پژوهش در یادگیری آموزشگاهی و مجازی
پژوهش در یادگیری آموزشگاهی و مجازی سال سوم بهار 1395 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در یادگیری، عوامل مختلفی نقش دارند، یکی از این عوامل راهبردهای یادگیری است. از این رو به منظور تدوین مدل اندازه گیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری، طی یک پژوهش همبستگی به شیوة مدل معادلات ساختاری از جامعة آماری دانش آموزان پایة اول متوسطة شهر همدان 368 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامة راهبردهای یادگیری کرمی (1384) پاسخ دادند. بر اساس داده ها، ابتدا پارامترهای مدل به روش بیشینه درست نمایی برآورد شد. سپس مدل اندازه گیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری به وسیلة شاخص های برازش، آزمون شد. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار LISREL انجام شد. نتایج نشان داد همه گویه های پرسش نامه بر روی راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری ضریب اثر معنا داری داشتند و مدل اندازه گیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری از برازش قابل قبولی برخوردار بود. هم چنین بین راهبردهای شناختی و نیز راهبردهای فراشناختی همبستگی درونی معنا دار مشاهده شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که پژوهشگران می توانند برای سنجش راهبردهای شناختی و فراشناختی از پرسش نامة راهبردهای یادگیری استفاده کنند.
رابطة ساده و چندگانه جهت گیری های انگیزشی با خودکارآمدی خلاق در دانش آموزان پسر سال سوم مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة ساده و چندگانه پیشایندهای مهم جهت گیری های انگیزشی با خودکارآمدی خلاق در دانش آموزان پسر سال سوم دبیرستان های شهرستان رومشگان در سال تحصیلی 1394-1393 بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. از این جامعة آماری، تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. به این صورت که در مرحلة اول از بین 13 دبیرستان پسرانه دولتی هشت دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شده و در مرحلة بعد از هر دبیرستان تعداد 25 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. تعداد کل این جامعه 1642 نفر بودند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی خلاق (CSEQ)، مقیاس هدف های پیشرفت (AGOS)، مقیاس جهت گیری انگیزشی بودند و داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در پژوهش حاضر پایایی پرسش نامه های مذکور با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج نشان داد که بین هدف تبحرگرا، هدف عملکردگرا، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی با خودکارآمدی خلاق رابطه ای معنادار وجود دارد. در ضمن نتایج نشان داد که هدف تبحرگرا، هدف عملکردگرا، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی می تواند به عنوان یک عامل در تعیین خودکارآمدی خلاق در نظر گرفته شود. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش ورود هم زمان نشان داد که متغیرهای پیش بین 87/0 درصد از خودکارآمدی خلاق را تبیین می کند؛ که در سطح 01/0>p معنادار است.
اثربخشی آموزش مشاورة گروهی به شیوة شناختی بر تغییر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی با دانش ریاضی لازمه زندگی جهان پیشرفته امروزی است به طوری که نگرش مثبت به آن می تواند زمینة پیشرفت تحصیلی آن را فراهم کند. لذا با تغییر نگرش نسبت به درس ریاضی می توان عملکرد خوب را انتظار داشت. در تحقیق حاضر که نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. اثربخشی آموزش مشاورة گروهی به شیوة شناختی بر تغییر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی مورد بررسی قرار گرفت. کلیة دانش آموزان پسر دوم راهنمایی مدارس خرمشهر جامعة آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده اند که 24 نفر آنان به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از نگرش سنج ریاضی ساختة رحمتی (1381) و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی محقق ساخته استفاده گردید. داده ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مشاورة گروهی به شیوة شناختی موجب افزایش نگرش مثبت به درس ریاضی و همچنین پیشرفت تحصیلی درس ریاضی گروه آزمایش شد.
تعیین سهم پیش پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بوده اند. تعداد 366 نفر از این دانشجویان طبق جدول کرجسی و مورگان و به شیوة نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و رویکردهای برنامة درسی ارنشتاین و هانکینز (2009) را تکمیل کردند. داده های حاصل نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. از بین رویکردهای شش گانه، رویکردهای رفتاری، سیستمی، مدیریتی و علمی قادر به پیش بینی تفکر انتقادی دانشجویان نبوده اند (05/0p>)؛ درحالی که دو رویکرد دیگر، یعنی رویکرد انسان گرایی و نومفهوم گرایی قادر به پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی بوده و رویکرد نومفهوم گرایی، بیشترین میزان پیش بینی کنندگی را به خود اختصاص داده است (000/0p= ، 54/14=(1،364)F). با عنایت به نقش رویکردهای انسان گرایی و نومفهوم گرایی در توسعة گرایش به تفکر انتقادی، حرکت علوم انسانی به سمت رویکردهای غیر فنی در جهت تحول برنامه های درسی این حوزه پیشنهاد می گردد.
