فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۵۸-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان گروهی فراتشخیصی بر شدت علائم و ادراک بیماری افراد مبتلابه سندروم روده تحریک پذیر بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلابه بیماری سندروم روده تحریک پذیر مراکز درمان تخصصی شهر اصفهان در سال 1400 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله درمان فراتشخیصی را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس ادراک بیماری-فرم کوتاه براد بنت و همکاران (2006) (brief IPQ) و مقیاس شدت نشانه های سندرم روده تحریک پذیر لکنر و همکاران (2013) (IBS-SSS) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد نمرات شدت علائم زنان مبتلابه اختلال سندروم روده تحریک پذیر از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و پیگیری کاهش یافته است که نشان دهنده تاثیر درمان فراتشخیصی در کاهش شدت علائم و ادراک بیماری در این زنان است (05/0>p). همچنین با ماندگاری اثر در مرحله پیگیری در کاهش شدت علائم و ادراک بیماری؛ پایداری اثر درمان گروهی فراتشخیصی بر کاهش شدت علائم و ادراک بیماری زنان مبتلابه اختلال سندروم روده تحریک پذیر تایید شد (05/0>p). نتیجه گیری می شود این مداخله تاحد زیادی توانست شدت علائم و ادراک بیماری را کاهش دهد.
تأثیر موسیقی درمانی آموزش محور برافزایش خلاقیت نوجوانان (تحقیق بر اساس متد گیتار آکادمی نوروزی)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز، افزایش خلاقیت با موسیقی بیش از هر زمان دیگری موردنیاز است. نه تنها بسیاری از مشاغل به دنبال ذهن خلاق برای پر کردن ردیف خود هستند، بلکه انواع مشکلات اجتماعی پیچیده ای که با آن ها روبرو هستیم نیز می توانند از دوز خوبی از خلاقیت استفاده کنند .در تحقیق حاضر اثربخشی موسیقی درمانی آموزش محور برافزایش خلاقیت نوجوانان با استفاده از متد آموزشی آکادمی نوروزی که متد موسیقی درمانی آموزش محور می باشد، موردبررسی قرارگرفته است.در این تحقیق از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی برای آزمودن فرضیه ها استفاده شده است .در طرح نیمه آزمایشی دو گروه آزمایش و گواه بدون گمارش تصادفی از بین جامعه آماری انتخاب و متغیر مستقل در مورد آن ها اجرا شد. برای اندازه گیری تغییرات در متغیر وابسته نیز از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. محل تحقیق آموزشگاه های موسیقی بود. در این تحقیق متد آموزش گیتار آکادمی نوروزی مورداستفاده قرار گرفت و همچنین برای افزایش خلاقیت نوجوانان از روش های خلاقانه و نو استفاده شد. درواقع در آکادمی آموزش گیتار نوروزی، موسیقی هایی مبتنی بر موسیقی درمانی آموزش محور به نوجوانان آموزش داده می شود که همین عامل سبب رشد خلاقیت و سلامت روان نوجوانان می گردد. در این پژوهش از روش آکادمی آموزش گیتار نوروزی که کتابی نیز به همین عنوان منتشرشده است استفاده شده است و استفاده از متد موجود در این کتاب موجب بالا رفتن خلاقیت نوجوانان می گردد،که در این تحقیق صحت این موضوع بررسی شده است.
اثربخشی مداخله تلفیقی درمان طرح واره و ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی درمان طرح واره و ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی شهر تهران در سال 1402 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد ناگویی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه استاندارد نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای پرسشنامه ناگویی هیجانی 81/. و پرسش نامه نشخوار فکری بالای 0.7 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد نتایج نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش " نشخوار فکری" زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی شد. همچنین نتایج نشان داد طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث بهبود "ناگویی هیجانی" زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی شد. بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و ناگویی هیجانی زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی مؤثر می باشد.
