فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان «بررسی تاثیر اینترنت بر ارزشهای تربیتی خانواده در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی1388» است. هدف این پژوهش رواسازی مقیاس سنجش تاثیر اینترنت بر ارزشهای تربیتی خانواده می باشد که با استعانت از نظریه های مرتبط،مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش با طرح پرسش هایی، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته است. نمونه مورد مطالعه 384 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن هستند که با روش نمونه گیری طبقه بندی شده متناسب با حجم و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات،پرسشنامه شامل 50 ماده با طیف لیکرت در مقیاس پنج درجه ای است که در مورد آنها اجرا شد. ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مورد مطالعه با توجه به گویه های درنظر گرفته شده در سطح مقیاس لیکرت 90/0 بود و نشان داد که با توجه به بالا بودن ضریب آلفا، ابزار اندازه گیری از قابلیت بالایی برخوردار است. اما شانزده ماده آن که دارای همبستگی ضعیف و غیر معنی دار با نمره کلی بودند،حذف شدند.پس از حذف این مواد،از این مقیاس 34 ماده ای یک ضریب روایی95/0 به دست آمد. تحلیل مولفه های اصلی با استفاده از چرخش واریماکس، هفت عامل را به دست داد: فضای صمیمیت، برقراری روابط احساسی و مناظره گروهی، میزان پذیرش در اینترنت، آگاهی والدین دانشجویان در استفاده فرزندانشان از اینترنت، وابستگی به اینترنت، ارزشهای خانواده، رضایت از احساس گمنامی.
تاثیر آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی، خودگردانی رفتارهای انگیزشی و خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق به منظور بررسی تاثیر آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی، خودگردانی رفتارهای انگیزشی و خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه های نارسایی توجه در کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی انجام شده است. روش: تعداد 60 دانش آموز پسر پایه سوم ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به شیوه غربالگری انتخاب شدند. برای انتخاب آزمودنیها، از مصاحبه تشخیصی مبتنی بر DSMV و پرسشنامه CSI-4 ویژه معلمان استفاده شد. پس از اعمال مداخلات آموزشی- درمانی و اندازه گیری مجدد نشانه های نارسایی توجه در پس آزمون و آزمون پیگیری (دو ماه بعد از اتمام مداخلات)، نتایج استخراج شده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیریهای مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که اثر اصلی اجرای آزمونهای سه گانه (پیش آزمون- پس آزمون و آزمون گیری) در سطح P<0.001 معنی دار است؛ در این راستا، نتایج آزمونهای تعقیبی حاکی از آن بود که نشانه های نارسایی توجه در پس آزمون پیگیری نسبت به پیش آزمون، بهبود معنی داری پیدا کرده است اثر اصلی اجرای مداخلات آموزشی- درمانی سه گانه در سطح P<0.001 معنی دار است؛ در این راستا، نتایج آزمونهای تعقیبی نشان داد که کاربندی آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی نسبت به دو مداخله دیگر (آموزش خودگردانی رفتارهای انگیزشی و آموزش خودآموزی کلامی) موجب بهبودی نشانه های نارسایی توجه شده است اثر تعاملی اجرای آزمونهای سه گانه و اجرای مداخلات درمانی- آموزشی سه گانه در سطح P<0.001 معنی دار است. نتیجه گیری: بررسی تاثیرات اصلی ساده نشان داد که در گذر از پیش آزمون به پس آزمون، اثر آموزشی خودگردانی رفتارهای توجهی و آموزش خودآموزی کلامی بر نشانه های نارسایی توجه معنی دار بوده است و با گذر از پس آزمون به آزمون پیگیری، تاثیرات آموزشی خودگردانی رفتارهای توجهی بر نشانه های نارسایی توجه تداوم معنی دار پیدا کرده است، اما با گذر از پس آزمون به آزمون پیگیری، اثر آموزش خودآموزی کلامی بر نشانه های نارسایی توجه معنی دار نبوده است و با گذر زمان، تاثیرات این مداخله، کاهش معنی دار پیدا کرده است.
