روانشناسی معاصر
روانشناسی معاصر دوره یازدهم بهار و تابستان 1395 شماره 1 (پیاپی 21) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ناباروری تجربه ای سخت برای زنان است که نیاز به سازگاری هیجانی بالایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان بود. تعداد 275 زن با ناباروری اولیه مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (بیمارستان امام خمینی تهران) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس سازگاری با بیماری (AIS) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، استحکام من و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی مثبت معنادار دارند. سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی منفی معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین استحکام من و سازگاری با ناباروری نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که متغیرهای روانشناختی می توانند سطوح سازگاری با ناباروری را پیش بینی کنند. نتایج این پژوهش می تواند در شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلات روانشناختی مفید باشد.
اثربخشی درمان بین تشخیصی بر نشانه های افسردگی، اضطراب و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی و اضطراب دو طبقه از اختلال های بسیار شایع و همبود هستند. میزان بالای افسردگی و اضطرابِ همبود، مداخلات درمانی را اغلب پیچیده می سازد. مدل درمان بین تشخیصی، مبتنی بر مهارت های تنظیم هیجان برای دامنه گسترده ای از اختلال های هیجانی قابلیت کاربرد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی بین تشخیصی بر نشانه های افسردگی، اضطراب و تنظیم هیجان انجام شد. تعداد 34 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی و اضطراب همبود، پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و در دو گروه درمان بین تشخیصی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایشی، 8 جلسه درمان هفتگی بین تشخیصی را دریافت کرد. شرکت کنندگان مقیاس افسردگی بک (BDI-II)، مقیاس اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان داد که درمان بین تشخیصی در کاهش نشانه های افسردگی، اضطراب و نیز تعدیل راهبردهای تنظیم هیجان اثربخش است. دست اوردهای درمانی، در پیگیری 2 ماهه نیز حفظ شده است. با توجه به تاثیر درمان بین تشخیصی در بهبود نشانه های افسردگی و اضطراب و تنظیم هیجان در دانشجویان، این نتایج برای متخصصان بالینی و مشاوران دست اندرکار در مراکز مشاوره دانشگاهی تلویحات کاربردی دارد.
نقش واسطه ای رضایت شغلی در رابطه بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای مدنی- سازمانی ازجمله با اهمیت ترین رفتارهای مثبت در محیط های کار هستند که چندین دهه متوالی توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. براساس جدیدترین شواهد، این رفتارها به دلیل ماهیت مثبت خود، گاهی مورد تاکید زیاد قرار گرفته و به همین دلیل از ماهیت ارادی و اختیاری خود خارج می شوند. رفتارهای مدنی- اجباری همان رفتارهای مدنی متعارف هستند که ماهیت ارادی و اختیاری خود را از دست داده اند. در پژوهش حاضر، چنین فرض شده که رضایت شغلی در رابطه بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی نقش واسطه ای دارد. در راستای اهداف این پژوهش، 212 نفر از کارکنان یک سازمان دولتی انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای مدنی- اجباری (CCBQ)، رفتارهای مدنی- سازمانی (OCBQ) و رضایت شغلی (JSQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین رفتارهای مدنی اجباری با رضایت شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد، اما بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی در سطح روابط ساده رابطه معنادار به دست نیامد. نتایج الگو سازی معادله ساختاری نیز نشان داد که رضایت شغلی متغیر واسطه ای کامل در رابطه رفتارهای مدنی اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی معطوف به افراد، سازمان و به صورت کلی است. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که رفتارهای مدنی- اجباری از طریق تضعیف رضایت شغلی قادر به کاهش رفتارهای مدنی- سازمانی هستند.
نقش واسطه ای هویت معنوی در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان با تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت معنوی به عنوان تعریف و شناسایی خود بر اساس معنویت و تجارب معنوی، از جمله سازه هایی است که در سال های اخیر توجه محققان را به خود جلب نموده است. ماهیت پدیدارشناسی معنویت و دشواری اندازه گیری آن از جمله عواملی بوده اند که سبب شده است بررسی علمی هویت معنوی تنها از چند دهه گذشته از سر گرفته شود. با توجه به پژوهش های کمّی بسیار اندک در این زمینه، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هویت معنوی در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان با تاب آوری بود. شرکت کنندگان این پژوهش 280 نفر (174 دختر، 106 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA)، پرسشنامه هویت معنوی (SIQ) و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RIS) بود. نتایج نشان داد که دلبستگی به والدین و همسالان به صورت مستقیم و نیز غیر مستقیم و از طریق ابعاد هویت معنوی پیش بینی کننده تا ب آوری است. به این صورت که دلبستگی به والدین به واسطه باورهای ماورایی و دلبستگی به همسالان به واسطه باورهای اخلاقی تا ب آوری را به صورت مثبت پیش بینی می کند. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که روابط عاطفی با افراد مهم زندگی به واسطه هویت معنوی تاثیر بسزایی در تاب آوری افراد دارد. با توجه به نقش هویت معنوی و ابعاد آن در سازگاری و مقابله با مشکلات، نتایج این پژوهش می تواند راهگشای مشاوران و متخصصان حوزه سلامت باشد.
