study included all male and female students of first, second and third grade high schools of public and private schools in Sari in the academic year of 2018-19. The sample of the study population was 370 people using random sampling method based on Morgan table. In order to predict the decrease of subjects, the tests were performed on 500 people, but finally 324 questionnaires were completed. Demographic and personality questionnaires were completed by the 5-item Neo. Data was analyzed by SPSS software using descriptive statistics and multivariate analysis of variance at the significant level of 0.05. Findings: The results showed that there was a significant difference between the characteristics of neuroticism, extraversion, openness, agreeableness, and conscientiousness of students belonging to single-parent, two-parent and multi-child families (p <0.05). Also, no significant gender differences were found among the five personality traits of male and female students of single, two and multiple children (p <0.05). Conclusion: Student personality traits of single-child, two-child and multiple-child families. Happiness, life satisfaction and hope for the future are higher in single-parent families than single-parent families. In the present study, the agreement and extraversion of single children were higher than two children and multi children. Extraversion also includes traits such as positive thinking, happiness, life satisfaction and hope for the future. To illustrate this incongruity, it can be stated that single children in their families do not have conflicts with their peers and always remain in the strong position of the first child who has no successor and who has not been affected by the birth of the next child. Cause higher extravasation of this stratum.
۱۴.

نقش پیش بینی کنندگی افسردگی، اضطراب، تنیدگی و شیوه های فرزند پروری مادران در رفتارهای نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب افسردگی سلوک فرزندپروری نافرمانی مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 254 تعداد دانلود : 932
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی افسردگی، اضطراب، استرس و شیوه های فرزند پروری مادران در رفتارهای نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندانشان انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل مادران دانش آموز پسر مقطع ابتدایی با رفتارهای مخرب در شهرستان شیراز بود. جهت جمع آوری داده ها، 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی به روش خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از فرمهای معلم و والدین پرسشنامه علائم مرضی کودک، 105 مادر دارای کودک با رفتارهای مخرب انتخاب شدند. این مادران پرسشنامه های والدگری آلاباما و افسردگی، اضطراب، تنیدگی را تکمیل نمودند. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شد .یافته های همبستگی نشان داد که نشانه های افسردگی، اضطراب، تنیدگی، عدم ثبات رفتاری، و ضعف در نظارت مادران با نشانه های نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندان همبستگی مثبت و معنادار دارد. همچنین روشهای فرزندپروری مثبت مادران با نشانه های نافرمانی مقابله ای فرزندان، رابطه منفی و معنادار داشت. با توجه به نتایج رگرسیون، افسردگی مادران، قویترین پیش بینی کننده نشانه های نافرمانی مقابله ای فرزندان و ضعف در نظارت مادران نیز قویترین پیش بینی کننده نشانه های سلوک فرزندان بود. در مجموع نتایج نشان داد، افسردگی، اضطراب، استرس و روشهای فرزندپروری والدین با رفتارهای نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندان روابط معناداری دارند. این یافته ها می تواند در شیوه های درمانی و یا درآموزش والدین کودکان با اختلالات نافرمانی مقابله ای و سلوک مورد استفاده قرارگیرد.
۱۵.

رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و احساس تعلق به مدرسه با تاب آوری تحصیلی به واسطه خودتنظیمی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده احساس تعلق به مدرسه خودتنظیمی تحصیلی تاب آوری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 843 تعداد دانلود : 95
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش واسطه گری خودتنظیمی تحصیلی در روابط بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی) و احساس تعلق به مدرسه با تاب آوری تحصیلی بر روی نمونه ای 512 نفره از دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر داراب انجام گرفت. اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های الگوی ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990)، مقیاس احساس تعلق به مدرسه براون و ایوانز (2002)، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (1392) و مقیاس تاب آوری تحصیلی کسیدی (2016) را تکمیل نمودند. پس از جمع آوری داده ها، ارزیابی مدل پیشنهادی با روش معادلات ساختاری و استفاده از برنامه لیزرل، انجام گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای برون زا (جهت گیری گفت و شنود خانواده و جهت گیری همنوایی خانواده و احساس تعلق به مدرسه) قادر به پیش بینی خودتنظیمی تحصیلی هستند، خودتنظیمی تحصیلی قادر به پیش بینی تاب آوری تحصیلی است و خودتنظیمی تحصیلی میانجی گر ارتباط متغیرهای برون زا (جهت گیری گفت و شنود خانواده و جهت گیری همنوایی خانواده و احساس تعلق به مدرسه) و تاب آوری تحصیلی می باشد.
۱۶.

تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مهارت های اجتماعی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 714 تعداد دانلود : 895
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان است. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کودکان دختر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش استان فارس است. بر این اساس، 40 نفر به عنوان نمونه در سه گروه آزمایش(هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل(10 نفر) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مداخله طی 13 جلسه برای کودکان و 8 جلسه برای والدین ارائه شد. در این تحقیق جهت تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان، از مصاحبه بالینی و پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 (فرم والدین) استفاده شد. مرحله پیگیری با فاصله دو ماه پس از مداخله درمانی انجام شد. یافته ها بر اساس تحلیل کوواریانس و آزمون لون(LSD) نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان، والدین و والد-کودک بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان تاثیر معناداری دارد. همچنین یافته ها در مرحله پیگیری نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی به والدین، کودکان و والد-کودک در کنترل نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان موثر بوده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که آموزش مهارت های اجتماعی سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان می شود.
۱۷.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی به والدین بر نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش والدین به شیوه بارکلی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 22 تعداد دانلود : 821
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی روش آموزش والدین به شیوه بارکلی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان شهر شیراز بود. روش آن از نوع پژوهش های شبه تجربی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری شامل 20 نفر از کودکان 7 تا 12 ساله بود که به دلیل مشکلات رفتاری به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر شیراز معرفی شده و بر اساس مصاحبه بالینی و سیاهه علائم مرضی کودکان (گادو و اسپرافکین، 1994) با علائم اختلال نافرمانی مقابله ای تشخیص داده شده بودند. جامعه آماری به صورت نمونه برداری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 نفر) تقسیم شد. مادران گروه آزمایش به مدت 8 جلسه با استفاده از پروتکل بارکلی آموزش داده شدند و مرحله پیگیری به فاصله دو ماه پس از مداخله درمانی انجام شد. یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که روش آموزش والدین به شیوه بارکلی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان تأثیر معنا دار دارد. همچنین یافته ها در مرحله پیگیری نشان داد روش آموزش والدین به شیوه بارکلی در کنترل نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان مؤثر بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد با آموزش مهارت های اجتماعی به والدین می توان میزان اختلال نافرمانی مقابله ای را در کودکان کاهش داد.  
۱۸.

بررسی رابطه بین سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی کاری با کیفیت پاسخ گویی به ارباب رجوع (نمونه موردی: کوپ های انتظامی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوپ های انتظامی کیفیت پاسخ گویی ارباب رجوع سرمایه روان شناختی کیفیت زندگی کاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 269 تعداد دانلود : 151
زمینه و هدف: پاسخ گویی، مسیله ای مهم و چالش آور در نظام های اداری و سیاسی بیشتر کشورها بوده و هست. این مقوله به عنوان یکی از موضوعات مطرح در سازمان های امروزی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده و واکاوی این مفهوم، نیازمند شناسایی عوامل مرتبط با سازمان است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی کاری با کیفیت پاسخ گویی به ارباب رجوع در کوپ های انتظامی استان فارس انجام شد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان کوپ های انتظامی شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه بندی با تسهیم متناسب تعداد 292 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه «کیفیت پاسخ گویی»، «کیفیت زندگی کاری» و «سرمایه روان شناختی» بود که روایی و پایایی آن ها به ترتیب 952/0 و 953/0 و 957/0 است. یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش گویای آن است که بین مولفه های سرمایه روان شناختی و مولفه های کیفیت زندگی کاری با کیفیت پاسخ گویی به ارباب رجوع رابطه ای معنادار وجود دارد؛ به عبارتی هرچه سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی کاری بهبود یابد به همان میزان پاسخ گویی به ارباب رجوع از کیفیت بهتری برخوردار خواهد بود. با توجه به همبستگی بین مولفه های سرمایه روان شناختی و کیفیت پاسخ گویی به ارباب رجوع و با اذعان به آموزش پذیربودن سرمایه روان شناختی، می توان آن را در دوره های مختلف آموزشی در بین کارکنان لحاظ کرد و از منافع مادی و معنوی آن بهره مند شد. همچنین لازم است برای به وجود آمدن احساس امنیت و آرامش روحی- روانی (به عنوان یکی از مولفه های کیفیت زندگی کاری) در کارکنان محیط را به دور از تشویش و نگرانی عوامل استرس زا نگه داشته شود؛ زمانی که بهداشت روانی کارکنان مطمح نظر واقع شود، مسیولیت کارکنان در قبال ارباب رجوع نیز افزایش می یابد.
۱۹.

