فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
رابطه مهارت های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان منطقه 12 دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی «رابطه مهارت های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12» پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش را همه اعضای باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 که در نیم سال اول 89-88 مشغول به تحصیل می باشند شامل می شود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده است که واحدهای رودهن، دماوند، کرج، پرند، قزوین، فیروزکوه، و ورامین براساس جدول مورگان 384 نفر انتخاب گردیده است.
برای سنجش شیوه های مقابله با استرس از پرسشنامه استاندارد کالات (2002) که شامل 32 سؤال است استفاده شده است و با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب آن 87/0 محاسبه گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد اصلی مهارت های مقابله با استرس در 2 مقوله کلی (شیوه های رویارویی متمرکز بر مسئله و شیوه های رویارویی بر هیجان) طبقه بندی گردیده است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی چندگانه و ضریب تعیین بدست آمده 019/0 = 2R مشاهده می شود متغیرهای مهارت های مقابله با استرس تنها 2/0 از پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان را تعیین می کند. با توجه به ضرایب استاندارد رگرسیونی، شیوه های متمرکز بر هیجان با میزان (164/0) بیش از شیوه های رویارویی متمرکز بر مسئله (123/0-) بر پیشرفت تحصیلی مؤثر خواهد بود.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودکارآمدی دانش آموزان می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی89 - 1388 است. حجم نمونه طبق اصول علمی 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعیین شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی و آموزش مهارت حل مساله طی هشت جلسه (2 ساعته) به مدت یک ماه استفاده گردید. پژوهش نیمه آموزشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری می باشد. برای تحلیل داده ها و بررسی سؤال های پژوهش از آزمون تی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. سؤال های پژوهش عبارتند از: میزان خود کار آمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه چقدر است؟ آیا آموزش مهارت حل مساله بر خود کارآمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه موثر است؟ آیا آموزش مهارت حل مساله بر خود کارآمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه در طول زمان از پایداری مناسب برخوردار است؟
نتایج پژوهش نشان داد که میزان خود کارآمدی دانش آموزانی که آموزش مهارت حل مساله دریافت کردند بیشتر از میزان خودکارآمدی دانش آموزانی است که آموزش مهارت حل مساله را دریافت نکرده اند . همچنین میزان خودکارآمدی دانش آموزان در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است.
نقش تعدیل کننده جنس در ارتباط بین سبک اسناد و پیشرفت تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکننده جنس در ارتباط بین سبک اسناد (با دو سطح مثبت و منفی) و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دبیرستان انجام شد.
روش: 233 دانشآموز (118 دختر و 115 پسر) مشغول به تحصیل در سال سوم رشته ریاضی- فیزیک از دبیرستانهای مناطق نوزدهگانه آموزشی شهر تهران بر اساس نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، به تصادف انتخاب شدند و پرسشنامه سبک اسناد پترسون را تکمیل کردند. همچنین، میانگین نمرههای دروس ریاضی، فیزیک و شیمی دانشآموزان در ترم اول بهعنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. .
یافتهها : بین سبک اسناد و پیشرفت تحصیلی رابطه معنیدار (0.01>p) وجود داشت؛ متغیر جنس موجب تغییرات معنیدار در میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارای سبک اسناد مثبت شد؛ ولی در میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارای سبک اسناد منفی، تغییرات معنیدار ایجاد نکرد .
نتیجهگیری: سبک اسناد در مقایسه با جنس، مقدار بیشتری از تغییرات پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند و این یافته در تبیین اُفت تحصیلی واجد اهمیت است ."
خودگرانی عقلانی، مدل پذیرفته شده خودگرانی فردی؛ بحثی در اهداف تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودگردانی فردی ایده ای است که با دو واکنش متفاوت صاحب نظران تربیتی روبرو شده است. در حالی که طرفداران این ایده آن را هدفی مثبت ارزیابی کرده اند که توانایی انتخاب آزاد و مستقل را در فرد ایجاد می کند، مخالفان آن بر این باورند که در نظر گرفتن خودگردانی فردی به عنوان هدفی تربیتی ممکن است منجر به جدایی فرد از جامعه شده و او را به سمت خودشیفتگی و عدم تبعیت از اصول و ارزش های جمعی سوق دهد. به نظر می رسد که منشاء این مخالفت ها، به سوء برداشت ها و اختلاف نظرهایی بر می گردد که درباره ی «مفهوم» و «درجه ی» خودگردانی فردی وجود دارد. در این مقاله، مدلی از خودگردانی بر اساس «مفهوم عقلانی» و «درجه ی حداقلی» آن معرفی شده است که می توان آن را به عنوان مدلی توجیه پذیر و متعادل از خودگردانی فردی پذیرفته شده، به مثابه «هدفی تربیتی» پیشنهاد کرد.