نقش واسطه ای انگیزش درونی در رابطه بین رفتار توانمندساز رهبر و غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارراهه به صورت مجموعه ای از مشاغل تعریف می شود که یک فرد در طی مسیر زندگی در پیش می گیرد. خشنودی شاغل از کارراهه پیامدهای مثبت بسیاری مانند عملکرد و تعهد بالاتر به همراه دارد. به نظر می رسد که رفتارهای توانمندساز رهبر مانند مشارکت دادن زیردستان در تصمیم گیری و واگذاری استقلال کاری و نیز غنی سازی شغل منجر به خشنود شدن شاغل از کارراهه می گردد. با توجه به اهمیت پیامدهای خشنودی کارراهه برای سازمان ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رفتار توانمندساز رهبر و غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه انجام گرفت. انگیزش درونی نیز به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شد. نمونه پژوهش شامل 438 نفر از کارکنان شرکت پلی اکریل ایران بودند که به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خشنودی از کارراهه (CSQ)، غنی سازی شغل (JEQ)، رفتار توانمندساز رهبر (LEQ) و انگیزش درونی (IMQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که انگیزش درونی در رابطه بین رفتار توانمندساز رهبر با خشنودی از کارراهه و نیز رابطه غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه نقش واسطه پاره ای را ایفا می کند. بر اساس این نتایج، لازم است که سازمان ها مشاغل کارکنان را غنی سازند. هم چنین رهبران و سرپرستان مشارکت کارکنان در تصمیم ها را افزایش دهند و به کارکنان استقلال بیشتری دهند. این رفتار از طریق توانمند ساختن کارکنان، انگیزش درونی آنها را افزایش می دهد و در نهایت خشنودی از کارراهه بیشتر می شود.
اثربخشی آموزش مدیریت تعلل بر افزایش خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری و کاهش تعلل ورزی و اجتناب از شکست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلل ورزی، با توجه به پیچیدگی و مؤلفه های شناختی، عاطفی و رفتاری آن، تظاهرات گوناگونی دارد که متداول ترین شکل آن به صورت، تعلل ورزی تحصیلی است. هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مدیریت تعلل بر افزایش خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری و کاهش اجتناب از شکست و تعلل ورزی بود. تعداد 30 دختر دانشجوی دانشگاه خلیج فارس بوشهر در این پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه گرایش تعلل ورزی تحصیلی (APOQ)، پرسشنامه انگیزشی- شناختی (MCQ) و پرسشنامه انگیزش و التزام تحصیلی (MES) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که آموزش مدیریت تعلل باعث افزایش معنادار در انتظار موفقیت، ارزش تکلیف، سازماندهی، مرور، خودتنظیمی فراشناختی، و خودکارآمدی می شود. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت تعلل موجب کاهش معنادار در تعلل ورزی و اجتناب از شکست می شود. بیشترین میزان تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای تعلل ورزی، خودکارآمدی و فراشناخت بود. جهت بررسی ماندگاری مداخله پژوهش، نتایج نشان داد که اثرات آزمایش در پیگیری نیز حفظ شد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت تعلل از کارایی لازم جهت افزایش راهبردهای شناختی و انگیزشی برخوردار است و درمانگران و متخصصین امور آموزش می توانند از این مداخله جهت بهبود راهبردهای یادگیری و اصلاح تعلل ورزی استفاده نمایند.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر تعدیل روانسازه های ناسازگار و کاهش عواطف منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ارکان رشد و توسعه زندگی فردی و اجتماعی یادگیری است. امروزه اختلال ریاضی به عنوان مانعی مهم در راه پیشرفت تحصیلی و یادگیری افراد تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز، بر تعدیل روانسازه های ناسازگار و کاهش عواطف منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه پژوهش، شامل 40 نفر از دانش آموزان دختر 14 تا 16 ساله مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی شهرستان دلفان بودند که بعد از شناسایی به وسیله آزمون ریاضی کی مت (KMS) و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانش آموزان به پرسشنامه روانسازه های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن شفقت ورز دریافت کردند. سپس از هر دو گروه، پیش آزمون- پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز، بر روانسازه های ناسازگار و عواطف منفی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال ریاضی موثر است. بنابراین پیشنهاد می شود که این برنامه درمانی به منظور کاهش عواطف منفی و جلوگیری از شکل گیری روانسازه های ناسازگار در دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر کیفیت و کمیت دیدگاه دیگران در دیدگاه گیری بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخیرا پژوهشگران حوزه شناختی به بررسی فرایندهای درگیر در ذهن خوانی و محدودیت های ذهن خوانی خودکار، توجه بیشتری نشان داده اند. دیدگاه گیری بصری به عنوان بخشی از ذهن خوانی در این پژوهش مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر، با هدف مشخص کردن تاثیر کیفیت و کمیت دیدگاه دیگران در دیدگاه گیری بصری انجام شد. به این منظور 42 آزمودنی مرد انتخاب و به دو گروه آزمایشی 21 نفره تخصیص داده شدند. سپس به وسیله ابزار دیدگاه گیری بصری مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات اصلی نوع قضاوت، کیفیت دیدگاه و تعامل این دو معنادار است. به این معنا که شرکت کنندگان دیدگاه خود را سریع تر از دیدگاه دیگری و موقعیت دیدگاه مساوی را سریع تر از موقعیت دیدگاه ناقص و مشابه قضاوت کردند. در حوزه محاسبه دیدگاه، نتایج نشان داد که دیدگاه دیگری اگرچه بی ربط باشد، به صورت خودکار محاسبه می شود و این خودکاربودن به واسطه تعداد افراد محدود نشده است. هم چنین برخلاف انتظار، دیدگاه گیری در موقعیت دیدگاه مساوی سریع تر از موقعیت دیدگاه مشابه صورت گرفت. این یافته، چالش هایی را برای فرضیه شبیه سازی، که در آن فرض می شود فرد ابتدا دیدگاه خود را به صورت شهودی درک می کند و سپس به واسطه تعدیل دیدگاه خود پی به دیدگاه دیگری می برد، به همراه دارد.