فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
193 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری شناخت اجتماعی در ارتباط میان باور های هوشی و فرسودگی تحصیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس شاهد و ایثارگر شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از این میان تعداد 205 نفر (118 دختر و 87 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های شناخت اجتماعی، فرسودگی تحصیلی و باور های هوشی استفاده شد. برای روایی مقیاس ها از تحلیل عامل تاییدی با نرم افزار AMOS و برای پایایی از آلفای کرانباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها بیانگر تاثیر مستقیم و غیرمستقیم باور افزایشی هوش بر فرسودگی تحصیلی بود. اما باور ذاتی هوش تنها رابطه مستقیم با فرسودگی تحصیلی داشت. نتیجه گیری: به طور کلی می-توان نتیجه گرفت که شناخت اجتماعی متغیری مهم در بررسی رابطه باورهای هوشی و فرسودگی تحصیلی است.
اثربخشی برنامه ی آموزش فرزندپروری با رویکرد عقلانی آینده نگر بر خلاقیت فرزندان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
150 - 130
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف مفهوم عقلانیت و خرد در متون دینی و فلسفی قدمتی دیرینه دارد. از سوی دیگر، امروزه اهمیت فرزند پروری و استفاده از رویکردهای متناسب با فرهنگ اسلامی ایرانی سبک های فرزندپروری و تاثیر آن بر تربیت و آینده فرزندان بر کسی پوشیده نیست. این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری با رویکرد عقلانی آینده نگر بر خلاقیت فرزندان دبستانی صورت گرفته است. روش کار این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش شامل والدین دانش آموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به ملاک های ورود، 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته فرزندپروری عقلانی آینده نگر را در طی 10 جلسه آموزش دیدند) و گروه کنترل (بدون دریافت مداخله) جایگزین شدند. در این پژوهش از آزمون خلاقیت تورنس (1989) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان که بین خلاقیت فرزندان در زیرمقیاس های (بسط، سیالی، ابتکار و انعطاف پذیری) با گروه گواه تفاوت معناداری دارد (001/0>P). بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت آموزش فرزندپروری عقلانی آینده نگر بر خلاقیت کودکان دبستانی اثربخش است؛ و از این آموزش می تواند به عنوان یک رویکرد متناسب با فرهنگ ایرانی استفاده کرد
تحلیل دیدگاه مستشرقان درباره آیه حجاب و ارتباط آن با سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
145-159
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: حجاب ازجمله آموزه های دینی است که همواره برخی به تحلیل آن یا انتقاد از آن پرداخته اند. از جمله آنان برخی از مستشرقان هستند که گاه با نگاهی گزینشی و ناتمام به تاریخ و روایات، پیامبر (ص) را شخصی موافق با آزادی و اختلاط زنان و مردان دانسته اند که مجبور به پذیرش حکم حجاب و جداسازی زنان و مردان شده و با اهرم فشار و تهدید همسرانش به طلاق، آنان را نیز وادار به پذیرش حجاب و خانه نشینی نموده است. هدف از انجام این پژوهش تبیین و تحلیل آرای مستشرقان درباره درک نکردن صحیح حکم آیه حجاب و ارتباط آن با سلامت روان بود. روش کار: این مقاله از نوع مروری است که در ابتدا به شیوه توصیفی آرای مستشرقانی همچون فاطمه مرنیسی، لیلا احمد و بارابارا استواسر که به بررسی علل حکم حجاب از منظر تاریخی پرداخته اند، تبیین شد و سپس با شیوه تحلیلی و با استناد به کتب تاریخی، تفسیری و روایی به نقد آرای آنان پرداخته شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: حجاب فرمانی الهی است که به منظور تربیت و اصلاح رفتار مردم، به صورت تدریجی و گام به گام در جامعه آزاد و بدون قید آن عصر صادر شد و پیامبر (ص) بدون تأثیر از دیگران و اجبار آنان، توجه خاصی به اجرای احکام حجاب در جامعه داشتند. زنان عصر پیامبر (ص)، غالباً با پذیرش حجاب به عنوان حق خویش و عاملی برای حضور فعال و بدون آسیب اجتماعی نسبت به خود و مردان، بدون هیچ اهرم فشاری و حتی با انتخاب آزادانه رنگ مشکی برای پوشش خود به انگیزه داشتن ابهت و جلال بیشتر در دورباش منافقان، هرگز نگاهشان به حجاب محدودیت، عزلت، انزوا و تکلیفی مالایطاق نبود. نتیجه گیری: حجاب امری است که حفظ سلامت روان زنان و به تبع آن خانواده و جامعه را در پی دارد و این نگاهی است که شارع مقدس با جعل احکام پوشش برای همه اعصار، در پی تحقق آن بوده است؛ اما برخی از مستشرقان با پیش فرض منفی و بدون توجه به تأثیر حجاب در سلامت روان زنان و به تبع آن جامعه نگاهی مقطعی و موقتی بدان دارند و حجاب را نشانه عزلت، پرده نشینی و تحقیر زن می دانند.