مقایسه اثربخشی بهزیستی درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب سالمندان مرکز نگهداری روزانه سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
103 - 112
حوزه های تخصصی:
سالمندی با بیماری، فقدان و از کار افتادگی متعددی همراه است و افراد سالمند در معرض مشکلات فراوانی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بهزیستی درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب مرکز نگهداری روزانه سالمندان انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه مرحله پیگیری یک ماهه و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل سالمندان خانه سالمندان نشاط شهر مشهد بودند. از بین این افراد، تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای بهزیستی درمانی یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و برای گروه کنترل اقدامی صورت نگرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ی کیفیت خواب پیترزبورگ بود. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارSPSS نسخه 22 و تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر در سطح 05/0 استفاده شد. نتایج نشان دهنده این بود که بهزیستی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب سالمندان در مرحله پس آزمون و پیگیری اثر معنادار داشته اند (۰۰1/۰>P). اما تفاوت معناداری بین اثربخشی دو گروه وجود نداشته است (05/۰<P). طبق نتایج، می توان از بهزیستی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در جهت بهبود کیفیت خواب در سالمندان استفاده کرد. کلیدواژه ها: بهزیستی درمانی، کیفیت خواب، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، سالمند
مقایسه اثربخشی آموزش تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی بر کنترل هیجان دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: چگونگی رابطه کودک با اعضای خانواده و بخصوص مادر در سال های اولیه زندگی از اساسی ترین عوامل رشد شخصیت به حساب می آید، لذا هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی بر کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش: این پژوهش در قالب یک طرح نیمه آزمایشی بر 48 دانش آموزان پیش دبستانی شهر اسلام شهر با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد و این افراد در سه گروه آزمایشی (n = 36) و یک گروه کنترل (n = 12) به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایشی تحت آموزش های تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مدیریت هیجان کودک (زیمن و همکاران، 2001) بوده است که قبل و پس از آموزش، اجرا گردید. برای توصیف و تجزیه تحلیل داده های جمع آوری شده از جداول توصیفی و روشهای آماری تحلیل واریانس یک راهه با نمرات افتراقی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعدیل بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر آن است، در مقایسه بین میزان تاثیرگذاری هر یک از گروههای آزمایش بر کاهش نمره افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی، نتایج اندازه اثر نشان داد، به ترتیب گروههای آموزش تعامل والد-کودک (681/0= 2ƞ)، درمان مبتنی بر دلبستگی (630/0= 2ƞ) و مهارت خودتنظیمی (408/0= 2ƞ) بالاترین تاثیر را بر کاهش نمرات افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی داشته است. نتیجه گیری: در مقایسه بین گروههای آزمایشی با یکدیگر نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر دلبستگی و تعامل والد-کودک نسبت به گروه آموزش مهارت خودتنظیمی کاهش بیشتری را در نمرات افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی داشتهاند.
اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۴۸-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در سال 1397 بود. از این بین، 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه نگرش ناکارآمد و پرسشنامه مهارت های مقابله ای را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله بازآموزی اسنادی در 7 جلسه 120 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و مداخله بازآموزی اسنادی باعث بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از مداخله بازآموزی اسنادی بر بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار تأکید کنند.
تأثیر مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی بر نشانگان بالینی و تفکر وجودی دانشجویان دارای اختلال افسردگی: یک مطالعه موردی خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی بر نشانگان بالینی و تفکر وجودی دانشجویان دارای اختلال افسردگی انجام شد. روش: این پژوهش در چارچوب یک مطالعه ی آزمایشی تک موردی در سه دانشجوی دارای نشانگان افسردگی که به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان دانشگاه اردکان در سال تحصیلی 1402-1401 انتخاب شده بودند انجام شد. شرکت کنندگان 8 جلسه مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی را به صورت فردی دریافت کردند و دو بار در طی مرحله خط پایه، سه بار در طی مرحله درمان و دو بار در طی مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (1996) و مقیاس تفکر وجودی آلن و شرر (2012)، مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نموداری، تعیین درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پیشرفت های بالینی و آماری معنی داری در کاهش نشانگان بالینی و افزایش تفکر وجودی بعد از مداخله به دست آمد (01/0>p). در مدت دو ماه پیگیری نیز پیشرفت های به دست آمده در طول مداخله حفظ شد که بیانگر پایداری اثرات درمان بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان از مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی جهت کاهش نشانگان بالینی و افزایش تفکر وجودی دانشجویان دارای اختلال افسردگی استفاده کرد.با توجه به اینکه جامعه ایران دارای یک بافت دینی منسجم می باشد و مذهب جایگاه ویژه ای در زندگی افراد دارد، این مداخله می تواند در کاهش نشانگان افسردگی رهگشا باشد.
مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و روان شناسی معاصر؛ مقایسه و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
7 - 26
حوزه های تخصصی:
مبانی هستی شناختی تأثیری مستقیم بر نگرش ما به پدیده های انسانی و تبیین و تحلیل کنش های انسانی دارد. هر کس مجموعه هستی را به گونه ای می بیند و بر اساس آن اهداف و مسیرهای زندگی خود را ترسیم می کند. هدف اصلی این مقاله شناسایی مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و مقایسه آن با مبانی هستی شناختی روان شناسی معاصر است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی دارای چهار مبنای کلی است که در مقایسه با روان شناسی معاصر، از اتقان، استحکام و منطق محکم تری برخوردار است. این چهار مبنا عبارتند از: همسانی هستی با واقعیت، تکثر و تنوع سطوح هستی، هدفمندی جهان هستی، و قانونمندی جهان هستی.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی انجام شد. پژوهش حاضر جزو تحقیقات کاربردی به شمار می رود و ازنظر روش تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی دانشگاه علمی کاربردی شهر بوکان در سال تحصیلی1400-1399 بود که از بین داوطلبان واجد شرایط و بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل (2008)، کمال گرایی هویت و فلت (1991) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته های توصیفی نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن برای دانشجویان گروه آزمایش به ترتیب 20/31 و 5/80 و برای دانشجویان گروه گواه به ترتیب 20/49 و 5/63 بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای افزایش هوش اخلاقی و تحمل پریشانی و کاهش کمال گرایی دانشجویان است.
درگیری تحصیلی در دانشجویان: مقایسه نظریه آزمون کلاسیک و نظریه سؤال پاسخ
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به مقایسه کاربرد نظریه آزمون کلاسیک در مقابل نظریه سؤال پاسخ در اعتباریابی پرسشنامه درگیری تحصیلی دانشجویان پرداخته است. حجم نمونه این پژوهش 750 دانشجو (265 پسر و 485 دختر) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شدند. به دلیل موجود نبودن نسخه فارسی پرسشنامه ابتدا ترجمه و تحلیل محتوایی آن توسط متخصصان صورت پذیرفت. سپس، روا سازی آن از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و پایایی آن با استفاده از تتای ترتیبی انجام شد. در ادامه، قدرت تمیز و قابلیت قبول و همچنین، منحنی ویژگی های سؤال و تابع آگاهی کل آزمون هم از طریق نرم افزار R بررسی شد. تحلیل پارامترهای سؤال و آزمودنی ها مشخص کرد این پرسش نامه قادر به تمیز بین افراد ازلحاظ مفهوم درگیری هستند. همچنین، بر اساس نظریه آزمون کلاسیک و نظریه سؤال می توان به خوبی مشخص ساخت که کدام سؤال ها بهتر درگیری اجتماعی و درگیری تحصیلی را اندازه گیری می کنند. از نظر نظریه آزمون کلاسیک میزان دقت دو پرسش نامه بر اساس تتای ترتیبی مناسب است و نظریه آزمون کلاسیک نمی تواند نحوه پاسخ دهی افراد در گروه های بالاتر و پایین تر را به سؤالات درگیری اجتماعی و درگیری تحصیلی نشان داده و مقایسه کند. در نهایت، بر اساس مجموع شاخص های برازش می توان دریافت که داده ها با مدل مفروض هماهنگی دارند.
Investigating the Mediating Role of Experiential Avoidance in the Relationship between Stress, Mindfulness, and Binge eating in Obese People(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Aim: This study aimed to investigate the relationship between stress, mindfulness, and binge eating in obese people with mediating role of experiential avoidance. Method: The current research was of quantitative type with correlational method. The statistical population included all overweight and obese people in the city of Karaj in 2019, and 414 people were selected as research samples through convenience sampling method. Data were collected by calculating participants' body mass index, Acceptance and Action Questionnaire (Bond et al,2011), Harry's stress questionnaire (2005), five-factor mindfulness questionnaire (Baer et al,2004), and binge eating scale (Gormally et al,1982). Collected data were analyzed using structural equation modeling in Amos software. Results: Stress and mindfulness are known variables in clinical interventions for people with binge eating problems but choosing the strategic and practical variable of experimental avoidance as a mediator between these categories and overeating confirmed these variables' theoretical and practical value. This research highlighted the role of experiential avoidance as a powerful and effective variable in the outcome of individual and social measures in the management and planning to correct overeating behavior in obese people.
اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم استرس و افسردگی مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
247 - 260
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف اصلی تعیین اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم استرس و افسردگی مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام گرفت. روش پژوهش: جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در سال 1400 که به کلینیک های درمانی خصوصی شهر بابل مراجعه کردند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس مبتنی بر هدف استفاده و با توجه به نوع پژوهش 20 نفر مادران که دارای کودکان مضطرب داشتند، (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. و در 8 جلسه 2 ساعته به مدت دو ماه از بیست و چهارم فروردین ماه شروع شده و تا ۱۱ خرداد شرکت داشتند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: پرسش نامه 21 پرسشی افسردگی بک با ضریب آلفای کرونباخ 78/0؛ مقیاس استرس ادراک شده کوهن (1983) با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها پس از جمع آوری داده ها، در رایانه تحت برنامه SPSS24 ثبت و از آمار توصیفی که شامل توزیع فراوانی و درصد آن استفاده شد و در بخش آماراستباطی نیز به منظور پیداکیردن اثرسنجی بر مؤلفه های پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی است آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی سبب کاهش افسردگی با اندازه اثر (887/0)؛ استرس درک شده با اندازه اثر (723/0) می شود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند سبب کاهش افسردگی و استرس مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی گردد
پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس هوش هیجانی، عزت نفس و خودپنداره دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کرج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
690 - 699
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس هوش هیجانی، عزت نفس و خودپنداره دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990)، هوش هیجانی شات و همکاران (1998)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه خودپنداره تحصیلی پس یسن چین (2004) پاسخ دادند. نتایج نشان داد هوش هیجانی، عزت نفس و خودپنداره توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارند (0/05>p) که نتایج پژوهش حاضر می تواند مورداستفاده مراکز آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
نقش واسطه ای والدگری پدر در ارتباط با روابط خانوادگی و انسجام روانی پدر با سازش یافتگی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
295 - 306
حوزه های تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن نقـش واسـطهای والدگـری پـدر در رابطـۀ بیـن روابـط خانوادگـی و انسـجام روانـی پـدر بـا سـازشیافتگی کـودک بـود. ایـن پژوهـش از نـوع همبسـتگی و جامعـۀ آمـاری دانشآمـوزان دختـر دوره ابتدایـی شـهر شـاهرود در سـال تحصیلـی۱۳۹۹-۱۳۹۸ و پـدران آنهـا بـود. 240 نفـر از دانشآمـوزان و پـدران آنهـا بـا روش خوشـهای چندمرحلـهای انتخـاب شـدند و بـه مقیـاس والدگـری پـدر (دیـک، ۲۰۰۴)، مقیـاس احسـاس انسـجام (آنتونووسـکی، ۱۹۹۳)، سـیاهۀ سـازشیافتگی (سـینها و سـینگ، ۱۹۹۸) و شـاخص روابـط خانوادگـی (هادسـون، ۱۹۹۲) پاسـخ دادنـد. نتایـج تحلیـل مسـیر نشـان داد کـه والدگـری پـدر در رابطـۀ بیـن روابـط خانوادگـی و انسـجام روانـی پـدر بـا سـازشیافتگی کـودک نقـش واسـطهای دارد. باتوجـه بـه نتایـج پژوهـش پیشـنهاد میشـود متخصصـان قلمـرو تربیـت، بـه اهمیـت و ضـرورت ارتبـاط پـدر و کـودک بهعنـوان عامـل تعیینکننـده در سـازشیافتگی کـودکان، توجـه ویـژهای داشـته باشـند.
نسخه ایرانی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال: روایی و پایایی در جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
191 - 167
حوزه های تخصصی:
هدف: مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال، سنجه خودگزارش دهی شناخته شده ای برای اهداف پژوهشی است. ساختار سه عاملی این مقیاس، علی رغم فقدان شواهدی که از ویژگی های روان سنجی آن حمایت کنند، سال ها در جمعیت های ایرانی به کار گرفته شده است. مطالعه حاضر هدف در بررسی ساختار عاملی، روایی همگرا و پایایی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال در بزرگسالان جامعه ایرانی داشت. روش: نمونه ای متشکل از 605 شرکت کننده (354 زن، 251 مرد)، به طور تصادفی و با هدف تحلیل عاملی به دو نمونه مجزا (302 = 2 n، 303 = 1 n) تقسیم شدند. علاوه بر مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال، سنجه هایی از ذهنی سازی، بدتنظیمی هیجان و اختلال شخصیت مرزی اجرا شدند. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی برای ارزیابی ساختارهای عاملی پیشنهادشده در نسخه اصلی به کار گرفته شدند. یافته ها: در مجموع، تحلیل عاملی حاکی از آن بود که ساختار دوعاملی (اضطراب و اجتناب) برازش بهتری با داده ها دارد. به دلیل بار عاملی ضعیف، شش گویه حذف شدند و در نتیجه مقیاسی 12 گویه ای به دست آمد. مضاف بر این، اضطراب و اجتناب با ابزارهای مرتبط با دلبستگی همبستگی معنا داری نشان دادند (001/0p<) و همسانی درونی شان نیز قابل قبول بود (به ترتیب α برابر با 83/0 و 76/0). نتیجه گیری: یافته های ما با بنیان های نظری پیشین همخوان بود و از نسخه ایرانی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال برای استفاده در جمعیت عمومی حمایت کرد.
