مقالات
حوزه های تخصصی:
" هدف: با توجه به اهمیت بالینی اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان و تاثیر آن در سیستم خانواده در پژوهش حاضر به بررسی عوامل خطرساز در ابتلا به این اختلال پرداخته می شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی مقایسه ای بوده و آزمونی های پژوهش حاضر را 192 کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه به با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دوره زمانی دو ساله (ابتدای سال 82 تا انتهای سال 83) به مرکز روانپزشکی اطفال ارجاع شده بودند و تشخیص اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه بر اساس معیارهای DSM-IV توسط دو روانپزشک کودک در آنها مسجل شده بود (گروه آزمایش) و 210 کودک جامعه عادی که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از مدارس و مهدهای کودک شهر تهران انتخاب شده و از لحاظ متغیرهای پژوهش با گروه آزمایش همتاسازی شده بودند (گروه کنترل)، تشکیل می دادند. داده های پژوهش با کمک روش های توصیفی مانند فراوانی و درصد و نیز استفاده از روش های آمار استنباطی نظیر خی دو مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد میزان بروز این اختلال در پسران از دختران بیشتر است (P=0.0001 و X2=33.8). میزان بروز ADHD در فرزندان والدین دارای نسبت خویشاوندی از فرزندانی که والدین غیر خویشاوند دارند بیشتر است (P=0.03 و X2=4.95). میزان بروز اختلال ADHD در کودکانی که سابقه ابتلا به اختلال بیش فعالی در والدین و بستگان آنها وجود دارد بیشتر از کودکانی است که سابقه ابتلا به اختلال بیش فعالی در والدین و بستگان آنها وجود ندارد (P=0.0001 و X2=26.88). میزان بروز اختلال ADHD در کودکان والدینی که دارای سابقه بیماری های روانی می باشند بیشتر از کودکان والدینی است که سابقه بیماری های روانی ندارند (P=0.0001 و X2=9.83). در نهایت میزان بروز اختلال ADHD در فرزندان اول و دوم بسیار بیشتر از فرزندان سوم و بالاتر است (P=0.0001 و X2=23.41). "
تجربیات مادران از داشتن کودک عقب مانده ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: عقب ماندگی ذهنی علاوه بر شیوع قابل توجه، با نقصان رشد در ابعاد مختلف جسمانی، روانی، تکاملی، اجتماعی و تربیتی همراه بوده و می تواند تاثیرات نامطلوبی بر ساختار و عملکرد خانواده داشته و باعث تجربه این تنش ها به صور مختلف توسط پدر و مادر شود. از آنجا که بررسی ها و نتایج حاصل از آنها می تواند در شناخت این مشکلات و حتی نحوه چگونگی اداره آنها کمک موثری باشد، لذا، این تحقیق کیفی به توصیف ساختار تجربیات مادران این کودکان، و به معانی که آنها از داشتن یک کودک عقب مانده ذهنی دارند پرداخته است.
روش بررسی: برای توصیف تجربه مادران از تحقیق کیفی به روش پدیده شناسی برای جمع آوری داده ها و آنالیز آن استفاده شد. در این مطالعه با نمونه گیری هدفمند 12 مصاحبه باز با مادران دارای یک کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر شاغل به تحصیل در مدرسه استثنایی آموزش و پرورش به عمل آمد. مصاحبه ها ضبط شد و عینا بصورت دست نوشته هایی درآمد و با روش کولازی آنالیز شد.
یافته ها: از میان 336 جمله با معنی (مضمونی) 6 مضمون اصلی بدست آمد که عبارتند از: برخورد با ناتوانی تکاملی کودک، احساسات منفی، کودک محور سلامتی و ناسلامتی مادر، عدم توانایی در مدیریت خود و کودک (مستاصل شدن مادر)، حمایت همسر، خانواده و دیگران، مبهم بودن آینده (قدم در تاریکی برداشتن).
نتیجه گیری: تجربیات مادران از داشتن کودک عقب مانده ذهنی نشان می دهد که آنان کودکشان را نعمت و امانت الهی می دانند و برای پذیرش و سازگاری با وجود او تنها به خدا توکل دارند و از منابع حمایتی مناسب و اثربخشی برخوردار نیستند. بعلت تقبل مسوولیت بیش از اندازه در طول زندگی از جان مایه می گذارند که نتیجه آن تحمل استرس زیاد، احساس ناامیدی، غم و اندوه و درک ابهام آمیز از آینده کودک و خود است. ایفای نقش اول در حمایت همه جانبه کودک موجب غفلت آنان از خود در همه ابعاد جسمی، روحی، روانی و اجتماعی شده است.
"
مقایسه کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دانش آموزان کم شنوای شدید با دانش آموزان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: با توجه به اینکه دانش آموزان کم شنوا از کنش ها و توانش های کاربردی کمتری برخوردارند، لذا پژوهش حاضر به مقایسه این جنبه های کاربردشناسی زبان در دانش آموزان مدارس باغچه بان با دانش آموزان شنوای مدارس شهر تهران می پردازد.