نگاهی به هدایت تحصیلی در ایران و کشورهای جهان (1)
حوزه های تخصصی:
اختلال اعتیاد به اینترنت
حوزه های تخصصی:
مقایسه توان آزمون بنتون و بندر گشتالت در تشخیص مشکلات ادراک بینایی کودکان نارسا خوان8 تا 10 سال شهر تهران
حوزه های تخصصی:
رابطه اهداف پیشرفت و باورهای معرفت شناختی با اضظراب رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی وضع موجود و تدوین شاخص های استعدادیابی در کاراتة ایران بر اساس آمادگی های جسمانی و روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت استعدادیابی رشتة ورزشی کاراته در ایران بر اساس آمادگی های جسمانی و روانی و ارائة الگوی مناسب بود. جامعة آماری تحقیق حاضر را کلیة مسؤلان، مربیان و ورزشکاران زن و مرد تیم های ملی منتخب از مسابقات قهرمانی کاراتة کشور که در اردوی آمادگی سال 1385 کشور حضور داشتند، تشکیل دادند. نمونة آماری پژوهش 63 نفر از کاراته کاهای (31 پسر و 32 دختر) نخبة کشور بودند. ورزشکاران بر اساس برنامة زمان بندی شده در سالن مجهز به وسایل اندازه گیری به منظور اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی حاضر شدند. پیش از آن هر کدام از ورزشکاران پرسشنامة اطلاعات شخصی را پر کردند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0 P< صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که در کاراته کاهای دختر از مجموع تمامی عوامل ذکر شده، تنها طول پا، عرض شانه، طول دست، انعطاف پذیری، توان بی هوازی، سرعت واکنش دست، قدرت عضلات شکم، هماهنگی و پرش درجا با موفقیت کسب شده ارتباط قابل ذکر و معنی دار دارند (05/0 P<). از سوی دیگر، در مردان کاراته کا می توان به عوامل طول پا، عرض شانه، قد نشسته، انعطاف پذیری، توان بی هوازی، سرعت واکنش دست، سرعت واکنش پا، چابکی قدرت عضلات شکم، هماهنگی، پرش در جا و تمرکز اشاره کرد (05/0 P<). نتایج تحقیق نشان داد که هیچ یک از کاراته کاها بر اساس شاخص های استعدادیابی در فعالیت کاراته شرکت نکرده اند و اساساً در کشور ما هیچ گونه مبنای علمی برای استعدادیابی افراد در رشتة کاراته وجود ندارد و کلیة ورزشکاران تنها بر اساس علاقة خود یا خانواده شان وارد رشتة ورزشی کاراته می شوند.
مقایسه بینش شناختی در بیماران دچار اسکیزوفرنیا، اختلال اسکیزوافکتیو و اختلالات خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، بینش شناختی بیماران روانی در ابعاد چندگانه سنجیده شده است.
روش: نمونه این مطالعه را بیمارانی تشکیل داده اند که بر اساس معیارهای DSM-IV تشخیص اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو، اختلال دو قطبی، اختلال افسردگی اساسی با سیمایه روان پریشانه یا اختلال افسردگی اساسی بدون سیمایه روان پریشانه را دریافت کرده بودند. سنجش به وسیله مقیاس سنجش کلی (GAS) و مقیاس آگاهی از بیماری روانی (SUMD) صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج نشانگر این است که بینش ضعیف، ویژگی رایج اسکیزوفرنیا می باشد و نقایص خود آگاهی در بیماران دچار اسکیزوفرنیا شدید و فراگیر است. بیماران دچار اسکیزوفرنیا در مقایسه با دیگر گروه ها کارکرد ضعیفی نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر با یافته های پژوهش های دیگری که نقایص خودآگاهی را پیامد نقایص عصب - روان شناختی می دانند، همسوست.