پدیدارشناسی عوامل مؤثر و برانگیزاننده در کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به اهداف واقعی دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظام های تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکننده ای را نشان نمی دهند. به طوری که انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان و کارشناسان رو به افزایش است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب معلمان از عوامل برانگیزاننده و مؤثر در کیفیت آموزش های ضمن خدمت است. این پژوهش به شیوة کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش بیست نفر از معلمان دورة ابتدایی شهرستان اهر به شیوة نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مشاهده، مصاحبة نیمه ساختاریافته، سؤالات کتبی باز پاسخ و بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه های مرتبط با موضوع پژوهش بودند. یافته های حاصل از تجارب معلمان که مبتنی بر داده های کدگذاری شده و استخراج مضامین اصلی و فرعی از آن ها می باشند، نشان می دهند که عوامل برانگیزاننده و مؤثر در ارتقای کیفیت برنامه های ضمن خدمت معلمان را می توان در چهار درون مایة اصلی انگیزش درونی، شایستگی مدرس، ویژگی های موضوع و مشوق های محیطی خلاصه کرد. یافته های پژوهشی حاضر ضرورت توجه به عوامل مختلفی را که در ارزیابی دوره های ضمن خدمت از سوی معلمان به عنوان معیارهای اصلی کیفیت و کارآمدی محسوب می شود، نشان می دهد. تناسب برنامه ها با انتظارات و نیازمندی های معلمان به عنوان مخاطبان اصلی دوره های ضمن خدمت موجب بهبود کارایی کلی چنین برنامه هایی خواهد شد.
نقش ابعاد دلبستگی بزرگسالی در سرزندگی تحصیلی با واسطه گری ابعاد خودکارآمدی مقابله با مشکلات و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر واسطه ای ابعاد خودکارآمدی مقابله با مشکلات و کمال گرایی در رابطة بین ابعاد دلبستگی (اجتناب و اضطراب) و سرزندگی تحصیلی بود. در این مطالعه340 دانشجو (189 دختر و 151 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 شرکت داشتند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شده بودند. مشارکت کنندگان پرسش نامه ابعاد دلبستگی، ابعاد کمال گرایی، خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج ماتریس همبستگی حاکی از آن بود که ابعاد دلبستگی با یکدیگر همبستگی مثبت و با متغیر وابسته پژوهش یعنی سرزندگی همبستگی منفی دارند. هر دو بعد دلبستگی با کمال گرایی مثبت رابطه منفی و با کمال گرایی منفی رابطه مثبت دارند. در ضمن اضطراب و اجتناب با هر سه بعد خودکارآمدی رابطه منفی داشتند. ارتباط ابعاد کمال گرایی با یکدیگر منفی و ارتباط ابعاد خودکارآمدی با یکدیگر مثبت بود. در آخر اینکه هر دو بعد دلبستگی با واسطه گری کمال گرایی منفی، خودکارآمدی مسئله مدار و خودکارآمدی هیجان مدار، سرزندگی را به صورت منفی پیش بینی می کنند. یافته ها با توجه به پژوهش های پیشین به بحث گذاشته شده و پیشنهادهایی به منظور پژوهش بیشتر در این زمینه مطرح گردید.
بررسی اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اجرا شد. جامعة آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیة دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی که در سال تحصیلی 1394-1393 در شهر پیرانشهر مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی پسرانه شهر پیرانشهر دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه از بین کلاس های پایة دوم به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق نمونه گیری تصادفی دانش آموزان انتخاب شده یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش (34 نفر) و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل (36 نفر) انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت ده جلسه آموزش خودگویی مثبت دریافت کردند. ابزار اندازه گیری عبارت بود آزمون خودکارآمدی عمومی شرر که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که خودگویی مثبت بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر است (05/0 .(p<