آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

بنا بر تصویب قانون پذیرش دانشجویان در سال های آینده بر اساس افزایش تدریجی سهم سوابق تحصیلی آن ها در ترکیب با نمره ی آزمون سراسری، مشخص کردن کم و کیف ترکیب این دو نوع نمره برای انتخاب شایسته ی متقاضیان ورود به دانشگاه ها، یکی از مهم ترین چالش های تصمیم گیرندگان در سازمان سنجش آموزش کشور بوده است. این پژوهش به منظور بررسی اعتبار نمرات حاصل از سوابق تحصیلی، آزمون سراسری و ترکیب آن ها بر اساس تئوری تعمیم پذیری صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفی بوده و در آن نمرات سوابق تحصیلی یک سال آخر 5608 دانش آموزان گروه ریاضی و فنی به همراه رتبه ی دروس مشابه در آزمون سراسری آن ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که هم نمرات سوابق تحصیلی و هم نمرات آزمون سراسری برای رتبه بندی و ارتقای افراد به مراحل بعدی آموزش به تنهایی دارای ضرایب تعمیم پذیری بهینه ای هستند؛ واریانس واقعی هر سری از این نمرات جداگانه می توانند افراد را برای ادامه تحصیل رتبه بندی کنند. اما ترکیب این دو نوع نمره اثربخش نیست. آزمون کنکور هنجار مرجع و با چولگی مثبت است و سوابق تحصیلی از آزمون های مختلف به دست می آید که ملاک مرجع و با چولگی منفی هستند. ترکیب آن ها ایجاد یک توزیع دو نمایی می کند که در برآورد نمره ی واقعی واریانس صفر یا منفی تولید می کند و ضرایب تعمیم پذیری به دست آمده را بی اعتبار می سازد. درنهایت تبدیل نمرات به رتبه های صدکی برای حذف چولگی و سپس تبدیل رتبه ها به توزیع نمرات استاندارد z برای ترکیب کردن توزیع دو نوع نمره، باعث افزایش واریانس واقعی و بهبود ضرایب تعمیم پذیری و اعتمادپذیری می شود. همچنین در تهیه ی نمره ی کل ترکیبی برای این گروه آزمایشی باید تعداد دروس عمومی آن ها را کاهش داد و هم زمان تک نمره ی ریاضی در خرده آزمون های اختصاصی آن ها را به 4 لایه نمره تفکیک کرد.

تبلیغات