بررسی تاثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر و رفتارهای مدنی- تحصیلی در دانش-آموزان دختر نوجوان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
29 - 42
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان شیوع بیش تری یافته است و بررسی راه های کاهش این رفتارها از نیازهای اساسی جوامع امروز است. این پژوهش با هدف تعیین بررسی تاثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر و رفتارهای مدنی- تحصیلی دانش آموزان دختر نوجوان دارای رفتارهای پرخطر انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج بود و یک دبیرستان از میان دبیرستان های ناحیه ۴ کرج برای اجرای پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور اجرای پژوهش، در مرحله اول برای شناسایی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر، پرسش نامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران اجرا شد و دانش آموزان دارای نمرات بالاتر از میانگین این پرسش نامه به عنوان دانش آموزان پرخطر شناسایی شدند و در دو گروه آزمایش و گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری این پژوهش ، رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران و پرسش نامه رفتارهای مدنی- تحصیلی گل پرور (بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل شد. داده ها با استفاده روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS24 و تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان توانسته است تاثیر معناداری در کاهش رفتارهای پرخطر و بهبود رفتارهای مدنی تحصیلی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه داشته باشد(p<0.01).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان از برنامه آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به منزله بخشی از برنامه های رفع مشکلات رفتاری در دانش آموزان در عرصه تعلیم و تربیت بهره جست.
مروری ارزیابانه بر کاربرد هوش مصنوعی در آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
84 - 119
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در آموزش عمومی با رویکرد مرور ارزیابانه بود.روش و ابزار: این پژوهش کیفی از نوع سنتزپژوهی بوده که با روش مرور ارزیابانه بر مبنای چارچوب روش شناختی پنج مرحله ای امالی و آرکسی انجام شده است. تیم سنتزپژوهی متشکل از سه نفر متخصص برنامه ریزی درسی، یک نفر مسلط به روش پژوهش سنتزپژوهی و یک نفر متخصص جست و جو در پایگاه های اطلاعاتی بود. 52 منبع پژوهشی مرتبط با معیارهای پذیرش شامل مقالات با موضوعات بررسی سیستماتیک هوش مصنوعی در آموزش، چگونگی نقش هوش مصنوعی در تولید، تقویت آموزش و یادگیری در حال و آینده و تاثیر هوش مصنوعی در تسهیل و تسریع آموزش و یادگیری مبنای تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتیجه آن استخراج سه مضمون سازمان دهنده نقش هوش مصنوعی در یادگیری، نقش هوش مصنوعی در تدریس و نقش هوش مصنوعی در ارزشیابی آموزشی است. اعتبار داده ها با استفاده از سه تکنیک اعتبارپذیری، انتقال پذیری و هم سوسازی داده ها و اعتماد به داده ها با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تائید شد.نتایج: به طور کلی یافته های این مقاله نشان داد که هوش مصنوعی در صورت کاربرد درست و مسئولانه، با برخورداری از مزیت داده محوری و ایجاد زمینه وسیع و نامحدود آموزش باعث یادگیری اثربخش می شود. همچنین مسیر بالقوه سیستم های گفت وگوی انسان و ماشین در آینده را ترسیم کرده و بینشی عمیق از اهداف و عملکرد های آموزشی و یادگیری آتی را نشان می دهد.