اعتبارسنجی بسته استعاری Cardillo برای آزمایش فرضیه های عصبی در مورد استعاره و به کارگیری آن در مبتلایان به اختلال وسواسی -جبری و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی بسته استعاری کاردیلو (Cardillo) و به کارگیری آن در مبتلایان به اختلال وسواسی_جبری و افراد عادی صورت گرفت. روش کار: این پژوهش در دو مطالعه صورت گرفت. ابتدا، به اعتبارسنجی بسته استعاری Cardillo از دیدگاه متخصصان پرداخته شد. ابتدا با اقتباس از مطالعه Cardillo و همکاران (2010) تعداد 208 واژه پایه انتخاب و در اختیار 40 نفر از ارزیابان قرار گرفت؛ سپس 455 جمله لفظی، استعاری متعارف و استعاری بدیع تدوین شدند و توسط 12 نفر از متخصصان ارزیابی شدند. در مطالعه دوم به بررسی جملات در میان افراد مبتلا به اختلال وسواسی_جبری و غیرمبتلایان پرداخته شد. پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش، تما می افراد مراجعه کننده به کلینیک صبا و بیمارستان ابن سینا شهر مشهد بودند که تشخیص اختلال وسواسی_جبری دریافت کرده بودند و گروه مقایسه شامل افراد عادی بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند (20 نفر در هر گروه). به منظور تحلیل داده ها از t یک نمونه ای، ضریب کاپا، همبستگی درون رده ای و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از توافق میان ارزیابان و همبستگی درون رده ای مناسب بود. همچنین، مقایسه افراد مبتلا به اختلال وسواسی_جبری و عادی نیز نشان داد که در ابعاد آشنایی، تصویرپذیری و مجازی بودن در هر سه گروه جملات لفظی، استعاری متعارف و استعاری بدیع اختلاف معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بنابراین، بسته استعاری Cardillo از روایی محتوایی و ملاکی بالایی برخوردار است و می تواند جهت شناسایی و تعیین میزان درک ابعاد استعاره ها استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش توانبخشی شناختی با مداخله روان درمانی مثبت گرا بر کارکردهای اجرایی، در بیماران آسیب مغزی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی درمان توانبخشی شناختی با روان درمانی مثبت بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به آسیب مغزی خفیف بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام افراد با آسیب مغزی خفیف مراجعه کننده به بیمارستان های شهدای هفتم تیر و بقیه اله تهران در سال 1399 بودند. از میان آنها تعداد 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه درمان توانبخشی شناختی، روان درمانی مثبت گرا و گروه گواه قرار گرفتند. آزمون ویسکانسین روی هر کدام از گروه ها اجرا شد. گروه آزمایش اول درمان توانبخشی شناختی و گروه آزمایش دوم روان درمانی مثبت گرا را دریافت کردند. افراد گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله بر افزایش کارکردهای اجرایی تاثیر دارند اما اثربخشی درمان توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی بیشتر است (05/0<P). براین اساس، به متخصصان مغز و اعصاب و روان درمان گران پیشنهاد می شود به منظور کاهش عوارض آسیب مغزی علاوه بر درمان های پزشکی از درمان توانبخشی شناختی به عنوان یک روش مکمل استفاده شود.