تأثیر حل نمونه مسایل کلامی جبر (از نوع کار، ترکیب و فاصله) بر روی حل مسایل معادل و مشابه کلامی جبر در دانش آموزان سال سوم ریاضی – فیزیک شهرستان تویسرکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حلّ مسائل کلامی در قلب آموزش جبر قرار دارد. روشهای حل مساله نخستین بار توسط پولیا (1962 به نقل از رید، 2000) مطرح شده است. بسیاری از پژوهشگران در حیطه آموزش ریاضی متوجه طبقه بندی انواع مسائل کلامی شده اند. رید (2000) مسائل معادل و مشابه کلامی جبر را در طبقه بندی انواع کار، ترکیب و فاصله مورد مقایسه قرار داده است. کلمه های کلیدی مطرح شده در این مقاله عبارتند از: مسائل مشابه، مساله های کار، ترکیب و فاصله. به منظور بررسی این پرسش که آیا نمونه مسائل حل شده کلامی جبر که به دانش آموزان ارائه می شود، آنها را قادر می سازد تا مسائل کلامی جبر را که معادل و مشابه با آن مسائل هستند حل نمایند، تحقیقی در دو مرحله بر روی دانش آموزان سال سوم ریاضی – فیزیک که در قالب دو کلاس سازمان یافته بودند با هم ترکیب شده و به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایشی گمارده شدند. به گروه گواه در مرحله تمرین، مسائل نا مربوط (مسائلی که ارتباطی با مسائل مرحله آزمایشی ندارند) و به گروه آزمایشی، مسائل مربوط به مسائل مرحله آزمایش ارائه گردید. تحلیل نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در حل مسائل معادل و مشابه تفاوت معنی داری وجود ندارد. در مرحله دوم پژوهش، 48 دانش آموز سال سوم ریاضی – فیزیک که از قبل در قالب دو کلاس سازماندهی شده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و حل مسأله – حل مساله نامی است که برای این گروه انتخاب شد تا از گروه آزمایشی متمایز شود. گمارده شدند. هر دو گروه در مرحله آموزش و تمرین، مسائلی را دریافت نمودند که با مسائل مرحله آزمایش ارتباط داشتند. تنها تفاوت دو گروه در این بود که دانش آموزان گروه حل مساله در حین حل مسائل مرحله آزمایش می توانستند به راه حلهای آموزش داده شده در مرحله آموزش و تمرین مراجعه نمایند، اما گروه آزمایشی چنین فرصتی را نداشتند. نتایج نشان داد که دانش آموزان گروه حل مساله در حل مسائل معادل کلامی جبر عملکرد بهتری نسبت به گروه آزمایشی داشتند و تفاوت میانگینهای آنها معنی دار بود. اما در رابطه با مسائل مشابه کلامی جبر تفاوت معنی داری بین میانگینهای دو گروه حل مساله و آزمایشی یافته نشد.
بررسی نقش واسطه ای تمایزیافتگی در ارتباط میان افسردگی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان افسردگی و رضایت زناشویی و نقش واسطه ای تمایزیافتگی در زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود. به همین منظور، تعداد 167زن مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، به صورت در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسش نامه تمایز خود، رضایت زناشویی انریچ و افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری، برازندگی الگوی پیشنهادی با داده های تجربی را تایید نمود. نتایج حاکی از اثر مستقیم نشانگان افسردگی بر رضایت زناشویی و اثر غیرمستقیم این متغیر از راه تمایزیافتگی و خرده مقیاس های آن یعنی جدایی عاطفی، واکنش هیجانی، جایگاه من و آمیختگی با دیگران بر رضایت زناشویی بود.
بررسی اثربخشی ارتقای روابط بر بهبود راهبردهای مقابله¬ای زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ارتقای روابط یکی از شیوه های آموزش مهارتهای زندگی زناشویی است و می تواند بر نحوه مقابله زوجها با تنش های زندگی تاثیرگذار باشد. هدف این پژوهش، تعیین تاثیر ارتقای روابط بر بهبود راهبردهای مقابله زناشویی زوجین بود.
مواد و روش ها:روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مراجعان مرکز جامع پزشکی ومشاوره اصفهان در سال 1387 بودند. نمونه مورد مطالعه 24 زوج است که از بین داوطلبین شرکت در پژوهش، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (13زوج) و گواه (11زوج) به طور تصادفی جایگزین شدند. برنامه ارتقای روابط در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام شد. داده های حاصل از پرسشنامهی راهبردهای مقابله ای زناشویی با آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ارتقای روابط باعث کاهش نمرات آزمودنی ها در راهبردهای مقابلهای تعارض، خودسرزنشگری، خودمحوری و اجتناب (01/0> P) و افزایش نمرات راهبرد مقابله سازنده شده است(01/0> P). نتایج پیگیری پس از یک ماه نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه در نمرات راهبردهای مقابلهای تفاوت وجود دارد(001/0>P ) و اثر بخشی ارتقای روابط بعد از یک ماه باقی مانده است.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در زمینه آشنایی با شیوه های ارتقای روابط و راهبردهای مقابلهای زناشویی و نحوه تغییر و ارتقای آن برای مشاوران فراهم می نماید. در الگو های مشاوره زناشویی می توان از شیوه ارتقای روابط برای بهبود راهبردهای مقابلهای زوجین و کاهش تعارض زناشویی استفاده نمود.