نقش میانجی تکانشگری و نارسایی تنظیم هیجان در ارتباط سرشت عاطفی-هیجانی با رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ تابسان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
15 - 27
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرشت عاطفی_هیجانی در پیش بینی رفتارهای خود آسیب رسان با میانجیگری تکانشگری و نارسایی تنظیم هیجان در دانشجویان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان در سنین 18 تا 25 سال در شهر مشهد بودند که از این میان 630 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. آزمودنی ها به پرسشنامه های خودآسیب رسانی عمدی، سرشت عاطفی و هیجانی و تکانشگری و نارسایی تنظیم هیجان پاسخ دادند. از مجموع 630 پرسشنامه توزیع شده 623 پرسشنامه واجد ملاک های لازم جهت تجزیه وتحلیل تشخیص داده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های خودآسیب رسانی عمدی، مقیاس ترکیبی سرشت عاطفی_هیجانی، تکانشگری بارت و نارسایی تنظیم هیجان بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی ارائه شده در پژوهش حاضر با داده های تجربی بدست آمده از نمونه آماری برازش مطلوبی دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تکانشگری و نارسایی تنظیم هیجان در رابطه بین سرشت عاطفی_هیجانی با رفتارهای خود آسیب رسان نقش واسطه ای دارند.نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که نارسایی در تنظیم هیجان و تکانشگری میتواند بخشی از رابطه بین سرشت و رفتارهای خودآسیب رسان را تبیین کند. بنابراین ضروری است در طرح ریزی و ارائه مداخلات درمانی به مهارت های مانند تنظیم هیجان، تکانشگری توجه ویژه ای شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان بر شفقت ورزی بدنی و کاهش علائم پرخوری در زنان مبتلا به اختلال پرخوری: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ تابسان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
29 - 44
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال پرخوری منجر به تغییر در مصرف و جذب غذا می شود و سلامت، عملکرد و کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان بر شفقت ورزی بدنی و کاهش علائم پرخوری در زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش: در این پژوهش طرح پژوهش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه انتخاب گردید. ابتدا آزمودنی ها به صورت همزمان وارد مرحله خط پایه و به ترتیب به صورت تصادفی وارد مرحله درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان شدند. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه افراد دارای اختلال پرخوری در سال 1401 در شهر اصفهان تشکیل دادند و برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و تعداد 4 نفر از افراد دارای این اختلال که دارای ملاک های ورود بودند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. پرسشنامه های پرخوری و شفقت ورزی بدنی به عنوان ابزارهای ارزشیابی در مراحل پیش آزمون، درمان و پیگیری به کار گرفته شد و جلسات درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان در 14 جلسه ی 60 دقیقه ای اجرا گردید. یافته ها: رسم نمودار، فرمول درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا داده ها نشان داد پس از درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان 22/60 درصد بهبودی در شفقت ورزی بدنی و 66/40 درصد بهبودی در علائم پرخوری ایجاد شده است و این میزان بهبودی سطح بالایی از تاثیر درمان را نشان می دهد. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت پروتکل درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان در افزایش نمرات شفقت ورزی بدنی و کاهش علائم پرخوری آزمودنی ها موثر بوده است.