دانش آموزان بی انگیزه در مدرسه و راهبردهای افزایش انگیزش
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودپنداره تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
اهداف. بسیاری از موفقیتها یا شکستهای تحصیلی، ریشه در تصورات کلی فرد نسبت به تواناییهای خود در رابطه با یادگیریهای آموزشگاهی دارد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مساله در ارتقای مفهوم خودتحصیلی و در نتیجه در پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روشها. این پژوهش شبه- آزمایشی با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل روی 30 نفر از دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. ابزار بهکاررفته برای جمعآوری دادهها، آزمون مفهوم خودتحصیلی دلاور بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس یکطرفه با نرمافزار SPSS 11 استفاده شد.
یافتهها. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله در پیشرفت تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 86/12= x1 و در گروه کنترل میانگین 85/10= x2 و 31/2= t بهدست آمد. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر مفهوم خودپنداره تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 26/56= x1 و در گروه کنترل میانگین 53/48= x2 و 2/9= t بهدست آمد.
نتیجهگیری. آموزش مهارتهای حل مساله به دانشجویان، باعث توانمندی و ارتقای مفهوم خودتحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان میشود و باید در برنامههای آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینای مرکز فاطمه زهرا (س) اصفهان در سال 1386 بود. پژوهش از نوع تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دختران نابینای این مرکز تشکیل می دادند که از بین آنها دختران بین سنین 20 تا 40 سال به دلیل توانایی درک بهتر جلسات برای تحقیق مد نظر قرار گرفتند و از میان آنها 26 نفر به طور تصادفی انتخاب و در 2 گروه 13 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 2 ساعته و 2 روز در هفته تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق زیر مقیاس روابط بین فردی از پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز (1384)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه ابراز وجود آلبرتی و آمونز بود. نتایج این پژوهش استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و ابراز وجود دختران گروه آزمایش تاثیر مثبت معنادار داشته است (001/0>P)، ولی بر روابط بین فردی آنها تاثیر معناداری نداشته است (05/0>P).
تاثیر روش تدریس همیاری بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گچساران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی تاثیر روش تدریس همیاری بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گچساران است. بدین منظور با روش تصادفی 93 دانش آموز دختر و پسر از دو آموزشگاه در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، که گروه کنترل به شیوه سنتی و رایج و گروه آزمایش در معرض روش تدریس همیاری قرار گرفتند. از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد، یعنی قبل از دخالت متغیر مستقل، برای کنترل رفتار ورودی دانش آموزان، پیش آزمونی از محتوای مورد آموزش و همینطور سنجش نگرش دانش آموزان نسبت به درس ریاضی به عمل آمد. پس از اجرای متغیر مستقل یعنی اعمال روش تدریس همیاری، پس آزمون پیشرفت تحصیلی بوسیله فرم همتای پیش آزمون و آزمون سنجش نگرش نسبت به درس ریاضی اجرا گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات دانش آموزان گروه آزمایش بطور معناداری بیش از میانگین نمرات دانش آموزان گروه کنترل است. همچنین مقایسه نمرات پیش آزمون و پس آزمون نگرش در گروه آزمایش تفاوت معناداری را نشان می دهد. علاوه براین هرچند که میانگین نمرات آزمودنیهای پسر بیشتر از میانگین نمرات آزمودنیهای دختر است این تفاوت معنادار نیست. نتایج پژوهش حاکی از آن است، که گرچه اعمال روش تدریس همیاری در مقایسه با روش آموزش سنتی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بطور معناداری موثر است و موجب افزایش نگرش مثبت دانش آموزان به درس ریاضی می شود، اما در ارتباط با متغیر جنسیت معنادار نبوده است.