رابطه بین اهداف پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و جهت گیریهای دوستان آنها نسبت به تحصیل
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، رابطه بین اهداف پیشرفت تحصیلی و جهت گیریهای مثبت و منفی دوستان نسبت به درس و تحصیل را در 200 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی شهر همدان در سال 1377 که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، مورد بررسی قرار می دهد. به منظور سنجش جهت گیریهای دوستان و جهت گیریهای هدفی، از پرسشنامه محقق ساخته که با توجه به پرسشنامه الگوهای انطباقی یادگیری، ساخته مر، میگلی و اوردان (1993) تنظیم شده بود، استفاده شد. جهت گیریهای هدفی شامل هدفهای تکلیف مدار، هدفهای توانایی نسبی، هدفهای بیرونی و هدفهای اجتناب از تلاش است. برای سنجش پیشرفت تحصیلی، میانگین نمرات دروس دانش آموزان در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که: 1) جهت گیریهای مثبت دوستان، بهترین متغیر پیش بینی کننده اهداف تکلیف مدار است. 2) جهت گیریهای منفی دوستان بهترین متغیر پیش بینی کننده اهداف بیرونی و اهداف اجتنابی است. 3) دانش آموزان با هدف توانایی نسبی، پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند. به طور کلی نتایج تحقیق حاضر، حاکی از اهمیت توجه به تاثیر دوستان در اتخاذ جهت گیریهای هدفی دانش آموزان و عملکرد تحصیلی آنان است
" تعیین اثربخشی آموزش تغییر سبک زندگی به شیوه گروهی بر افزایش رضایت زناشویی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش تئوری ذهن و کارکردهای اجرایی در پیش بینی همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ی شادی و شیوه های گزینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه شیوه های گزینش افراد با میزان شادی آنها بود. در این راستا با استفاده از مدل شوارتز و همکارانش (شوارتز و همکاران، 2002)، دو شیوه یا روش انتخاب که عبارت از رضایت خواهی و بیشینه خواهی بودند، مطرح شد. سوال اصلی پژوهش این بود که «آیا با افزایش بیشینه خواهی در تمامی حوزه ها، سطح شادی کاهش می یابد؟»
نمونه پژوهش شامل 201 دانشجوی دختر و پسر دانشکده های علوم پایه، مهندسی و علوم تربیتی دانشگاه شیراز بود. برای سنجش شادی، از پرسش نامه تجدیدنظر شده شادی آکسفورد (هیلز و آرگیل، 1998) و برای تعیین انواع جهت گیری انتخاب، از پرسش نامه بیشینه خواهی (شوارتز و همکاران، 2002) استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها به روش آلفا کرونباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عوامل تعیین شد. نتایج، بیانگر روایی و پایایی مطلوب پرسش نامه ها بود. قابل ذکر است که در تحلیل عامل پرسش نامه بیشینه خواهی، دو عامل رفتاری و ذهنی استخراج شد. با استفاده از رگرسیون چند متغیره به شیوه هم زمان، رگرسیون شادی روی دو عامل بیشینه خواهی محاسبه شد. یافته ها نشان داد که هر دو عامل به گونه منفی و معنادار، پیش بینی کننده شادی بودند. نتایج حاصله، موید فرضیه پژوهش مبنی بر تاثیر نوع جهت گیری انتخاب، بر شادی بود.
"
اثربخشی مناسک حج بر سلامت روانی حجاج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد روانشناختی مناسک حج و اثربخشی آن بر سطح سلامت عمومی حجاج با روش شبه تجربی طراحی و اجرا گردید. جامعهی آماری عبارت بود از مجموع 22500 نفر زائران کاروانهای حج تمتع سال 1385 از استان تهران، 105 نفر شامل 62 مرد و 43 زن از 3 کاروان به عنوان نمونهی در دسترس، انتخاب و پرسشنامهی سلامت عمومی (28-GHQ)، یک ماه قبل و چند روز پس از انجام مناسک حج، به عنوان پیشآزمون و پسآزمون و یک ماه پس از بازگشت، به عنوان مرحلهی پیگیری اجرا گردید. دادههای جمعآوریشده به وسیلهی آزمون t وابسته و t مستقل و تحلیل واریانس یکراهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهند که:
الف. نمرهی کل سلامت عمومی آزمودنیها، در پسآزمون نسبت به پیشآزمون، بهطور معنیداری بیشتر شده است. این تفاوت معنیدار در خردهمؤلفههای سلامت عمومی نشانههای بدنی، اضطراب، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی نیز مشاهده گردید؛
ب. با مقایسهی مرحلهی پیشآزمون و پیگیری نمرهی کل سلامت عمومی و دو خردهمؤلفهی اضطراب و افسردگی تفاوت معنیدار مشاهده شد؛
ج. نمرهی کل سلامت عمومی وخردهمؤلفههای نشانههای مرضی، اضطراب و افسردگی در مرحلهی پیگیری نسبت به پسآزمون، بهطور معنیداری تغییر یافت؛
د. جنس، سن، سطح تحصیلات و سابقهی تشرف به عمره و حج در نتایج مؤثر نبود.