اثربخشی درمان های بیومدیکال بر نشانه ها و رضایتمندی خانواده ها در اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
83 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان های بیومدیکال بر نشانه ها و رضایت مندی خانواده ها در اختلال طیف اوتیسم بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کودکان اوتیسم گروه اوتیسم در فضای مجازی بودند که از این جامعه 30 نفر از کودکان اوتیسم 4 تا 12 ساله اوتیسم، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به طور تصادفی گماشته شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از چک لیست ارزیابی درمان اوتیسم (ATEC) استفاده شد. برنامه طی سه ماه توسط والدین و نظارت پژوهش گر انجام و داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان های بیومدیکال در کاهش نشانه ها در چک لیست ارزیابی درمان اوتیسم (ATEC) سبب رضایت مندی خانواده ها گردیده است. به نظر می رسد با تداوم این روش و دست یابی به مراحل بالاتر درمان، بتوان تغییرهای بیشتری در کاهش نشانه های اوتیسم و پیرو آن کاهش چالش های خانواده ها منجر به رضایت خانواده ها از درمان گردید.
اثربخشی بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر بر بهبود نارسایی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۱
61 - 90
حوزه های تخصصی:
دوران نوجوانی یکی از دوره های تحولی مهم است و فرد در این دوران با چالش های زیادی روبرو خواهد شد که هر کدام از این چالش ها به نوبه خود می تواند استرس و اضطراب را در زندگی نوجوان ایجاد کند. یکی از رایج ترین مشکلات روانپزشکی در دوران نوجوانی اختلالات اضطرابی است که ازجمله شایع ترین آن ها اختلال اضطراب فراگیر می باشد ؛ بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر بر بهبود نارسایی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اجرا گردید. با توجه به اینکه پژوهش از نوع کاربردی ونیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود، 30 نفر نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در مراکز روانشناسی و مشاوره شهر کرمان در سال1400 به روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره ی آزمایش و گواه تقسیم شدند وبا استفاده از پرسشنامه نارسایی شناختی (برادبنت، 1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور انجام مداخلات مربوط به پژوهش و آموزش بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر بر روی گروه آزمایش، از نرم افزار کاپتان لاگ که در 20 جلسه ی 45 دقیقه ای و هر هفته 2 روز اجرا گردید، استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها نیز در بخش آمار توصیفی ازمیانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از مدل تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار spss-22 بهره برده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که نمرات مولفه های نارسایی شناختی در طی انجام مداخلات مرتبط با بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر به طور معناداری کاهش یافت ، بنابراین می توان این طور استنباط کرد که بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر بربهبود نارسایی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (p<0.005) مؤثر و کابردی است. در نتیجه به روانشناسان و مشاوران توصیه می شود تا از این مداخله درمانی برای درمان اختلال اضطراب فراگیر بر روی نوجوانان استفاده کنند.
بررسی اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، مدل (ناظر، کاشف و مشاور-ارزش ها) بر شایستگی اجتماعی-هیجانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
75 - 92
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه به توانایی های هیجانی و اجتماعی نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل (ناظر، کاشف و مشاور-ارزش ها) بر شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پر خطر انجام شده است.روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش وگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر دزفول که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و براساس تکمیل پرسشنامه رفتار پرخطر (زاده محمدی ، احمد آبادی، حیدری 1390) انتخاب شدند. از این تعداد 40 نفر بصورت تصادفی و در دو گروه گمارده شد. قبل از انجام مداخله به عنوان پیش آزمون هر دو گروه مورد سنجش پرسشنامه های شایستگی هیجانی- اجتماعی (زو و همکاران 2012) و حل مسئله اجتماعی (دزوریلا و همکاران 2002) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه در معرض آموزش مدل قرار گرفت. سپس در مرحله پس آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد، بین دو گروه کنترل و آزمایش (مدل ناظر، کاشف، مشاور) از نظر تأثیر بر متغیرهای شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مدل ناظر، کاشف و مشاور- ارزش ها بر ارتقاء شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پرخطر شایسته است که این مدل به عنوان یکی از ابزارهای جدید و کاربردی مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد.