روش بررسی: تعداد 70 دانش آموز کم شنوای دختر و پسر با افت شنوایی شدید (90-70 دسی بل) با میانگین معدل تحصیلی 18-15 در پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس این دانش آموزان، با 70 دانش آموز شنوای همگن از نظر جنس، پایه تحصیلی، نوع رشته تحصیلی و محله زندگی که براساس جور کردن انتخاب شده بودند مقایسه شدند. روش پژوهش مقایسه ای از نوع مقطعی بوده است. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی (شامل: درک و بیان استعاره– درک و بیان ضرب المثل– درک کنش گفتارهای غیر مستقیم– درک استنباط معنی– انتخاب بهترین عنوان و درک جملات طنرآمیز). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی یو، آزمون تی و تی زوجی استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دو گروه کم شنوا و شنوا تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). همچنین بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه کم شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). در صورتی که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی دار نیست (P<0.05).
نتیجه گیری: دانش آموزان کم شنوا نسبت به دانش آموزان شنوا توانش های کاربردی زبان را کمتر درک می کنند. همچنین در بافت ها و موقعیت های مختلف قادر به استفاده مناسب از آن ها نیستند.
"
بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر هماهنگی چشم ودست در دختران سالم 25 - 20 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: انسان ها دارای توانایی ایجاد ارتباطات ذهنی بین فرآیندهای درکی و حرکتی می باشند، بدون اینکه محرک خارجی این فرآیندها را تحریک کرده باشد. این توانایی را تصور حرکت می گویند. تمرین ذهنی کسب یک مهارت فیزیکی از طریق تصور حرکت است. به عبارت دیگر یک نوع تمرین شناختی در غیاب عملکرد حرکتی فیزیکی واقعی است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر هماهنگی چشم و دست در دختران سالم 25-20 سال صورت گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش به صورت یک مطالعه شبه تجربی آینده نگر و کاربردی صورت گرفته است. جامعه پژوهش 45 نفر از دختران سالم 25-20 سال دانشگاه علوم پزشکی اهواز بوده اند که بصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش دستگاه E-Link آزمایشگاه تعقیب کنایی حرکت دانشکده توانبخشی اهواز بود. در این پژوهش هماهنگی چشم و دست بعد از تمرین فیزیکی و تمرین ذهنی مورد بررسی قرار گرفت. افراد به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند؛ گروه فیزیکی، که افراد به مدت 10 جلسه تمرین را به صورت فیزیکی انجام می دادند. گروه تمرین ذهنی، که به صورت ذهنی مراحل انجام تمرین را تصور می کردند و گروه کنترل، که هیچ گونه تمرینی را انجام نمی دادند.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که گروه تمرین فیزیکی بیشترین پیشرفت را در هماهنگی چشم و دست پیدا کرده بود (P<0.05). در گروه تمرین ذهنی هم پیشرفت معنی داری در هماهنگی چشم و دست دیده می شد اما این پیشرفت کمتر از میزان پیشرفت گروه فیزیکی بود (P<0.05). گروه کنترل، پیشرفت آماری معنی داری را نشان داد (P>0.05).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش این نظریه را تایید می کند که تمرین ذهنی باعث تسهیل یادگیری حرکتی می شود. لذا توصیه می شود هنگامی که تمرین فیزیکی به هر دلیلی برای افراد قابل انجام نباشد از تمرین ذهنی استفاده شود.
شناخت مقبولیت روش های موجود پیشگیری از اعتیاد و ارائه الگوی مطلوب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: تحقیق حاضر شیوه های موجود پیشگیری از اعتیاد را مورد مطالعه قرار داده و نگرش افراد مختلف را نسبت به روش های پیشگیری بررسی کرده است.
روش بررسی: در این تحقیق از روش توصیفی و پیمایشی (survey) استفاده شد، یعنی با استفاده از پرسشنامه نسبت به سنجش آگاهی و نگرش افراد مورد مطالعه در مورد روش های پیشگیری پیشنهادی و موجود و مقبولیت آنها اقدام گردید. برای طراحی پرسش نامه ابتدا با متخصصان و صاحب نظران این حوزه مصاحبه های باز صورت گرفت و با توجه به نظرات آنان پرسش نامه نهایی با 60 سوال بسته و 2 سوال باز طراحی شد. نمونه های تحقیق 2500 نفر از افراد 13 تا 35 ساله کل کشور می باشند که با نمونه گیری تصادفی از 15 استان که استان ها هم تصادفی انتخاب شده بودند گزینش شدند.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که نگرش کلی افراد نسبت به روش های پیشگیری مطرح شده در پژوهش و مقبولیت آنها مثبت است، هر چند بین میزان مقبولیت روش ها تفاوت هایی وجود دارد که بنا بر نظر آزمودنی ها روش های رشد و توسعه فرهنگی، آموزش مهارت های زندگی و ارایه مشاوره به مردم از مقبولیت بیشتری برخوردارند.
نتیجه گیری: آزمودنی ها مقبولیت روش های موجود و پیشنهادی پیشگیری از اعتیاد را تعاملی می دانند که بر یکدیگر تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم دارند که با توجه به این یافته ها الگوی مطلوب الگویی تلفیقی است.
"