نتایج نهایی نشان دادند که انجام مناسک حج سطح سلامت روانی آزمودنیها را افزایش میدهد."
رابطه رضایت از زندگی، سبک مساله گشایی و نگرش مذهبی با سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان رضایت از زندگی، سبک مساله گشایی و نگرش مذهبی با سلامت روانی می باشد. برای این منظور از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه تهران دانشجویانی که از سوی روانپزشک تشخیص اختلالات اضطرابی و یا خلقی دریافت داشتند به روش نمونه گیری در دسترس 85 نفر انتخاب و چهار پرسشنامه رضایت زمانی از زندگی، سبک مساله گشایی، نگرش مذهبی و سلامتی عمومی- 28 گویه ای را تکمیل کردند. نمونه سالم از دانشجویان دانشگاه تهران با روش همتاسازی انتخاب و چهار پرسشنامه را تکمیل نمودند. داده های حاصله از طریق تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و رگرسیون چندگانه با روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.
دانشجویان سالم در مقایسه با دانشجویان بیمار از رضایت بالاتر نسبت به زندگی (P<0.01)، سبک مقابله ای انطباق تر (P<0.01) و نگرش های مذهبی قوی تر (P<0.05) برخوردارند. دانشجویان دختر از رضایت بالاتر نسبت به زندگی و گرایشات مذهبی قوی تر برخوردارند (P<0.01). دانشجویان دختر و پسر بیمار در مقایسه با دانشجویان سالم زودتر احساس درماندگی می کنند، از زندگی ناراضی تر هستند و گرایشات مذهبی ضعیف تری دارند (P<0.01). سبک مساله گشایی به ویژه مقیاس درماندگی، بالاتری قدرت پیش بینی سلامت روانی روانی را دارند (P<0.01). نتیجه اینکه سبک مساله گشایی، رضایت از زندگی و نگرش مذهبی در تعدیل و تضعف استرس زندگی دانشجویی تاثیر معنی دار می گذارند.
نقش تعداد هجاهای کلمه در پیش نیازهای یادگیری خواندن: شواهدی از آگاهی واج شناختی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این بررسی مطالعه تأثیر تعداد هجاهای کلمات بر آگاهی واج شناختی کودکان بود. نمونه پژوهش80 نفر از کودکان (40 دختر و 40 پسر با میانگین سنّی 5/5 سال) فارسی زبان پیش دبستانی ساکن شهرستان رامیان از توابع استان گلستان بودند که از نظر بهره هوشی، تمیز شنیداری، زبان و رفتاری کنترل شده بودند. ابزار این پژوهش مجموعه آزمون های آگاهی واج شناختی محقق ساخته (امیِری مقدم، 1390) بود. داده ها با استفاده از آزمون تی مکرر و آزمون واریانس مختلط تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای تعداد هجا و جنسیّت تنها در خرده آزمون های آگاهی هجایی تأثیر معناداری داشتند (001/0>P)، به این معنا که تعداد هجاهای کلمات تنها بر آگاهی هجایی کودکان (و نه آگاهی درون هجایی و واجی آن ها) تأثیر داشت و عملکرد دختران در این سطح به مراتب بهتر از پسران بود. از طرفی، تنها در خرده آزمون های آگاهی هجایی بین متغیرهای تعداد هجا و جنسیّت تعامل معناداری وجود داشت(05/0>P). به عبارت دیگر، در این خرده آزمون ها عملکرد دختران درباره هر دو گروه کلمات دو هجایی و سه هجایی به مراتب بهتر از پسران بود. یافته های حاضر حاکی از این هستند که احتمالاً کودکان پیش دبستانی قبل از آموزش رسمی آگاهی واج شناختی را در حد واحدهای درون هجایی و واجی در حد مطلوبی کسب نمی کنند و شکل گیری آن ها مستلزم آموزش جدی است.