فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تاب آوری هیجانی و اجتماعی کودکان در دو بافت منطقه ای متفاوت کشور و با توجه به نقش جنسیّت بود. در این پ ژوهش 160 دانش آموز منطقه محروم و 320 دانش آموز منطقه غیرمحروم با استفاده از پرسشنامه تاب آوری هیجانی- اجتماعی مرل و روش آماری تحلیل واریانس یکراهه به همراه آزمون تعقیبی شفه مطالعه شدند. یافته های پژوهش نشان داد دانش آموزان مناطق غیرمحروم نسبت به دانش آموزان مناطق محروم در زیرمقیاس های تاب آوری هیجانی- اجتماعی نمره بالاتری به دست آوردند و این برتری در دختران بیشتر مشهود بود. در نتیجه محرومیت اقتصادی و اجتماعی می تواند بر کاهش تاب آوری(بالاخص در پسران) تأثیر به سزایی داشته باشد.
اصول و مبانی فرهنگ اسلامی
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر هماهنگی چشم ودست در دختران سالم 25 - 20 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: انسان ها دارای توانایی ایجاد ارتباطات ذهنی بین فرآیندهای درکی و حرکتی می باشند، بدون اینکه محرک خارجی این فرآیندها را تحریک کرده باشد. این توانایی را تصور حرکت می گویند. تمرین ذهنی کسب یک مهارت فیزیکی از طریق تصور حرکت است. به عبارت دیگر یک نوع تمرین شناختی در غیاب عملکرد حرکتی فیزیکی واقعی است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر هماهنگی چشم و دست در دختران سالم 25-20 سال صورت گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش به صورت یک مطالعه شبه تجربی آینده نگر و کاربردی صورت گرفته است. جامعه پژوهش 45 نفر از دختران سالم 25-20 سال دانشگاه علوم پزشکی اهواز بوده اند که بصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش دستگاه E-Link آزمایشگاه تعقیب کنایی حرکت دانشکده توانبخشی اهواز بود. در این پژوهش هماهنگی چشم و دست بعد از تمرین فیزیکی و تمرین ذهنی مورد بررسی قرار گرفت. افراد به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند؛ گروه فیزیکی، که افراد به مدت 10 جلسه تمرین را به صورت فیزیکی انجام می دادند. گروه تمرین ذهنی، که به صورت ذهنی مراحل انجام تمرین را تصور می کردند و گروه کنترل، که هیچ گونه تمرینی را انجام نمی دادند.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که گروه تمرین فیزیکی بیشترین پیشرفت را در هماهنگی چشم و دست پیدا کرده بود (P<0.05). در گروه تمرین ذهنی هم پیشرفت معنی داری در هماهنگی چشم و دست دیده می شد اما این پیشرفت کمتر از میزان پیشرفت گروه فیزیکی بود (P<0.05). گروه کنترل، پیشرفت آماری معنی داری را نشان داد (P>0.05).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش این نظریه را تایید می کند که تمرین ذهنی باعث تسهیل یادگیری حرکتی می شود. لذا توصیه می شود هنگامی که تمرین فیزیکی به هر دلیلی برای افراد قابل انجام نباشد از تمرین ذهنی استفاده شود.
شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال استرس پس از سانحه، یکی از اختلالات اضطرابی است که مواجه شدن با حوادث آسیب زا به عنوان یکی از عوامل سببی در بروز این اختلال مطرح می باشد. از آن جا که پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی بیشتر در معرض حوادث آسیب زا قرار می گیرند، این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در بین این دو گروه تدوین شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش زمینه یابی از نوع مقطعی و همبستگی بود که بر روی 100 نفر از پرستاران اورژانس بیمارستانی و 100 نفر از کارکنان مراکز آتش نشانی شهرستان ارومیه در سال 1387 به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. اعضای نمونه به صورت انفرادی و در محل کار به پرسش نامه اختلال استرس پس از سانحه پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز به وسیله نرم افزار 16 SPSSبا استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس، 14 در صد و در کارکنان مراکز آتش نشانی، 8 درصد بود. متغیرهای جمعیت شناختی و سن به صورت معکوس و تأهل به صورت مستقیم، اختلال استرس پس از سانحه را پیش بینی کردند ولی سطح تحصیلات و جنسیت نتوانستند این اختلال را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد پرستاران اورژانس و کارکنان آتش نشانی در معرض خطر اختلال استرس پس از سانحه قرار دارند. این امر لزوم آموزش مهارت های مقابله ای برای این افراد را خاطر نشان می سازد.