تأثیر آموزش خودشفقت ورزی بر نگرانی از تصویر بدنی، هم جوشی فکر- شکل و شفقت ورزی بدنی در دانش آموزان دختر دارای نگرانی از تصویر بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
63 - 82
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از نگرانی های زنان در سنین نوجوانی ظاهر جسمانی و تصویر بدنی است . پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر نگرانی از تصویر بدنی، هم جوشی فکر-شکل و شفقت ورزی بدنی دختران نوجوان دارای علائم نگرانی از تصویر بدنی انجام شد . روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه یازدهم مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین افراد متقاضی شرکت در پژوهش، 4 دانش آموز که در پرسش نامه نگرانی از تصویر بدنی نمره آن ها بالاتر از دو انحراف معیار از میانگین بود، انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. آزمودنی ها قبل از درمان، میانه درمان (جلسات اول، سوم، پنجم و هفتم)، پایان درمان (جلسه نهم) و یک ماه پس از پایان درمان به پرسش نامه نگرانی از تصویر بدنی، پرسشنامه هم جوشی فکر- شکل و شفقت ورزی بدنی پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی ازروند کاهشی پایدار نمرات مقیاس نگرانی از تصویر بدنی، پرسشنامه هم جوشی فکر- شکل و مقیاس شفقت ورزی بدنی در دختران دارای نگرانی از تصویر بدنی بود که نشان می دهد درمان شفقت ورزی در کاهش متغیرهای مذکور موثر بوده است. نتیجه گیری: هم جوشی فکر- شکل و شفقت ورزی بدنی نقش مهمی در بروز نگرانی از تصویر بدنی در دختران جوان دارد و آموزش شفقت ورزی می تواند در کاهش نگرانی های آن ها از ظاهر بدنی موثر باشد.
مقایسه انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی در دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
43 - 49
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی می باشد. ویژگی اساسی اختلال شخصیت مرزی یک الگوی فراگیر بی ثباتی روابط بین فردی، تصور خود، تمایلات و تکانشگری علامت دار است که از اوایل بزرگسالی شروع می شود و در انواع زمینه ها موجود است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی در دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و عادی انجام گرفت. تعداد 20 نفر از دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و 20 نفر از دانشجویان عادی با پرسشنامه شخصیت مرزی(BPI) انتخاب شدند. سپس آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، پرسشنامه تکانشگری بارت و پرسشنامه عملکرد تحصیلی کیفی بر روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داد که بین دوگروه در هر سه متغیر انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین، نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی نقایصی را در انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی نشان می دهند.
بررسی رابطه ابراز هیجان و مؤلفه های آن با سلامت روانی دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
588 - 602
حوزه های تخصصی:
سلامت روانی از الزامات غیرقابل انکار در سنین نوجوانی می باشد، که همواره عوامل بسیاری می توانند آن را در جهت مثبت یا منفی تحت الشعاع قرار دهند. لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سبک های ابراز هیجان با سلامت روانی دانش آموزان نوجوان مقطع متوسطه دوره دوم دزفول صورت گرفت. این پژوهش، به روش همبستگی انجام گرفت. کلیه دانش آموزان دختر و پسر 15 تا 18 سال شهرستان دزفول که در سال تحصیلی 99-98 در حال تحصیل در مقطع متوسطه دوره دوم بودند جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند که تعداد 500 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه های سلامت عمومی (1972)، ابراز گری هیجانی (1990)، دوسوگرایی هیجانی (1990)، کنترل هیجانی (1987) پاسخ دادند؛ و داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام به گام موردبررسی قرار گرفتند.
نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد رابطه مثبت معنی داری بین ابزار گری هیجان با سلامت روان (0/001 p=، 0/205 r=) و رابطه منفی معناداری بین دوسوگرایی هیجانی با سلامت روان (0/001 p=، 0/342 r=-)، وجود داشته و بین کنترل هیجانی و سلامت روان رابطه معنی داری نبوده است (0/695 p=، 0/025 r=). نتایج این پژوهش نشان داد مؤلفه ابراز گری و دوسوگرایی هیجانی تبیین کننده های قوی تری برای واریانس سلامت روانی بوده اند؛ و با توجه به نقش آسیب زای دوسوگرایی هیجانی در سلامت روانی نوجوانان، دادن آموزش های مناسب باهدف پیشگیری، ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین دانش آموزان مورد مطالعه، با اجرای پرسشنامه مثبت اندیشی، 57 نفر دارای مثبت اندیشی پایین، شناسایی و پس از احراز شرایط لازم و همتاسازی، 30 نفر به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه مثبت اندیشی در 8 جلسه روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام دوره آموزشی و برگزاری پس آزمون، داده های پژوهش با استفاده از مقیاس خویشتن داری و مقیاس خودآگاهی جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان دادند برنامه آموزش مثبت اندیشی موجب اثربخشی و افزایش خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان می شود و این اثر در مرحله پیگیری بعد از چهار ماه همچنان پایدار بود. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که آموزش مثبت اندیشی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب، برای ارتقای توانایی های خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا با آموزش مبتنی بر روش شناختی-رفتاری بر تاب آوری دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا با آموزش مبتنی بر روش شناختی-رفتاری بر تاب-آوری دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان بود. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان، مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی 97-1396 (حدود 12000 نفر) بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. گروه های آزمایشی به مدت 14 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا (سلیگمن و رشید، 2006) و روش شناختی-رفتاری (بک و همکاران، 1988) قرارگرفتند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها نشان داد که تفاوت گروه آزمایش و گواه در هر دو رویکرد معنادار است و به ترتیب آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و آموزش شناختی-رفتاری بیشترین تأثیر را بر تاب آوری دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان داشته است (001/0P=). براساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت که افراد با یادگیری فنون مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و شناختی-رفتاری می توانند به تاب آوری بیشتری، دست پیدا کنند اما آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بیش از روش شناختی-رفتاری در این امر توفیق دارند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
28 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلاء به وسواس فکری-عملی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواس فکری-عملی کلینیک های روانشناسی شهر رشت در سال 1400 به عنوان نمونه پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه ها با پرسشنامه های وسواس فکری-عملی پادوا توسط ساناویو (1988)، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از 10 جلسه 90 دقیفه ای درمان شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش، مجددا شرکت کنندگان به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. یافته های بدست آمده نشان داد درمان شناختی-رفتاری به طور معنی داری باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان (عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، راهبردهای محدود، نبود وضوع هیجانی) و افزایش انعطاف پذیری شناختی شده است (001/0>P). با توجه به مشکلاتی که بیماران مبتلا به وسواس در ابعاد هیجانی و شناختی دارند، لازم است در فرایند درمان بیماران به این موارد بیشتر توجه گردد.
بررسی فرسودگی شغلی در پزشکان بیمارستان امام حسین در دوران پاندمی کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
441-450
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی حالت هیجانی است که با خستگی عاطفی ، مسخ شخصیت و حس پایین موفقیت شخصی همراه می باشد. مطالعه کنونی به بررسی این سندرم در متخصصین و دستیاران بیمارستان امام حسین پرداخته است. روش مطالعه: پرسشنامه طبق پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش تهیه شده است.پرسشنامه در نرم افزار پرس لاین ثبت و متخصصین و دستیاران آن را پرکردند. داده هایی که نرمال بودند با Independent T- Test و داده هایی که نرمال نبودند با Mann–Whitney U test بررسی شدند. نتایج: در این مطالعه تعداد 78 نفر از اعضای هیات علمی و دستیاران شرکت کردند.میزان شدید بودن خستگی عاطفی در 1/23 %، شخصیت زدایی 2/28 % و فقدان موفقیت فردی7/66 %بود. دربین دستیاران سال پایین (سال 1-2) میزان خستگی عاطفی شدید و شخصیت زدایی به طور معنادار بیشتر از سال بالا بود اما فقدان موفقیت فردی در همه دستیاران یکسان بود. در افراد زیر 40 سال در بخش کووید تنها عدم موفقیت فردی اختلاف معناداری داشت (041/0= P. Value) که در کسانی هم که فرزند نداشتند اختلاف این حیطه باز معنا دار بود (021/0= P. Value). اما درسایر متغیرها اختلاف معناداری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سن زیر 40 سال ، جنس زن، نداشتن فرزند و وضعیت دستیاری در قیاس با هیات علمی با میزان بالاتری از فرسودگی شغلی همراه بودند. در سنین زیر 40 سال فرسودگی شغلی در هر سه حوزه بیشتر بود.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و رویکرد پذیرش و تعهد بر تربیت شهروندی در بین کارمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