تبیین رابطه صفات شخصیت و رفتارهای حفاظت از محیط زیست با نقش واسطه ای دلبستگی به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
19 - 32
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با افزایش اهمیت مسائل زیست محیطی، روان شناسی محیطی نیز به دنبال ایجاد رابطه پایدار بین انسان و طبیعت است. در همین راستا، پژوهش حاضر برای شناخت بیشتر این رابطه به بررسی نقش صفات شخصیتی در رفتارهای حفاظت از محیط زیست پرداخته است. همچنین نقش واسطه ای دلبستگی به مکان را نیز در ارتباط شخصیت و رفتارهای حفاظت از محیط زیست بررسی کرده است.روش: روش این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 250 نفر انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس صفات شخصیت مک کری و کاستا (1992)، مقیاس دلبستگی به مکان صفاری نیا (1390) و پرسش نامه تلفیق شده توسط فردوسی، مرتضوی و رضوانی (1386) از پرسش نامه های رفتارهای حفاظت از محیط زیست کایزر، ولفینگ و فهرر (1999) و تارانت و کوردل (1997) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مسیر در مدل معادله ساختاری استفاده شد.یافته ها: شاخص های برازش و ضرایب مسیر (p<0.05) نشان دادند که عوامل شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی با توجه به نقش واسطه ای عامل وابستگی به مکان در رفتار محیطی نقش دارند.نتیجه گیری: اگر فرد دارای صفات برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی باشد و به محل زندگی اش دلبستگی داشته باشد، احتمال بروز رفتارهای حفاظت کننده از محیط زیست او در آنجا بیشتر است. در نتیجه می توان با شناخت رابطه انسان ها با ویژگی های شخصیتی متفاوت و رابطه عاطفی با خانه، رفتارهای محیطی مثبت آن ها را تقویت کرد.
ارائه مدل سرمایه روان شناختی مبتنی بر توسعه کارآفرینی در سازمان های آموزش محور به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
IntroductionThe type of view and attitude towards human resources and how to pay attention and manage them is different in every age. However, the type of behavior and actions of managers and organizational leaders with their subordinates depends to a large extent on their attitude towards the capabilities and capabilities of their subordinates. Positive psychological capital has been proposed as a combination factor and a source of competitive advantage of organizations. The aim of the current research is to provide a psychological capital model based on the development of entrepreneurship in education-oriented organizations. MethodIn this regard, thematic analysis method of Brown and Clark (2006) was used to collect qualitative data to identify dimensions, components and indicators of psychological capital. The statistical population of the present study were academic experts in education-oriented organizations of Mazandaran province. The statistical sample selection method was purposive sampling method, and the data was collected by semi-structured interview method and MAXQDA software was used. ResultsThe findings of the research were 7 dimensions included self-efficacy, resilience, optimism, hope, spirituality, challenges and obstacles, and strategies. The results showed that the planning and content of training courses in the organization should be adjusted in such a way that it includes psychological capital and entrepreneurship training of employees. Due to the fact that the promotion of psychological capital in the organization is one of the indicators of social system capability. This ability should be taken into account scientifically through the evaluation of employees' lives. DiscussionThe planning and content of the organization's training courses should be adjusted in such a way that it includes the psychological capital and entrepreneurship training of the employees so that the work efficiency of the employees and the organization increases. Policymakers and planners of education-oriented organizations should improve the quality of life of employees based on the available tools and facilities. Organizations should reduce the level of stress and negative emotional tendencies and correct misconceptions.
اثربخشی درمان فراشناختی کودکان (MCT-C) بر کنترل توجهی و سوگیری توجه در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
225 - 232
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان فراشناختی کودکان(MCT-C) بر افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید کودکان مضطرب بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تک آزمودنی با چند خط پایه و جامعه آماری آن در برگیرنده تمامی کودکان 13-9 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قم بود که از این تعداد و متناسب با ادبیات پژوهش در زمینه طرح های تک آزمودنی، تعداد 3 آزمودنی برای اجرای پروتکل درمانی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ی تشخیصی نیمه-ساختاریافته ی اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان، مقیاس کنترل توجهی و آزمایه ی رایانه ای دات پروب به دست آمدند. پروتکل درمانی نیز شامل 8 جلسه انفرادی هفتگی با کودکان و 2 جلسه با والدین بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر(d کوهن)، انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر سه آزمودنی در کنترل توجهی روند تغییرات افزایشی و در سوگیری توجه روند تغییرات کاهشی داشته اند، به نحوی که درمان فراشناختی کودکان با اندازه اثر(0/51=d)، درمانی اثربخش در افزایش کنترل توجهی کودکان بود. همچنین این درمان به صورتی اثربخش با اندازه اثر(3/37 =d)، قابلیت کاهش سوگیری توجه به تهدید را داشت. براساس نتایج این پژوهش، درمان فراشناختی کودکان می تواند به عنوان درمانی مؤثر در افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی باشد.