مقایسه باورهای غیر منطقی مادران دارای فرزند معلول ذهنی شدید یا عمیق با مادران دارای فرزند عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: تحقیق حاضر به منظور مقایسه باورهای غیرمنطقی مادران دارای فرزند معلول ذهنی شدید یا عمیق با مادران دارای فرزند عادی 14-6 ساله شهر تهران انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت تحلیلی، مقطعی و مقایسه ای از نوع مورد- شاهدی بوده و 80 نفر از مادران دارای فرزند معلول ذهنی شدید یا عمیق مراجعه کننده به مراکز خدمات بهزیستی تهران بصورت تصادفی منظم از دو مرکز توانبخشی شهر تهران و 80 نفر از مادران دارای فرزند عادی جهت همتا سازی به عنوان گروه شاهد از نواحی شرق، غرب، جنوب، شمال و مرکز تهران از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با لحاظ جور بودن در چهار متغیر ؛ سن مادران، سطح تحصیلات، منطقه محل سکونت وتعداد فرزندان انتخاب شدند و به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز( IBT ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تی مستقل، یو مان ویتنی، مجذور کای و آزمون دقیق فیشر) انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین باورهای غیرمنطقی به طور کلی و باورهای غیر منطقی سرزنش کردن خود، واکنش با درماندگی به ناکامی، نگرانی زیاد توأم با اضطراب، اجتناب از مشکل، وابستگی و کمال گرایی بین دو گروه وجود دارد (05/0 p< ). بین مادران دارای فرزند معلول ذهنی دختر با پسر تفاوت معناداری مشاهده نشد(314/0= P ). بین دو گروه مادران در چهار باور توقع تأیید از دیگران (737/0= P )، انتظارات بیش از حد از خود (126/0= P )، بی مسئولیتی عاطفی(283/0= P ) و درماندگی برای تغییر (283/0= P ) تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: باورهای غیرمنطقی مادران دارای فرزند معلول ذهنی عمیق یا شدید بطور کلی و در اکثر خرده مقیاسهای آن بیشتر از مادران دارای فرزند عادی است و فقط باورهای توقع تأیید از دیگران، انتظارات بیش از حد از خود، بی مسئولیتی عاطفی و درماندگی برای تغییر در دو گروه تفاوتی ندارد. همچنین جنسیت فرزند معلول تأثیری در باورهای غیر منطقی مادران ندارد. "
خانواده و کودک با نیاز ویژه (تبیین نقش قبل از تولد و بعد از تولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های دینی اسلام تاکیدات خاصی بر جایگاه خانواده در امر تربیت فرزند ان و نقش تأثیر گذار والدین در شکل گیری هویت فرزندان و توانمند ساختن آنان جهت کسب شایستگی های لازم در مسیر دستیابی به حیات طیبه دارند . با توجه به نارسایی های جسمی، ذهنی و رفتاری کودکان و دانش آموزان با نیازهای ویژه ، تولد هر یک از این کودکان علاوه بر تحمیل بار هزینه های مادی و معنوی به جامعه، نیازمند سخت کوشی های چند جانبه خانواده جهت پاسخگویی به نیازها می باشد . قطعاً تربیت این گروه از افراد در سنین مختلف رشدی از پیچیدگی های خاصی برخوردار است و تحقق مطلوب امر تربیت در راستای توانمند سازی این گروه از افراد نیازمند، دارا بودن بینش و معرفت لازم از سوی اولیاء و تعامل تنگاتنگ آنان با سایر متولیان امر تعلیم و تربیت در سطح جامعه می باشد. بدین منظور این مقاله تلاش دارد با بهره گیری از آموزه های دینی اسلام به تبیین جایگاه خانواده قبل از تولد جهت پیشگیری از تولد فرزند معلول و پس از تولد جهت چگونگی مواجهه مناسب در راستای توانمندسازی و به حداقل رساندن آسیب های جسمانی، اجتماعی و اخلاقی فرزند معلول در تعامل با نهادهای متکفل امر تعلیم و تربیت بپردازد.
" مقایسه حساسیت جسمانی و مهارت های اجتماعی در افراد کمرو، مبتلا به فوبی اجتماعی و بهنجار "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"کمرویی و فوبی اجتماعی، دو اصطلاحی است که اغلب برای توصیف افراد کم حرف به کار می رود، که در موقعیت های اجتماعی دچار ترس از ارزیابی منفی می شوند. به رغم شباهت هایی که بین کمرویی و فوبی اجتماعی وجود دارد، اکثریت افراد کمرو ملاک های فوبی اجتماعی را ندارند و در نتیجه می توان گفت که کمرویی کاملاً معادل فوبی اجتماعی نیست. این تحقیق به هدف مقایسه کمرویی و فوبی اجتماعی انجام شده در این پژوهش.
نمونه شامل 87 نفر بود. 31 فرد عادی، 30 فرد مبتلا به فوبی اجتماعی و 26 فرد کمرو، که بدون ملاک های فوبی اجتماعی بودند. افراد مبتلا به فوبی اجتماعی از بین مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه شیراز انتخاب شدند و نمونه عادی و کمرو از میان 300 نفر انتخاب شدند، که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دانشگاه شیراز برگزیده شده بودند.
پرسشنامه هراس اجتماعی، مقیاس کمرویی، حساسیت جسمانی و مهارت های ارتباطی پاسخ دادند.
نتایج این تحقیق نشان داد که افراد کمرو و مبتلا به فوبی اجتماعی نسبت به افراد عادی مهارت های اجتماعی ضعیف تری دارند، ولی در زمینه حساسیت جسمانی تنها افراد مبتلا به فوبی اجتماعی بودند که نسبت به افراد عادی تفاوت داشتند. همچنین، دیده شد که افراد کمرو و مبتلا به فوبی اجتماعی در زمینه مهارت های اجتماعی با یکدیگر تفاوتی ندارند و آنچه آن ها را از هم متمایز می کند میزان حساسیت جسمانی است. درباره نتایج این تحقیق با کمک دیدگاه های مطرح در زمینه فوبی اجتماعی بحث شد."
بررسی مؤلفه های شناختی، هیجانی و رفتاری انگ زدن به افراد مبتلا به بیماری های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مطالعه، رابطه بین اجزای شناختی، هیجانی و رفتاری انگ زنی به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، بررسی و از این طریق اعتبار دو مدل اسنادی و ارزیابی خطر در این نمونه بررسی شد.
روش: این مطالعه از نوع مقطعی ـ تحلیلی بود و روی 324 نفر از کارآموزان و کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ـ درمانی تهران انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های سطح آشنایی با بیماری روانی و اسناد – 27 استفاده شد.
یافته ها: داشتن اطلاعات در مورد کنترل پذیری بیماری و خطرناک بودن بیمار بر اجزای هیجانی انگ بیماری روانی تاثیر داشت. یافته ها نشان داد که داشتن اطلاعات درباره خطرناک بودن، بدون واسطه باور به مسوولیت شخصی، و به طور مرتبط با اجزای هیجانی انگ بیماری روانی رابطه دارد. با افزایش میزان آشنایی با بیماری روانی تمایل آزمودنیها به رفتارهای وادارسازی کاهش می یافت؛ و آزمودنی هایی که به آنان اطلاعاتی مبنی بر خطرناک بودن بیمار داده شده بود، تمایل بیشتری برای وادارسازی بیماران نشان می دادند. آشنایی بیشتر با بیماری روانی با تمایل کمتر به جداسازی بیماران و داشتن اطلاعات مبنی بر خطرناک بودن بیمار با تمایل بیشتر به جداسازی بیماران همراه بود. خطرناک بودن بیمار و مسوولیت شخصی، با واسطه اجزای هیجانی بر وادارسازی بیماران تاثیر می گذاشت. اجزای هیجانی در تاثیر خطرناک بودن، و مسوولیت شخصی، در رفتار انگ زنی نقش واسطه ای دارد و در برخی موارد مستقلا عمل می کند.
نتیجه گیری: هر دو مدل اسنادی و ارزیابی خطر در شکل گیری بخشی از انگ بیماری روانی نقش دارند؛ و به ویژه به نظر می رسد که مدل ارزیابی خطر در نشان دادن واکنش های هیجانی و رفتارهای تبعیض آمیز به بیماران روانی موثر باشد.
عوامل موثر در بهداشت و سلامت انسانها
منبع:
پیوند ۱۳۷۷ شماره ۲۳۱
حوزه های تخصصی:
مهارت های ارتباطی
مطالعه تطبیقی نظریات مولوی و مزلو درباره انسان سالم و کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش مقایسه نظریات و افکار مولوی و مزلو بود، دو اندیشمندی که با یکدیگر فاصله زمانی جالب توجهی (مولوی در قرن هفتم هجری شمسی و مزلو در قرن چهاردهم هجری شمسی) داشتند و در جغرافیای مکانی کاملاً متفاوتی (مولوی در سرزمین ایران قدیم یعنی بلخ و مزلو در امریکا) زندگی می کردند. مسلم است که با این توضیحات خاستگاه فکری و جهان بینی این دو نیز کاملاً متفاوت بوده است، اما به رغم این اختلافات، مولوی با اطمینان از وجود و دستیابی به انسان کامل در سراسر کتاب «مثنوی معنوی» در جستجوی انسان کامل و حکایات و نکته های او برای رساندن انسان به درجات کمال بود. هدف اصلی مزلو نیز دانستن این مسأله بود که انسان برای رسیدن به کمال و خود شکوفایی تا چه اندازه توانایی دارد و بر این باور بود که اگر بتوانیم تمام استعدادهای بالقوه خود را شکوفا کنیم، دستیابی به این حالت آرمانی هستی و تبدیل شدن یا نزدیک شدن به انسان سالم و کامل ممکن و مقدور خواهد بود. در عین حال، می توان گفت که تفاوت بین این دو دیدگاه نیز شایان توجه است. در حالی که مزلو روان شناسی مورد نظر خود را «روان شناسی بودن» و حضور در زمان حال می نامد، می توان گفت که روان شناسی مورد نظر مولوی، گونه ای «روان شناسی با حق بودن» و گذر کردن از عرصه زمان است.
فرهنگ مدارس و رابطه آن با احساس معلمان
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش کنترل استرس در کاهش اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در کلاس کنکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روش آموزش کنترل استرس در جمعیت شرکت کنندگان در کلاس های کنکور.
روش: این تحقیق در قالب یک کار نیمه آزمایشی، با تخصیص تصادفی 217 نفر در هشت گروه (چهار گروه آزمایشی و چهار گروه گواه در دو گروه جنسی) به آزمون اثر هشت جلسه آموزش کنترل استرس بر کاهش افسردگی و اضطراب آزمودنی ها پرداخت. آنها در آغاز و پایان طرح توسط پرسش نامه های افسردگی و اضطراب بک آزمون شدند.
یافته ها: یافته های مطالعه دوم حاکی از اثربخشی شایان توجه روش کنترل استرس برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در مطالعه است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد سیاست گذاران جامعه باید به آوردن آموزش کنترل استرس در کنار آموزش های فشرده کنکور برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی افراد توجه خاص داشته باشند.
بررسی رابطه بین ابعاد مختلف دینداری و هویت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
بررسی ارتباط سبک دلبستگی بالغینبه والدین با تنش، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سبک های دلبستگی از منابع درون فردی هستند که می توانند سطوح تنش و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل کنند و اثرات منفی تنش را کم رنگ تر جلوه دهند. بنا بر نتایج پژوهش ها، سبک های دلبستگی، اهمیت پیش بینی کننده ی زیادی در بهداشت روانی دارد. با توجه به اهمیت سلامت روان در زندگی افراد که از مواد مخل کننده ی آن تنش، اضطراب و افسردگی است و وجود نظریه ی مهم دلبستگی بالبی و دسترسی محدود پژوهشگر به مقالاتی که فرضیات مشتق از این نظریه را آزمون کند، پژوهشی با هدف تعیین ارتباط سبک های دلبستگی بالغین به والدین با تنش، اضطراب و افسردگی انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی همبستگی در سال 1388 بر 170 زن متاهل 44-15 ساله که به روش آسان از درمانگاه زنان بیمارستان قائم (عج) و مطب متخصص زنان شهر مشهد انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با پرسش نامه ی سبک دلبستگی بالغین به والدین و مقیاس تعیین همزمان تنش، اضطراب و افسردگی جمع آوری و با نرم افزار SPSS نسخه ی 14در سطح معنی داری 05/0 با استفاده از آزمون آماری پیرسون تحلیل شد.
یافته ها: تنش، اضطراب و افسردگی، ارتباط منفی با سبک دلبستگی ایمن به والدین دارد که در مورد افسردگی با دلبستگی ایمن به پدر و مادر و تنش با دلبستگی ایمن به مادر معنی دار گردید و هر سه مولفه، ارتباطی مثبت و معنی دار با سبک دلبستگی سرد به پدر و مادر دارند (01/0P<).
نتیجه گیری: بر اساس نظریه ی بالبی، دلبستگی برای تکوین شخصیت و روابط بهنجار ضروری بوده و پایه ای برای سلامت روانی است.