451-459
حوزه های تخصصی:
امروزه نیروی انسانی حیاتی ترین عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش اثربخشی کارایی سازمان محسوب می شود. بنابراین افزایش تربیت شهروندی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای هر سازمان است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تربیت شهروندی در بین کارمندان شهر بوشهر بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه کارمندان شهر بوشهر در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر از کارمندان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی (پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی) و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تربیت شهروندی (تابش، 1391) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که واقعیت درمانی و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تربیت شهروندی گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل شده اند (001/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که تأثیر رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشارکت جوئی، مسئولیت پذیری، اعتماد بنفس و تربیت شهروندی به طور معناداری بیشتر از آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی بوده است. نتیجه گیری می شود که هر دو روش واقعیت درمانی و پذیرش و تعهد برای بهبود تربیت شهروندی کارمندان مؤثرند و می توان از این مداخلات برای افزایش بهره وری سازمانی سود برد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نوع داده کمی و به لحاظ روش گرداوری داده ها نیمه آزمایشی که طرح مورداستفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون چند گروهی (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مبتلایان به کرونا، بستری در بیمارستان مسیح دانشوری شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 60 نفر از بیماران بود که با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و روش نمونه گیری هدفمند بود. ابزار گردآوری داده ها مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS) علی پور و همکاران (1398) بود. به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار پژوهش بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش اول آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برای توصیف متغیرها و همچنین درصد، فراوانی، جدول و نمودار برای توصیف ویژگی های جمعیت شناختی بود و در بخش دوم به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار Spss-V23 استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان های شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا اثربخش بود؛ همچنین یافته ها نشان داد که در میان این مداخله ها درمان شناختی رفتاری بیشتر از طب سنتی و طب سنتی بیشتر از طب پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا اثربخش بود.
درمان مبتنی بر شفقت درمانی بر اضطراب و تاب آوری بیماران مبتلابه دیابت نوع 2
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش درمان مبتنی بر شفقت درمانی بر اضطراب و تاب آوری بیماران مبتلابه دیابت نوع 2 بود. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون پس آزمون و گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد دیابتی نوع 2 بخش مرکزی شهر ورامین، درمانگاه شهید محمد تاجیک و درمانگاه خیریه حیدریه را در سال 1403 تشکیل دادند. بدین منظور 30 نفر به شیوه نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند که 15 نفر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند و آموزش شفقت درمانی را در 12 جلسه 75 دقیقه ای به صورت گروهی یک بار در هفته گذراندند و 15 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند و هیچ آموزشی دریافت نکردند. از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات، شامل پرسشنامهاضطراب (بک و همکاران، 1988) و پرسشنامه تاب آوری (کونور و دیویدسون، ۲۰۰۳) بود. داده های پژوهش به کمک تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش شفقت درمانی توانست به میزان 8/32 درصد بر تغییرات اضطراب و میزان 1/57 درصد بر تغییرات تاب آوری مؤثر بود و به صورت کلی نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد درمان مبتنی بر شفقت درمانی بر کاهش اضطراب و بالا بردن تاب آوری بیماران مبتلابه دیابت نوع تأثیرگذار بود. درنتیجه درمان مبتنی بر شفقت برای افراد دارای بیماری دیابت نوع 2 مناسب است چراکه بازندگی روزمره و رفتارهای آن ها در طی روز همخوانی دارد.