رابطه بین هوش هیجانی، سلامت روان و استرس شغلی مادران با سلامت روان دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روان هوش هیجانی استرس شغلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
تعداد بازدید : 152 تعداد دانلود : 741
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سلامت روان و استرس شغلی مادران با سلامت روان دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول بوده است. به لحاظ هدف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول دبیرستان شاهد دالکی ناحیه یک شیراز در سال تحصیلی 1394-95 به تعداد 300 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مطابق با جدول مورگان تعداد 169 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده است، که در نهایت، تعداد 140 پرسش نامه گردآوری شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی شوت و همکاران (1998)؛ پرسش نامه استرس شغلی استاینمتز(1977) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس(DASS.، لاویبوند و لاویبوند، 1995) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که بین هوش هیجانی و سلامت روان مادران با سلامت روان فرزندان رابطه ای معنادار وجود ندارد. بین استرس شغلی مادران و سلامت روان فرزندان رابطه معنادار و منفی وجود دارد. استرس شغلی مادران قادر به پیش بینی سلامت روان فرزندان می باشد.
۲۰.

اثربخشی برنامه آموزش روانشناختی خانواده در کاهش هیجان ابراز شده مراقبین بیماران اسکیزوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکیزوفرنیا آموزش روانشناختی خانواده هیجان ابراز شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 834 تعداد دانلود : 196
پژوهش حاضر در قالب یک کارآزمایی بالینی (IRCT2016081729402N1) با هدف بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر آموزش روانشناختی خانواده در کاهش سطح هیجان ابراز شده مراقبین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. گروه نمونه شامل خانواده های 49 نفر از بیماران اسکیزوفرن بستری در بیمارستان اعصاب و روان استاد محرری شیراز بود، که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه مداخله (24n=) و کنترل (25n=) قرار گرفتند و به پرسشنامه هیجان ابراز شده خانواده در شروع مداخله، پس از مداخله و دو ماه بعد از اتمام مداخله پاسخ دادند. برنامه آموزش خانواده برای گروه آزمایشی اجرا گردید، اما گروه کنترل هیچ مداخله خاصی دریافت نکرد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه با اندازه گیریهای مکرر نشان داد آموزش روانشناختی خانواده در کاهش هیجان ابراز شده خانواده موثر بوده است (031/. = لامبدای ویلکز، 895/339=F، 0001/.=P، 969/.= مجذور اتای تفکیکی چند متغیره). تحلیل واریانس یک راهه بین گروهها نیز حاکی از تفاوت معنادار میان گروه مداخله با گروه کنترل (785/38=F، 0001/.=P، 45/.= اندازه اثر) بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش روانشناختی خانواده از اثر بالایی در کاهش هیجان ابراز شده خانواده برخوردار است. نتایج پیگیری دو ماهه نیز نشان از پایداری بهبود هیجان ابراز شده خانواده داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان